سایر منابع:
سایر خبرها
پسرقاتل: پدرم اگر زنده بود باز هم می کشتمش!
.... شب وقوع حادثه در منزل خاله ام مهمان بودیم و من به خاطر این که چند روز همسرم در منزل نبود، به خانه پدرم می رفتم. آن شب وقتی در نیمه های شب از مهمانی به خانه پدرم بازگشتیم، دوباره جر و بحث میان پدر و مادرم به خاطر اختلافات قبلی شروع شد. من هم که از این وضعیت بسیار ناراحت بودم، پدرم را داخل خودرو با شیشه نوشابه به قتل رساندم و با سرو وضعی خون آلود به داخل خانه رفتم وقتی مادرم مرا در آن وضعیت ...
فیلم های تلویزیون در آخر هفته
. شب قبل از سفر بین کوین و بچه های دیگر مشکلی پیش می آید. پدر و مادر کوین برای تنبیه او را به اتاق شیروانی طبقه ی سوم می فرستند. او که بسیار عصبانی است آرزو می کند تا خانواده اش ناپدید بشوند. صبح روز بعد همه با زنگ ساعت بیدار می شوند و به دلیل این که دیرشان شده سریع آماده می شوند و خانه را به سمت فرودگاه ترک می کنند. آن ها کوین را فراموش می کنند. کوین از خواب برمی خیزد و می بیند که خانه خالی است ...
صادق خلخالی به روایت دخترش
گونی طلا دستش بوده خنده ام گرفته بود. - من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همین طور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی ام او را دیده ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر نظر داشتم. ...
گم شدن محمد امین | 4 سال از گم شدن پسر 4 ساله گذشت | گفتگو با پدر محمد امین +عکس
فرزند در صدایش موج می زند. از پرونده محمدامین چه خبر؟ هیچ خبر تازه ای نیست. هنوز بلاتکلیفیم. هیچکس جواب درستی به ما نمی دهد؛ نه پلیس و نه قوه قضائی هیچ کدام جواب روشنی به ما نمی دهند. دو متهم پرونده هم که آزاد هستند و حرفی نمی زنند. یعنی در این 4 سال این پرونده هیچ پیشرفتی نداشته است؟ بعد از مرگ براتعلی فاطمه و رمضانعلی تنها سرنخ های پرونده بودند؛ اما آنها هیچ ...
توطئه جدید آمریکا در افغانستان کلید خورد/ از ربودن 47دختر تا قتل عام وحشیانه شیعیان افغان +عکس و فیلم
یکی پس از دیگری “گوسفند وار” می کشند. وی افزود که اجساد قربانیان هنوز هم در محل باقی مانده و شورشیان اجازه دفن آنها را نمی دهند. طالبان و داعش کودکان، زنان و مردم را به طرز فجیعی قتل عام کرده و 47 دختر جوان شیعی را در این شهر به اسارت گرفته اند. منابع محلی می گویند در هنگام اسارت این دختران، نیروهای مردمی دو بار برای آزادی آنها اقدام و داعشی ها را محاصره کردند. اما ظاهرا بالگردهای ناتو مرتب برای ...
اخلاص حاجی صلواتش را ماندگار کرد
همه دختر و پسرهای آن زمان به طور سنتی ازدواج کردیم بدون اینکه ذره ای شناخت نسبت به هم داشته باشیم. من متولد قم بودم و حاج رضا متولد خوانسار اما هر دو ساکن قم بودیم. حاج رضا اوایل ازدواج مقلد امام خمینی(ره) بود و علاقه خاصی نسبت به ایشان داشته. بعد از 15 خرداد و شهادت حاج آقا مصطفی فعالیت های انقلابی حاجی اوج گرفت. سال 50 هنوز یک هفته از مراسم نامزدی مان نگذشته بود که حاجی را گرفتند و به زندان اوین ...
خلخالی بروایت دختر؛ به اصرار پدر به رئیس اصلاحات رای دادم
نکردم که باید از بابا دفاع کنم. رابطه با پدر در ایام انزوا من رابطه خیلی نزدیکی با پدرم داشتم. رابطه ای که عینی هم نبود و اتفاقاً زمان های خیلی زیادی از هم دور بودیم. قبل از انقلاب که من بچه بودم او اغلب نبود. بعد از انقلاب هم همین طور. تقریباً کمتر از هر آدم دیگری در زندگی ام او را دیده ام. اما رابطه من با او درونی بود. همیشه آدم مهمی برایم بود و تا آنجایی که اجازه داشتم او را زیر ...
مادر شهید: به او گفتم شهید شو، اما اسیر نشو من اسارتت را نمی خواهم/ به شوخی به او می گفتیم یک آدم ...
حتی راجع به شغلش حرف نمی زد فکر و ذکرش امام حسین و شهدا بود وقتی شهید شد همه منتظر شهادتش بودیم . هم رزمش از مشهد آمد خانه مان گفت: ما 48 ساعت با محمدامین بودیم انگار 48 سال با او آشنا بودیم. می گفت: یک ساعتی که بعد از ناهار خوابیدیم محمدامین بیدار شد و خیلی خوشحال بود. پسرم به هم رزمانش گفته بود الآن خواب دیدم امشب عملیاتی در پیش است و فرمانده و من شهید می شویم جنازه مان را نمی آورند. بعد غسل شهادت ...
بررسی مرگ مشکوک زن سال خورده در دادسرا
در ایران تنها بودند، برای راحتی و آسایش آنها پرستاری برایشان گرفته بودم، اما مادرم مهرماه سال گذشته فوت شد و پزشکان مرگ او را بر اثر عارضه قلبی تشخیص دادند. در آغاز من به موضوع مشکوک بودم، اما یک سری اتفاقاتی افتاده که فکر می کنم پدرم و پرستار مادرم در مرگ مادرم دخالت داشته اند و احتمال می دهم آنها با بالاوپایین بردن دوز داروهای مادرم باعث این اتفاق شده اند. او همچنین گفت: در زمانی که ...
شهید دانش آموزی که دغدغه اش خبرنگاری بود
خواهد برایم روایت کند. مادر شهید خود را برایم اینگونه معرفی می کند: نامم فاطمه سیفی متولد روستای نوفرست بیرجند هستم، در آن زمان در نوفرست به من بیبی فاطمه می گفتند، نام پدرم علیجان بود و جزو بزرگان روستای نوفرست و یا به اصطلاح امروز خان و کدخدا بود و وضع مالی خوبی داشتیم، مادرم خانهدار بود و از بزرگان روستای نوکند بود. پدر مشغول کار تجارت و وارد کردن شتر و دیگر وسایل بود. من ...
اقدام کثیف مرد تنوع طلب با 3 دختر که همسرش شده بودند
می رفتم سرکار و به خانه برمی گشتم. دیگر امیدم را به زندگی از دست داده بودم که با یاسر آشنا شدم. او دوست و همکار برادرم بود. در یکی از میهمانی های دوستانه آنها که من هم شرکت کرده بودم، همدیگر را دیدیم و با هم چند ساعتی از هر دری حرف زدیم. او برایم گفت که از همسرسابقش- مهدیه- بعد از پنج سال زندگی مشترک و با وجود داشتن پسری یک سال و نیمه جدا شده و حضانت فرزندش را هم به مهدیه سپرده است. ...
وضعیت امنیت روانی جامعه مناسب نیست/خشونت و بحران های روحی درکمین همه
رفتم و بعد دو سال خدمت سربازی را طی کردم. چرا و چگونه امریکا را انتخاب کردید؟ برای رفتن به امریکا آماده شدم که خودش داستان مفصلی دارد. در آن زمان بلیت هواپیما گران و بهای آن حدود پنج هزار تومان بود که برای تامین آن با مشکل روبه رو بودم. لاجرم با یک هواپیمای ارتشی که ملزومات نظامی حمل می کرد و مجوز پرواز با آن را یکی از دوستان پدرم فراهم کرد و پنج شش روز با توقف در نقاط مختلف درراه ...
ماجرای قتل فجیع مادر و نوزاد 11 ماهه در مشهد
موضوع و چگونگی کشف اجساد شد. مامور انتظامی کلانتری محل عنوان کرد: مردی که اجساد همسر و فرزندش پیدا شده به همراه پسرعمویش در کلانتری حضور دارند و مدعی هستند که زن جوان از 3 روز قبل برای رفتن به منزل پدر شوهرش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. در این هنگام بود که قاضی میرزایی با طرح چند سوال تلفنی دیگر و در حالی که دستور حفظ صحنه حادثه را صادر می کرد از نیروهای انتظامی خواست 2 مرد ...
آرزوی شهید اهل سنت برای دفاع از حرم اهل بیت
شهادت پسرش رسید کلامش را قطع کرد و زیر لب، حرفهایی را با خود زمزمه کرد و با بغض شروع به گریه کردن نمود. وقتی موفق نشدم با مادر شهید صحبتهایم را ادامه دهم، برادر کوچکتر ایشان به گفت وگو با ما ادامه داد و گفت مادرم همیشه همینطور است و زمانی که از برادرم صحبتی می شود فورا بی تابی می کند و گریه امنش نمی دهد زیرا 29 سال تمام است که ببیند که چه زمانی چشم انتظاری اش به پایان می رسد و خبر بازگشت ...
مرد کارتن خواب صحنه جرم را باسازی کرد
به گزارش دولت بهار، رسیدگی به این پرونده از شامگاه شنبه 24 مهرماه سال قبل، همزمان با قتل مرد قاچاق فروشی به نام حسن به دست مرد معتادی در دستور کار مأموران پلیس قرار گرفت. آن روز، قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل تهران وقتی در محل حادثه حاضر شد، دریافت ساعتی قبل مرد 44 ساله معتادی به نام محمد در پارک پمپ بنزین حوالی مسعودیه با مقتول درگیر شده و او را با چاقو هدف قرار داده که در نهایت ...
گفتنی های شنیدنی استاد فضل الله توکل از یار همراهش اسدالله ملک
... . * ایرنا: در فاصله 1357 تا تشکیل ارکستر هم نوازان و دعوت استاد ملک از شما که فرمودید در سال 1371 اتفاق افتاد، شما همکاری دیگری با مرحوم استاد ملک داشتید؟ * استاد توکل : قبل از انقلاب من شاید شش یا هفت نوار با اسدالله داشتم. بعد از انقلاب که اسدالله ارکستر هم نوازان را راه اندازی کرد، با اصرار از من دعوت کرد و چون من نمی رفتم، به من گفت اگر تو نیایی، من هم نمی روم. من به دلیل ...
مرد اعدامی پس از بخشیده شدن، پسرش را کشت و ... / هر دو قتل در برابر چشمان مریم رخ داده بود
اتاق خبر 24 : احمد 47ساله 4 سال قبل در سال 90 همسرش به نام مهتاب را نیمه شب خفه کرد وچند ضربه چاقو به او زد. این مرد که جنایت خانوادگی را مقابل چشمان دختر و پسر نوجوانش رقم زده بود با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی یافت و یازدهم تیرماه سال 94جنایت فجیع دیگری را رقم زد. احمد این بار مقابل چشمان دخترش مریم پسر 14ساله اش به نام میثم را کشت. وی هفته گذشته در شعبه دهم دادگاه ...
داماد جنایتکار : 2 سال نخوابیده ام
...، از پسرم نگهداری می کردم و نمی دانم چه شد که جنون سراغم آمد و جان همسرم و خانواده اش را گرفتم. البته شنیده ام که پدرزنم زنده است. از روز حادثه بگو؟ صبح زود بود به خانه پدرزنم رفتم، همسرم شب آنجا مانده بود. با پدرزنم مشاجره کردیم تااینکه پسرم را برداشتم و به خانه مادرم بردم. دوباره به خانه پدرزنم برگشتم، با هم مشاجره کردیم که پدرزنم از دخترش حمایت کرد. عصبی شدم و با چاقو ...
هراس از کابوس اتمی
کردم که چیزی گرم از سرم به سمت پایین سرازیر شده است. خون بود. خواستم از جایم بلند شوم اما در این لحظه متوجه شدم که از سر تا پایم پوشیده از تکه های شیشه است، چون در هنگام انفجار کنار آن پنجره ایستاده بودم. بله، همه توانم را جمع کردم و به سمت پله ها رفتم. در پلکان بود که با پیکر دختر زنی که مسئول نظافت بود روبرو شدم. دختر کوچکی بود و فقط چهار سال داشت. روی پله ها افتاده بود اما هنوز نفس ...
کالبدشکافی دقیق جامعه لهستان/ به مناسبت تولد کیشلوفسکی
با پسری جوان طوری رفتار می کند که انگار پسر خود اوست. زنی جوان پسرکی را به خاطر پاییدنش می بخشد. هر یک از این آدم ها برای رسیدن به چیزی پاک تلاش می کنند و در این تلاش کیشلوفسکی، امید اندکی را نه برای لهستان، بلکه حداقل برای بخشی از مردم آن می بیند. تهیه کننده کیشلوفسکی بعد از دریافت اولین جایزه سینمایی اروپایی به او گفت: تا زمانی که فیلم سازانی مثل تو وجود دارند، لهستان هنوز از دست نرفته است ...
دانشجوی کارگردانی طراح سرقت مرگبار از خانه پدربزرگ
خانه شدم و به آنها گفتم. ساک دست شهرام بود، او خیلی حرفه ای بود و گاوصندوق را هم باز کرده بود. هنوز صحبت هایم تمام نشده بود که نور چراغ قوه مأموران ما را غافلگیر کرد. ساک را رها کردیم و به اتاق خواب پناه بردیم. یکی از مأموران در را باز کرد و شهرام هم گاز اشک آور به صورت او زد. خواستیم فرار کنیم که شلیک کردند و دو نفر از بچه ها مجروح شدند. تو که می دانستی شهرام آدم خلافکاری است چرا با ...
بسته خبری یکشنبه 15 مردادماه 1396
] توجیه حقارت ادامه دارد/ پست اینستاگرام احمد مازنی نماینده لیست امید ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [06.08.17 10:22] [ Photo ] قاضی پور، نماینده مجلس: آخوندی از سال 92 تا امروز آجر روی آجر نگذاشت و بازار مسکن در خواب بود رکود مسکن، بسیاری از کارخانه ها را تعطیل کرده یا در آستانه تعطیلی قرار داده است ✅ @safir_channel شبکه خبری ...
سردار بی نشان دستگاه دیپلماسی کشور
چهره نورانی و حال و هوای روحانی داشت قبل از هر عملیات بچه ها به شوخی و جدی حرف شهادتش را پیش می کشیدند. در لابه لای صحبت ها جدی و با اطمینان گفت: اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد، من در این جنگ کشته نمی شوم حتی اگر به لبنان و فلسطین هم اعزام شوم باز یقین دارم که سالم بر می گردم. با عشق و علاقه وافری که از او نسبت به شهادت سراغ داشتم، از شنیدن این جمله ها تعجب کردم و گفتم: یعنی می گویی که شهید نمی ...
وهم و خرافه در روزگار دیرینه
که سردسته و عالمترین آنها را منجم باشی می نامند. وظیفه اصلی منجم باشی ها تعیین روز و ساعت های خود، و نحس و بد ایام هفته است. من باب مثال وقتی یکی از اغنیاء یا شخصیت های بزرگ قصد مسافرت بجایی را دارند و یا تصمیم ورود به محلی را می گیرند، قبل از اقدام به این تصمیم با منجمین محل مشورت می کنند، تا روز و ساعت خوبی را برای آنها مشخص کنند زیرا بشدت معتقد به خوش شانسی و بدشانسی حاصل از روز و ساعت خوب یا ...
حجابش را تا لحظه شهادت حفظ کرد
مریم بزرگ تر بودم. با وجود جو فسادی که آبادان قبل از انقلاب داشت، خانواده ما بسیار مذهبی بود. پدرم سواد قرآنی داشت و به مسائل دینی و رفتن به مسجد و رعایت حجاب دخترانش بسیار اهمیت می داد. برادر بزرگم مهدی فرهانیان شهید اول خانواده، از بچه های رسمی سپاه بود که قبل از انقلاب فعالیت گسترده ای در محله خودمان داشت. ایشان جزو اولین شهدای مظلوم جنگ هم هست که درست 20 روز بعد از جنگ در 15کیلومتری آبادان ...
روایتی ناگفته از زندگی یک خبرنگار شهید خوزستانی/ از دیوار صدا می آمد اما از بهروز نه!
را می فشارد و می گوید: برادرم خیلی دوست داشت فرزند خود را ببیند ولی نتوانست.29 بهمن 1359 شهید شد و دو ماه بعد بچه اش به دنیا آمد. فضا سنگین است برای اینکه بیشتر حاج آقا را اذیت نکنیم درباره آقا صادق خلیلیان می پرسیم. شاید خیلی از مردم خانواده خلیلیان را با صادق خلیلیان وزیر جهادکشاورزی در دولت دهم بشناسند. درباره این برادرشان می پرسیم . صادق الان تهران است و عیدها به ما سرمی زند. بیشتر ...
گزیده بهترین اشعار مصطفی رحماندوست
...، گل باران من لا لا آسمان هم خندید پدرم گفت: برو گفتم: چشم مادرم گفت: بیا گفتم: چشم هر چه گفتند به من، با لبخند گوش کردم همه را، گفتم چشم مادرم شاد شد از رفتارم خنده بر روی پدر آوردم با پدر مادر خود، در هر حال تا توانستم، نیکی کردم پدرم گفت: تو خوبی پسرم مادرم گفت: از او بهتر ...
روایت متهمان از قتل بنیتای هشت ماهه
صدای بچه را بشنوند؟ من به شیشه ها دست نزدم، همان طور بالا رهایشان کردم. اصلا به عقلم نرسید شیشه ها را پایین بیاورم. بعد از رها کردن ماشین چه کار کردی؟ از قبل با یکی از دوستانم هماهنگ کرده بودم. دنبالم آمد و به خانه او رفتم. شیشه کشیدم و خوابیدم. راحت خوابیدی؟ نه، مدام به این فکر می کردم بچه پیدا شده یا نه. پلیس سه روز بعد از سرقت ...