سایر منابع:
سایر خبرها
فقر و بی عدالتی از علل بزهکاری کودکان است
مواجه ایم، از کودکی، هر روز انتخاب های سختی را باید انجام دهند. مثلا "بعد از ماه ها گرسنگی خود و خانواده، درس را رها کند و به 15 ساعت کار در کارگاهی کثیف بپردازد یا دزدی کند یا شاهد روابط خارج از عرف خانواده اش برای یک لقمه نان باشد؟ روزی هزار بار سر چهارراه غرورش را بشکند و به ماشین های در حال گذر رو بزند و دست فروشی کند یا دست خالی به خانه برگردد و زجر مادر و پدرم را ببیند؟، مواد را برای پدر جا به ...
نذری که ادا شد
کرده و به او کمک کنیم. با 5 تومان های همکلاسی هایم 25هزار تومان پول جمع شد که او بتواند بخشی از جهیزیه را تهیه کند. حتی یادم است به آن خانم گفتم این پول را بگیر حداقل یک سماور که می توانی بخری با این کار خیلی احساس بزرگی به من دست داد و حس کردم با این کارم بزرگ تر شده ام. حالا همه دختران آن خانم ازدواج کردند و یکی از دختران او از افراد خیر موسسه خیریه است. اسلامی و همسرش قبل از ...
شاخصه های فرماندهی سرلشگر شهید منصور ستاری به روایت همرزمان
و بهتری به شمار می رفت که کارها را به بهترین نحو انجام می داد. شهید ستاری به بهترین نحو در کارهای دفتری بچه ها را راضی نگه می داشت. با برنامه ریزی ها و نوبت هایی که تعیین می کرد و کارهایی که انجام می داد تا حد ممکن به بچه ها کمک می کرد. تعامل بسیار خوبی با همه داشت و مثلاً در مدت زمانی که در همدان حضور داشت فداکاری های زیادی انجام می داد و اگر شرایط افراد به گونه ای بود که کسی نمی ...
روایت مینای شیرازی از رقیه ی مینابی
هدفت می رسی و جمع می تواند از این پیگیری هایی که تو داری می کنی استفاده کند.از پیشنهادش بدم نیامد. چون از قبل در خانواده ای بزرگ شده بودم که خیلی اجتماعی بودند. این شد که فرماندار کمک کردند که ما ان.جی.او. را تأسیس کنیم. الان 6 هزار عضو داریم. از همه اقشار جامعه، حدوداً 1200 نفر دستفروش ، که حدوداً 850 نفر از آن ها ،خانم هستن و مابقی آقا . این سمن، اسمش زنان ساحل میناب است، اما ما براساس اساسنامه مان ...
فقط میرزا جواد آقا!
قدس آنلاین - می شود این گزارش را مثلاً 7 تکه کرد و در هر تکه فرازی از زندگی، شخصیت و ویژگی های میرزا جواد آقا تهرانی را نوشت. می شود مثل مستند های تلویزیونی از ولادت و تحصیلات سوژه آغاز کرد، دو سه تا خاطره گفت، کمی قلمفرسایی کرد و رسید به نقطه پایان که معمولاً پایان زندگی سوژه گزارش است. جز اینها می شود کار بهتری کرد. به سبک و سباق اخلاق و رفتار عارفانه و بی شیله پیله میرزا جواد آقا تهرا ...
پولاد کیمیایی:جیرانی نقشم را خفه کرد
اوایل انقلاب بسازند که در نهایت انجام نشد یا بعد از آن هم برای فیلم طنزی به من پیشنهاد بازی دادند که آن هم به قول معروف قسمت من نبود تا این که رسید به خفه گی . در خفه گی از ابتدای کار آقای نوید محمدزاده حضور نداشتند و به جای ایشان پسری (به نام پاشا) که سال ها بود می خواست با آقای جیرانی کار کند و در واقع برای اولین بار بود که جلوی دوربین می رفت قرار بود نقش مسعود را بازی کند. پاشا که از دوستانم بود ...
استقلالی ها می ترسیدند سمت دروازه من بیایند/ این را می گویم که استقلالی ها بترسند و فکر کنند باز هم قرار ...
، عاشوری، پیوس، محمدخانی و درخشان رفته بودند قطر و ما خیلی ضعیف بودیم. علی آقا به من گفت در این بازی گل نخوری، 50 هزار تومان به تو هدیه می دهم. من چند بار استقلالی ها را ناکام گذاشتم و بعد از بازی، چون هوا سرد بود، رفتیم سونا. داخل سونا به علی آقا گفتم اگر ممکن است آن 50 هزار تومان را به من بدهید اما حرفی به من زد که تا امروز از او می ترسم. * کلاً علی پروین در همه شهرآورد ها یک خاطره ای ...
می توانم دنیا را تغییر دهم
زندگی این روزنامه نگار به من یاد داد که روزنامه نگار وظیفه بسیار مهمی در جامعه بر عهده دارد. پیش تر از آن دلم می خواست جراح شوم و طبیعتاً خانواده ام بیشتر از من دلشان می خواست بچه شان دکتر شود، اما به دنبال تأثیری که از آن کتاب گرفته بودم علاقه ام عوض شد و سال 43 وقتی دانش آموز دبیرستان بودم، راه افتادم رفتم به دفتر مجله روشنفکر که خبرنگار شوم؛ البته همان موقع یک روزنامه دیواری توی دبیرستان درست می ...
اهمیت زیارت امام حسین (ع) در روایات ائمه و معصومین
عَلَیْهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ ع کَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَی ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّی تَمْضِیَ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ ع - امام رضا علیه السلام فرمودند: پس بر ...
اتفاقی که به 13 سال چشم انتظاری پایان داد
.... همه در تکاپو بودند. من و تعدادی از دوستانم خودمان را به پشت جبهه رساندیم تا هر کاری از دستمان بر می آید برای رزمنده ها انجام دهیم. آنها از همه دنیا و تعلقاتشان گذشته بودند. برای من هم گذشت از جان در مقابل ایثار آنها چیزی نبود. کارهایمان با اشک هایمان در هم آمیخته شده بود. وقتی برای شهدا چلوار سفید می بریدم و لباس دامادی به تنشان می کردم تا به دیدار خدا بروند لحظات سختی برایم بود. لحظاتی که نمی ...
همه مصائب دختری که در 3 سالگی بی پدر شد/ شرط همسر شهید هادی باغبانی قبل از شهادت
شهید چقدر تفاوت دارد؟ یک بار قبل از ازدواج با هادی آرزو کرده بودم که همسر شهید شوم. حساب کتاب سختی های این روز ها را هم کرده بودید؟ نه. مشکلات این روز های یک خانواده شهید چه چیزهایی است؟ قبلا زیاد شنیده بودم از اینکه بعد از جنگ خانواده های شهدا چه مشکلاتی داشتند؛ چه زندگی هایی که از هم پاشیده شد و همه فکر می کردند که خدا را شکر که آن دنیا یک نفر ...
قصه مردی که 2 هزار و 658 جلد کتاب نفیس به کتابخانه ملی اهدا کرد/ من و کتاب ها یک نفر بودیم
، کتابی با نقاشی ها و امضای سالوادور دالی. همه کتاب ها به کتابخانه ملی اهدا شدند، جایی که عباس فاضلی اردیبهشت ماه برای نخستین بار از آن بازدید کرد تا مطمئن شود جای مناسبی برای کتاب ها هستند: گزینه های مختلفی پیش رویم بود. بچه های خودم بودند و گزینه فروش هم بود، اما هیچ کدام را به طور جدی در نظر نداشتم. تا این که برای نخستین بار با آقای دکتر جدی کتابخانه ملی رفتم و از نظم، سیستم کاری و مدیریت شان تحت ...
حتی نپرس چرا مُرد
... حسرت خداحافظی هم ماند روی دلم. اما هنگام عمل جراحی رضا یکی از رگهای اصلی مغز پاره شد و نیمکره مغز را خون گرفت و همین عمل ساده که پزشک از آن به عنوان یک بیماری ساده نام برده بود شد علت مرگ. رضا دو روز در کما بود و بعد برای همیشه رفت و الهه ماند و دختر بچه اش. دختری که هنوز بعد از گذشت یک سال نتوانسته از شوک مرگ پدر بیرون بیاید. الهه لحنش پر از درد است یک جوری که توصیفش سخت ...
فرزند ارشد شهید عراقی: موتلفه عقب افتاده ترین تشکل ایر ان است
چرا شماها گروه گروه هستید و متحد نمی شوید. از آنجا به بعد، همه این هیات ها و جمعیت های کوچک به شکل هیات های موتلفه اسلامی، گروه واحدی را تشکیل دادند. در ترور حسنعلی منصور، پدرتان چه نقشی داشت؟ پدر، مسئول شاخه نظامی موتلفه اسلامی بود. از این رو آموزش نیروها را برعهده داشت. معدن ذغال سنگ زیاران یا کوره های آجرپزی به مرکز آموزشی برای بچه های موتلفه اسلامی تبدیل شده بود. شهید عراقی از ...
شاعر دلاویزترین شعر جهان
دارالفنون گذراند و پس از آن به دبیرستان ادیب رفت. خودش در این زمینه چنین می گوید: در سال 1320 که ایران دچار آشفتگی هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی ام به دلیل اینکه شاهد وضع پدرم بودم و از استخدام در ادارات و زندگی کارمندی پرهیز ...
حمام شاه علی به روایت حاج محمود
بسیاری از این مهاجران لهستانی دیفتری گرفتند و از بین رفتند و در تخت فولاد دفن شدند که هنوز هم حصارش آن منطقه مشخص است و تعدادی شان که جان سالم به دربردند با اصفهانی ها ازدواج کردند و بعد هم بیشتر شان هم به سرزمینشان برگشتند. گذر زمان نتوانسته اندکی بر حافظه حاج محمود شاه علی گردی بنشاند. او ادامه می دهد: لهستانی ها چند باری از حمام استفاده کردند، ولی چون آن زمان هنوز حمام ها دوش و نمره ...
ماجرای جالب آشنایی جرج جرداق با نهج البلاغه
کاتولیک بود و از طفولیت خود برای من ماجرایی را نقل می کرد. او می گفت: در دوران دبستان که کلاس چهارم یا پنجم بودم یکی دوبار از مدرسه فرار کردم. بار آخر به سمت دشت و صحرا رفتم و پای یک درخت خوابم برد. مادر، برادر بزرگ تر و معلمم خیلی نگرانم شده بودند. در بیروت دنبال من گشته بودند و وقتی به دشت آمدند دیدند پای درختی خوابیده ام. مادر و معلمم خیلی تشر زدند که چرا اینجا آمده ای؟ و... . برادرم فواد- که او هم ...
هیچ سرمایه ای در بازار هستی به سود دهی قرآن نیست
کردند تا تو را معصیت بکنم، محبوب تر است و اینجا خیلی خوش هستم، ولی در آن کاخ ناخوش و ناراحت بودم. خب این یک معاملهٔ با قرآن که این معاملهٔ قلبی است. 5 چراغی که باید در قلب انسان روشن شود قرآن مجید می گوید: در قلب تو باید پنج تا چراغ روشن بشود: یکم چراغ توحید است، چراغ ایمان به خدا، چراغ باورکردن حق؛ چراغ دوم، چراغ قیامت است. باید بعد از 124هزار پیغمبر و 6600 آیه قرآن، باورت ...
ناگفته های سامره: 30ثانیه تکرار نمی شود
مدیران باشگاه ها چه اهمیتی دارد(باخنده) *واقعا این طوری بود؟ بله، هم کرمانی ها هم رفسنجانی ها چون برای اداره باشگاه از یک منبع تغذیه می شوند همواره دوست ندارند در این دربی بازنده باشند به همین خاطر واقعا فشار زیادی را در مصاف مسی ها تحمل کردیم و خدا راشکر بچه های ما از پس این فشار به خوبی برآمدند و سه امتیاز شیرین گرفتیم تا در جدول به وضعیت مان سرو سامان بدهیم. *باز هم نشان دادی ...
شهادت آقا مصطفی و شتاب روند انقلاب
بسیار مهم تشکیل شد که با سخنرانی انقلابی افرادی مانند مرحوم آیت الله خزعلی و عبدوس سمنانی موجی ایجاد کرد و در تهران هم مراسم بزرگی در مسجد ارگ تهران برپا شد که در آن دکتر حسن روحانی سخنرانی کرد و برای اولین بار از تعبیر امام خمینی استفاده کرد و از آن پس این عنوان رایج شد. در همه این مراسم و مجالس، طلبه های انقلابی پیشتاز بودند اما دانشجویان انقلابی هم سنگ تمام می گذاشتند. دانشجویان که چند ماه قبل ...
آرزو حکیمی: با دست مصدوم 4 مدال از چین گرفتم / استقلالی ام/ دربی مساوی می شود
باید تجربه چندین ساله مربی گری را داشته باشد و کنار مربی های بزرگی کار کرده باشد. به شخصه عروجی را قبول نداشتم و این در روند کاری من خیلی تأثیر بدی داشت. این شد که اختلافاتی بین ما و فدراسیون به وجود آمد و من را عقب انداخت. چند وقت به اردو نرفتم، بعد به لهستان رفتم و در آن مسابقه خیلی فشار آوردم. قبل از مسابقات توزیع سهمیه المپیک بود و موجب شد کتفم آسیب ببیند. *با رفتن عروجی، در حال ...
احادیث بداء و طینت در منابع حدیثی اهل تسنن
پانزده سال به عمرش افزودم. کعب گوید: پس از اینکه عمر بن خطاب مورد حمله قرار گرفت، گفتم: اگر عمر از خداوند همین گونه درخواست کند، دعایش مستجاب می شود. به عمر گفتند. اما دعا نکرد و از دنیا رفت. (الدر المنثور ج 3 ص 499) 9. شعرانی ذیل شرح حال شیخ محمد شریبی از پدر او احمد شریبی آورده که من در آستانۀ مرگ بودم. عزرائیل را دیدم که برای قبض روح آمده است. پدرم آمد و به عزرائیل گفت: عمر ...
همسرآقای سرمربی: برانکو اصلا زن ذلیل نیست +عکس
کنم دختر برانکو ایوانکوویچ بعد از یک روز نباید تصویرسازی خاصی از کشورما داشته باشد، درست است؟ دختر برانکو: من هیچ تصویری از ایران نداشتم و فقط شنیده بودم کشوربسته ای است. ولی امیدوارم از آنجا که قرار است 10 روز در ایران اقامت داشته باشم تا آنجایی که می شود با فرهنگ و تمدن شما آشنا شوم و از آداب و رسوم تان مطلع شوم. چندی پیش متوجه شدم داستان ازدواج شما(همسربرانکو) و آقای ...
اگر روزی حرفی نداشته باشم، حتما خداحافظی می کنم
با اینکه بیش از 30 سال است موسیقی کار می کند، اما فقط 15 سالی است که وارد سینمای ایران شده. باوجوداین در همین مدت جایش را در سینما و تلویزیون به خوبی باز کرده و می شود کارهای ماندگاری مانند کوچه ملی، دوران عاشقی، جدایی نادر از سیمین، فروشنده، ویلایی ها، خانه ای در خیابان چهل و یکم، استرداد، دربند، بچه ای با جوراب قرمز، انیمیشن فیل شاه، اسکی باز، مستند روایت زندگی مسعود کیمیایی و... را از او نام ...
دوربین در نقش مرد مُرده
. من این آهنگ را برای مراسم فرش قرمز انتخاب کردم؛ چراکه پدرم خیلی آن را دوست داشت. این آهنگ بسیار غم انگیز است و شاید از جهاتی دیگر انتخاب خوبی بود؛ چراکه اتفاقات غم انگیزی برای این فیلم قبل از اکرانش در کن افتاد. اینکه درست چند هفته قبل از کن، بازیگر نقش تونی و مسئول حمل ونقل فیلم که تنها 33 سال داشت، فوت شد. هنگامی که روی فرش قرمز قدم می زدم و این آهنگ پخش می شد، بسیار احساساتی شده بودم، اما شما ...
از شهدا خواسته بود، دلبستگی به همسر و دخترش را بگیرند
آیی گریه نکن، تو باید مراقب ریحانه باشی من طاقت دیدن اشک ریحانه و تو را ندارم. وقتی به پارکینگ رفت ریحانه بغلش بود. از زیر قرآن که ردش کردم ریحانه را داد دستم و بدون اینکه نگاه کند سوار ماشین شد و رفت، حتی به گریه های ریحانه توجهی نکرد. چند دقیقه بعد تماس گرفت و گفت ریحانه آرام شد؟ گفتم بله، خدا را شکر کرد، از من خواست فقط جلوی ریحانه گریه نکنم. آنقدر به دخترش وابسته بود که گاهی نزدیکان به شوخی ...
متهم به قتل مدیرمسئول نشریه: قاتل نیستم
آن را مصرف کردم و حالم کمی بهتر شد. بعد از دو روز که تلفن همراهم را روشن کردم و از خانواده و دوستانم ماجرا را جویا شدم، متوجه شدم مرد همسایه کشته شده و پلیس در تعقیبم است. از آن موقع به بعد تلفن را خاموش کرده و در همان خانه ماندم. فقط برای خرید موادغذایی از آنجا بیرون می رفتم. کسی نمی دانست من آنجا هستم. چرا تسلیم نشدی و پنج ماه پنهان شدی؟ به خاطر اعتیادم و این که از زور ...
داماد،40میلیون تومان از عروس گرفت و به کشوری دیگر پناهنده شد!
.... در سه هفته ای که از عقدمان می گذشت گاهی به خانه ما می آمد و گاهی با هم می رفتیم به خانه پدری اش. یک روز آمد و گفت برای هزینه سفر پول کم دارد. خیال کردم برای سفر ماه عسل برنامه ریزی می کند. من هم صادقانه همه 40 میلیون تومان ارثیه ای که از پدرم به من رسیده بود را به او دادم. اما یک هفته قبل از فرارش گفت می خواهد برای زندگی به خارج از کشور برود. اما من قبول نکردم همراهش بروم. با خودم گفتم همین ...
ماجرای اشغال موصل توسط داعش به روایت یک زن
می افتم اما نمی خواستم تسلیم شوم. بعد از چند ماه زندگی تحت رژیم داعش، نور زنگ زد و خبر داد که اگر به طریقی بتوانم از موصل خارج شوم هنوز شانس اینکه بتوانم در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کنم وجود دارد. در آن زمان داعش فقط برای مواقع اضطراری خانوادگی اجازه خروج از شهر می داد. با کمک پدرم داستانی سر هم کردیم و گفتیم که مادرم بیماری قلبی دارد و حتما باید یک متخصص او را ویزیت کند و در موصل نمی توانیم ...
حضور در گذشته
که به طور نیمه وقت به گالری پدر می رفتم و با هم کار می کردیم. قبل از مهاجرتم به کانادا در 5 نمایشگاه گروهی که توسط ایشان دایر شده بود، شرکت کردم. بین سال 2008 تا 2013 که کانادا بودیم در دو نمایشگاه گروهی دیگر هم شرکت کردم و بعد از آن وقتی سال 1393 به تهران برگشتم، احساس کردم دوست دارم نقاشی حرفه اصلی من بشود. این شد که تدریس نقاشی به بچه ها را آغاز کردم و یک نمایشگاه انفرادی در سال 1394 در تهران ...