سایر خبرها
خوشی های کوچک و روزمره - فاطمه معتمد آریا -
، گلو و بدنش، پر می شود از همان خاطره کم رنگ: نگاه من به جامعه، مربوط به دوره ای ا ست که در کانون، آموزش بازیگری می دیدم. بعدش هم در دانشسرای هنر و بعد هم در واحد نمایش با همکاران و دوستان قدیمی ام، سعی می کردیم، همه چیز را در لحظه خلق کنیم. برای در لحظه خلق کردن، احتیاج به وسعت دید نسبت به جامعه ای که در آن زندگی می کنید، دارید. از مردم گفتن نقش های او در این سال ها، یک به یک ...
مدیران تلویزیون توجهی به مناسبات مذهبی ندارند
این ها باید ثبت بشود و برای تاریخ بماند. این کار را کردم و 1-2 فیلم در این عرصه ساختم. جالب است که وقتی به ایران برگشتم، مدیران بالادست من معترض شدند که چرا این فیلم راساختی و چه کسی این اجازه را به تو داده بود. جالب است که 11-12 سال بعد، زمانی که روابط دیپلمایتک با آن کشور به هم ریخته بود، دوستان با من تماس گرفتند و می خواستند این اتفاق را به مردم نشان بدهند. در حقیقت مدیر فرهنگی 11 سال از یک عنصر ...
ورود اهل بیت به کربلا در اولین اربعین حسینی در آثار بزرگان موافقان و مخالفان اعتبار تاریخی اربعین در بین ...
برخی از قبایل هفت روزه می پیمایند. (37) 3- از شخصی به نام ابو خالد نقل می کنند که روز جمعه کنار شط فرات با میثم تمار بودم، او گفت: الساعه معاویه در شام مرد، و من روز جمعه آینده با قاصدی که از شام آمده بود ملاقات کردم و خبر از شام گرفتم، گفت معاویه از دنیا رفت و مردم با پسرش یزید بیعت کردند. گفتم کدام روز معاویه مرد؟ گفت: روز جمعه گذشته. (38) با توجه به این که یزید هنگام مرگ ...
اربعین گویم دمادم تا حرم؛ ذکر تعجیل فرج در هر قدم
آمده بود و یا علی گفتیم و به راه افتادیم. تلفنم چندین بار زنگ خورده بود و من نتوانسته بودم جواب بدهم در آخر که پاسخ دادم یک خانمی گفت حاجی خدا خیرت دهد من بیشتر از 20 بار است که دارم با شما تماس می گیرم؛ تو رو به امام حسین (ع) اگر هنوز حرکت نکرده ای یک مبلغ پولی دارم می خواهم به شما بدهم که شروع کار موکب از سهم من باشد. این خانم یک میلیون به من داد و وقتی متوجه حال و روز و ...
چهل حدیث زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا
کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424) 3-زیارت خداوند عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ ...
عاشقانه های بانوان اهل سنت علی آبادکتول در ولایت شاه خراسان
.... روز قبل سفر تست بارداری دادم و متوجه شدم حامله ام. خیلی خوشحال شدم. وقتی به پابوس امام رضا(ع) رسیدم گفتم اگر فرزندم پسر باشد نامش را علیرضا میگذارم. جمیله ایمر از حس دورنی اش و حال و هوای شهر مقدس مشهد گفت: از لحظه ای که وارد شهر مشهد شدم تا به اکنون حال و هوای عجیبی دارم. از همان لحظه ورود اشک شوق دیدار امام رضا(ع)، بعد از گذشت چند سال چشم انتظاری از دیدگانم سرازیر شد. حتی وقتی ...
بسته شعری ویژه اربعین حسینی
می شود که بدون توأم حسین حالا پی نتیجه ی خون توأم حسین چل روز می شود که حسین همه شدم حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من، تمام، به زانو در آمدند آثار مرگ در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست یا حسین آبی که تر نکرد لب تشنه ی تو را حالا نصیب خاک مزارت شده اخا چل روز پیش بود همینجا سرت شکست اینجا ...
اینجا دروازه های بهشت است/ فضای سنگرها در چذابه زنده است
مردم دوریم بیایند ببینند بین مردم چه خبر است. اینجا همان سال 59 اول جنگ است؛ همان انقلاب سال 57 است همان دهه محرم و عشق و صلابت اهل بیتی است. قول می دهم هر که بیاید اینجا یکسال این روحیات معنوی مردم از سرش نپرد؛ امام حسین(ع) یک حدیث دارد می فرماید: هر کس مزار مرا زیارت کند تعهد می دهم تا یک سال با مرگ بد از دنیا نرود. عشق حسین(ع) را باید با چشم سر ببینیم اگر مثل این مردمِ ایثارگر که با ...
اربعین به روایت هنرمندان
پیاده روی اربعین می دیدم و حالا اگر خوب نشده باشم ... اگر حال خوب این روزها را تا سال بعد با خودم ذخیره نکنم ... دیگر به کجا و کی امید ببندم؟! شب قدر گذشت. عرفه تمام شد دهه محرم مثل برق و باد گذشت. و همه امیدم شد اربعین ... . چشمانم را مقابل ضریح می بندم ... همه آرزوها و خواسته هایم را از پیش چشم می گذرانم و اشک می شود و می بارم ... و باز هم آخر سر می گویم: هر طور خودت صلاح می دانی ...
همراه قافله غم بعد از یک اربعین فراق
مادحین اهل بیت حاج مرتضی حیدری-حاج سیدمحمودحسینی برگزار می شود. وی افزود: همچنین حرکت دسته عزاداری روزاربعین ساعت 9 صبح بعد ازمراسم عزاداری از محل حسینیه زنجان به سمت امام زاده سید ابراهیم خواهد بود. انتهای پیام/ ن گزارشی از زهرا نصیری فضیلت پیاده روی اربعین وزیارت سیدالشهداء ...
بعد از چهل غروب چهل سال پیرتر/ زینب اسیر بود و نگاهش اسیرتر
...> سیرم ازین جهان پر از فتنه و دروغ از زندگی بدون نگاه تو سیرتر بعد از چهل غروب...مرا هم ببر عزیز مولای من مخواه ازین نیز دیرتر زینب زیارت آمده بعد از هزار سال ای اربعینت از همه مهمان پذیرتر از خاک کربلا نفحات بهار را سوغات برده مادر چشم انتظار را صد کربلاست زینب و صد کربلا حسین سر خداست زینب و خون خدا ...
توصیه مهم پدر داستان نویسی نوین به نویسندگان
دستگیرم شده بود که باز در تهران، کلاهِ شاه و مجلس توی هم رفته و بگیر و ببند از نو شروع شده و حکم مخصوص از مرکز صادر شده که در تردّد مسافرین، توجه مخصوص نمایند و معلوم شد که تمام این گیر و بست ها از آن بابت است. مخصوصا که مامور فوق العاده ای هم که همان روز صبح برای این کار از رشت رسیده بود، محض اظهار حُسن خدمت و لیاقت و کاردانی، تر و خشک را با هم می سوزانَد و مثل سگ هار به جان مردم بی پناه افتاده ...
بیوگرافی رضا صادقی + تصاویر
مثبت دیگر او سیدزاده بودنش است. پدرخانم من اهل مطالعه و کتاب است، کلکسیون کتاب دارد و از همه مهم تر اینکه احساس می کنم همسرم، مادر خوبی برای بچه های من است. بدون تعارف می گویم همه مردهای جهان بعد از مادرشان از همسرشان توقع مادر بودن دارند.واقعا ممنونم که بچه بازی هایم را طاقت می آورد. درکل احساس خوبی به تمام اتفاقات دوروبرمان دارم و یکی از ستاره های خوب زندگی من همسرم است. آلبوم ها غیر ...
قلعه نویی: اگر از استقلال و تراکتور شکایت نکردم آدم بدی هستم؟چرا می گویند مشکل حل شد؟!/کی روش وزن فوتبال ...
بازی می کنند. الان دستگاه GPS هم وجود دارد و 48 ساعت بعد عملکرد بازیکنان مورد بررسی قرار می گیرد. خوشبختانه دوندگی بازیکنان نسبت به سال های قبل بهتر شده است. *در ایران تاریخ مصرفت تمام شود تو را می زنند به گزارش فارس سرمربی تیم فوتبال ذوب آهن در خصوص اینکه تیم هایی مثل ذوب آهن و سپاهان خوب بازی می کنند اما امسال نتایج چندان مطلوبی نگرفتند و چرا این اتفاق برای تیم های اصفهانی رخ ...
آداب و اعمال و مستحبات مخصوص روز اربعین
جابر روایت شده،و کیفیت آن چنان است که از عطا[ظاهرا همان عطیه عوفی کوفی همسفر جابر در اربعین برای زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام است]نقل شده:در روز بیستم ماه صفر با جابر بن عبد اللّه انصاری بودم،چون به غاضریه رسیدیم در آب فرات غسل کرد،و پیراهن پاکیزه ای که با خود داشت پوشیده،آنگاه به من گفت:آیا از بوی خوش چیزی،با تو هست ای عطا؟گفتم:سعد با من هست،قدری از آن گرفت و بر سر و بدن پاشید،و پابرهنه روانه ...
شعر نو با شاملو تمام شد/ ذوق عوام معیار برگزیدن آثار ادبی نیست
دهۀ پنجاه دستاوردهای درخشان تری دارد و اگر آیدا در بزنگاه و به رغم تمامیِ دشواری هایی که در کتاب از آن ها سخن گفته شده با شاملو همراه نمی شد شاملو تمام شده بود. همۀ دوستانِ نزدیک شاملو در آن ادوار، صحت این حرف مرا تأیید می کنند و چه کسی بهتر از آیدا می تواند راویِ زندگی و سلوک شخصی و اجتماعیِ شاملو باشد؟ اهمیت سخن گفتن آیدا دربارۀ شاملو بر کسی پوشیده نیست. کتاب من بامدادم سرانجام نیز از جوانبی دیگر ...
روحانیت اصیل با همه پست و مقام ها بازهم روش دینی را برمی گزیند/ روحانیت سیاسی نباشد طعمه سیاسیون می شود
بگویم تو نخور، خودم بخورم یا تو نرو خودم بروم؛ این مسائل ضررهای زیادی را متوجه جامعه کرد. اولین ضربه از سوی مصادرات وارد شد یعنی اول انقلاب مصادره ها زیاد شد و پس از آن روز به روز دایره منع ها افزایش پیدا کرد و نکن نکن ها زیاد شد. لذا اعتبار از بین رفت، نشنیدن مردم جای شنیدن مردم را گرفت، بی توجهی به جای توجه به مردم غالب شد. همواره پیام داده شد که مردم ساده زیست باشید اما برخی خودشان بر مدار ساده ...
این قدر زوج ها را “کِش” می داد تا منصرف طلاق شوند/می گفت در قیامت درباره تبعیت از آیت الله خامنه ای ...
داشتن بهتر از جدایی و طلاق است. از ازدواج جوان ها بسیار خوشحال می شد، یادم هست مراسم عروسی یکی از خبرنگاران خبرگزاری ها بود که از صبح می گفت شب باید عروسی بروم. آن شب همراهش بودم، به خدا قسم با تمام عشق به مراسم عروسی آن خبرنگار رفت و هنگام برگشت نیز بسیار خوشحال بود. تسنیم: خاطره خاصی در این باره از ایشان دارید؟ شجونی: یکبار یک دختر و پسر را دید که باهم در حال قدم زدن هستند، حاج ...
ماجرای نماز خواندن رئیس سکولار یک آکادمی اسلامی روسی
عمرشان خطاب به من فرمودند: من تو را خیلی دوست دارم و الان که در حال مرگ هستم، خیلی دوست دارم تو را در حال نماز خواندن ببینم، پدرم می دانست که اگر من کاری را انجام دهم، آن عمل را تا آخر عمر انجام خواهم داد و صوری و ریا نخواهد شد. من نماز را شروع کردم. بعد از دو روز پدرم از دنیا رفت. ایشان از من خواستند که مسجد نور قازان که مؤسس و امام جمعه آن مسجد خود ایشان بود، را حفظ کنم. *این سؤال تا حدی ...
توزیع 50 هزار بروشور وصیت نامه شهدا توسط بنیاد شهید لرستان بین زائران اربعین
سال بعد قضا است که انشا الله برایم به جا آورید و فاتحه زیاد برایم بخوانید که من عاصی بودم و قرآن نیز زیاد بخوانید، تا روحم تازه شود. برادرانم را درس قرآن یاد بدهید تا برایم بخوانند و از آنها می خواهم که از خط امام و اسلام جدا نشوید و محکم و پوینده راه امام و شهدا باشید. در ضمن مرا با لباس فرم سپاه دفن کنید که حق به گردن من دارد، ببخشید و مرا حلال کنید و من نیز اگر حقی پیش کسی دارم، حلال می کنم. ...
مجنون آنم که هنوز نشناختمش
فهمیده بودم که در حال بازکردن غل و زنجیرهای مادی زندگی اش است. وی ادامه داد: روز دوم محرم زمانی که ازسوریه تماس گرفت وگفت پدرجان در آب فرات غسل شهادت کرده ام، دانستم میزبان بازگشتش در دفاع ازحرم این بار ما نخواهیم بود و او میزبانی بزرگتر ازما دارد که ما نیز آرزوی این میهمانی را خواهیم داشت و وقتی خبرمجروح شدنش را دادند دانستم رضا به آرزو ولیاقتش دست یافته وشهید شده است. فقط حضرت زینب ...
مرثیه ماندگار بانوی بوشهری
که بسیار هم شلوغند: البته مسئولانی از سازمان تبلیغات چند باری در جلساتی دوستانه از من خواسته اند تا مردان در نوحه خوانی هایم حضور نداشته باشند. واقعیت این است که وقتی مراسمی باشد که از عهده کنترلم خارج باشد، قول نمی دهم. برخی شب ها حال و هوای خاصی دارند و بسیار شلوغ است و مردم استقبال فراوانی می کنند و واقعاً نمی توان تفکیکی قائل شد. بسیار خوش صحبت و خوش محضر است. دوست داشتم ساعت ها در ...
مهندس بازرگان معتقد بود که شاه بماند و سلطنت کند
. بعد از 75 روز ما را بردند پیش تیمسار آزموده و تیمسار کیهان خدیو و سرهنگ وزیری در دادستانی نظامی . سرهنگ وزیری عادتی داشت و آن هم اینکه یک ریز فحش ناموسی می داد! من یک طلبه جوان بودم و 21 سال بیشتر نداشتم. همه حرف وزیری این بود که: چرا همه دنبال آیت الله بروجردی می روند و تو دنبال نواب صفوی افتاده ای؟ ماآن زمان تنها و انگشت نما بودیم. چرا شما برای بازجویی به حضیره القدس -که ...
ناگفته های نقاش نوآور ایرانی
از این ابزار سال ها قبل خیلی استفاده کردم. 10 سال پیش بخشی از آثار شبیه به این را تمام کرده بودم، سه سال قبل هم نشر نظر یکی از این آثار را به عنوان نمونه منتشر کرد. من از یک وسیله بسیار عالی برای طراحی استفاده کردم؛ چون از نوک آن برای ترسیم خط و از پهنای قلم نستعلیق برای به وجود آوردن سطح می توان استفاده کرد. در مدرسه یاد می دهند که ما هفت المان در نقاشی داریم؛ من می گویم بر اساس این تجربه چیز ...
شنیدنی ها از معلم قرآن زندان اوین
دارالمؤمنین است، هستم. مرحوم پدرم از همان دوران کودکی همیشه دست مرا گرفته و با خود به مسجد می برد که از همین دوران بود که به شدت تحت تأثیر انوار الهی قرآن قرار گرفته و علاقه مند به حرکت در این میسر شدم. تجوید را فدای صوت نکنیم در همان دوران پیش از انقلاب اسلامی بود که استاد عباس عطری که شاید جوانان امروز ایشان را نشناسند ولی ایشان از مدرسان و معلمان خوب قرآنی پیش از انقلاب ...
مهرداد خدیر در گفتگو با قانون : فاطمی، شاه را تحقیر کرده بود
سیمای مردانی از این دست و گمان کنیم بت واره ای را شکسته ایم و یک روز بگوییم مصدق نفت را ملی نکرد و دولتی کرد یا کودتا بودن 28 مرداد را زیر سوال ببریم یا همه اتفاقات بعد از مرگ علی شریعتی را گردن او بیندازیم اما مگر این تاریخ چند چهره چون مصدق و فاطمی و شریعتی دارد؟مهدی بامداد که شرح حال رجال ایران در چند سده را نوشته است در مقدمه کتاب خود آشکارا می نویسد: نیست در شهر نگاری که دل از ما ببرد و بر این ...
چرا معلولان دادگاه ویژه ندارند
ناشنوایی نتوانسته منظورش را بدرستی بفهماند و حالا سرنوشت او را به پشت میله های زندان انداخته و اگر آخرین تلاش ها برای حسین جواب ندهد تا پایان ماه صفر ،قصاص انتظارش را می کشد. فاطمه می گوید: سال 91 بود که برای عزاداری های محرم به تربت رفته بودم و در آنجا شنیدم یکی از اقوام ما به مدت 15 روز گم شده و بعد هم خبر کشته شدن او رسید. همه می گفتند شاید چون معتاد بوده، دور و بری هایش در قتل او دست ...
فرهنگ + شهروندی
نیلوفر دوباره از جایش بلند شد، بدنش را به طرف سحر چرخاند و با قیافه ای گرفته گفت: چرا خانوم معلم به من یه ستاره داد، به تو دوتا؟ سحر هم فورا جواب داد: من چه می دونم خب. حتما من بهتر خونده بودم و سرش را برگرداند تا از پنچره بیرون را ببیند. همین وقت بود که خانم فریدونی، از توی آینه چشمش به نیلوفر افتاد و با غیظ گفت: بچه بشین سرجات! خطرناکه... چند بار بگم؟ و نیلوفر فورا سر جایش برگشت. چهره اش هنوز ...
درمان سرطان با فتح قله/سرطان بیماری کشنده ای نیست
بود را طی کنیم. 6 صبح همراه یک گروه 40 نفره راه را آغاز کردیم. من روزه بودم چون یک خانه در بومهن داشتم روزه ام را نشکستم. هر 500 متری که طی می کردم سرپرست گروه حالم را می پرسید. برای همه سوال شده بود که چرا مدام حال مرا می پرسد. میگفتم چون اولین بار است اینطور است. وقتی سه ساعت گذشت خیلی سختم شد. اما چون نمی خواستم به بقیه چیزی بگویم و چون چند خانم هم در گروه بودند خجالت می کشیدم حرفی بزنم. به یک ...
روایت خانه ای در تجریش، که هنر قصه ساز آن است
المان هایی که استفاده کرده ای، همه و همه نشانی هستند از اینکه تو صاحب این خانه ای! درباره این انتخاب ها و نگاهی که منجر به آنها شد، برایمان صحبت کن! ازآنجایی که من قبل از طراحی لباس، چندین سال در زمینه طراحی دکوراسیون کار کرده ام، همواره توجه به روحیات فردی که قرار است برایش طراحی انجام بدهم، برایم از اهمیت زیادی برخوردار بوده است؛ چیزی که دکوراتورهای ما اغلب نادیده می گیرند. من این ...