سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای دختر بی حجابی که به لطف امام رضا نماز شب خوان شد/ آنقدر به اردوی زیارتی رفتیم که به مشهدی ها ...
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس ، همه ما از امام رئوف و مهربانی های بی اندازه اش نسبت به خودمان خاطراتی داریم. مهربانی هایی که گاه در سخت ترین شرایط دست مان را گرفته و گاه برای زندگی مان سرنوشت ساز بوده است. در همین باره با چند نفر از زائرین و مجاورین حضرت هم صحبت شده ام که خواندن صحبت های آنان در روز شهادت امام رضا علیه السلام خالی از لطف نیست. امام رضا(ع) باعث شد از یک دختر بی ...
8 سال تجاوز ناپدری به دختری که الان 16 ساله است/ خواستگار آمده، نمی دانم چگونه موضوع را برایش بگویم
به گزارش افق تازه ، این دختر 16 ساله به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: وقتی پدرم را از دست دادم دو سال بیشتر نداشتم و معنی نداشتن پدر را نمی فهمیدم. از آن روز به بعد مادرم سرپرستی من و خواهر پنج ساله ام را به عهده گرفت و ما همچنان نزد خانواده پدرم زندگی می کردیم. چند سال بعد مادرم با یکی از بستگان نزدیک پدرم ازدواج کرد تا زندگی ما سر و سامان بگیرد البته بنا به ...
قصه یک معجزه دیگر در آوار کرمانشاه
عزیز بود. زنم کژال را به همین خانه آوردم. من در همین خانه که الان فقط چند دیوار فروریخته از آن باقی مانده است، پدر شدم. چند سال است که ازدواج کرده ای؟ حدود 11 سال پیش بود. همسرم از اقوام دور ما بود که با هم ازدواج کردیم. شغلت چیست؟ من کشاورز هستم. با عمویم 15هکتار زمین داریم که در آن گندم، جو و ذرت می کاریم. چقدر خسارت دیدی؟ خانه من ...
جمعی از مردم پاوه منازل خود را برای اسکان زلزله زدگان آماده کردند
لازم برای زندگی آماده کرده ام و آماده هستم تا در اختیار هر خانواه زلزله زده ای که مایل باشد، قرار دهم. تحسین بابائی نیز که در روستای دوریسان پاوه یک طبقه از منزل مسکونی خود را برای اسکان زلزله زدگان آماده کرده به خبرنگار ایرنا گفت: به هنگام کمک رسانی به زلزله زدگان منطقه با عمق فاجعه از نزدیک مواجه شدم و سختی آن مردم را در این اوضاع لمس کردم لذا تصمیم گرفتم برای حس نوعدوستی و انسانی خودم کاری ...
رفیقم قول خواهرشو به من می داد درخواست های ... داشت از من
باوری غلط- از آن ها انتقام بگیرم. با مادرم درد دل کردم. او که جو گیر شده بود، پیشنهاد داد با دختر یکی از اقوام ازدواج کنم، دختری که چند سال از من بزرگ تر بود. خانواده ام می گفتند چون پدر این دختر وضع مالی خوبی دارد، می توانم با این وصلت آینده خودم را بسازم. به خواستگاری رفتم و ازدواج کردم اما حساب و کتاب هایی که کرده بودم درست از آب در نیامد و تازه بعد از عقد، فهمیدیم اوضاع مالی پدرزنم آن طور که ...
قتل همسر به علت درخواست طلاق
ها به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و همسرم 16 سال قبل با هم ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم و حاصل زندگی مان یک پسر است که الان در سن نوجوانی قرار دارد. چند سالی گذشت تا اینکه کم کم اختلافات ما شروع شد. ابتدا هر دو گذشت می کردیم، اما وقتی اختلاف های ما بیشتر شد درگیری و مشاجره های لفظی هم به آن اضافه شد تا اینکه شش ماه قبل، همسرم قهر کرد و رفت. او اصرار داشت طلاقش بدهم، اما من هر روز بهانه ای می ...
سعید ملایی در آستانه یک جایگاه تاریخی
به سهمیه المپیک برسم، در این رقابت ها شرکت کنم و امتیاز به دست آورم. جایزه های هر تورنمنت هم متفاوت است. با مصدومیت به مدال رسیدم سعید ملایی – دور اول که طبق قرعه استراحت داشتم. دور دوم حریفی از پرتغال را با ضربه فنی شکست دادم. دور سوم حریفی از بلژیک داشتم که باختم. او 10 روز قبل قهرمان جوانان جهان شده بود. این جودوکار فنی را زد که روی زانوی مصدوم من فشار آورد. نتوانستم بعد از ...
شکنجه دختر بیگناه برای گرفتن انتقام از همسر خیانتکار!
تنبیه کنم و از او انتقام بگیرم. او در ادامه گفت: برای اجرای نقشه با برادر و پسر عموهایم صحبت کردم و آنها قبول کردند همراهم باشند. طبق نقشه، شب حادثه به خانه پدر نرجس حمله کردیم و دست و پای پدر و مادرش را بستیم و آنها را در اتاقی حبس کردیم. نرجس دختر ریزنقشی بود به همین دلیل به تنهایی او را گرفتم و سوار ماشین کردم. ابتدا به مشهد رفتیم و بعد به تهران، اما وقتی متوجه شدم پلیس ما را ...
نامه اش پس از شهادت به دستمان رسید
و مادرش است. ما همین دو بچه را داشتیم. شبی در حیاط و داخل پشه بند خوابیده بودیم که محمد از من خواست او را با خودم به جنوب ببرم. شرط گذاشتم اول دوره خدمت سربازی اش را بگذراند و همان شب کلی با هم درد دل کردیم. روز قبل از اعزام برایش بلیت اتوبوسی تهیه کردیم. سه بار راهی اش کردیم و بازگشت و هر بار به بهانه ای؛ یکبار نشان و بار دیگر به بهانه کلاهش و در آخر خواست مادرش حلالش کند. چند روز مانده به ...
علت گرایش جوان ها به مخدری به نام گل
می کردم. البته موضوعی که برای خودم هم عجیب است این است که چطوری به اینجا کشیده شدم. من کلا از مواد مخدر خوشم نمی آمد چون تعداد زیادی از افراد درجه یک خانواده ام اعتیاد داشتند و من اصلا دلم نمی خواست شبیه آنها شوم. 18 سالم بود که یک روز با دوستانم در پارک نشسته بودیم. یکی از آنها یک نخ سیگار درآورد و شروع کرد به کشیدن، قبل از آن هم سیگار کشیده بودم اما بوی سیگاری که آن روز در دست دوستم ...
بازیگران درخشان تاریخ سینما : ریتا هیورث
محله بروکلین نیویورک به دنیا آمد و بزرگترین فرزند دو رقصنده بود. پدرش ادواردو کانسینو سینیور، اهل شهری نزدیک شهر سویا در اسپانیا بود. مادرش ولگا هیورث، یک آمریکایی از تبار ایرلندی-انگلیسی بود. این زوج در سال 1917 ازدواج کرده بودند و دو پسر نیز به نام های ادواردو کانسیون جونیور و ورنون کانسینو داشتند. پدر مارگاریتا می خواست او یک رقصنده حرفه ای شود، در حالیکه مادرش آرزو داشت وی هنرپیشه شود. آنتونیو ...
اعتراض های تند امیرحسین صادقی در یک مصاحبه جنجالی
بستم نگاه می کردم که کسی اگر از من بزرگتر است بازوبند را به او بدهم. سال 89 که مجیدی به استقلال برگشت من با سابقه 8 ساله بازوبند را بدون اینکه کسی به من بگوید به ایشان دادم. بازوبند برایم عشق بود اما هدف نبود. من سالی که از تراکتور برگشتم خودم بازوبند را دست آقای رحمتی کردم. من صبای قم رفتم یک بار هم به ابوالفضل ابراهیمی نگاه نکردم و به آقای دایی گفتم بحث کاپیتانی را نکنید. امسال هم بعد از مصدومیتم ...
گفت و گو با یک دانشجوی روانشناسی که 16 ساعت زیر آوار بود!
تنها بودند. وقتی رسیدم شوکه شدم. خانه تبدیل به ویرانه شده بود. وحشتناک بود. جز خاک و سنگ و کلوخ چیز دیگری ندیدم. بلافاصله سراغ همسر و پدرم را گرفتم. پدرم همانجا روی زمین افتاده بود. کمی آسیب دیده بود ولی زنده بود. وقتی سراغ فرانک را گرفتم، پدرم گفت که او در خانه بود. بلافاصله دوروبر خانه مان را گشتم ولی اثری از همسرم نبود. هیچ کس او را ندیده بود. تا نیروهای امدادی برسند خودم دست به کار شدم و به ...
می خواستم ژاپنی شوم
املی نوتومب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ترجمه، مجتبا پورمحسن: املی نوتومب، با نام اصلی فابین-کلر نوتومبکه نهم جولای 1966 میلادی (18 تیر 1345) در اتربیک بلژیک به دنیا آمد. نخستین رمان این نویسنده چیره دست با نام بهداشت و قاتل در سال 1992 میلادی زمانی که او 26 ساله بود، منتشر شد. وی که آثاراش را به زبان فرانسه می نویسد، سالی یک کتاب منتشر می کند. رمان های او در میان پرفروش ترین آثار ادبی قرار دارد و به زبان های مختلف ترجمه شده است. یکی از رمان های او با نام ترس و لرز در ...
همه جاده های ایران به کرمانشاه ختم می شود
منطقه رساندند تا به روستاهای صعب العبور برسند. در گردنه پاطاق با یکی از آنها که خودش را معرفی نکرد هم صحبت شدم، می گوید: مگر می شود آدم صدای کمک هم وطنش را بشنود و تعلل کند. ما با تجهیزات کامل و وسایل مورد نیاز به اینجا آمده ایم و ماشین هایمان هم توان تردد در سخت ترین شرایط کوهستانی را دارد. مجید ابرکناری از طالقان خود را به سرپل ذهاب رسانده است، او می گوید: من تنها کاری که توانستم انجام بدهم این بود ...
روایتی از بانوی مازندرانی که شهید حججی روزگارش را تغییر داد
نمی شدند در جمع ها همراهم باشند و یک دختر 3 ساله دارم که لباس هایش را با خودم سِت می کردم و ناخواسته عقایدم به او تحمیل می شد. همیشه فکر می کردم حجاب عقب ماندگی و تحجر است و باحجاب ها را به سُخره می گرفتم؛ الان خودم به درد آنها دچار شدم و بعد از باحجاب شدن مورد تمسخر قرار می گیرم. روزی که می خواستم محجبه شوم، حقیقتاً خجالت زده بودم که این ناشی از حال و روز گذشته ام بود. ...
زهرا سعیدی؛ هم یکی از معلمان خانم، هم بازیگر
...> - کار تئاتر باعث می شود آدم به یک جور خودشناسی برسد و همه چیز برایش راحت تر جلوه کند. ما در تمرین های مان بارها یک متن نمایشی را با زبان ها و لهجه های مختلف اجرا می کردیم تا بالاخره به ایده آل برسیم. همین باعث می شد که روی مان بیشتر باز باشد و وقتی جلوی دیگران قرار می گیریم هیچ استرسی نداشته باشیم. برای من هم ماجرا به همین منوال بود. از روز اول کلاس درس، به عنوان یک معلم بسیار مقتدر ظاهر شدم و هیچ ...
اگر لطفی نبود، بیست سال طول می کشید تا دف را بشناسانم
است که قبل از اینکه من را به گذشته برگردانید اجازه بدهید اشتباهاتم را بنویسم و نزد خودم نگه دارم تا دیگر مرتکب آن ها نشوم؛ سپس من را به گذشته برگردانید و اینکه باز هم حاضرم همین مسیر را با همه سختی هایش طی کنم. در زمینه علاقه به هنر دیگر نیز باید بگویم همیشه علاقه شدیدی به هنر سینما داشته ام و دارم. کودک که بودم آرزو داشتم آپاراتچی شوم تا هر روز فیلم مجانی ببینم، بزرگتر که شدم آرزوهایم بزرگتر شد و ...
شفر:باید مثل قهرمان ها باشیم
... شفر در مورد غایبان تیمش در مسابقه فردا، خاطرنشان کرد: از محرومیت دو بازیکن تیم خودم بعد از دربی غافلگیر شدم. این محرومیت در شرایطی بود که این بازیکنان در شرایط عادی کارت زرد گرفته بودند. نمی خواهم قبل از بازی در این مورد صحبت کنم اما من قوانین را می دانم. وریا غفوری را نداریم. بعد از بازگشت از اردوی تیم ملی او در اولین جلسه تمرینی از ناحیه زانو کمی درد داشت در این شرایط از او خواستم تمرین را ...
آموزش اصول عکاسی و ویرایش عکس سفرهایتان با همگردی
. اما امروز تصمیم گرفتم به آن ها سر و سامانی بدهم و بعد از 5 ساعت پر از تلاش های ناموفق و حمله های عصبی، بالاخره موفق شدم تمام عکس هایم را در پوشه هایی فوق العاده منظم و کارآمد دسته بندی کنم. حالا افتخار می کنم تا بگویم می توانم عکسی را که متعلق به دو سال پیش است در کمتر از 1 دقیقه پیدا کنم. این مطلب را تا انتها بخوانید تا شما نیز با 5 روش ساده برای مرتب کردن عکس ها و اصول عکاسی آشنا شوید. ...
هدف اصلی ام کسب مدال طلای المپیک 2020 است/ رضا کایاک ترکیه ای و لوپز کوبایی مهم ترین حریفان من ...
رفتم کشتی گرفتم و متاسفانه از هشت نفر، هفت نفر تیم ما اوت شدند، در حالی که تیم ما قهرمان جهان، عنوان دار المپیک و اروپا بود ولی به علت عدم آمادگی تیم، فقط یک نفر موفق به کسب مدال برنز شدم، بعد از مسابقات جهانی به ایران برگشتم و با استاد خیرآبادی صحبت کردم و گفتم دیگر به آذربایجان برنمی گردم. فارس: به مسابقات کشورهای اسلامی در باکو هم اشاره ای داشته باشید.. در مسابقات کشورهای ...
این خرابه ها همه زندگی ماست
خونریزی مغزی در بیمارستان بستری است: حسام 9 سال داشت، هستی 13ساله بود و سهیل مادرشان چند روز پیش تولد 30سالگی اش بود. آنها آن شب میهمان بودند. برادرم همراه با خانواده اش به خانه خواهر زنش در کوییک رفته بودند که زلزله آمد و آنها کشته شدند. بیچاره برادرم، همه خانواده اش را از دست داده. خودش هم هنوز خبر ندارد. او خیلی سختی کشیده. او کارگر بازار مرزی پرویزخان بود. باربری می کند. هر روز صبح قبل از ...
رویا زن مطلقه آخرین زنی بود که به خانه مجردی ام بردم که ..! / 63 زن و دختر از این مرد شاکی هستند
...؛ بنابراین، با هدف سرکیسه کردن آنان، با این افراد وارد رابطه می شدم. در آغاز رابطۀ دوستی، خود را فردی متمول و دارای تحصیلات عالیه، دکتری یا مهندسی، معرفی و ادعا می کردم در پی ازدواج با فردی هم سطح خودم می باشم. تحصیلاتت چقدر است؟ سیکلم را هم به زور گرفتم. چگونه دختران را سرکیسه می کردی؟ وقتی طعمه هایم را به دام می انداختم، در ادامه، با خانواده های ...
نام ایوب به من کمک کرد
(مجموعه ی تئاتر شهر) روی صحنه می برد. پیش از شروع یکی از اجراهای این تئاتر، پای صحبت هایش می نشینیم. یادتان هست از کی می خواستید نویسنده شوید؟ از همان اول این کار برایم جدی بود. مادرم می گفت در دوره ی کودکی وقتی از تو سؤال می کردند می خواهی چه کاره بشوی؟ می گفتی نویسنده. البته توی رؤیا هایم بازیگری هم می دیدم یا حتی شغل های دیگری که پسربچه ها آن موقع دوست داشتند، اما هیچ کدام به ...
وقتی مریم پا در زندگی پسر پشت کنکوری گذاشت! + گفتگو
ملاقاتم نیامد. آن قدر تلفنی التماس کردم تا به دیدنم آمد. خانواده ام هنوز نتوانسته اند با این واقعیت کنار بیایند. چه زمانی متوجه حکم قصاص شدی؟ چند روز بعد از محاکمه، حکم در زندان به من ابلاغ شد. آن روز که حکم پرونده ام را گرفتم، فهمیدم. دیوانه شدم. خودم را به درو دیوار می زدم حالم تا چند ماه بعد بود. دیگر به آخر خط رسیده بودم. فقط می خواستم در سلولم تنها باشم و حوصله هیچ کس را ...
گفت و گو با سروش صحتِ کتاب باز و نویسنده
که اجرای یک برنامه را قبول کرده ام می ترسم. با توجه به این که هدف این برنامه ارتباط بیشتر مخاطب با فرهنگ کتاب خوانی است، فکر می کنید یک برنامه تلویزیونی آن هم با تعداد مخاطبان انبوهی که این رسانه در سال های اخیر داشته است، چقدر می تواند در زمینه فرهنگ سازی موثر باشد؟ به نظر می رسد که این اتفاق در ارتباط با این برنامه افتاده چون مخاطبان زیادی بعد از پایان هر برنامه با اشتیاق ...
غلام رضا صنعتگر: من غلام رضا هستم
شناختنت؟ بله. البته کاری که مجید در آلبوم گمگشته خواند را قرار بود من بخوانم که ماجرا هایی دارد. بگذریم. خیلی ناراحت شده بودم و تصمیم گرفته بودم به شهرم برگردم. تصمیم مدیر شرکت این بود که مجید بخواند چون او معروف تر بود. البته مجید با همین آلبوم معروف شد. سه سال بعد از آن کار نکردم و خانه نشین شده بودم و بعد تصمیم گرفتم خودم بخوانم که کار شیک و پیک را خواندم. * آن موقع که این کار ها را می ...
پایان ترس از آبروریزی؛ دختر جوان همه داستان را برای پلیس گفت
در نوجوانان سخن می گفت و خطرات و عاقبت این گونه ارتباطات را در یک کارگاه آموزشی گوشزد می کرد. وقتی سخنان مشاور پلیس به پایان رسید من هم تصمیم خودم را گرفتم، دلم را به دریا زدم و از ماجرای خیانتی گفتم که ... به گزارش برنا، دختر نوجوان در حالی که از دستگیری شیطان سابقه دار خوشحال بود ادامه داد: حدود یک سال قبل با جوانی که هر روز سر راهم سبز می شد ارتباط خیابانی برقرار کردم. سبحان با دوستت ...
خاله زینت ؛ از مامایی 2 هزار نوزاد تا اشتغالزایی برای 500 نفر
برای جمع آوری گیاهان دارویی به صحرا می رفتم و چیزهایی یاد گرفته بودم، افزود: روستای سلخ جزیزه قشم در آن زمان مدرسه راهنمایی نداشت و من برای تحصیل در کلاس اول راهنمایی باید به روستای لافت می رفتم که باید مسافت 65 کیلومتری را تا لافت طی می کردیم من ساعت 5 صبح باید خودم را به وسیله نقلیه ای که وجود داشت به مدرسه می رساندم و به همین دلیل اذیت شدم. فعال فرهنگی و اجتماعی اضافه کرد: تمام دانش ...
کسانی که جراحی زیبایی می کنند اختلال شخصیتی دارند ؟
.... فرزانه دختر 34 ساله ای است که به مطب یک جراح زیبایی آمده تا بینی اش را جراحی کند. او که فوق لیسانس تربیت بدنی دارد، می گوید: خودم علاقه ای به جراحی زیبایی نداشتم اما به اصرار دوستانم برای جراحی مجاب شدم. آنقدر دوستان و آشنایان از بینی ام ایراد گرفتند تا راضی به جراحی شدم. ابتدا حرف های دیگران برایم اهمیتی نداشت اما حالا که 34 ساله شده ام و هنوز مجرد هستم، تصمیم گرفتم بینی ام را ...