سایر منابع:
سایر خبرها
گزارشی از مراسم یادبود کوشش های خاندان مدرس تبریزی در راه فکر و فرهنگ
خانه حاکم می شد و ماها که سن مان کم بود، این محبت را حس می کردیم. اصولاً با رفتاری که داشتند همه را مجذوب می کردند و با هر فهمی به مقتضای فهمش و با هر سنی به اقتضای سنش رفتار می کرد و با ماها زبان کودکی می گشود و ما دوستش داشتیم. هنوز گرمای دستشان که مرا برای مختصر خریدی به بازارچه می برد، فراموشم نمی شود. گاهی به همراه پدرم به حجره اش می رفتیم. شب و روز مودب و مرتب پشت میزش بود و کتاب ها ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (494)
... باشه. جوری جا انداختن که اگه یه مرد هم عوق زد همه بگن حامله س! 23. اونایی که میگن ترس از دست دادن یار بزرگترین ترس تو زندگیه آدمه تو دستشویی درحالیکه باخیال راحت نشستن و مشغولن کنار دستگیره ی در سوسک بالدار سیاه ندیدن! لعنتی هیچ راه فراری نیست! 24. میخواستم با یه دختره دوست بشم رفتم از رفیقم کمک بگیرم که چکار کنم گفت چند روز برو سر کوچه شون وایسا یه روز میفهمه میاد باهات حرف ...
گفت گو با جانباز شهید سید مصطفی علمدار
، چند روز پیش به ذهنم رسید که اگر مقام معظم رهبری ندای هل من ناصر ینصرنی سر دهد، ما چه کار می توانیم بکنیم؟ بعد خودم جواب خودم را دادم، این که اگر از دست مان چیزی برنیاید، بلندگو که می توانیم بگیریم و پشت بلندگو ماهیت دشمن را به مردم بشناسانیم، حالا که این فرصت پیش آمد می خواهم به دشمنان این کشور بگویم، اسلام و ولایت با خون مردم این کشور آمیخته است، می خواهم به آقا بگویم تا زنده ایم، رزمنده ایم. به نقل از فارس ...
مدافع حرمی که در پاسداران به دست دراویش شهید شد!
اینجا می آیند مرا در آغوش می گیرند و می گویند چه کنیم تا محمدحسین شویم؟ او دیگر تنها فرزند ما نیست؛ فرزند انقلاب است و باید همه راهش را ادامه دهیم. محمدحسین با شهادتش مزد نوکری مجالس عزای آقا امام حسین(علیه السلام) و خدمت هایش در بسیج را گرفت. مادر شهید می گوید: فرزندش در زمان خودش وظیفه اش را انجام داد و کار را سپرد به دست مابقی سربازان ولایت به دست همان ها که نه پیامبر را دیدند و نه حتی پیر جماران ...
پسرم را در قلب تهران به شیوه داعشی ها شهید کردند
ثانیه هایی بعد باز به عقب برگشت و برای بار دوم تن زخمی اش را زیر گرفت.... صبح شهادت بانوی دو عالم بود؛ ایستادگی محمدحسین حدادیان مقابل توحش عریان دراویش گنابادی در پاسداران تهران اقتدای عملی اش به سیره حضرت زهرا(س) بود و جان دادنش هیئت روضه شب شهادت بانو. پیکر او زخمی و خون آلود کنار مزار شهیدان مدافع حرم در امامزاده علی اکبر چیذر آرام گرفت تا نمادی باشد بر آنکه این سرزمین با خون همه شهدا ایستاده ...
روایت تلویزیون از کودتا در سازمان محیط زیست
تالاب های ما خشک شدند و سفره های زیرزمینی ما از بین رفتند که نتیجه ی آن فرونشست زمین بوده است. با این پدیده نه فقط در استان های کویری بلکه در دامنه های سهند و سبلان مواجه هستیم. همه ی این ها نشان می دهد که به رغم تلاش های مثبتی که صورت گرفته است و مردم نسبت به دو دهه گذشته، آگاهی بیش تری پیدا کردند اما فشارهای ناشی از توسعه ی ناهمساز با واقعیت ها، دست بالا را دارد و روندها نگران کننده هستند. در حقیقت ...
اس ام اس روز درختکاری (4)
...> _________________________________________ ای درخت کودکی از دست آفتاب زیر پایت نشست پرنده ای روی شاخه ات آوازی خوش خواند ولی تو ... ... _________________________________________ هر روز که از درخت عشقت سیبهای مهر تو را می چینم و طعم شیرین آن را می چشم نگرانم از روزی که دیگر این درخت سیب نداشته باشد ... _________________________________________ آنگاه که تیشه به ریشه اش زدند! کاغذ زیر دستم در خود پیچید و بی صدا فریاد زد: زنده باد درخت! ... ...
پروانه معصومی:می خواستند کتکم بزنند
. من 22 بهمن 58 بعد از انقلاب به ایران برگشتم. انقلاب شده بود، شاه رفته بود، آن چیزی بود که دلمان می خواست ولی این داستان چیه تا یک نفر یک حرفی می زند شما روزنامه نگارها کاری می کنید که همه را به جان هم بزنید. من پنج، شش سال هیچ گفت و گویی نکردم و الان هم باز پشیمان شدم. شاید یک گروهی از دوستان سابق تان انتظار دارند شما در مواضع و عقاید سیاسی مثل گذشته به آنها نزدیک باشید. من ...
پزشکان، زن باردار را زنده به گور کردند
ارواح خبیث وارد کالبد او شده اند. اقوام نیسی پرس می گویند که کشیش ها تلاش کردند تا ارواح پلید را از کالبد نِیسی خارج کنند، اما او به تدریج تمام علائم حیاتی خود را از دست داد و به بیمارستان انتقال داده شد. پزشکان سه ساعت بعد مرگ او را تایید کردند. خانم پرس با لباس عروسی اش که به تازگی با آن به خانه بخت رفته بود، دفن شد. همسر او رودی گونزالس یک روز پس از انجام مراسم خاکسپاری هم ...
وقتی دختران به آزادی رسیدند
بعد هم آن طرف تر و کل سالن موج مکزیکی چرخید و دوباره به ما رسید. باز بلند شدیم و همه دختران از ته دل قهقه می زدند و قند توی دل شان آب شده بود که بالاخره آن ها هم دارند موج مکزیکی را تجربه می کنند. واقعا بدون دختران هرگز این شور و هیاهو در سالن به وجود نمی آمد. روی سکو نشستم دختر شیپور به دست دوباره شروع کرد و مشخص بود که زیاد وارد نیست، اما همه تلاشش را می کرد تا صدای شیپورش بلند باشد نفس نفس می زد ...
خانواده بنی صدر، متولی املاک زاهدی در همدان بود/بقایی با ولایت فقیه مخالف بود
ام و زیاد وارد مسائل سیاسی و امثال آن نیستم. فهمید که علاقه ای به فعالیتهای سیاسی ندارم، ولی قول گرفت که باز هم همدیگر را ببینیم. بعد هم شماره تلفنش را به من داد. آن روزها هنوز وارد حزب سوسیالیست نشده بود، بلکه خودش گروهی را تشکیل داده بود و می خواست که من هم وارد آن گروه شوم. البته من علاقه ای نداشتم و نرفتم، اما ارتباطمان کم و بیش برقرار بود. میتران بسیار آدم پخته و اهل مطالعه ای بود و همیشه ...
ویژگی های دوست خوب از نگاه پیامبر اکرم(ص)
...> لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَآءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَنُ لِلْإِنسَنِ خَذُولاً ؛ رفیق من بعد از آن که حقّ از طرف خدا برای من آمد، مرا گمراه ساخت. و شیطان هنگام امید، انسان را رها می کند. نکته ها خذلان این است که انسان به حمایت کسی امید داشته باشد، ولی او انسان را رها کند. به گفته روایات، رهبر الهی، مصداق ذکر است و گمراه کردن از ذکر لقد اضلّنی عن الذکر یعنی ...
خوب است تواب ها درباره لاجوردی صحبت کنند/ یک چمدان پول بردند تا جنازه لاجوردی را بدزدند
در پروژه های موشکی - لاجوردی برای این حکم مرگ خود را از خدا خواست - خبرنگار آلمانی گفت من وارد گلستانی به نام زندان شدم - من اگر بودم مثل لاجوردی عمل نمی کردم - از روند حاکم بر دستگاه قضایی احساس خطر می کنم * برای شروع گفتگو، از آنجا که هم شما و هم پدرتان (شهید اسلامی) از دوستان و نزدیکان شهید لاجوردی بودید، کمی از سابقه مبارزاتی ایشان تا ...
گفت و گو با دو بازمانده که از دو سانحه سقوط هواپیما جان به در برده اند
اما وقتی با اصرار ما مواجه شد تنها با این شرط که نام کامل او عنوان نشود از آن ثانیه های مرگبار گفت. مجید بعد از سانحه مرگبار سقوط هواپیمای بوئینگ در اطراف فرودگاه ارومیه بازهم برای مأموریت های مختلف سوار هواپیما می شود اما با این تفاوت که با هر تکان و دست انداز هوایی همه لحظه های سقوط دوباره در ذهنش تداعی می شود. 19 دی ماه سال 89 برای انجام مأموریت کاری باید به ارومیه می رفتم. آن روز همه پروازهای ...
رابطه نامشروع زن مطلقه با استاد دانشگاه! | باهم به مسافرت رفتیم تا اینکه....
توانم به تو پول بدهم، تو هر بار به بهانه ای از من پول می گیری و پول ها را برنمی گردانی، که از آنجا درگیری بین ما شروع شد. مرا مدام کتک می زد، یه روز جلوی در مدرسه پسرم رفت و همه چیز را به پسرم گفت. زمانی که پسرم خانه بود به خانه من می آمد. به او می گفتم من دوست ندارم پسرم از ارتباط ما خبر داشته باشه، با پسرم طرح دوستی ریخته بود، او را گردش می برد، پارک می برد و می گفت: این بچه در زندگی نیاز به ...
زندگی، رخدادی سیاسی است
...، کار من است . هر روز صبح اول وقت بر می خیزد، پس از ورزش در محوطه سرسبز شهرک به خانه اش باز می گردد و گرم خواندن و نوشتن می شود. شعار نمی دهد، وقتی در شعرهایش از زندگی و ستایش زندگی حرف می زند در زندگی شخصی اش هم در همان راه و راستا گام بر می دارد. در آثار تلخ و اندوهناکش هم مایه هایی از زندگی و طنازی هست، از جمله در همین رمان آن ها که به خانه ی من آمدند با وجود اندوه مستتر و آشکار در ...
اصفهان| روایت دوچرخه سواری که به عشق شهدا 17000 کیلومتر را رکاب زد
رفته بودم از یکی دو ماه قبل با پدر شهید ارتباط برقرار کردم، استاندار و فرماندار آنجا نظرشان این بود که مراسمی در شهر مرند بگیرند اما آنها شهرشان 15 کیلومتر با مرند فاصله داشت. پدر شهید اصرار می کرد که در شهر خودمان می خواهیم مراسمی در مزار شهید و بعد هم در مسجد جامع بگیریم. زمانی که به شهر آن شهید وارد شدم پدر شهید، شهردار و مدیر بنیاد شهید و ... آمده بودند و به احترام این شهید مراسم بسیار قشنگی ...
بیست خاطره شنیدنی از علمدار خمینی(ره) +تصاویر
عراقی یک دفعه پرید. موهایم را گرفت به طرف خودش کشید. داد زد حسین؟ حسین خرازی؟ چشم هاش انگار دو تا گلوله ی آتش; سرم را انداختم پایین، گفتم نه. 5-جای کابل ها روی پشتم می سوخت. داشتم فکر می کردم عیب نداره بالأخره بر می گردی. می ری اصفهان. می ری حاج حسین رو می بینی. سرت رو می گیره لای دستش، توی چشم هات نگاه می کنه می خنده، همه این غصه ها یادت می ره... در را باز کردند، هلش دادند تو. خورد ...
ستارگان مجازی (سه شنبه 8 اسفند 96)
میذاری توی اینستاگرام، یه چند هزار نفری میبینن، لایک میکنن، کامنت میذارن، جون میگیری میری واسه مرحله بعد! ولی وقتی سلبریتی نباشی این آپشنا رو نداری. مثلاً من یه روز مریض شدم عکس از سِرم تو دستم گرفتم گذاشتم اینستاگرام، صفر و رجب و شعبون لایک کرده بودن، گرگعلی هم کامنت گذاشته بود، تو هنوز نمُردی! اینقدر لباسای عجیب غریب تن سوشا دیدیم، که جوراب نداشتن و پاچه بالا بودن نه تنها براش جلف به ...
فرمان حاج حسین برای نیروها در حکم فرمان حضرت امام بود
. آنها همه تلاش خودشان را انجام می دادند و در عین حال توکل هم می کردند. یعنی طوری نبود که یک جا سستی و تنبلی کنند و بعد به قضا و قدر بسپارند. ما امروز شیپور را از دهان گشادش می زنیم و به خاطر همین جواب نمی گیریم. شهید مطهری می فرمایند گوش و زبان بس است و چیزی که امروز زیاد داریم حرف زدن و شنیدن است و متأسفانه عمل نیست. در عملیات فتح المبین وقتی دوستان به مشکل برخوردند قرار بود روز قبل عملیات به ...
سلحشور اولین سینماگر شیعه ایرانی در جهان است/ برخی سازمان های حکومتی روح انقلابی را سرکوب می کنند
تفکیک از فحشا نیست، لااقل این نگاه متعلق به امام(ره) و انقلاب نیست. سلحشور نظراً درگیر این جریان نبود عملا درگیر آن شده بود. وی با بیان اینکه بستر سینمایی که قبل از انقلاب بود با همان الگو و چهره ها را می توان اسلامی کرد، یکی دیگر از جریان ها به شمار می رود که مرحوم سلحشور درگیر آن نیز شده بود، خاطرنشان کرد: آنچه زنده یاد سلحشور نظراً و شدیداً درگیر بود، این است که می گوید کسانی که امیدوار ...
رحیم پور ازغدی: سلحشور اولین سینماگر شیعه ایرانی در جهان است/عباسی: توهین به انبیاء در هالیوود اصل شده ...
. متأسفانه ما هنوز بعد از 39 سال دغدغه علم دینی و غیردینی را داریم حتی بسیاری از مسئولان نظام در طرح این امر که علم یا هنر ما دینی است یا خیر، همت کردند. وی با تأکید بر اینکه سنگ بنای چنین نظریاتی در غرب گذاشته شده است که علم برای علم و تفکر برای تفکر است، افزود: بعد از این همه سال که در کشور ما علم و سیاست و فرهنگ دینی شده و تجربه نزدیک به 40 سال را گذرانده ایم که حتی در تاریخ ائمه نیز ...
رحیم پور ازغدی: مرحوم سلحشور تا آخر عمر در مسیر و به تعهد خود پایدار ماند
تفکر برای تفکر است، افزود: بعد از این همه سال که در کشور ما علم و سیاست و فرهنگ دینی شده و تجربه نزدیک به 40 سال را گذرانده ایم که حتی در تاریخ ائمه نیز بی سابقه بوده چنین صحبت هایی باعث تأسف است. ما مجاهدینی چون آقا فرج را که زحمت دینی سازی هنر بر دوش داشتند داریم. قطعاً در آینده با هدایت شاگردان او با جدیت جلو خواهیم رفت. عباسی در ادامه افزود: نخستین نکته این است که هتک حرمت به انبیاء ...
حسن غفاری در دره شهر از عکاسی گفت
نگاه به معنای ضمنی و گفتمانی است که از طریق عکس تولید و یا باز تولید می شود. در این خصوص امبر تو اکو به تفاوت متن های باز و بسته و به خوانش فعال اشاره می کند، روبان بارت به معانی صریح و ضمنی عکس و فرایندهای مولد معانی ضمنی تأکید دارند. فیزیک بر گفتمان و سطوح مختلف معانی در متن ها اشاره می کند در این میان ایزر به تکنیک های اشاره می کند که از طریق آنها معنای یک متن تولید می شود. بنا براین ...
راه شهدا و تکلیف ما
است و یاوری برای همه مستضعفین جهان . ما با هیچ دولت و کشوری شوخی نداریم و با تمام مستکبرین جهان سرجنگ داریم . وصیت نامه شهید عباس بابایی خدایا،خدایا، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم . حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاالله خلاصه می کنم . خدایا مرگ مرا و فرزندان و ...
جزئیات محاکمه نوجوانی که پدر و مادرش را کشته
خوابم می آید. من به چشمانش نگاه نمی کنم اما او دست نوازش به سرم می کشد و با محبت نگاهم می کند. همین ها دارد مرا دیوانه می کند. این عذاب وجدان مرا ذره ذره می کشد. من بچگی کردم. در این لحظه خواهر متهم اشک ریخت و از قضات خواست برادرش را ببخشند. پس از آن متهم ردیف دوم در جایگاه ایستاد. او نیز صحبت های دوستش را تکرار کرد و گفت: یک روز حمید به من گفت که اگر پدر و مادرش نباشند، پول زیادی به او می ...
وریا غفوری 2 هفته جواب تلفنم را نمی داد/ اگر می توانستم رحمتی را به پرسپولیس می آوردم!
تشویق کردم ولی بعد از آن به خودم گفتم دیگر نمی روم تا زمانی که لباس این تیم را برتن کنم و 2 سال بعدش بازیکن پرسپولیس بودم. بهترین خاطره ای که از دربی به یاد می آوری چیست؟ یک بازی ما از حریف عقب بودیم و فکر می کنم دقیقه 94 بازی بود که توپ ارسالی چند مرحله به مدافعان استقلال برخورد کرد و در نهایت به بدن بنگسون برخورد کرد و وارد دروازه رحمتی شد. بازیکن مقابل تو در این ...
پیشگیری به روش بی بی
! بچه ی مردم! اگه صب برش اتفاقی افتید کی می خواد جواب پس بده؟ اَی تو روحُت توران که هم زنده بودنُت دردسر بود هم مُردنُت... ده بار به ای رحیم گفتم از کرمون زن نسون میه حرف تو گوشُش رفت؟ حالا دردسراش بری منه! - چیزی نیس بی بی که! حالا دو سه روز میاد میره دیگه! - تو دوباره فَکُت جنبید دختر؟ اگه بلایی سَرُش اومد تو جُواب میدی؟ ******* دو ساعتی طول کشید تا کامی ...
مصاحبه مجله همشهری جوان با دکتر احمد حلت
نمایشگاه مطبوعاتی ام، روی چهارپایه رفتم و سخنرانی کردم که مجله پرفروش می شود و بیایید بخرید. جالب است که پول نداشتیم. در دانشگاه تربیت معلم مقابل 3 هزار دانشجو سخنرانی کردم و گفتم پول ندارم. بچه ها گفتند چه کار کنیم؟ گفتم همه مشترک شوید. همان روز چهارصد نفر مشترک شدند. البته حالا مسیر عوض شد و یک فضایی ایجاد شده که ما ماهانه بدون اغراق فقط 70 میلیون تومان حقوق می دهیم. -شما به چند نفر حقوق ...