سایر منابع:
سایر خبرها
زندگی شوم این 3 زن/مهناز، سحر و سمیرا تا آخر خط رفته اند
هفته دوست بودیم، منو خواست، بعدشم ازدواج کردیم، خانواده ها هم موافقت کردن... 4 سال زندگی کردم، ولی با زن تو خونه دیدمش و بلافاصله جدا شدم... 3 سالی تنهایی کشیدم... بعد از 3 سال دوباره با یکی دیگه تو محیط مصرف مواد آشنا شدم و ازدواج کردیم... ازش حامله شدم و وقتی بچه تو شکمم بود، منو ول کرد و رفت؛ ازش یه دختر 1 و نیم ساله دارم هنوز شیشه مصرف می کنی؟ در دورانی که حامله شدی و شوهر دومت رفت ...
تامین نیازهای جنسی از راه مشروع جزء حقوق هر انسانی است
تاثیری بر خانواده ای که فرد می خواهد در آینده تشکیل دهد هم دارد؟ بله این از مسائل و مشکلات فعلی جامعه ماست. سال ها است که در حال بررسی سوالات افراد در زمینه جنسی هستیم یکی از مشکلاتی که به کرات پرسیده می شود این است که با وجود اینکه من در کنار همسرم هستم ایشان فیلم پورنو تماشا و خودارضایی می کند . خوب این بر می گردد به مواردی که گفتیم یعنی عدم تامین به موقع نیاز جنسی که تبدیل ...
حکیمه تو می تونی
و حالا بچه های من همین شترها هستند. حالا شش سال است که ازدواج کرده ام، برای من ازدواج در 23سالگی اتفاق خوبی بود، چون دخترهای روستاهای این طرف و آن طرف 12سالگی راهی خانه بخت می شوند. البته وضعیت روستای ما به مراتب بهتر از روستاهای اطراف است... بعد همان طور که به شتر تازه به دنیا آمده رسیدگی می کند، ادامه می دهد: 9 ساله بودم که پدرم فوت کرد، شغل آبا و اجدادی اش هم پرورش شتر بود. وقتی پدرم فوت کرد ...
در جست وجوی انسانیت در کره شمالی
تجاری هاروارد درباره این که نسل جوان کارگر چه می خواهند مطلبی خوانده ام. چیزی که توجه مرا به خود جلب کرد این بود که می گفت فقط در مورد موثر بودن صحبت نکنید، بلکه موثر واقع شوید. زمانی که در کالج بودم، هدفی داشتم. برای کسانی که تحت بی عدالتی زندگی می کردند، می خواستم موثر واقع شوم؛ به همین دلیل یک مستندساز شدم و همین باعث شد به مدت 140 روز در کره شمالی زندانی شوم. هفدهم مارچ 2009 بود ...
دستگیری زن شوهردار در خانه مرد غریبه
ها یکی از مشکلات اساسی زندگی ما بود و من برای آن که کمکی به خانواده کرده باشم باید به این خواستگاری پاسخ مثبت می دادم. آن شب مادرم را به آغوش کشیدم و موافقت خود را اعلام کردم. طولی نکشید که طبق آداب و رسوم محلی مراسم خواستگاری و عقدکنان برگزار شد و چند ماه بعد من و حشمت زندگی زیر یک سقف را آغاز کردیم. اما روزی که زرورق (آلات و ادوات استعمال هروئین) را دست همسرم دیدم دیگر همه آرزوهایم به ...
مهناز را با وضعیت ناجوری روی تخت خواب دیدم و دیگر چیزی نفهمیدم
به گزارش رکنا، بیست و ششم خرداد سال 94 مأموران پلیس پایتخت در جریان یک جنایت خانوادگی قرار گرفتند و پی بردند مردی پس از کشتن همسرش دست به خودکشی زده اما نمرده و با پیکری مجروح به بیمارستان منتقل شده است. همچنین جسد مهناز 30 ساله که آثار کبودی روی سر و بدنش مشهود بود نیز برای تشخیص علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.مجتبی - عامل قتل-37 ساله در بازجویی ها گفت: روز حادثه بین من و همسرم ...
سلام دوباره 2 اعدامی به زندگی +عکس
تماس گرفتم اما جواب تلفنش را نداد. به همین خاطر ساعتی بعد مقابل در خانه برادرم رفتم و با در بسته روبه رو شدم. با کمک همسایه ها در را باز کردم و جنازه آرزو را در اتاق خواب یافتم. به دنبال اظهارات این زن، پلیس به خانه مورد نظر رفت و با جنازه آرزو 25 ساله که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود روبه رو شد. در حالی که شواهد حکایت از همسرکشی داشت ردیابی متهم فراری آغاز شد اما شواهد ...
خشمگین بلند شدم و با 5 لیتر بنزین خودم را به خانه دوست خیابانی ام رساندم
قهر بودیم و حتی روز حادثه به او گفتم اگر به مهمانی بود، خانه شان را آتش می زنم. این جوان اضافه کرد: متاسفانه او هم اصلا توجهی به حرف های من نکرد و به مهمانی رفت. رفتن او آن قدر به من فشار آورد که تمام مدت قرص های اعصاب خوردم، اما دیدم آرامم نمی کند. این متهم جوان گفت: به خاطر قرص های اعصاب خواب آلود بودم و قدرت تصمیم گیری نداشتم، اما سرانجام از شدت خشم بلند شدم، 5 لیتر بنزین ...
امام زمان فرمودند اگر گرفتاری چرا دعای فرج را نمی خوانی؟
تذکار و یادآوری خوبی برای ما باشد. آنچه در ادامه می آید سلسله بحث هایی در این زمینه است. با یک توسل چگونه نجات یافت؟ محمد بن هارون از ابوالحسین بن ابی البغل کاتب نقل کرد که او گفت از طرف منصور بن صالحان کاری به عهده گرفته بودم، بین من و او به واسطه آن کار تیره شد، به طوری که مجبور شدم خود را پنهان کنم. ابو منصور پیوسته مرا جستجو می کرد مدتی هراسان و سرگردان در حال اختفا گذراندم ...
راهکارهای مدیریت زمان از زبان برایان تریسی
زمان را ایجاد می کند. باید به قدری خواهان نتایج باشید که بر جبر طبیعی وادار کننده به اجرای کارها، مطابق روش های قدیمی غلبه کنید. اگر همه موافق اند که مدیریت زمان مهارتی خواستنی است، چرا افراد بسیار کمی وجود دارند که "سازمان یافته، موثر و کارآمد" توصیف می شوند؟ در طول این سال ها متوجه شدم افراد زیادی وجود دارند که نظراتی اشتباه در مورد مدیریت زمان دارند. کلید اینجاست: هر چیزی را ...
ناگفته های تکان دهنده قاتل مارمولک نشان از صحنه جنایت
داخل خودرو میوه بخورم! هنگام قتل تنها بودی؟ بله! کسی همراهم نبود. در مسیر تردد به جایگاه سوخت هم رفتی؟ نه! من روز قبل از این حادثه در جایگاه سی ان جی کوی امیر سوخت گیری کردم. چون پرایدم دوگانه سوز است. زمانی که کودک را کتک می زدی، چیزی نگفت؟ فقط تقاضای کمک می کرد تا دیگران به او کمک کنند. بعد از آن که پیکر بی جان کودک بی گناه را رها کردی، کجا رفتی؟ به منزل پدرم بازگشتم و آن جا بودم تا این که در خواب توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی دستگیر شدم. منبع: روزنامه خراسان ...
مهاجم سابق رئال مادرید شاید در ایران بازی کند!
. شاید در زمانی که بازی می کرد من در لالیگا بازی نمی کردم. خب من به صورت قرضی به باشگاه آرسنال رفتم و بعد هم به رم ملحق شدم. زمانی که در ایتالیا، انگلیس و یا آمریکا و برزیل بودم، با هیچ بازیکن ایرانی آشنا نشدم و به خاطر همین شناختی از آنها ندارم. * یکی از شیرین ترین خاطره هایی که از لالیگا دارید، قطعاً گلی بود که در ال کلاسیکو به بارسا زدید. درست است؟ اوه، آن گل ...
گفت وگوی خواندنی با اینیستا؛ فوئنته آلبیا مخفیگاه من است
.... تمام خانواده من آنجا زندگی می کنند. پدربزرگ و مادربزرگ، عموها، عموزاده ها. فوئنته آلبیا مخفیگاه من است و وقتی به آنجا می روم، می دانم که آرامش خواهم داشت. هرچند بعد از سال 2010 این روستا گردشگران بیشتری را جذب می کند. در دوران کودکی در آن روستا چه می کردی؟ – من شیفته فوتبال بودم. هر وقت فرصت داشتم، دنبال توپ می دویدم. به ندرت روزی پیش می آمد که برای بازی به کوچه یا حیاط ...
عکس: قاتل محمد حسین، ماجرای قتل کودک ده ساله مشهدی را بازسازی کرد
صبح امروز سجاد عامل قتل هولناک محمدحسین 10 ساله که روز چهارشصبح امروز سجاد عامل قتل هولناک محمدحسین 10 ساله که روز چهارشنبه 5 اردیبهشت ماه این پسربچه را تحت عنوان راننده آژانس در بلوار موسوی قوچانی سوار بر خودرو کرد و وقتی دید نمی تواند او را هدف نیت شیطانی خود قرار دهد دست به قتل پسربچه زد با حضور در محل جنایت صحنه جرم را بازسازی کرد. سجاد ساعت 10 صبح امروز همراه ماموران پلیس آگاهی مشهد و ...
تکنیک شهید مطهری برای ترغیب پسرش به نماز اول وقت
بچه های خانواده های مجاهدین خلق، همکلاسی و هم مدرسه ای ما بودند. پدرم از سخنان ما، کاملاً به حرف هایی که معلم ها یا شاگردان دیگر می زدند، دقت می کردند و به همین دلیل زودتر از همه متوجه جریان التقاط شدند و با آن به مبارزه پرداختند. یک روز یکی از بچه های مدرسه -که به مجاهدین گرایش داشت- از دنیا رفت و معلم ها به ما گفتند که در مجلس ختم او شرکت کنیم. پدرم اجازه ندادند و من نرفتم. روز بعد مدیر مدرسه ...
تست روانشناسی قبل از بارداری، بد نیست بدانید
عمومی همیشه کسی جایش را به من می دهد. ● چه چیزی در دوران بارداری شما را بیش از حد آزار می دهد؟ 1 خستگی پایان روز 2 حذف برخی مواد غذایی یا برخی کار ها از برنامه روزانه 3 نیاز به خواب زیاد ● شماره 1 اگر بیشتر پاسخ های شماره یک را انتخاب کرده اید، بارداری در شما به گونه ای با ضعف همراه است. در واقع در عین خوشحالی دچار ترس هستید. ذاتا ...
روایتی از ماهیگیران بوشهر: دل و دست به دریا می سپرند
آرامش و سکوتش رو. اینجا پسر به دنیا میای، چاره نیست جز که راهی دریا بشی. اینجا درس بخونی که چی بشی؟ دریا برای همه اینجا نون داره؟ مثلا 20 سال رو دریا بمونی مایه اش چربه؟ خیلی رفتی بالا. کسی به 20 سال نمی رسه رو دریا. از 100 نفر شاید 10 نفر 20 سال رو دریا مونده باشن. میرن کار دیگه. میرن نگهبانی. خانواده من، همه رو دریا بودن. بابام که دریا رو ول کرد، باقی پسرا رفتن گمرک، رفتن ته ...
قم| حال وهوای جمکران؛ دریای عاشقانِ بی قرار/ همه قبل از هر چیز آمدنش را طلب می کنند
همه خانواده اش، می گوید برای آقا سوغات آورده و مشتاقانه کیک های هلر را به زائران تعارف می کند و لبخند شادش بیشتر از طعم خوب کیکش به دل می نشیند. حلما ابوترابی می گوید: با شوهرم و 7 بچه ام آمده ایم و این کیک های را همه با هم پخته ایم. سمت چپ صحن اصلی را نشان می دهد که خانواده اش نشسته اند و با خوشحالی و همان لبخند می گوید: امسال سال سومی است که برای آقا سوغاتی می آورم. بیشتر ...
چوبه دار مقصد آخر آقای پستچی قلابی
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور قاضی ملاتبار، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 21 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. زن جوان پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در این روز زنگ آیفون زده شد و جوانی حدوداً 25 ساله با معرفی خود به عنوان مأمور پست مدعی شد که قصد تحویل دادن یک بسته پستی را دارد. به ...
زندگی کارگری٬ از فقر و نداری تا تهدیدات جانی !
با خبرنگار بام ایران خبر ؛ گفت: من دو فرزند دارم و زندگی خود را با حقوق کارگری سپری میکنم. وی از خاطرات تلخ زندگی خود گفت و ادامه داد: سال ها پیش شاگرد راننده بودم که متاسفانه با یک زن تصادف کردم و مجبور به پرداخت دیه شدم . این کارگر ادامه داد: هشت سال با هزار مصیبت دیه این زن را پرداخت نمودم و بعد از هشت سال متوجه شدم که هنوز پرونده در جریان است و مجبورم دیه به روز پرداخت کنم ...
13 نحس زمستان یورت
حاصلخیز مجبورند توی معدن کار کنند؟ همه شان متفق القول می گویند که منابع طبیعی اجازه چرای گاو و گوسفندشان را در مراتع نمی دهد و اگر اجازه این کار را داشتند حتی یک دقیقه هم حاضر نمی شدند با شرایط سختگیرانه و ناعادلانه در معدن کار کنند. برای پیگیری وضعیت خانواده های قربانیان به خانه پدر حمید میردار می روم. سال پیش که برای تشییع جنازه آمده بودم خانه شان نیمه کاره بود و حالا بعد از گذشت یکسال ...
کارگر هستم... نجیب و سختکوش!
آن را لمس نخواهد کرد. کارگری که فخر عالم است! روزی در مدینه سخت گرسنه بودم، از شهر بیرون شدم تا کاری پیدا کنم و مزدی به دست آورم. مقداری از شهر دور شدم به کنار خانه زنی رسیدم و دیدم مقداری گِل خشک انباشته است دانستم وی می خواهد آن گِل ها را جهت ساختمان، تر کند، به نزد او رفتم و با وی قرار بستم درازای هر دلو بزرگ آب که بر آن گِل ها بریزم یک دانه خرما بستانم. شانزده دلو کشیدم ...
نگاهی به تولد و زندگی امام زمان حجت بن الحسن
از افرادی احوال پرسی کرد. سپس فرمود: بنشین و پرسید به چه انگیزه ای به این جا آمدی؟ عرض کردم: برای خدمت به شما. فرمود: در خانه ما باش. از آن روز به بعد, با سایر خدمتگزاران در خدمت امام(ع) بودم. گاهی مسؤولیت بازار و خرید اجناس و لوازم, به عهده من بود. مدتی گذشت که با افراد, اُنس گرفتم. روزی از روزها, برامام حسن(ع) وارد شدم و ایشان در اتاق مردان بودند ...
گفت وگوی خواندنی با رحمت سریال پایتخت
خانم غفوری بستگی دارد. ممکن است من در پایتخت شش باشم و شاید هم نباشم. همه چیز بستگی به تصمیم این سه دوستدارد. شما در مصاحبه های یکی دو سال اخیرتان اعلام کرده اید اولویت تان بازیگری است تا اجرا. آیا حضور پررنگ تان در پایتخت 5 باعث شده راه شما در عرصه بازیگری بازتر شود؟ من از اول بازیگر بودم، اما بر اساس اتفاقات در حیطه اجرا ماندم. البته در همان مقطع هم گریزی به بازیگری می زدم ...
زندگی کارگری از فقر و نداری تا تهدیدات جانی !
فرزند دارم و زندگی خود را با حقوق کارگری سپری میکنم. وی از خاطرات تلخ زندگی خود گفت و ادامه داد: سال ها پیش شاگرد راننده بودم که متاسفانه با یک زن تصادف کردم و مجبور به پرداخت دیه شدم . این کارگر ادامه داد: هشت سال با هزار مصیبت دیه این زن را پرداخت نمودم و بعد از هشت سال متوجه شدم که هنوز پرونده در جریان است و مجبورم دیه به روز پرداخت کنم که همین امر موجب شد وام سنگینی را ...
رمز و راز "تولد روشنفکری بیمار" در ایران
بالایی دارند و خواهان تحول و پیشرفت جامعه هستند، روشنفکر هستند؛ اما نکته مهمی که در بیان ایشان وجود دارد این است که روشنفکر حقیقی کسی است که این پیشرفت وتحول را از هر طریقی نمی پذیرد، بلکه آن نوع از برنامه برای تحول و پیشرفت را می پذیرد که مطابق منافع ملی و ساختار فکری، فرهنگی و ارزشی جامعه باشد . همه این مباحث سبب شد تا خبرنگار خبرگزاری رسا برای واکاوی و کنکاش در معنا و مفهوم جریان ...
شب های خاموش میهمانسراهای راه آهن
هزارتومان پولش را می دهد. به قول خودش چه فرقی می کند کجا زندگی می کند و چی می خورد. او راست یا دروغ خودش را بدون خانواده و تنها معرفی می کند و از کارهایی که در این سال ها داشته می گوید همین طور که حرف می زنیم صدای آواز کوچه بازاری از پشت سرمان خیابان را پر می کند. مردی با لباس چهارخانه قرمز و آبی و شکمی ورم کرده از راه می رسد. ضبط کوچکی را حائل شکم کرده و وقتی با انگشتر فروش حرف می زند جای خالی دندان هایش ...
تاثیر یوگا برای باردار شدن
محسوب می شود. ناتوانی در باردار شدن، هر زنی را افسرده و ناامید کرده و او را بسیار منزوی می کند. آیا شما هم به عنوان یک زن جوان با وجود تلاش برای باردار شدن، هنوز بعد از گذشت مدت زیادی حامله نشده اید؟ اگر در حال حاضر با مشکل ناباروری روبرو هستید، بدانید که یک راه حل ساده وجود دارد که شما می توانید با انجام دادن آن قدرت باروری خود را افزایش دهید. این راهکار انجام ورزش یوگا است! ورزش یوگا ...
نحوه رفتار با مدیر مسؤول "شرق" جزو استانداردهای رفتار قوه قضائیه با اهالی فرهنگ و رسانه نیست/جایگاه ...
لازم را ارائه دادم، اظهاراتم را امضا کردم و حتی بدون صدور هیچ قراری به تهران بازگشتم اما روز بعد باز هم تماس گرفتند و گفتند یک امضا باقی مانده که آقای بازپرس گفتند حتما باید بیایید و امضا کنید. با وجود این که این حرف به نظرم چندان منطقی نمی آمد و آنها هم اصرار داشتند که حتما خودم بروم و نه وکیل. - (بعد از مراجعت مجدد به مشهد) در حالی که در راهرو منتظر نشسته و مشغول مطالعه بودم، بعد از ...
ناگفته های حمله داعش به مجلس
پیدا نکردیم. پس از آن به معراج شهدا رفتیم تا شاید او را آنجا پیدا کنیم. در ساعت 11 یک پزشک به ما گفت که دو پیکر شهید در سردخانه کهریزک وجود دارد که هنوز شناسایی نشده است وقتی ما به آنجا رفتیم چهره یکی از شهدا اصلا قابل شناسایی نبود، چون بر اثر تعداد گلوله های فراوان به صورتش کاملا ازبین رفته بود. نهایتا اینکه ما توانستیم پیکر برادرمان را از روی انگشتر و ساعتش شناسایی کنیم. پس از قرائت ...