سایر منابع:
سایر خبرها
دلتنگی عاشقانه های پدر و مادر شهید برای علیرضا
دوران کودکی بسیار کم حرف و ساکت بود اما در دوران نوجوانی آتیش پاره ای شده بود. این خانه هوای ملوکتی دارد! مادر شهید می گوید: ازشروع جنگ هرسه نفر پدر، غلامرضا و علیرضا به جبهه می رفتند خیلی بی قرار و بی تاب بودم. آرام و قرار نداشتم همیشه به او اصرار می کردم که طاقت دوری تو را ندارم. پدر و برادرت می روند تو دیگر نرو. او می گفت: نترسید چیزی نیست. یک روز که با خودم حرف می زدم که ...
بخشش عامل قتل در چهارشنبه سوری
قصاص خواستند. سپس پیمان در جایگاه ایستاد و گفت: شب چهار شنبه سوری به پارکی در سعادت آباد رفته بودم. با بچه های محل گپ می زدم که یکی از دوستانم به نام کیوان با من تماس گرفت و گفت سه مرد افغان او را در گوشه ای از پارک خفت کرده اند. من بلافاصله خودم را به کیوان رساندم و با سه مرد افغان روبه رو شدم. پسران افغان در حال کتک کاری با کیوان بودند که برای دفاع از دوستم وارد دعوا شدم.همان موقع چشمم ...
جانبازان اعصاب و روان شمع هایی که ذره ذره آب می شوند/این دردها مرد می خواهد!
جسمی نمود مشخصی ندارند، تشخیص مربوط بودن این بیماری ها به جنگ با دشواری هایی روبه رو است که این مسئله نیز روند اعطای تسهیلات به این افراد را با چالش مواجه می کند. در این شرایط بار اصلی بیماری جانبازان اعصاب و روان بر دوش خانواده های آنها است که روزهای بسیار سختی را به دلیل بیماری همسر یا پدر خود سپری می کنند، به گونه ای که بسیاری از اوقات پیش آمده که تحمل زندگی با چنین جانبازانی برای ...
التماس های قاتل جانش را نجات داد
برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، کیفرخواست علیه متهم خوانده و ازسوی دادستان برای متهم درخواست صدور حکم قانونی شد. در ادامه پدرومادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. آنها گفتند دیه نمی خواهند و چون پسرشان در جوانی و بدون اینکه قدرت دفاع داشته باشد، کشته شده است درخواست صدور حکم قصاص دارند. در ادامه ...
قتل به خاطر ارثیه!
می کرد گفت: من نمی خواستم مادرم را بکشم و اصلا هم متوجه نشدم چطور چاقو وارد بدنش شد؛ درخواست دارم هرچه زودتر حکم را درباره من اجرا کنید. در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده به خاطر قتل مادرش به قصاص و به خاطر تخریب خانه به پرداخت خسارت و یک سال حبس محکوم کردند. پارس نیوز ...
گردشگاه زیبای بدبختی
شعار سال: - می خوای من رو با خودت ببری؟ - نه نمی برم . - مهناز رو چی؟ اون رو حتماً می خوای با خودت ببری ! - نه مهناز رو هم نمی برم . اینها سؤالهایی است که میثم دو سال و نیمه با آن لحن بچه گانه اش از من می پرسد. تقریباً از هرکسی که به خانه شان می آید، همین سؤال ها را می پرسد. مددکار همراهم توضیح می دهد آنقدر بچه را با خودشان برای گدایی برده اند که دائم ...
امروز، هلال ماه از مدینه طلوع کرد/او رویش، چون ماه است
او خواست از اسب پیاده شود. پیرزن اسب او را گرفت و کنار کلبه بست و ایشان را به داخل کلبه فراخواند. حضرت محمّد هلال(ع) وارد کلبه شد، پیرزن از او سؤال کرد : ای جوان کیستی؟ ازکجا می آیی و این زخم ها چیست ؟ حضرت در پاسخ گفتند : ای مادر! من مردی تاجرم، حرامیان به قافله ما حمله کردند. تعدادی را کشتند و برخی را مجروح و زخمی کردند، من نیز با آنها نبرد کردم و زخمی شدم و برادرم نیز کشته شد. چون ...
میلیاردی خرج می کنم بوی قلیان آن سالها توی خانه بپیچد
کرده ام، کسی را با این خصوصیات پیدا کن و بده این نامه را بخواند! آن وقت نامه دوم را پر می کردم از کم و کسری های زندگی . درباره چیزهایی که می خواهی به رفیقت بگویی. ولی نمی توانی. بعضی هایش خیلی خنده دار بود. مثلا تشریحی نوشته بودم روی یک ترانه. یا گله می کردم که من چرا نباید در خانه شجریان به دنیا می آمدم! میلیاردی خرج می کنم دوباره 6 ساله شوم بوی قلیان آن سالها توی خانه بپیچد ...
مرگ، خبر آخری بود که خواند
ایران آنلاین / با همکار قدیمی خانم شیرالی حرف زدم و وقتی خبر را تأیید کرد که قاسم در خانه اش فوت کرده است، نفسم بند آمد. از ابتدای دهه شصت که کار را شروع کردیم رفاقت ما از کار و... گذشته بود. ما تمام این سال ها کنار هم زندگی کردیم و از برادر به هم نزدیک تر بودیم. هنوز هم باورم نمی شود. تمام آن روز ها جلوی چشمم رژه می روند و حضور او که همیشه با آن صدا و انرژی خوبش برای همه ما عزیز بود. وقتی پا به ...
معتمدی: دوست دارم حافظ قرآن تربیت کنم
راه انداخته بود، می برد. از همان پنج سالگی که سواد خواندن و نوشتن نداشتم با ضبط صوت و نوارهای تلاوت، قرآن را حفظ می کردم. برادرم از همان دوران کودکی، دست من را هم برای حفظ و قرائت قرآن می گرفت و راهنمای خوبی برایم بود. در عین حال همان طور که اشاره کردم، فضای خانواده ما فضای قرآنی بود. تا اینکه برادرم، مهدی، خودش حافظ کل قرآن شد بعد از آن برادر دیگرم، احمد، حافظ کل قرآن شد. در همان دوران ...
ابوالفضل نیکزاد؛ شهید قرآنی مدافع حرم/ اهتمام شهید بر عمل به قرآن
: یک روز افطار منزل مادرم بودم که یک عکسی از شهیدی که شبیه ابوالفضل را بود دیدم که تکفیری ها به دیوار آویخته بودند و با آن شهید عکس گرفتند. آنقدر حالم بد شد که به بهانه ای خانه را ترک کردم و آنقدر عکس را نگاه کردم تا مطمئن شود ابوالفضل نیست. مدتی بعد متوجه شدم که ابوالفضل نبود و آن فرد یکی از شهدای حزب الله بود. از طرفی خوشحال بود که ابوالفضل نبود و از طرفی ناراحت بودم که به هرحال آن شهید مادر، پدر ...
کشف فرصت
هنوز چشمش به دنبال خط تولید خودکار بیک است. این را می توانید از برق چشمانش، زمانی که دارد از خودکار بیک حرف می زند متوجه شوید و می گوید باز هم یک روز این خط تولید را راه می اندازد. گفت وگوی پیش رو با علی اکبر رفوگران تنها شرح آنچه در زندگی او رخ داده نیست، بلکه بازتابی از پشتکار، عقاید و علایق او به کار است که در ادامه می خوانید. برای پاسخ به این سوال کمی به عقب بر می گردم؛ من نسل سوم نوشت ...
دام سیاه برای اخاذی از مردان پولدار
جای خانه مجهز به دوربین های مداربسته است. در جریان تحقیقات بعدی پلیس معلوم شد که پریسا در نقش طعمه مردان پولدار را فریب داده و به مخفیگاهشان می کشاند. در گام بعد دو عضو دیگر باند در نقش برادر پریسا و همسرش ناگهان وارد خانه شده و با راه انداختن یک دعوای ساختگی سناریوی اخاذی از شاکیان را اجرا می کنند. در بررسی های بعد با صدور قرار منع تعقیب برای پریسا، زن و مرد جوان مجرم شناخته شدند. با کامل شدن تحقیقات پرونده در دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد.هیئت قضایی بعد از ختم جلسه وارد شور شد. ...
حرف های شیرین و جذاب خانم گل فوتسال آسیا
شده و نمی دانم کجا بروم. من پیشنهاد خارجی نداشتم و اگر هم بود آسیایی بود که من بیشتر ترجیح می دهم در ایران بازی کنم. فعلا اتفاق خاصی نیفتاده و بعد از 2 سال یک ماه میخواهم استراحت کنم. * از وضعیت قراردادها در فوتبال بانوان راضی هستید؟ همانطور که می دانید در فوتسال بانوان فقط 3-4 باشگاه هستند که می توانند قرارداد را پرداخت کنند و این اصلا خوب نیست و نتیجش این می شود که ما می ...
روایت هایی خواندنی از کودکی تا سال های تحصیل امام
او با گیسوان بافته در دو طرف گونه اش در ذهنم نقش بسته است و نیز درباره صاحب خانم (عمه امام) به یاد آورد: عمه ام زن شجاع و مدبری بود. پس از شهادت پدرم خانه خود را رها کرد و به خانه ما آمد و مدیریت خانه، امور تحصیلی، املاک و برداشت محصولات، همه را برعهده گرفت، سپس برای قصاص قاتل پدرم با مادر و برادرم و چند نفر دیگر به تهران عزیمت کرد. و در تأثیر این دو بانو بر خود گفت: از مادرم درس دین داری و از عمه ...
به رویاهایت نه نگو
. هیچ وقت نمی نشینم غر بزنم و مسئولیتم را گردن دیگران بیندازم. اوایل که کارم را شروع کردم، پول توجیبی هایم را جمع کرده بودم تا کرایه رفت و برگشت از خانه خواهرم تا کارگاه و برعکس را بدهم و در روز یک شیرکاکائو و کیک بخورم. روزهای نخست که کارگاه سیاهکل را اجاره کردم، شب ها تا ساعت دو شب کار می کردم و این جا ماشین نبود و باید یک ساعتی راه می رفتم تا به خانه برسم. آن اوایل حتی حضورم برای مردم ...
دخترجوان بخاطر لباس ناجورش کشته شد/ عکس
آفتاب نیوز : ، لارنی که اهل آریزونا است اعتراف کرد حین دعوا با دوست دخترش سر لباس او را در خانه اش کشته است. برادر مارتین لارنی که با او زندگی می کند صبح یکشنبه با شنیدن صدای شلیک تفنگ به اتاق او هجوم برد و با صحنه وحشتناکی مواجه شد. مارتین 22 ساله سر دوست دخترش آلینا را در آغوش گرفته بود و زخم گلوله ای روی چشم آلینا دیده می شد. برادر مارتین با پلیس Police تماس گرفت و آنها او را دستگیر کردند. مارتین اعتراف کرد آلینا را به خاطر عصبانیت از "کمد لباس نامناسبش" به قتل Murder رسانده است. رکنا ...
چرا بچه ها با هم دعوا می کنند؟والدین چه کنند؟
به گزارش خبرگزاری دانا،گاهی آنها خسته،عصبی و گرسنه هستند،گاهی نیز به دنبال جلب توجه هستند،گاهی میخواهند قدرت خود را اثبات کنند و گاهی نیز دنبال یک همبازی و همراه می گردند. اگر بدانید بچه ها چرا با هم دعوا می کنند شاید این موضوع بتواند به شما کمک کند تا بدانید چه کاری را باید انجام دهید تا این تنش ها کاهش یابد و روابط دوستانه تری بین بچه ها حاکم شود. این علل می تواند به ترتیب ...
پدرم هرگز ما را به کاری مجبور نکرد / دوست دارم امیرحسین و فاطمه ادامه دهنده راه پدربزرگشان باشند
با جام جم آنلاین از پدر بزرگوارش می گوید: خودتان را معرفی کنید؟ مهدیه نصیری هستم فرزند شهید حاج شعبان نصیری شهید نصیری به غیر از شما چند فرزند داشتند؟ ما سه برادر و یک خواهر هستیم. یکی از برادرانم چند سال پیش به رحمت خدا رفتند. پدر شما به عنوان مدافع حرم چند بار به سوریه و عراق اعزام شدند؟ پدر من در عراق شهید شدند و بیشتر در عراق ...
راز خوابیدن هرشب زن باردار در پراید سفید چه بود؟ | با قاسم در ارتباط بودم تا اینکه ....
اعتیادمان را تامین می کردیم اما هیچ کدام نمی توانستیم از یکدیگر جدا شویم. قاسم از خانه طرد شده بود و من هم به خاطر ازدواج با او جایی نزد خانواده ام نداشتم. در عین حال پدر شوهرم پراید مدل پایینی را برای قاسم خرید تا با مسافرکشی مخارج زندگی را تامین کند، اما او تا بعدازظهر خواب بود و بعد از آن هم تا نیمه های شب مشغول استعمال شیشه می شد. مدتی به همین ترتیب سپری شد تا این که صاحبخانه به خاطر عقب افتادن چند ...
بهروز وثوقی : مسئولین دعوت کنند، به ایران می آیم/ می خواهم دست به گردن مردم وطنم بیاندازم و به ایران ...
اسفندیاری دیگر است و اینکه چطور شد به مکتب عرفان رو اوردم همیشه دنبال گمشده ای بودم و بالاخره در مکتب عرفان را یافتم. انتخاب: یکی از خوانندگان گفته موقعیت اجتماعی که شما دارید فکر می کنم رو به عرفان اوردن و از خود گذر کردن کاری بسیار مشکل باشد، گرچه ناممکن نیست بهروز وثوقی: در عرفان شما از خود گذر نمی کنید بلکه به درون خود سفر میکنید و خود را بهتر می شناسید. انتخاب: یکی ...
خواهر کشی به خاطر سوء ظن
پسر جوانی که خواهرش را در جریان درگیری با شلیک گلوله کشته بود پس از رضایت پدر و مادرش به 5 سال حبس محکوم شد. رسیدگی به این پرونده از سال 94 به دنبال شلیک مرگبار در خانه ای واقع در ماهدشت شروع شد. دخترجوان بر اثر شلیک گلوله برادرش کشته و موضوع به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات کارآگاهان آغاز و برادر مقتول به عنوان عامل این جنایت خونین دستگیر شد. وی پس ...
او را با یک گلوله راحت کردم!
تدبیر24 رسیدگی به این پرونده از سال 94به دنبال شلیک مرگبار در خانه ای واقع در ماهدشت شروع شد. دخترجوان بر اثر شلیک گلوله برادرش کشته و موضوع به بازپرس کشیک قتل اعلام شد. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات کارآگاهان آغاز و برادر مقتول به عنوان عامل این جنایت خونین دستگیر شد. وی پس از اعتراف به جنایتی که مرتکب شده بود مدعی شد به خواهرش مشکوک بوده و فکر می کرده وی روابط نامناسبی ...
قتل مادر به خاطر خانه موروثی
پسری که در دعوا با برادرش بر سر خانه موروثی، مادرش را کشته بود، دیروز با حکم قضایی به قصاص، یک سال زندان و پرداخت دیه محکوم شد.
جسد مرموز غلامرضا با کت و شلوار سرمه ای در خیابان خلیج فارس تهران کشف شد
جدید دادگاه را معطل کنی؟ من هرآنچه گفتم راست است فقط باید بگویم که قاتل نیستم... پس از اظهارات ضد و نقیض متهم، قضات دقایقی وارد شور شده و متهم را به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم کردند همچنین درباره پرداخت دیه به خاطر جنایت بر میت نیز وارد شور شدند. از لطف شما سپاسگزاریم! اتصال ناموفق! لطفا بعدا سعی کنید. این نشانی ایمیل قبلا ثبت شده! ...
نجات از قصاص با گذشت اولیای دم
خفتگیری با من درگیر شدند. به همین دلیل چاره نداشتم جز اینکه با پیام تماس بگیرم و از او کمک بخواهم. با رسیدن پیام او قصد دفاع از مرا داشت که این حادثه رقم خورد. بعد از این دفاعیات، دوست مقتول اما ادعای دیگری مطرح کرد و گفت: علت درگیری روز حادثه به خاطر چشم در چشم شدن بود. من در آن درگیری میانجی بودم و سعی داشتم کریم را آرام کنم، اما وقتی متهم از راه رسید دست به چاقو شد و یک ضربه به سینه کریم زد. در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد. ...
همه چیز از زندگی زک افرون
این رخ داد که افرون بار دیگر به عیاشی و مصرف الکل روی آورده بود اما این تمام واقعیت نبود. افرون در مصاحبه با جیمی کیمل این ماجرا را چنین بازگو می کند:" بگذارید از اول شروع کنم، زیرا داستان بسیار جالبی دارد. من در خانه ام یک حوض آب دارم. به شدت به آن علاقه دارم. در حال راه رفتن بودم که پایم لغزید و چانه ام به لب حوض خورد. حوض بزرگی نیست اما بهرحال یک حوض است". بازگشت به عادات زشت قدیمی ...
روایت محمد کلهری از روزی که معلمش را کشت
.... رابطه ات با خواهر و برادرهایت چطور است؟ پدر و مادرت چطور؟ من ته تغاری ام؛ سه تا خواهر دارم و یک برادر. رابطه م با همشون خوب بود. بچه آخر بودم و تو خونه شاهی می کردم. کسی کاری به کارم نداشت، منم کاری با کسی نداشتم. دوست داری به خانواده معلمت چه بگویی؟ من رو ببخشن. گفتم که نفهمیدم چیکار کردم، حالم خوب نبود، احساس کردم غرورم شکسته و اون اتفاق افتاد. حتما مردم ...
درگیری مرد جوان با برادرش با قتل مادرشان تمام شد
خانه پدرش رفته بود به همین دلیل تحت فشار عصبی بودم. او در حالیکه اشک می ریخت ادامه داد: آن روز وقتی به خانه مادرم رفتم با برادرم روبه رو شدم. ابتدا با هم درگیری لفظی پیدا کردیم سپس برای ترساندن او دست به چاقو شدم. حین درگیری مادرم جلو آمد و نمی دانم چطور شد که چاقو اشتباهی به پهلوی مادرم فرو رفت. پشیمانم و از خانواده ام تقاضای بخشش دارم. در پایان هیئت قضایی بعد از شور، با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به اتهام مباشرت در قتل به قصاص، به اتهام ضرب و جرح به یک سال حبس و پرداخت دیه و به اتهام تخریب منزل به سه سال حبس محکوم کرد. منبع: روزنامه جوان ...
قاتل راننده آژانس به قصاص محکوم شد
مخدر می خواستم از شهر ری به باقرشهر بروم، به همین خاطر یک خودروی آژانس به مبلغ 11 هزار تومان کرایه کردم، اما هیچ پولی همراه نداشتم. بین راه بود که راننده فهمید و با هم درگیر شدیم. حین درگیری او داشت از جیب بغلش چاقو در می آورد که بلافاصله با چاقوی کوچکی که همراه داشتم چند ضربه به سینه اش زدم و فرار کردم. متهم در ادامه گفت: بلافاصله از ترس پشت فرمان خودروی مقتول نشستم و در حال فرار بودم که متوجه ...