سایر منابع:
سایر خبرها
آرش مرا خام کرد و در جای خلوت به من تجاوز کرد
مثلاً آویزه گوشمان کردیم تا مبادا دست از پا خطا کنیم و زحمات او را به باد دهیم .من هم خیلی مراقب بودم که یک وقت خطایی نکنم و بیشتر حواسم روی درس خواندن باشد. تازه داشتم خودم را برای کنکور آماده می کردم که ... یک روز که با یکی از دوستانم برای خرید به مرکز شهر می رفتیم، سوار یک تاکسی آژانس شدیم که راننده اش مرد جوانی بود، در مسیر متوجه نگاه های معنادارش شدم. ابتدا توجهی نکردم ولی او چشم ...
رییس کارخانه هر سال یکی از کارمندان زن را صیغه می کرد
روز به روز درگیری بین ما بیشتر می شد، کار به جایی کشید که درخواست طلاق دادم و بعد از دردسرهای طولانی و بخشیدن مهریه ام از او جدا شدم. روحیه ام بهم ریخته بود و طاقت نگاههای سنگین اطرافیان را نداشتم از طریق یکی از آشناهایمان کاری در دفتر یکی ازکارخانجات برای اموارات مالی و حسابداری برایم پیدا شد. مدیر کارخانه با برخورد خوب مرا استخدام کرد هر چند حقوق بالایی نمی گرفتم اما از ...
اصرار بر گناه، مانع قبولی عمل
.... من می خواستم ثابت کنم که برای خدا نیست. یک جایی که حساس هستیم اسم ما باشد، اگر هم اسم ما نبود ناراحت می شویم، حتی اسم هم می گوییم، اسم حسابی باشد. اگر مثلاً آخوند است، بگویی: آیت الله، بگویی: حجت الاسلام کم گذاشتی. دانشجو است، از حالا بگو دکتر و مهندس، ده روز جبهه رفته، بعد رزمنده، اگر دنبال اسمت گشتی این قبول نمی شود. یک روایت داریم افرادی می گویند: ما قرآن خواندیم. خدا و فرشته ها ...
ماجرای خارج کردن جن از بدن کودک 2 ساله ایرانی
مشکوکی از دختر و دامادم می دیدم. رفت و آمدهایشان به شهرستان زیاده شده بود و این مسئله هرروز شک و تردید مرا بیشتر می کرد . یک روز متوجه آثار سوختگی روی دست نوه دوساله ام شدم. با بررسی این زخم از بچه پرسیدم چرا دستت این طوری شده که او به من گفت به زغال داغ دست زده است. این شاکی که حتی صحبت از زخم های نوه اش نیز اذیتش می کرد، ادامه داد: حرف هایش برایم باورکردنی نبود . بچه را به خانه بردم و ...
رویایی شیرین که به کابوسی هولناک تبدیل شد/ هشدار جدی به خانواده ها از قاب ماه عسل
: یکی از همکلاسی های من خارجی بود و به همراه دوستم با داماد آن ها چند روز مسیر مدرسه به خانه را می رفتیم. داماد دوست من با تحقیقاتی که از محله ما می کند، متوجه نیاز مالی ما می شود و می فهمد من یک سال به خاطر کار ترک تحصیل کرده ام. به من پیشنهاد کرد با او به خارج از کشور بروم تا کمک خرج خانواده باشم. وی ادامه داد: پیشنهادهای او وسوسه آمیز بود. چنان از مهاجرت و امکانات کشور دیگر می گفت که ...
آماده شدن تقریبی زیرساخت های یک میلیون سو غنی سازی اورانیوم در نطنز
در حالت پایدار باشند به 30 تن مواد یا سوخت غنی شده نیاز دارند، یعنی 190 هزار سو برای تامین سوخت آنها نیاز داریم؛ یعنی برای هر نیروگاه 190 هزار سو حداقل باید داشته باشیم. ما در حال حاضر سه نیروگاه داریم که این یعنی باید پیش بینی برای تامین مطمئن سوخت داشته باشیم. صالحی اظهار داشت: باید پیش بینی خوداتکایی تامین سوخت را داشته باشیم. اگر سه نیروگاه داشته باشیم، می توانیم 600 هزار سو غنی ...
شهید تقوی ؛ از کربلای 5 تا خانه ملت/روحانی جانبازی که پس از 30 سال به آرزویش رسید
که سرویس ایثار و شهادت را راه اندازی کنیم این بار نه خبری از مطرح کردن موضوع نیرو بود و نه بودجه، بلکه با استقبال فراوان ایشان مواجه شدم که هر چه زودتر این کار را انجام بده. خیلی تلاش کرد تا بالاخره موفق شد مجوز حضور در کلاس درس خارج حضرت آقا را کسب کند و چه حال خوشی داشت آن روزی که از اولین جلسه بازگشته بود. اولین روز ماه مبارک بود که جامعه قرآنی کشور مهمان رهبری بودند بعد از ...
اخبار جدید هسته ای از تهران تا نطنز/ فلسطین موضوع اول جهان اسلام
بسیاری صورت گرفته و امیدواریم حداکثر تا یک ماه دیگر فعالیت این سالن ها آغاز شود. نطنز برای یک میلیون سو آماده شده است صالحی در بخش دیگری از گفتگوی خود اظهار داشت: هر کدام از نیروگاه های ما که در حالت پایدار باشند به 30 تن مواد یا سوخت غنی شده نیاز دارند، یعنی 190 هزار سو برای تامین سوخت آنها نیاز داریم؛ یعنی برای هر نیروگاه 190 هزار سو حداقل باید داشته باشیم. ما در حال حاضر سه ...
اقدام کثیف یک پسر با زن جوان هنگام رساندن او به بیمارستان
به تو بدهم پدرت در این گرمای سوزان کار می کند و تو پول ها را برای خوشگذرانی و تفریح با دوستانت هزینه می کنی. این بود که پس از مشاجره با مادرم سوار پیکان پدرم شدم و از خانه بیرون آمدم اما دیدم آمپر بنزین خودرو خوابیده است در این فکر بودم که چگونه پول سوخت خودرو را تامین کنم که ناگهان موتورسواری را دیدم که با یک عابر پیاده برخورد کرد. وقتی آن زن روی زمین افتاد موتورسوار هم از محل گریخت ...
ماجرای خارج کردن جن از بدن کودک 2 ساله ایرانی
مشکوکی از دختر و دامادم می دیدم. رفت و آمدهایشان به شهرستان زیاده شده بود و این مسئله هرروز شک و تردید مرا بیشتر می کرد . یک روز متوجه آثار سوختگی روی دست نوه دوساله ام شدم. با بررسی این زخم از بچه پرسیدم چرا دستت این طوری شده که او به من گفت به زغال داغ دست زده است. این شاکی که حتی صحبت از زخم های نوه اش نیز اذیتش می کرد، ادامه داد: حرف هایش برایم باورکردنی نبود . بچه را به خانه بردم و ...
وقتی سمیه را کشتم دو بار اقدام به خودکشی کردم ولی نشد!
کند آنها نیز اعلام رضایت کردند. سپس حسن در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزییات ماجرا گفت: به خاطر حمل و نگهداری مواد مخدر در زندان بودم. تحت تاثیر مصرف مواد بدبین شده و به همه مشکوک بودم. چند ماهی بود که از زندان آزاد شده بودم که به رفتارهای سمیه مشکوک شدم. او آخرین بار بدون اجازه من با خواهرش بیرون رفته بود به همین خاطر با او درگیر شدم و او را به شدت کتک زدم. من همه وسایل خانه را شکستم و ...
سوغات شوهرم از سفرش یک دوست دختر و یک زن صیغه ای است
که وقتی متوجه شد باردار هستم بالاخره قبول کرد مرا با خود به شهرستان ببرد. شرایط سختی را در شهرستان تحمل می کردم احمد فضایی نامناسب را برای زندگی مشترک آماده کرده بود . شب ها از صدای جویدن موش ها در خانه خواب نداشتم. دوران حاملگی را در نهایت استرس گذراندم. مدتی که گذشت متوجه رابطه احمد با شخص دیگری شدم. تحملش برایم سخت بود. حالا فهمیده بودم که چرا احمد شهرستان را به محل زندگی ...
مادر شهید محرم ترک گفت: در تمام لحظات وی را کنار خود احساس می کنم، مشکلات خود را با او در میان می گذارم ...
بود و من هم سواد نداشتم. محرم هرچه که از مدرسه فرا می گرفت، به ما آموزش می داد، خمس، نماز، روزه و... دایم به پدر یادآوری می کرد که خمس مال خود را بپردازد. بنا بر این شهید ترک از همان ابتدا به مسایل دینی علاقه مند بود؟ بله، محرم هنوز نمی توانست به طور کامل راه برود، اما تا صدای مارش اخبار را می شنید، دستان خود را بالا می برد و با لحن بچگانه خود می گفت: الله اکبر، الله اکبر. همه ...
بخل در زندگی و راه های رهایی از آن/ برکات انفاق در راه خدا
...: پولم رفت. این معنای بخل است. من مطالبی داشتم مقداری هم امروز عصری اضافه شد ببینم به کجا می رسیم. بخل در کمک های اجتماعی بخل یکی در مال است، چیزی دارد نمی دهد. حتی یک دیگی دارد، یک نردبان دارد. یک چیزی دارد که در بعضی خانه ها نمی دهد. قرآن یک سوره دارد به نام سوره ماعون، می فرماید: أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ (ماعون/1) آن کسی که بخل می کند، قیامت را باور ...
زن صیغه ای که شوهر دومش را زنده زنده سوزاند
و حتی تلفنی از فرزندانش حال و روزش را جویا می شدم. بعد از یک هفته شوهرم به دلیل شدت سوختگی فوت کرد. ماموران به خانه ام آمدند و مرا به اتهام قتل بازداشت کردند. باورم نمی شود که از روی خشم و عصبانیت یک لحظه ای این چنین شرایط زندگی ام عوض شد. واکنش فرزندانت چه بود؟ فرزندانم شوکه شده بودند. باورشان نمی شد که من در سن 62 سالگی به اتهام قتل بازداشت شده ام. مدام می گفتند چقدر به تو گفتیم که ...
مرحوم علی شریعتی از نظر امام/ خشم امام از همبستری مقابل مردم در جشن هنر شیراز/ چه کسی اول بار امام را ...
دیگر چیزی نگفت و روانه بیمارستان شدند. بانو قدس ایران که رسید، خودرو از برابر خانه مصطفی حرکت کرد. من به دنبال آن دویدم و دیدم که اتومبیل وارد بیمارستان شد. ابتدا دربان مرا راه نداد و گفت: شما کیستید ؟ گفتم: همراه بیمارم. دربان با خونسردی گفت: او که مرده است. با شنیدن این خبر بی طاقت شدم و روی زمین افتادم. پزشک تنها بیمارستان شهر نجف می خواست کالبد مصطفی را بشکافد. سیداحمد برای گرفتن ...
زن شوهر دار وقتی هم دانشگاهی اش را دید به دنبال زندگی مجردی رفت!
بودی باهم به مسافرت های داخلی و خارجی می رفتیم و بدون اینکه هرلحظه استرس دیر شدن داشته باشی و کسی سراغت را بگیرد که کجایی خوش می گذراندیم. آنها هر روز از تفریحات هیجان انگیز و شادی های دخترانه و مجردی شان می گفتند و کم کم زمزمه اینکه از شوهرت جدا شو و بیا با ما در خانه مجردی زندگی کن را در گوشم می خواندند . من هم وسوسه شدم و فریب وعده های قشنگ آنها را خوردم. آنها عکس هایی که در لحظه ...
آشنایی با جلوه های دانش علی علیه السلام
. دستور می داد تا از او پیروی کنم. در هرسال مدتی در کوه حراء به سر می برد. جز من و خدیجه علی ها السلام، کسی آن حضرت را نمی دید. در آن هنگام خانه ای در اسلام تاسیس نشده بود، جز خانه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و خدیجه علی ها السلام؛ و من سومین فرد آن خانواده بودم. نور وحی و رسالت را مشاهده می کردم و بوی نبوت را استشمام می نمودم. (10) علی علیه السلام می فرماید: رسول خدا صلی الله علیه و آله ...
نقشه ناصر برای تصاحب دختر خاله شوهردار
فروش آن کنیم. پس از گذاشتن ماشین داخل پارکینگ، متوفی اصرار کرد که مرا تا منزل برساند و زمانیکه من اصرار او را برای این کار دیدم، قبول کردم تا مرا برساند تا از آنجا خودم به خانه بروم و پس از آن دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا اینکه در تماس با همسر مقتول متوجه موضوع شدم. در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مقتول و همسرش به نام الهام 35 ساله چندین سال است که با یکدیگر اختلاف ...
کیمیای کلمه، اصبغ پسر نباته
که پیامبر را به یاد می آورد، از خانه بیرون آمد. با چشمانی که خیس اشک بود. با صدایی آرام و اندوهی سنگین گفت: امیر مومنان می گوید به خانه هاتان بروید. برگشت. برخی رفتند. اما من؟ نه دل رفتن داشتم و نه پایم در اختیارم بود که بروم. مثل درختی در زمین ریشه زده بودم. از خانه علی صدای گریه قطع نمی شد و گاه صدای ضجه ای و ناله ای که قلبم را تکان می داد. با صدای بلند، بغضم شکست و های های گریستم. علی برای من ...
حکایت عاشقی همسری که به قول خود وفا کرد
شهادت یک شب هر سه نفرمان دلتنگ رضا بودیم. یاد ماشین هایی افتادم که فراموش کرده بودم به بچه ها هدیه بدهم. آن ها را آوردم و گفتم بابا سپرده بود، هرزمانی که من به شهادت رسیدم، این ماشین ها را از طرف وی به شما هدیه بدهم. بچه ها خوشحال شدند و شروع کردند به بازی کردن. بعد از چند روز ماشین ها را جمع کردم تا به عنوان آخرین هدیه از پدر یادگاری داشته باشند. دفاع پرس: بنا بر این آرزوی بچه ها نیز ...
اعتراض احسان علیخانی برای اجرای یک تئاتر
شهید در خانه گفت و این که در ذهنش از سفر با علی اقبالی به مشهد گفت و این که کاش می شد باز سفری با هم داشتیم. سه روز بعد تماس گرفته شد و از طرف گروه تئاتر دعوت شدم تا نمایش با موضوع شهید اقبالی را ببینم و این گونه به مشهد عازم شد. علیخانی در ادامه گفت: این نمایش به سختی محقق شد و مجوز صحنه را گرفت در حالی که درباره رشادت های شهدا بود و به سفارش جایی و کسی هم نبود و باید از این آثار حمایت شود. همسر شهید اقبالی در پایان گفت: از خانواده همسرم تشکر می کنم که در کنارم پای گریه ها و دلتنگی های من و پسرم ایستادند. آرامش ایران و ایرانی در نتیجه اشک ها و دلتنگی های خانواده شهداست. ...
راز کثیف خانه ثریا وقتی شوهرش زندانی شد / چه بلایی سر دختر آمد!
توزیع آن در شهر می گذراند. این در حالی بود که من نیز به مصرف مواد آلوده شده بودم. دیگر صمد توجهی به من و زندگی اش نداشت و با افراد دیگری رابطه برقرار کرده بود. او در را به روی من قفل می کرد و هر وقت دلش می خواست به خانه برمی گشت تا این که او هم سال گذشته در حالی که دختر 6 ماهه ای داشتم دستگیر و روانه زندان Prison شد. دوباره تنها شده بودم که با جوانی به نام حبیب آشنا شدم. او کمبودهای مرا ...
امانت داری یک اصلِ عقلی/ خیانت در امانت، از بین برنده اعتماد مردم
.... روزی در امانت کسی خیانت کرد. همه بازرگانان این موضوع را فهمیدند و از او متنفر شدند. از آن پس، کار و کاسبی مرد بازرگان به هم خورد و بیچاره شد. او به بیشتر مردم شهر بدهکار بود. این مرد بازرگان، پسری داشت بسیار باهوش و دانا، پسر که حال و روز پدر خود را دید، از عاقبت او عبرت گرفت و تصمیم گرفت هرگز پیرامون خیانت و گناه نگردد و همواره پاکی و تقوی را پیشه خود سازد. رفتار پسندیده ی پسر مایه ...
داستان فرشته کوچک و غریب یک جانباز!
...> هرروز که می گذشت فرشته من زیباو زیباتر میشد. دیگرانگار تمام دنیا مال من بود. یک روز رفته بودم پیش دوستان همرزم و شیمیایی ازهردری سخنی گفتیم. یکمرتبه یکی ازبچه ها حال خانواده یکی از بچه ها راپرسید. او هم بدون مقدمه مرگ فرزندش را برایمان تعریف کرد. من صحبت های آخر اورا نمی شنیدم! بلندشدم بدون خداحافظی راه افتادم به طرف منزل. اینقدرحالم بد بودکه یک بلوک وسط خیابان خاوران را ندیدم! خوردم به بلوک محکم ...
الان وقت مناسبی برای نوشتن از جنگ و انقلاب است
محیط خارج خود هیچ پیوندی نداشته باشد. این تاثیرات دوجانبه است البته واقعیت این است که در کارهای من همیشه کمی تلخی وجود دارد. تاثیرگذاری زیاد سیاست و مسائل اجتماعی روز روی آدم های معاصر موضوع مشترک داستان های من است. آدم های ما بدون اینکه بخواهند و تصمیم جدی و عامدانه برای واردشدن به این قضایا داشته باشند به آن وارد می شوند. به عنوان مثال آدمی در خانه نشسته، ناگهان جنگ و خانه اش بر سرش خراب می شود و ...
مجلس پول دریافتی بابت صدور مجوز ویژه شکار را پیگیری می کند!/گسترش فقر و بیکاری نتیجه فاصله گرفتن از ...
شده است؛ یکی مربوط به زمانی است که ایشان قطعنامه 598 پایان جنگ را پذیرفتند که برای ما هم سخت بود؛ فرمایشات ایشان را گوش می کردیم و اشک می ریختیم. تلخ ترین خاطره هم مربوط به روز رحلت ایشان در سال 68 بود که اگر خودکشی جرم شرعی و حرام نبود، خودم را می کشتم. بی اختیار گریه می کردیم و بی قرار بودیم. این تنها من نبودم که این حال را داشتم بلکه همه جانان این گونه بودند. مجلس پول دریافتی بابت صدور ...
بررسی شگفتی های کلام درنهج البلاغه/پایینتراز خالق بالاتراز مخلوق
خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ_ صادق وفایی: کتاب نهج البلاغه با گردآوری سید رضی از علمای شیعه، گلچینی از سخنان و جملات امام علی(ع) را در بر می گیرد که متاسفانه مانند قرآن شاید این روزها در طاقچه یا کتابخانه بسیاری از خانه ها قرار داشته باشد، اما به شدت مورد غفلت قرار گرفته و توجه چندانی نه از طرف قشر مذهبی و نه حتی غیرمذهبی به آن نمی شود. نهج البلاغه جدای از دینی و معنوی بودنش، یک کتاب ادبی و اثری ...
هزار و یک شب | سقوط انسانیت از فراز ابرها... | بررسی داستان بازی Bioshock Infinite
کامستاک است! استفاده از انگشت زکری کامستاک که یک فرض محال است! پس تنها راهی که پیش روی بوکر و الیزابت است، استفاده از انگشت لیدی کاسمتاک است! کسی که اکنون مُرده، اما هنوز می توان به جسدش دسترسی داشت! سانگ برد، موجودی بود که تاکنون همانندش را ندیده بودم! صدایش اگرچه اعصاب خردکن بود و نویددهنده خطر، اما در عین حال به دلیل تازه بودنش، مشتاق شنیدن دوباره می شدم! اگر چه خودش منشأ همه بدبختی ها ...
دنزل واشنگتن: به صلح درونی رسیده ام
بتوانم چیزهای بیشتری را تغییر بدهم. هر چیزی تبعات خودش را دارد. با یک حرکت دومینویی. اما به هر حال از برده داری شروع می کردم. آیا تا به حال دچار غرور شده اید؟ قطعا. بدون شک. اما چون آدم مثبتی هستم نگذاشته ام مانعی برای پیشرفتم بشود. اگر از آن استقبال کنید، به دامش بیفتید و اگر به آن تن بدهید، گرفتار چیزهایی می شوید که همیشه ازشان ترس داشته اید. با شهرت چطور کنار می آیید؟ ...