سایر منابع:
سایر خبرها
لایک فالگیر ها زیر پست های اینستاگرام
و انداختن چند مهره و دیگر مخلفات از آینده می گفت و گاهی هم گره های کار را آشکار می کرد. بیشتر این گره ها هم یا بسته بودن بخت بود، یا پولدار نشدن یا حضور همسر دوم در زندگی شوهر زن مراجعه کننده! تغییر از اسطرلاب به دایرکت همین که تکنولوژی فراگیر شد، رنگ رمل و اسطرلاب ها فرق کرد. دیگر مانند گذشته نیازی به مراجعه حضوری و احیاناً لو رفتن محل زندگی فالگیر ها نیست، بلکه همه چیز در تلگرام ...
مادر با خبر آمد
عیال خبرنگاران می پردازیم. شاید آن دسته از خبرنگارانی که هنوز مجرد هستند و خود را گرفتار نکرده اند، حاشیه های کمتری در این زمینه داشته باشند یا آنهایی که زوج خبری هستند، مشکلاتشان کمتر باشد ولی خبرنگاران و عکاسان خبری که زن و بچه دارند، بهتر می دانند که همیشه افرادی چشم انتظار حضورشان در کانون گرم خانواده هستند، هرچند چشم انتظاری مادر چیزی دیگر است. مهمترین مساله از نگاه خانواده های ...
شوهرم گفت به خاطر خوشگذرانی با من ازدواج کرده است!
. شوهر اولم دست بزن داشت و خیلی من را اذیت می کرد تا این که کارد به استخوانم رسید و از او جدا شدم. بعد از طلاق نمی خواستم ازدواج کنم اما با چرب زبانی شوهر دومم فریبش را خوردم و در دام هوس او افتادم. با وجود این که شوهر دومم زن و فرزند داشت اما با هزار وعده و نیرنگ من را خام حرف های پوچش کرد تا راضی شدم زن دوم او شوم. شوهرم به واسطه شغل اش مدام در سفر است و برای همین مدتی با او در شهرهای ...
بی رحمی کومله به روایت پدر و مادر یک شهید
محمدرضا را در مراسم مذهبی و تظاهرات های انقلابی به همراه خودم می بردم. شب ها به او شعار های انقلابی را آموزش می دادم و روز ها او را با خودم به راهپیمایی می بردم. یکی از روز هایی که با هم به راهپیمایی رفتیم، خیلی شلوغ شده بود، می خواستم کنار جمعیت بروم که یکدفعه محمدرضا به زمین افتاد و جمعیت هم روی آن می افتادند، شرایط خیلی سختی بود. تمام تلاشم را کردم که او را بغل کنم، خودم روی او افتادم. فقط می ...
دختر 17 ساله بعد از بار داری فهمید شوهرش ایدز دارد
پشت شیشه به من نشون دادن؛ دیگه ندیدمش، الان صدف 18 ساله ست. بعد از اون هم باز آلوده به مواد شدم، پیش خودم فکر کردم که اگر منو در این وضعیت ببینه روحیه ش به هم می ریزه، از لحاظ مالی نمی تونستم تامینش کنم، دوست نداشتم دچار سرنوشت خودم بشه و ترجیح دادم در بهزیستی بمونه. میخواستم آروم آروم مواد رو کنار بذارم، بعدش هم از طریق بهزیستی پیداش کنم. بعد از کشته شدن اون مرد، صیغه یک نفر دیگه شدم ...
غفاری: در دادگاه هویدا فقط تماشاچی بودم
تظاهرات مسلحانه و ماجرای کشته شدن امیر عباس هویدا نخست وزیر دوران پهلوی در دادگاه می شناسند. هادی غفاری 68 ساله و متولد آذرشهر تبریز است. وقتی برای دیدنش رفتیم متوجه شدیم امام جماعت یکی از مساجد تهران است و علی رغم گذشته پرحادثه ای که دارد گوشه ای در همین مکان در اتاقی کوچک با صندلی های قدیمی منتظر ما نشسته است. اگر چه کمی پیر شده است ولی مانند یک جوان پرانرژی انقلابی از گذشته خود با افتخار ...
صیغه شدن لیلای 15 ساله برای یک شب / آن مرد عفتم را گرفت
مادرم هوای دیارمان را کردم و دوباره به محله مان بر گشتم. با برگشتنم نزد خانواده دوباره همه چیز از نو شروع شد و بوی مواد مرا تحریک کرد و نتوانستم مقاومت کنم و به سراغ مواد رفتم. بعد از شروع مصرف مواد به شدت از خودم و از همه خسته و بیزار شدم و خودم را دوباره در قفس دیدم. وقتی هر روز منزوی تر شدم تصمیم قطعی ام را گرفتم و از برادرم خواستم من را به کمپ بیاورد تا از قفس دود و اعتیاد رها شوم. ...
وقتی مچ ثریا زنم را با یکی از دوستانم در اتاق هتل گرفتم خشکم زد
... وحید بیان کرد: با طلاق موافقت نکردم تا اینکه مدتی بعد فهمیدم ثریا با یکی از همکارانم به نام میثم در ارتباط است، یک بار که آن ها را تعقیب کردم متوجه شدم که او همراه میثم به داخل یکی از اتاق های هتل رفت و صداهاهی زشتی که از پشت در شنیدم حکایت از آن داشت که پشت در چه می گذرد به همین دلیل می خواهم از این زن شیطان صفت جدا شوم. قاضی پس از شنیدن سخنان این مرد اقدام به بررسی پرونده او کرد. ...
مروارید با 2 برادر به حجله رفت ! + جزییات
...> وی ادامه داد: آن روزها من جز کارگری و زحمت کشیدن در روستا سهم دیگری از زندگی نداشتم تا این که با گفته پدر شوهرم باردار شدم و فرزند اولمان دختر بود. پدرشوهرم خواست که پسر به دنیا بیاوریم تا نامش حفظ شود. سال بعد پسری به دنیا آوردم اما شوهرم در یک سانحه رانندگی جان باخت، هنوز سال همسرم نرسیده بود که پدرشوهرم از من خواست به عقد پسر کوچکش دربیایم. مروارید در ادامه گفت: سعید 3 سال از من ...
درخواست شیطانی دختر عموی عروس از تازه داماد
بدشانس می دانستم فقط برای این که ازدواج کرده باشم به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم. این در حالی بود که زندگی خوب تهمینه هنوز آزارم می داد در حالی که من و تهمینه صاحب فرزند شده بودیم در یک مجلس میهمانی با هم روبه رو شدیم و او مهربانانه مرا در آغوش کشید. او کینه ای از من به دل نداشت اما من وقتی سوئیچ خودروی او را در دستش دیدم دیگر طاقت نیاوردم. از فردای آن روز مدام با شماره تلفن همسرش تماس ...
شوهر صیغه ای مادرم با چاقو وارد اتاقم شد
هم نمی زد. زن 38 ساله از روی صندلی برخاست و به طرف دختر جوان آمد. - مهری جان نیازی نیست سیر تا پیاز زندگی مان را این جا بازگو کنی. بگو که پدرت چه بلایی به سرمان آورده و .... دختر جوان که از شدت عصبانیت نمی توانست خود را کنترل کند مثل برگ های زرد بی جان در برابر باد بی رحم گفته های زن، بی تاب شد و از جا برخاست. - ولم کن دست از سرم بردار دیگه، نمی دونی برای ...
این زن می خواهد از یک روح حامله شود ! / او با ارواح ارتباط شوم دارد + عکس
زنی که با ارواح رابطه عاشقانه داشت به تازگی تصمیم گرفته که برای آن ها فرزندی به دنیا بیاورد. ، زنی در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد شغل او مشاور متافیزیک است و به مدت 11 سال با ارواح رابطه جنسی برقرار کرده است و در حال حاضر با روحی در استرالیا آشنا شده که باهم قصد ازدواج، تشکیل خانواده و بعد بچه دار شدن را دارند. آمیتیس ریالم 30 ساله با 20 روح مختلف رابطه برقرار کرده و از ...
پیرمرد 60 ساله دختر جوان را بار دار کرد !
نمی بینم از همسرم طلاق گرفتم و دوباره به زندگی مجردی ام برگشتم. این بار برای فرار از این زندگی با مردی 60 ساله ازدواج کردم که ساکن تهران بود و گمان می کردم شاید او بتواند مرا نجات دهد اما پس از مدتی متوجه شدم شوهرم جا و مکان ثابتی ندارد و حتی درباره شغل اش نیز دروغ گفته است. چندین دفعه به علت شرایط سخت زندگی به منزل پدرم برگشتم اما هر بار شوهرم من را به خانه بازمی گرداند. بعد از مدتی باردار شدم اما ...
اعترافات هولناک یک داعشی؛ مهندس کامپیوتری که به 4 زبان مسلط است چگونه به داعش پیوست؟
دیگر اتباع خارجی شامل روسی و فرانسوی بودند و در صدر مهاجرانی قرار داشتند که برای پیوستن به صف سازمان های تروریستی داعش یا جبهه النصره به ترکیه آمده بودند . یکی از روایات عجیب و جنجالی این عضو داعش این است که گفت: اواسط سال 2014 با یک زن سوری ازدواج کردم و یک ماه پس از ازدواج مان بود که داعش بر شهرهای داخل عراق سیطره یافت و گروه زیادی از اسیران زن از جمله ایزدی ها، ترکمان ها، شیعیان و ...
بی رحمی هولناک داعش ایرانی به روایت پدر و مادر یک شهید + عکس
مجبور کردم سریع به مشهد برگردیم. دلم شور محمدرضا را می زد. گفتم اگر اتفاقی افتاده باشد، در خانه می آیند تا خبر دهند، باید خانه باشیم. سه ماه از رفتنش گذشته بود. در خانه را زدند. زن همسایه مان بود. با چشمان اشک آلود گفت: حاج آقا می گویند که به خانه ما بیایید. این رفتار آنقدر غیر عادی بود که مطمئن شدم برای محمدرضا اتفاقی افتاده است. سریع به خانه همسایه رفتم و دیدم اهالی مسجد همه جمع شده اند ...
تجاوز به دختران و زنانی که کار می کنند! / گزارشی تکاندهنده
کمک های بشر دوستانه برای جلوگیری از خشونت جنسی علیه زنان و کمک به قربانیان تجاوز در این کشور مستقر شده اند. در سودان جنوبی زنان شانس کمرنگی برای ادامه تحصیل دارند؛ به طوری که فرصت ازدواج این دختران در سنین نوجوانی بسیار بیشتر از شانس ادامه تحصیل شان است. غروب ها زنان با بار 60 کیلویی هیزمی که بر دوش می کشند به خانه هایشان می رسند تا برای خانواده غذا بپزند. آنچه آنها را طی این جست وجو اذیت کرده نه این بار سنگین، بلکه فکر و واهمه تجاوز است. خودشان می گویند بار سنگین روی شانه هایشان در مقایسه با خطری که جان شان را تهدید می کند، هیچ است. رکنا ...
18 مرداد روایت بیژن بیجاری از مهاجرت و نویسندگان مهاجر ایرانی
من بود به کنسولگری امریکا حدودِ اوایلِ آبانِ 1377 مراجعه کردم و این بار در تورنتو. و... نهایتاً، از من پرسیده شد که: اولا چرا سالِ گذشته که ویزای امریکا برایت صادر شده بود، اقدام نکردی؟ پاسخم این بود که نمی دانستم و نمی توانستم در استانبول بمانم و منتظر پاسخ مثبت شما.. در اواخر ژانویه 1999/ دی ماه 1377 واردِ امریکا شدم. معلوم است که از دیدار مجددِ دخترهایم بعد از حدود 3 سال و ...
ماجرای غم انگیز یک نوجوان معتاد
خواب می داد. متهم در ادامه گفت: روز حادثه بار دیگر برای خرید مواد به پاتوق مواد فروش ها رفتم. به محض رسیدنم، مأمور ها آمدند و صدای تیر و تیراندازی بلند شد. از ترس سرجایم نشستم و تکان نخوردم که یکباره یکی از مواد فروش ها بالای سرم آمد و به مأمور ها گفت: این مقدار برای من است. متهم در آخرین دفاعش گفت: پدرم مرا فراموش کرده و حالا با یکی از خواهرانم که بعد از ازدواج به تهران آمده ...
تهدید زن محجبه پیش چشمان فرزند 5 ساله اش
ساعت 10:55 به سمت محل پارک اتومبیل خود می رفته است، با مردی مواجه شده که با فریادهای توهین آمیز سرش داد کشیده، او را تروریست خطاب کرده و از او خواسته حجابش را درآورد. مومنی به پلیس گفت: او به دین من اهانت کرد و زمانی که من به او بی اعتنایی کردم مرا تهدید کردکه اگر حجابم را درنیاورم آن را پاره می کند. سرانجام سوار اتومبیلم شدم و به او هشدار دادم که با پلیس تماس می گیرم. اداره پلیس تورنتو مشخصات ظاهری این مرد را منتشر نموده و از ساکنین محلی خواسته در صورت شناسایی او با پلیس تماس برقرار کنند. ...
نگاه + دیگری
لازم دارم از چیزی فرار کنم تا خفه ام نکنه. از کلی چیز باید فرار کنم و نمی شه. توی خودم حبس شده ام، هتل به هتل، شهربه شهر، توی خودم گیر افتاده ام و می بینم که اصلا جای خوبی نیست این تو، توی خودم. همیشه فرار کرده ام و همیشه یه خالی بزرگ کاشته ام توی دنیای دیگران.همسر بودم، یه روز گفتم من دیگه نیستم! درواقع نگفتم، یه روز رها کردم و بی خبر رفتم دادگاه درخواست طلاق دادم. دیدن تصویر آدمی که همه حواسش ...
ایران فقط به نفتش معروف نیست | فارسی بیشتر از انگلیسی به کارم آمد
چگونه بوده است؟ زمانی که جوان بودم و هنوز به ایران سفر نکرده بودم، با کتابی در سفارت ایران در آلبانی آشنا شدم که درباره ائمه اطهار (س) بود. پس از آشنایی با این کتاب بود که عاشق فارسی شدم و به ایران نیز سفر کردم. چون می دانید که در دیگر کشورها زیاد در مورد اهل بیت اسلام حرفی نمی زنند. بنابراین چون مذهب من با مذهب کشور ایران یکی بود و همچنین به دلیل تمدن بزرگ ایران تصمیم گرفتم به ایران سفر ...
برای اولین بار یک استیضاح در مجلس دهم رای آورد/ با 129 رأی موافق؛ وزیر کار بیکار شد
: قرار بود شاهد همسان سازی بازنشستگان باشیم و اوضاع مدیریت اقتصادی هم روبراه شود اما این اتفاق نیفتاد. وی افزود: آقای ربیعی، شخصی در وزارتخانه شما 27 سمت دارد و آن همان معاون فرهنگی اجتماعی شماست چرا باید چنین اتفاقی بیفتد. چنارانی اظهار داشت: 98 درصد از کارگران دچار مشکلات عدیده هستند برای حل مشکلات چه کردید؟ ربیعی: بسیاری از سوالات امروز را 4 ماه قبل پاسخ دادم/ همدم ...
نگاهی به ازدواج های فامیلی میان سران نظام
...، دادستانی کل کشور و سرپرستی حجاج ایرانی رسید، حاج آقا مرتضی تهرانی را معرف و مسبب این ازدواج می داند: آقای مشکینی پاسخ ایشان را موکول به استخاره کرد و پس از چند روز پاسخ داد که استخاره کردم، خوب آمد پس از موافقت ایشان جریان را به خانواده ام در تهران نوشتم و از مادرم و عمه ام... خواستم که به قم بروند و صبیه ایشان را ببینند. آن ها رفتند و دیدند و پسندیدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولی خیلی ...
زن صیغه ای با وضعیت بی شرمانه در خانه مرد متاهل !
اش در سطح تقریبا متوسط قرار داشتند. با وجود این، وقتی پدرم متوجه شد که فرهاد با پشتکار و همت خودش به تحصیلات عالیه ادامه می دهد و ظاهری آرام و ساده دارد، او را شایسته برخورداری از بهترین امکانات دانست و با ازدواج ما موافقت کرد.این گونه بود که من و فرهاد به عقد یکدیگر در آمدیم. از همان آغاز دوران نامزدی مان، پدرم از نظر مالی کمک های زیادی به ما می کرد به طوری که علاوه بر خواسته ها و نیازهای من ...
4 ماه با مهران نامزد بودم که پارسا مرا به ویلایشان در شمال برد
به گزارش خرداد، رویا، دختر 16 ساله که چند روزی است از ماجرای طلاقش از مهران گذشته گفت: در دوران دبیرستان روزی یکی از پسرها شماره تلفنی را جلوی پایم انداخت، ارتباط من و مهران از همان زمان آغاز شد، در همان دوران بود که پارسا سر از زندگی من درآورد. وی ادامه داد: رفت و آمدهای من و مهران بیشتر از عرف عمومی شده بود، می توان گفت از همان دوره که به خانه آن ها رفتم زن مهران شدم اما کسی نمی ...
ارتباط پنهانی یک رامین با همسر شاگرد مغازه اش
باعث شکل گیری رابطه میان آنها شده است. با اینکه همسر اول مرد با وجود آسیب شدید روحی، سعی در ادامه زندگی داشته اما از یک سو بی توجهی و رها کردن فرزند با توجه به نیاز شدید آنان به حمایت پدر خانواده و از سوی دیگر اصرار همسر دوم به طلاق و جدایی مرد از خانواده اش سبب بروز آسیب هایی برای پسر نوجوان شده است. وقتی زن و مرد با عقد ازدواج زیر یک سقف می روند باید تا آنجا که می توانند به این پیمان وفادار باشند و از انجام هر کاری که ممکن است به آن خدشه ای وارد کند دوری کنند. ...
ماجرای عاشقی فریدون آسرایی/تا 80 سالگی گارانتی دارم
، آن هم به خاطر تهیه موسیقی و فکر می کردم همه چیز همان طور می ماند و زندگی ام را در کانادا از دست دادم! به جایی رسیدم که مجبور شدم حرفه ام را خوانندگی انتخاب کنم. پس علاقه به موسیقی چه می شود؟ علاقه که دارم اما خیلی چیزها را از جبر خواننده بودن دوست ندارم. نمونه اش این که دوست ندارم به صورت ارگانی و سفارشی بخوانم. در این کنسرت های ارگانی در خوشبینانه ترین حالت فقط یک سوم ...
روایت پدر و مادر یک شهید از وحشیانه ترین جنایت گروهگ منافقین کومله / پیکر محمدرضا را بعد از یک هفته زیر ...
مراسم مذهبی و تظاهرات های انقلابی به همراه خودم می بردم. شب ها به او شعار های انقلابی را آموزش می دادم و روز ها او را با خودم به راهپیمایی می بردم. یکی از روز هایی که با هم به راهپیمایی رفتیم، خیلی شلوغ شده بود، می خواستم کنار جمعیت بروم که یکدفعه محمدرضا به زمین افتاد و جمعیت هم روی آن می افتادند، شرایط خیلی سختی بود. تمام تلاشم را کردم که او را بغل کنم، خودم روی او افتادم. فقط می ...
مدیرکل سابق ورزش قزوین: کدام اختلاس، 50 میلیون پاداش داده ام/ بازداشت نشدم
شعار سال : مدیرکل سابق ورزش و جوانان استان قزوین درباره مطرح شدن موضوع بازداشتش به اتهام اختلاس اظهار کرد: من سال 95 با هماهنگی معاونت مالی اداره کل مبلغ 50 میلیون تومان به کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان قزوین که نزدیک 30 تا 40 نفر بودند، به خاطر زحمات یک ساله شان پاداش دادم. این کار را به خاطر افزایش انگیزه کارکنانم و در پاسخ به زحمات شان انجام دادم و اسناد تمامی مبالغ واریز شده به حساب ...
راز هولناک زن مطلقه بعد از عقد موقت فاش شد ! + جزییات
باید او را همراه خود ببرم. اصلا شرایطم را درک نمی کرد. من از او خداحافظی کردم و راهی شهر غربت شدم. مدتی گذشت، با دخترعمویم ازدواج کردم. احساس تنهایی و غربت آزارم می داد و به همین خاطر بعد از سه ماه، زندگی مشترک خود را آغاز کردم. سهیلا که می دانست کجا کار می کنم، شماره محل کارم را پیدا کرده بود و دم به ثانیه زنگ می زد. از ترس آبرویم با او تماس گرفتم، می گفت قصد خودکشی دارد و در نامه ای می ...