زن جوان: به ناچار همسر موقت مرد همسایه شدم
سایر منابع:
سایر خبرها
■ امام جماعت و روحانی مسجد یک محله که راننده تاکسی است
است به پایتخت آمده ام . شما هم روحانی هستید و هم راننده تاکسی؟ چطور به اینجا رسیدید؟ من اول روحانی شدم بعد راننده تاکسی . قبل از انقلاب وقتی سیکل گرفتم رفتم حوزه علمیه قم و طلبه شدم که این آغاز مسیر روحانی شدن من بود . چطور شد این مسیر را آن موقع انتخاب کردید؟ در شهر ما طلبه و روحانی زیاد است، هم آن زمان و هم همین حالا . حتی الان با این که شهر کوچکی است و جمعیت زیادی ندارد ...
روایت شهادت ادواردو آنیلی ؛ شاهزاده میلیاردر ایتالیا + عکس و فیلم
یک بازه زمانی کوتاه در سال 1986 بود. هدف اصلی یهودیان در وصلت با خانواده آنیلی تلاش برای تصاحب اموال میلیاردی این خانواده بود به همین دلیل بعدها خواهر ادواردو نیز به عقد یک خبرنگار یهودی به نام الکان در می آید، که این ازدواج با وجود چهار فرزند به طلاق می انجامد سپس خواهر ادواردو با یک مسیحی ازدواج می کند و از این جا به بعد، یک نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو ...
سخنرانان رعد تاک تحسین حاضران را برانگیختند
کارمند بانک بود ما هر سال در سفر بودیم و هر سال تحصیلی را در یک مدرسه و شهر را تجربه می کردم و این برای من ترسی داشت که امسال با چه کسی همکلاس می شوم یا معلم های امسال چه کسانی هستند؟ اما بعد از مدت کوتاهی با همه دوست می شدم، شاید سخت ترین سال تحصیلم سال آماده شدن برای کنکور بود که پدرم از مناطق جنگ زده گیلانغرب و کرمانشاه به تبریز منتقل شد و من که اصلاً با زبان ترکی آشنایی نداشتم خیلی آن سال سخت گذشت ...
تعرض به دو پسر دبستانی به بهانه دیدن خرگوش!
؟ به پدرم درباره این موضوع چیزی نگفتم چون او هم مشکل روحی داشت. مادرم هم زیاد جدی نگرفت و گفت اگر سختت است برویم دکتر. به غیر از این دو پسر دانش آموز کودک دیگری را هم مورد آزار و اذیت قرار دادی؟ بله، البته برای مدت ها قبل است. چند تا از بچه های کوچک فامیل را مورد آزار و اذیت قرار دادم. اما کلاً سعی می کردم خودم را کنترل کنم. برای همین با وسوسه هایم در رابطه با ...
به یاد استاد محمد تقی جعفری
آدم رقیق القلبی بود. شغلش نانوایی بود و بدون وضو دست به خمیر و نان نمی زد. یک بار با پدرم خدمت آقا میرزا هادی حائری که از هم دوره های مرحوم عصار بود، رفتیم . ایشان به من گفت : راهی را که ما با مشقت آن هم هفتاد سال علم و حکمت طی کردیم ، پدر تو در خونش دارد. پدرم به کار خیلی علاقه مند بود و می گفت: کار جوهر زندگی من است و بیکاری را برای خود مرگ تلقی می کرد. مادرم برخلاف پدرم با سواد بود و ...
آسیب های ازدواج زودهنگام در سنین کودکی
روان درمانی نیاز دارم ولی به اجبار بچه هام و به خاطر اونا اومدم اینجا. اونا فکر می کنن من دیوونه شدم. آخه تصمیم گرفتم طلاق بگیرم. بعد از 64 سال زندگی! از گوشه چشمانش با نگاهی غبارآلود به چشمان من خیره شد و گفت: شمام فکر می کنین من دیوونه شدم؟ سرش رو به صندلی تکیه داد و ادامه داد: هشت سالم بود که شوهرم دادن. اصلا نمی فهمیدم عروسی کردن یعنی چی. شوهرم اون موقع نوزده سالش بود. الان ...
از امانت تا خیانت همراه با آیه، روایت و داستان
همه انتظاری که داشت، جز مقداری شن و ماسه و قلوه سنگ چیزی در آن نمی بیند. دیری نگذشت که زن عمویم با کنیزانش آمدند و مرا به دشنام گرفتند، سپس هر چه در خانه ما بود از اندک تا بسیار همه را جمع کردند و بردند. من و زنم ماندیم و زمین خالی. ازآن روز فوق العاده بر من سخت گذشت چون خیلی از این پیش آمد دلتنگ و شرمنده بودم، دیشب پناه به مسجد آوردم تا لحظه ای در آن جا بیاسایم و گذشته دردناک را فراموش ...
شفر: هواداران فکر می کنند گرو همان تیام است/حسینی یاد گرفت دیگر اعتراض نکند
. ما شاید به سطحی برسیم که حتی بهتر از فصل گذشته باشیم، در این موضوع شک نکنید. اما استقلال بد موقعی به سایپا باخت و بعد از این بازی انتقادات زیادی از تیم شد. راهکار شما برای کنترل شرایط و بهتر شدن وضعیت استقلال چیست؟ همانطور که بارها توضیح دادم در حال ساخت تیمی جدید هستیم.این اتفاق ناگهانی و غافلگیرانه افتاد. ما می خواستیم مسیر فصل پیش را ادامه بدهیم ولی جالب است بدانید مشکلی ...
صادقی: اقای بازیکن اگر عیار استقلال نیستی خداحافظ/ الگوی حنیف من بودم
استقلال یعنی هوادار، یعنی تمام کسانی که در این تیم بازی کردند. وقتی هوادار صحبت می کند می گوید مرحوم ناصر حجازی، مرحوم پورحیدری و یا همین حنیف عمران زاده. هیچکس نمی گوید مدیرعامل. می دانید که آخرین جام آسیایی را همین محمودخان خوردبین بالای سر برد. استقلال یعنی کسانی که با این تیم جان گرفتند. * با این جمله ای که گفتی یک جورایی برای پرسپولیسی ها کری خواندی؟ من یک سوال از شما دارم ...
خراسان؛ یک حکومت فدرال
گرایشم وقتی در روزنامه توس بودم بخشی از بدنه سنتی چپ مشهد مدام به آقای جوادی حصار فشار می آوردند که چرا این ملی-مذهبی را به عنوان سردبیر توس نصب کرده اید. چپ های مسلمان آن موقع با ملی- مذهبی ها میانه خوبی نداشتند. ازدواج با این خانواده و نگاه منصفانه ای که پدر همسرم به اخلاق و دین و سیاست داشت بر من اثر فراوانی گذاشت. نقطه عطف سوم هم آشنایی من با دکتر سروش بود. با شریعتی از تفکرسنتی و ...
ماجرای توزیع صدها میلیون تومان غذا و کیک در مشهد برای تبلیغات انتخابات 96
و آقای عبایی خراسانی را دادستانی خواست. همسر من را هم احضار کردند. همسرم را برای بازجویی به دایره اجرای احکام بردند؛ یعنی جایی که زنان قاچاقچی و مجرم را می برند! این کارها در بقیه استان ها نمی شود. خانم مرا بازخواست کرده اند که چرا شما از خانم آذرمنصوری برای سخنرانی در مشهد دعوت کرده اید؟! در حالیکه خانم منصوری معاون دبیرکل یک حزب رسمی کشور است که همسر من نیز عضو رسمی آن است. کلمات کلیدی خراسان رضوی تسلط جریان راست بر خراسان ناصر آملی ...
پای بی تدبیری مسئولان، بر گُرده مشکلات معلولان
. شنیدن کی بود مانند دیدن؟ تصمیمی که گرفته بودم را برای مریم توضیح دادم؛ خیلی خوشحال شد وگفت: اولین خبرنگاری هستی که می توانی امروز گوشه ای از مشکلات ما را با تمام وجود درک و قضاوت کنی . در پیاده رو شروع به حرکت کردیم تا جایی را برای گفت و گو پیدا کنیم؛ اگر کمک رهگذران نبود چطور می توانستیم از پله ها و دست انداز ها عبور کنیم؛ پس از طی مسیر طولانی پیاده رو ، با میله ...
فرارزن خیانتکار نزد مرد غریبه
. خیلی روزهای سختی بود؛ بدتر از همه اینکه پدر و مادر خودم هم به مشکلات من بی توجه بودند و می گفتند: هر طوری هست با امین بساز و حرف طلاق را نزن، تنها نسخه مادرم برای من بعد از گفتن حرف طلاق را نزن این بود که بچه اوضاع را درست می کند. بچه دار شوید. روزها گذشت تا اینکه در اینستاگرام با پسری به اسم سعید آشنا شدم. مشکلاتم را با او در میان گذاشتم، گفتم می خواهم مستقل شوم. قرار شد به استان محل ...
پدری که درخواست اعدام فرزندش را کرد
خواستار قصاص فرزندش شد! خودتان را معرفی کنید! من هادی ع هستم و 56 سال دارم. به چه شغلی مشغول هستید؟ من بازنشسته شهرداری هستم و با حقوق اندک بازنشستگی (کارمندی) زندگی می گذرانم! چه وقت از ماجرای قتل مطلع شدید؟ زمانی که پسرم دست به جنایت زد من در سفر زیارتی عراق بودم. با تلفن ها به سختی تماس برقرار می شد تا این که بعد از چندین بار تلاش ...
ربودن 2 دانش آموز به بهانه نشان دادن خرگوش
بودیم در بیمارستانی بستری شدم. پس از آن همیشه تحت درمان بودم و هر زمانی که داروهایم را مصرف نمی کردم بیماری ام تشدید می شد و دست به کار های عجیب و غریب می زدم. یک ماه قبل به خاطر کار پدرم خانه مان را از مشهد به تهران آوردیم. در این مدت دوباره بیماری ام اوج گرفت و چند باری هم برای درمان به بیمارستان روزبه رفتیم. چند روزی بود که قرص هایم را مصرف نمی کردم تا اینکه امروز مادرم برای انجام کاری به بازار ...
سیره عملی امام خمینی در برخورد با مراجع و بزرگان/ مهدی حاضری
بود امام همواره به ایشان احترام می کرد. حضرت امام در این خصوص می فرمایند: شروع کردند به جوسازی. آن طور جوسازی کردند که یک سگی را عینک به آن زدند – و آن طور که من شنیدم – عینک زدند و از طرف مجلس آوردند این طرف و به اسم آیت الله. و من خودم در یک مجلسی بودم که مرحوم آقای کاشانی وارد شد در آن مجلس، مجلس روضه بود، هیچ کس پا نشد. من پا شدم و یکی از علمای تهران که الآن هم هستند و من جا دادم به ایشان – جا ...
وقت ازدواجم نیست و به فوتبال علاقه ندارم
ندارم و بیکارم. متولد 73 هستم. این اواخر فدراسیون بودجه ای نداشت که حقوق بدهد و به هیچکس پول نمی داد. حدود سه سال پیش من فقط یک سال حقوق گرفتم. هیچکس حالا پول نمی گیرد. آن زمان در 8 وزن آزاد و 8 وزن فرنگی ماهی 2 میلیون تومان حقوق می گرفتیم. اکنون هیچی. حالا خدا می رساند و شغلی ندارم. یک سال است مشغول نامه نگاری ام و استخدام نشده ام وی افزود: هیات دولت و مجلس تصویب کرده که قهرمانان ...
زن مطلقه: شوهرم مرا وادار به رابطه نامشروع می کرد!
در حالی این جملات را اشک ریزان بر زبان جاری می کرد که حتی از یادآوری روزهای تلخ زندگی اش وحشت داشت او با بیان این که فرزندانش را با مشقت و بدبختی بزرگ کرده است به کارشناس اجتماعی کلانتری الهیه مشهد گفت: 18 ساله بودم که پدرم را از دست دادم و مجبور به ترک تحصیل شدم. مادرم نمی توانست هزینه های زندگی ما را تامین کند به همین خاطر به اصرار مادرم به خواستگاری پسر همسایه که راننده کامیون بود و تحصیلات ...
شفر:مشکل استقلال مثل مشکل بایرن مونیخ است/پیشگو نیستم اما قهرمانی می خواهم
رعایت و خوب تمرین کند قطعا می تواند به تیم هم کمک کند. *: آیا شما از عملکرد کاری تان در یک سال و نیم اخیر راضی هستید؟ من از حضور در استقلال خیلی خوشحالم ولی به خاطر اتفاقات قبل از جام جهانی ناراحت هستم. هنوز هم ناراحتم که بازیکنانی مثل مجید حسینی و ابراهیمی و تیام را از دست دادیم چون می دانستم با شروع جام جهانی آنها پیشنهاد ات خوبی دریافت می کنند. حالا آن روزها گذشته ولی ساختن ...
گفتگو با معروف ترین جن گیر آفریقا
سعید مشهورترین جن گیر در تمام آفریقاست. او که قبل از این که به عنوان شکارچی جن مشهور شود یک عطار معمولی بود. حالا کارش این است که با یک کوله پشتی پر از روغن و ورد مخصوص شکار جن، دنبال مردم ساده لوح بگردد. جاستین فورنال ، خبرنگار نشنال جئوگرافیک مدتی با او همراه شده تا از زندگی و شیوه کار او گزارش تهیه کند. ظرف روغن را روی سر راننده تاکسی خالی می کند. با خودم می گویم الان است که روغن از سر و گردنش پایین برو ...
این مرد جوان را می شناسید؟ پدرش فقط با قصاص او آرام می شود !
شدم او دست به سرقت زده است! فرزندشما مواد مخدر صنعتی مصرف می کرد؟ نمی دانم! من این اواخر اصلا او را به خانه ام راه نمی دادم! چرا که نزد پدرزنش شرمنده بودم! ولی او مدعی شده که بعد از مصرف شیشه برادر زنش را کشته است! دروغ می گوید! من این حرف او را باور ندارم! او برای فرار از جرم و قصاص این ادعا را مطرح می کند! مادرش چه می گوید؟ او هم مانند من فقط می خواهد که مجتبی ...
روزهای تلخ زن جوان؛ شوهرم کارگرش را برای تجاوز به من داخل اتاقم فرستاد!
پدرم مرد متمول و سرمایه داری بود برای همین افراد زیادی برای او کار می کردند و خواسته هایش را بی چون و چرا انجام می دادند. معرف شوهرم یکی از کارگران پدرم بود. زن جوان به گفته خودش تازه دست به قلم شده بود و داستان و رمان های عاشقانه اش را در دفتر خاطراتش ثبت می کرد اما پدرش معتقد بود زن باید در آشپزخانه باشد نه این که به کتاب و داستان نویسی مشغول شود. او ادامه می دهد: بعد از ازدواج ترک تحصیل کردم و ...
تازه مسلمان ایتالیایی: همیشه حس میکردم عشای ربانی و اعتراف گناهان منشأ الهی ندارند و با تردید آن ها را ...
. چطور با اسلام آشنا شدید؟ از سن 18، 19 سالگی بعد از ورود به دانشگاه دیدم بازتر شد و با دیدگاه های متفاوتی آشنا شدم؛ بنابراین تصمیم گرفتم دنبال پیام واقعی خداوند به بشریت بگردم. در دانشگاه اول با چند مسلمان سنی افراطی آشنا شدم، آن موقع نمی دانستم وهابی هستند، ولی از همان اول احساس بدی نسبت به آن ها پیدا کردم. برخورد خشن و ناخوشایندی داشتند. بعد از مدتی با چند زن مسلمان ایرانی و ...
قاتل کینه جو به زودی محاکمه می شود
است ناپدید شده است. بدین ترتیب مأموران اردشیر را به عنوان مظنون بازداشت کردند. متهم ابتدا مدعی شد که از سرنوشت نوید بی خبر است، اما وقتی مورد بازجویی فنی قرار گرفت به جنایتی آتشین اقرار کرد. وی گفت: من لباس فروشی دارم و نوید هم از دوستان دوران مدرسه ام بود. آن زمان او خیلی مرا اذیت می کرد و همیشه به من زور می گفت. از او کینه به دل داشتم، اما دوستی ام را ادامه دادم تا اینکه به خاطر همین ...