سایر منابع:
سایر خبرها
تونالی: شبیه پیرلو هستم؛ هنگام بازی برای تیم ملی، احساساتی شدم
ویژگی ها مانند گتوزو باشم. تونالی درباره اولین بازی اش با تیم ملی ایتالیا می گوید: همه چنین فرصتی را در زندگی پیدا نمی کنند. تا 30 ثانیه اول احساساتی شده بودم. بالاخره فرصت پوشیدن لباس تیم ملی را پیدا کرده بودم و از این بابت خوشحال بودم. سیستم بازی با باشگاهم متفاوت بود اما نقشم همان گونه بود. بیشتر بخوانید: یوونتوس در پی صید ستاره جوان برشا ...
باردار شدن وحشتناک دختر 12 ساله از برادرش / پدرم مرا تحویل بهزیستی داد! + عکس
شسته بودم و می خواستم بخوابم. رختخوابم را پهن کردم و دراز کشیدم. برادرم داشت فیلم نگاه می کرد . من را صدا زد و گفت فیلمش خوب است حالا که پدر خوابیده تو هم می توانی ببینی. وقتی فیلم را دیدم یک جوری شدم خیلی خجالت کشیدم. زیر پتو می لرزیدم یک زن و یک مرد در فیلم بودند که کارهای خیلی بدی می کردند و بعد گفتم من نگاه نمی کنم. رفتم به رختخوابم. پتو را تا سرم کشیدم قلبم تند و ...
محمد موسوی:حیف بود لژیونر نمی شدم
.... از اول هم قرار بود بیایم و رسمی بود، اما نمی خواستم تا فدراسیون I.T.C را صادر نکرده ،درباره اش حرفی بزنم. *استقبال چطور بود؟ خیلی شرایط خوب بود. من پنج هفته قبل به آنجا رسیدم به لهستان و باشگاه یک روز بعد یعنی جمعه هم در کنفرانس خبری بزرگی که تدارک دیده بودند با حضور خبرنگاران حضورم را رسما اعلام کرد. خبرنگاران هم کلی سئوال درباره اینکه چرا تصمیم گرفتی به پلاس لیگا بیای و ...
سلامی از طرف جانبازهای زیارت نرفته
به گزارش مشرق ، حمید بناء نویسنده دفاع مقدس در مطلبی نوشت: دم صبحی طبق عادت یه سر به اینستاگرام زدم. هنوز پُف چشمام نخوابیده بود. حس و حال هم نداشتم. مثل همیشه اول رفتم سراغ داستان رفقا. اولین استوری یک عکس خویش انداز (سلفی) با حرم حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام بود. درخشش ایوان طلایی حرم خواب را از چشمم گرفت. محو عظمت بارگاه مولا شده بودم. عکس شلوغی آرامش بخشی داشت. ...
ناکامی آدم ربایان در باج گیری کلان از خانواده پسر ثروتمند
... متهمان دستگیر شده با وجود سرنخ های به دست آمده منکر دخالت در آدم ربایی بودند. بازجویی از آن ها بدون نتیجه ادامه داشت تا اینکه شامگاه دوشنبه هفته جاری مأموران متوجه شدند پسر ربوده شده در حوالی پرند آزاد شده است. پسر 24 ساله پس از حضور در اداره آگاهی درباره نحوه ربوده شدن خود گفت: خانه پدربزرگم که تازه فوت شده در رباط کریم است و روز حادثه من آنجا بودم. وقتی از پیش مادربزرگم به خانه برگشتم، پشت ...
مصائب یک جانباز کم بینا
نیز نشست و باعث شد به مدت 20روز نابینا باشم. دوباره به جبهه بازگشتم. پس از آن چندین بار دیگر مجروح و یک بار دیگر در حلبچه شیمیایی شدم. درکل 6بار مجروح شدم که در آخرین بار 8ترکش از بدنم خارج کردند. جابه جا شدن یک ترکش رزمنده دفاع مقدس درباره علت کم بینا شدنش می گوید:10سال پیش برای انداختن عکس ام آرآی به بیمارستان امام رضا رفته بودم. تا آن زمان نمی دانستم ترکش دیگری در چشمم هست که ...
نترس؛ اگر خریدنی باشی آقا می خردت / پیرمرد مسیحی: حسین (ع) فقط یکی است
که به فضل دولت محترم قیمت همه چیز تنها ساعت به ساعت و روز به روز در تلاطم و تغییر بوده و هست، اما خب این من بودم و یک سفر خاص و نورانی که آرزویم بود و برای رسیدن به آن از هیچ کار و تلاشی دریغ نمی کردم. تا اینکه یکی از دوستانم خبری مسرت بخشی به من داد؛ خبر، خبرِ خادمی ارباب بود. پدرم آن زمان علاقه وافری به خادمی فرزندانش داشت هرکجا و هر زمانی که باشد اجازه اش را می داد. خب حساب کنید، پول ...
شلیک مرگ خواستگار بدبین در آرایشگاه زنانه
بوده ام. به او گفتم آرایشگاه مجهز به دوربین مداربسته نیست. در عوض قبض پرداخت چند نفر از مشتری ها را به او دادم، اما باز هم قانع نشد. این دختر ادامه داد: چند روز پیش می خواستم به آرایشگاه بروم که عمه ام هراسان با من تماس گرفت و گفت: مهرداد را مقابل آرایشگاه دیده که قصد دارد به من حمله کند. آن روز از ترسم به آرایشگاه نرفتم تا این که آخرین بار من و عمه ام می خواستیم با هم به آرایشگاه برویم که ...
نگاه سنگین دوست مجرد شوهرم مرا از خود بی خود کرد / پیمان نقشه وحشتناکی کشید
حکم قصاص عامل جنایت مسلحانه در برابر بیمارستان عرفان تهران در دیوان عالی کشور شکسته شد.این مرد بار دیگر محاکمه شد و در صحن دادگاه اعترافات قبلی اش را پس گرفت. نگاه سنگین دوست مجرد شوهرم مرا از خود بی خود کرد / پیمان نقشه وحشتناکی کشید + عکس شلیک مرگ صدای شلیک گلوله شامگاه بیست و دوم آذر سال 95 در خیابان بخشایش سعادت آباد ، مقابل بیمارستان عرفان شنیده شد و مأموران کلانتری ...
تجاوز وحشتناک جنسی 8 ساعته به دختر جوان + عکس
فرارو نوشت: پسر جوان در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را رد کرد و گفت: من تجاوز نکردم و هرگز این اتهام را قبول ندارم. این دختر همدست دختر دیگری به نام نگار است. نگار هفت سال قبل با من دوست بود. من عاشقش بودم و خیلی دوستش داشتم و می خواستم با او ازدواج کنم، اما مدتی بعد فهمیدم چه اشتباهی کرده ام، چون نگار یک اخاذ بود. متهم گفت: من هرگز فکر نمی کردم او چنین کاری کند و از اتفاقی که افتاد ...
زیبایی های پیاده روی اربعین از دید یک نابینا/ از بالای سر زائران، ضریح امام حسین (ع) را زیارت کردم!
...، فرق داشت. از آن لحظه تا وقتی به حرم رسیدم، حدود دو ساعت طول کشید. نقطه عطف سفر اربعین اکبر جوان، همین جا شکل گرفت؛ در لحظه ای که آرزوی تمام عمرش محقق شد، آن هم به شکلی که شاید برای هیچ کس دیگر پیش نیاید: روز اربعین در ازدحام شدید جمعیت وارد حرم امام حسین (ع) شدم. همان روز شنیده بودم در اثر فشار جمعیت زائران، شیشه ضریح حرم حضرت ابوالفضل (ع) شکسته است. آنجایی که من ایستاده بودم ...
تلاش ناکام کارمندصرافی برای تصاحب400هزار یورو/ داستان دروغ او لو رفت
شد خودم به تهران بیایم. وی افزود:به محوطه فرودگاه رفتم و یک ماشین گرفتم. آن خودرو من را تا نزدیک میدان آزادی برد. آنجا پیاده شدم و می خواستم با خودروی دیگری به مسیرم ادامه دهم، اما ناگهان سرنشینان یک پژوی نقره ای رنگ که کاغذی دستشان بود من را صدا کردند. وقتی به آنها نزدیک شدم دیدم آدرس می خواهند و زمانی که داشتم آدرس موردنظر را به آنها می دادم، ناگهان من را داخل ماشین کشیدند و بعد هم ...
مهدوی کیا: جلوی بحرین همیشه عصبانی بودم
اخراج شدم. شاید یکی از دلایلی که به ندرت و در دو سه بازی که بعد از آن برابر بحرین انجام دادیم در زمین فوتبال عصبانی بودم همین موضوع بود. واقعیت این است که برای من بازی با بحرین نسبت به بازی های دیگر حساسیت بیشتری داشت.
رضا سخندان: به خاطر رای های انتخابات، فدراسیون مرا از لیست خارج کرد
که داور بین المللی هستم و 30 سال است که داوری می کنم، به هرحال افتخارات زیادی برای داوری کشور به ارمغان آورده ام. تنها دلخوری من این است که می شد با شرایط بهتری داوری خود را به اتمام برسانم. من از نظر بدنی هنوز توانایی و زمان کافی را داشتم که بتوانم کار کنم ولی خب شرایط خوبی را برای من رقم نزدند. *چی شد که این قدر ناگهانی تصمیم گرفتید؟ چون شما به تازگی در جام جهانی هم حضور داشتید که خیلی ...
دنیای خطرناک ما به روایت ادوارد اسنودن، افشاگر بزرگ آمریکایی
سازمان ملی اطلاعات شدم، در آخرین مسئولیتم باید با دستگاه های شنود کار می کردم. یک نفر آن جا بود که قرار شد چیز هایی را به من آموزش دهد. گاهی اوقات او روی صندلی چرخ دارش می نشست، عکس های خصوصی همسران برخی سوژه ها را به من نشان می داد و می خندید. آیا این رفتار نظرتان را درباره کارتان تغییر داد؟ نه. تغییر طرز فکرم در طول چند سال اتفاق افتاد. اما یکی از موقعیت های ویژه را به یاد می ...
درگیری زوج ثروتمند با قتل پایان یافت
شوهرم است زود از اینجا دور شویم و به کلانتری برویم اما همان مرد با چهار نفر دیگر با خودرو به تعقیب ما پرداختند. وقتی او را جلوی کلانتری پیاده کردم همان مردها مرا تعقیب کردند. از ترس وارد یک کوچه شدم که از بدشانسی بن بست بود. وقتی می خواستم از کوچه بیرون بیایم شوهر همان زن خودش را انداخت روی ماشینم و برف پاکن را گرفت. ترسیده بودم و ناخواسته به حرکتم ادامه دادم در این میان هم مرد میانسال که برف پاکن ...
مثلث دانشی که محدث را دلبسته تصحیح کرد
اینکه زیست شناسی خواندم کارمند لغت نامه دهخدا با مدیریت دکتر جعفر شهیدی شدم که بهترین دوره عمر من بود و بعد از آن لغت نامه دهخدا دچار نشیب شد. من همیشه دیرتر از شهیدی به کتابخانه وارد می شدم و هیچ گاه به من نگفت این جا اداره است و باید سر ساعت در این مکان حضور داشته باشی. فقط یکبار که من دیر آمده بودم پاسخ سلام مرا داد و تنها به ساعتش نگاه کرد و این از هر سخنی برای من بدتر بود. چرا می ...
مرگ بدنساز پس از آشنایی اینستاگرامی با گرداننده مد
شبکه اجتماعی اینستاگرام با یک صفحه مد مواجه شدم که بازدید کنندگان زیادی داشت. آنجا بود که تصمیم گرفتم برای رونق کارم به آن صفحه آگهی بدهم برای همین شروع به چت کردن با مدیر آن کردم. بعد از آن ارتباط ما در اینستاگرام به تماس تلفنی کشیده شد و متوجه شدم که زن جوان پنج ازدواج ناکام داشته و صاحب چند فرزند هم شده است. ارتباط ما ادامه داشت تا اینکه من به زن جوان علاقه مند شدم و پیشنهاد ازدواج دادم که گفت ...
مادر دل شکسته و کودک یتیم
امید و آرزو دارد. نمی خواستم وبال گردنش باشم. کاری به کارش نداشتم. مرا با یک بچه تنها گذاشت و رفت. بلاتکلیف بودم و نمی دانستم چه کار کنم. بالأخره آمد و طلاقم داد. من ماندم با پسرم و یک دنیا آ رز وهای قشنگ. به پیشنهاد مادر پیرم که از روز اول با این ازدواج موافق نبود، از شهر مان به مشهد آ مدیم. در تمام این سال ها هیچ وقت امید و توکلم را از دست نداده ام. شوهرم که زن دیگری گرفته بود گاهی می آمد ...
اربعین؛ گردهمایی همه نژادها زیر پرچم حسین(ع)/ حضور زائران در قم
ماهه در جمع زائران است. وی که خود را زینب معرفی می کند و از ایالت پنجاب به قم آمده، بیان می کند: 10 سالی است که ازدواج کردم و از نعمت فرزند محروم بودم خیلی برای درمان هزینه کردم و مرا مأیوس کردند تا آخر به علی اصغر امام حسین(ع) متوسل شدم و صاحب یک فرزند پسر به نام علی اصغر شدم و نذر کردم با خودم به پیاده روی اربعین ببرم. مردم ایران را دوست دارم قدر امنیتی که در ایران دارید را بدانید؛ ما ...
زندگینامه آیت الله مکارم شیرازی
در آن زمان جوراب بافی بود کار می کردم، رو به پدرم کرد و سخنی گفت که مضمونش این بود: ***چند پسر داری؟ - چهارتا. بیا این یکی (ناصر) را وقف امام زمان (علیه السلام) کن و پدرم با این که کمک زیادی به او می کردم پذیرفت که مرا به خدمت آقای موحّد یعنی مدرسه علمیّه آقا بابا خان بفرستد . اتمام صمدیّه در کمتر از دوشبانه روز از شگفتی های آن زمان در همین ...
گروگانگیری و قتل بازیکن سابق تیم فوتبال سایپا +عکس
تهدیدم کردند که اگر کمکشان نکنم مرا می کشند. برای همین مجبور شدم دستان ناصر و یوسف را ببندم. اما هیچ ضربه ای به آن ها نزدم. متهم درباره تماس با خانواده جوان فوتبالیست هم گفت: من با خانواده آن ها تماسی نگرفتم. فقط در دو سرقت همراه دوستانم بودم که آن هم با ارعاب و تهدید آن ها بود. متهم ردیف دوم به نام مراد هم در دفاع از خود گفت: من یک کارگر ساده بودم و هفت بچه قد و نیم قد دارم. دوستانم به من ...
هیولای بی چهره
قبلی اش، زمان محدودی در روز را بیرون از خانه می گذراند. اما او هم جزو زنانی است که افسردگی زایمان سراغش می آید. درحالی که هیچ ذهنیتی از این بیماری و حالت های آن نداشته است. بعد زایمان متوجه شدم خیلی از چیز ها را درباره زایمان و بعد از آن نمی دانم و خیلی چیز هایی هم که گفته بودند، درست از کار درنیامد. به من گفته بودند بعد از زایمانِ طبیعی، درد و مشکلی نخواهی داشت، ولی اصلا این گونه نبود. شرایط بعد ...
دفاع مقدس با تمام جنگ هایی که دیدم فرق داشت
جشنواره بین المللی فیلم کوتاه پروین اعتصامی، بهترین کارگردان شناخته شدم و دیپلم افتخاری دریافت کردم. متن بالا برگرفته از سخنان جانباز شیمیایی و بصیر حمید بهمنی است. او در زمان جنگ آمریکا علیه عراق به آن کشور رفت و به تصویربرداری پرداخت. وی در حال فیلمبرداری بود که بر اثر حادثه ای مجروح شد. در بخش نخست این گفت وگو به نحوه ورودش به صدا و سیما پرداخت. در این قسمت درباره حضورش در جنگ های ...
خاطراتی از ضدخاطرات
خاطرات شرح مهم ترین تجربیات شخصی مالرو است از سفرهای دور و دراز و اتفاقات زندگی پر فراز و نشیب او و همین طور شرح مهم ترین گفتگو ها و شنیده هایش. مالرو هرچه گفته، خود تجربه اش کرده و زبان ضدخاطرات نیز مختص خود مالرو است. حسینی درباره چالش ترجمه این کتاب در ادامه می گوید: در واقع من اصلا جرأت ترجمۀ ضد خاطرات را نداشتم و مجبور به این کار شدم. یک هفته جان می کندم و تازه روز سه شنبه هم می رفتم چاپخان افست ...
پوشش عجیب متین ستوده بعد از جنجال اخیر + فیلم و عکس
بود خانوم ستوده با سریال لیسانسه ها هم به اوج شهرت رسید یک نفر مرا صادقانه دوست داشت ولی من قدر احساسش را ندانستم و بی رحمانه با او صحبت کردم، بعد که برگشتم، پذیرفته نشدم، جایم پر شده بود، من دیر برگشته بودم خانوم ستوده هنوز ازدواج نکرده و مجرد است متین ستوده و برادرش مانی من از ابتدا از خدا خواستم اگر چیزی به صلاح من است برایم اتفاق بیافتد ...
نذر زینب(س) کردم از بازداشتگاه شهربانی خلاص شدم
کردم و این کار را هم ادامه خواهم داد. هر زمان برای روضه خوانی و مداحی در موکب ها با من تماس بگیرند، آماده هستم و گاهی در تجمعات مذهبی که مداح ندارند حاضر می شوم و مداحی می کنم. فارس: شما قطعا خاطرات زیبای در طول سال ها مداحی دارید، بهترین خاطره شما چه بوده است؟ باقری: یکی از خاطرات شیرین من مربوط به چند سال پیش است که آقایی به نام برکی از کرمانشاه مرحوم حاج ابراهیم ...
تیپ جنجالی متین ستوده در هتل پلاس+ تصاویر
کتابخانه شاپورخواست خرم آباد است. خانم ستوده ازدواج نکرده و مجرد می باشد. او در آخرین مصاحبه اش گفت: چند سال پیش یک نفر صادقانه دوستم داشت و، ولی من بی رحمانه با او صحبت کردم و وقتی که متوجه این موضوع شدم برگشتم؛ اما پذیرفته نشدم، چون جایم پر شده بود و من دیر برگشتم. واکنش ستوده به حواشی اخیر درباره حواشی حضورتان در اکران مسخره باز نظری ندارید؟ تیپ و پوشش من معمولا ...
این مرد را شاه نکنید!/ پدرم مخالف حضورم در انتخابات بود/ انتخابات در ایران روز به روز، ناسالم تر می شود/ ...
حسابداری شعبه بودم اما همین امر را بهانه کرده و مرا به یک شهرستان غیرجوار یعنی بستان آباد انتقال دادند تا بزعم خودشان دسترسی ام به ورزقان سخت شود. اما دور بودن محل خدمت و سکونت، مانع از تلاش و فعالیت انتخاباتی ام نشد و در دوره چهارم از طرف مردم شریف حوزه انتخابیه ورزقان و خاروانا به عنوان نماینده راهی مجلس شدم. بعد از آن در دانشگاه آزاد تهران در رشته مدیریت ادامه تحصیل داده و لیسانسم ...
مناظره بی نتیجه کیانوش و رییس وزنه برداری!
کنی؟ -امیدواریم که کیانوش با هوشمندی حرکت کند. چرا باید به مربی خارجی پول بدهیم یا اردوی خارجی برگزار کنیم؟ کیانوش رستمی: مگر من ایرانی نیستم؟! -بنده از گذشته تا امروز تابع دستور فدراسیون بودم. آن طوری که برای من برنامه ریزی کردند، جلو آمدم. در جهانی 2017 به خاطر آسیب دیدگی نتوانستم مدال بگیرم. بعد از آن هم اوزان تغییر کرد و من مجبور شدم به وزن 96 کیلوگرم بروم ...