سایر منابع:
سایر خبرها
شهید گودرزی؛ ترور در دهۀ 60، شهادت در دهۀ 80
کوچکم بی نهایت وابسته بود. تا حدی که وقتی همسرم به منزل می آمد یک هم بازی برای دخترش بود. از این جهت بعد از شهادت پدرش خیلی اذیت شد. دختر کوچکم در آن زمان تنها 26 روز بود که به کلاس اول دبستان رفته بود. خیلی دلتنگی می کرد. به طرق مختلف بهانه گیری می کرد. می گفت چرا بچه های دیگر پدرانشان می آیند مدرسه دنبالشان اما پدر من نمی آید؟ چه کسانی پدرم را به شهادت رساندند؟ اما واقعاً با لطف خدا و با کمک مشاور توانستیم از این مرحله عبور کنیم. الان نیز دخترم که 17ساله است روحیه خیلی خوب و بانشاطی دارد و نسبت به هم سالان دیگرش که پدر دارند دید وسیع تر و بازتری در خصوص مسائل روز دارد. ...
آرزوی زیارت امام حسین (ع) در وصیت نامه شهید 17 ساله
؛ مجید سال 65 برای اولین بار به مدت 45 روز به جبهه رفت؛ فضای جبهه به قدری او را علاقه مند کرده بود که چند بار از مدرسه درخواست کرد تا دوباره اعزام شود، اما اجازه ندادند. با توجه به سفارش امام خمینی (ره) برای حضور مردم در جبهه، مجید خیلی دوست داشت دوباره به جبهه برود و سرانجام موفق شد، از طریق بسیج ناحیه شمال تهران اقدام کرد. این جوان 17 ساله در آخرین اعزام خود به مادرش می گوید: شما از خدا ...
سه هفته از مهر بدون کتاب گذشت
بازار آزاد و کتاب فروشی ها منتقل شود. دانش آموزان بی کتاب 50هزار تومان پول کتاب دادم. نمی شود که یک ماه از سال تحصیلی بگذرد و دانش آموز کتاب نداشته باشد. خانم راوندی در زمان تعیین شده از طرف مدرسه پول ثبت نام را به مدرسه داده، اما یکی دوتا از کتاب ها هنوز به دست پسر دانش آموزش نرسیده است: پسرم سوم ابتدایی است و آن قدر گریه و زاری کرد تا پدرش از بازار آزاد کتابش را خرید، اما ...
وقتی صدا جای چشم ها را می گیرد
نوآوران آنلاین - همراهی ما با اشکان آذرماسوله مجری، برنامه ساز رادیو و مدیر روابط عمومی انجمن نابینایان از دفتر مرکزی این انجمن در خیابان کلاهدوز آغاز شد، ساختمان یک طبقه قدیمی که تمام راهروها و اتاق هایش با کف پوش حسی و برجسته مناسب سازی شده بود. تزئیات حداقلی داشت و در عین حال تمام لوازم مورد نیاز فضای داخلی یک ساختمان نیز در آن قرار داشت. ساختمانی که در آن صدا از هر چیزی مهم تر بود. با باز شدن در ساخ ...
حکایتی از زیارت های مخفیانه اربعین در دوران صدام/ اسمم در لیست اعدامی ها بود
پرسیدند در این سفر چه کار کردی؟ کجا رفتی؟ خوب بود؟ من هم کمی درباره این زیبایی ها صحبت کردم. آنها هم علاقه مند شدند بیایند و از نزدیک ببینند. امسال هم با این دو رفیق از مدرسه مان با هم آمدیم، گفتیم که با هم برویم ببینیم که چه می شود و آمدیم. وقتی که من برگردم، خودم توی مدرسه ام، ولی دلم هر روز در کربلاست. *** محمدعلی بهادلی/ 63 ساله/ روحانی/ نجف محل گفت وگو ...
عصای سفید و قلب های رنگی
می کنند، در پی کسب مهارتی هستند، درسشان را خوب می خوانند و آرزوهای بزرگی در سر دارند. آنها هم دنیای خودشان را دارند. دنیای رنگی و آرزوهایی روشن. من چهار سال همکلاسی یکی از همین افراد بودم. کسی که شاگرد اول کلاس بود. به بقیه در درس هایشان کمک می کرد. همه آدم ها را دوست داشت و برای رسیدن به آرزوهایش تلاش می کرد. حالا به مناسبت چنین روزی دوست داشتم که شما را هم با دنیای این آدم ها آشنا کنم. برای همین ...
حنای دامادی
رزمنده ها از شدت گازهای شیمیایی در حال خفه شدن است، ماسکش را درآورد و به صورت آن رزمنده زد ولی خودش بدون ماسک ماند! بچه های امداد سر رسیدند و مجروحین را می بردند بیمارستان، وضعیت نعمت الله خیلی بد بود، تمام بدنش تاول زده بود، آنقدر سخت که حتی تاول های بزرگ روی صورت زیبا و دهان و زبانش چهره اش را عوض کرده بود. به حدی که مجبور بود حرف هایش را با دستان سست و بی رمقش روی کاغذ بنویسد ...
چای سیاه یک داستان منتشر نشده از مجید قیصری
چهار روز دیگه هست. شلوغی کار ما اون موقع است. مردبا تعجب: چهار روز دیگه! پدر: خسته شدی؟ مرد: تا جادهها شلوغ نشده باید برگردیم. به مادر محمدصادق قول دادم. پدر: نذری سختی کرده محمدصادق متوجهی که.. . بهخاطر خودش میگم. مرد: پسر خودت چی؟ پدر: ابراهیم چند سال کارش اینه. عادت کرده.. . ولی محمدصادق.. مرد: چی بگم من فقط رانندهم. پدر: خوب میبردیش یه کار سبک تر ...
دفاع مقدس؛ تقویت اقتدار و خودباوری ملی
رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی نرسیده، آوردن تلویزیون به خانه حرام است. تا برنامه های تلویزیون اسلامی نشود، برایتان تلویزیون نمی خرم. همزمان با ورود امام در 12 بهمن ماه سال 57 از پاریس به تهران، تلویزیون به خانه ما آمد. از همان تلویزیون های قدیمی کمددار. پدرم به مناسبت ورود امام به جای خریدن شیرینی، تلویزیون خرید و گفت بچه ها حالا هر چقدر دوست دارید تلویزیون نگاه کنید. پدرم بسیار مقید بود و همیشه به ...
ایراندوست: با یک بیانیه آتش به جان یک نسل انداختند
کسب و کار نیوز :مریم ایراندوست را یکی از مهمترین مهره های حاضر در فوتبال بانوان ایران دانست. او در مصاحبه ای داغ و جذاب درباره شرایط خود، ملوان و تیم ملی به صحبت پرداخت.
آن که گل سرخ فدائیان اسلام لقب یافت
از آخوند زده شده بودم، چون در همسایگی ما عالمی بود گوشه نشین و به قول مردم اهل الله بود که نه به مسجد می رفت و نه منبر و نه حوزه درسی داشت و به قول بعضی ها آیت الله بود و مراد بیشتر مردم شهر. در کنار خانه او زنی بینوا زندگی می کرد که شوهری معتاد داشت. فکر می کنم سال 1322 بود و اول جنگ بین المللی دوم و گرانی غوغا می کرد. زن جوان از فرط گرسنگی در حالی که چند بچه کوچک داشت خودکشی کرد. او، چون توان ...
عکس لورفته از نرگس محمدی و بازیگر مرد در برزیل در پشت صحنه + تصاویر و بیوگرافی
فیلم آناهیتا سال 87 درخشید در سال 1389 وقتی 25 ساله بود با سریال ستایش وارد قاب تلویزیون شد و شهرت اش با همین مجموعه شروع و حالا اغلب با همین نام شناخته می شود از پرستاری تا صدا و سیما از ابتدا دلم می خواست در رشته هنر ادامه تحصیل بدم اما روزی که باید در آزمون ورودی هنرستان صدا و سیما شرکت می کردم اتفاقی برایم افتاد و امتحان را از دست دادم به همین دلیل در ...
اولین عکس از شاهرخ استخری و همسرش لو رفت + عکس و بیوگرافی
؟؟؟ چون من هم قبل از ازدواج م ایران زندگی نمیکردم و هنوز اینجا کارای اداری برام پیش میاد مثل رسیدگی به کارای بیمم و کارای شهردای و کارتهای شناسایی و و و ... خوب و کامل توضیح دادم ؟؟؟ پناه دختر شاهرخ استخری پناه دختر شاهرخ استخری مردادماه سال 92 به دنیا آمد و سپیده بزمی پور همسر شاهرخ استخری تقریبا هر روز عکس های جدیدی از دخترش را منتشر میکند و با صبر و حوصله درباره اتفاقات مهم زندگیشان توضیح میدهد ...
دانشگاه امام صادق(ع) مدیریت خانوادگی ندارد
...: بچه هایم آبروی مرا خوب حفظ کردند و من از آنها راضی هستم. خدا از آنها راضی باشد و چقدر این سخن پدر برای ما دلگرم کننده و رضایت بخش بود. اساساً این ویژگی پدر بود که از اعمال و رفتار درست بچه ها، دامادها، عروس ها و کسانی که با ایشان در ارتباط بودند، جلوی همه تعریف و تجلیل می کردند، اما انتقادات را به طور خصوصی به ما می گفتند. از عملکرد ما در دانشگاه هم راضی بودند و می فرمودند: بچه های مردم در ...
پیرمردی تنها بدتر از مرحوم مصدق در احمدآباد
از کتاب های خریداری شده را به مهندس دادم و بعد مهندس گفتند: بروید و دو روز دیگر بیایید. گواهی جوان دو روز بعد باز به ملاقات مهندس بازرگان رفت و فهرستی با خط خوش از ایشان دریافت کرد؛ در این فهرست ترتیب مطالعه کتاب ها را مانند کلاس اول تا دوازدهم که برای آن ها مشخص می شود که چه کتاب هایی را باید بخوانند، نوشته بودند. وقتی در سال 1345 از دانشگاه آبادان فارغ التحصیل شد و ساواک جلوی صدور ...
عکس جالب مسعود ده نمکی از جوانان دیروز و امروز
بیمارستان و مطب دکتر هم عین بچه ها همش میخواست که از کنارش جایی نرم تا جایی که همشیره ام بهش می کفت : مامان جان بذار داریوش بره کار های پزشکی و داروییت رو انجام بده برمی گرده نگران نباش؟ ! خلاصه اینکه پیری هم عالمی داره، حالا نوبت منه که هم براش پسر باشم هم مادر خدایا شکرت .. پی نوشت : این فیلم یکی از بازیگوشی های ننه نقلی عزیزم هست که چند روز قبل ...
هادی حجازی فر: بازیگری در سینمای ما سلیقه غلط می سازد
گفتم 2 ماه با آن سر می کنم و برایم مهم نبود که کار جور بشود یا نشود. تا جواب سلامش را به آرامی دادم گفت شما خود متوسلیان هستید. تست گریم اولیه هم خوب نبود اما حسین به خاطر کاراکتر من و جنس رفتارم احساس کرد که می توانم متوسلیان باشم. بعد از انتخابم در 10 روز فیلمبرداری شروع شد و حالا داستان فرق می کرد. دیگر برایم مهم بود که انتخاب شده ام و نمی توانستم این را مخفی کنم و تمام تلاشم را کردم که بهترین ...
روایتی از حادثه مسجد جامع کرمان/واکنش امام خمینی (ره) به حادثه چه بود؟
...> محمدعلی مبشری فرهنگی بازنشسته و تنها همسایه مسجد جامع کرمان هستم از بچگی در این مسجد بزرگ شدم من چون فنی کار بودم کارهای آمپلی فایر مسجد و سیستم صوت را انجام می دادم، اوایل 57 فقط نام امام در بعضی جاها شنیده می شد و عکس امام را کسی ندیده بود ما عکس امام را در کارت پستال، پیام ها و اعلامیه هایی که از نجف فرستاده می شد، می گذاشتیم و از طریق شبنامه در اختار مردم قرار می دادیم. اوایل سال 1357 من ...
اربعین مقیاسی از جامعه زمان ظهور است
داشته باشد. مجری: سوال هم درباره آن داریم. حجت الاسلام آقامیری: بحث زیارت، بحث مهمی است و چرا مردم اینگونه به زیارت آقا ابا عبدالله (ع) می روند؟ این جاذبه چه جاذبه ای است؟ ما اگر بخواهیم این را توضیح بدهیم باید اول بگوییم امام کیست؟ امام تجلی توحید روی زمین است یعنی وقتی می خواهیم خداوند را بشناسیم به اندازه فهم مان؛ ما باید خدا را از طریق، ولی خدا بشناسیم، به ما می گویند ...
موج تبعیض و بی عدالتی در هرمزگان: فقر و محرومیت،سهم حاشیه نشینان از قطب اقتصاد کشور
نیز محروم شده اند. از طرفی دیگر در چند سال اخیر هم شورای شهر مصوبه ای را برای اخذ سند در این محله داشت که نسبت به سایر محلات شهر هزینه ها گران تر است. در این محله بایستی هزینه ها به حساب شهرداری و در سایر محلات به حساب راه و شهرسازی واریز شود که این هزینه های سرسام آور باعث شده است ساکنان این محله نتوانند برای املاک شان سند بگیرند. این وضعیت باعث شده است که بسیاری از سقف و دیوار خانه ها در این ...
کارنامه ی پربار حسین دهلوی به روایت شاگردانش
گفته اند که تا دو روز دیگر یک قطعه ای می خواهند برای شش تا تار که در تالار رودکی بزنند و آقای احمد زاده هم روی آن رقص بگذارند. سه روز دیگر! گفتم یعنی چی؟ گفت رهبری تو امشب بنشین تا صبح این قطعه را بنویس. گفتم آخر من تا حالا هیچ چیزی برای شش تار ننوشتم. گفتند نه نه تو می توانی. برو بالا بنشین توی اتاق شروع کن نوشتن. من تقریباً تا 8 7 صبح که دوباره مدرسه شروع شد، این قطعه را تمام کردم. با ...
درباره روزنامه مساوات| نشریه ای مشروطه خواه و استبدادستیز
تملق گویی که شیوه بعضی از جراید آن ایام بود، دوری گزید و در هر شهر یا قصبه که ستمدیدگان از جور و ظلم حکام استبداد به تنگ آمده و عریضه و شکایتی نوشته بودند، مدیر مساوات آن را بدون پروا و واهمه چاپ می کرد و به علت پیش گرفتن، همین سبک و روش بود که پس از وضع قانون مطبوعات از طرف مجلس شورای ملی که تا اندازه ای مطبوعات را محدود و مقید می ساخت، در شماره 19 سال اول این روزنامه به عنوان اعتراض به قانون جدید ...
جنایت ومکافات و مکبث وارگی مرد مشت زن
سی و چهار ساله که قهرمان اروپاست، با تشخیص مدیربرنامه هایش و صاحب یک سالن ورزشی که برایش ترتیب مسابقات مختلف را می دهد، باید بازنشسته شود. اما این بازنشستگی باید از مسیر مسابقه با شاگرد خودش رخ دهد: مسابقه اول، مساوی و مسابقه دوم باختن به شاگرد. از همین جاست که نبرد درونی شخصیت اصلی یعنی همان مشت زن قهرمان شروع می شود و موجب شکل گیری اتفاقات بعدی می شود. به ارائه طرح اصلی قصه در صفحه سوم داستان ...
فرزند دیگرم را هم آماده شهادت در راه اسلام کرده ام
: فرزندم از کودکی با پوشیدن لباس هایی شبیه روحانیون ایران توسط اولین همسرم که فردی فرانسوی به نام کورسل بود، علاقه خاصی به اینگونه پوشش داشت و از آن لذت می برد. همسرم پس از گذشت چند سال به علت بیماری جان خود را از دست داد و نام فامیلی پسرم برگرفته از نام فامیلی آن مرحومه است. به حمد الله این یکی فرزندم هم به آئین تشیع گرویده است. جالب است بدانید که او هیچ اطلاعی از برادر شهید خود نداشته، چرا که آنها از ...
اگر امکانات عراق بیشتر بود، آنها الان زنده بودند
مصدوم می شوند. با گذشت پنج روز از این حادثه تلخ مادر ندا که خود در اتوبوس حضور داشته است، به شهروند از جزییات ماجرا می گوید: به همراه دخترم و دیگر همکلاسی هایش عازم نجف بودیم، از ترمینال غرب در تهران سوار شدیم و بیش از صد نفر بودیم. دانشجویان خودشان این سفر زیارتی را برنامه ریزی کرده بودند. تعدادمان زیاد بود، هم دانشجویان بودند، هم همراه های آنها، کودکان هم در کاروان مان حضور داشتند. به هرحال ...
زیبایی های پیاده روی اربعین از دید یک نابینا
سپردند اما در حین عمل، شبکیه چشم هایم آسیب دید و همان میزان از بینایی را هم از دست دادم ...! داستان کوتاهش برای هر مخاطبی با آه و حسرت همراه می شود، اما از خودش بپرسید، این شرایط را مصلحت الهی می داند. اکبر جوان که در تمام این سال ها هم به جای گلایه، در مقابل این تقدیر الهی، سر تسلیم و رضا فرآورده است، مکثی می کند و اینطور ادامه می دهد: در تهران ماندگار شدیم چون من دیگر باید به مدرسه ...
دل من چشم نمی خواهد...
. وی با بیان اینکه رشته تحصیلی ام کارشناسی علوم تربیتی بود، ادامه داد: تقریباً مدت 9 سال است که برای دانش آموزان این مدرسه در مقطع پیش دبستانی مشغول به فعالیت هستم. شهریاری با اشاره به اینکه در ابتدا کم بینا اما به مرور نابینا شدم، ادامه داد: معلمان این مرکز چشم بچه های استثنایی هستند، گاهی یادشان می رود که خودشان می بینند، گاهی یادشان می رود دانش آموزان نمی بینند؛ درواقع ...
سلمان با پرچم داعش چه کرد؟
: نیمه ماه مبارک رمضان بود که سلمان برای آخرین بار راهی سوریه شد. دلم هنگام رفتنش ریش شد. نمی دانم چرا طاقت نیاوردم و اشکم سرازیر شد. می دانستم در این رفتن برگشتی وجود ندارد. خبر شهادت سلمان را در آخرین روز فروردین سال 1394 به ما دادند اما از پیکرش خبری نبود. وقتی این خبر به گوشم رسید گفتم: محال است سلمانم برگردد؛ او هم سرنوشت محمد شعبان 21 ساله ام را پیدا می کند. راضی هستم به رضای خدا ...