شوهرم همجنسگراست و با عمویم رابطه غیراخلاقی دارد
سایر منابع:
سایر خبرها
بازداشت شوهر جوان بعد از مرگ همسر
در مرگ خواهرم نقش دارد و تصور می کنم که او خواهرم را به قتل رسانده باشد. میترا چند سال قبل با مردی ازدواج کرد اما به خاطر مشکلاتی که باهم داشتند از هم جدا شدند. بعد از آن خواهرم مشغول به کار شد تا اینکه با رضا در کارگاه محل کارش آشنا شد و گفت قصد دارد با رضا ازدواج کند اما من و خانواده ام با این ازدواج بشدت مخالف بودیم چرا که خواهرم 15 سال از رضا بزرگتر و یک بار نیز ازدواج کرده بود اما رضا تاکنون ...
تعرض به دختر جوان به بهانه ازدواج
بروم که مرا مورد تعرض قرار داد. پس از آن هم به بهانه ازدواج و اینکه مرا دوست دارد3 سال مرا اغفال کرد اما از چند ماه پیش ناگهان شماره تلفن و خانه شان را عوض و ارتباطش را با من قطع کرد. دختر جوان در ادامه توضیح داد: برای پیدا کردن ردی از او همه جا را گشتم و هر نشانی که از او داشتم را دنبال کردم تا اینکه موفق شدم آدرس خانه جدیدشان را با تعقیب کردن از محل کارش پیدا کنم. وقتی هم من را دید با ...
ویشکا آسایش | عکس جالب ویشکا آسایش بعد از قرنطینه + بیوگرافی و تصاویر
یکدیگر ازدواج کردیم و بعد من قید زندگی در خارج از کشور را زدم و به ایران آمدم تا در کنار همسرم یک زندگی خوب و خوش را تجربه کنم و حالا هم از این تصمیم خیلی خوشحال هستم، که رضا همسرم است. روزی که مادر شدم ویشکا آسایش: مادرشدن برای من یک تجربه کم نظیر است. از آن حس هایی که هر لحظه از فکر کردنش غرق شادی می شوم. پس از گذشت مدتی از زندگی مشترک من و همسرم هر دو به این فکر افتادیم که ...
شیطنت محمدرضا با سیستم صوتی دبیرستان!
وقتی پاسخ منفی پدرم را شنیدم دلم شکست. وارد دانشگاه که شدم در گوشه ای عکس محمدرضا را مقابلم گرفتم و با او صحبت کردم. گفتم محمدرضا تو که رفتی، دست مرا هم بگیر و ببر، ظهر آن روز برادرم خبر داد بالاخره پدر رضایت داد که کربلا بروی. او درحالی که به خاطره ای که از محمدرضا دارد اشاره می کند، می گوید: چندباری با ماشین پدرم به محمدرضا رانندگی یاد دادم. یکبار موقع خداحافظی مرا بوسید و تشکر کرد. آن روز به من ...
نباید بخاطر دل بستگی ارزش خود را پایین آورد/ لیگ امسال ادامه پیدا نکند
تیم ملی در نظر گرفته نمی شود. به نظر من حد انتهای فوتبال برای دختران کشورم بازی کردن در لیگ و تیم ملی باشد که من به آن رسیده ام و شاید بتوان گفت تنها چیزی که می تواند من را به وجد بیاورد پیشنهاد از یک تیم خوب اروپایی است، البته اگر قرار به سرمایه گذاری هم باشد افراد جوان تر و بهتری آمده اند که فکر می کنم روی آن ها سرمایه گذاری انجام می شود. به نظرت چه نیازهایی در تیم ملی فوتبال بانوان ...
قناعت تکنیک همیشگی زندگی عاقلانه/ خدمتی که کرونا به بشر کرد
خانواده به ما می گوید که چطور می شود در این وضعیت، زندگی را با آرامش ادامه داد. فعالیت های مستمر وی که مبلغ سابق نهاد رهبری در دانشگاه امیرکبیر، محقق و پژوهشگر و نویسنده کتاب جوشکاری؛ ازدواج عاقلانه، آسان و به موقع است، در زمینه ازدواج جوانان سبب شد که در 24 مرداد ماه سال گذشته به دیدار خصوصی با رهبر انقلاب دعوت شود. ( اینجا بخوانید ) راه حل رئیس فقه جعفری برای مشکلات ...
بائو: خدا به من زندگی دوباره داد
جمعیت و این همه تجربه که داری بهت تعارف نمی کند، چطور ما زنگ بزنیم؟ مثلاً من که نباید منتظر باشم از مشهد به من زنگ بزنند. بالاخره من در شهر خودم فوتبالیست شدم و همه جا هم اسم قائمشهر با من بوده، نه بقیه شهرها. وقتی بازیکنی در اوج است زرنگ تر هم است و به آینده فکر می کند اما من دنبال این داستان ها نبودم و الان 5 سال است که بیکار هستم. یک روز دلال ها آرزو داشتند با ما چای بخورند اما من اصولی زندگی می ...
محمد علی بهمنی؛ از خاک نفرین شده تا خرچنگ های مردابی + عکس و زندگینامه
ویژهای خواهد داشت. غزل هستی ایرانی است و خواهد بود. آنچه که مهم است، این است که این امانت حساس را به نسلهای آینده تحویل دهیم. در دیدگاه محمدعلی بهمنی، غزل یک شکل است که می تواند با روزگار خود و با شرایط جدید تغییر کند. همسر محمد علی بهمنی محمدعلی بهمنی سالها پیش با صدیقه نیر قره گوزلو ازدواج کرده است. او می گوید من همه شعرهایم را برای همسرم می گویم چه آنجایی که ...
ساختمان ایران و اشکودا
و این کار عادی را مدام تکرار کنی بدم می آید. برای همین همیشه اهل ریسک بودم. بعد از 4 سال دادن قسط خسته شدم. قسط دادن خیلی استرس دارد. یک روز به خودم گفتم همه چیز را می دهم اما فقط قسط نداشته باشم. چون می خواهم راحت بخوابم. برای همین یک روز ماشین را برداشتم و بردم دم نمایشگاه ماشین عمویم و پایین تر از قیمت فروختم و قسط را تسویه کردم. بعدهم به پدرم مقداری بدهکار بودم که تسویه کردم. البته پدرم پول ...
سکوت حاج قاسم مقابل جمله یک مادر شهید
است مراسمی در آمل برگزار شود و در پایان حاج قاسم با خانواده های شهدا دیدار خصوصی خواهد داشت. روز دیدار بعد از اقامه نماز جماعت هر کدام از خانواده شهدا دور یک میز نشستند. ما و خانواده شهید رادمهر با هم سر یک میز بودیم. سردار بصورت خصوصی با همه دیدار داشتند و دقایقی سر هر میز می نشستند. ماهم منتظر بودیم تا نوبت مان شود. بالاخره بعد از دقایقی نوبت به ما رسید. اول حاج خانم مادر شهید رادمهر ...
نبرد سخت (9): مطمئن شدم قرنطینه در منزل بهتر از بستری شدن در بیمارستان است
ازش استفاده کردم، هر چند نگران بودم که امشب تمام شود و من اکسیژن کم بیاورم! تقریبا تمام شب با فکر و خیال هایی که داشتم خوابم نبرد و تا صبح هر یک ساعت یک لیوان مایعات گرم خوردم. سعی کردم سر خودم را با مطالعه گرم کنم که دیدم حوصله هیچ کتابی رو ندارم نمی دونم چرا تو ساعت های اولیه اینقدر کلافه و بی حوصله شده بودم. بالاخره نزدیک طلوع آفتاب یک ساعتی خوابیدم و بیدار شدم . حالا دیگه خانواده مطلع ...
دریغا عشق که بر باد شد
با دغدغه ها و نگرانی های گوناگون بستر مجادله و دعوا و درگیری را ایجاد میکند. آن هم با بهانه های خیلی کوچک در حد یک اظهار عقیده یک تفاوت نظر یا ... بهرام و همسرش یکی از خانواده هایی هستند که در ایام قرنطینه با هم دچار اختلاف شده اند. او که در یک آرایشگاه مردانه مشغول به کار بوده در خصوص مشکلات خود می گوید : من و همسرم قبل از قرنطینه مشکل خاصی نداشتیم و گرچه مثل همه زن و شوه ...
بررسی پنج پرونده جنجالی قتل در سال 98/ از محاکمه عامل جنایت سر های بریده خیابان شیخ بهایی تا رسیدگی به ...
نهاد تماس های مرا شنود می کرد و در اختیار همسرم قرار می داده است که در این خصوص شکایت کردم، اما این موضوع انگیزه قتل نبوده است. شهردار پیشین تهران مدعی شد: بعد از این حادثه به سر خاک پدر و پدربزرگم رفتم که خود را بکشم؛ اما زمانی که با خود فکر کردم به این نتیجه رسیدم که قانون راه بهتری است و تصمیم گرفتم که خود را معرفی کنم. متهم گفت: از وقتی که به عقد من درآمد از اردیبهشت ...
بار خدایا، این قطره ناچیز خون مرا در راه اسلام از من حقیر بپذیر
مرا ببخشند. سفارشی که به آنها دارم این است که نسبت به امام و انقلاب بی تفاوت نباشند. دست روی دست نگذارید تا اینکه دشمن به سراغ ما بیاید، باید ما بر دشمن حمله کنیم و او را نابود کنیم و امیدوارم که یارانی صادق و مخلص برای امام باشیم. همسرم امید وارم که مرا ببخشی به خاطر اینکه زندگی کوتاه و پر مشقتی با من داشتی، از تو می خواهم که برای رضای خدا و امام با نبودن من بی تابی نکنی و به یاد داشته باش که دیدار نزدیک است حتی نزدیک تر از مژه های چشم. امیدوارم که خداوند صبری زینب گونه به تو عنایت کند. انتهای پیام/ ...
بسامی: برای پرستاری کرونایی ها جانم را هم بدهم، باز هم خوشحالم/ استقلالی ام و عابدزاده را دوست دارم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس؛ حالا دیگر همه او را می شناسند برای خودش اسم و رسمی پیدا کرده. بعد از اینکه با اداره و تلاش مثال زدنی اش بدل به نخستین بانوی وزنه بردار تاریخ ایران در رقابتهای جهانی لقب گرفت و کاری را 5 سال یا 10 سال پیش شروع کرده بود، به ثمر نشست، نامش جهانی شد اما این افتخار بزرگ و این آوازه جهانی برای او دستاوردی نداشت. پوپک اما همه جا تصمیم گرفته نفر نخست باشد ...
شوهرم همجنسگراست و با عمویم رابطه غیراخلاقی دارد!
رفتار های زشت و نفرت انگیز شاپور در شب عروسی مرا به حیرت واداشت، زیرا هیچ گاه فکر نمی کردم همسرم دچار انحرافات اخلاقی است در حالی که رفت و آمد های شاپور و عمویم بسیار نزدیک و صمیمانه بود.
ماجرای عاشقانه نصرت خانم و آقا غلام + عکس
...، قصه ای شنیدنی است. نصرت خانم می گوید: کم کم و در طول زندگی، غلامعلی را شناختم. هر دو اصالتا اهل نیشابور بودیم. آن زمان دختران و پسران، قالی بافی را بلد بودند. من و غلامعلی هم برای گذران امور زندگی باهم قالی می بافتیم. اهل خانواده و زن دوست بود. بیشتر اوقات برایم کادو می خرید. فهم و ایمان قوی ای داشت. این ها را نصرت خانم می گوید که هنوز پس از 32 سال، داغِ شهادت همسرش که ...
نامه ای که شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرد در کفنش بگذارند
پدرم مقابلشان بود. از من پرسید: چند سالت بود که پدرت به شهادت رسید؟ کجا شهید شده و چطوری؟ چند سوال دیگر هم در همین رابطه پرسید. گفتم: یک و نیم ساله بودم که پدرم سال 63 در جبهه غرب توسط کومله و دمکرات، منطقه بوکان به شهادت رسید. نیم ساعتی که حاج قاسم در منزل ما بود فقط مرا دخترم خطاب می کرد. بعد از 32 سال اولین بار بود که حس کردم دارم با پدرم صحبت می کنم. بچه هایم را مثل یک پدر بزرگ ...
گفت وگو با پرستاری که عروسی اش را عقب انداخت
...> و همسرتان مخالفتی نداشت؟ نه اصلا؛ اتفاقا پیشنهاد از سمت خودش بود. همسرم درک کرده بود که این روزها در بیمارستان به من نیاز دارند، دلم آرام و قرار ندارد و حتی ممکن است خدای نکرده در چنین مراسمی حتی یک نفر آلوده شود و شرمندگی اش برای ما بماند. آن روزهای اول، هنوز تعطیلی تالارها پیش نیامده بود و این تصمیمی بود که باید قبل از رخ دادن اتفاق بدی، جلویش را می گرفتیم. خانواده ...
کمک فامیلی به بیماران سخت درمان همدان/ حساب و کتاب مهربانی
استان همدان منتقل کردند و ما هم به همراش به این شهرستان آمدیم. در شهر صالح آباد بزرگ شدم و وقتی دوران ابتدایی ام تمام شد به خاطر خوب بودن خط و ربطم کاسبان شهر صالح آباد مرا به عنوان ملا به سنندج بردند، آنها اقلامی مثل شیره، قند، برنج ، پارچه و... را به آن منطقه می بردند و می فروختند که من هم کار حساب و کتاب را برایشان انجام می دادم.گذشت و سال 43 در 19 سالگی ازدواج کردم؛ همسرم هم اهل صالح ...
زنان ؛شاکی از قرنطینه
بلند کردن صدای تلویزیون خواب و استراحت ما را هم مختل کرده است. وقتی هم به او اعتراض می کنیم فایده ای ندارد. پریسا 29 ساله که تنها یک سال از ازدواجشان می گذرد می گوید: پیش از این همسرم 12 ساعت از روز را در محل کارش می گذراند و شب ها وقتی هر دو خسته از کار به خانه برمی گشتیم آنقدر خسته بودیم که جز چند جمله حرف های کلیشه ای چیزی برای گفتن نداشتیم و بعد از آن باید زود استراحت میکردیم که روز بعد ...
یادداشت| اسد الله علم؛ بانفوذترین چهره دربار پهلوی و "دوست واقعی انگلیس"!
حوادث روز به عهده داشت شبکه امیر اسدالله علم بود که ساختار اساسی آن در دو بعد تبلیغاتی و سیاسی (بویژه نفوذ در حزب توده) بود. شبکه علم کار آیی بالایی را در سالهای 1320 تا 1327 از خود به جای گذارد، شبکه او عناصر روشنفکر آن زمان و نهاد مطبوعاتی کشور را حول خود جمع کرد در گفته های فردوست آمده است: “شاپور جی که با همه رسمی بود، خانه علم را مانند خانه خود می دانست و با خانم و دخترهای علم ...
شمع هایی که دل ها را نورانی می کنند
.... ماهی یک بار برای بچه های کار جاده بهشت زهرا غذا می پزم و می برم. گاهی برایشان پیتزا می برم و گاهی لباس و هر چیزی که دوست داشته باشند، تهیه می کنم. برای این کار همسرم مرا همراهی می کند. خوشبختانه هردو با هم ماهی یک بار این کار را انجام می دهیم . رحیم زاده در میان اعضای خانواده اش نیز رسم نذر کردن برای کودکان کار را باب کرده است. در این باره توضیح می دهد: همه اعضای خانواده ام اگر نذر یا خیراتی ...
ساختمان های یک شهر کویری را شیشه ای می سازند!/ نامه های هوایی روس ها برای مردم سمنان!/ مردم از ترس روس ...
شما هستند. همانطور که شما پدر و مادرتان را دوست دارید، همسرتان هم پدر و مادرش را دوست دارد. امروز بعضی از زن و شوهرها حتی به پدر و مادر یکدیگر بی حرمتی می کنند. اگر اخلاق باشد، بچه ها هم درست تربیت می شوند. اخلاق ما هم در رانندگی هم همین گونه است! من راننده ای ندیدم که برای عبور ماشین دیگری صبر کند تا ترافیک نشود! وقتی همسرم فوت کرد، به احترام او و این که فرزندانمان را به خوبی تربیت ...
سعید حدادیان: با پول نویسندگی ازدواج کردم!
می شناسند، باید بعضی حرف ها را زد که بشناسند. چرا همه شکل دیگری از آدم را فکر می کنند؟ این جو را چه کسی ساخت؟ رسانه! رسانه ها هیولایی از آدم ها می سازند که آدم تعجب می کند. به هر حال بعد از سال 88 فضای رسانه غرب تغییر کرد. مثلا یک آقای مداحی ترانه یک خانم خارج از ایران را خوانده بود، ترانه را در جایی خوانده بود که روی آن هم نشسته بود، این مداح از من 20 سال کوچک تر است و این روزهای کرونایی ...
وقتی که مُثله شدم!
(مُثله سازی اندام تناسلی زنان)، خشونت محض علیه زنان است. (همان، ص 24) دیری با اینکه قربانی این فاجعه است اما از پا نمی نشیند و گذشته را راهی می بیند برای مبارزه علیه جهل و خرافه. برای همین هم بعد از 20 سال دوباره به زادگاهش برمی گردد و کتاب طلوع صحرا را می نویسد؛ شرحی از دیدار دوباره اش با خانواده. او زمانی از زادگاهش گریخته اما حالا دوباره می خواهد برگردد به آغوش مادرش؛ چون می داند اگر مادر ...
آزاده نامداری چادر را کنار گذاشت؟ + عکس پوشش جدید
1394 گفت برخاسته از یک خانواده سنتی است و تا هفت نسل قبل از او همه در خانواده شان چادر بر سر می کرده اند. نامداری در سال 95 پس از سه سال دوری از عرصه اجرا با برنامه گفتگو محور آبان بر روی شبکه آپارات مجدداً به صحنه بازگشت. او در در این برنامه به گفتگوهای چالشی با فعالان مختلف زن در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی پرداخت. او همچنین در همین سال، کتابی در قالب مجموعه داستانی کوتاه با همین نام توسط ...
چرا گل فروش های شهر آقا جمال را می شناختند؟!
را می کنید. وقتی من هستم شما هیچ کاری نمی خواهد بکنید. گاهی نصف شب ها بدون آنکه من بیدار شوم خودش بیدار می شد و کار های بچه ها را می کرد. آیا سفر زیارتی با هم رفتید؟ سال هشتاد و چهار که عقد کردیم، اولین مسافرتمان سفر به مشهد بود. همان جا به هم قول و قرار گذاشتیم که اگر آقا دعوتمان کند، هر سال به زیارت برویم. یک هفته بعد از اینکه برگشتیم آقا جمال مجدد به مشهد رفت. بعد از آن سال ...
جنجال رونمایی از همسر علی صادقی + عکس همسرش
و فقط بعضی هایش گل کرده است. اتفاقا بازی طنز بسیار دشوار است. نمی خواهم مقایسه کنم اما به بزرگان این سبک هم نگاه کنید، می بینید کارهای چاپلین بعد از این همه سال شما را از خنده روده بر می کند اما کار کمدین های جدید مانند بن استیلر بعد از یکی، دو بار دیدن، آن تازه بودنش را از دست می دهد. خب چه چیزی هست که چاپلین دیگر تکرار نشد؟ به نظرم دست کم گرفتن طنز یک جور توهین و ساده انگاری است. ...