34| مربع های قرمز/ پرده دیگری از عشق و حماسه
سایر منابع:
سایر خبرها
پس از جنگ با سفرهایم سفیر صلح شدم
توانستم 25 سال به جامعه خدمت کنم. متاسفانه گاهی شدت عوارض ناشی از جنگ موجب می شد که برای بهبودی وضعیتم در بیمارستان بستری شوم. پس از بازنشستگی سایکل توریست شدم پیش از اینکه یک سایکل توریست حرفه ای بشوم دوچرخه سواری کرده بودم. اما از آنجایی که همدان به دلیل تاریخچه ای که دارد یک استان تاریخی است؛ شاهد بودم که توریست هایی با دوچرخه در این استان حضور می یابند. من از ذهن ...
پروین اجازه نداد قلعه نویی پرسپولیسی شود
به گزارش خبرورزشی ، مرتضی فنونی زاده با اینکه در دوران نوجوانی استقلالی بود، اما به پرسپولیس پیوست و سال ها برای این تیم در خط دفاعی نمایش های خوبی را به اجرا گذاشت. بازیکن سال های دور پرسپولیس حرف های جالب را بر زبان آورد. مرتضی فنونی زاده چه طور باز یکن پرسپولیس شد؟ من بازیکن نیروی زمینی بودم. یک روز در امجدیه بازی داشتیم و تازه مسابقه مان به پایان رسیده بود که محمود ...
وقتی همه چیز عادی تر از قبل جلوه می کند/ خطر موج دوم کرونا در اوج بی خیالی
بوده و هستند؛ اما هنوز برای برخی افراد به باور تبدیل نشده که یک بیماری فراگیر در جامعه روی خود را نشان داده و تا گرفتن جان شیرین افراد دست بردار نیست. از روی کنجکاوی گشت و گذاری در سطح شهر می زنم تا روال زندگی مردم را با حدود یک ماه پیش که تاکید بر ماندن در خانه بیشتر بود، مقایسه کنم؛ در نگاه اول، شهر را کمی به نسبت قبل شلوغ تر می بینیم؛ البته آنچنان شلوغ هم نیست گویا برای مردم وضعیت قرمز ...
تاریخ غیرت؛ فوران عشق و حماسه در سرچشمه رُمان ایران
تاده روز دیگر تمام جاده های باصفای این شهر را گردش کرده و دیده اید و علاوه بر اینها من یقین دارم که بعد از چند روز آن مقصودی که مادرتان از فرستادن شما به همدان داشت به عمل خواهد آمد. آقاعلی با آهنگی که مخصوص اشخاص خجالت زده است جواب داد: راستی شما می توانید اسم و نسب کسی را که مادرم می خواهد برای من تزویج کند به من بگوید. محمود گفت: مادر شما به من تاکید کرده است که ...
قرآن؛ همراه همیشگی من
و سپس خمیر درست کرده و در تنور های زمینی خراسانی نان می پخت. سفر پدر حاج غلامحسین در نجاری هم سخت کار می کرد. بسیار به رضایت مشتری اهمیت می داد. سر انجام هم همان کار سنگین و بلندکردن یک تنه درخت سنگین که آن زمان به آن غوله می گفتند سبب شد در سال 70 رگی از رگ های سرش دچار پارگی شود. هاشم روغنی خاطرات تلخ آن سه هفته را که پدر در بیمارستان بستری بود این گونه تعریف می کند: پزشکان اول ...
سرانجام اسیری که صدام هم نتوانست تغییرش دهد/ سیره شهید محمدرضا شفیعی چگونه بود؟
: شما با خانمان خود بمانید، که ما بی خانمان بودیم و رفتیم بعد گفته بود : در منطقه قرار است جشن میلاد پیغمبر اکرم(ص) را داشته باشیم و به خاطر مراسم جشن این وسایل را خریده ام. دیگر چشم به راه من نباشید چند روزی طول نکشید که شب در عالم خواب دیدم محمدرضا آمد داخل خانه. یک لباس سبز پر از نوشته بر تنش بود. از در که آمد یک شاخه گل سبز در دستش بود ولی جلوی من که آمد، یک بقچه سبز کوچک ...
خلاقیت یک خلبان در اسارت
یک لگد به دیوار زد یعنی که منظورش این نیست. صبح روز بعد دوباره 32 ضربه زد. گفتم: خدایا اگر زبان مورس می دانستم و می توانستم با او صحبت کنم، چقدر خوب بود. ناگهان به فکرم رسید نکند منظورش 32 حرف الفبای فارسی است. ... الفبا را به ترتیب نوشتم. بعد حرف سین را با پانزده ضربه زدم. مکث کردم. بعد 28 ضربه زدم. منتظر شدم. از آن طرف شروع کرد به ضرب گرفتن. ضرب آهنگی زد یعنی دمت گرم، خوب ...
داور بسکتبال در خط مقدم مبارزه با کرونا/ طاهری: سوگند پزشکی خورده ام تا ایستادگی کنم
: بسکتبال را حرفه ای بازی می کردی؟ خیر نیمه حرفه ای. من در تیم های دانشگاه اراک و علوم پزشکی بودم. از سال 95 هم کار قضاوت را انجام دادم. مدرک درجه 2 داوری را دارم می خواستم برای درجه یک آماده شوم که این اتفاق افتاد. فارس: داوری چطور؟ چرا برای ادامه بسکتبال داوری را انتخاب کردی؟ به خاطر درس و دانشگاه نمی توانستم به صورت حرفه ای در دوران بازیگری بسکتبال را ادامه دهم و از ...
نظر مه لقا خانم درباره نون.خ2 /ختمم جالب تر از باباپنجعلی بود!
...> خاطره ای از مهمان مامان سپاه منصور درباره تلاش هایش برای فیلم مهمان مامان نیز گفت: درست خاطرم هست که حدود یک ماه و 10 روز روی دیالوگ هایم برای فیلم مهمان مامان کار کردیم. یک نفر جمله های مرا به کردی کرمانشاهی می خواند و من هم تکرار می کردم. بعضی روزها صبح ساعت 5 یا 6 بیدار می شدم نوارهای کردی را گوش می دادم و تا عصر تمرین می کردم. آنقدر این جملات را تکرار می کردم که یک روز وقتی به دخترم ...
شیلا خداداد| عکس جنجالی از شیلا خداداد در آمریکا + بیوگرافی و تصاویر جدید
...، تا این که حس کردم حالا که او بزرگ تر شده، می توانم به عرصه بازیگری دوباره بازگردم. نقش ها من را وسوسه نکرد شیلا خداداد: در طول دورانی که از بازیگری فاصله گرفته بودم، ارتباطم را با این حرفه به طور کامل قطع نکردم و این طور نبود که آثار مختلف سینمایی و حتی تلویزیونی را دنبال نکنم. سعی می کردم از فرصتی که ایجاد شده بهره بگیرم و با مطالعه و تماشای فیلم، اطلاعات و دانش خودم را ...
از پشت بام این خانه ها پول سبز می شود
روز در کارم موفق تر شدم. راه اندازی گلخانه در پشت بام، رسیدن به موفقیت و کسب ثروت حقانی یک گلخانه دار دیگر در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان در شهرکرد ، افزود: در کنار شغل اصلی ام گل و گیاه پرورش می دهم و حدود سه سال پیش دنبال مجوز احداث گلخانه در منطقه کاکلک بودم که اسفندماه پارسال مجوز صادر شد. کم کم با توسعه کار و تولید بیشتر ...
ستاره پرسپولیس: مردم نمی دانند لنگ خرج عروسی و اجاره آپارتمانم بودم
در شهرآورد ها و آقای گلی علیپور را فراموش نمی کنند. او این روز ها در زادگاه خودش روستای قراخیل قائمشهر به سر می برد و تمرینات اختصاصی اش را همان جا دنبال می کند. علی علیپور این روز ها با کرونا چه کار می کند؟ مثل خیلی ها خانه نشین شدیم. واقعاً یک تجربه جدید است و هرگز فکرش را نمی کردم این همه مدت بتوانم در خانه بمانم و جایی نروم. البته شنیدیم گهگداری برای تمرین به ...
خاطرات روزهای کرونایی؛ چرا قسط عقب مانده ات را نمی پردازی؟
پنجشنبه 4 اردیبهشت 99: امروز تولد امیر علی صالحی بود. نوه ارشدم. تو فضای باز با کیک مامان پز و رعایت فاصله اجتماعی. فقط دوستانش برایش پیام تبریک با مزه تصویری فرستاده بودند که با دیدن آنها سورپرایز شد. در هشتادمین سالگرد تاسیس رادیو یک مصاحبه زنده و طولانی با رادیو تهران کردم. من از 15 مرداد 62 تا 12 شهریور 1367 در ایام جنگ مدیر رادیو ایران بودم. کلی خاطره تعریف کردیم. از ...
عکس العمل حاج قاسم از ازدواج مجدد همسر شهید / مهمانی که حضورش را باور نمی کردم
اصلا نتوانم حرفی بزنم. در مراسم ما سردار قاآنی لطف کرد و از طرف حاج قاسم آمد. مهمانی که حضورش را باور نمی کردم روز 7 فروردین سال 98 آقایی با تلفن خانه ما تماس گرفت و گفت: اگر آمادگی دارید قرار است سردار فردا به منزل شما بیاید. تلفن را قطع کردم و فکر کردم منظورشان از سردار همان برادر پاسداری است که از محل خدمت همسرم گاهی به خانه ما و بقیه شهدا سر می زد. دوباره صبح ...
ناگفته های سالار عقیلی از یک اقدام خاص در قرنطینه خانگی
نرم می کنند، تا حدودی روحیه آنها را عوض کنیم. کمک و ترغیب مردم به ماندن در خانه ها نکته دیگری است که در صحبت های سالار عقیلی برای پذیرش همکاری با قطعه همدم تاکید شده است. او گفته است: کرونا بیماری سختی است و فعلا با آن درگیر خواهیم بود. البته می دانم که خیلی ها از لحاظ مالی در مضیقه هستند و کارشان به گونه ای است که نمی توانند سر کار نروند و از لحاظ درآمد دچار مشکل هستند، ولی ...
راز عجیب شاخه گمشده کودتای نوژه / حامیان شبکه نفوذ کجا پنهان شدند؟
رابط او نیستید؟ مگر شما این نامه ها و لیست ها را برای دکتر نیاوردید؟ گفتم: خیر دکتر دروغ می گوید، من عثمان را نمی شناسم. پایه بندی سپس بنقل از امین رنجبر مطالبی درباره ادامه فشار های زیر بازجویی بر او نقل می کند و می افزاید: پس از کتک کاری زیاد من [امین رنجبر]بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم تنها بودم. روی زمین افتاده بودم. پاهایم خونریزی می کرد. تمام بدنم خونی و باد کرده بود. بازجو که خودش را ...
دو روایت از یک بیماری
خواند حواس شما رو از مرحله بعد یعنی هجده اسفند 98 پرت کنند، نگید نگفتی . بلافاصله یکی از اقوام که اتفاقا او هم استوری مذکور را نشر داده بود پیام داد: آخه نمیدونی تو خانواده ما چه بساطی راه افتاده ، پرسیدم چی؟ و گفت: سه نفر از اقوام مبتلا شدند و بقیه جلوی در بیمارستان تحصن کرده اند که بگذارید ملاقاتشان کنیم و... یادم نیست بقیه حرف هایمان به کجا رسید، تلفن دست گرفتم و از مامان احوالپرسشان شدم، چیزی ...
نوری: بعد از آبروریزی جلوی العین بازیکن استقلال در مهمانی قر می داد و قلیون می کشید!
صداو سیما تمام شده است و فوتبالی ها باید حق شان را بگیرند و در این راه همه باید کمک کنند. اگر این روز های کرونایی و تعطیلی بازی ها را کنار بگذاریم، به طور کلی اوضاع استقلال را چطور می بینی؟ شاید باورتان نشود ولی واقعاً فوتبال دیگر برایم جذابیت قبل را ندارد و خیلی کم بازی ها را دنبال می کنم. من از قدیم استقلالی بودم و الان هم برای این تیم آرزوی موفقیت می کنم ولی واقعاً سال هاست فوتبال را جدی ...
روایت رونی کلمن دایی و شیرین بابا از حضور در سریال نون خ. 2 / بازیگران جوان و کم تجربه ای که خوش درخشیدند
نورالدین بود ندا قاسمی بازیگر نقش شیرین در سریال نون خ هم درباره شروع فعالیت هنری خود گفت: من از سال 87 کار تئاتر را در کرمانشاه شروع کردم. در کنار آن وارد صدا و سیمای کرمانشاه شدم و کار اجرا و بازیگری داشتم. سال 94 وارد رادیو شدم و گویندگی و دوبله را تجربه کردم. وی ادامه داد: برای سریال نون خ به دنبال دختر کرد بودند. به دفترشان رفتم و تست دادم و آقای سعید آقاخانی کارم را دوست ...
مربی فوتبالی که جوانمردی را در محله های حاشیه شهر معنا می کند/ جمع آوری کمک های معیشتی برای نیازمندان
که می بینم شاگردانم پیشرفت می کنند . از اتفاقات ناگوار سال گذشته برایمان بگویید؟ خبر شهادت حاج قاسم عزیز خیلی سخت و ناگوار بود و بدترین اتفاق غیرورزشی بود که در سال 98 برای من افتاد و واقعاً این خبر برای من خیلی تلخ بود و بعد از شهادت حاج علی شمسی پور مربی خوبم در فجر همدان دوباره اشکم برای حاج قاسم سرازیر شد . چه آموزش هایی به شاگردان ارائه می کنید و چه هدفی ...
کاش بتوانم ذره ای از خدمات شهدا را جبران کنم
نظری برای کار تغسیل اموات چند دقیقه بعد از تحویل سال 1399 به صورت عملی وارد میدان شدم. وقتی از وی جویای نگرانی اش از واگیری این ویروس می شویم، لبخندی می زند و تاکید می کند: اول توکلم به خداست اما تمام نکات بهداشتی و فردی را رعایت می کنم ضمن اینکه جز همسرم کسی از کارم من اطلاعی ندارد و با هیچ یک از اعضای خانواده رفت و آمد نمی کنم که مبادا سلامتی آنان هم به خطر بیفتد. این ...
ماجرای مصاحبه خبرنگار العالم با شهید قاسم سلیمانی
... نا امید با گروه آمدیم سمت شادگان، مهمان خانه حاج عوفی شدیم. موکب زده بود و به سیلزده ها خدمت رسانی می کرد. خادمان موکب گفتند: سردار را دعوت کردیم بیاید اینجا، حتماً می آید. هیچ وقت به نوکرهای امام حسین (ع) نه نمی گوید. سردار سلیمانی آمد، وقتی درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و گفت: دلخور نشو دخترم و رفت. با ابومهدی المهندس گفت وگو کردم، اما باز هم دست خالی بودم. زدم ...
اولین فرمانده زن در سپاه پاسداران / امام گفت چرا چادر نداری، به احمد بگویم بخرد؟ / تصاویر
همدان بودند که هر آنچه داشتند در طبق اخلاص نهاده و به کمک انقلاب آمدند. یکی از کسانی که در همان نخستین روزها وارد سپاه شد شهید سماوات بود که در بازار مغازه کمدسازی داشت که مغازه را به شاگردانش سپرده بود و در خدمت سپاه بود و تا روز آخر یک ریال از سپاه حقوق نگرفت. غرب کشور یکی از محل های مناسب برای فعالیت ضدانقلاب ها بود و خانم دباغ در شرایطی فرمانده سپاه همدان شد که ضد انقلاب و گروهک های ...
کاظمیان: نیمکت نشینی مهدوی کیا افتخارم بود
...، اما روز بازی فرستاد روی سکو! من هم عصبانی شدم و بعد از بازی گفتم می روم خانه، اما شما آمدی جلوی در و گفتی کجا می روی؟ اما مبعلی و معدنچی و کریمی دست می زدند که بروم (باخنده). وسطش پشیمان شدم، اما کسی نگفت نرو و آمدم خانه. مهدوی کیا: این تصمیم های احساسی ضربه می زنند. کاظمیان: تیم خودتان اف سی کیا می تواند تیم ملی باشد؟ مهدوی کیا: بازیکنان ما یازده بازیکن تیم نوجوانان را تشکیل ...
هر بحرانی از سیل تا گرانی دامن کارگران را می گیرد
مکان هایشان مشخص است جز یکی دو نقطه از شهر جایی ندارند، همان هایی که آفتاب نزده باید لقمه ای نان در ساک های دستی خود که اغلب از جنس گونی های 10 کیلویی برنج است بگذارند و راهی جنگ شوند، جنگ برای زنده ماندن! در همدان گروهی از آن ها در میدان شریعتی، درست موازی بانک کوثر تا ورودی خیابان کرمانشاه صف می کشند و برخی در کنار مسجد نظر بیگ، دیگری در چراغ قرمز و تعدادی هم در میدان هگمتانه به سمت ...
می خواستم فوتبال را کنار بگذارم
افتاد که مجبور به ترک شدم. در آن زمان به فوتبالیست های کم سن و سال زیاد بها داده نمی شد. کمی دلسرد شده بودم. سپس در دسته یک به نیروی زمینی رفتم و بعد از آن برای استقلال ساری در لیگ 2 بازی کردم. در همین بین کارشناسی مدیریت بازرگانی هم گرفتم. به جز نفراتی که گفتی با کدام بازیکنان سرشناس همبازی بودی؟ در سن نوجوانی با بازیکنانی چون یعقوب کریمی، مهدی شیری، امین حاج محمدی، صادق ...
825/ شهید علیرضا موانیه ای: جدایی ملت از روحانیت یعنی پیروزی ابرقدرت ها
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، شهید ؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. می خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای ...