دختری که روی ویلچر ایستاد
سایر منابع:
سایر خبرها
بیرانوند: استقلالی ها ندانسته به من حمله کردند
بعد از دو روز انجام نداده بود. وی ادامه داد: پیش خودم فکر کردم که شاید دوست نداشته باشد و برای همین تصویر او را در عکس بریدم تا مبادا هوادارانش ناراحت شوند که در این اوضاع ما باهم بیرون هستیم. وریا فکر می کنم عکس من را ندیده بود و همان عکسی که من کات کرده بودم را پست کرد که باعث شد تا هواداران استقلال بگویند وریا عکس تو را گذاشته و تو چرا این کار را نکرده ای، اما این درحالی بود که دو روز ...
روبرتو کارلوس: خیلی نزدیک بود به چلسی بروم
به گزارش "ورزش سه"، کارلوس که در سال 1997 از اینتر به رئال پیوست، بعد از 10 سال حضور در این باشگاه و کسب جام های مختلف، در سال 2007 بازیکن آزاد بود. در آن زمان باشگاه چلسی قصد داشت او را به خدمت بگیرد اما در نهایت این اتفاق رخ نداد. او به سایت گل گفت:" من دو پیشنهاد داشتم؛ از چلسی و فنرباغچه. انتقال به چلسی انجام نشد؛ برای همین به فنرباغچه رفتم. اما خیلی نزدیک بود به چلسی بروم. تقریبا ...
بیرانوند: می خواهم بعد از 6 ماه از آنتورپ بروم
. وی با اشاره به تمرینات انفرادی خود افزود: نزدیک 3 ماه بود که لیگ تعطیل بود. از زمانی که کرونا آمده من 3 روز استراحت داشتم. تمرینات انفرادی خودم را انجام دادم. انفرادی تمرین کردن البته شاید زیاد کمک نکند و بهتر است کادر فنی نکات مخصوص را به ما گوشزد کند. من با مربی اختصاصی تمرین کردم و شرایط خوبی دارم و برای دیدن بازیکنان و مربیان لحظه شماری می کنم. امیدوارم تمرینات خوبی را انجام دهیم تا ...
اولین خبر دانش آموز دلارام رضوی در ابتدای راه خبرنگاری
...> با خودم فکر کردم که خدا چه کار های می توانه انجام بده و بعد به پدرم که شغلش خبرنگاریه گفتم: من میخواهم یک خبر در باره ی این موضوع تهیه کنم. همراه پدرم و دوست خبرنگارش به بیمارستان شهید مدنی رفتیم. ما در راه هستیم و همچنان با خودم فکر می کنم که خدایا مگر می شود یک مرده زنده شود؟ به بیمارستان رسیدیم و به بخش اورژانس رفتیم، روی یک تخت بیماری بود که چند نفر دورش جمع شده بودند. جلو ...
از خدا می خواستیم 6 گل به پرسپولیس بزنیم / به خاطر استقلال قید 35 هزار دلار سال 66 را زدم / معرفت و مرام ...
پایان فصل می خواست. به من گفت باشگاهشان 35 هزار دلار بابت همان 7 بازی می دهد در صورتی که ما آن زمان برای استقلال تقریبا مجانی بازی می کردیم و این پول در سال 1366 رقم خیلی زیادی بود. آقای اولیایی شاهد است. مرحوم پورحیدری هم بود. می توانید از همسر ناصر حجازی بپرسید که همه کارهای ویزای من را از طریق خانم شان انجام می دادند. *بعد چه شد؟ وقتی با آقای اولیایی (مدیر وقت استقلال) گفتم، به ...
ترسیم ارادت بانوی ارمنی بر بوم نقاشی/ تمثال 50 شهید نقاشی شد
عکس کشیده بودم و تصمیم گرفتم که عکس رهبر چهلمین عکس باشد و آن را به رهبر هدیه بدهم ولی تاکنون این توفیق حاصل نشده است. چند روز پیش از دفتر رهبری تماسی با من گرفته شد که این عکس را با ذکر نام بفرستید تا در موزه امام خمینی (ره) نگهداری شود. * دیدار با رهبری آرزوی شماست. من بارها در مصاحبه ها اعلام کرده بودم که دوست داریم عکس رهبر را خودم به ایشان تقدیم کنم و چون کسی ...
بیرانوند:غفوری به خاطر آرم پرسپولیس عکسم را منتشر نکرد، من هم عکسش را بریدم/6 ماهه از بلژیک می روم
سرخپوشان در واکنش به سوالی که پیرامون حذف عکس ووریا غفوری از صفحه اینستاگرامش از وی پرسیده شد گفت: اتفاقا می خواستم این موضوع را برای هواداران عزیز روشن کنم. شب گذشته با ووریا غفوری هم صحبت کردم. زمانی که از کوهنوردی با غفوری برگشتیم یک استوری منتشر کردم که بعد از دو روز او جواب استوری ام را نداد. با خودم تصور کردم غفوری دوست ندارد به هواداران بگوید با علیرضا بیرانوند به کوهنوردی رفته است. از غفوری ...
دراگان اسکوچیچ:می توانیم به جام جهانی برویم/ با لژیونرها در ارتباط بودم
سختی نیست اما باید شرایط و امکانات مهیا باشد. سرمربی تیم ملی درباره ارتباط خود با لژیونرها در طول دوران قرنطینه تاکید کرد: با آنها در تلفنی ارتباط بودم و در جریان وضعیت خود و باشگاه هایشان قرار گرفتم. اسکوچیچ درباره شناخت خود از حریفان تیم ملی گفت: اطلاعاتی از رقبای ایران و مخصوصاً عراق ندارم اما مربی آنها دوست صمیمی من است. فکر می کنم الان همه تیم ها شرایط یکسانی دارند و ترجیح ...
ابراز پشیمانی مرد قهوه چی از قتل شریک
کردند و فرزند مقتول درخواست قصاص قاتل پدرش را کرد. سپس مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و او نیز درخواست قصاص کرد. وقتی دادگاه آنها را به بخشش دعوت کرد، پسر جوان گفت حاضر به گذشت نیست. در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: روز حادثه من فشار خونم بالا بود و خیلی عصبی بودم. رفتارهایم دست خودم نبود. من و مقتول سال های زیادی بود که با هم دوست بودیم. خانواده اش به ...
برانکو: پیشنهاد استقلال؟ نه! به دو دلیل قبول نمی کنم
؟ شاید باور نکنید، اما از رضا چلنگر بپرسید که همیشه معتقد بودم یحیی گل محمدی مربی خوبی می شود. من در زمین مسابقه می دیدم هوش سرشاری دارد و بیشتر از بدن با مغزش بازی می کند. همیشه می گفتم یحیی، علی دایی و مهدی مهدوی کیا می توانند مربیان خوب و بزرگی شوند. قرار بود مهدی مهدوی کیا در تیم ملی دستیار شما شود، اما نشد. درست است؟ من همه آن نسل 2004 و 2006 را دوست دارم. آن بازیکنان ...
همه می دانند که پرسپولیسی هستم/ کار کردن با برانکو افتخار بود/ برای دریافت طلبم به باشگاه رفتم/ افاضلی ...
ی امیدوارم که خوب این مسأله را مدیریت کنند. نظر همه فرق می کند ولی نظر خودم این است که بازیکن حرفه ای هستم و در اختیار باشگاه هستم و هرچه بگویند باید اجرا کنیم فقط باید مواظب باشیم و لیگ هم یکسری وظایف دارد که باید انجام بدهیم. مانند آلمان و انگلیس تست بدهیم و فکر نمی کنم که مشکل خاصی باشد و بازیکن هستم دوست دارم بازی کنم و فوتبالی که عاشق آن هستم برای مردم بازی کنم و امیدوارم این اتفاق بیفتد. ...
ریچارد فورد: آنقدر باهوش نیستم که نویسنده ای بزرگ باشم
نظرم خیلی کمتر از آن چیزی است که دوست دارم. چرا در کتاب تان به ایرلندی بودن علاقه فراوانی دارید؟ خانواده پدرم ایرلندی بود. من آمریکایی هستم. وانمود نمی کنم ایرلندی هستم. اما در کالج ترینیتی دوبلین هم درس دادم و فوق العاده بود. زیاد سفر کردم و چیزهایی برای استفاده در کتاب هایم یاد گرفتم. زمانی فکر کردم می توانم از این ها استفاده کنم تا مجموعه ای از داستان ها را خلق کنم. اما ...
حسین بخشنده بود، من هم بخشیدم
فهمیدیم حسین می خواسته از طبقه دوم پایین برود که پرت شده بود پایین. دقیقا نمی دانستم چه اتفاقی برایش افتاده، فقط می گفتند عمل جراحی دارد و من هم فکر می کردم دست، پا و یا سرش شکسته! چون وقتی بچه بود یک بار پایش را شیشه بریده بود و عصبش قطع شده بود، خودم بالای سرش بودم و از پسرم مراقبت کردم، گفتم من قبلا هم از این صحنه ها دیده ام و تحملش را دارم اجازه بدهید ببینمش، ولی گفتند نه دکتر اجازه نداده! حتی ...
از تنهایی تا خانواده 35 نفری آقای خاص
بتوانم ایده ام را اجرا کنم. 22 روز کار مداوم انجام دادم تا آدمکی به عنوان نمادی از آمریکا را ساختم که اسرائیل بر پشت او سوار شده و کشور ایران در دستان او قرار داشت. می خواستم بالای آن بنویسم مذاکره با آمریکا هرگز ، اما به خودم گفتم اول ببین نظر رهبر برای مذاکره چیست، بعد شعار خودت را بنویس. خستگی 22 روز کار از تنم بیرون شد پس از 22 روز کار بالأخره ساخت این نماد تمام شد، اما برای نوشتن ...
همایون شجریان | داستان جالب خواننده شدن وی + بیوگرافی
ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در خارج از هنرستان به ادامهٔ فراگیری آن نزد اردشیر کامکار و آشنایی با تار و سنتور بصورت گوشی پرداخت. تفریحات و علاقه مندی های همایون شجریان من بعد از سینما، تئاتر را هم خیلی دوست دارم و هربار که فرصتی پیش بیاید، حتما به دیدن نمایش ها می روم. خودم به بازیگری علاقه دارم، اما هیچ وقت جراتش را پیدا نکرده ام. به نظرم آدم باید یا واقعا دست پر ...
محاکمه مردی که همسر و دخترش را کشت
ترکیه برویم. روز سفر یک جلسه فوری در شرکت خودروسازی ای که در آن کار می کردم پیش آمد و من به شرکت رفتم، بعد تماس گرفتم تا به همسرم بگویم برای حرکت آماده باشد، اما تلفن را جواب نداد. چندبار زنگ زدم، ولی بی فایده بود، بعد که با برادرم صحبت کردم، از او خواستم به خانه ما برود. چنددقیقه بعد برادرم خبر داد همسر و فرزندم کشته شده اند. من هم بلافاصله خودم را به خانه رساندم. وقتی خانواده زن جوان ...
آقای نیم قرن ترجمه / احمد راسخی لنگرودی
انتشارات شرکت نفت جای خیلی جالبی بود. آدمهای خاص و صاحب نامی در آنجا مشغول کار بودند. مثل محمدعلی موحد، حمید نطقی، ابوالقاسم حالت، ابراهیم گلستان، محمود فخر داعی... من از همه آنها جوان تر بودم. یک روز آقای نطقی مرا صدا کرد و گفت گزارش خیلی خوبی برای تو به کارگزینی فرستاده ام و آن را به من نشان داد. بعد گفت دلم می خواهد تو اینجا کار کنی. این بود که من یک مقدار به اصطلاح خجالت زده شدم و خودم را جمع ...
تغییر ناگهانی در وزنه برداری/سرپرست تیم ملی: رییس فدراسیون تصمیم گرفت به کبکانیان بروم
...: از سمت جدید بسیار خوشحالم چون از سال 81 تا 83 مربی سالن کبکانیان و مربی استان تهران بودم. دوست دارم محکم فعالیت خود را انجام دارم تا اعتماد آقای مرادی را به دست بیاورم و جزو مربیان پایه تیم ملی قرار بگیرم. سرپرست پیشین تیم ملی بزرگسالان در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براین که فکر می کند طرح تشکیل پایگاه قهرمانی فدراسیون جدی گرفته شود یا خیر؟ تصریح کرد: از سمت من مطمئن باشید. تمام تلاشم ...
شیلا خداداد | خاطره به یادماندنی شیلا خداداد از عسل بدیعی + بیوگرافی و تصاویر جدید
معتقد است اگر او هم در آن مقطع می خواست به بازیگری بپردازد و درگیر شب کاری ها می شد، نمی توانست آن طور که باید به زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم ...
گفت وگوی خواندنی با خانواده شهیدان داریوش رنجبر و ناصر درزاده از شهدای امنیت
باید وظیفه ام را انجام بدهم. خودم دوست دارم در سیستان و بلوچستان خدمت کنم. در بخش مبارزه با مواد مخدر سیستان و بلوچستان بود. یک سال و شش ماه خدمت کرد و تقریباً چهار ماه از مأموریتش در مرز مانده بود که شهید شد. آخرین روز جدایی تان را به یاد دارید؟ من یاسوج بودم. شهید مرخصی آمده بود که فرمانده اش تماس گرفت و گفت اگر امکان دارد به محل خدمتت برگرد، چون نیرو نداریم. چند روزی از ...
پسرم را با وساطت دخترانش راهی سوریه کردم
. کمتر از چند ساعت با من تماس گرفتند و گفتند ماشین را پیدا کردند، اما دزد لاستیک ها و کمی از وسایل داخل خودرو را برده بود. هر طور بود لاستیک خریدم و ماشین را راه انداختم. با خودم گفتم امروز که نمی توانم به تهران بروم، بهتر است فردا به سمت تهران حرکت کنم. روز بعد قبل از حرکت به زیارت رفتم. دقیقاً روزی بود که رهبرمعظم انقلاب برای زیارت و ایراد سخنرانی به حرم امام رضا (ع) تشریف برده بودند. نمی ...
مرد همسرکش تسلیم شد
دختر 23 ماهه ام به تهران برگشتیم. فرزند بزرگم هم خانه پدر و مادرم ماند. بعد از چند روز که در تهران بودیم، به شمال رفتیم و سپس 9 اردیبهشت به سمت تهران حرکت کردیم. سوار خودروی پژو من بودیم و به سمت تهران می آمدیم که دوباره جروبحثمان شد و من همسرم را که 27 سال داشت هل دادم، بعد از آن اصرار کرد که باید او را طلاق بدهم. جروبحث بالا گرفت و در نهایت من هم گفتم از رفتارها و کارهایت خسته شده ام، اگر واقعا ...
به بارسلونا رفتم چون می خواستم میلیونر شوم!
: اولین قرارداد حرفه ایم را با آرسنال امضا کرده بودم و هیجان زده بودم. یادم است در اولین جلسه تمرینی، تیری آنری را دیدم که با ماشین گران قیمتش به محل تمرین آمد. به خودم گفتم من هم باید همین ماشین را داشته باشم و قیمتش مهم نیست. شما به عنوان فوتبالیست، کافی بود تا چند کاغذ و مدرک را امضا کنید تا به شما ماشین را تحویل بدهند. کمی بعد همان ماشین را خریداری کردم. پس از چند ماه متوجه شدم پول هایم در حال تمام ...
رانندگی همراه با جسد همسر!
مگو های خانوادگی که متأسفانه خانواده اش هم به این اختلافات معمولی دامن می زدند. دختر بزرگت زمان حادثه کجا بود؟ من اهل شهرستان دزفول هستم و بستگانم در این شهر زندگی می کنند و خودم نیز در دزفول خانه دارم و گاهی هم برای تفریح همراه خانواده ام به دزفول می روم. قبل از عید همسرم همراه دو فرزندم به دزفول رفتند و من هم 14 فروردین از تهران به دزفول رفتم و چند روزی آنجا بودم. زمان بازگشت ...
کینه و سرقت؛ انگیزه های پسر 21ساله در قتل زن تنها
....5میلیون بدهکار بودم. مانده بودم چه کنم تا اینکه فکر سرقت به سرم زد. چه شد که مقتول را انتخاب کردی؟ مقتول فامیل دورمان است اما وقتی روز حادثه زنگ خانه وی را زدم و گفتم بسته حمایتی برایش آورده ام مرا نشناخت. می دانستم او طلاهای زیادی دارد و اگر یک النگویش را بفروشم می توانم بدهی ام را بپردازم. اما حقیقتش این است که به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم. با خودم گفتم به بهانه بردن بسته به ...
نسرین مقانلو در عروسی آرش و رستا + عکس
. ازدواج، فرصتی برای امتحان کردن خودم با ازدواج، عاشق شدم و با خودم فکر کردم این بهترین فرصت برای امتحان کردن خودم است که آیا می توانم مدتی از آنچه دوست دارم، دور باشم یا نه! آن 10 سال خیلی بر من سخت گذشت؛ بسیار دلتنگ بودم، خیلی شب ها می نشستم برنامه چشم انداز را می دیدم، همکارانم را نگاه می کردم، گریه می کردم. 10 سال پیش بالاخره تصمیم گرفتم با همسرم صحبت کنم و میزان دلتنگی و علاقه ام ...
استقلال پول قرض گرفته و روزی 50 میلیون ضرر دیرکرد می دهد
محکوم کرد. دیدم گفته اند مربوط به دوران بنده بوده. هر چه فکر کردم دیدم دوران من او جذب نشده بود. بعد گفتم نکند روح من به باشگاه رفته و قرارداد بسته! سر ماجرای جی لوید ساموئل هم شلوغ کردند که استقلال کلی بدهی به او داشته. بنده روزی که رفتم نامه زدیم به کنفدراسیون فوتبال آسیا که 200 هزار دلار طلب مان را به جی لوید بدهید ولی دوستان بعد نامه زدند که نخیر، پول را بدهید خودمان. گرفتند و خرج کردند. بعد گفتند فتح الله زاده پول جی لوید را نداد! ...
کعبی: 3بار پیشنهاد استقلال را رد کردم
، فوت کرد. من هم ضربه روحی بسیار بدی از این موضوع خوردم و خانه نشین شدم. به شدت هم چاق شده بودم. کعبی درباره انتخاب سپیدرود می گوید: پس از 2 سال خانه نشینی به شدت چاق شده بودم. یک روز علی عشوری زاد به من زنگ زد و گفت که چه کار می کنی. من هم گفتم خانه نشسته ام. بعد با علی نظرمحمدی که کنار او بود صحبت کردم. نظرمحمدی گفت: به سپیدرود بیا. من پرسیدم سپیدرود اصلا که هست؟ چرا که هیچ شناختی از ...