سایر منابع:
سایر خبرها
جزییات جدید و تکان دهنده از نحوه قتل رومینا +عکس
از گردن گرفته بود تا پایین تخت. ضربه بخشی از گردن را باز کرده بود. خون شاهرگ تمامی نداشت. تن هنوز گرم بود که مادر لبانش را به بوسه ای بر گردن دختر، خونی کرد. بدبختی مادر از همان لحظه شروع شد. رومینا در نامه وداع، پیش از فرار از خانه، تصویر دخترک حلق آویز شده ای را نقاشی کرده و نوشته بود: من می روم بابا. مگر تو نمی خواستی من را بکشی. هر کسی پرسید بگو مرده. ملحفه ها، پتوها و بالش غرق در ...
یک روستا اندوه
. تالش و روستاهایش را از همان زمان که محل رفت و آمد نیروهای متفقین در جنگ جهانی دوم بود، به همین زمین ها و باغ های پربار می شناسند. حتی وقتی سربازان روس، پل تاریخی چندین صدساله لمیر را خراب کردند تا پای رفتن نازی ها لنگ شود هم این تکه از زمین شمال غرب ایران، صفای خودش را داشت. هنوز هم دارد؟ امروز نه. امروز، پنجشنبه، هشتم خرداد 1399، همه قصه مرگ دختربچه ای را شنیده اند که پدر عاملش بوده؛ قاتلش بوده ...
پدر رومینا قبلا در مورد مجازات خود تحقیق کرده بود!
زنان روستای پیر، نشسته در دل بخش لمیر، جایی میان تالش و آستارا، با 597 نفر جمعیت، شنبه سوم خرداد 1399، آرام به خانه برگشتند و در راه های خاکیِ باریکِ لاغر، سکوت در میانه بود. مردم، گروه مغشوش مردم، آنان که رضا اشرفی ، پدر رومینا گفته بود به دلیل حرف و حدیث هایشان، دختر چهارده ساله اش را کشته، آن روز ساکت سرشان را از شرم پایین انداخته بودند. آن شرم هنوز میان چشم های برخی مردان روستا پیداست و ترس، از میان قرص صورت زنانی که روز ها جز برای رفتن سرِ زمین، همراه مردی از خانواده، از خانه بیرون نمی آیند. زنان روستای سفیدسنگان می گویند حالا در روستایشان یک قاتل پیدا شده و از آن روز فکر می کنند کشتن آسان است. محبوبه، زن همسایه از روزی که شنیده رومینا را کشته اند، جز برای نان خریدن از خانه بیرون نیامده. روز ها جلوی آینه می ایستد و جرأت نگاه کردن ندارد؛ فکر می کند سر که بالا کند، مردی دشنه در دست خواهد دید که به قصد مرگ آمده است؛ هراس مردن به دست یک انسان. محبوبه بیست وسه ساله، امروز، تازه از مزار دختربچه برگشته و سرِ راه، چند قرص نان گرفته به خانه ببرد. زنان روستا بوی نان می دهند؛ آغشته به رنگ اندوه. برای محبوبه هم امروز پنجشنبه غمگینی است و صورت رومینا یک لحظه از جلوی چشم هایش دور نمی ...
سروده میلاد عرفان پور درباره رومینا اشرفی
خویش را درو کرد پدر 5- ای حسرت احساسٕ کبودم! بابا! ای مهر تو خواهش وجودم! بابا! دیشب یکی آمده سرم را برده ست... ای کاش هنوز خواب بودم، بابا 6- از مزرع غم، فتنه درو خواهد کرد پشت سر هم ، فتنه درو خواهد کرد داس است به دست غرب وحشی، داس است از خون تو هم فتنه درو خواهد کرد 7- این درد چه دودمان تلخی دارد این جوهر خون، زبان تلخی دارد سوغاتی دست های بی ایمان است این داس، که داستان تلخی دارد ...
ناگفته های هولناک خاله رومینا از لحظه قتل + فیلم لو رفته از رومینا
. رفتند اما ما نگران بودیم بلایی سر دخترش بیاورد. یکی، دو ساعت نشده بود که خبر آمد که رومینا را کشته! خواهرم برای شستن دستمالی به حمام می رود. در حمام باز بوده، شوهرش در را روی او قفل می کند. خواهرم گفت همان موقع فهمیدم یه کاری می خواهد بکند. جیغ زدم و در را کوبیدم اما فایده ای نداشت. رومینا چیزی نگفته؟ خواب بوده. با یک ضربه رومینا را کشته است؟ معلوم ...
ناگفته های خاله رومینا از ماجرای قتل
، دو ساعت نشده بود که خبر آمد که رومینا را کشته! خواهرم برای شستن دستمالی به حمام می رود. در حمام باز بوده، شوهرش در را روی او قفل می کند. خواهرم گفت همان موقع فهمیدم یه کاری می خواهد بکند. جیغ زدم و در را کوبیدم، اما فایده ای نداشت. رومینا چیزی نگفته؟ خواب بوده. با یک ضربه رومینا را کشته است؟ معلوم نیست. فقط سرش را بریده. بچه هیچ تکان هم نخورده است. ...
میراث میرسلیم در ارشاد؛ سانسور عشق و رفیق
تبدیل شود به نوشیدنی . * توی کوچه جلوی دختر مردم را گرفت و ماچ کرد تبدیل شود به توی کوچه جلوی مردم به دختر ناسزا گفت . * در جمله ای مانند زانوی او را به نشانه ادب و اخلاص بوسید بوسیدن باید حذف شود. * عنوان کتاب فریب خوردگان عشق به عاقبت غفلت تغییر پیدا می کند. * گوشت خوک تبدیل شود به گوشت گاو . * عکس ماهاتما گاندی به دلیل نیمه عریان بودن حذف می ...
همین است که هست؟!/ بازخوانی قتل رومینا در خانه پدری
عمو اسفندیار یکپارچه در مقام حمایت از پدر رومینا به حال او بیش از رومینا دلسوزی می کند. در خانه پدری هم عمو رجب در واکنش به گلایه کلامی کلب معصومه، از موضع دلسوزی و ترحم به کلبحسن توجه همسر را به وضع شوهرش معطوف و از موضع دلسوزی و دلداری می گوید: بذار تا چهلم یادمان می رود، یعنی همه چی یادمان می رود. این دختر دین ندارت امانش را بریده نیگاش کن. این در حالی است که احتمالا سبعیت ...
جزئیات تازه از قتل رومینا
...، درباره آنچه اتفاق افتاد، گفت: پدر رومینا مرد سخت گیری بود. البته او رومینا را از ته قلبش دوست داشت. وقتی به ما گفته شد بهمن خواستگار رومیناست، پدرش گفت رومینا را به بهمن نمی دهد. ما دو ماه بود که متوجه این رابطه شده بودیم. پدر رومینا طناب و مرگ موش آورد و به من گفت به رومینا بگو اگر می خواهد با آن پسر ازدواج کند بهتر است خودش را بکشد. حتی به من گفت تو یاد بده چطور این کار را بکند. ...
از بیلزریان تا تتلو: حرمسراهای مدرن؟
.... بیشتر مردانی که با آنها در مورد حرمسراها صحبت کردیم معتقد بودند که حرمسرا چیزی مربوط به گذشته است که تمام شده است مردان برای توصیف حرمسرا از واژه هایی مثل خیانت ، تنوع طلبی ، هوس ، عیش و نوش بیش از حد و بی بندوباری استفاده کردند. زنان اما تقریبا همه معتقد بودند که حرمسرا تمام نشده بلکه داخل خانه ها و داخل موبایل ها رفته است. یکی از زنانی که به سوال های ما پاسخ داد می گوید: هر خانه ای الان ...
جزییات تازه از قتل رومینا به روایت عمو و برخی آگاهان
ستاره صبح - اولین شاهد قتل عیسی اشرفی عموی رومینا درباره روز حادثه به خبرنگار ایلنا گفت: مصاحبه با خانواده ما دیگر چه دردی را درمان می کند و آن اتفاقی که نباید رخ می داد، اتفاق افتاده است و همه کسانی که نقش زیادی در این بدبختی داشتند چند مدت دیگر به راحتی به زندگی خود ادامه می دهند انگارنه انگار که خانواده ای متلاشی شد و دختری که امید یک خانواده بود با سرنوشت تلخی از دنیا رفت.وی می افزاید: متأسفانه بهمن با گذاشتن عکس های رومینا در فضای مجازی باعث نابودی ر ...
حتی دشمن هم از رحلت امام خوشحال نبود
بود که برای یک بار هم که شده توفیق دیدار امام را پیدا کنند و بتوانند خدمت امام برسند و عرض ارادتی بکنند. این نشانه علاقه و عشق به امام بود. البته، امام هم با آن جمله ای که فرموده بودند به اسرا بگویید من خیلی به فکر شما هستم، قلب های همه بچه ها را تسخیر کرده بودند. با این احساس که امام در فکر ما هستند، نیروی مقاومت ما چند برابر شده بود. درماندگی دشمن مواقع زیادی پیش ...
حکایت بدچشمی های ناصرالدین شاه به زنان فرنگی
ناصرالدین شاه قاجار، اکثر اوقات سال را با اردویی که اردوی همایونی نام داشت در سفر و شکار به سر می برد و چون دوری از زنان را نیز بر نمی تافت، در این سفرها، اردوی حرمسرا هم با تجهیزاتی جداگانه و بالطبع هزینه ای گزاف در جوار وی حرکت می کرده است.
خاطرات منتشر نشده رهبر انقلاب از مقاطع حساس دهه 1360
انقلاب اسلامی روی آقای منتظری از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، هرگاه این پرسش مطرح میشد که پس از امام خمینی چه کسی شایستگی به دست گرفتن سکّان هدایت انقلاب را دارد، اذهان متوجّه آیت الله منتظری میشد و همین نقطه ی امید، مخالفان و دشمنان نظام را ناامید و ناراحت ساخته بود. آقای هاشمی رفسنجانی میگوید: برای همه ی ما، یعنی سران و امام، روشن بود که بنا است اگر حادثه ای پیش بیاید، آقای منتظری را ...
در اورژانس هوایی کشور چه می گذرد؟
گروه سلامت خبرگزاری فارس: بارش برف برای خیلی از روستایی ها دو روی سکه بیم و امید است. روستاهایی در دل گردنه ها و سینه کش کوه های صعب العبور هستند که راه ارتباطی شان با بارش اولین برف زمستانی مسدود می شود و بروز یک سانحه از فرط دوری رسیدن به امکانات درمانی معنی پایان زندگی یک یا چند انسان را پیدا می کند. در دور افتاده ترین مناطق به مرکز استان ها، مارگزیدگی یک مصیبت تمام عیار است و زنان پا به ماه در همین مناطق سخت گذر هر چه به ماه های آخر بارداری نزدیک می شوند نگرانی شان اوج بیشتری م ...
نقش تتلو در سلاخی شدن رومینا چه بود؟ + عکس و جزئیات
رومینا این روزها تیتر اول خبرگزاری ها است و واکنش همه سلبریتی ها را به همراه داشته است . رومینا که بخاطر فرار با یک پسر توسط پدرش در خواب به قتل رسید . رومینا در 13 سالگی با داس سربریده شد . گزارش جالب 20:30 از نقش تتلو در کشته شدن رومینا به دست پدرش را در ادامه می بینید : رومینا اشرفی دختر 14 ساله تالشی که توسط پدرش به قتل رسیده است اکنون مادری داغدار مانده که فقط همسایه ها و اهالی ...
امیرحسین شورچه: داستان گوی بادها در بادیه مشهدِ آوازه خوان
... پایه اصلی قطعاتت هم آکوستیک است و خیلی کم گیتار الکتریک مسعود را می شنویم. او بیشتر با باس و آکوستیک تو را همراهی می کند. اما بخش دوم آلبوم کمی رنگ قطعات تغییر می کند. سازهای الکتریک درحال حاضر میانه زیادی با کارهای من ندارند. البته سلایق آدم عوض می شود ولی من از همان اول آکوستیک کار می کردم. با توجه به هر قطعه ممکن است این سازبندی تغییر کند. من خیلی جبهه خاصی هم راجع به سازها ...
سلوک مراجع/ رضا مختاری: آیت الله شبیری زنجانی در اصول نظریات نو و ابتکاری دارند/ تقریبا همه مصادر، منابع ...
بسیار شیرینی است را گرفته بودم. این کتاب هنوز کامل چاپ نشده است. دوجلدش همان قدیم در زمان حیات آیت الله سید احمد شبیری چاپ شده بود. در پرانتز عرض کنم بعد از اینکه موسسه ی کتاب شناسی را راه اندازی کردیم، جلدهای چاپ نشده اش را هم از آیت الله شبیری گرفتیم و حروف چینی هم کردیم و آماده چاپ شده است و تحویل آقازاده شان داده ایم که انشاالله چاپ شود. وصف مرحوم آیت الله سید احمد شبیری زنجانی را مکرر از زبان ...