سایر خبرها
جزئیات قتل مادر به دست دختر معتادش / آیا دختر قصاص می شود؟
حادثه 24 - دختر جوانی که در جنایتی هولناک مادرش را به قتل رسانده بود با تایید حکم قصاص اش در دیوان عالی کشور در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. این پرونده در شعبه 12 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شده بود و متهم با درخواست قصاص از سوی اولیای دم روبه رو شد. او وقتی در جایگاه قرار گرفت گفت: من مرتکب قتل نشدم؛ با مادرم درگیر شدم و مادرم من را کتک زد. چون می دانستم عصبی است بیرون رفتم تا ...
دختر سنگدل مادرش با خونسردی به قتل رساند/ریحانه:می خواستم قلیان بکشم مادرم مانع شد، کشتمش!/پسر ...
به گزارش ندای گیلان ،دختر جوانی که مادرش را در یک درگیری به قتل رسانده بود، با درخواست برادرش به قصاص محکوم شد و این حکم از سوی دیوان عالی کشور مورد تأیید قرار گرفت. به گزارش خبرنگار ما، فروردین دو سال قبل بود که دختری جوان به نام ریحانه با مأموران پلیس تهران و آتش نشانی تماس گرفت و ادعا کرد مادرش در خانه تنهاست و در را باز نمی کند. مأموران بعد از ورود به خانه، پیکر نیمه جان مادر ریحانه به ...
افسانه از دست ناپدری آزارگر فرار کرد / در تهران عضو خانه فساد شدم
شده اند. مادرم دوباره ازدواج کرد و شوهرش شیشه ای (موادمخدر) بود. 20 سال با پدرم زندگی کردم و او مرا مورد آزار و اذیت قرار می داد، بنزین روی من می ریخت و با شیلنگ کتکم می زد و می گفت باید پول در بیاوری... می گفت باید با پسرهای خیابان دوست شوی و بگویی که اذیتت کرده اند تا من از آنها شکایت کنم پول در بیاورم! بعد از 20 سال آمدم پیش مادرم اما شوهرش می خواست آزارم دهد. شوهر مادرم 30ساله و شوهرش شیشه ای ...
پوشش پسرانه، شناسنامه دخترانه / خانواده در آرزوی دامادی دختر!
دخترعمویم همدیگر را آرایش کرده ایم به همین دلیل حسابی دعوایم کرد و مرا کتک زد. برای مادرم سخت بود که پسرش آرایش کرده و هنجارشکنی کند. این روال ادامه داشت و من خودم را یک دختر تصور می کردم البته در آن زمان قضیه تی اس بودنم را نمی دانستم اما در رویاهایم می گفتم بزرگ شدم با دخترعمو ازدواج می کنم و همین که در کنار هم هستیم و لباس های دخترانه می پوشیم و کارهای دخترانه انجام می دهیم و همدیگر را دوست ...
دیدار دوباره مادر و شهدا در بهشت
ویژه والدین خود می گوید: روز 8 فروردین سال 96 اطلاع پیدا کردیم مقام معظم رهبری برای دیدن پدر و مادرم به منزل ما خواهند آمد. همه از حضور رهبری در منزل پدرم غافلگیر و بسیار خوش حال شدیم. رهبری در مدتی که در منزل ما بودند از والدینم عیادت و با آن ها احوال پرسی کردند. برادر شهیدان رضاییان در انتها ضمن قدردانی از حضور مردم طرق در مراسم مادر خود می افزاید: مادرم 40 سال در خیابان ولیعصر شهرک طرق زندگی ...
عاشقانه های سفیدسنگان
.... تنها پیکر بی جانی بود که وسط اتاق خوابانده بودند. اولیای دم این زن از همسر وی شکایت کردند و پرونده در دادگستری حویق همچنان مفتوح است اما به نتیجه ای نرسیده است. وی هنگام مرگ 22 سال داشت و فرزندان 13 و 10 ساله اش در کنار پدرشان زندگی می کنند. این آغاز کار نبود و پیش از این اولین مرگ به نام دخترعموی شوهر مقتول به ثبت رسیده بود. خفگی با حلقه های طناب و خودکشی علت مرگ اعلام شد و بنا بر شنیده ها عشق ...
زندگینامه نجف دریابندری و معرفی آثار ترجمه شده او
، ناخدا خلف، آدم جالبی بود؛ البته خیلی زود مُرد: در 52سالگی، وقتی که بنده هفت ساله بودم. او ناخدا یا راهنمای کشتی های باری و نفت کش بود که از خارج می آمدند. نام خانوادگی دریابندری را پدرم وقتی می خواسته شناسنامه بگیرد، انتخاب کرده؛ چون بوشهری بوده و بوشهر یک بندر در کنار دریاست. نجف دو خواهر داشت و تنها پسر خانواده بود. بعد از مرگ پدر، مادرش مسئولیت خانواده را برعهده گرفت. شاید ...
جذابیت لباس خواب مریم را در دام مرد پلید انداخت / در مشهد فاش شد
درباره شیادان اینترنتی به من هشدار می داد تا فریب حیله گری های تبهکاران این فضای دروغین را نخورم. پدرم بی پرده ماجراهای فریبنده عشق و عاشقی های هوس آلود در پس پرده ازدواج را برایم بازگو می کرد. من هم تک تک جملات دلسوزانه پدرم را آویزه گوشم کرده بودم و با دقت و وسواس خاصی به جست وجو در شبکه های اجتماعی می پرداختم تا طعمه شیادان و خلافکاران نشوم. به همین دلیل همواره سعی می کردم از امکانات و نکات ...
نگاهی به 5 جلسه محاکمه روح الله زم؛ از عشق و عاشقی زم تا دستور صلواتی برای تحویل یک کتاب
ز مالزی به ترکیه رفتم و سه ماه در آنجا بودم سپس از طریق یکی از دوستانم که در سال 88 با او آشنا شده بودم به سفارت فرانسه در ترکیه مراجعه کردم و در آنجا با سفیر فرانسه صحبت کردم. از آن ها درخواست ویزا کردم که آن ها به من ویزای فرانسه را دادند. تقریباً شهریور 91 بود که وارد فرانسه شدم؛ من در مالزی ازدواج کرده بودم لذا با دختر و همسرم به فرانسه رفتیم. او در مورد حضورش در فرانسه نیز اضافه می ...
شادی ترک اعتیاد سمیرا در سایه غم داستان لیلی
امروز صبح در اتوبوس توجه ام را دختر بچه 6 ماهه ای به خودش جلب کرد؛ همینطور که به کودک نگاه می کردم یک آن متوجه دست های مادر شدم که علائم نامفهومی داشت و این نشان از یک اعتیاد بود. به صورت مادر نگاه کردم، چهره اش برایم آشنا بود؛ کمی با خودم کلنجار رفتم که آیا نزدیک شوم و سر صحبت را با او باز کنم؛ فکر می کردم نکند حدس من اشتباه است؛ بالاخره نزدیک شدم و از او پرسیدم آیا من شما را در باغ ...
رومینا اشرفی چهارمین قربانی در روستای سفیدسنگان بود !
کردند تا روابط عادی شود. دختر فراری که فرزندی داشت، سه روز در خانه پدری (سفیدسنگان) اقامت کرد اما زمانی که شوهرش به ملاقات او آمد، گزینه طلاق را مطرح کرد. سومین مرگ غیرطبیعی در روستا نیز دو سال پیش با شیوه ای جدید و با شعله های آتش ثبت شد. این بار زنی جوان آتش گرفت، سوخت و جان داد؛ هرچند مرگ او بر اثر خودسوزی اعلام شد اما از سوی خانواده وی تمایلی برای پیگیری ماجرا وجود نداشت. یک عشق ...
4 ماه و 2 روز عاشقی به روایت همسر شهید حسین هریری/ قمر فاطمیون
مرا می شناخت، با هر زبانی که می توانست، به من می فهماند که این کار را نکنم. می گفتند تو سنی نداری. می گفتند در هجده سالگی همسرت را از دست می دهی. می گفتند داعش به کسی رحم نمی کند. می گفتند آینده مدافعان حرم روشن است. با همه این حرف ها چند روزی فکر کردم. باید خودم را در این چند روز حلاجی می کردم که آیا توان و تحمل نبودنش را دارم؟ یکی از آن شب ها برای افطار سر مزار شهدا رفتیم. بعد افطار از ...
4 عامل مؤثر در بروز خشم / نگاهی متفاوت به قتل تراژیک؛ عاشقی که معشوق خود را کشت
ز تن من بیرون می کند، همیشه به تو فکر می کنم و وجود تو به من آرامش می دهد. این ها همان احساسی است که پدر دارد، اما نگفته است. فرد دیگری این ها را می گوید و دختر تصور می کند یک نفر در دنیا پیدا شده که مرا درک کند و بعد حاضر است هر نوع ارتباطی را با آن فرد برقرار کند، صرف نظر از اینکه آن فرد حسن نیت یا سوءنیت دارد. ما نیت این فرد را نمی دانیم و به سمت قضاوت کشیده می شویم. آموزش مهارت های زندگی ...
نابودی زندگی دختر 18 ساله مشهدی توسط مزاحم فضای مجازی
به گزارش سیتنا به نقل از روزنامه خراسان، اگر مهارت ارتباط دوستانه با پدر و مادرم را می آموختم یا چگونگی برخورد با کسی را می دانستم که اصرار به دوستی با من در فضای مجازی داشت این گونه آینده ام نابود نمی شد و در چنگ شیاطین کثیف نمی افتادم چرا که... دختر 18 ساله ای که پس از رهایی از چنگ شیاطین کثیف در پناه قانون قرار گرفته بود در حالی که از شدت ترس و وحشت و آزارهای شیطانی آدم ربایان ت ...
محمد تقی بابای یتیمان محله بود
دیگر برادرم هم از جانبازان دفاع مقدس است. شهید اصغر خواجه میدان میری پسر خواهر ناتنی ا م هم بعد از مجید و قبل از محمد تقی به شهادت رسید. البته ما چند خواهر و برادر بزرگ تر هم داشتیم که عمرشان به دنیا نبود و در همان کودکی فوت شدند. وقتی محمدتقی به شهادت رسید من 19 ساله بودم. پدرم شیخ مهدی مصطفایی اهل کاشان و مادرم آغابیگم طباطبایی اهل روستای دستجرد اصفهان بود. پدرمان قبل از ازدواج با مادرم در ارتش کار ...
تجاوز وحشیانه شوهرعمه 67 ساله به دختر 14 ساله/آیدا:پیرمرد شیطان صفت دست و پایم را بست و از او باردار شدم
به گزارش ندای گیلان ،پیرمرد 67 ساله ای که به اتهام تجاوز به دختر 14 ساله دستگیر و با حکم قاطع دیگری از سوی دستگاه قضایی به اعدام محکوم شده بود، دوشنبه هفته گذشته به دار مجازات آویخته شد. این ماجرای تکان دهنده سوم تیر سال 96 زمانی لو رفت که زنی هراسان دختر 14 ساله بارداری را به بیمارستان رساند. دختر نوجوان حال مناسبی نداشت و از شدت درد به خود می پیچید. کادر درمانی بیمارستان بلافاصله ...
عاشقانه ای زیر سقف آسایشگاه/ مهر و محبتی که خیرین به هم پیوند دادند
خودت فرو رفتی! ، نظر علی هم سرگذشت خودش را برای مریم تعریف می کند و مریم که خودش زخمی از روزگار و آدم ها بود به نظر علی پیشنهاد می دهد که باهم ازدواج کنند. مریم پس از آن مدام پیگیر مداوای چشم های نظرعلی می شود و به مسئولین و کادر پرستاری آسایشگاه می گوید: اگر پدر شما بود همینطوری بی خیال می شدید؟ و به خاطر پیگیری های مریم، کادر آسایشگاه تشویق می شوند که نظرعلی را برای عمل جراحی چشم به ...
داستان کودکانه
. روزها همین طور آمدند و رفتند تا یک روز زن نگاهی انداخت به قد و بالای پسرش و به فکر فرو رفت. با خودش گفت: "ای دل غافل! پسرم بیست و یک ساله شده و من هنوز نذرم را ادا نکرده ام." پسر وقتی دید مادرش به فکر فرو رفته پرسید: "مادرجان! چه شده؟ انگار خیلی تو فکری." زن گفت: "پسرم! نذر کرده بودم اگر بچه دار شدم یک من روغن و یک من عسل بخرم و بدهم به بچه ام ببرد برای ماهی های دریا." ...
20 نکته در باب قتل رومینا اشرفی توسط پدرش/ احمد حاجی ده آبادی
اشرفی می خواسته با پسری 30 یا 35 ساله به نام بهمن که دو برابر سنش سال دارد ازدواج کند. خانواده دختر مخالفند. با هم فرار می کنند و پس از 6 روز دستگیر و توسط نیروی انتظامی به خانواده اش برگردانده می شود. پدر، در خواب با داس او را سر می برد. خبر بسیار وحشتناک، دلخراش و غیرقابل باور است. شکی نیست که رومینا مستحق این مرگ نبوده حتی اگر خدای نکرده با بهمن رابطه نامشروع هم برقرار کرده باشد. ...
خبر شکار مرا می کُشد
شما کبوتر ما را گرفته است . هشت یا نُه ساله بودم؛ روزی مدرسه ام داشت دیر می شد. برای رفتن به مدرسه باید حدود نیم ساعت از کوچه پس کوچه ها پیاده می رفتم؛ آن زمان ماشین هم نبود. آن روز کبوتری غریبه دیدم که برای خودم هم نبود؛ خواستم آن را بگیرم. مادرم گفت مدرسه ات دیر می شود، گفتم من این را بگیرم، بعد می روم. من گرفتم و در قفس انداختم و گفتم مادر، گرفتم! این ماجرای کبوتربازی تا چه زمانی ...
یک قصه؛ چند پایان بندی
کند و ما این را نمی خواهیم قبول کنیم. وقتی این فرهنگ در اقصی نقاط ایران وجود دارد، چرا باید فکر کنیم چنین چیزی دوباره اتفاق نمی افتد؟ همین امروز که من با شما صحبت می کنم، صبح دخترکی 15 ساله با من تماس گرفت و گفت کمکم کنید، پدرم دارد من را به زور شوهر می دهد. این دختر در یکی از شهرهای جنوبی ایران است و گفت من خودم را می کشم. چرا فکر می کنیم فقط بلوغ جنسی شرط ازدواج است؟ این استاد ...
روزی کتابی خواندم و کل زندگی ام عوض شد، به مناسبت زادروز اورهان پاموک
روبه رو شود. پدر پدرم یک تاجر ثروتمند بو. پدرم کودکی و جوانی را به راحتی گذرانده بود. نمی خواست به خاطر نوشتن و ادبیات سختی بکشد. زندگی را با همهٔ زیبایی هایش دوست داشت. او را درک می کردم. طبیعی است اولین تصوری که مرا از محتویات چمدان پدرم دور نگه می داشت ترس از نپسندیدن آن چیزی بود که خواهم خواند. پدرم به همین خاطر تدابیر احتیاطی لازم را اتخاذ کرده و رفتاری از سر دست انداختن محتویات ...
عاشقانه های دیده نشده سردارآزمون با همسرش + عکس و بیوگرافی
حالا هم در لیگ روسیه مشاهده می کنیم. چه کرده ای با خودت که اینقدر از نظر فیزیکی آماده شده ای؟ من هر سال بزرگتر می شوم و دوست دارم پیشرفت کنم. من بدنساز اختصاصی دارم و در باشگاه زنیت هم همه روزه کار می کنم تا بدنم آماده تر شود. فرشاد پیوس می گفت زمانی که عضو پرسپولیس بود، بعد از تمرین، اختصاصی کار می کرد و مثلا مقابل دروازه خالی می ایستاد و شوت می زد. تو هم از این تمرین ها انجام ...
روز های بی قراری/ از ظلم ستیزی تا شهادت
. او به شدت زن دوست بود. هرشب به درب اتاق ما می آمد و مرا صدا می کرد تا چند دقیقه همدیگر را ببینیم. بانوان کاروان همیشه می گفتند ما به خاطر حاج آقا و توجه زیادش به شما با همسرانمان بحث می کنیم و می گوییم که همسرداری را از حاج آقای چرخنده یاد بگیرید. شب پانزدهم اقامتمان در هتل، چنددقیقه ای از هتل خارج شد تا دوستانش را ببیند. همسرم ناراحتی شدید قلبی داشت. وقتی برگشت، گفت که کمی قلبش درد می ...
جایی که درد سلطنت دارد!
پدرش مواد پیدا نکرده یا اعصابش خرد است، زیاد کشیده یا کم کشیده است، زن و بچه به جایش کتک می خورند. اینجا از بچه ده ساله تا پیرمرد نود ساله دست روی زن ها و دخترها بلند می کنند. دختر پیش دانشگاهی آمد اینجا از قدش اشک می ریخت. می گفت برای مبارزه با مواد ریختند توی خانه. من هیچ چیز یادم نیست و امتحان دارم. او این وسط هیچ تقصیری ندارد. باید مشاور ما داخل آن فضا برود. باید اعتمادسازی شود. به همراه او ...
ناگفته های پروانه سلحشوری از شکایت سپاه و دادستانی
پروانه سلحشوری ، نماینده ی مردم در مجلس دهم گفت: معمولاً خودم هنگامی که من را احضار می کردند، سعی می کردم که این مسئله رسانه ای نشود و یا تبرئه می شدم. سپاه و معاونت سیاسی و امنیتی دادستانی به خاطر نطق آذر ماه، از من شکایت کرده است. یک بار هم به خاطر توییت هایی که کرده بودم، به بازپرسی رفتم. البته آنجا گفتند که ما به نطق های تو اصلاً کاری نداریم و این حق شما است که به عنوان نماینده نطق کنید. اما ...