سایر منابع:
سایر خبرها
عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست
...، رومینا به دنیا آمد. _ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟ پدر رومینا: یک نفر به من گفت ظرف 2 تا 3 روز دیگر دخترت فرار می کند؛ به خانه آمدم و گوشی دخترم را چک کردم متوجه شدم پیامی در این رابطه رد و بدل نشده است. _ چه هنگام متوجه شدید رومینا فرار کرده است و بعد از آن چه کردید؟ پدر رومینا: یک هفته از شنیدن اینکه می خواهد فرار کند می گذشت ...
اولین نمایشگاه سال 99 آغاز شد
نفر را فرستادم که به پدر رومینا بگوید من دخترش را می خواهم، اما پدرش او را به من نداد و گفت دخترم را به تو نمی دهم. در مورد فراری دادن رومینا توضیح بده. یک شب که می خواستم او (رومینا) را فراری دهم، نتوانست فرار کند به همین دلیل قرار شد تا فردای آن روز فرار کنیم. پس از اینکه خانواده او (رومینا) خوابیدند، سر کوچه آنها ایستادم تا وسایل شخصی اش را جمع کند. در ابتدا او را به خانه ...
دروغ هایی برای نابودی 2زندگی
شده بود که به خاطر اختلاف با زیبا با وی درگیر شده و او را ناخواسته به قتل رسانده است، اما در ادامه تحقیقات معلوم شد که علت اصلی این حادثه دروغ هایی بوده که پسر جوان به همسرش و خانواده او گفته بود. مادر زیبا در گفت وگو با همشهری می گوید: محمدرضا وقتی به خواستگاری دخترم آمد، گفت که لیسانس حقوق قضایی دارد و در یک شرکت کار می کند و بعد از سربازی اش قرار است به عنوان وکیل همان شرکت، کارش را ...
آزارگران امروز آزاردیدگان دیروز!
خواهد به من بگوید. چند روزی مرخصی بدون حقوق گرفتم تا پیشش بمانم. آن مدت آرام تر شده بود. اما وقتی که گفتم فردا سرکار می روم و تو را خانه همسایه می گذارم، در فکر عمیقی فرو رفت. انگار می خواست چیزی بگوید، اما نمی توانست بازگو کند. با اصرار تمام متوجه شدم زمانی که منزل همسایه مان بوده توسط مرد آن خانه مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است. زمین و زمان برایم تیره و تار شد. نمی دانم چه کار کنم ...
باورم نمی شد مهمان خانه حاج قاسم هستم!
نصیحت کردم. وقتی رضا این حرف را زد سریع رفتم آن نامه را آوردم و نشانش دادم. نکته دیگری که خیلی تأکید داشت احترام به پدر و مادر بود. آیه قرآن مثال می زد و می گفت خدا در قرآن گفته اگر بعد از من سجده بر کسی واجب باشد آن هم به پدر و مادر است. به خودم گفتم کسی که پدر و مادرش را اینقدر محترم بدارد قطعاً به زنش هم احترام می گذارد و برای او ارزش قائل است. اصلاً همدیگر را نگاه نکردیم، فقط من یک ...
"آخرین نماز در حلب"، خاطرات شهید مدافع حرم عباس دانشگر منتشر شد
صدای اذان را شنیدم و از خواب پریدم. ساعت را نگاه کردم. دیدم نیم ساعت به اذان شرعی مانده، هیجان تمام وجودم را گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: اذان به وقت حلب ...
پدر رومینا: پشیمانم
متوجه شدم ماده سفید رنگی ته استکان است؛ شک کردم؛ چای دوم را که خوردم گفتم بی مزه است؛ بعد از خوردن چای سوم؛ در همان وضعیت خوابم برد. خانمم بیدارم کرد و گفت رومینا کجاست؟ متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته است. تا صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت بهمن خاوری در اینستاگرام نوشته که با رومینا فرار کرده اند. او ادامه می دهد: با آن پسر تماس گرفتم و گفتم دخترم را به تو می دهم ...
اولین اظهارات رضا اشرفی قاتل رومینا
...: رضا اشرفی، پدر رومینا در اولین اظهارنظر خود پس از قتل دخترش گفت: رابطه ام با رومینا خوب بود، معمولا با او درد دل نمی کردم، اما با هم شوخی می کردیم. بهمن خاوری خواستگار رومینا گفته بود اگر این دختر (رومینا) با من فرار نکند، آبرویت را می برم و پدر و مادرت را می کشم، این موضوع را رومینا به همسرم گفته بود. من نمی خواستم رومینا را تحت فشار بگذارم و می خواستم او ...
اولین گفت وگو و تصاویر پدر رومینا اشرفی
من و همسرم، رومینا به دنیا آمد. _ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟ پدر رومینا: آن صحنه را که دیدم، اذیت شدم. _ بهمن را چقدر مقصر می دانی؟ پدر رومینا: دخترم را فریب داد. با ابروی خانواده ما در اینستاگرام بازی کرد آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی کند. _ چه کسی مقصر است؟ پدر رومینا: مقصر اصلی خودم ...
سارق 18 ساله خانه های کرج: شرمنده همسر و دخترم هستم
بریدند و حالا دوباره گرفتار شدم و نمی دانم این بار چقدر زندانی می مانم. این متهم ادامه داد: چون شغلی نداشتم، به پیشنهاد باجناقم که او هم به تازگی از زندان آزاد شده بود و به کمک دو نفر دیگر از اقوام دورمان دوباره به سرقت رفتیم. سجاد گفت: من و باجناقم دستگیر شدیم، اما دو نفر دیگر هنوز فراری هستند. این سارق گفت: 5 بار در کرج حوالی مشکین دشت سرقت کردیم و 2 بار هم در تهران ...
بررسی تفاوت انگیزه ها و ابزار قتل در جنایت های شمال و جنوب پایتخت
خواست به خانه شان بروم که متوجه نیت او شدم و گفتم فکر کشتن پدر و مادرش را از سرش بیرون کند. پسر جوان که رازش را برملا شده می دید، قتل مادرش را گردن گرفت و گفت: این دختر ده سال از من بزرگ تر است و می دانستم پدر و مادرم زیر بار ازدواج ما نمی روند. سه بار از خانه فرار کردم، حتی دست به خودکشی زدم ولی فایده نداشت. تصمیم گرفتم آنها را بکشم. به مادرم زنگ زده و خواستم تا به خانه بیاید و خودم پشت ...
ازدواج معصومه در 16 سالگی با پسر افغان ! / عاقبت کودک همسری!
را به زور به منزل ببرد اما من که ماجرای پرخاشگری ها و شکنجه هایش را فهمیده بودم دیگر نمی گذاشتم دخترم این شرایط را تحمل کند، اما چند روز قبل وقتی از سرکار به منزل بازگشتم متوجه شدم پسر بزرگم خواهرش را به خانه خودش برده و او را راضی کرده است تا به خانه شوهرش برگردد. وقتی در جریان حیله گری دامادم قرار گرفتم به شدت از پسرم دلگیر شدم چرا که می دانستم دامادم قصد کشتن او را دارد. هنوز در افکار خودم غرق ...
ناگفته های مادر رومینا از رفتار پدر و پاسخ به ادعا های بهمن خاوری/ آیا رومینا با تمایل خودش به خانه پدری ...
... مادر رومینا: پدر رومینا بخاطر بهمن مخالفت می کرد و می گفت خانواده خوبی نیستند. _ بهمن در مصاحبه با رسانه ها گفته بخاطر اینکه اهل سنت بوده است، اجازه ندادند با رومینا ازدواج کند. مادر رومینا: ما چنین مسائلی را مطرح نکرده بودیم و مشکل هم نداریم. این ادعا که پدرش به خاطر اهل سنت بودن بهمن با ارتباطشان مخالفت می کرده دروغ است. _ فکر می کردید بهمن خاوری ...
بازداشت راننده فراری که مقتول را در درگیری لفظی زیر گرفت
...، جلوی خودروی علیرضا پیچیدم. از او معذرت خواهی کردم اما او با خودرواش بدنبالم آمد. ترسیده بودم و خواستم فرار کنم و وارد خیابان شدم، با دیدن نرده ها و به تصور اینکه بن بست است بلافاصله دنده عقب آمدم و خواستم به فرارم ادامه بدهم که علیرضا را مقابل خودروام دیدم. تصور می کردم می توانم بدون آنکه با او برخورد کنم از کنارش رد شوم اما خودرو به او خورد و من هم فرار کردم. پدر علیرضا در خصوص این ...
اولین گفتگو با پدر و دوست رومینا اشرفی
اظهارات عجیب دوست رومینا اشرفی و پدرش درباره پرونده قتل این دختر جوان را ببینید.
وقتی به اسکورت پوتین در اصفهان پیشنهاد رشوه شد + تصاویر
؟ علی عجیب بچه دوست بود. امیر پسر بزرگم حالا سیزده سالش است. تا علی خانه بود من اصلاً نمی دانستم که بچه دارم. پدر و پسر با هم بازی می کردند، بیرون می رفتند و خلاصه وقت همدیگر را پر می کردند. بچه ی دومم هفت ماهه به دنیا آمد، هنوز چشمانش را به این دنیا باز نکرده بود که چند دقیقه بعد برای همیشه ما را تنها گذاشت. از دست دادن بچه ی چند دقیقه ای مان را برای علی از پشت تلفن گفتم. علی بدون آنکه ...
تصویری از قاتل رومینا اشرفی در زندان
خبرگزاری میزان؛ اولین تصاویر از پدر رومینا اشرفی و بهمن خاوری، پسری که باعث فرار رومینا از خانه شده بود را منتشر کرد.
قتل پسر جوان به خاطر ناسزاگویی به عموی مرحوم قاتل
حادثه24- پسر جوانی که به خاطر توهین و ناسزاگویی دوستش به عموی مرحوم خود وی را به قتل رسانده بود بعد از 2 سال صبح دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. رسیدگی به این پرونده از سال 97 با کشف جسد جوانی به نام عباس در خانه اش آغاز شد. مأموران پس از اطلاع از این ماجرا به محل اعلام شده رفتند و پس از بررسی دوربین های مداربسته مشخص شد که مصطفی یکی از دوستان مقتول آخرین نفری بوده ...
امکان محاکمه بهمن خاوری تحت عنوان اعمال منافی عفت
کشته نشده بود و با بهمن خاوری فرار و به دبی می رفت و بعد فیلم آنها منتشر می شد گفت: اگر چنین اتفاقی می افتاد، شبکه های اجتماعی چه می نوشتند؟ در واقع امروز رسانه در این پرونده فضا را ملتهب کردند. وی بیان کرد: خانواده و بنیان خانواده بسیار مهم است و نمی توان بهزیستی را جایگزین آن کرد. باید به جای تمرکز بر قصاص پدر و مقصر، به دنبال راهکار و آسیب شناسی ارتباط دختر و پسر با این تفاوت سنی و ...
مهری و مازیار: پیامک دردسر ساز خانم منشی
پشیمون شدم، گفتم یه وقت خانمت ببینه برات درد سر میشه. سارا: چی شده مهندس؟ مازیار: هیچی، کاری که گفتم رو فورا انجام بده. جواب ندی ها. بعد هم سریع شماره را به نام مهندس بهمنی سیو کرد و داخل پرانتز نوشت: (مجتمع سارا)! سارا هم دقیقا همین پیام را برای مازیار فرستاد. چند دقیقه بعد که سر و صدای دعوا تمام شده بود، مازیار شماره ی پدر خانمش را گرفت و از او خواهش کرد در صورت ...
دختر معتاد در یک قدمی چوبه دار
که باعث آبروریزی ما می شد. خواهرم اعتیاد داشت. او چندین بار خودکشی کرده بود و حتی یک بار روی پل عابرپیاده رفت تا خودکشی کند. مدام پرخاشگری می کرد. او مادرم را معتاد کرد تا ضعیف ترش کند. مادرم نمی توانست زیر کتک های خواهرم طاقت بیاورد. بعد پدرم را از خانه بیرون کرد و بعد از آن هم مادرم را وادار کرد سه دانگ خانه را به نامش کند. پدر دختر جوان هم گفت: همسرم زن خوبی بود اما دخترم او را خیلی اذیت می کرد. چند بار به او گفتم این دختر را رها کن اما دلش نمی آمد. بدین ترتیب متهم با رأی قضات شعبه دوازدهم دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور نیز این حکم را تأیید کردند. ...
برای رومینا و رومیناهای دیگر
حال زندگی طرفین درگیر در این حادثه را موشکافی کنیم. خانواده رومینا: پدر 37 ساله کارگر، مادر خانه دار و دارای یک فرزند دیگر پسر 6 ساله. به نظر می رسد فضای روانی خانواده با شیوه های فرزندپروری مستبدانه اداره می شده، وقتی فضای خانواده ناامن باشد این فضای ناامن پاسخگوی نیازهای عاطفی اعضای خانواده نخواهد بود و هر یک از اعضا برای پر کردن مخزن عاطفی خود به دنبال افراد ...
رومیناهایی که همچنان قربانی می شوند...
افزایش سن فرد، فرار از بیشتر مطرح می شود و هر چه سن فرد کمتر باشد، فرار به مطرح است که به نظر می رسد در مورد رومینا با توجه به سن او و رابطه اش با بهمن، هر دو نوع انگیزه فرار از خانه صادق است، برای رومینا فرار از فشارها و سختی های ارتباط با پدر و خانواده ناسالم و همچنین فرار به بهمن برای برآوردن خواسته و دستیابی به لذت در کنار او بودن، صدق می کند. یک روانشناس: رومینا به علت تعارضات جدی ...
به وقت گلایه؛ روایت روزنامه نگارانی که با حکم دو قاضی متهم به فساد بازداشت شده بودند
روزنامه نگار است، او در حساب توییتری خود نوشته است: یکی از آن روزنامه نگاران من بودم که با اتهام بی ربطی بازداشت شدم. همسرم بیماری ام اس داشت و دارد. آن بازداشت باعث شد بیماری اش عود کند و پلاکت های جدیدی در مغزش بوجود بیاید. وی افزوده است: هنوز درگیری این بیماری هستیم. مدتی بعد با قرار وثیقه آزاد شدم. درحالی که هیچ اتهامی نداشتم اما بعد از 8 سال هنوز قرار وثیقه ام را آزاد نکرده اند. ...
حلبی سازی؛ هنری از آلمان تا همدان/ چندکلامی با استاد ضرب و چکش
. بعد با لبخند ملیحی به گذشته ها می رود و ادامه می دهد: روزی به قزوین رفتم و پرسان پرسان دنبال حلبی سازخانه قزوین بودم که دیدم آثاری از حلبی سازی نیست هرچند خریدار هم ندارد و منسوخ شده است. از یکی خواستم یک حلبی ساز به من معرفی کند، یک نفر را که روی چرخی نشسته بود نشانم دادند، سلام کردم و احوالپرسی و گفتم شما حلبی سازی؟ گفت: هی . گفتم می خواهم برای من چند قلم وسایل ...
مرگ مرموز یک جوان پس از ملاقات کاری/ راز قتل در آبمیوه مسموم است؟
صحبت کند. در آخرین مکالمه ای که باهم داشتیم به من گفت که برای دیدن جعفر می رود و بعد از آن دیگر خبری از او نداشتم تا اینکه یکی از دوستانم گفت هومن در بیمارستان بستری شده است. خودم را به بیمارستان رساندم و متوجه شدم که دوستم فوت کرده است. به دنبال اظهارات مرد جوان تیم تحقیق به سراغ جعفر رفتند. مرد میانسال در تحقیقات گفت: روز حادثه هومن به خانه من آمد و در رابطه با اختلاف مالی مان صحبت ...
قتل هولناک برادر بخاطر رمز گوشی موبایل
. پس از آن مازیار به اتهام قتل عمد بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت و به جرم خود اعتراف کرد و گفت: روز حادثه وقتی به خانه آمدم متوجه شدم که مهران مشروبات الکلی زیادی مصرف کرده و تسلطی بر رفتارهایش ندارد. او مدام داد می زد و فحاشی می کرد. حتی به خاطر اینکه درگیری بین ما بیشتر نشود با پلیس 110 هم تماس گرفتم. دقایقی بعد مهران با این بهانه که چرا قفل گوشی و لپ تاپ من را باز کردی به من حمله ...
تصمیم وحشتناک مادر کرمانی و مرگ تلخ دختران خردسالش
بزرگ شده و زمان قتل نیز در خانه پدری اش بوده است. پدر و برادرش بودند که با پلیس تماس گرفتند. آنها نیز از این اتفاق به شدت شوکه شده بودند. این ماجرای تلخ پانزدهم خرداد اتفاق می افتد و بنابر گفته های مادر وقتی متادون به فرزندانش می دهد و می بیند خون از دهن آنها می آید، با داد و فریاد خانواده خود را خبر می کند. احمدیوسفی با اعلام اینکه مادر مدعی است مشکل روانی داشته، ادامه داد: او با همسر خود اختلاف ...