سایر منابع:
سایر خبرها
دو روایت مشابه از دو مادر شهید مدافع حرم/ مادرانی که فرزندانشان را به معراج می فرستند
، دیروز خبری توسط فرمانده سپاه کربلا به مادر شهید رسید که شهید سعید، عزم دیار خود کرد تا به چشم انتظاری مادر پایان دهد. وقتی پسرم شهید به او تبریک گفتم این مادر شهید با بیان اینکه منتظر برگشت پیکر مطهر شهیدم نبودم، گفت: پسرم از خدا خواست تا دیگر برنگردد من هم از خدا خواستم که هرچه مورد رضایت شهید است، همان شود. مادر شهید مدافع حرم سعید کمالی با اشاره به اینکه در این چهار سال هیچ وقت ...
می خواستند دمشق بقیع شود، کربلا شد
. خانواده ای که 5 شهید داده بود. پدر و مادر این شهدا نقل می کردند که تکفیریون مسلح آمدند، جوان های شان را کشتند، سر از بدن شان جدا کردند و در رود حلب انداختند. پدر و مادر این شهدا می گفتند که ما چند میلیون لیره دادیم تا تکفیریون اجساد فرزندان مان را به ما پس دادند. من رو به این خانواده گفتم که بینی و بین الله الان حال شما نسبت به خدا چگونه است؟ این پدر و مادر 3 مرتبه تاکید کردند نشکر الله ...
ضامن زندانی نجمه حسنی
پرچم حرم رضوی را بدون خبر به سمت خانه مادر مقتول می برند و زنگ در را می زنند. اندکی بعد مادری داغدیده که حالا چهارمین پسر خود را نیز با یک شوخی بچگانه از دست داده و منتظر و مصر به قصاص قاتل است، درِ خانه را باز می کند و با پرچم گشوده شده حرم رضوی و خدام آقا امام رضا (ع) جلوی در خانه اش روبرو می شود. خدام رضوی از مادر داغدیده می خواهند که محمد را ببخشد و مادر بعد از کمی گریه ...
کرامت رضوی از مشهد الرضا(ع) تا به خانه نوجوان کاشانی رسید
که حضرت چراغش را روشن کرد و راهنما شد. خانه محقر و قدیمی با آجرهای خشتی کف حیاط که به طرف دو اتاق بسیار کوچک چند پله می خورد. کاروان با جعبه پرچم سبز بر روی دست وارد اتاق شدند، پیمان باورش نمی شد برق شادی در نگاهش دلت را صیقل می داد. خدام حرم رضوی با یک دنیا لطف و رأفت و صفا و مهربانی کنار بچه ها و پدر و مادر آنها نشستند. حجت الاسلام سید حسن میری موسوی ...
روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی علیدوست در کتاب پرواز با پاراگلایدر
. چشمانش باز بود انگار او هم دلش برای من تنگ شده بود و می خواست برای آخرین بار یک دل سیر نگاهم کند. نمی توانستم دل بکنم. دستم را روی قلبش گذاشتم، نگاهم به نگاهش گره خورد و جانم به جانش. قرار های دو نفره مان از جلوی چشمانم گذر می کرد. روضه های دو نفره را به یاد آوردم، دوستت دارم ها را مرور کردم و یک لحظه فهمیدم همه لحظاتم تویی. یادت هست گفتم تو شهید شوی من دلم برایت تنگ می شود و تو بحث را ...
اینجا ساعت به وقت دلتنگی و عاشقی است
. سکینه افزود: شب سوم در صحن باب الجواد در اوج گریه شنیدن نوای مداحی میثم مطیعی در وصف کربلا، قاصدک را بالای سرم مشاهده کردم، گفتم خدایا اگر نشانه ای از نشانه هایت است شب آخری است که در حرم امام رضا(ع) هستم قاصدک را ببینم و بروم، حال عجیبی داشتم رو به روی پنجره فولاد قاصدک را دیدم و به دنبالش رفتم. گرفتن کادوی تولد از امام رضا(ع) صغری که چند سالی است روز میلادش ...
انصاریان: حالم را با مادرم خوب می کنم
.... هنوز هم بهترین تصاویر ذهنی ام مربوط به سال هایی است که از پنجره نگاه می کردم و می دیدم مادرم لباس و ظرف می شست. هنوز هم بهترین خاطراتم مربوط به زمانی است که خاله و همسایه ها می آمدند خانه ما و دور هم رب می پختند و ما بچه ها پاهایمان را می شستیم و روی گوجه ها بالا و پایین می پریدیم که آنها له شوند یا دور هم جمع می شدند و ترشی درست می کردند. پدر و مادر خیلی زحمت می کشیدند و همه آرزوی من این بود ...
آرامش فرزند مدافع حرم در آغوش رهبر انقلاب/ خلبان متبحری که در سامرا شهید شد
شیرخانی در خصوص دیدار آن روز می گوید: اطلاع دادند که به یک دیدار خصوصی با حضرت آقا دعوت شده ایم. ذوق و شوق بسیاری وجودم را فرا گرفت. دیدار آقا آن هم از نزدیک رویایی بود که در خواب هم تصور آن را نمی کردم. به همراه پدر و مادر آقا کمال و بچه ها به دیدار آقا شتافتیم. چند دقیقه منتظر ماندیم تا حضرت آقا وارد اتاق شدند، ناخوداگاه اشک از چشمانم سرازیر شد. محمدحسین آرام نمی گرفت. دائما می خواست به سوی حضرت آقا ...
زمزمه های شاعرانه با خورشید خراسان/ به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب
در این کعبه بسازید همه جا را در غیبت او گشت مهیا چه بنایی چه گنبد و گلدسته انگشت نمایی به به چه ضریح و حرم و صحن و سرایی از شوقِ طوافش دل کعبه است هوایی ناگاه چنین توصیه گردید ز خدام وقتش شده معماری سر در شده اتمام گفتند که ما اذن به این کار نداریم تا آمدن شیخ همه لحظه شماریم هنگام سفر شیخ به ما گفته ...
دریای ما همین جاست
داشتم اینجور سختگیری نمی کردم. حالا پدر و مادر یک چیزی، ولی آخر پسرعمو چه کار دارد دیگر؟! دختر شال آبی را روی سرش جابه جا می کند و شانه بالا می اندازد: چه می دانم دیگر. تو اوقات فراغتت را چکار می کنی؟ هیچی همین کارها دیگر. کتاب هم می خوانم بعضی وقت ها ولی کم. ساعت نزدیک 7 عصر است و آفتاب کم کم از قوت می افتد، با این حال به نظر نمی رسد کسی خیال رفتن داشته باشد. بعضی ها تا خود شب می مانند و تا ...
شیرینی وصال در شور شیدایی/ چشم های بیماران ناامید به نور خورشید هشتم روشن شد
خبرگزاری حوزه - مازندزان/ آنچه عطار را کوچه گرد شهرهای هفت گانه معرفت کرد تا منطق الطیر را بیاموزد، عطر عشق بود، عطری که هوش از سر می برد و چنان سرمست می کند بشرخاکی با چشم به پرواز آید، و در این شور شیدایی اوج بگیرد در طلب شیرینی وصال، آنجا که جلال انسان کامل همه را به کرنش و خضوع وا می دارد. انسان ...
از نظر علمی فرزند شما شبیه چه کسی خواهد شد؟
مادر و پدری چشمانی قهوه ای داشته باشند، به این معنی نیست که چشم فرزندشان هم قهوه ای می شود. پدر و مادری با چشمان قهوه ای می توانند فرزندی با چشمان آبی داشته باشند. البته عکس آن هم وجود دارد. یعنی پدر و مادری چشم آبی می توانند فرزندی با چشمان قهوه ای داشته باشند. به گفته متخصصان، رنگ چشم ها توسط بسیاری از ژن ها تعیین می شود مثلا ممکن است یک ژن مسئول رنگ آبی و ژن دیگر مسئول رنگ قهوه ای باشد. همچنین ژن ...
چرا ایرانی ها به فحش جنسی علاقه دارند؟
برترین ها: ما، یعنی من و شما هم احتمالا در بزنگاه هایی از فحش های جنسی استفاده کردیم، اصلا این میل به استفاده فحش های جنسی در ایران، میل وافری ست، باور ندارید؟ این مطلب را بخوانید. کوچک ترین تصادفی در خیابان کافی است تا شنونده ناسزا هایی باشید که رنگ و بوی مونث به خود گرفته و مادر، خواهر و عمه ی از همه جا بی خبر را مخاطب قرار داده است؛ فحش هایی زنانه که از دهان مردان خارج می شود و به ...
ای آفتاب طوس، همه چشم های دنیا تار و پود فرش راهت!
، هزاران دل شوریده و نیازمند را حاجت روا می سازی. ببین که همه ی بندهای سبز دعا و قفل های بغض کرده نیاز، بر پنجره فولادت دخیل بسته اند و چشم های نگران، در چراغانی های حرم باصفایت، می درخشند و موج می زنند. کبوتران حرمت، بالای گنبد طلایی تو، دل های عاشق و سرگردان در صحن عتیقت را تماشا می کنند و همگی در حرمت گردآمده اند تا لحظه میلاد تو را از نزدیک تبریک بگویند. حرمت غرق ...
نواهای آشنای زائران که این روزها کمتر شنیده می شوند / آقاجون قربونتم اثر کیست؟
زاده فروشنده این مغازه کوچک کالاهای فرهنگی هم کلام می شوم. اسم مداحی قدیمی دور حرم را که می آورم شروع می کند به خواندن، آقاجون قربونتم آخه من مهمونتم .... چند بندی را که می خواند تازه سفره درد دلش باز می شود. با تکیه کلام خاصش در خصوص این مداحی قدیمی می گوید: حضور انورتان عرض کنم که قدیم داخل این کوچه عباسقلی خان همیشه صدای این مداحی بلند بود، اگر این آهنگ را همه نداشتند هر دو ...
روایت جدید از آتش سوزی کلینیک سینا اطهر
خفه می شوم. آمدم کمکش کنم، اما نگذاشتند بروم داخل. می گویند احتمال ریزش آوار هست. بعد در میان گریه هایش می گوید: نتوانستم کمکت کنم فهیمه. همسر مریم زمانی، پرستار اتاق عمل هم کمی آن طرف تر برای رفتن به داخل ساختمان و کمک به نوعروسش اصرار می کند. پدر و مادر میانسال مریم روی پیاده رو نشسته اند تا خبری از دخترشان پیدا شود. این قدر بی قرارند که توان حرف زدن ندارند. ...
آمدم ای شاه پناهم بده از زبان مرحوم حبیب الله چایچیان شاعر این شعر
گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمی ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی چسبد گفتم: دل چسبی اش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم دیدم مادر قبول نمی کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته ...
فیلم لورفته از ریحانه پارسا و همکارش + تصاویر جدید
هنرستان تئاتر می باشد، در کنار بازیگری از علاقمندان عکاسی و مدلینگ بوده و یک گربه خانگی پسر دارد و می گوید همیشه بلند پرواز بودم. پدرش شغل آزاد و مادر خانه دار است و دو خواهر کوچکتر از خود دارد. می گوید علاقه به بازیگری از کودکی در وجودش بود تا اینکه سال دوم دبیرستان وارد هنرستان تئاتر شد و جدی تر دنبال آرزوی دوران کودکی اش رفت. شروع و شهرت اولین بار در سال 1397 وقتی دختری 20 ...
جمله تاثیرگذار دختر حاج قاسم که دل همسر شهید مدافع حرم را مثل کوه قرص کرد
به گزارش روزپلاس، محبوبه همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی زنی که از سال 95 تا کنون 4 فرزند به یادگار مانده همسرش را تنها بزرگ کرده. همسری که هنوزم که هنوز است خاک خان طومان سوریه را رها نکرده و پیکرش مفقود الاثر است. وقتی از او خواستم مانند دیگر خانواده شهدای مدافع حرم اگر دیداری با حاج قاسم داشته را برایمان روایت کند. آهی از عمق جان می کشد و می گوید: خواهرجان من جا ماندم. زینبم تب داشت ...
نهالی که درخت شد
از جا می پرید. چیزی تا آماده شدن پیراهن سفید نمانده بود. پدر وقتی بی تابی نهال را دید برایش دو مرغ عشق گرفت؛ یکی سبز و دیگری آبی. مرغ عشق ها توی قفس بال بال می زدند و تا چشمشان به چشم هم می افتاد، آواز می خواندند. صدایشان بلند و زیبا بود. نهال هر روز در قفس، آب و دانه می گذاشت و بال هایشان را نوازش می کرد. مرغ عشق ها آن قدر خواندند تا دختر دیگر صدای شیهه ی اسب را نشنید و آن را از یاد برد. مادر ...
شهید صابر بعد از 10 سال گمنامی چگونه بازگشت؟
رجعت پیکر بی تابی های مادر در دوری از فرزندش رضا و جانبازی های پشت هم دو پسر دیگرش ادامه داشت. چند ماه بعد از شهادت رضا ، "حسین" که در حال خنثی سازی مین بود، در اثر انفجار یکی از مین ها از ناحیه شکم به شدت مجروح شد.و خردادماه 67 در منطقه شلمچه و در اثر اصابت ترکش، محسن از ناحیه کمر قطع نخاع شد. سال های بسیار سختی برای همه خانواده بود و پدر و مادر همچنان در دلشان منتظر آمدن ...
حضور مدیرکل آموزش و پرورش در منزل دانش آموز صومعه سرایی اهدا کننده عضو
...، برای دریافت کارت اهدای عضو اقدام کرده بود. در همان ساعات اولیه حادثه و بعد از اعلام رضایت پدر و مادر داغدار، دو کلیه و کبد این نوجوان دانش آموز برای پیوند به بیماران نیازمند به بیمارستان شیراز منتقل شد و خانواده وی در نهایت نوع دوستی و ایثار و برای عمل کردن به وصیت این نوجوان عزیز با اهدا و استفاده از پانکراس، روده، ریه ها، استخوان، مغز استخوان و برخی بافت های بدن از جمله پوست، قرنیه چشم، تاندون، غضروف و دریچه قلب وی برای بیماران چشم انتظار اهدای عضو موافقت کردند. ...
طی گفت وگویی مطرح شد؛ عدم ولایت پذیری ریشه اختلافات خانواده ها با فرزندان است/ دختر در پناه محبت والدین ...
پسری که در مقابل پدر و مادر خود حیا و ادب ندارند از پدر و مادر حرف شنوی نخواهند داشت و به عبارت دیگر کودکی که ولایت پدر و مادر را نپذیرد چه دختر و چه پسر، والدین نخواهند توانست در امر تربیت چنین فرزندی موفق شوند هر چند عملکرد خانواده ها در ولایت پذیری کودکان نیز مؤثر است. رابودان ادامه داد: شرط ولایت پذیری فرزندان این است که در هفت سال اول زندگی به خوبی تربیت شوند و کودکی که در هفت سال ...
خاطرات شهید سامانلو رونمایی شد
به گزارش ایثار تهران به نقل از خبرگزاری مهر ، کتاب فقط برای خدا شامل خاطرات شهید مدافع حرم سعید سامانلو با تحقیق و قلم سیده هدی بتول موسوی دیروز دوشنبه 9 تیر با حضور پدر شهید و نویسنده اثر در دفتر انتشارات شهید کاظمی رونمایی شد. این شهید همان شهید معروف شبکه های مجازی است که فیلم فرزند کوچکش درحالی که با ماکت تمثال پدر مواجه می شود و به گمان این که پدرش بازگشته، به سوی ماکت می دود تا وی را ...
تو گُلزخم تمام شانه های آهنین هستی
عابدی در خلوت دل چه زیباست روی تو در خواب دیدن فروغ نگاه تو در آب دیدن چه زیباست رخسار خورشیدی تو پس از پرده داری مهتاب دیدن چه زیباست در چشمه نور چشمت شکوفایی روشن ناب دیدن چه زیباست دور از شکوه حضورت نگاه تو در چشم احباب دیدن چه زیباست تصویر روحانی تو به یکباره در پیکر قاب دیدن چه زیباست در خلوت دل نشستن جمال تو دور ...
اشعار ویژه ولادت امام رضا (ع)
آغاز گل، شاعر! شروع تازه ای در بیت پایان تو می چرخد محمد جواد شیرازی در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست شکر حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست کربلا و کاظمین و سامرا، حتی نجف هیچ جا بهرِ من درمانده همچون طوس نیست دُرّ و مرجانی که از احسان به مردم میدهی دَر ...
یک روایت از شیر و شکر | روایتی از ساخت چهارمین ضریح مطهر امام رضا(ع)
برایمان گفت و سید محمدتقی هم او را با اشک چشم تأیید می کرد. هدهدزاده گفت: چند روز پیش از نصب ضریح چهارم در سال 1338 عمو جان بزرگ (سید ابوالحسن) آمد و همه خانم ها را با خود به زیارت برد. وقتی به روضه منوره رسیدیم با مضجع مطهر امام هشتم (ع) روبه رو شدیم که ضریح نداشت. با دیدن این منظره خودمان را روی قبر ایشان انداختیم. روز عجیبی بود. حاج آقا (سید محمدتقی) که به خانه برگشته بود حال روحانی ویژه ای داشت ...
خدمت به زائران امام رضا(ع) پادشاهی است
خادم می شود و البته ابتدا به پسر ارشد خانواده می رسد. صاحبان این نوع حکم ها کسانی هستند که جد یا پدر جد آن ها در سال های بسیار دور خدمات ارزشمندی برای دین اسلام انجام داده اند یا هدیه بسیار بزرگی مانند ملک و زمین وقف حضرت رضا (ع) کرده اند یا اینکه از علمای بزرگ بوده اند. حکم این خادمان پس از مرگشان به پسر بزرگ آن ها می رسد. خادمان رسمی دارای دو قبر در حرم هستند. فرق خادمان رسمی موروثی و غیرموروثی در ...
ما هم هستیم؛ روایتی از همدلی
. بعد خودش ادامه داد: - راستش به کسی نگی ها! اما داماد ما عضو حزب اللهه، باورت میشه؟ شانه هام را بالا انداختم - چند وقت پیش با خواهرم رفتن لبنان، چون مادرش اونجا مرده بود بعد که از بدشانسی خوردن به تور این جنگ، بنده خدا پدر و مادر من، هر چی تماس گرفتیم جواب ندادند. چشم انتظاری خیلی بده خیلی، خدا به کسی نشون نده خطهای تلفن خیلی بهم ریخته شده اونجا. ...
نگاهی گذرا به زندگی امام رضا (ع) و تعداد همسر و فرزندان ایشان
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، هشتمین امام شیعیان، حضرت علی بن موسی الرضا (ع)، یازدهم ذی قعده، سال 148 هجری شانزده روز پس از شهادت جد بزرگوارش امام صادق (ع) در مدینه چشم به جهان گشود. نام مبارکش را علی گذاشتند. کنیه اش ابوالحسن و القابش، رضا، صابر، رضی و وفی بود که مشهورترین آنها رضا است. ولادت از قول مادر ایشان نقل شده است که: هنگامیکه به حضرتش حامله شدم به هیچ ...