زنانی که خستگی را خسته کردند/ تحقق یک رؤیا در کوچه معراج+عکس
سایر منابع:
سایر خبرها
بُرخوردن مشاغل موقعیت ها، تئوری ها
...> سه. کارگری برای تمیزکردن خانه آمده بود، بعد فهمیدم لیسانس اقتصاد دارد. برای کاری رفته بودم اداره مسکن، دیدم مدیرکل لیسانس خیاطی دارد. عصری گفتم بروم از رستوران غذای بیرون بر بگیرم. سرآشپز پزشک بود. مردم در این مملکت جوری سرکار رفته اند که گویی روزی یکی، افراد و مشاغل شان را بُر زده و آنها را ریخته تو یک کلاه و گفته اسم هرکس با هر شغلی از آن درآمد می رود سر آن کار. تخصص کیلویی چند؟ چی؟ چرا باز در ...
این بار پای یک مرد در میان است.../ از خرید دست مصنوعی تا پرداخت بدهی 120 میلیونی
را شاکرم، اما به آن صورت خیر، کارمند حقوق بگیر کمیته امدادم و جانباز، بنیاد شهید هم مبلغی پرداخت می کند، جانباز 25 درصدم در حالت اشتغال. کمک ها را خدا می رساند سهامدار معدن سنگ هستم که بعدها به آن رسیدم، اکثر درآمدم از این راه صرف کار خیر شده است. خرج خانه ام مشخص است و ریز ریالی دارد، خوشبختانه همسر قانعی دارم که همین موضوع باعث شده مازاد حقوقم را برای ماه بعد نگه ندارم و همه را به ...
شکوفه صفری: فکرش را نمی کردم که با هندبالیست ازدواج کنم
دوی مان از یک جنس هستیم. من هم همیشه از خانه دور بودم و در اردوها به سر می بردم و حتی اغلب در مراسم ها و جشن های فامیل هم نمی توانستم شرکت کنم. به همین خاطر ما را درک کردند. حتی خانواده ام می گفتند خودت کم خانه نبودی، حالا با کسی ازدواج کرده ای که او هم هیچ وقت نیست (خنده). متاسفانه همانطور که گفتم زمان با ما یار نبود و با کرونا مواجه شدیم. ویروسی که تمام دنیا را ساقط کرد وگرنه می شد بیشتر کنار ...
سکانسی از یک ناممکن
در روز میلاد امام رضا (ع) میهمان خانه آقا رضا شدیم. خانه اشان در یکی از محلات قدیمی تبریز قرار دارد، وقتی به خانه کوچک شان می رسیم، آقا رضا و مَهدی( پسر آقا رضا) در را باز می کنند و با احترام و لبخند تحویلمان می گیرند تا به خانه امیدشان قدم بگذاریم. آمنه خانم ( همسر آقا رضا) برایمان شربت و کیک می آورد و تاکید دارد که چندین ماه است که در قرنطینه خانگی هستند و کرونایی ندارند. ...
با کارداشیان تا 2024!
شعار سال : اگر اشتباه نکنم کلاس دوم یا سوم راهنمایی بودم که یک روز در حیاط مدرسه متوجه شدم بچه ها دارند درباره فیلمی صحبت می کنند که از یک بازیگر تلویزیونی آمده است و در فاصله چند روز بحث اصلی محافل پسرانه شده بود. زهرا امیر ابراهیمی که بعد از سریال نرگس به شهرت خوبی رسیده بود با انتشار این فیلم خصوصی نه تنها مسیر زندگی کاری اش در ایران به اتمام رسید بلکه دیگر شرایط زندگی در ایران را هم نداشت و ...
غزالی: قصه شاهرگ واقعی است/ فرخ شخصیتی مرموز دارد/ با بازی ام تماشاگر را گول نزدم
اندازه وضعیت سفید نتوانست او را محبوب مردم کند. یوسف پیامبر، رستگاران، مادرانه، حانیه، چرخ فلک، مینو از دیگر کارهایی بودند که غزالی در هر کدام نقشی متفاوت را ایفاگر شد. این شب ها او فرخ سریال شاهرگ شده است تا این بار نقش یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق را بازی کند. تجربه ای که به تازگی به دست آورده است و به عقیده خودش همین که می توانی با بازیگری به گذشته و دل تاریخ برگردی، ارزشمند است. با ...
یادداشت های روزانه ناصرالدین شاه، چهارشنبه 19 تیر 1268؛ دیدار شاه قاجار از گرم خانه های پرورش میوه در ...
پیش آمد. دست بچه را گرفتیم. همین که مردم دیدند همه زن و مرد ریختند هجوم آوردند به ما دست بدهند به طوری که به یکدیگر زور می آوردند که نزدیک بود زیر کالسکه راه آهن بروند. ما هم به همه دست می دادیم، آن ها حریص تر می شدند. خیلی لذت بردیم و تماشا داشت. دخترها و زن های خوشگل هم پیش می آمدند دست آن ها را بهتر می گرفتیم، دست آن ها را فشار می دادیم. از خانه روچیلد که سوار کالسکه شدیم به الزبوری ...
نیمی از من متعلق به چیزهایی است که دیگر وجود ندارند!
شعار سال : نانسی ویسون دینان، پاریس ریویو — در سال 1990، جیکوب میسون با بازی های ویدئویی خداحافظی کرد. من مدرسۀ راهنمایی می رفتم و می دانستم اتفاقی برای او افتاده، اما بیش از ده سال طول کشید تا واقعاً با او همدل شوم. من، مثل همۀ بچه های آن سن وسال، بیشتر به خودم توجه داشتم. جیکوب در همان محلۀ ما زندگی می کرد و مادرش با مادرم دوست بود اما من هنوز او را درست نمی شناختم. اتفاقی افتاده بود که او دیگر نمی خواست بازی کند. کنسول نینتندو و بازی هایش را برداشتم، از جمله نسخه های اصلی ماریو و ز ...
خاطرات روحانی و غسال داوطلب از تجهیز و تغسیل اموات کرونایی
چند خانواده دوباره چنین احوالی را تجربه کنند. نماز وحشت مدافعان حرم... میرحسینی از روزهایی می گوید که تعدادشان 2 نفر بود و به مرور به 20 نفر رسیدند. یک جمله از خودشان می گوید و 10 جمله از یک گروه ویژه که برای کمک به آن ها آمدند. می گوید که شهدای زنده ، آن ها را در دفن و کفن اموات کرونایی کمک می کردند. این شهدا کسانی نبودند جز همان گروه ویژه مظلوم . رفقای شفیقی شدند برای هم ...
خاطرات منتشر نشده آیت الله سیدجعفر کریمی از امام خمینی(س)
عراق بیرون بروم، و آن پاکت هایی که خدمت آقایان دادم، وصیت نامه من راجع به پول هایی است که در خانه من هست، در آن نامه در زمینه کارهایی که باقیمانده و باید چه کار بکنند یا چه کار نکنند، همه این ها را مشروحاً در نامه نوشته ام، و هر چهار نامه راجع به همین هست که بعد از رفتنم شما پاکت را باز کرده و ببینند که چکار باید بکنید؛ بر طبق همان نوشته هایم عمل بکنید . صبح آن روز بعد از نماز صبح با ...
خانه ام البنین خانه امید زنان روستایی / داشته هایش دستش را گرفت...
لازم را دریافت کردم که بر این اساس مجتمع آموزشی ما با سه رشته فعالیت خود را ادامه داد و تا چند سال بدین شکل فعالیت خود را ادامه داد. البته با توجه به اینکه مجتمع آموزشی در طبقه دوم منزل مسکونی قرار داشت و خانم ها باید برای شرکت در کلاس ها به خانه ما رفت و آمد می کردند همین مساله باعث بروز مشکلاتی شده بود، چراکه در روستا حضور در خانه دیگران از سوی برخی خانواده ها چندان قابل پذیرش نیست ...
گفتگو با قاتلی که دوست داشت سوپراستار سینما شود!
هزار تومان مانده بود. او کل پول را می خواست. از طراحی نقشه قتل بگو. چند بار برای مقتول بسته خوراکی حمایتی در ایام کرونایی برده بودم و می دانستم طلا هایی همراه دارد. یک هفته با خودم کلنجار رفتم و نقشه سرقت را طراحی کردم و قصدم قتل نبود. می خواستم فقط او را بیهوش کنم و دوباره کار کنم و پول طلا های سرقتی را جور کنم و به او بدهم که از من شکایت نکند. عصر روز حادثه بسته حمایتی از مسجد ...
دست خدای مارادونا فیلم می شود/ پائولو سورنتینو سازنده فیلم
... هرچند جزییاتی از فیلم اعلام نشده اما اسم فیلم می تواند یادآور حرکت دیه گو مارادونا فوتبالیست آرژانتینی باشد که خودش شخصیت فیلم جوانی سورنتینو در سال 2015 بود. سورنتینو همان سال در مصاحبه ای گفته بود مارادونا جانش را نجات داد. وی گفته بود: وقتی 16 ساله بودم پدر و مادرم را در یک حادثه بر اثر سیستم گرمایش خانه ییلاقی مان در کوهستان از دست دادم. همیشه با هم می رفتیم اما من چون می ...
معرفی دو نفر از بانوان فعال نویسنده استان اردبیل در عرصه دفاع مقدس
... توران قربانی صادق متولد سال 1343 و همسر جانباز، در کنار داستان نویسی و ترجمه اشعار و فیلمنامه نویسی و بازیگری تلویزیون و سینما به خاطره نگاری شهدا، ویرایش و بازنویسی در ژانر دفاع مقدس میپردازد. در این حیطه به دو زبان ترکی و فارسی آثاری به شرح ذیل دارند: - مجموعه خاطرات شهدا و جانبازان و ایثارگران زن استان با عنوان " قبیله زینب " . - مجموعه خاطرات شهدای محله امام خمینی (ره ...
جنایت پس از نخستین دوستی مجازی
...، پلیس را خبر کردند. دقایقی بعد، قاضی علی اکبر احمدی نژاد به همراه تیمی از کارآگاهان جنایی راهی محل حادثه شدند. ظاهرا افراد مشکوکی بعد از ورود شبانه به این خانه، مرد 36ساله را درحالی که همراه همسر و دختر 3ساله اش در خواب بود، به قتل رسانده بودند. همسر مقتول مدعی بود که در آخرین لحظات، قاتلان را هنگام فرار دیده است. این زن گفت: در خواب بودم که با شنیدن صدایی بیدار شدم. در تاریکی 2نفر ...
چرخ های ساعتی بدون عقربه
ساعت ها دستمال می کشید و انگار دو ساعت گردالوی دیگر به مغازه اضافه می شد. وقتی خانم چرخ و آقای زمانی آمدند توی محله، روی دیوار تقریباً همه ی خانه ها ساعت جدیدی جا گرفت. در خانواده ی ما هم ساعت مچی با بند رنگی موفق شد جای دوچرخه را که جایزه ی کارنامه ی بیستم بود بگیرد. وقتی مامان ها فهمیدند این زن و شوهر آدم های قابل اعتمادی اند، مجوز صادر کردند که ما بچه ها بخشی از وقتمان را توی مغازه شان ...
خانه مردی که فراموش نشد*
با ادبیاتی شیوا برای بازدیدکنندگان تهیه شده است. راهرویی باریک ما را از حیاط به داخل خانه می برد. سمت چپ چند دست کت و کراوات های دکتر داخل محفظه شیشه ای تصویری از صاحبخانه را برایمان تداعی می کند. وسایل و اثاث منزل که بسیاری از آنها از همان موقع باقی مانده، زمان را در سال های دهه 50 نگه داشته است. البته بخشی از اشیا و لوازم موجود خانه لوازمی است که همسر دکتر از مشهد به این خانه منتقل کرده بوده ...
به گیرنده دست نزنید فرستنده مشکل دارد
ها عروس می برند. سر کلاس مدرسه قصه می نوشتم و زنگ انشا منجی همکلاسی ها بودم. انشاهای طولانی 10تا12صفحه ای می نوشتم و وقتی می خواندم کل وقت کلاس گرفته می شد و بچه ها نفس راحت می کشیدند. راهش را هم یاد گرفته بودند. تا معلم انشا وارد کلاس می شد همه یک صدا می گفتند: آقا، فلانی بیاید انشا بخواند. معلم ها هم بدشان نمی آمد. چیزهایی در مایه طنز و هجو می نوشتم و چند باری هم سر همین انشاها گیر افتادم. من ...
در قیامت از سعدی گلایه خواهم کرد
زبان و ادبیات فارسی پیوند خورده است. دلیل این همه عرق چیست؟ من از همان کودکی به ادبیات علاقه مند بودم. همچنین رهبر معظم انقلاب هم حساسیت زیادی در این باره دارند و ارج و قرب زیادی برای زبان و ادبیات فارسی قائل هستند و همیشه به این سرمایه معنوی کشورمان تاکید می کنند. پس همه ما باید متوجه این سرمایه بوده و نسبت به آن عرق داشته باشیم. شما یکی از نمادهای ادبیات فارسی در رسانه ملی ...
بریدن گلوی همسر به دلیل سوءظن
به نام او ثبت کردم، ولی هیچ گاه مشاجرات و درگیری ما که به خاطر سوء ظن شکل گرفته بود، پایان نیافت تا اینکه ساعت 1:30 جمعه (هفدهم شهریور) به خانه آمد. من که دیگر به شدت خشمگین شده بودم از او درباره دیرآمدنش به منزل پرسیدم، اما باز هم با همان پاسخ تکراری روبه رو شدم: با دوستانم بودم . وقتی این جمله را از زبانش شنیدم دیگر خون جلوی چشمانم را گرفت. همه درگیری های قبل مانند سکانس های فیلم از ...
حامی مالی باشد الان هم به هیمالیا می روم
ارهای خانه کمک همسر می کنند و به قولی ما هم خانم خانه می شویم و هم آقای خانه. ولی همه روحانیون مثل شما نیستند. بنده این جور بوده ام. یادم هست زمانی که طلبه بودم وقتی می خواستیم لباس بشوییم می رفتیم کنار جوی آب و با چوبک لباس هایمان را می شستیم. چوبک گیاهی است که پس از خشک کردن می کوبند و نرم می کنند و در شستن لباس به کار می برند. حداکثر غذایی که داشتیم مثلاً هفته ای یک بار حل ...
شیوه یاسمن 7 ساله برای مبارزه با شرارت های کرونا+ فیلم
به گزارش خبرگزاری فارس از ایلام، ویروس منحوس کرونا چند ماهیست که ما را از لحاظ فیزیکی از هم دور کرده است مهمانی ها، مراسمات شادی، سوگواری ها و... را تعطیل کرده است اما روز به روز شاهد نزدیکی دل ها و ذهن ها به همدیگر هستیم. ملت ایران همواره با اتحاد و همبستگی، ایثار و همدلی در تمامی صحنه ها در مقابل مشکلات ایستادگی کرده است. کودک و نوجوان، جوان و پیر، کارمند و خانه دار همه و ...
جزئیات دادگاه آدم ربایی در تجریش
ها 480 میلیون تومان سفته بدهم تا مرا آزاد کنند. من قبول دارم به آن ها بدهکار بودم و آن ها نیز به علت عدم پرداخت نفقه همسرم حکم جلب مرا گرفته بودند. در ادامه پدر همسر سابقم مرا به خانه خود در قم برد و در میانه راه هر چه خواهش کردم مرا رها نکردند و فقط تهدید می کردند. در ادامه قاضی راسخ از شاکی پرسید: برای رسیدن از میدان تجریش به شهر قم حداقل 3 ساعت زمان نیاز است و در ساعت حدود 14 این اتفاق ...
به سرسختی راگبی
هنگامی که میری به عنوان نایب رئیس هیئت راگبی استان انتخاب می شود در همان ابتدای ورود با یک چالش روبه رو می شود. وی در این باره می گوید: هنگامی که به این سمت انتخاب شدم متوجه شدم یک ماه و نیم بعد مسابقه های کشوری تیم است. با تمام انرژی و قدرتی که داشتم شروع به کار کردم و در آن سال تیم توانست مقام قهرمانی کشور را به دست بیاورد. این موفقیت سبب شد تا همه سختی هایی که در این مدت تحمل کرده بودم به ...
پیکر حاج احمد متوسلیان در تهران است؟
به یک روزشمار تبدیل کردم. * یک بار که از شیراز به تهران می آمدم، در هواپیما که روزنامه کیهان می خواندم در خبری دیدم که رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) دستور تشکیل یک کمیته پیگیری درباره کتاب داده است که این کمیته تشکیل شد. سال 86 نیز اعضای کمیسیون امنیت مجلس هر حرفی که مطرح می کردند به همین کتاب کمین جولای ارجاع می دادند. * 80 درصد تمام این پیگیری ها در طول این چند سال همه ...
مصاحبه با نسرین دالوند نویسنده و پژوهشگر لرستانی در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس
انجام گرفت نشان دادن آن از رسانه های جمعی مثل تلویزیون بود. در دوران ابتدایی آخر هفته ها فیلم های سینمایی جبهه و جنگ پخش میشد که همه اعضای خانواده پای آن می نشستیم و تا چند سال بنده پای ثابت آن فیلم ها بودم. از همان بچگی دوست داشتم با رزمنده ها صحبت کنم. خیلی سوالها داشتم که میخواستم از آنها بپرسم؛ شجاعت، از خودگذشتی، دوری از خانواده، مجروح شدن آنها... حتی از همان بچگی به دنبال این بودم که چه ...
چی شد چادری شدم!
بود واسم سوال بود که دارم تاوان چیو پس میدم؟چند وقتی به همین منوال گذشت تا این که یه روز رفتم امامزاده اسماعیل اون جا یه دختر بود اونم داشت زیارت میکرد اومد جلو و با هم دعا خوندیم و من واسش همه چی رو تعریف کردم اونم گفت که بهتر نیست با خدا دوست بشی تا این که شکایت کنی شاید خودش بهت گفت که چرا این کارو باهات کرده راست میگفت من همش داشتم ناله میکردم و باهاش یه ذره درد دل نمیکردم رفتم جلو ...
پسرکشی یک آسیب شناسی اجتماعی است/ از کم دیالوگ بودن نقش نگران نیستم
جشنواره یونان و مستند منتخب جشنواره بین المللی فیلم ستاره سیاه آفریقا را از آن خود کرد. در فیلم پسرکشی ، در سال های پایانی دهه چهل مردی که از همسر اول خود دو فرزند دختر دارد و برای داشتن فرزند پسر، به تحریک مادرش همسر دیگری اختیار می کند. اما این ازدواج چالش ها و اتفاقاتی را در پی دارد. صحرا اسداللهی در این فیلم نقش زن دوم این مرد را بازی می کند. اولین تجربه همکاری با محمد هادی ...
در حال و هوای عشق
پذیر بودم. اعتماد به نفس نداشتم. الان فکر می کنم که ای کاش در زمان سفر می کردم و به ژولی آن موقع می گفتم با اضطراب و احساس ناامنی خودش را ویران نکند! به او می گفتم بیشتر هوای خودش را داشته باشد. پیش از طلوع فیلم رمانتیکی بود. من در زندگی شخصی ام چنین تجربه حسی و رؤیاگونه ای نداشتم. گاهی جادوی عشق که به فیلم رخنه می کند، همه چیز رؤیایی و دست یافتنی می شود اما در زندگی که واقعیت بر آن حاکم است ...
پزشکی زیر سایه تکنولوژی باعث بی اعتمادی مردم می شود 18 تیر 1399 ساعت: 19:4
هیچ وقت خاطرم نیست که پدر یا مادرم از من راجع به درسم سوالی کرده باشند یا از نمره هایی که می گرفتم پرسیده باشند. سپید: کدام دبستان درس خواندید؟ دبستان ایمان در همان محله شاپور دوره دبستان آنجا بودم. سپید: بچه درسخوانی بودید؟ کدام یک از دروس دبستان در شما ایجاد علاقه می کرد؟ روی هم رفته بله، به درس علاقه داشتم و خودم با اشتیاق درس می خواندم. در آن دوره بیشتر ریاضی برای من جذاب بود. سپید: چطور شد ...