سرقت باتری ماشین با لباس زنانه و موی رنگ کرده!
سایر خبرها
زن خائن مخم را زد و برایم خانه مجردی گرفت تا راحت باشیم+عکس
به گزارش شمال نیوز به نقل از رکنا: از روزی که با آن زن آشنا شدم دیگر هیچ چیزی از نظر مالی کم نداشتم و هر چه می خواستم برایم فراهم می کرد اما من نمی دانستم او چه نقشه وحشتناکی را در سر می پروراند. بیش از دو سال با او ارتباط داشتم و در این مدت مرا آن قدر وابسته خودش کرد که دیگر برده شیطان بودم! هر چه می گفت کاملا می پذیرفتم و هر کاری از من می خواست چشم و گوش بسته انجام می دادم تا جایی که ...
عروس بی بند و بار به دوست شوهرش هم رحم نکرد + جزئیات
معاینات اولیه مشخص شد او از ناحیه استخوان لگن و دست راست دچار شکستگی شده است. پیرمرد در دایره اجتماعی کلانتری افزود: موضوع را به خانواده جوان سارق اطلاع دادم و پدرش که آدم آبرومندی است سراسیمه خود را به بیمارستان رساند. ادامه این ماجرا را از زبان پدر مرد جوان می خوانیم. او اظهار داشت: فرزندم از جوانی گرفتار رفیق بازی شد و دوستی با افراد ناباب او را از مسیر اصلی زندگی دور کرد. میثم در سن ...
تیراندازی وحشتناک در سعادت آباد تهران به خاطر یک دختر
تیراندازی در منطقه سعادت آباد حضور داشتم که سهراب هدف گلوله قرار گرفت و او را به بیمارستان منتقل کردم و از ترس اینکه دستگیر شوم از بیمارستان خارج شدم و داخل خودرو پنهان شده بودم که دستگیر شدم. شناسایی عامل تیراندازی در سعادت آباد ماموران در گام بعدی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که خشایار 34 ساله که در خودروی جک مشکی رنگ حضور داشته نیز هدف گلوله قرار گرفته و در یک بیمارستان دیگر تحت درمان ...
بیرانوند: ویلموتس مرا تشویق کرد تا به اروپا بروم/ برای فوتبال از خانه فرار کردم
عنوان یک پسر کوچک ناگهان مجبور شدم زندگی خود را رها کنم. علاوه بر فوتبال، من همه کارهایی که بشود فکر کرد را انجام دادم. بیرانوند درباره زندگی اش ادامه داد: در کارواش و پیتزا فروشی کار کردم و همانجا هم می خوابیدم چون جایی برای خواب نداشتم و در کنارش فوتبال هم بازی می کردم. الان پدر من می گوید او باعث شده که من به این موفقیت برسم (باخنده). پدرم الان خیلی به من افتخار می کند و فهمید که با ...
عباس خامه یار و ماجرای تشرف به درون کعبه
کعبه پس از گشودن درب های طلایی آن. ماجرا از آنجا آغاز شد که آن روز با چهار نفر از دوستان همسفرم با خودرو جی. ام. سی. از مدینه منوره به سمت مکه مکرمه حرکت کردیم و حوالی صبح به شهر رسیدیم. دوستان، علاقمند بودند کمی استراحت کنند و بعد برای طواف به حرم بروند، اما من انجام طواف را ترجیح دادم و به قصد طواف کعبه که جزئی از مناسک عمره تمتع است، از خودرو پیاده شدم. آنان نیز به محل اقامت خود در ...
دوستی خاله خرسه سارق سابقه دار با مالکان خودروهای لوکس
.... یکی از شاکیان درباره نحوه سرقت خودرواش به مأموران گفت: با سارق در خیابان آشنا شدم. او چندین بار من را به رستوران های خوب دعوت کرد و بعد از چند مرتبه رفت وآمد به او اعتماد کردم. او در قرار چهارم و پنجمی که با من داشت سوار بر یک خودروی شاسی بلند بود و گفت یک نمایشگاه ماشین دارد و دوست دارد من راننده اش باشم. من هم قبول کردم. مالباخته ادامه داد: به پیشنهاد او چند روز قبل با خودروی ...
قتل شوهر سابق، 20 سال بعد از طلاق
.... چندروزی بود که در خانه دخترم و یوسف بودم تا اینکه یوسف دوباره کارهای گذشته اش را شروع کرد. او دوباره به من حمله کرد و من را زد. وضعیت روحی ام به خاطر کارهایی که قبلا شوهرم با من کرده بود، همچنان به هم ریخته بود. آن قدر عصبانی شدم که نتوانستم خودم را کنترل کنم؛ ضمن اینکه خاطرات گذشته مثل یک فیلم از جلوی چشمم گذشت. وقتی یوسف به سمتم حمله کرد تا من را بزند، من هم با چاقو او را زدم و بعد یکباره ...
کشف 7 هزار داروی لاغری و ضدریزش موی تقلبی در تهران
...، افزود: سارق زن با مشاهده ماموران در نزدیکی خود به صورت پیاده از محل گریخت و ماموران به تعقیب وی پرداختند و موفق شدند پس از مدتی تعقیب و گریز سارق زن را که سرعت خوبی در فرار داشت، دستگیر کنند ولی متاسفانه سارقان مرد که سوار بر خودروشان بودند از محل گریختند. قاسم آبادی افزود: با دستگیری سارق زن مشخص شد که وی خانم نبوده بلکه مردی 32 ساله است که با استفاده از پوشش زنانه سعی در اغفال ...
داستان زندگی دختری که بعد از فرار به آغوش خانواده بازگشت
و باز هم این اتفاق نیفتاد. روز بعد حدود نیمه شب بود که کامران پیامکی برایم فرستاد تا سر کوچه محل زندگی ام همدیگر را ملاقات کنیم. برای همین منتظر شدم تا پدر و مادرم بخوابند، سپس به آرامی قصد داشتم از خانه بیرون بروم که ناگهان پدرم مقابلم سبز شد و از رفتنم جلوگیری کرد. آن قدر ناراحت بودم که تا صبح نخوابیدم و با پدر و مادرم به جر و بحث پرداختم. چرا که احساس می کردم پدرم پرنده خوشبختی مرا فراری داده و ...
کلاهبرداری میلیاردی با فروش خودرو های تصادفی
و قیمت مناسب آن تعریف کردند. پس از آن از فروشنده خواستم خودرو را به یک کارشناس رنگ نشان دهیم که مردی که لباس فرم مخصوصی به تن داشت نزدیک شد و خودش را کارشناس رنگ معرفی کرد. او بعد از بررسی خودرو گفت که خودرو بی رنگ است و در این باره به من اطمینان داد. من هم به حرف آن ها اعتماد کردم و با فروشنده راهی دفتر ثبت اسناد شدم و پول را به طور کامل پرداخت و خودرو را دریافت کردم. شاکی گفت: چند روز بعد از ...
قتل بخاطر هیچ
قرار گرفت، به حضور در نزاع مرگ بار اعتراف کرد و گفت: من همراه نامزد و دوستم در بزرگراه رسالت می رفتیم که متوجه نگاه های راننده پژو 405 شدم و احساس کردم راننده آن می خواهد به نامزد من متلک بگوید؛ برای همین عصبانی شدم و بعد از کمی بگومگو راه ماشین او را بستم. بعد هر دو نفر را پیاده کردم و با آن ها درگیر شدم که حین درگیری با چاقو دو ضربه به راننده زدم و سریع فرار کردیم. من چاقو را در بزرگراه رسالت دور ...
نمایشگاه دار قلابی سارق خودرو های لوکس بود
سرویس حوادث جوان آنلاین: سرهنگ محمد احمدی، رئیس کلانتری 106 نامجو گفت: چندی قبل شکایت های مشابهی درباره سرقت های سریالی خودرو های لوکس به مأموران کلانتری 106 نامجو گزارش شد. تحقیقات پلیس بعد از بررسی شکایت های مطرح شده نشان داد همه سرقت ها به یک شیوه و از سوی مردی جوان رقم خورده است. یکی از شاکیان که مردی 35 ساله بود، توضیح داد: مدتی قبل در پارک با پسری به نام کامران آشنا شدم که ظاهری ...
خاطره جالب بازیکن سابق پرسپولیس از مهران مدیری +عکس
باشگاه خبرنگاران جوان: شب گذشته مهران مدیری در دورهمی، میزبان جواد کاظمیان بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال کشورمان بود. کاظمیان در ابتدا، درباره شروع فوتبال حرفه ای خود گفت: هفت ساله بودم که علاقه مند به تیم پرسپولیس شدم. عاشق فوتبال بودم و تا 15 سالگی هم در سطح استان و مدارس بازی می کردم؛ تا اینکه سال 77 در تیم بانک ملی تست دادم و فوتبال را جدی شروع کردم. در بخشی از ...
ناگفته های تلخ زن 32 ساله مشهدی از 6 روز اسارت
که با سردرد عجیبی چشمانم را باز کردم کسی در خانه نبود و آن پسر هم مشغول استعمال مواد مخدر صنعتی بود! سرگیجه داشتم که آن پسر برای رفع سردرد از همان موادی که مصرف می کرد به من داد به طوری که حالم بدتر شد. این زن جوان که بعد از طلاق از همسرش به عقد موقت مرد دیگری درآمده است در ادامه اظهاراتش افزود: بعد از این مدت که مدام گیج بودم، او مرا به پارک بوستان بسیج برد و در همان جا رها کرد تا این ...
فرشید اسماعیلی: دیاباته را اصلا ندیدم وگرنه حتما پاس می دادم
خطرناک است چون احتمال مصدومیت در این شرایط بالا می رود. شما ببیند با بازی هایی که هر 4 روز یک بار برگزار می شود، ما سه بازی را در گرمای جنوب کشور برگزار کردیم و در این شرایط حتی بازیکنانی که بدنسازی منظمی داشته اند هم کم می آورند، چه برسد به من که اصلا بدنسازی نکرده بودم. او ادامه داد: من توقعم از خودم خیلی بالاتر است و دوست دارم همیشه در بالاترین سطح باشم. انشاالله در بازی ...
صمد مرفاوی: اینکه می گویند سطح جام باشگاه های آسیا پایین بود، به خاطر بغض و کینه است
دقیقاً در همان هتل برپا شده است. خلاصه، من دقیقاً قبل از برپایی این اردو ازدواج کردم و شاید باورتان نشود 2 روز پس از ازدواجم، خودم را به اردو رساندم. وقتی به جمع سایر نفرات اضافه شدم، صبح تمرین کردیم و برای عصر هم نوبت تمرین داشتیم، اما ناگهان دیدم مرحوم منصور پورحیدری با یک کیک بسیار بزرگ به جمع بازیکنان آمد و به قول معروف من را سورپرایز کرد! بچه ها همان جا یک جشن کوچک برایم گرفتند و جلسه تمرین ...
سلامت روانی زن خطاکار تأیید شد
ماشین بیرون افتاد. آنجا بود که فهمیدم آن بسته جسد مثله شده یک مرد است. بعد از تماس راننده تاکسی، مأموران پلیس به آدرس مورد نظر رفتند و زن 45ساله به نام ژاله را بازداشت کردند. ژاله با اقرار به قتل شوهرش گفت: من و ارژنگ 22 سال قبل باهم ازدواج کردیم. او معتاد به مواد مخدر بود و اخلاق تندی داشت. بعد از مدتی صاحب یک فرزند دختر شدیم، اما به خاطر بدرفتاری های شوهرم تصمیم به طلاق گرفتم و از او جدا شدم ...
دستگیری 635سارق پایتخت در طرح رعد
آخرین سرقتی که کردی و به خاطر آن دستگیر شدی توضیح بده. با پسر جوانی در پارکی نزدیک نظام آباد آشنا شده بودم. او گفت برادرش خودرو دارد و من هم از او خواستم راننده ام شود. خیلی زود فریب حرف هایم را خورد و با خودروی برادرش آمد. همراه هم سوار خودرو بودیم که گفتم جلوی مغازه ای توقف کند و از مغازه دار سوئیچ خودروام را بگیرد. همین که او از ماشین پیاده شد، پشت فرمان نشستم و خودرواش را سرقت کردم. بعد به حوالی بهشت زهرا رفتم که مأموران پلیس به من مشکوک شدند و به این شکل دستگیر شدم. معتاد هستی؟ بله. پیش از این قرص مصرف می کردم اما از 6 روز قبل به شیشه معتاد شده ام. ...
سرقت خودرو های لوکس شهروندان پس از اجرای طرح دوستی با آن ها
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان ،سرهنگ محمد احمدی بیان کرد: سه مرد جوان با مراجعه به کلانتری 106 شهید نامجو اعلام می کنند که خودروهایشان توسط فردی که مدعی طرح دوستی بوده به سرقت رفته است. وی توضیح داد: ماموران بعد از دریافت اظهارات این سه مالباخته متوجه می شوند سارق هر سه سرقت یک فرد بوده و متهم پس از به دست آوردن اعتماد مالباختگان خودروهایشان را سرقت کرده است. ...
بازداشت سرکرده مخلان بازار ارز در صندوق عقب خودرو
تومان می گرفتم. اگر تعداد سرقت ها بالا بود هم همین مقدار را می گرفتی؟! بله. در روز چند تا باتری سرقت می کردی؟ حدود 15 عدد باتری. از چه خودرویی؟ پراید، چون سرقت از آن راحت است. حدود چند ثانیه باتری را باز می کردم. چطور دستگیر شدی؟ مأموران از قبل مرا شناسایی کرده بودند. حین سرقت بود که دستگیر شدم. گویا ...
رانندگان مسافرکش قربانیان باند خطرناک ساطوری های مشهد
آن ها محسن نام دارد و برای خرید مواد مخدر پیاده شدند. با همان سر و وضع خونین صندوق عقب را باز کردم و دیدم سوئیچ روی خودرو است، به آرامی پشت فرمان نشستم و پدال گاز را فشار دادم. آن ها فریادزنان به دنبال خودرو دویدند، ولی من از چنگ آن ها گریختم. سپس در حالی که سرگردان بودم، یکی از ماموران پلیس را دیدم و با کمک او به مرکز درمانی انتقال یافتم و ... آن روز با اطلاعاتی که جوان مجروح در اختیار ...
دزدی که قاضی را مبهوت کرد!
، چند روز بعد همه لوازم مورد نیاز دستبرد به احشام را آماده کردم و به همراه نعمت و وحید شبانه وارد ساختمان یکی از اهالی روستا شدیم و علاوه بر چند رأس گوسفند، وسایل ساختمانی دیگری را نیز به سرقت بردیم، اگرچه مالباخته شکایتی را در یکی از مراکز انتظامی مطرح کرد، اما هیچ کس به ما مظنون نشد و من هم با آن دختر ازدواج نکردم چرا که باید از روستا دور می شدم. از آن روز به بعد و با تقسیم پول احشام ...
دوست نداشتم برگه تخصص دکتریم در باب فرهنگ ایران را از دست فرنگیان ارزان خری کنم
. ولی یکی از سوالات مرا گرفت: "آقای آژند کودکی شما چطور گذشت؟". همین پرسش را مبنا قرار دادم و در خور آن گوشه و کنار خاطراتم را کاویدم و شد نوشته ای که برایتان آوردم. اگر پسند خاطر افتاد فبها المراد، وگرنه ارزانی خودم". در این یادداشت آمده است: "واقعیت این است که کودکی من در عسرت و حسرت گذشت. من روز یکشنبه بیست و نهم خرداد هزار و سیصد و بیست و هشت وارد زندگی شدم، آن هم در یک شهر دور افتاده که ...
توبه سارق مسلح برای رهایی از اعدام +عکس
مهربان هستم و همه زندانی ها مرا دوست دارند. در این سال ها هر روز مجازات شده ام. 8سال زمان کمی نیست. هر یک روز زندان هزار سال می گذرد. بار قبلی توبه نامه نوشتم و حکم را متوقف کردند، تصور می کردم که مرا می بخشند. من دلم نمی خواهد بمیرم. دوست دارم آزاد شوم و پیش خانواده ام برگردم. برای دخترم پدری کنم و در کنار خانواده ام باشم. دخترت چند ساله است؟ 13ساله است و دلم می خواهد کنارش ...
عاقبت آدم ربایی و سرقت از برج ساز و مدیرعاملان معروف/ حبس، تبعید و شلاق
ساز را سوار خودرو کنیم و از او پول بگیریم. بعد از این ادعاها پرونده برای تکمیل تحقیقات بار دیگر به پلیس آگاهی برگردانده شد. با تکمیل تحقیقات و بررسی شماره تلفن ها مرد میانسالی ردیابی و بازداشت شد و در بررسی های بیشتر مشخص شد که این شخص پیش تر هم با همین شیوه 3 مدیرعامل شرکت های معتبر را ربوده است. یکی از شاکی ها که مدیرعامل یکی از شرکت های گلدیران است، گفت: مدتی قبل از سوی چند مرد ناشناس ...
سیره شهدا،باید الگویی برای جوانان در ازدواج باشد
ازدواج می کنید آیا فکر این را کرده اید که امکان دارد من شهید بشوم و شما هم از من فرزندی داشته باشی و باید در آن صورت، فرزند مرا آنگونه باید تربیت کنی که خدا و پیامبر و ائمه(ع) از تو و آن فرزند راضی باشند؟! و من همه این شرایط سنگین را پذیرفتم و به عقد هم درآمدیم و خطبه عقد ما را نیز آیت الله صانعی خواند. محافظ رهبری همسر شهید سلحشور افزود: شهید بعدها محافظ آیت الله مشکینی، چندی بعد ...
شعر پشت وانت را هم می دزدند!
، گفت که پسرم اگر می خواهی به نام برسی، کار دیگری برای خودت بکن، این کار شرافتمندانه نیست . همچنین شعری از من در مجله جوانان قبل از انقلاب چاپ شده بود، من به شب شعری در سنندج دعوت شدم و آقایی رفت و شعر مرا پشت تریبون خواند، البته من در آن جا رویم نشد بگویم شاعر این شعر من هستم. اکسیر افزود: اخیرا هم چندین شعر معروف من به نام زنده یاد حسین پناهی زده شده و من این را از طریق ناشرم پیگیری ...
بی وفا!
به گزارش خبرگزاری برنا ؛ اولین بار سهراب را در عروسی دختر خاله ام دیدم. پسری جوان و خوش چهره که نگاه خیلی از دختران فامیل را به خود جلب کرده بود. اما او تنها توجه اش به من بود و تمام طول عروسی مرا زیر نظر داشت. من که تازه دیپلم گرفته بودم و اصلاً به ازدواج و این داستان ها فکر نمی کردم و فقط دوست داشتم سرکار بروم و زندگی مستقلی را شروع کنم. خلاصه در یکی از مدارس ابتدایی ...
پیشنهاد مطالعه کتاب| خاکریزهای طلایی خاطراتی خودنوشت از سال های اسارت
خوابیدم. به سقفی که زیرش خوابیده بودم مطمئن بودم. آن جا هیچکس مرا با شلاق نمی زد و هرچه بود مهر بود و مهربانی؛ مهربانی پدر و مادر به فرزند. با خودم گفتم: دیگر نگران چیزی نباش. این جا خونه خودته؛ همان خونه ای که بارها خوابش را در اسارت دیده بودی. -انتهای پیام/3463/825/
تجاوز به دختر 18 ساله توسط شیاطین کثیف / او فقط التماس می کرد
اعضای باند، او را به خانه مجردی یک چوپان در بیابان های اطراف منطقه سیدی بردند. التماس ها و گریه های دختر جوان، هیچ فایده ای نداشت و 5 تن از اعضای باند 6 نفره شیاطین کثیف او را تا صبح روز بعد مورد آزار و اذیت های وحشیانه قرار دادند. از سوی دیگر پدر کارگر این دختر که از تاخیر ناگهانی فرزندش نگران شده بود وقتی به نزدیکی محل کار او آمد در جریان آدم ربایی قرار گرفت و بلافاصله ماجرا را به پلیس ...