سایر منابع:
سایر خبرها
روز هشتم محرم، روایت کربلا
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما ، در روز هشتم محرم سال 61 هجری قمری، قحطی آب در خیمه های حسینی موج می زد. امام حسین (ع) در این روز با عمر بن سعد ملاقات کرد و بسیار با او سخن گفت و او را ارشاد فرمود، اما طمع حکومت ری او را فریفته بود. امام حسین (ع) به او فرمود: بدان که تو از گندم مُلک ری نخواهی خورد . کد ویدیو دانلود فیلم اصلی دیدار زید بن حصین همدانی از ...
امام حسین (ع) بر سر پیکر جوان خود در کربلا چه گفت؟
به گزارش خبرگزاری برنا؛ هشتمین روز ماه محرم به حضرت علی اکبر (ع) اختصاص دارد . وقتی همه اصحاب امام علیه السلام به شهادت رسیدند و تنها اهل بیت حضرت باقی مانده بودند، در این هنگام حضرت علی اکبر علیه السلام از خیمه گاه خارج شد و برای جنگیدن از پدرش اذن میدان طلبید. امام علیه السلام اجازه داد. سپس نگاهی پر از یأس به او کرد، چشمان خود را پایین انداخت و گریست. آن گاه محاسن شریفش را به دست ...
ماجرای ازدواج حضرت قاسم درکربلا
قاسم با اصرار زیاد در روز عاشورا از امام حسین(ع) اجازه خواست تا به میدان نبرد رفته و با دشمنان اسلام بجنگد، اما حضرت سیدالشهدا(ع) به دلیل سن کم ایشان اجازه به میدان رفتن به ایشان را نمی دادند. حضرت قاسم که فرزند امام حسن مجتبی(ع) و وارث شجاعت و دلاوری از جد بزرگوار خود امام علی(ع) بود، دست از اصرار برنداشت ام امام حسین علیه السلام اصرار او را نپذیرفت، پس قاسم به پای امام افتاده و التماس ...
شرح ماجرای شهادت حضرت علی اکبر به روایت مقام معظم رهبری
برود بجنگد. فأذن له ؛ حضرت بدون ملاحظه اذن داد. در مورد قاسم بن الحسن ، حضرت اول اذن نمی داد، و بعد مقداری التماس کرد، تا حضرت اذن داد؛ اما علی بن الحسین که آمد، چون فرزند خودش است، تا اذن خواست، حضرت فرمود که برو. ثم نظر الیه نظر یائس منه ؛ نگاه نومیدانه ای به این جوان کرد که به میدان می رود و دیگر برنخواهد گشت. وارخی علیه السلام عینه و بکی ؛ چشمش را رها کرد و بنا کرد به اشک ریختن. یکی از ...
روایت امام سجاد (ع) از ابراز وفاداری طفلان مسلم به اباعبدالله
ابو الفضل(ع) بود و پس از او دیگران از وی پیروی کرده و نظیر این گفتار را مطرح کردند. پس از آن، امام حسین فرزندان مسلم بن عقیل را مخاطب قرار داد و فرمود شهادت مسلم برای شما کافی است، شما اذن دارید و هر کجا بخواهید می توانید رهسپار شوید. ایشان تعجب کرده و گفتند هر گاه ما از حضور شما مفارقت کنیم مردم چه خواهند گفت؟ مردم خواهند گفت ما از بزرگ و آقا و بهترین عموزادگانمان دست برداشتیم و در رکاب ...
سخنان حسین(ع) از مدینه تا کربلا حرکت حضرت به سوی عراق؛ خداوند در روز قیامت کسی را که در این دنیا خدا ترس ...
نیست که من از حجاز حرکت کنم و به سوی عراق بروم. زمانی که امام حسین (ع) تصمیم گرفت به سوی کوفه برود، این خبر در بین مردم شایع شد و به ابن عباس رسید. پس نزد حضرت آمد و گفت: پسر عمو، مردم شایع کرده اند که تو عازم عراق هستی؛ به من بگو می خواهی چه کنی؟ حضرت فرمود: ان شالله در یکی از این دو روز قصد حرکت دارم: روز هفتم یا هشتم ذی الحجه ابن عباس گفت: تو را در این امر به خدا میسپارم، خدایت رحمت ...
روز هشتم محرم و بیان فضائل حضرت علی اکبر(ع)
مره بن منفذ، چون علی اکبر علیه السلام را دید که حمله می کند و رجز می خواند، گفت گناهان عرب بر من باشد اگر عبور این جوان از نزد من افتاد پدرش را به عزایش نشانم، پس همینطور که جناب علی اکبر علیه السلام حمله می کرد به مره به منقذ برخورد مره لعین نیزه بر آن جناب زد و او را از پا در آورد؛ و به روایت سابقه پس سواران دیگر نیز علی (ع) را به شمشیر های خویش مجروح کردند تا یک باره توانائی از او برفت دست در ...
روایت مقتل های معتبر از شهادت حضرت اباالفضل در ظهر عاشورا
بر حنک که زیر گلو باشد سخت و محکم جای گیر شد، امام (علیه السلام) دست آورد تیر را از حنک مبارک کشید فانتزع الحسین (علیه السلام) السهم خون مثل فواره بیرون آمد لشگر می دیدند که حضرت دو دست مبارک زیر گلو برد و بسط یدیه تحت حنکه فامتلأت راحتاه بالدم فرمی دو کف بحرآسای حضرت از خون گلو پر شد نگاهی به آن خون کرد و ریخت و فرمود: اللهم انی اشکو الیک ما یفعل بابن بنت نبیک یعنی ای خدا به تو شکایت می کنم از ...
روایت مقتل های معتبر از شهادت حضرت علی اکبر در ظهر عاشورا
! جوانی به نبرد با آنان می رود که از حیث اخلاق و شمایل و گفتار، شبیه ترین فرد به پیامبر تو است. ما هرگاه تشنه دیدار پیامبرت می شدیم، به چهره علی اکبر می نگریستیم . سپس امام علیه السّلام با صدای بلند فرمود: یا بن سعد! قطع اللّه رحمک کما قطعت رحمی و لم تحفظنی فی رسول اللّه . ای ابن سعد! خدا پیوند خویشاوند انت را قطع کند که پیوند خویشاوندی مرا بریدی و حرمت خویشاوندی ام با رسول خدا ...
انتخاب اسم فرزند از بین اسامی یاران امام حسین(ع)
...> 10- قاسم بن الحسن (ع ) پدرش ، امام حسن مجتبی (ع ) و مادرش (رمله ) می باشد. صورتش چون پاره ماه می درخشید. بدلیل کمی سن قاسم ، امام حسین (ع ) ابتدا اجازه میدان رفتن را به او نداد، ولی قاسم پیوسته تقاضای خود را تکرار کرد تا اجازه گرفت . پس از کارزار با دشمن ، بر اثر ضربت شمشیر نقش بر زمین گشت و عمویش حسین (ع ) را صدا زد. حضرت خود را بر بالین قاسم رساند و فرمود: چقدر بر ...
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی برمحبین خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد
...! علی اکبر علیه السلام مانند بار اوّل، بر دشمن حمله بُرد که مُرّة بن مُنقِذ راه را بر او گرفت و نیزه ای به او زد و بر زمینش انداخت. سپاهیان، گِردش را گرفتند و او را با شمشیرهایشان تکّه تکّه کردند. امام حسین علیه السلام به بالای سر او آمد و ایستاد و فرمود: خداوند بکُشد کسانی را که تو را کُشتند ای پسر عزیزم ! چه گستاخ بودند در برابر [ خدای ] رحمان و بر هتک حرمت پیامبر! . سپس اشک از چشمانش ...
مقتل شب هشتم؛ شب حضرت علی اکبر (اولین شهید بنی هاشمی کربلا)+اسناد
دلشکسته به خیمه بازگشت. سکینه پیشش آمد و سراغ برادرش را گرفت. امام خبر شهادت او را به دخترش داد. سکینه در حالی که فریاد می زد، خواست از خیمه خارج شود. امام حسین علیه السلام اجازه نداد و فرمود: ای سکینه! تقوای خدا پیشه کن و شکیبا باش! سکینه گفت: ای پدر! کسی که برادرش را کشته اند چگونه صبر کند؟! ---------------------------- منابع: قصه کربلا، ص 332 ...
امام حسین(ع) برای کشیدن بار عاشورا تحت تعلیم خدا بود / تداوم امواج عاشورا در تاریخ
احتیاج هر کس باشد خدا به او می دهد. این طور نیست که خدا غافلگیر شود که مثلاً محرمی شد و امام حسین(ع) هم این وسط ماند. خیر، این مسئله از قبل مشخص بوده است. یک نکته ای هم در پرانتز بگویم. امام علی(ع) یکبار سیدالشهدا(ع) را صدا زد و گفت یا اباعبدالله ، که معمولاً پدر به فرزند این طور نمی گوید و یا اباعبدالله ، لغت تشریفاتی و مهم است. فرمود: انت اسوة قِدَماً تو از قبل اسوه بودی؛ یعنی از قبل تولد اسوه بودی ...
شرح ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن الحسن به روایت مقام معظم رهبری
به گزارش خبرگزاری برنا؛ یکی از این قضایا، قضیه ی به میدان رفتن قاسم بن الحسن است که صحنه ی بسیار عجیبی است. قاسم بن الحسن علیه الصلاةوالسلام یکی از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانی است که لم یبلغ الحلم ؛ هنوز به حد بلوغ و تکلیف نرسیده بوده است. در شب عاشورا، وقتی که امام حسین علیه السلام فرمود که این حادثه اتفاق خواهد افتاد و همه کشته خواهند شد و گفت شما بروید و اصحاب قبول نکردند که ...
5 دلیل همراهی زنان با امام حسین(ع) در عاشورا
آرامگاه خویش شتافتند. به زودی خداوند تو و آنان را [در روز قیامت] گرد خواهد آورد و میان شما داوری خواهد کرد؛ در آن روز بنگر چه کسی پیروز خواهد بود؟ ای پسر مرجانه! مادرت به عزایت بنشیند. عبیدالله بن زیاد با شنیدن این سخنان خشمگین شد و گویا آهنگ قتل آن حضرت را نمود که عمر و بن حُرَیث به وی گفت: ای امیر! او زن است و نباید زن را به گفتارش مجازات کرد. ابن زیاد (که درماندگی خود را ...
روایتی از حضرت قاسم بن الحسن(ع)
عما صدا زد. این سخنران حسینی گفت: راوی این ماجرا می گوید: به خدا سوگند امام حسین(ع) چون باز شکاری رسید و لشکر دشمن را شکافت و به آن شخص حمله و او را به درک واصل کرد. محیسن نژاد گفت: در نقل دیگری آمده است که حضرت امام حسین اذن جهاد به او نمی داد، چرا که اباعبدالله نمی خواست قاسم به میدان برود. وقتی حضرت به ایشان اذن میدان داد، دست در گردن یکدیگر انداختند و گریه کردند تا هر دو ...
ماجرای خواندنی ملاقات خضر نبی(ع) با امام حسن مجتبی(ع)
می کند و دیگر تا روز بعث، میعاد و قیامت به سوی صاحبش برنخواهد گشت. و به همین ترتیب امام حسن (علیه السلام) جواب سوالهای دیگر او را داد. آن مرد فرمود: گواهی می دهم که تو وصی وخلیفه بر حق بعد از پیامبری. و گواهی می دهم که حسن بن علی جانشین و انجام دهنده وظایف امامت توست و گواهی می دهم حسین بن علی جانشین حسن وانجام دهنده وظایف امامت حسن بن علی است . و گواهی می دهم که ...
داغ قاسم بن حسن؛ گران چون داغ علی اکبر (ع)
به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس ، شب و روز ششم ماه محرم اختصاص به حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام دارد. نوجوان 13 ساله ای که خود را فدای امام زمان خویش کرد و خون پاکش را در قیام عظیم عاشورا تقدیم هدف الهی سیدالشهدا کرد. نحوه شهادت این شهید را در متن زیر که بخشی از کتاب ارزشمند نفس المهموم است آمده؛ این کتاب تالیف شیخ عباس قمی از مقاتل معتبر در خصوص شهدای کربلای است. ان ...
مصیبت حضرت قاسم بن الحسن(ع) در واقعه کربلا
، شمشیر بسته و قصد کشتن امام را داشتند – بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان – که مسلم بن عقیل (علیه السلام) هم آن را تایید کرده بود – روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد. کار کاروان سرگردان حسینی به کربلا کشید و در محاصره قرار گرفت تا شب عاشورا فرا رسید. اینک قاسم بن الحسن (علیه السلام)، سیزده ساله شده و در مدتی که پدرش را از دست داده بود، امام حسین (علیه ...
خطبه ای از امام حسین (ع) که سبب بیداری حرّ ریاحی شد
به عقبة بن سمعان دستور داد ناقه اش را پابند زد (این عمل حاکی از آنست که ما سر نزاع با شما نداریم ). حرّ ریاحی که متوجه شد کوفیان عزیمت جدال با آن حضرت را دارند از عمر سعد پرسید آیا با این مرد نبرد خواهی کرد؟ ، گفت بله، به خدا سوگند، نبرد سختی کنم که کمترین درجه آن پریدن دست و سرها باشد. پرسید آیا از آنچه بیان فرمود عبرت نگرفتید و پی به مقام او نبردید؟ ، پاسخ داد اگر کار به دست من بود چنان است که تو در نظر گرفته ای لیکن پسر زیاد نمی گذارد خواسته من عملی شود. انتهای پیام/ ...
مصیبت حضرت قاسم (ع)
داری اختیار کن، حسن خجالت کشید و جوابی نداد، امام حسین (ع) فرمود: من برای تو فاطمه را اختیار کردم که به مادرم دختر رسول خدا، شبیه تر است. به این ترتیب وجود فاطمه ی نو عروس در کربلا امری مسلم است. اگر فرض کنیم ازدواج قاسم درست باشد، باید گفت: امام حسین (ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند که یکی را به حسن تزویج کرده و دیگری را برای قاسم عقد نموده اند، یا این که بگوییم: دختری که به عقد قاسم درآمده، نامش ...
مقتل شب ششم ؛ قاسم بن الحسن ، یاور نوجوان عمو
قاسم فرمود: - به خدا سوگند، چقدر بر عموی تو سخت است که او را به کمک بخوانی ولی از دست او کاری برنیاید و اگر کاری هم بکند برای تو سودی نداشته باشد، زیرا در این روز دشمنان او بسیار و یاورانش اندکند. آن گاه امام (ع) پیکر بی جان و لگد کوب شده قاسم را به سینه گرفت و از میدان نیرد بیرون برد، حمید بن مسلم می گوید: نگاه می کردم پاهای قاسم به زمین کشیده می شد، و امام او را به سینه چسبانیده و او را آورد کنار کشته فرزندش علی اکبر و سایر شهدای بنی هاشم. و قاتل حضرت قاسم(ع)، عمر بن سعد بن نفیل ازدی ملعون گفته شده است. ...
نحوه شهادت حضرت قاسم به روایت دشمن + اسناد
به گزارش خبرگزاری برنا؛ هر یک از روزهای دهه اول محرم به یک عنوان که غالبا نام شهدای کربلا است، مشهور گردیده و ستایشگران اهل بیت(ع) با ذکر مصائب صاحب نام آن روز به عنوان مقدمه، عزای حضرت اباعبدالله الحسین(ع)را اقامه می نمایند. بنا بر سنت روضه خوانی معمول روز ششم روز ذکر مصائب حضرت قاسم(ع) است. نوجوانی از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) که همراه با اصحاب و اهل بیت امام حسین(ع ...
یاورِ نوجوان
در نظر تو چگونه است؟ قاسم(ع) جواب داد: از عسل شیرین تر است. امام به او فرمود: تو بعد از بلایی عظیم کشته می شوی و عبدالله هم شهید می شود. در علاقه زیاد امام حسین(ع) به حضرت قاسم(ع) شواهد بسیاری ذکر شده ازجمله اینکه حضرت سیدالشهدا(ع) در وداع هیچ یک از شهدا غش نکرد، مگر در وداع حضرت قاسم(ع)، امام حسین(ع) در ابتدای امر اجازه نداد که حضرت قاسم(ع) به میدان برود، مگر بعد از التماس و بوسیدن دست و پای ...
مقتل خوانی| نوجوانی که با شهادت قد کشید+فیلم
: پسرجانم! مرگ نزد تو چگونه است؟ عرض کرد: شیرین تر از عسل. فرمود: آری به خدا. عمویت به قربانت! تو هم با من کشته می شوی؛ بعد از آن که به بلای عظیمی دچار شوی. حضرت قاسم (ع) روز عاشورا به محضر عمو آمد و اجازه میدان گرفت. حضرت اجازه نداد و او را در آغوش کشید. هر دو گریستند. سرانجام آن قدر دست و پای عمو را بوسه زد و اصرار کرد تا اجازه گرفت. در حالی که اشک بر ...
وصیت جالب امام حسن (ع) به حضرت قاسم برای روز عاشورا
از اسب به پایین افتاد و عموی خود امام حسین (ع) را به کمک طلبید. در مقاتل آمده است: قاسم فریاد زد: ای عمو جان! حسین علیه السلام مانند باز شکاری لشکر را شکافت، سپس همانند شیر خشمناک حمله افکند. حسین (ع) بالای سر آن پسر بچه ایستاده بود و او پای بر زمین می سایید (و جان می داد) و حسین (ع) فرمود: دور باشند از رحمت خدا آنان که تو را کشتند، و از دشمنان اینان در روز قیامت، جدت (رسول خدا) می ...
شیرین تر از عسل
...: “از نظر من، مرگ شیرین تر از عسل است!” شیرین تر از عسل امام که از این جواب، هیجان زده شده و احساس رضایت خاطر داشت فرمود: “آری، به خدا سوگند همینطور است. عمو به فدایت! تو در زمره ی آنان هستی که بعد از گرفتاری در بلایی سخت، به شهادت خواهی رسید.” هنگامی که خورشید روز عاشورا ، زمین تفتیده ی کربلا را نور افشانی می کرد، قاسم به منظور کسب اجازه، نزد عمویش رفت اباعبدالله به محض ...
چهل حدیث زیبا از امام حسین(ع)
غیر او بی نیاز شوند . (بحار الانوار، ج 5 ص 312 ح1 ) 2. یافتن خداوند مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ؟ . امام حسین (ع) فرمود: پروردگارا! آن که تو را نیافت، چه یافت و آن که تو را یافت، چه از دست داد؟ . (بحار الانوار، ج 95 ص 226 ح3 ) 3. خداوند، مراقب انسان عَمِیَتْ عَیْنٌ لاَ تَرَاکَ عَلَیْهَا رَقِیباً ...
آخرین یار امام حسین(ع)در دشت کربلا
و می گفت: به خدا دست از عمویم برنمی دارم. هر جا که او رفته، من هم می روم. صدای شیون از حرم بلند شد. امام علیه السلام که بر اثر عطش و جراحات و سختی نبرد، دچار ضعف شده بود، روی خاک نشست. عبدالله دستش را از دست عمّه کشید و دوان دوان خود را به عمو رساند. وقتی رسید که دید ابجر بن کعب از بالای زین خم شده با شمشیر قصد قتل عمویش را دارد. فریاد زد و فرمود: وَیْلَکْ یَابْنَ الْخَبیثَهُ، أتَقْتُلُ ...