اینترنت ما را از هم دور کرده است
سایر منابع:
سایر خبرها
سکوت عجیب مهران مدیری برابر انتقادات تند بازیگران شب های برره
است که بعد از 13، 14 سال کار کردن ما را به گونه ای اخراج می کنند. پیردوست با اشاره به اینکه کار کردن با مهران مدیری همیشه برایم لذت بخش بوده است، تأکید کرد: هیچ وقت نمی توانم بگویم کدام فیلم و اثرم را بیشتر از همه دوست دارم اما کاراکتر "پاورچین" و "مرد هزار چهره" را بسیار دوست داشتم. عمدتاً کار با مهران مدیری همیشه برایم لذت بخش بوده است. بسیاری این روزها به من گفتند که چرا با مهران ...
الیکا عبدالرزاقی: یلدای زندگی امین هستم
عنوان یک بازیگر حرفه ای شناخته نمی شدم بعد از قهوه تلخ فضای کاری من تغییر کرد. امین زندگانی: اغلب مردم می گویند نقش حضرت سلیمان (س) در ملک سلیمان و نقش مسلم ابن عقیل در مختارنامه را دوست دارند. البته همیشه گفتم که من به عنوان بازیگر این نقش ها را بازی نکردم بلکه حرمتی که مردم برای این افراد قائل اند تصویر خوبی ایجاد کرده است. این ها مربوط به گذشته من بوده و من هنوز نقشی که گل سرسبد ...
شهادت باران رحمتی است که شامل حال ملت بپاخاسته شده است
دنیائی خود را تحویل درگاه حضرت رب العالمین می دهد و خوشا به سعادت آنهائی که رفتند و سرافرازی آخرت خود را برای خود تضمین کرده اند و این برای من ننگ است که بعد از سه سال از جنگ و از دست دادن بیش از چهارصد هزار شهید و معلول و مجروح و با وجود بودن دشمن هنوز در خاک مقدس مان که همه اینها در فردای قیامت به علاوه بر وظایف شرعی در مقابل شهدا باید پاسخگوی خون بنا حق ریخته آنها باشیم در کنج خانه بنشینیم با ...
سوتی وحشتناک حدیثه تهرانی + ویدئولورفته
ادامه تحصیل دهم. من در رشته مامایی تحصیل کردم و لیسانس این رشته را گرفتم. دوره ای را در کلاس بازیگری ایران گذراندم و بعد از گذراندن تستی و یک کار ویدئویی به آقای طالبی برای سریال" به کجا چنین شتابان" معرفی شدم. دوست دارید دراین حرفه به کجا برسید؟ من هنوز احساس می کنم که اول راه هستم و آن نقشی را که دوست دارم بازی نکرده ام. شاید در مسیرش قرار گرفته باشم ولی هنوز جایگاه خودم ...
987/ شهید الله یار یوسفی: همیشه برای رضای خدا کار کنید
به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، شهید ؛ شاهد شهود عرفانی شد و نقش هرچه خوبی را در چهارفصل گیتی نمایان کرد و چشم ستارگان آسمان را روشن، ققنوس هشت جنت که هفت آسمان را مجذوب خود کرده است، همان عاشقی که در وادی مقدس عاشقی، پر پرواز گشود و فرشتگان را نوازشگر روح نابش کرد. می خواهیم هر روز را با نامی و یادی از این ستاره ها، شب کنیم و کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز؛ باشد که ادای ...
استایل لاکچری و طلایی نیوشا ضیغمی سوژه رسانه ها شد + عکس
نوعی با هنرهای اصیل و سنتی ما در ارتباط است. البته او به فیلم و سینما نیز علاقه بسیاری دارد و شب ها تا دیروقت به تماشای فیلم می پردازد، به طوری که گاهی صدای غرغر من هم در می آید، هر چند که او این روزها به واسطه سرمایه گذاری که روی فیلم های سینمایی انجام می دهد اشراف بیشتری به فضای کاری ما پیدا کرده است. آرش پولادخان: نیوشا همیشه به من لطف دارد، در هر حال همواره به فضای کار در سینما ...
بازیگران "شب های برره" علیه مهران مدیری/ محمد شیری: درگیر بیماری سرطان خون هستم
به آن سر چهارراه فکر می کنید اما چطور به تیمی که سال ها با شما کار کرده اند فکر نمی کنید؟! در این روزهای سخت چگونه زندگی می کنند تیمی که همیشه به بچه های مدیری معروف بوده اند. آیا بعد از "هیولا" که بازده چندانی هم نداشت و بازیگرانی که کارهای زیادی دارند و پول های هنگفتی از بقیه کارها می گیرند بهتر نبود با تیم قدیمی تان کار می کردید تا ما هم گذران زندگی کنیم؟ او در بخش دیگری ...
پارکورکاری که پاهایش را از دست داد اما امیدش را نه!
...> البته انتظار داشتم مسئولان بیشتر مرا درک کنند، یعنی درک کنند که سعید رامینی که بعد این همه سال با وجود آن آسیب خودش را به این مرحله رسانده که کارهای شخصی اش را خودش انجام می دهد، باشگاه دارد و رییس کمیته پارکور استانش شده را باید کمک کرد. البته موقع تجلیل از ورزشکاران در گچساران از طرف مسئولان ورزش به من قول وام 100 میلیونی بلاعوض داده شد که هنوز انجام نشده است. بارها حضوری و در صفحات مجازی به ...
روایت مبارزات سیاسی جوانان کازرون علیه رژیم پهلوی
البته نباید به گونه ای برضد او موضع گرفت که عده ای فکر کنند شریعتی کافر بود؛ پس این مسایل را کنار بگذارید تا همه با هم کار کنیم. من حالت آشتی بین این دو گروه به وجود آوردم و برخی از امکانات و اعتبار سنتی ها همانند پول، ماشین و غیره را در اختیار جوان ها گذاشتم. این ها در شهر و حومه شروع به فعالیت کردند و کتاب خانه ها و کلاس هایی در روستاهای اطراف کازرون تشکیل دادند. مارکسیست ...
جوکوویچ: به خودم مطمئن هستم
به امتیاز نیاز داشتم این موضوع به کمک کرد. من کاملا به خودم مطمئن هستم. هر بازی که امسال انجام دادم را بردم غیر از یک مسابقه در تورنمنت آزاد آمریکا که اخراج شدم. مرد شماره یک تنیس جهان خاطرنشان کرد: اگر این پیروزی ها ادامه یابد با هر مسابقه ای که برنده می شوید، سطح اعتماد به نفس شما بالاتر می رود. بدیهی است این شرایط با آنچه که در مسابقات آزاد فرانسه داریم متفاوت است. این تنیسور 33 ...
"روایت دلدادگی" / هر هفته معرفی یک دانش آموز یا معلم شهید استان کرمان
فعالی در توزیع سخنرانی های امام (ره) ایفا کرد تا این که انقلاب به پیروزی رسید . از آنجا که شهید پول خرید دستگاه تکثیر را از مردم جمع آوری کرده بود، بعد از انقلاب آن را برای استفاده به مدرسه یکی از روستاهای محروم اطراف کرمان هدیه کرد. راوی : هم رزم دوران انقلاب "لحظه شهادتش حالم منقلب شد" روز سه شنبه 19 اسفند ماه ، حالم دگرگون شده بود. احساس عجیبی داشتم. شب ...
عباس غزالی: جلوی دوربین، خودم نیستم
می کنم. سعی می کنم برای هر نقشی یک شناسنامه به وجود بیاورم و از عباس غزالی جدا شده و در قالب یک شخصیت جدید زندگی کنم. آیا بعد از وضعیت سفید، نقش مشابه بهروز به شما پیشنهاد شد؟ نه واقعا. در سریال هایی که در سال های اخیر پخش شده، کدام نقش شبیه کاراکتر بهروز بوده است؟ یا حال و هوای کدام سریال شبیه وضعیت سفید بوده؟ البته پیشنهاد هایی داشتم که از من می خواستند همان کار های بهروز را انجام ...
آشنایی با یک اقلیت دینی ایرانی که طلاق ندارند! + تصاویر
اگر امکان داره و در زمان مناسبی بهشون زنگ بزنم. البته با اضطراب عجیبی مبنی بر اینکه اگه همکاری نکنه چیکار باید بکنم؟ (پیشنهاد میکنم هر وقت میخوایید از افراد محلی کمک بگیرید حتما و در نهایت احترام و ادب از خودشون وقت بگیرید و بعد تماس تلفنی برقرار کنید.) آقای گهستونی جواب پیغام منو داد و گفت ساعت 8 زنگ بزنید. ساعت 8 شد و زنگ زدم .آقای گهستونی با لهجه ای نسبتا جنوبی ...
مصاحبه نوروزی با نازنین ملایی: قایقران نمی شدم دندانپزشکی را انتخاب می کردم
دهند و در واقع همان مبلغی که هزینه کرده ام می شود چون با یک سال تاخیر است. *اگر ورزشکار نمی شدید در چه عرصه ای فعالیت می کردید؟ اگر ورزشکار نمی شدم درسم را ادامه می دادم، عاشق رشته های دندانپزشکی و آزمایشگاه بودم و دوست داشتم که به آن رشته ها وارد شوم. وارد رشته تجربی شدم اما به خاطر قایقرانی مجبور شدم که به رشته تربیت بدنی بیایم چون در رشته های دیگر اساتید قبول نمی کردند که ...
قتل هولناک مرد 44 ساله در مشهد با همدستی زن خیانتکار
اختلافات خانوادگی خودش برایم سخن گفت و مدعی شد که باید همسرش را از میان بردارم!او مرا تطمیع کرده بود که بعد از مرگ شوهرش، همه مال و اموال به او می رسد و من هم می توانم با این همه ثروت به خوشبختی برسم درحالی که همه این ها فقط یک سراب بود!بالاخره او شوهرش را که مسافرکشی می کرد به من نشان داد و قرار شد به عنوان مسافر سوار خودروی شوهرش بشوم و او را به قتل برسانم. من هم موضوع را با برادرم در میان گذاشتم و ...
انس با قرآن، زمینه عمل به آیات می شود
خانواده ام حافظ کل نیستند که در مسابقات شرکت کنند. البته جو حاکم بر خانواده همیشه یک جوِ مذهبی و قرآنی بود. استقبال پدر و مادرتان از فعالیت های قرآنی شما چطور بود؟ در خانواده مخالفت و موافقت هایی بود، مثلاً می گفتند شما مدرک دیپلم را بگیر و بعد حفظ قرآن را شروع کن. درمجموع مخالفتی نداشتند. ولی من معدود دوستان قرآنی داشتم که قاری بودند، آن ها خیلی مرا تشویق کردند. خانواده ام هم در ...
زمانی: با خورشیدِ مجیدی در قاره ای دیگر شناخته شدم/ شیرزاد: امیدوارم دیگر در دنیا، کودک کار دیده نشود
درس خواندن را دوست ندارم و نباید دروغ بگویم. درس خوب است، ولی کار را بیشتر دوست دارم. این همه آدم درس خوانده اند؛ اما بیکار هستند. لیسانسه ها و تحصیل کرده های زیادی هستند که در خانه شان نشستند و آه و ناله می کنند و یا راننده اسنپ شده اند؛ ولی من در مغازه ای کار می کنم؛ وقتم می گذرد؛ صبح می روم و شب می آیم. حقوق هم می گیرم. البته با این درآمد ها به جایی نمی رسم، اما حداقل خرج خورد و خوراکم را به دست ...
شوهرم مرا مجبور به گدایی می کند و اگر انجام ندهم کتکم می زند
او گفت: 20سال داشتم که با قدرت ازدواج کردم و صاحب دو فرزند شدم. او اگرچه کارگر ساختمانی بود و به سختی هزینه های زندگی را تامین می کرد، اما قلب مهربانی داشت و من و فرزندانم در کنار او احساس خوشبختی می کردیم. تا این که پنج سال قبل، روزی همسرم در حال کار از روی چوب بست یک ساختمان دو طبقه سقوط کرد و جان سپرد. از آن روز به بعد دیگر هیچ وقت رنگ خوشبختی را ندیدیم. دو سال بعد از این ماجرا دیه ...
در رسانه | ملی پوش قزوینی و کاپیتان تیم گلبال: معلولیت، سد راه موفقیت نیست
وجود دارد به طور مثال در این رشته ورزشی تعداد مسابقات برون مرزی بسیار کم است و مسابقات دوستانه قبل از رقابت های مهم آسیایی و جهانی وجود ندارد که بتوان آمادگی ورزشکاران را حفظ کرد. البته در بین همه مشکلاتی که وجود دارد لطف مردم موجب افزایش انرژی ما می شود که البته نقش رسانه ها در این زمینه خیلی پر رنگ است و موجب شده تا مردم با ورزشکاران شهر آشنا شوند و همچنین رشته ورزشی ما را به عنوان یک ...
خرازی: هنوز مرا با مجید دلبندم می شناسند
می دهد که برای مخاطب جذابیت دارد. من هم زمانیکه فیلم نامه را خواندم به شدت با قصه این سریال ارتباط برقرار کردم و روایت قصه ای عاشقانه در بستر تاریخ برایم جذاب بود. این بازیگر درباره ایفای نقش عزت نیز گفت: عزت هم فردی است که در خانه تیمسار زندگی می کند و با توجه به شغلی که دارد، راننده اهالی عمارت است، همه به او اعتماد خاصی دارند و این ویژگی اش یکی از خصیصه هایی بود که دوستش داشتم. ...
جای زنان عاشورایی در ادبیات خالی است
نیلوفر ذوالفقاری مرضیه محمدزاده، سال هاست وقت خود را صرف نوشتن آثاری کرده که همگی به تاریخ اسلام، زندگی امامان(ع) و حماسه عاشورا ارتباط دارند. او که در رشته های تاریخ اسلام و مردم شناسی تا مقطع دکتری ادامه تحصیل داده، معتقد است برای تأثیرگذاری ادبیات آیینی و عاشورایی، نویسندگان این حوزه باید حتما تاریخ اسلام را مطالعه کنند. محمدزاده از جای خالی پرداختن به زنان و نقش آنها در وقایع ...
اعترافات تلخ دختر کنکوری به گناه های شیطانی که مرتکب شده بود
او زندگی کنم ولی مادرم برای تامین هزینه های زندگی اش مجبور بود دو شیفت کار کند. بنابراین خیلی کم مادرم را می دیدم به گونه ای که حتی نمی توانستم ساعتی با او درد دل کنم. همواره خودم را سربار مادرم می دانستم و دچار افسردگی های روحی و روانی شده بودم. تا این که حدود 6 سال قبل با چند دختر دبیرستانی آشنا شدم که سرنوشت و زندگی شبیه من داشتند. خیلی زود وارد گروه آن ها شدم و به مصرف سیگار و حشیش ...
بازآ و روشنی بخش دل های باصفا را(چشم به راه سپیده)
...> کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست قطره شدم که راهی دریا کنی مرا پیش طبیب آمده ام، درد می کشم شاید قرار نیست مداوا کنی مرا من آمدم که این گره ها وا شود همین! اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا حالا که فکر آخرتم را نمی کنم حق می دهم که بنده دنیا کنی مرا من، سال هاست میوه خوبی نداده ام وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا آقا برای تو نه! برای خودم بد است ...
جزئیات دام دکتر قلابی برای دختر مقیم سوئد
سوئد هستیم. پدرم پولدار است و در زمینه تجارت فعالیت دارد. من هم به عنوان مدیر داخلی شرکت او فعالیت می کنم. هر سال دو بار برای دیدن اقوام به تهران می آیم. اسفند که به ایران آمدم، به خاطر شیوع کرونا نتوانستم به سوئد بازگردم. یک روز در خیابانی در شمال تهران با مرد جوانی آشنا شدم که ظاهری شیک و آراسته داشت و می گفت پزشک و جراح است. حتی کارت ویزیتش را به من داد. بعد از آن، از طریق واتس اپ و ...
وقتی آب روضه خوان شود
گریه می کردند. بارها در تعزیه ها دیده ایم که شمرخوان بعد از اینکه سر امام حسین(ع) را می برد گریه می کند و تماشاگر هم آن را می پذیرد اما سختی کار ما این بود که این فاصله گذاری را نداشتیم. از یک سو با یک بغض درونی و از سوی دیگر با یک قساوت شدید باید کلمات را بیان می کردم. در نهایت با همه سختی هایش خوشحالم که تأثیرگذاری دارد و می تواند احساسات مردم را هم همراه کند . امیری که سال هاست به ...
چرا زنان تازه مسلمان حجاب را انتخاب می کنند؟
به گزارش شریان نیوز ، چند وقتی است به دین اسلام گرویده ام و به تازگی در 20 دسامبر حجاب را به طور کامل برگزیدم. اشلی دیواین نوشت: اولین بار که با پدیده حجاب برخورد داشتم هنگامی بود که برای تحصیل به لندن رفته بودم، و در آن جا زنان محجبه بسیاری را دیدم. در آن زمان واقعاً درکی از حجاب نداشتم و نمی دانستم چه معنایی دارد، اما به یاد دارم به این فکر می کردم که این زنان چقدر زیبا هستند، و ...
حسن اشجاری: به قله های مربیگری فکر می کنم
بازیکنی خودم هم با ذوب آهن، استقلال و سپاهان قهرمان شدم و در مربیگری هم به دنبال قهرمانی هستم. * پس در شهرداری آستارا خواهید ماند؟ من از صمیم قلب دوست دارم در آستارا بمانم تا باز هم دل مردم عزیز این شهر را شاد کنم ولی باید شرایط فراهم باشد چون لیگ یک با دو لیگ قبلی فرق دارد. باید همه چی با کیفیت تر باشد. چه از بودجه، چه امکانات و چه شرایط فنی. همه چیز باید فرق کند تا اتفاقات بزرگی ...
شهید اخلاقی و مرخصی استاندار سمنان/ ما رزمنده ها آمده ایم که بجنگیم، شما خبرنگارها آمده اید چه کنید؟
...! نگاهش به من افتاد! گفت تو نبودی که صبح گفتم کلاه سرت بگذار؟ ما می رویم آن جا بجنگیم، شما می آیید که چه کنید؟ کار را برایش توضیح دادم! از آن جا مرا به تبریز بردند. و بعد به سمنان برگشتم. سفر دوم هم مربوط به عملیات والفجر 10 بود. مدتی آن جا بودم و شیمیایی شدم و باز مرا برگرداندند. عملیات دیگری که حضور داشتم، مرصاد بود که با تیپ قائم(عج) رفتیم. آقای سیدمسعود سیادتی، برادرش، دو ...
لبخند مادرانه به فرزندخواندگی معلولان
...، دنبال زیباترین ها و بهترین ها می رود، می دانستم امیرعلی بماند، گوشش که هیچ زبانش هم قفل می شود... قرار ما هر دو روز یک بار رأس یک ساعت مشخص بود، ساعتی که همه وجودم امیر علی می شد، آغوشم را به رویش باز می کردم، سمعک را می گذاشتم روی گوش های کوچکش، بعد یک گوشه دنج، جایی که صدا به صدا نمی رسید، آرام کز می کردم و آهنگ لالایی هایم بلند می شد، امیرعلی که می خندید، صدایم همچو باران روی ...
روایت های وحشتناک کرونایی؛ نمی دانستیم می میریم یا زنده می مانیم؟
یادم نمی آید چون اصلا هوشیار نبودم؛ فقط یادم است پرستارها بالای سرم می آمدند، طب و بدن درد شدید داشتم و ترسیده بودم، واقعا مرگ را جلوی چشمانم دیدم. خوشبختانه بعد روز ششم، بیماری در بدنم متوقف شد، اما به حدی ترسیده بودم که تا 20 روز بعد از مرخصی از بیمارستان، از خانه بیرون نیامدم، روزی 20 بار دستانم را می شستم و حتی فاصله را با پدر و مادرم رعایت می کردم. از پنجره که می دیدم مردم در ...