سایر منابع:
سایر خبرها
مجری تلویزیون به خاطر عذرخواهی اش، عذرخواهی کرد
این مجری سابق برنامه عصر خانواده شبکه دو گفت در اولین برنامه پس از آن برنامه جنجالی در اتاق گریم بودم که کاغذی به من دادند و گفتند باید این را بخوانی؛ طبق نوشته های آن کاغذ باید حتما سه بار به خاطر برنامه شب قبل روی آنتن زنده از مردم عذرخواهی می کردم. من هم مجبور به این کار شدم و سه باز عذرخواهی کردم اما باز هم مرا ممنوع الکار کردند. قبادی گفت:طی این مدت خیلی ناراحت بودم. شب ها تا صبح ...
از شاگردی به یک مالخر تبدیل شدم
من به راحتی می توانستم پول مفتی از این راه به دست آورم. دیگر همه سارقان و مالخران را می شناختم و تقریبا شغل تراشکاری را فراموش کرده بودم. آرام آرام کار به جایی رسید که دیگر تلفن های همراه سرقتی را با قیمت ناچیزی می خریدم و با ترفندی خاص به مغازه داران یا دوستانم می فروختم. تا این که چند روز قبل یکی از سارقان قطعات داخل خودرو توسط ماموران تجسس کلانتری دستگیر شد و همه همدستانش را لو داد. در این میان مرا هم به عنوان مالخر باند معرفی کرده بود که ناگهان ماموران وارد تراشکاری شدند و مقدار زیادی از لوازم سرقتی را کشف کردند و.... ...
رؤیای بازگشت به خیابان
ماه می شود که پدرم و دوستانش سالن فوتبالی را برای جمعه ها اجاره کرده اند و چند ساعتی را در روزهای جمعه با فوتبال سرگرم می شویم اما دوباره در طول هفته اینقدر تنها هستم که حوصله ام سر می رود و بعضی روزها به دوستانم به بهانه درس خواندن می گویم تا به خانه مان بیایند و بعد از نیم ساعت مثلا درس خواندن به سالن پایین ساختمان مان می رویم و پینگ پنگ بازی می کنیم. او می گوید: خانواده بعضی از بچه ها خیلی سخت ...
فروش گوشی سرقتی زورگیران خشن را گرفتار کرد
ساله وارد عمل و پس از چند عمل جراحی موفق شدند جان وی را نجات دهند. پسر زخمی پس از بهبودی نسبی در توضیح حادثه خونین به مأموران پلیس گفت: من دانشجو هستم و در یکی از دانشگاه های تهران مشغول به تحصیل هستم. آن روز همراه دوستانم برای مطالعه به کتابخانه رفته بودیم تا اینکه شب کنار خیابان منتظر تاکسی بودم تا به خانه مان حوالی حکیمیه بروم که خودروی پرایدی با دو سرنشین کنار من توقف کرد و من پس از ...
عکس / ملیکا اعدام نشد / او مهسا دوستش را کشته بود
زده است.من هم حالت گیج و منگ داشتم و بدون فکر دنبال دوستم راه افتادم و به مقابل خانه مهسا رفتیم. چرا گیج و منگ بودی؟ چند وقتی بود به خاطر مشکلات اعصاب دارو مصرف می کردم.داروها خواب آور بود.آن روز هم دارو خورده بودم. بعد از اینکه به مقابل خانه مهسا رفتی چه شد؟ زنگ در خانه شان را زدم و او مقابل خانه آمد.انگار هنوز در حالت گیجی و خواب و بیدار بودم.می خواستم ...
تجاوز به شهلا در قبرستان / امید به التماس های زن تهرانی توجه نکرد + عکس
همین خاطر رابطه ام را با او تمام کردم . در این مدت مادرم فوت شد و من به افسردگی مبتلا شدم . چند ماهی بود معتاد شده بودم که با کمک خانواده ام به کمپ ترک اعتیاد رفتم و مواد مخدر را کنار گذاشتم . به تازگی با دختر جوانی که خانواده ام او را برای ازدواج به من معرفی کرده بودند آشنا شدم و می خواستم زندگی ام را سروسامان بدهم که شهلا چنین شکایتی را علیه من مطرح کرد. این متهم ادامه داد : من بعد از ...
سرقت مسلحانه گوشی از پسر 8 ساله
دو مرد مسلح که با تهدید سلاح در کمتر از 2 ماه 29 گوشی تلفن همراه سرقت کرده اند در حالی دستگیر شدند که از سردسته باند 4 قبضه کلت کمری و یک سلاح دست ساز کشف شد. به گزارش ایران، 22 مهر مرد جوانی در تماس با پلیس از سرقت مسلحانه گوشی تلفن همراهش خبر داد و گفت: ساعت یک بعد ازظهر داخل مغازه ام در منطقه خلیج فارس نشسته بودم که موتورسیکلت آبی رنگی با دو سرنشین مقابل مغازه ام توقف کرد. دو مرد ...
سرقت میلیاردی عروس قلابی از خانه پدرشوهر | خانه برج فرمانیه 48 ساعت برای خواستگاری اجاره شده بود
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، چند روز قبل تاجر میانسالی ضمن تماس با پلیس از سرقت 3/5 میلیاردی از گاوصندوق خانه اش خبر داد و گفت: صبح برای انجام کاری از خانه خارج شدم و همسر و پسرم نیز برای شرکت در جشن تولد پسرم که در منزل مادربزرگش برگزار شده بود، در خانه نبودند، حدود ساعت 12 ظهر حین بازگشت به منزل، با درِ باز گاوصندوق و سرقت سه و نیم میلیارد تومان طلا، دلار و پول های نقدی که داخل ...
ماجرای دستگیری عروس سارق
... رکسانا در رابطه با سرقت از خانه مرد تاجر نیز گفت: وقتی با امیرحسین آشنا و از وضعیت مالی اش با خبر شدم، تصمیم گرفتم که از او نیز سرقت کنم. وقتی او پیشنهاد خواستگاری به من داد، برای جلب اعتمادش به دروغ گفتم که در برجی در فرمانیه زندگی می کنیم. بعد هم به همراه چند نفر از دوستانم که با آنها در کار های خلاف آشنا شده بودم، واحدی را در یکی از برج ها 48 ساعته اجاره کردم تا مراسم خواستگاری در آنجا ...
یادداشت| کارگران روزمزد و پنج شنبه های فلافلی
یز لعنتی تمام ذهنم را درگیر کرد؛ ناخودآگاه از کنار پنجره تاکسی چشمم به چشم پیرمرد بی دلیل مجددا، گره خورد؛ راهی دانشگاه شدم، روز سختی بود و استاد هم از حرفش کوتاه نیامد، احتمالا ترم آینده باز هم مهمانش خواهم بود. تمام ساعاتی که در دانشگاه بودم لبخند سرد پیرمرد، جلوی چشمم بود؛ هیچ دلیلی نداشت ولی حسابی منقلب شده بودم، انگار حسی درونم قلیان کرده بود، آرامش نداشتم؛ حوالی ساعت 3 بعدازظهر که ...
عروس سارق، دستگیر شد
خواستگاری به من داد، برای جلب اعتمادش به دروغ گفتم که در برجی در فرمانیه زندگی می کنیم، بعد هم به همراه چند نفر از دوستانم که با آن ها در کار های خلاف آشنا شده بودم، واحدی را در یکی از برج ها 48 ساعته اجاره کردم تا مراسم خواستگاری در آنجا برگزار شود، دختر جوان ادامه داد، یک هفته قبل از سرقت از خانه پدر امیرحسین به بهانه مهمانی وارد خانه شده و دست کلید او را که کلید خانه و گاوصندوق داخل آن بود را سرقت ...
داشتن اسپانسر برای سرمربی یک امتیاز
جلسه شرکت نکرده بودم بنابراین به منزله انصراف بوده است و کمیته فنی این طور تصمیم گرفته است. وی ادامه داد: حتی قبل از اینکه من دفاع کنم به من گفتند که حتما بگویم اسپانسر دارم چون برایم امتیاز محسوب می شود زمانی که عنوان کردم اسپانسر آوردن و پول تزریق کردن وظیفه سرمربی نیست ، به من گفتند فدراسیون بودجه ندارد و باید اسپانسر داشته باشم. حسنی خاطرنشان کرد: وقتی با یکی از اعضای کمیته ...
درباره حاج فضل ا... برهانی، یگانه گلاب پاش راهپیمایی های مشهد
پیش از فریادشدن زمزمه های انقلاب در مشهد، یک ساندویچ فروشی در خیابان دانشگاه داشتم. درواقع من اولین اغذیه فروش این خیابان بودم؛ چندماه پیش از احداث سینما در آنجا. کسبم این، ولی تفریحم گلاب پاشی در عزاداری های مذهبی سال بود. محرم، شهادت حضرت رضا (ع)، شهادت جوادالائمه (ع) و دیگر ایام، چندکیلو گلاب را می گذاشتم روی شانه و به حرم می رفتم و سر و روی عزاداران و هیئتی ها را خوش بو می کردم. انقلاب ...
خاطره شیخ حسین انصاریان از محل استقرار امام و شب 22 بهمن
در ادامه می خوانید. * کلام آیت الله صدر و شهید مطهری از اوج تظاهرات در شهرهای مختلف کشور مطلع شده بودیم و دوستان هم پس از آزادی من از زندان، به دیدنم می آمدند. در ماه شوال و پس از آزادی از زندان، برای رفع خستگی و از بین رفتن خاطرات تلخ زندان، تصمیم به مسافرت گرفتم و ابتدا به سمت شمال مایل شدم. یکی از دوستانم در شمال، گفت: مجلسی در نشتارود است که دلشان می ...
سرقت 3.5 میلیاردی دختر جوان از پدر خواستگارش!
دختری که با نقشه ای حرفه ای 3.5 میلیارد تومان از گاوصندوق پدر خواستگارش سرقت کرده بود، دستگیر شد. چند روز قبل تاجر میان سالی با پلیس تماس گرفت و از سرقت 3.5 میلیاردی از گاوصندوق خانه اش خبر داد. مرد میان سال در تحقیقات گفت: صبح برای انجام کاری از خانه خارج شدم و همسر و پسرم نیز برای شرکت در جشن تولد پسرم که در منزل مادربزرگش برگزار شده بود، در خانه نبودند. ساعت حدود 12 ظهر ...
منتظر شاهزاده ای سوار بر اسب سفید هستی؟!
چیز مثل یک خواب و رؤیا بود. باورم نمی شد با این عجله سر سفره عقد بنشینم. من و حسن چند ماه نامزد سپس با کمک مالی خانواده اش زندگی خود را آغاز کردیم اما از همان لحظه ای که پا به خانه شوهر گذاشتم متوجه رفتار و حرکات مشکوک او شدم و دلهره و نگرانی خاصی پیدا کردم. ابتدا فکر می کردم بیماری خاصی دارد اما بعد از مدتی اعتیادش را علنی کرد. با شنیدن این مساله شوکه شدم. با خودم گفتم تا بچه دار نشدیم ...
نامزد پسرجوان دزد 3.5 میلیاردتومانی بود/ او در مراسم خواستگاری، همدستان دزد خود را به عنوان فامیل معرفی ...
امیرحسین در فضای مجازی آشنا شدم و خیلی زود او را به خودم علاقه مند کردم وقتی پیشنهاد ازدواج داد قبول کردم و با این ترفند به خانه شان راه یافتم. می دانستم پدرش تاجر ثروتمندی است، یک روز که خانه شان بودم دسته کلیدهای خانه و گاوصندوق را دزدیدم و بعد هم روز حادثه وقتی مطمئن شدم کسی در خانه نیست، امیرحسین را مقابل خانه مان بردم و گفتم منتظرم بمان تا برگردم بعد با عجله از در دیگر ساختمان خارج شدم و به ...
روایتی از کارگری که مجسمه شاه را تخریب کرد
از دوستان برای کشیدن و در نهایت سقوط مجسمه آماده شدیم. پایه های مجسمه را تخریب کردم و سیم بکسل را به دور آن بستم، سیم به فوک قرمز رنگی که آماده کشیدن بود، وصل شده و با حرکت خودرو، مجسمه سقوط کرد. صدای الله اکبر جمعیت بالا رفت و چند نفری هم کنارم قرار گرفتند، خوشحال از کاری که انجام داده بودم، بر بالاترین نقطه قرار گرفتم و عکس امام در دست، همراه با مردم شعار می دادم . ...
آنفالو؛ سهیل سنگرزاده یا آقای جووونِ دل!
ایران نیز شرکت کرد هر چند هیچگاه نتوانست در میان 10 نفر اول برتر این مسابقات جایی داشته و با مقام های سیزدهمی و هجدهمی، این مسابقات را ترک کرد. او در مورد آغاز فعالیتش در ورزش بدنسازی می گوید: در دوران نوجوانی بسیار لاغر بودم و مورد تمسخر هم سن و سالان خود قرار می گرفتم در نتیجه تصمیم گرفتم که ورزش آغاز کرده و رشته بدنسازی را انتخاب کردم . سنگرزاده که در سال 1387 عنوان قوی ترین مرد استان ...
گفتگو با تبهکار مسلح که به پسر بچه 10 ساله تهرانی هم رحم نکرد + فیلم و عکس
آبی رنگ از آنها سرقت کردند. بهروز 25 ساله که انواع سوابق را در پرونده اش دارد با علم اینکه چند سال زندان دارد دست به سرقت مسلحانه زده است. سابقه داری؟ بله، اولین بار بخاطر شرارت دستگیر و به کانون اصلاح و تربیت رفتم و بعد از آن نیز 4 بار دیگر به خاطر شرارت، درگیری و قمار دستگیر شدم. چند سال زندان بودی؟ مجموعا 5 سال زندان بودم. چرا ...
3 سال زجر آور برای پسر بلوچی / کمک کنید مرتضی به مدرسه برگردد + فیلم گفتگو
....پدرم چند سال قبل ما را رها کرده و رفته است.اگر بتوانم مهره های کمرم را عمل کنم کم کم حس پاهایم برمی گردد و می توانم راه بروم. قرار است تا چند روز آینده مرتضی برای انجام جراحی اعزام شود.اگر تمایل داشتید به او کمک کنید از طریق شماره کارت زیر به نام مرتضی غلامی وجوه نقدی خود را پرداخت نمایید. 6037701194431547 به نام مرتضی غلامی حوادث اختصاصی رکنا را اینجا بخوانید: ...
کیوان دوست صمیمی ام وارد زندگی خواهرم شده بود / مینا شوهر داشت ! + عکس
یکبار مقتول را به گاراژ برادرم بردم و همراه برادرم او را تهدید کردیم تا دست از اشتباهش بردارد، اما باز هم بی فایده بود. متهم در خصوص قتل گفت: ساعت 11 شب بود که با خودروی 405 پدرم جلوی در خانه مقتول رفتم. نزدیک خانه آنها بودم که مقتول را دیدم. سوار ماشین شد. در ماشین دوباره حرف مینا پیش آمد و خواست ادامه صحبت ها در خانه آنها باشد، به همین خاطر از من دعوت کرد به خانه آنها بروم. ...
هم در شبکه شاد یم هم در اینستا
واتس اپ هستم که بیشتر با دوستانم درباره تیم فوتبال حرف می زنیم، کلاً کل کل با دوستانم را خیلی دوست دارم. البته بودن در واتس اپ یعنی بزرگ شدم و خودم را در این فضا می توانم ثابت کنم. این که با گوشی خودم و اکانت خودم وارد این فضا می شوم. ارسلان 16 سال دارد و کلاس دهم رشته ریاضی است. او علاقه زیادی به اینستاگرام و بعد از آن واتس اپ دارد. در اینستاگرام پیگیر فوتبالیست ها است و در واتس اپ هم ...
گفت: باید به ایران برگردم و می دانم دستگیر می شوم ... و دستگیر شد
از من بازجویی می کرد. صحبت از تبعید می کرد. دو شب آن جا ماندم. فعالیت علما و شخص آیت الله بنی صدر و شخص آیت الله آخوند که خیلی متنفذ بودند، برای نجات من خیلی زیاد بود و مسئله را به مرکز کشانده بودند. بالاخره مشروط به ترک همدان مرا آزاد کردند.... من جزو اولین طلبه هایی بودم که رادیو خریدم. البته با پول امام. چون قضیه کاپیتولاسیون مطرح بود و معلوم شد که باید از مسائل مطلع باشیم و مبارزه ...
برنده جایزه بزرگ مسابقه عکاسی زیر آب؛ میهمانی ماهی ها در دهان کوسه نهنگ
...، چنان کوچک به نظر می رسید که در تمام طول مدت غواصی، سعی کردم بهترین تصویر را از او و فضای عظیم اطرافش ثبت کنم. جایگاه سوم در دسته واید-انگل رافائله لیورنزه، باخا کالیفرنیا، مکزیک من این عکس را در اکتبر گذشته در باخای کالیفرنیا گرفتم. این اولین بار بود که آنجا بودم؛ بنابراین چند روز طول کشید تا اعتماد بیشتری به دریا و حیواناتی که در آنجا زندگی می کنند پیدا کنم. بسیار خوش ...
بافت زیلو با دستان مرد نابینا + فیلم
: حقیقتش به دلیل رفتم سراغ بافی. 14 سال بود که دنبال کار بودم. تا این که سال گذشته به همت یکی از بچه های انجمن نابینای شهرمان کلاسی تشکیل شد. اول که وارد این کار شدم استرس داشتم می ترسیدم که از پس این کار بر بیایم یا مشکل باشد اما دیدم کار نسبتا دسترس پذیری است و می توانم از پس آن بر بیایم. 25تیرماه امسال کلاس ها تمام شد و از اول مرداد شروع کردم به کار. او می گوید: اکثرا کارهایم کوچک است ...
وقایع تاریخ انقلاب درکتاب نهضت امام خمینی(ره)
مش حسین خواست از جای دیگری گوشت بخرد، امام مردم دار بود و همیشه تنها حرکت می کرد هیچ وقت قبول نکرد نگهبانی داشته باشد. نگارش جلد اول کتاب نهضت امام خمینی(ره) که به وقایع سال 41 تا 46 پرداخته شده را سال 51 شروع کردم و سال 56 وقتی آماده شد در لبنان به چاپ رساندم. سال 57 وقتی به ایران آمدیم دیدیم این کتاب در ایران چاپ شده پس تصمیم گرفتم این راه را ادامه بدهم. حجت الاسلام روحانی بعد از چاپ ...
بسیاری از مشکلات مردم با توسل به امام رضا(ع) حل می شود/دربانی آرزوی من بود
من را برای نوکری زائرانت قبول کن. چرا پیشنهاد مرحوم محمد خزائی نژاد را برای خادمی قبول نکردید؟ چون آن زمان استخدام سپاه بودم و به خاطر مشغله کاری، توفیق خدمت برایم فراهم نبود و نتوانستیم. اما وقتی برای خادمی آمدم تازه فهمیدم چه توفیق ارزشمندی را از دست داده ام. بعد جنگ خدمت حضرت رسیدم و اظهار پشیمانی کردم و گفتم: آقا توفیق خدمت بارگاهت را به من هم عنایت کن. بعد توسل به حضرت وقتی ...
کتک زدن زن تهرانی برای فروش اجباری طلاهایش به مرد غریبه
. زمانی که به مقصد رسیدم خوشحال از معامله پر سودی که کرده بودم از ماشین پیاده شدم اما فردای آن روز وقتی به صرافی رفتم متوجه شدم که پول ها تقلبی بوده و آنها سرم کلاه گذاشته اند. با شکایت زن جوان تحقیقات آغاز شد، در حالی که بررسی ها برای شناسایی و دستگیری توریست قلابی و همدستانش ادامه داشت، مأموران با شکایت های مشابه زیادی مواجه شدند؛ شکایت هایی که در تمامی آنها زنان و دختران جوان به عنوان ...
زوج قزوینی از خاطرات شیرین سال های انقلاب می گویند/ دوران نامزدی که با مبارزات انقلابی عجین شد
... مومنی ها ادامه می دهد: چقدر حسرت به دل ماندم و به خانه پدرم رفته و چند روزی را آنجا ماندیم تا شاید بتوانیم به دیدار امام برسیم اما نشد و به قزوین بازگشتیم؛ زمانی که با خبر شدیم در 10 اسفند ماه امام به قم عزیمت کردند، دوباره حسرت دیدار امام مانند خوره به جانمان افتاد؛ بار دیگر بارو بندیل بسته و به همراه خانواده به شهر قم رفتیم. این شهروند قزوینی اضافه می کند: پس از پرس و جوی ...