سایر منابع:
سایر خبرها
مردان از این خصوصیت های زنان متنفرند
ترین چیزها را هم پیچیده کنند: شاید این اولین باری نباشد که این را می شنوید، خانم ها عادت دارند وقتی چیزی را نمی خواهند، اما نمی توانند بگویند چرا، موضوع را پیچیده کنند. برای آنها پیچیده کردن مسائل خیلی راحت تر از توضیح دادن است. 2. کمبود اعتمادبه نفس در خانم ها: چطور ممکن است مردی زنی را تحسین کند که قادر به تحسین کردن خودش نیست؟ 3. زن هایی که فکر می کنند همه چیز را می دانند ...
صاحب گاو فراری موظف به پرداخت دیه شد/ 10 میلیون تومان به 15 نفر
اعلام نظر پزشکی قانونی میزان دیه هریک از افراد مشخص شده است و صاحب گاو به پرداخت 10 میلیون تومان دیه به 15 زن و مرد موظف است. چندی پیش ساکنان خیابان سپهر سعادت آباد وقتی شنیدند مردی در همسایگی شان قصد دارد گاوی را قربانی کند با اشتیاق زیادی از خانه هایشان بیرون ریختند و در محل ایستادن قصاب حلقه زدند. وقتی وانت حامل گاو در بین این حلقه توقف کرد همه مشتاقانه دیدند که چند مرد ...
هجوم مردم به اینستاگرام بازیگر زن "نفس گرم"
از ماجرای فتیله ایها این هم ازاین اول ترکها حالا کاشانی ها پس میشه نتیجه گرفت اصفهانی ها و یزدی ها و از همه با جنبه ترند مازندرانی هاو مردم خطه شمال که دیگه نگو. من نمیدونم این حس خود برتر بینی از کجا میاد؟؟؟ خودشون باید بگن!ایران وطنم خاکش کفنم بر منکرش هم لعنت به نوبه خودم به خانم تیرانداز و خانم گلچین صد افرین می گویم بسیار عالی و هنرمندانه بازی می کنند. به نظرم خانم تیرانداز زیباترین و حرفه ای ترین بازی رو در این نقش داره با نظر اولی هم موافقم دیگم واقعا یک سری شورش رو دراوردن / ...
دزدان خیابان به دام افتادند
این مرحله با تصویر به دست آمده به سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار رفتند و خیلی زود محمد 40 ساله را که یکی از زاغ زن ها و کیف قاپ های قدیمی است شناسایی کردند. کارآگاهان در این مرحله پی بردند که محمد به خاطر زاغ زنی در یک باند حرفه ای از سال 89 به زندان افتاده است و حدود یک ماه است که با گذاشتن قرار وثیقه چند روز را به مرخصی رفته و در این مدت دست به دزدی زده و برای پنهان ماندن نقشه سرقتش به ...
امید، سیگار و چشمانی که منتظرند
آرام تر است. بعضی ها همچنان خوابند و بی حال، سر و صدا هنوز نتوانسته بیدارشان کند. یکی از زن ها از آن طبقه دوم تخت، دانشور را صدا می زند و می گوید: خانم فردا عروسی پسرم است، بگویید بگذارند بروم. قفل در سالن را باز می کنند تا خارج شویم. یکی از آن انتها بلند می گوید: خانم ما از اینجا بیاییم بیرون هنوز هم شما هستید کمکمان کنید؟ آغاز مددکاری بعد از چند روز به گفته خوش ...
قدم رو یکی در میان خاطرات در بازار شهر ری
شده اند و هر کدام با اینکه بازار شلوغ نیست باز هم تک و توک مشتری خودش را دارد. یکی لباس بچه گانه دارد و دیگری کاپشن و لباس گرم، یکی فروشنده لوازم خانگی است و دیگری وسایل عبادت مثل جانماز و مهر و تسبیح می فروشد. یکی روفرشی، پتو و انگشتر عقیق، یکی هم انواع آب نبات و سوهان در مغازه اش چیده و دل هر زیارت کننده ای را به سمت خود می کشد. خلاصه که برای خودش بازاری است. این وقت روز، بعضی از مغازه ها ...
روایت همسر روحانی از پاسخ جالب امام(ره) به سوالی درباره تعدد زوجات
.... مجموعاً شاید حدود بیست، سی نفر از خانم ها جمع شده اند. اتاق کوچک است و به هرحال به نحو فشرده می توانند همه بنشینند. قرار شد ملاقات یک ربع تا نیم ساعت بیشتر طول نکشد. در این مدت من هم باید بچه داری کنم تا خانم ها از ملاقات امام برگردند. ملاقات شاید حدود بیست دقیقه ای طول کشید. همسرم تعریف می کرد که امام برخورد محبت آمیزی نسبت به همۀ خانم ها داشتند. سؤالاتی هم خدمت امام ...
ایجاد اشتغال 660 نفری خوشه صنعتی پوشاک کردآباد همدان
مدیر عامل شرکت شهرک های صنعتی استان همدان از ایجاد اشتغال 660 نفری شامل 606 نفر اشتغال دائم و 54 نفر اشتغال فصلی خبر داد. به گزارش ایلنا از همدان، کیوان گردان مدیرعامل شرکت شهرک های صنعتی استان همدان امروز درجمع خبرنگاران گفت: در خوشه صنعتی پوشاک کردآباد حدود 660 نفر اشتغال ایجاد شده و محصولات آن در بازار پایتخت به فروش می رسد. وی اظهار داشت: خوشه صنعتی موجودیتی سازمان یافته است که ...
شیکترین مدل مانتو و پالتو های نیوشا ضیغمی + تصاویر
نیوشا ضیغمی ومدل مانتو و پالتوهای شیکش نیوشا ضیغمی در لیست هنرمندان و بازیگران خوش پوش قرار دارد چرا که او در انتخاب لباس و سبک پوشش خود دقت بسیاری می کند.کمتر خانمی است که دوست نداشته باشد که مثل نیوشا ضیغمی لباس و پوششی شیک داشته باشد. در این بخش از دنیای مد با نشان دادن چند نمونه از زیباترین مدل مانتو و پالتوهای نیوشا ضیغمی به رازهای خوش پوشی این بازیگر زن ایرانی می پردازیم. ...
تولد بازیگر معروف زن در دوردست ها /عکس
در لوکیشن منزل خورشید خانم که در سریال دور دست ها منزل خانم شمسی فضل الهی، محسوب می شود، با حضور تهیه کننده، کارگردان و همه عوامل این سریال برگزار شد. دانیال حکیمی، هومن برق نورد، فاطمه گودرزی، فرشته سرابندی، ونوس حسن کانلی، بهرام ابراهیمی، مریم خدارحمی، کوروش سلیمانی، شهروز ابراهیمی، شمسی فضل الهی، معصومه کریمی، پویا مهدوی زاده، دایانا و دانا حکیمی، رحمان باقریان، معصومه آقاجانی، سیامک ...
اولین برنامه زنانه تلویزیون از بام حرم امام حسین(ع)
این بین نیروهای امنیتی به فاصله های زیاد دیده می شوند که برای رفاه حال زوار و باز کردن راه مردم، انجام وظیفه می کنند. برای عبور از بین الحرمین باید از دو گیت بازرسی بگذرم که همین موضوع طولانی شدن مسیر پیش رو را دو برابر می کند، چراکه تعداد بسیاری خانم در صف های ورودی به بازرسی هستند که باعث بوجود آمدن این صف طولانی شده است. بازار بین الحرمین و فروش شیرینی عربی پیمودن بین ...
هجوم مردم به اینستاگرام بازیگر زن "نفس گرم"+ واکنش این بازیگر
در کار سایه های هجوم در نقش یک زن عرب و در حلقه سبز به عنوان یک دختر لر با گویش های مختلفی صحبت کردم که هیچ اعتراضی هم نسبت به این موضوع پیش نیامد، در حالی که لری و عربی یک زبان جداگانه هستند اما کاشانی تنها یک لهجه است. من فکر می کنم اگر کمی با انصاف به این مسئله نگاه کنیم، مردم کاشان می توانند خوشحال باشند که چند بازیگر فارسی زبان تمام تلاش خود را کرده اند که با گویش آنها صحبت کنند. ...
جرج کلونی همسر ایده آل سوسن پرور
زنید ولی چیز دیگری چاپ می شود. شاید هم من نمی توانم منظورم را به خوبی برسانم و باعث سوءبرداشت از طرف خبرنگاران می شود. البته برخی از خبرنگاران کمی زیرک هستند. سر همین ماجرای مصاحبه، داستانی برای من پیش آمده بود که نزدیک بود کاری را از دست بدهم. در کل خاطرات خوبی از مصاحبه ندارم و به همین دلیل کمتر تن به مصاحبه می دهم. دیدنی های بسیار ایران زمین اولین بار که به ترکیه ...
چگونه با شوهر کم حرف کنار بیاییم؟
شام یا پذیرایی خوب بود یا بد و نوه خاله شان که در مهمانی بود و قرار است از همسرش جدا شود و خلاصه بی نهایت موضوع ریز و درشت آن مهمانی حرف بزنند. این دو خانم با هم حرف می زنند، نظر می دهند و انگار حرف هایشان تمامی ندارد. ممکن است حتی در چند دیدار آینده هم بتوانند با آب و تاب در مورد همان مهمانی حرف بزنند. شک نکنید آقایان بعد از خروج از مهمانی، به یاد ندارند تک تک افراد چه لباسی ...
5 ساعت در بزرگ ترین کتابخانۀ تخصصی کودک دنیا در مسکو + تصاویر
خوان درِ اتوماتیکی شبیه ورودی های مترو باز می شود و بعد از گذشتن از یک پاگرد کوچک، باز دو سه پله بالا می رویم. حالا به پاگردی حدوداً بیست متری رسیده ایم. زن میان سالی که به انتظار ما ایستاده و می فهمیم رئیس کتابخانه است، همکارش را که خانم جوانی است، به ما معرفی می کند. توضیح می دهد که او یکی از بهترین کتابداران کتابخانه است و قرار است بخش های مختلف را برایمان توضیح دهد. حرف های رئیس کتابخانه و ...
چرا حقوق زن ومرد دراسلام متفاوت است؟
در جمهوری اسلامی ایران بر اساس فقه اسلامی است و از این رو زنان هیچ احترامی ندارد. زنان بیش تر به خانه داری و فرزند آوری مجبور می شوند و حق حضور فعال در اجتماع را ندارند. این روند سبب شده است که ایران حتی حاضر به پذیرش کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان نشود؛ کنوانسیونی که همه کشورهای دنیا آن را پذیرفته اند! چکیده نقد از منظر انسان شناسی و ارزش شناسی اسلامی زن و مرد هردو انسان و ...
منع نوازندگی زنان برای اجرای سرود ملی
ندارد این اهانت را بپذیرم یا همه با هم اجرا می کنیم یا سالن را ترک می کنیم. بعد عده ای رفتند که رایزنی کنند تا این مشکل حل شود. در نهایت هم گفتند، اصلا نمی شود، خانم ها ساز بزنند. من هم پاسخ دادم، اصلا اجرا نمی کنیم. رهبری تصریح کرد: نوازندگان زن قرار بود، سرود رسمی کشور را اجرا کنند و این برخورد با آن ها خجالت آور بود. قرار نبود، زنان کار خاصی انجام دهند، فقط چند قطعه ی مشخص را اجرا می ...
این همه درآمد دولت به کجا می رود؟
تبلیغاتی .... مواظب باشید دود از کله تان بلند نشود. عوارضی که در اتوبان ها از سواری ها و کامیون ها دریافت می شود مانند چاپخانه ای است که شب و روز پول چاپ می کند. کامیونی که از تبریز را می افتد تا به تهران برسد 60 هزار تومان عوارض می دهد. همین طور در مسیر اصفهان، بعد در مسیر شیراز، بعد بندر عباس، در مسیر برگشت هم همان مبالغ را دوباره پرداخت می کند و این همه بر قیمت جنسی که در کامیون حمل می ...
گربه را باید دم حجله کشت
به خانه ی ملک بانو بروی؟ مادر گفت: چی؟ خونه ی ملک بانو؟ پسر گفت: بله مادر من امروز در بازار دختر یکی یکدانه ی ملک بانو را دیدم. من خیلی از این دختر خوشم آمد و از تو می خواهم برای من به خواستگاری این دختر بروی. مادر که آوازه ی اخلاق تند و بدخویی دختر ملک بانو را شنیده بود به پسرش گفت: مگر تو نشنیده ای که دختر ملک بانو چقدر بداخلاق و تندمزاج است؟ زن برادرت که همه از اخلاق او تعریف می کردند، با ...
لباس های زمستانی را چگونه بخریم؟
...> بارانی های تیره یکی از امتیازات و برتری های بارانی این است که می توان آن را از پاییز تا بهار استفاده کرد. مثلا در بهار که هوا گرمتر می شود، می توانید لایه آستر آن را جدا کنید و بپوشید و از همه بهتر در پاییز و زمستان های سرد همین آستر است که شما را گرم نگه می دارد. انواع و اقسام بارانی در بازار از نوع مردانه، زنانه و بچگانه موجود است. نکته خیلی مهم در مورد بارانی این است که اگر در شهرهای آلوده و ...
مردم با دست غذا می خوردند، اما مریضی نداشتند
سرچشمه آب ندارد، ولی آن زمان آب فراوان داشت. در ماجرای کشف حجاب، سر بازار پاچنار، خودم دیدم که پاسبان چادر یک زن را کشید و پاره کرد. آن زن هم جرأت نمی کرد چیزی بگوید، هر طور بود چیزی بر سر کشید و رفت. مردم با دست غذا می خوردند اما مریضی نداشتند مغازه ما نزدیک مجلس شورای ملی بود، به همین دلیل هر بار که شلوغی و تظاهرات می شد، در مغازه را می بستیم تا شرایط درست و آرام ...
دختران ایران، طرفدارِ سافت بال اند!
. اگر قرار است مرد نباشد، دیگر هیچ مردی نباشد. چرا مسئولان برای دیدن مسابقات می روند؟ قانون این جا برای همه یکسان نیست. سروناز رفیعی پور؛ متولد 1358 • عضویت در تیم سافت بال تهران از سال 1383 تا سال 1393 • شرکت در تمامی مسابقات قهرمانی کشور و لیگ های برگزار شده از سال 1386 تا به امروز و به دست آوردن دو مقام اولی، یک مقام دومی و یک مقام سومی • دارنده مدرک ...
در دیدار آخر به معراج رفتیم/یک افغانستانی عبدالله را بی تاب کرد + تصاویر
... *خانم! دامن شما سبز میشه تازه ازدواج کرده بودیم که یک شب خواب دیدم صدایی دو مرتبه گفت: خانم! دامن شما سبز میشه ، بار سوم همان صدا آمد که: خانم! شنیدی؟ می گوییم دامنت سبز میشه چند وقت بعد یعنی حدود یکسال بعد هفت ماه بود که فرزند اولمان را باردار شده بودم که همان خانم ملکی آمد خانه ما و گفت: فرزندت پسر است، من خواب دیدم بچه ای را به من دادند، پرسیدم این بچه کیه؟ گفتند: بچه حبیب آقا ...
تنهایی، افسردگی، سقط جنین
حادثه ای برایشان پیش آمد از آن فرد کمک بگیرند. هنگام زایمان حضور همسر چقدر واجب و ضروری است؟ - خیلی زیاد؛ چون مادر با احساس بهتری به اتاق عمل می رود و احساس امنیت می کند، ضمن اینکه اساسا حمایت و بودن همسر کنار زن هنگام زایمان به او کمک می کند استرس کمتر و زایمان راحت تری داشته باشد. در دوران بارداری تنها نمانید دکتر پرویز رزاقی - روانشناس و مدرس دانشگاه آزاد ...
گفتگو با بانوی انتظار فاطمه صدیقی همسر آزاده ناصر شفیعی
تهران کنار اومدم، البته نه به راحتی. خبر ورود یه کوچولو، رنگ جدیدی به زندگی بخشید. حس مادر بودن، تلخی سخت دوری از خانواده را برایم کم کرد. وقتی وارد ماه های سوم و چهارم حاملگی شدم، حال خوبی نداشتم. مدام خون دماغ می شدم. انگار برا آب و هوا بود. با مشورت پزشک برگشتم فریدون شهر. خیلی خوش حال بودم. نمی دونم به خاطر بچه بود یا این که چند وقتی می تونستم پیش مادرم باشم. شهریور 57 یه دختر ناز جمع ما رو 3 ...
مردم ترسیده از آنفلوآنزا
کرمان مراجعه کرده اما دست خالی بازگشته است: دو روز قبل برای خرید ماسک به شش داروخانه رفتم اما همه گفتند تمام شده. امروز که دوباره مراجعه کردم بعضی داروخانه ها ماسک معمولی داشتند ولی من ماسک 95n می خواستم. دکتر ها گفتند استفاده از ماسک های معمولی فایده ای نداره. به گفته مهدی یکی از مسوولان داروخانه ها به او وعده داده چهار عدد از ماسک های مورد نظر را برایش پیدا کند آن هم به قیمت هر ماسک پنج هزار ...
ناباروری در مردان، از علت تا درمان
به گزارش شفا آنلاین ،امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی، برای تمام محققان عرصه ناباروری معلوم گشته که نازایی تنها یک مشکل زنانه نیست، بلکه فاکتورهای مردانه نیز در این امر دخالت دارند و با وجود آنکه در گذشته عنوان می شده که بخش عمده ای از علل ناباروری را باید در زنان جستجو کرد، پزشکان امروز اذعان دارند که نقش زوجین در این امر یکسان است و زن و مرد هر دو حدود 35 تا 40 درصد از علل ناباروری را شامل می ...
وقتی نیت شیطانی زود به تجاوز می انجامد
...> 4- پیشنهاد من هرگز این نیست که به مسائل مهمی مانند سوریه و یمن کمتر پرداخته شود. اهتمام نورزیدن به امور مسلمین، ما را از مسلمان بودن دور می کند. مسئله این است که مثلا در هر ماه، چند بار با اعلام خبرهای مربوط به جان و ناموس مردم در صدر اخبار، می توان تعداد کسانی را که فکر می کنند با ربودن و تجاوز و جنایت و تهدید به پخش فیلم تعرض، توانسته اند نظام اسلامی را در برخورد با خود مفلوک سازند به حداقل ...
از تولید ورمی کمپوست با استفاده از وام ازدواج تا صادرات به افغانستان / روشی جالب برای ترغیب کشاورزان به ...
به گزارش سفیرخور، ورمی کمپوست حاصل فعالیت بیولوژیک نوعی کرم خاکی است. این جانور با تغذیه از موادآلی موجود در طبیعت آن را به کود آلی مغذی تبدیل می کند. ورمی کمپوست در حال حاضر به عنوان یکی از غنی ترین کودهای آلی بیولوژیک و بهترین جایگزین برای کود شیمایی در دنیا شناخته شده است. کاربرد ورمی کمپوست به عنوان یک کود سبز در خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک تأثیر بسزایی دارد و موجب رشد بسیار سریع و ملموس درختان و گیاهان مثمر می شود. این کود فاقد هرگونه ماده شیمیایی و اصلاح کننده خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و بیولوژیکی خاک بوده و علاوه بر وزن مخصوص کم، ...
یزد بهترین پیشنهاد برای سفرهای زمستانی
با ما همسفر شوید تا با هم سری به شهر بادگیرها بزنیم. در ادامه روایتی از یزدگردی ما را بخوانید: تا قبل از آنکه بلیط رفت قطار به مقصد یزد را بگیریم تمام اطلاعات من از این شهر این بود که یزد شهر بادگیرهاست و سوغات آن هم قطاب و باقلوا است؛ همین! اما یزد پر از شگفتی های دوست داشتنی است؛ آنقدر دوست داشتنی که باید بارها به این شهر بادگیرها سفر کرد و سر از کوچه پس کوچه های کاهگلی اش درآورد. برای رفتن به یزد 6نفر شدیم و بار و بندلیمان را برای سفری سه روزه بستیم. آن هم سه روز شگفت انگیز... روز اول گام نخست برای ورود به یزد رزرو اتاق در یک هتل بود. آن هم هتلی که خودش حکایت از یک خانه قدیمی می کرد. هتلی که در آنجا اتاق گرفتیم در گذشته خانه زرگر یزدی در دوره قاجاریه بود و الان چند سالی می شود که تبدیل به هتل سنتی شده. جایی نزدیک میدان امیرچخماق. خود این میدان، یکی از قدیمی ترین مکان های شهر است که به دوران تیموری برمی گردد و در دل خود بازار، تکیه، مسجد و دو آب انبار را جای می دهد. 700هزار هکتار بافت دست نخورده خشت و گلی از قطار که راهی هتل سنتی مان شدیم در همان چند دقیقه مسیر از راه آهن تا کوچه لب خندق آنقدر خانه های با دیوار کاه گلی دیدیم که احساس کردیم شهرمان را عوض نکرده ایم بلکه وارد دوره تاریخی جدیدی شدیم، 400 سال قبل. چون هر چه سر چرخاندیم خبری از ساختمان های آجری، سیمانی، چند طبقه و... نبود. هر چه بود ساختمان هایی که به سبک گذشته ساخته شده بودند. راننده وقتی تعجب ما را دید که چرا هیچ خبری از ساختمان های جدید و تازه ساز نیست با همان لهجه آشنای یزدی گفت: یزد دو شهردار دارد. یک شهردار برای بافت قدیم و سنتی شهر و شهردار دیگر برای بافت جدید شهر. شهردار بافت قدیم اجازه هیچ گونه ساخت و ساز را نمی دهد و به مرمت و بازسازی بناهای قدیمی می پردازد. به طوری که در حال حاضر بافت خشتی یزد به بیش از 700 هکتار رسیده که دست نخورده و مثل اینکه قرار است به ثبت جهانی هم برسد. بعد از عبور چند دقیقه ای از تاریخ به هتل سنتی مان می رسیم. هتلی که خودش خبر از تاریخ 200-300 سال قبل می داد. با دیوارهای کاهگلی و درهای چوبی اش که مانند قدیم کلون، قفل و زنجیر داشت و پله های بلند آجری دیگر این باور را به ما منتقل کرد یزد با همه جای ایران فرق دارد. کوچه های مدهوش کننده کاهگلی روز اول به پیشنهاد مسئول هتل ابتدا به پشت بام رفتیم تا از آنجا نگاهی از بالا به یزد بیندازیم. پیشنهاد عالی بود چون به شکل باورنکرنی از ساختمانی که شاید به زور اندازه دو طبقه ارتفاع داشت توانستیم تمام یزد را –حداقل بافت سنتی اش- به راحتی ببینیم. بعد از سیر و سیاحت پشت بامی پای پیاده وارد شهر شدیم تا به میدان امیرچخماق برسیم. مسیری که از هتل تا میدان شاید 10 دقیقه راه نبود به طوری که همین مسافت مسیر را در تهران می شد در عرض 7 دقیقه طی کرد؛ اما کوچه های کاهگلی با طاق های گنبدی و درها و تیرهای چوبی اش هوش و هواس را از سرمان برد و آنقدر غرق در زیبایی ساختمان ها و کوچه های قدیمی شدیم که دیگر داشت آفتاب غروب می کرد چشممان به جمال میدان امیر چخماق روشن شد. میدانی که قدیمی ترین نخل چوبی ایران به نام نخل حیدری ها را هم دارد. در حال تماشای این میدان بودیم که صدای زنگ و ضرب زورخانه ای توجهمان را به خودش جلب کرد. زورخانه ای که به خانم ها هم اجازه می داد برای دیدن پهلوانان داخل گود وارد شویم. بعد از وارد شدن به زورخانه متوجه شدیم که توریست های بسیاری که اکثرا چشم بادامی های آسیای شرقی بودند و جالب آنکه اکثرا هم خانم بودند دور تا دور اطراف گود زورخانه نشسته و داشتند ورزش باستانی ایرانی ها را با تعجب و هیجان نگاه می کردند. البته بماند که برای ما شش نفر هم تازگی داشت. چون تا به حال هیچ وقت از نزدیک گود زورخانه و پهلوان هایی که با میل و کباده ورزش می کردند را ندیده بودیم. در دل این زورخانه آب انبار تو در تویی هم وجود داشت که با یک دور چرخیدن در آن به تصور آنکه گم شده ایم اما موفق شدیم به جای اولمان برگردیم. تجربه زورخانه ای و آب انبار گردی خوبی بود... روز دوم مغازه اش بوی گذشته را می داد قرار امروزمان رفتن به خانه های قدیمی یزد مثل زندان اسکندر، خانه لاری ها، مسجد جامع و... بود. به همین دلیل باز هم پای پیاده راهی شدیم. دیوارهای کاهگلی تمامی ندارند. بازارهایی که مغازه هایش هم داد می زنند بیش از 100 سال از ساخته شدنشان می گذرد. فروشنده های پیری که مشخص است سال هاست مویشان را در همین دالان ها و بازارهای هزارتو سفید کرده اند. از کنار مغازه ای می گذریم که نوشته است تعمیر دوچرخه و پر است از دوچرخه های قدیمی خاک خورده ای که دیگر کسی سراغشان نیامده و صاحب مغازه هم دیگر فراموش کرده است سری به مغازه خاک خورده اش بزند. یک بقالی فوق قدیمی می بینیم. پیرمردی در کنار ترازویش نشسته است و منتظر مشتری. می گوید بیشتر از60 سال است در همین بقالی مشتری هایش را راه می اندازد. تمام اجناس مغازه بوی گذشته را می دهد.... با دست خاک لباس تان را بتکانید پاک می شود یزد هوای پاکی داشت. با وجود آنکه در سطح شهر سطل آشغال های کمی دیدیم اما هیچ زباله ای هم بر روی زمین به چشم نمی خورد. شاید به دلیل کاهگلی بودن شهر کمی لباس ها خاکی شود که با دوبار دست کشیدن روی لباس به راحتی پاک می شد... روزی 40 بار با شترها در میان رمل ها می چرخد ساعت 2 قرار بود دسته جمعی به همراه یک راهنما راهی کویر بافق شویم. از یزد تا کویر بافق یک ساعت و نیم در راه بودیم. وقتی به آنجا رسیدیم تا چشم کار می کرد پر بود از رمل های شنی که بسیار از آنچه که در تلویزیون و عکس ها دیده بودیم چشم نوازتر و دوست داشتنی تر بود. تا قبل از آنکه خورشید غروب کند و به مرحله رصد ستاره ها برسیم یکی یکی سوار شترهایی شدیم که برای سواری دادن ما آماده به خدمت بودند. شترهایی که قرار بود ما را در میان رمل ها بالا و پایین ببرند. سوار برشترها بودیم که خدارا شکر کردیم در دوره ای به دنیا آمده ایم که ماشین های چهارچرخ ما را به هر جا که می خواهیم می برند. نام شتربان حاج عباس بود که می گفت 40 سالی می شود در کار شتر و شتربانی است و 7-8 سال هم از زمان راه انداختن این پیست می گذرد. از آن زمان تا امروز کارش همین است که با شترها وارد تپه های شنی می شود با آنها دور می زند و به سرجای اولش می رسد. روزی 40 بار این کار را می کند... پابرهنه بر روی شن ها حالا نوبت آن است که با پای برهنه بدون کفش و جوراب بر روی شن ها و ماسه های کویری راه برویم. بدون آنکه نگران باشیم قرار است در پاهایمان خاری برود یا خبری از جانورانی مثل مار، عقرب، مارمولک و... باشد. چون می گفتند این کویر آنقدر گرم است که هیچ موجود زنده ای توان زندگی کردن در این محدوده را ندارد. راه رفتن بر روی شن و ماسه ها صفای وصف ناپذیری داشت. مخصوصا وقتی بالای رملی راه می رفتیم که یک سمتش رو به خورشید و سمت دیگرش رو به سایه بود. قدم زدن در بین این دو خط مرزی تجربه جالبی که یک پا گرم و یک پا سرد است را به دست آوردیم. موتورهای چهار چرخ در کنار شتر ها دیروز و امروز را به هم دوخته بود و اگر کمی زودتر می رسیدیم و هوا رو به تاریکی نمی رفت بدمان نمی آمد تجربه موتور سواری در میان شن و ماسه را هم داشته باشیم. اما بدی انتخاب تورمان این بود که ما را از ظهر به کویر بردند آن هم با مبلغی بالا در صورتی که با کمی جستجوی بیشتر می شد با یک ماشین و هزینه ای کمتر خودمان را به کویر برسانیم و ساعت های بیشتری از آفتابب داغ کویری استفاده کنیم. بفرمایید ستاره بچینید آفتاب کم کم در حال غروب بود و طلوع ستاره ها نزدیک. وقتی دیگر خبری از نور نبود و همه جا تاریک شد. در همین زمان آتشی روشن کردند و دور آن نشستیم، چای آتشی خوردیم و خوش صداها، صدا در گلو انداختند و خواندند ال ایتکه دیگر نوبت آسمان بود از طبق پر از ستاره اش رونمایی کند. آنقدر آسمان نزدیک بود که می شد دست را دراز کرد و ستاره ها را لمس کرد. رصد ستاره ها شروع شد. از راه شیری که مانند یک ستاره دنباله دار عظیم الجثه نور وسیعی را به وجود آورده بود تا ستاره قطبی، دب اکبر، دب اصغر، ذات الکرسی، خوشه پروین و... تمامی آنها جلوی چشممان بود و می توانستیم آنها را از نزدیک ببینیم. روز سوم از آن بالا چک چک می آید روز آخر اقامت در یزد را اختصاص می دهیم به دیدار از یکی از شهرهای معروف یزد؛ یعنی میبد. یک ماشین می گیریم و عازم آنجا می شویم. قبل از آنکه وارد میبد شویم به یک بخش تقریبا کوهستانی به نام چک چک می رویم. جایی که یکی از بزرگ ترین زیارتگاه های زرتشتیان به حساب می آید. ساختمانی در دل کوه ساخته شده که در ابتدا بودن آن در چنین جایی عجیب به نظرمان رسید؛ اما وقتی از راهی که مشخص کرده بودند بالا رفتیم و رسیدیم به مردی که نامش زال بود و از قبل به ما گفته بودند اگر از او عود بگیرید و داخل زیارتگاه آن را روشن کنید هر حاجتی داشته باشید برآورده خواهدشد حس خوبی به دست آوردیم که دیگر بودن این تک ساختمان در دل کوه برایمان عجیب به نظر نرسید. آخرین ساختمان در دل کوه چک چک زیارتگاه بود که دقیقا در دل کوه ساخته شده و هنوز سقف و دیوارهایش سنگی بودند و کف آن مرمر. برای آنکه وارد زیارتگاه شویم باید کفش هایمان را در می آوردیم. در آنجا توریست های خارجی که اغلب چشم آبی های مو بور بودند نشسته و داشتند به صحبت های مترجم درباره دین زرتشت گوش می کردند. گل نیلوفر 12پر که نمادی از 12 ماه سال بود هم در وسط این زیارتگاه قرار داشت. همچنین یک وسیله فلزی که بر روی آن سه چراغ با روغن می سوخت و نشانه شعار معروف زرتشت ها پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک نیز به چشم می خورد. اما آنچه که در این منطقه بی نظیر است وجود چشمه ای است که سال های سال از دل این کوه می جوشد و در تمام ایام سال آب دارد. از دیوار سقف هم به صورت قطره قطره آب می چکد که اصلا اسم این منطقه به همین منظور چک چک گذاشته شده است. همچنین چنار قطور 1400 ساله ای که در آنجا قرار داشت که همه را به خصوص توریست های خارجی را شگفت زده کرده بود. دو روایت دو افسانه یا دو...؟ راهنمای زیارتگاه دو روایت درباره به وجود آمدن این منطقه نقل کرد. یکی از آنها که بی شباهت با افسانه نبود اینطور است که مهربانو، دختر یزدگرد سوم بعد از آنکه اعراب وارد ایران می شوند به این کوه پناه می آورد و می گوید ای کوه به من پناه بده. کوه از هم شکافته می شود و مهربانو وارد آن شد. اما روایت دوم آن بود که مهربانو بعد از آنکه از دربار می گریزد به این محدوده می آید و چون در اینجا آب بوده برای مدتی در دل این کوه ساکن می شود و چوب دستی که با خود برای بالا آمدن از کوه آورده بود را در خاک می کارد که الان به این درخت چنار کهن سال رسیده است. حیف شد... آفتاب دیگر غروب کرده بود که به یک کارگاه سفال گری هم رفتیم و در آنجا تجربه نشستن پشت میز چرخان سفالگر را هم به دست آوردیم. حالا باید دیگر بر می گشتیم در صورتی که بسیاری از مکان های دیدنی یزد مانند آتشکده ای که هنوز آتش آن بعد از 1500 سال خاموش نشده است، میدان ساعت، قدیمی ترین ساعت شهری ایران، مسجد جامع فهرج، قدیمی ترین مسجد ایران، گوردخمه های شهر، آب انبار شش بادگیر، قنات زارچ، طولانی ترین قنات ایران، سرو چهارهزارساله ابرکوه و... را ندیدیم، حیف شد.... ...