سایر منابع:
سایر خبرها
7 ماه شهادت شوهرم را مخفی کردم! +عکس
، یواش یواش می آید. گفت نه، شما بروید از خانه، بابام را نیاوردید چرا کیفش را آوردید؟ دوست هایش کیفش را آوردند، لباس هایش را، عینک و ساعتش و همه چیزش را، ولی خودش را نیاوردند. بعد دیگر نشستند، خیلی گریه کردند و ساکش را تحویل دادند و رفتند. دیگه بچه ها خبردار شدند، تا امروز انتظار می کشند که پیکرش بیاید. **: مزار ایشان در قطعه مفقود الاثرها در اصفهان است. در مورد آن قطعه هم توضیح می دهید ...
ساده زیستی پیر جماران؛ از فرانسه تا تهران
...> مسئولین، ساده زیستی امام خمینی(ره) را الگو قرار دهند امام(ره) در دهکده ای به نام جماران زندگی کرد که از محله های خوش آب و هوای آن زمان تهران بود؛ ایشان به شدت ساده زیست بودند. به ما توصیه می کردند که با مردم باشید زیرا مردم همه شما را حفظ خواهند کرد. این جمله امام(ره) رهنمون سال های زندگی من شد و تجربه های شیرینی را از آن به دست آوردم. من عکس های بسیار سری و محرمانه داشتم که اگر ...
گپ و گفت خواندنی با حسین ایوبی، عکاس کرجی امام خمینی (ره)/ ساده زیستی پیر جماران؛ از فرانسه تا تهران
آنچه در ادامه می خوانید گفتگوی شبکه خبری با عکاسی است که دیدارها و ملاقات های امام خمینی (ره) را به تصویر کشیده است.
قتل دختر تنها در خانه مجردی
شرکت خدمات پزشکی بود. حدود 15 سال قبل در دانشگاه با مهرآوه آشنا شدم و از آن زمان به بعد با او رفت و آمد داشتم تا اینکه به یکدیگر علاقه پیدا کردیم و به خواستگاری اش رفتم. خانواده اش قبول کردند که من دامادشان شوم، بنابراین پنج سال قبل ما باهم نامزد شدیم و قرار بود به زودی ازدواج کنیم. مهراوه خانه مجردی داشت و من همراه خانواده ام زندگی می کردم، اما باهم رفت وآمد داشتیم. شامگاه پنج شنبه 14 ...
از شیر لاستیکی تا ترمیناتور
دیدن ضایعات و زباله هایی که در طبیعت بکر انزلی رها می شوند، دلم می گیرد. بندر انزلی شهر طولی است؛ شهری به طول هفت کیلومتر و با عرض کم. به همین دلیل ساحل وسیعی دارد و رودخانه های تالاب انزلی و شفارود از وسط شهر وارد دریا می شوند. مسافران زیادی از شهرهای مختلف به انزلی می آیند و دیدن ساحل و خیابان های شهر بدون ضایعات و زباله آرزویی است که همه مردم انزلی دارند. دوست داشتم به سهم خودم برای شهرم کاری ...
دوست داشتم به مردم وجه شاعرانه این شهدا را نشان دهم
فر در این فیلم نقش مهدی باکری را بازی کرد. او می گوید: من لشکر 31 عاشورا را خوب می شناسم؛ دو عموی خودم شهید شدند و پدرم هم جزو همین لشکر بود. تمام لحظه های پر از استرس زمان جنگ را به عنوان یک کودک تجربه کرده بودم. دوست داشتم به مردم وجه شاعرانه این شهدا را نشان دهم. این آدم ها نسبت به زندگی عاشق ترین آدم ها بودند. حجازی فر برای رسیدن به نقش شهید باکری پژوهش زیادی کرده و ...
راویان تاریخ در سریال های تلویزیونی
در دهه 60 خودم از این کار ها می کردم. ضمن این که مدام مرا یاد گذشته ای می انداخت که در همان جغرافیایی که دکتر وزیری زیست می کرد، بر خود من هم گذشته بود؛ بنابراین خیلی این قضیه برایم دوست داشتنی بود. از طرفی دوستان خوبی هم در این کار بودند که رابطه ام با آن ها خوب بود و همه سعی می کردند کار خودشان را به درستی انجام بدهند. یک رقابتی هم در آن کار بود که برایم جالب بود. چون خیلی خوب است که آدم سعی ...
واکنش تند بیرانوند به بیانیه سرخ ها؛ قبل از پرسپولیس ملی پوش بودم | دوران اینکه بازیکن را مقابل هوادار ...
عطایی بارها پیام دادم، الان در مورد پرونده و رای صادره چیزی دست من نیست. مردم بدانند بیرانوند 4 سال در پرسپولیس زندگی کرد که همه فکر می کردند من میلیاردر هستم. این پولی که شکایت کردم مربوط به سال چهارم من است. خیلی ها به من گفتند کامنت های اینستاگرامت را ببند تا فحش نشنوی ولی من این کار را نمی کنم و حرفم را می زنم. این پول حق زن و بچه ام است. دروازه بان تیم ملی خطاب به مسئولان گفت: مقصر ...
مریم معصومی و دسته گل زیبا
فیلم را هم تجربه کرده کار بعدیش در زمینه بازیگری فیلم سینمایی اخلاقتو خوب کن بود. در دوران کودکی ام می توانم بگویم شیطان بودم، ولی نه آنطور که از دیورا راست بالا بروم. می شود گفت شیطان محفوظ به حیایی بودم. چون نسبت به افراد خانواده کوچک ترین عضو بودم و طبیعتا کسی را برای بازی کردن نداشتم. بنابراین دوران کودکی بی آزاری و تنهایی داشتم و همه کارهایم از جمله شیطنت هایم نیز تنهایی بوده ...
در 14سالگی دوربین دزدیدم و فیلم ساختم/نمی توانم علیه خانواده باشم
امید ابتر است. * هر فیلمی؟ لااقل فیلم های من باید این ویژگی را داشته باشد. من نمی توانم برای همه سینما نسخه بپیچم. خیلی زرنگ باشم خودم را می توانم اصلاح کنم. یادم می آید جلسه ای در فارابی داشتیم که یک سری کارگردان جمع شده بودند و صحبت می کردند. فیلمسازی هم بود که درباره روابط زن و مرد فیلم می ساخت اما خودش چند ازدواج ناموفق داشت! یکی از مدیران مدام می گفت شما باید راهکاری و ...
افشای دلایل جدایی پروفسور از هندبال ایران
ملی هستم خیلی به تصمیمم فکر کردم اگر در مسابقات اخیر ناکام بودم حتماً به ایران بازمی گشتم حالا دیگر نیازی به توضیح نیست نمی خواهم با کسی وارد جنگ شوم هیچ وقت دروغ نمی گویم از جنگ من با فدراسیون، برخی های دیگر سود می برند فدراسیون تصمیم گیرنده است و می تواند هر چیزی بگوید جدایی از ایران برایم ساده نبود حس خوبی در ایران داشتم، اما فقط با مسیر ...
ماجرای غم انگیز پسر زندانی شده در کالبد یک زن
. من دختر بودم اما روحیات مردانه و پسرانه داشتم و بیشتر اوقات که به مغازه اسباب بازی فروشی می رفتیم، من به جای عروسک های زیبا ، ماشین پلیس ، شمشیر و تفنگ را انتخاب می کردم. خیلی وقت ها پدرم ماشین پلیس و تفنگ را از دستم می گرفت و می گفت: دخترم ماشین پلیس اسباب بازی پسرهاست، تو دختر هستی، اسباب بازی دیگری را انتخاب کن. ببین این عروسک های موطلایی چقدرزیبا هستند. پدرم به اجبار برایم ...
عکی دیده نشده از رضا رویگری
خودمان همه چیز را می سنجیم و حکم می دهیم. آقای رویگری اصلا چطور شد که این اتفاق برای شما افتاد؟ رضا: یک شب به شدت دچار فشار عصبی شدم. البته قبلش نیز دچار بیماری قلبی شده بودم. کنسرتی داشتم که بعد از اجرای آن دیدم نفس نفس می زنم. خودم را به بیمارستان خاتم الانبیا رساندم. در آنجا فشارم را گرفتند و بعد از معاینه دیدند که ضربان قلبم 300 است. برای همین مرا در CCU بستری کردند. بعد ...
بازداشت زن جوان تهرانی به خاطر آتش زدن صاحبکارش / شهناز چرا سوختن حامد را نگاه کرد + عکس
.... در ادامه تحقیقات، بازپرس جنایی دستور بازبینی دوربین های مداربسته اطراف مغازه حامد را صادر کرد. در بازبینی دوربین ها مشخص شد که لحظاتی بعد از اینکه حامد در میان شعله های آتش می سوخت و از مغازه خارج شده بود، زن جوانی از مغازه وی خارج شده و سوختن او را نگاه می کرد. بعد از آن نیز بدون هیچ واکنشی از محل دور شد. بدین ترتیب دستور شناسایی زن جوان از سوی قاضی پرونده صادر و بررسی ...
بدون تعارف با خانم معلم مبارز رژیم طاغوت
در قصر بودم. مجری: شما را ممنوع التحصیل کردند؟ مهمان: ممنوع التحصیل و ممنوع التدریس و ممنوع الخروج بعد سزای عمل من چی بود، بهم گفتند که اینها کتاب خواندند اینها گمراه بودند، بعضی ها میگن زمان شاه همه چیز بود و فلان بود ما مشکلی نداشتیم ولی اصلا هم این طوری نبود و اختلاس و اینجور مسائل را الان مردم می فهمند اصلاً اون موقع نمی فهمیدند اختلاس می شود. نمی فهمیدند این مملکت داره ...
زن فروشنده تنها مظنون مرگ آتشین صاحب خرازی
بازجویی قرار گرفت گفت: در حال چیدن ویترین بودم که دیدم صاحبکارم آتش گرفته است و از مغازه بیرون رفت. من هم دنبالش رفتم و بعد از ترس به خانه ام رفتم. درحالی که این زن تنها مظنون مرگ صاحب خرازی بود بازپرس جنایی دستور بازداشت وی و انجام تحقیقات تکمیلی در این خصوص را صادر کرد. آخرین اخبار حوادث تهران را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید. ...
43 سالگی یادها و خاطره ها از زبان مبارزان زاهدانی/ با لباس محلی در اجتماعات شرکت کردم/ فرار از مدرسه ...
ما با شعار "به کوری چشم شاه، زمستون هم بهاره" وجودمان گرم بود. شبِ 22 بهمن همه غرق شادی بودند محمود رضا رضایی، یکی از دانش آموز مبارز انقلابی شهرستان زاهدان با اشاره به اینکه در اوایل انقلاب پانزده سال سن داشته و در مدرسه پهلوی مشغول به تحصیل بوده است، گفت: در آن ایام از جمله کسانی بودم که همیشه شلوغ کردن مبحث دانش آموزان و حضور پررنگ آنها در راهپیمایی ها را برعهده داشتم. ...
امید شمس: افتخار می کنم از کودکِ کار بودن به فیلمسازی رسیدم
...> همه جا پیچیده بود و می گفتند در حوزه فیلم کوتاه فیلمی ساخته اند با موضوع جنگ که کلا فضای متفاوتی دارد، واقعا هم اینطور است من خودم هم این ادعا را دارم، حتی در جشنواره های خارجی جوایز بسیاری را برد، آخرین مورد هم در فستیوالی در ترکیه بود که جوایز بسیاری گرفت، کلا ما را جلو انداخت یعنی این ریسکی که انجام دادیم باعث شد ما را بشناسند و به عنوان یک فیلمساز مهم به ما توجه کنند، بعد از آن مدرسه ملی ...
فیلم نامه ای که حاج قاسم حامی آن بود
انجام می دهند و به فیلم نامه درجه ممتاز دادند. البته در ایران به هر جایی رجوع کردیم، نشد که کار کنیم چرا که گفتند خط قرمز ماست یا اولویت ما نیست و قصه اینجاست که امروز تولیدکنندگان و سرمایه گذاران دنبال فیلم هایی هستند که بفروشد. وی افزود: تدارکات و پیش تولید فیلم خودم را شروع کرده ام؛ برای تولید هر اثر تحقیقات عمیق دارم. چند سفر به سوریه و لبنان و عراق داشتم. همه گورهای دسته جمعی بعد از ...
تکبیر هایی که کارساز شد
کول او رفتم و اولین شعار روی دیوار را نوشتم. چیزی که به ذهنم رسید این بود: سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن. با توجه به سن کم و جثه ریزنقشی که داشتم مردم خیلی تشویقم کردند و تعجب کرده بودند که چه خط خوبی دارم. تماشای ورود امام (ره) از تلویزیون خانه ما همه خاطره ها از راهپیمایی و تظاهرات نیست. بخشی از آن هم حال وهوای اتفاقات روزمره است. برات زاده ادامه می دهد: ما آن زمان به ...
بدون تعارف با دانشجوی مبارز
بودم بدلیل اینکه تنها کسی بودم که حجاب داشتم خبر ما رفته بود رسیده بود به آقای شهید رجایی در دبیرستان رفاق من رو به عنوان معلم ریاضیات دعوت کردند آنجا هندسه و جبر درس میدادم و آنجا در واقع من با فضایی آشنا شدم که اکثر بچه ها، بچه های خانواده های زندانی سیاسی بودند یعنی او فضا من رو محکم تر کرد در عقیده خودم مجری: خوب شما یک معلم بودید چه کردید که ساواک عصبانی شد اومد سراغ شما مهمان ...
سلام تهران با عکاس معروف انقلابی به گفت وگو نشست
دانست همه جا رفته و عکس می گیرم. گفت بیا که امام خمینی(ره) می آیند. شور و شوق بسیاری داشتم. صبح زود دوربین را برداشتم و رفتم. خیلی از افراد حتی از کشورهای مختلف آمده بودند. به هر طریقی هرکسی دوست داشت عکسی ثبت کند و خیلی از افراد زیاد عکس گرفتند. من نیز توانستم 3 یا 4 حلقه بگیرم. یکی داخل فرودگاه همان جا که امام از هواپیما پایین می آیند. شروع به عکاسی کردم چون آنجا مأمورها زیاد بودند و شلوغ بود. به ...
فیلم نامه ای که حاج قاسم حامی آن بود
گذاران دنبال فیلم هایی هستند که بفروشد. وی افزود: تدارکات و پیش تولید فیلم خودم را شروع کرده ام؛ برای تولید هر اثر تحقیقات عمیق دارم. چند سفر به سوریه و لبنان و عراق داشتم. همه گورهای دسته جمعی بعد از صدام و زندان ها را دیدم. در قهوه خانه های بغداد با مردم مصاحبه کردم. هر ماشینی که پارک می کرد می گفتند شاید انتحاری باشد و منفجر شود. در آن شرایط در عراق تحقیق کردم. ...
ادعای جالب اولین جدا شده استقلال در زمستان
می خواستم جدا شوم به باشگاه رفتم. از سردار آجرلو تقدیر و تشکر می کنم. هرچه گفت خدا گواه است و خود آجورلو می تواند شهادت بدهد، گفت بابک باید تمدید کنی، باید قرضی بروی، گفت باید پولت را ببخشی، گفت باید سفید امضا کنی، گفتم چشم. بعد از اینکه با استقلال دو ساله تمدید کردم نمی دانم خبر چگونه درز کرد. مرادی تصریح کرد: ظاهرا کادرفنی مخالف این کار بود. من هم با توجه به اینکه استقلال را دوست داشتم ...
همیشه دست یک زن در میان است
ماکروفرهای وامانده ای که در گمرک توقیف است حل خواهد شد. ان شاءالله. امیدوارم اینجا بتوانم آن مرد پالتویی صاحب دفترچه را پیدا کنم تا بتوانم از نزدیک زیرنظر بگیرم اش. با بی حوصلگی رفتم برای دیدن بی مادر . همان اول اش گریه ام گرفت. یاد ننه خدا بیامرزم افتادم. خانمی که صندلی جلو نشسته بود برگشت و گفت: آقا هنوز شروع نشده فیلم که! با آرامش و احساس کامل گفتم: به شما ربطی ندارد. موضوع شخصی ست. برگشت ...
تنگه ابوقریب الگوی دسته دختران نبود
...> نیکی کریمی بازیگر این فیلم اظهار کرد: همه در این فیلم سعی کردند همه توان خود بگذارند، همه خیلی زحمت کشیدند حالا که فیلم را می بینم متوجه می شوم که همه صد درصد وجودشان را گذاشتند. صدف عسکری دیگر بازیگر فیلم مطرح کرد: وقتی یک فیلم را می بینم به خودم می گویم دوست داشتی در این فیلم بازی کنی؟ حالا که فیلم را می بینم افتخار می کنم که در دسته دختران بودم. عباس عباسی طراح گریم هم ...
ابتلای ابراهیم حاتمی کیا به کرونا
...، خدا را شکر که یک تیم محجوب داشتیم و همه تلاش داشتند کار را درست انجام بدهند. من فقط یک اسم در این فیلم هستم. من با فاصله کنار کار بودم و بقیه کارها را بچه ها انجام دادند. وی افزود: جهان فیلم با جهان فیلم های من فرق دارد جهان خودش را دارد و این به معنای منفی نیست دوستانی که کار اول انجام می دهند چون قرار است یاد بگیرند که چه باید بگویند فیلمنامه را خودشان باید بنویسند، این چهارمین ...