امید شمس: افتخار می کنم از کودکِ کار بودن به فیلمسازی رسیدم
سایر منابع:
سایر خبرها
هرجا از آقای سیفی کمک خواستم، تنهایم نگذاشت +عکس
سیفی شما وقتتان تمام است. این پسرم هم در سالن نشسته بود. گفت مامان چی شده؟ گفتم می گوید وقتم تمام است. گفت مامان ول کن دکترها را، حالت خوب می شود. بعد گفت مگر مامانم چشه؟ دکتر گفت آقا پسر! مامانت اصلا سکته کرده و رگ هایش بسته، این الان فوری باید برود بیمارستان چمران. من دروغ گفتم، گفتم اجازه بدهید من بروم خانه عروسم در خانه تنهاست، کلیدها دست ماست، فردا برود خانه کلید ندارد. گفت خانم شما دارید می ...
راویان تاریخ در سریال های تلویزیونی
یاد دارم، دکتر وزیری شخصیت واقعی در تاریخ بود که در خیابان منیریه یا امیریه زندگی می کرد. درست همان جایی که محل زندگی من هم بود. آن طور که شنیدم دکتر وزیری خیلی مورد توجه و علاقه مردم آن منطقه هم بوده است. البته، چون موضوع برای زمان بسیار گذشته ای است، من ایشان را ندیدم، اما درباره اش از اطرافیان و آشنایان زیاد شنیده بودم؛ بنابراین دورادور چنین شخصیتی را می شناختم. اما فکر نمی کردم روزی بتوانم ...
مریم معصومی و دسته گل زیبا
فیلم را هم تجربه کرده کار بعدیش در زمینه بازیگری فیلم سینمایی اخلاقتو خوب کن بود. در دوران کودکی ام می توانم بگویم شیطان بودم، ولی نه آنطور که از دیورا راست بالا بروم. می شود گفت شیطان محفوظ به حیایی بودم. چون نسبت به افراد خانواده کوچک ترین عضو بودم و طبیعتا کسی را برای بازی کردن نداشتم. بنابراین دوران کودکی بی آزاری و تنهایی داشتم و همه کارهایم از جمله شیطنت هایم نیز تنهایی بوده ...
گذر از گردنه های برف گیر لرستان با دست فرمان یک زن
کار بودم و مسافران دورن و برون شهری را جابه جا می کردم البته، چون دیگر رانندگان زن برای جابه جایی مسافران برون شهری معمولا با محدودیت هایی مواجه بودند خودم بیشتر مسافران برون شهری را به مقصد می رساندم. هر شب رویای کامیون دار شدن را در ذهنم مرور می کردم بهرامی گفت: زمانی که راننده آژانس بودم دوباره دلم می خواست که به سراغ عشق دوران بچگی ام بروم، رانندگی با کامیون به یکی از ...
ماجرای غم انگیز پسر زندانی شده در کالبد یک زن
دزدوپلیس بازی کنم تا با دخترها خاله بازی! اما خیلی وقت ها مورد تمسخر اطرافیانم قرار می گرفتم. واقعا نمی دانستم که آن ها چرا مسخره ام می کنند چون من فقط می خواستم که خودم باشم و آن ها متاسفانه این مسئله را درک نمی کردند. به سن بلوغ که رسیدم ،مشکلاتم بیشتر شد. همه از من توقع داشتندکه دختری نوجوان باشم با همان روحیات و احساسات لطیف دخترانه که همه انتظارش را دارند اما من پسری ...
ناگفته های فرشته حسینی؛ می ترسیدند مادر زیبایم را طالبان ببرد / در خیاطی کار می کردم
را جای شما بگذارم، یک اتفاقی که برای شما افتاده است را واقعا برای خودم ببینم، هیچ وقت دلم نمی آید که اذیت یا ناراحتتان کنم، یا قضاوت تان کنم... من چون خودم خواهر آن سنی داشتم و دارم، آن را که می دیدم حالم خیلی بد می شد و مدام خودم را می دیدم و پدرم را و آن بچه را... و همه اینها را و اینطور بودم که شما چه کشیده اید... دیالوگی در فیلم دارید که می گوید تغییر موقعیت هم نمی توانید بدهید ...
بهای موفقیت تلاش، خستگی ناپذیری و ناامید نشدن است
چگونه بوده است؟ کارهای تحقیقاتی و آشنایی من با این دنیای شگفت انگیز از مسابقات جابربن حیان بود.کلاس اول بودم که در مورد تغذیه در مدارس و بوفه مدرسه کار کردم. معلم بنده "خانم طوسی" و "مادرم " اعتقاد داشتند تمام دنیا در مدرسه نیست. به من بال پرواز دادند و من در کنار "دکتر صادقیان"با مشورت ها و کمک هاشون رشد کردم و روح پژوهش و تحقیق در وجودم شکل گرفت. در شطرنج قهرمان خراسان رضوی چه در در ...
خاطرات یک دانش آموز از دوران پهلوی/ تا ماه ها خون "شهید میگلی" بر سر در مدرسه مشخص بود
؟ بروم دزدی کنند ؟ مصائب رفتن به مدرسه من گوشه ای ایستاده بودم و شاهد گفت وگوی آن ها بودم، پدرم دزدی نکرد اما من به مدرسه رفتم با لباس هایی که به تنم زار می زد و قبل از من برادرم نیز از آن ها استفاده کرد و همچنین چون کفش نداشتم با دمپایی به مدرسه رفتم. روز اول با لباس کهنه به مدرسه رفتن حس ناخوش آیندی داشت اما وقتی به مدرسه رسیدم و دیدم همه ی دانش آموزان همین وضعیت ...
به پدرم قول داده بودم فیلمی درباره شهید باکری بسازم/ تکنیک بازیگری ام در موقعیت مهدی توکل بود
را بازی کرد. او می گوید: من لشکر 31 عاشورا را خوب می شناسم؛ دو عموی خودم شهید شدند و پدرم جزو این لشکر بوده است. تمام لحظه های پر از استرس زمان جنگ را در مقام یک بچه تجربه کرده بودم. دوست داشتم به مردم وجه شاعرانه این شهدا را نشان دهم؛ این آدم ها نسبت به زندگی عاشق ترین آدم ها بودند. حجازی فر برای رسیدن به نقش شهید باری پژوهش زیادی کرده و مستند زیادی دیده بود. او به خبرنگار ...
واکنش رضا میرکریمی به ماجرای شکایت از خبرنگاران
اظهار نظراتم را به صورت صریح بیان کنم اما به طور قطع دیدگاه و نظر خود را دارم و فکر می کنم کاری ماندگار است که ذهن مخاطب نیز با درک مختص به خود در نتیجه گیری کار نقش داشته باشد. میرکریمی ادامه داد: به نظر من ریتم فیلم کشدار نبود. درباره شکایتی هم که از خبرنگاران کرده بودم فکر می کنم بهتر است که فضای جلسه را به این سمت نبریم. من از گرافیک وارد سینما شدم و کنترل فضای بصری فیلم در طراحی ...
محاکمه مردی که به خاطر دفاع از خود و برادرش دست قتل زد
: من در مغازه بودم که شاهین آمد و درخواست کمک کرد و گفت باید زخم برادرش را ببندد، چون خیلی خون ریزی می کند. من به سمت ماشین رفتم و با خودم مقداری باند بردم که یک باره متوجه شدم شاهین چاقو برداشت و به سمت آرش حمله کرد. آرش هم چاقو داشت اما من ندیدم درگیری چطور اتفاق افتاد. در ادامه شاهد دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من درگیری را از زمانی که مقابل فلافل فروشی بودند، دیدم؛ آرش به سمت ...
تکبیر هایی که کارساز شد
کول او رفتم و اولین شعار روی دیوار را نوشتم. چیزی که به ذهنم رسید این بود: سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن. با توجه به سن کم و جثه ریزنقشی که داشتم مردم خیلی تشویقم کردند و تعجب کرده بودند که چه خط خوبی دارم. تماشای ورود امام (ره) از تلویزیون خانه ما همه خاطره ها از راهپیمایی و تظاهرات نیست. بخشی از آن هم حال وهوای اتفاقات روزمره است. برات زاده ادامه می دهد: ما آن زمان به ...
یوسف حاتمی کیا: افتخار می کنم که فرزند ابراهیم حاتمی کیا هستم/سعادت: بازی در شب طلایی برایم چالش بزرگی ...
، اینکه خودم بگویم چه سختی کشیده ام تکرار مکررات است، اما تمام سعی ام را کردم که در این فیلم هیچ اضافه کاری نداشته باشم. عماد خدابخش درباره تدوین این فیلم گفت: به نظر من فیلم میتواند کمی کوتاه تر شود، البته من همیشه نسبت به هر کاری این میل را دارم که هر کاری کوتاه تر شود بهتر است. یوسف حاتمی کیا درباره تک لوکیشن بودن فیلم خود اضافه کرد: من به هیچ وجه مایل نبودم فیلمی شبیه تله ...
گزارش نشست رسانه ای موقعیت مهدی در خانه جشنواره
مختلف بیان کرد: در کارگردانی برای خود رویاهایی دارم که تلاش می کنم به آن ها دست پیدا کنم. میان ژانر آثار تفاوتی برایم وجود ندارد. این فیلم را با قلبم ساختم اما باید بگویم که بسیاری از وقت ها زندگی برای ما تصمیم می گیرد و این ما نیستیم که انتخاب می کنیم. حجازی فر گفت: سیستم پخش سالن میلاد خیلی خوب نیست. از ابتدا که کار فیلمبرداری را شروع کردیم تاکید ما این بود که از دو عملیاتی که قرار است به ...
حجازی فر: در "موقعیت مهدی" به تمام واقعیات وفادار بودم/محسن رضایی با فیلم گریه کرد
دانند که این کار زیر 60 میلیارد انجام نمی شده است. حجازی فر در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم درباره پژوهش های تاریخی و نظامی فیلم و اینکه نظر فرمانده های جنگ خصوصاً محسن رضایی چه بوده گفت: ما پژوهش های سنگینی درباره فیلم داشتیم و با چهره های مختلفی که از دهه 60 با او دوست بودند صحبت کردیم. من به واقعیات و به تمامی اتفاقات تاریخی وفادار بودم. هیچ چیز را جعل نکردم و همه چیز را در راستای ...
سیدی: اساسا خودم را تهیه کننده سینما نمی دانم/وزیر دفتری: بی رویا تماما فیلم من است
روانشناختی وجود دارد، من کلیت فیلمنامه را بسیار دوست داشتم، طبعا دوست داشتم نقش را تجربه کنم اما وقتی در دل نقش قرار گرفتم متوجه شدم که هولناکترین اتفاقی که ممکن است یک انسان تجربه کند همین از دست دادن هویت است. مائده طهماسبی درباره دلایل پذیرش این نقش گفت: با صحبتی که با آرین داشتم بسیار هیجان زده بودم که این فیلم را بسازم، زیرا فیلمنامه را بی نهایت دوست داشتم، نقش من در این فیلم خیلی ...
هادی حجازی فر: پیمان جبلی نبود، موقعیت مهدی ساخته نمی شد/ تجربی و کله خرابم!
برای کار هایی از این دست باز شود. وی در پاسخ به سوال خبرنگار درباره احتمال ممیزی نسخه سریالی آن یادآور شد: زمانی ما آیتم هایی برای تلویزیون می ساختیم و هر شبکه ای ممیزی خود را داشت. من اصلاً آدمی نیستم که از کسی تشکر کنم و اتفاقاً خیلی دوست داشتم تشکر کنم از کسانی که کمکمان نکردند، چون اسامی شان از آن ها که کمک کردند خیلی بیشتر می شد، اما حرف درست را باید گفت اگر آقای جبلی پشت کار نبود این ...
عکی دیده نشده از رضا رویگری
خیلی آزارم می دهد. البته خدا را شکر حالا حالم بهتر است و خوب هم خواهم شد. گاهی شده دعوت به کار شده و رفته ام اما بعد که وضعیت مرا می بینند منصرف می شوند و دیگر تماس نمی گیرند و این آزارم می دهد. دوست دارم به این آدم ها بگویم اگر رویگری کیان مختارنامه را می خواهید باید تمام سرمایه فیلم خود را به من بدهید. البته بخشی از دلگیری من مربوط به آدم هاست؛ منظورم مردم نیست چون مردم همیشه و همه جا واقعا به ...
روایت سردار اسحاقی از مبارزات انقلابی
عراق بوده و از آنجا آمده ام. همۀ ماجرا را فهمیدند. یک مقدار اذیت کردند، ولی چون صداقت من را در پادگان دیده بودند، شک نکردند. من و شهید نورعلی شوشتری باهم در گارد خدمت کرده بودیم؛ یعنی اواخر خدمت ایشان، من وارد لشکر گارد شدم. فکر می کنم شش ماه از خدمتش مانده بود که من وارد خدمت شدم. آشنایی اولیه با تجهیزات مخابراتی و شنود من در باقیماندۀ زمان خدمت، در دو سه جای دیگر ...
هوتن شکیبا: خودشیفته نیستم
... علاقه به کارتون آن زمان انیمیشن خیلی زیاد دوست داشتم ، همه کارتون ها را دوست داشتم و پدرم هم دوست داشت و وقتی کارتون شروع می شد پدرم را صدا می کردم زمانی که بزرگتر شدم یادم می آید از بین کارتون ها ، کوتلاست خیلی هنری تر بود کمدین محبوب من چارلی چاپلین را خیلی دوست دارم و بیشتر فیلم هایش را در ویدئو دیدم و هنوز دارم ، تمام کمدی کلاسیک ها و جدیدی ها را ...
فرشته حسینی: خودم را ایرانی می دانم
کامنت ها (فضای مجازی) خوانده بودم که گفته بودند شما را چه به این که در یک فیلم جنگی ایرانی بازی کنی؟ من فکر می کنم هر کسی می تواند درک کند که وقتی در یک جا بزرگ می شوی نمی توانی آنجا را از خود جدا بدانی. من خود را یک ایرانی می دانم، چون اینجا بزرگ شدم، درس خواندم و همه دوستانم در اینجا هستند. این صحبت های او با تشویق نوید محمدزاده و خبرنگاران حاضر در نشست مواجه شد. او درباره ...
مخالف سرسخت سوریه رفتن بود/ عروسی او زمینی نبود و آسمانی شد
...: چه نقشه ای؟ – تصمیم گرفتیم برایش زن بگیریم. بهترین دخترها را برایش انتخاب کردیم و رفتیم خواستگاری. به خاطر اخلاق و رفتارش همه دختران قبولش می کردند. اما انگار دنیا برعکس شده بود و به جای عروس داماد بهانه می آورد. البته بهانه نبود و او حقیقت را به دختران می گفت و همین باعث می شد که همه دختران حرف شان را پس بگیرند. می گفت: من باید به سوریه بروم و خودم می دانم که چند ...
فیلم نامه ای که حاج قاسم حامی آن بود
انسیه شاه حسینی کارگردان آثاری چون دل نمک (1368)، آب را گل نکنید (1368)، اوینار (1370)، مجروح جنگی (1377)، غروب شد بیا (1383)، شب بخیر فرمانده (1384) در پاسخ به این سوال که چرا فیلم نمی سازید، اظهار داشت: زمانی که شروع به کار کردم با خودم گفتم با اندوخته ای که دارم حداقل دو سال یک بار می توانم فیلم خوب بسازم. در هشت سال دفاع مقدس بودم و مدتی هم در عراق و سوریه بودم و پربار برگشتم. وی ...
فیلم نامه ای که حاج قاسم حامی آن بود
انجام می دهند و به فیلم نامه درجه ممتاز دادند. البته در ایران به هر جایی رجوع کردیم، نشد که کار کنیم چرا که گفتند خط قرمز ماست یا اولویت ما نیست و قصه اینجاست که امروز تولیدکنندگان و سرمایه گذاران دنبال فیلم هایی هستند که بفروشد. وی افزود: تدارکات و پیش تولید فیلم خودم را شروع کرده ام؛ برای تولید هر اثر تحقیقات عمیق دارم. چند سفر به سوریه و لبنان و عراق داشتم. همه گورهای دسته جمعی بعد از ...
خوراکم عذرخواهی کردن است
برو و قدر اطرافیانت را بیشتر بدان، از نصیحت ها دلگیر نشو و به همه آنها به عنوان چراغ راه نگاه کن. عشقِ فرمان دارم عظیمی در بخش کافه رخ به رخ گفت:عشقِ فرمان دارم و دوست ندارم وسیله ای سوار شوم که کسی دیگر آن را براند.سفر داخلی دوست دارم سمت کردستان بروم.سفر خارجی با اینکه چند بار رفته ام اما باز هم ایتالیا را دوست دارم ببینم. وی ادامه داد: کارتون مورد علاقه من در تمام دوران زندگیم سندباد است، چون هم فرهنگ شرقی دارد هم اسامی و هم از قهرمان پردازی مناسبی برخوردار است. یک شخص عادی که در موقعیت های سخت با تفکر راه حل پیدا می کند. انتهای پیام/ ...
رونمایی از خاطرات امیر عابدزاده از روز های حضورش در اروپا
مسیر می رفتم و تکاملم را طی می کردم. نشد و به ایران آمدم و چند سال در ایران بودم. شاید سال های عالی من نبود، اما سنم هم کم بود و آن قدر جا نیفتاده بودم که به دروازه بانی نوزده ساله در لیگ برتر بازی بدهند. می دانستم اتفاقات بزرگ از راه می رسند توقعات از من زیاد بود و البته خودم هم توقع زیادی از خودم دارم. راه آهن هم در سال دوم وضعیت عجیبی داشت و ساعت دو شب رفتیم قرارداد ...
فیلم حال خوب کن ساخته ایم
ادامه داد: عاشق بازیگری بودم و به موسسه کارنامه رفتم تا آموزش ببینم. حدود 2 سال بعد، نخستین تئاترم را در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه بردم، اما طی آن سال ها متوجه شدم آدم این فضا نیستم و دغدغه تولید داشتم. نادران گفت: پدر و مادرم به شدت اهل سینما هستند، مثلا گفته اند که وقتی تو 6 ماه داشتی، ما فیلم محمد رسول الله مصطفی عقاد را در سینما دیدیم. یا خودم به یاد دارم که آژانس شیشه ای را 3 بار با پدرم در سینمای قدس میدان ولی عصر دیدم. ...