سایر منابع:
سایر خبرها
طوفان شبانه سیاوش یزدانی علیه مجیدی و آجرلو
کنکور می آید. من زحمت کشیدم. باورم نمی شود چنین اتفاقی برای من رخ داده است. من تا دو روز پیش نمی دانستم چه اتفاقی رخ می دهد. خواهش می کنم. نمی دانم چه جنگ و دعوایی با باشگاه استقلال دارند. اگر دستشان باز است، به من کمک کنند. الان به زندگی من ضربه می زند. چند ماه به من مهلت بدهند. الان پنجره نقل و انتقالات هم بسته شده است. او ادامه داد: من الان حقم را از که بگیرم؟ باور نمی شود بعد از این همه زحمت به چنین روزی افتادم. خیلی سخت است که هم فوتبالیست شوید و درس هم بخوانید. امیدوارم به من کمک کنند. ...
سیاوش یزدانی: مجیدی من را به تمرین راه نداد؛ خدمت سربازی برایم مقدس نیست!
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، سیاوش یزدانی که دل پری از باشگاهش داشت دیشب در برنامه فوتبال برتر گفت: در این چند وقت خیلی تحت فشار بودم. بنا به دلایلی مجبورم فعلا سکوت کنم. نمی توانم همه حرف ها را بزنم اما سعی می کنم مثل همیشه با صداقت حرف بزنم. من می دانستم که معافیت من چنین روزی تمام می شود. باشگاه (استقلال) هر روز به من می گفت مشکلت حل می شود و سرباز قهرمانی هستی. می گفتم یک ماه دیگر ...
پدر مهربانی که در خون خودش غرق شد
می گوید: تو هر چقدر دوست داری شلوغ کن. وقتی این را گفت من شک کردم. گفتم: حتما طوری شده؛ اما چیزی نگفتم. یک همکلاسی داشتیم که از اقوام بود. آن روز در راه برگشت به خانه حرف نمی زد. گفتم: چی شده؟ تو چرا امروز این قدر ساکتی؟! گفت: اگر یه چیزی بگم ناراحت نمی شی؟ گفتم: نه، بگو چی شده. گفت: پدرت شهید شده. مادر می گفت: تا یک هفته مدام گریه می کردی و هیچ کس نمی تونست تو رو آرام کنه. هر ترفندی زدیم ...
سرگذشت عجیب توپ جمع کن بازی بارسلونا
دستیار سرمربی به کارل که مربی ما بود گفت که برگشتِ توپ به زمین باید به شدت سریع باشد زیرا ما 0-3 شکست خورده ایم و زمان کافی برای جبران نداریم. روز بعد به مدرسه رفتم و همه طرفداران لیورپول در مدرسه ما فقط به سمت من می آمدند و می گفتند تو بازی را برای ما بردی! من مجبور شدم به اتاق دیگری بروم زیرا افراد زیادی به سمت من می آمدند. "هنوز کمی دیوانه کننده است. افرادی که در شبکه های اجتماعی با من تماس می ...
یزدانی: اشتباه کردم/ مسوولان نظام وظیفه کمکم کنند
مشهد رفتم. گفتند به فجر سپاسی برو و بعد از سه ماه تو را پس می گیریم. بازیکن تیم فوتبال استقلال عنوان کرد: 30 سال زحمت کشیدم و بازیکن تیم ملی و استقلال بودم اما با سهل انگاری تمام زندگی من نابود شد و نمی دانم یقه چه فردی را بگیرم. حتی امروز در رختکن گفتم تکلیفم چه می شود و 5 ماه است که از مسوولان باشگاه می شنوم که همه چیز درست می شود. اگر سرباز می شدم زودتر تعیین تکلیف می کردند. این همه ...
بگشاد محمد در خمخانه غیبی/ بسیار کسادی به می ناب درآمد
خانه کعبه بکردی و بعد از آن، به خانه خود رفتی. و هم به این حال می بود و هر سال این وظیفه نگاه می داشت تا آن سال درآمد که او را وحی خواست آمدن. پس چون ماه رمضان درآمد، برخاست و به قاعده هر سال، قصد غار حرا کرد و از این نوبت، خدیجه با خود ببرد . و چون چند روز از ماه رمضان بگذشته بود، یک شب جبرئیل فرود آمد و سورة اقرأ باسم ربک الذی خلق به وی فرود آورد. و سید حکایت کرد و گفت شب ...
استقبال بی نظیر مردم قم از امام خمینی / روزی که امام می خواست با مردم باشد
گلوله است ؛ یکی یک مرتبه برگردد ؟ یا اینکه این همه دشمنی که ما در آن شرایط داشتیم خیلی راحت می توانستند داخل ماشین را هم بزنند. به هر جهت من آن روز گریه بسیار زیادی کردم که نمی دانم چه شد که حضرت امام توجهی به ما داشتند گفتند خیلی خب . من می نشینم توی ماشین ؛ تو چکار می خواهی بکنی . گفتم من ماشین را می برم عقب شما فقط پیاده نشوید. محبتی فرمودند نشستند و ما این بیست قدم راه را یک ساعت و ده ...
افشاگری یزدانی علیه آجورلو و مجیدی| آینده فوتبالی مدافع استقلال تباه شد!
...؛ هم باشگاه و هم آقای مجیدی. من چندین بار با آقای مجیدی صحبت کردم، حتی آنقدر اوضاع خراب بود که من 2-3 روز قبل سر تمرین نرفتم و به پلیس +10 رفتم و سر تمرین دیر حضور پیدا کردم که آقای مجیدی گفتند دیر آمدی و اجازه تمرین نداری! من گفتم که آقا فرهاد شرایط روحی ام خراب است. یزدانی در ادامه صحبت هایش درباره رفتار آجورلو این چنین افشاء گری می کند: آن جا به آقای آجورلو زنگ زدند و آقای آجورلو ...
حنانه های مصطفی
امت چنین پیامبری هستیم و باید بر همه عالمیان فخر فروخت که ما پیروان عاشق ترین عشاق خدا و سالاران عشق و بنده ترین بندگان خداوند هستیم. خدایا ظاهر و باطن ما را احمدی و محمدی و مصطفوی کن. ای همه عشق و عشق همه، ما عاشق توئیم چون تو سراسر، عشق به خدایی و همه عشق ما از آن روست که تو عاشق ترین و دلباخته ترین به حق بودی و حبیب دوست داشتنی معشوق مایی. ستاره ای بدرخشید و ماه ...
همه می دانستند شوهرم شهید شده، جز من! + عکس
و مادرشان بعد از چه مدتی برگشتند افغانستان؟ همسر شهید: سه ماه. *: بعد که برگشتند به شما گفتند شهید شده اند؟ همسر شهید: مستقیم هم که نگفت شهید شده اند خانه فامیل هایمان در هرات است، آنجا بود که شهید خدابیامرز یک خواهر داشت که در خانه بودکه این سراسر شب بود؛ دیگر اذان بود، گفت زنگ بزنم به بابا ببینم بابا کجاست؟ گفتم چه کار داری به بابا؟ گفت باید زنگ بزنم؛ زنگ زد؛ من ...
پزشکیان: مردم پشت سر ما حرف هایی می زنند که خوب نیست
نمی گوییم شیعه علی(ع) هستیم؟! امام این را گفته، چرا تو این کار را نمی کنی؟ موقعی که من وزیر بودم در دولت در رابطه با بهداشت و درمان دعوا داشتیم و خیلی وقت ها می گفتند پول نداریم به شما بدهیم. من یک روز جلسه غیر علنی گرفتم و این حرف ها را به مجلس ششم گفتم که از شما پول نمی خواهیم؛ خودتان هم سر همین سفره ای که برای مردم پهن کرده اید بنشینید. وی یادآور شد: حضرت علی(ع) به مالک می گوید اگر ...
ستاره استقلال به سیم آخر زد
این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط آینده ام تباه می شود. من 30 سال زحمت کشیدم و فوتبالیست استقلال و تیم ملی شدم. با یک سهل انگاری تمام زندگی من در حال نابود شدن است. نمی دانم به چه کسی اعتراض کنم؟ جواب آینده تباه من را چه کسی می دهد؟ وی یادآور شد: حتی باشگاه به من گفت شرایط حل می شود. به من می گفتند بیا قراردادت را هم تمدید کن. من داشتم درسم را می خواندم. من دانشجو بودم. من نماینده همه فوتبالیست های تحصیل کرده بودم. به خاطر یک استوری خیلی راحت من را از کنکور محروم کردند. من می گویم یک اتفاقی برای من رخ داده است. من نماینده کل جوانان این مملکت هستم. سربازی مقدس است و همه باید یک روزی برویم. من الان در شرایطی هستم و به یک جایگاهی رسیده ام. به من دو ماه مهلت بدهند که در کنکور قبول شوم و به دانشگاه بروم. من یک جوان سالم بودم که درس خواندم و ورزش کردم. من اشتباه نکردم. این دعوای سازمان نظام وظیفه و باشگاه استقلال بود. الان یک خواهش دارم که به من کمک کنند. دو، سه ماه مه ...
یزدانی: آجورلو و مجیدی به من گفتند مشکلت حل می شود/ جواب آینده فوتبالی من را چه کسی می دهد؟/ با یک سهل ...
برنامه فوتبال برتر گفت: در این چند وقت خیلی تحت فشار بودم. بنا به دلایلی مجبورم فعلا سکوت کنم. نمی توانم همه حرف ها را بزنم اما سعی می کنم مثل همیشه با صداقت حرف بزنم. من می دانستم که معافیت من چنین روزی تمام می شود. باشگاه (استقلال) هر روز به من می گفت مشکلت حل می شود و سرباز قهرمانی هستی. می گفتم یک ماه دیگر بیشتر فرصت ندارم اما باشگاه می گفت حل می شود. من حتی نمی دانستم ارتش و سپاه چیست. من نمی ...
یزدانی: آجورلو گفت چرا به نظام وظیفه می روی؟!/ سربازی مقدس است اما الان برای من مقدس نیست!+ ویدیو
دستشان باز است، به من کمک کنند. الان به زندگی من ضربه می زند. چند ماه به من مهلت بدهند. الان پنجره نقل و انتقالات هم بسته شده است. او ادامه داد: من الان حقم را از که بگیرم؟ باور نمی شود بعد از این همه زحمت به چنین روزی افتادم. خیلی سخت است که هم فوتبالیست شوید و درس هم بخوانید. امیدوارم به من کمک کنند. صحبت های یزدانی را در ویدیوی زیر ببینید: حجم ویدیو: 8.76M | مدت زمان ویدیو: 00:06:26 دانلود ویدیو استقلال فرهاد مجیدی سیاوش یزدانی محمدحسین مرادمند مصطفی آجورلو ...
طالب نعمت پور سکوتش را شکست: هم تیمی ام مرا دوپینگی کرد/ می خواستند شکمم را پاره کنند
! دیگر گذشته و من همه شان را حلال کردم. سال بعد که 2010 بود سامان به کشور آذربایجان رفت تا برای آن ها کشتی بگیرد. آمدیم اردوی تیم ملی، گفتند حبیب و اخباری به تورنمنت گرجستان می روند و تو هم باید به تورنمنت آذربایجان بروی. حبیب رفت و با دو باخت پنجم شد و اخباری هم نتیجه نگرفت. *برنده کوبایی اخلاقی در المپیک را شکست دادم من که می خواستم به تورنمنت آذربایجان بروم، بنا گفت نه ...
تل قرین میعاد گاه مجاهدان فاطمی بود
خانواده پنهان کنم. شما باید خانواده را در جریان بگذارید. فاتح رو به پدر و مادرم کرد و گفت: این دو ماه من در سوریه بودم. وقتی این را گفت همه تعجب کردیم که سوریه چه خبر است؟! فاتح نشست و خیلی با حوصله از تحولات منطقه صحبت کرد و بعد از تکفیری ها گفت و از اقدامات و اهداف شان. اینطور شد که والدین مان را قانع کرد. اعتقادات مذهبی خانواده بالا بود و مادرمان حتی زمانی که متوجه خطرات احتمالی شد، اجازه داد ...
اوج گیری کرونا و خرید شب عید
خرید کت و شلوار کنم. با این شرکت تماس گرفتم و سفارش پرو رایگان کت و شلوار در محل رو به آسونی ثبت کردم. از شرکت یقه با من تماس گرفتن و هماهنگی های لازم جهت روز و ساعت پرو انجام شد و با پرسیدن قد و وزن و سلیقه ی من، بیشتر از 40 دست کت و شلوار در طرح ها و رنگ های متنوع و از برندهای مطرح داخلی و خارجی رو برای من آوردن تا با خیال راحت در منزل خودم پرو کنم و انتخاب کنم. برخورد استایلیست ها و پرسنل شرکت ...
ده خاطره از علمدار خمینی؛ حسین خرازی +تصاویر
فکر می کنم ، می بینم حق با تو بوده. من معذرت میخوام ازت. 5) بی سیم چی حاجی بودم . یک وقت هایی خبر های خوب از خط می رسید و به حاجی می گفتم. بر می گشتم میدیدم توی سجده است. شکر می کرد توی سجده اش. هرچه خبر بهتر، سجده اش طولانی تر. گاهی هم دو رکعت نماز می خواند. 6) با قایق گشت می زدیم . چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند. بهمان. سر یک آب راه، قایق حسین پیچید رو به ...
آخرین فیلم منوچهر وثوق قبل از مرگ + بیوگرافی
گفتند که شبیه الیزابت تیلور هستی و حتی آقای اخوان به من می گفت تو از تیلور هم زیباتری و من در جواب می گفتم هندوانه شریف آبادی زیر بغل من نگذارید! بازیگر پیشکسوت سینما درباره همکاری با علی حاتمی در فیلم حسن کچل اظهار داشت: علی حاتمی خیلی ماه بود، خدا رحمتش کند، آنقدر پسر پاک و ساده ای بود که خدا می داند، اما حیف شد، یادم می آید اکران یک حسن کچل در آن سال ها 9 میلیون فروش کرد، در ...
یواشکی های سردار برای رفتن به سوریه + عکس
.... دوست هایش می گفتند تو چطور گفتی من بروم شهید می شوم؟ گفته من مثلا خواب دیدم که شهید می شوم، خودم می دانم شهید می شوم. بعد گفته که نه تو شهید نمی شوی، دوست هایش همچین گپ هایی می زدند. بعد به داداشش گفته بوده. داداش گفته بود نه، این را نگذارید برود چون خواب دیده. این را شب نگذاشتند برود به خط. داداشش می برد او را در اتاق می گذارد. این یواشکی وقتی اینها می روند به خط، یواشکی به دنبال آنها می ...
حاشیه های هالک ایرانی در دنیای مجازی
-knuckle پیوست رفقای سجاد غریبی که بعید نیست نصف این الم شنگه ها و کلا این تخاصم، زیر سر آن ها باشد به او می گفتند نزدیک مارتین فورد نشود و تو چشمش نگاه نکند. این جوان 30 ساله بی تجربه، اما تحت تاثیر کری خوانی فورد، صورتش را نزدیک به صورت ترسناک ترین مرد دنیا برد تا با یک ضربه آنگونه که همه دیدند، نقش بر زمین شود. غریبی که جا خورده بود، وقتی بلند شد شلوارش را بالا کشید و به شکل عجیبی رقص ...
نمی گذارم علیه استقلال پشت در های بسته لابی کنند
شعار سال: مصطفی آجرلو، مدیرعامل باشگاه استقلال در حاشیه نشست رئیس سازمان خصوصی سازی با پیشکسوتان و مدیرعامل باشگاه که شب گذشته برگزار شد با اشاره به بحث سربازی دو استقلالی گفت: دنبال قانون هستم و مثل بعضی های دیگر دنبال بی قانونی نیستم. چرا پشت در های بسته صحبت می کنید و تصمیم می گیرید؟ چه کسی به شما چنین مجوزی داده تا در مورد 35 تا 40 میلیون جمعیت تصمیم بگیرید و بگویید، چون فضای مجازی ممکن است ...
پست جدید لیلا بلوکات در میان ابرها+عکس
اقدام کردم .بعد تحقیق کردم که چیکار باید بکنم که این اتفاق بیفته ، بهم گفتن اگر در رشته های هنری ثبت نام کنم بلاخره میتونم وارد این رشته بشم و بخاطر همین بهم پیشنهاد رفتن به هنرستان رو دادند و منم با توجه به اینکه سنی نداشتم و به خانوادم گفته بودم که من میخوام بازیگر بشم .وارد هنرستان کارو دانش شدم و در بین رشته های مختلف کارو دانش که در واقعه همه رشته ها پر شده بودند من تو رشته طراحی فرش ثبت نام ...
به یاد و بزرگداشت دهخدا
نسبت به مردان قدرت و سیاست سختگیر و بی گذشت بود، به مردم عادی دلسوزی و با آنان همدلی داشت و شرایط رقت بار این فرودستان را نشانه ای از فساد و خیانت پیشگی بالادستی ها می دید. به نوشته یحیی آریان پور در دوره ای که دهخدا قلم به دست گرفت، وضع جامعه ایرانی به راستی غم انگیز و خنده آور و درست شبیه به یک صحنه تراژی کمیک بوده است. گر چه دهخدا به چنان وضعی می خندد، اما خنده او ناشی از ناامیدی یا ...
سردار سر و دست نداشت!
؛ قیامت شده بود؛ هیچی من را جا نمی داد؛ حتی خانه من را جا نمی داد؛ خانه می رفتم نفسم می گرفت، بیرون می رفتم نفسم می گرفت، می گفتم خدایا من چه کار باید بکنم؟ پیش بچه ها سعی می کردم گریه و زاری نکنم. یک حیاطی بزرگ بود پشت حیاط ما که به آنجا راه داشتیم؛ همه اش می رفتم آنجا؛ صدایم را کسی نمی شنید. می رفتم آنجا هی جیغ می زدم هیچ کسی به دادم نمی رسید. فقط گریه می کردم و جیغ می زدم؛ اینقدر جیغ می زدم می ...
راهکار شهادت اشکه !
فرشته ، این دنیا صفر تا صدش یه روز تمام می شه. همه بالاخره می میریم. اما ، فرصت شهادت همین چند روزه است. بعد رو به قبله نشست. دست هایش را به شکل دعا بالا گرفت و با التماس گفت: خدایا خودت از نیاز همه بنده هات آگاهی. میدانی برام تو رختخواب مُردن ننگه. خدایا شهادتِ نصیبم کن. هیچ وقت پیش کسی گریه نمی کرد. در اوج غم و ناراحتی سرخ می شد،اما گریه نمی کرد. اما این بار پیش من زد زیر گریه و با بغض و حسرت ...
مبصر زود بلند شو !!
، من من کنان از خانم معلم پرسیدم خانم معلم گفت کلاه گیس های مختلف می گذارم این کار وقتی از من نمیگیرد تو و بچه ها هم دیگه از این فضولی ها نکنید گفتم چشم! و سریع سر جای خودم نشستم. هر موقع صدا میزد مبصر سریع بلند می شدم به دنبال کار مربوطه میرفتم ولی بدترین کار و مصیبت برای من، بعد از خوردن تغذیه شروع می شد. تغذیه ای که شاه خائن به صورت رایگان به مدارس کشور می داد. هر روز یک چیزی می دادند ...
طرز تهیه ی سالاد میگو و اسفناج؛ رژیم دارها بخورند
میگو جز اون دسته مواد غذاییه که همه دوستش ندارن، ولی اگه جز میگو دوستان هستین حتما این سالاد رو درست کنین که من مطمئنم ازش خوشتون میاد. خود من اولین بار بود که این سالاد رو درست کردم و میتونم بگم عاشقش شدم در حدی که احتمال میدم کسایی که میگو دوست ندارن هم از طعمش لذت میبرن. مواد لازم 150 گرم میگو خام 2 پیمانه اسفناج خام 3 پیمانه کاهو 3 ساقه کرفس 1 قاشق غذاخوری آب لیمو 1/ ...
اگر این هشت ویژگی را دارید پس والدینی سمی محسوب می شوید
، تنبیه می کنند در لحظات چالشی مثلا در دوره نوجوانی به جای همدلی و آموزش به بچه هایشان ، تنبیه را بهترین گزینه می بینند. مثلا بچه نتوانسته درس خود را با نمره خوب پاس کند و دچار چالش روحی بوده یا به هر دلیلی، پدر به جای اینکه بگوید: بیا ببینیم چه درسی می تونیم از این اشتباه بگیریم، منم که همسن تو بودم... به جای این می گوید که تا دو روز حق نداری بازی کامیپوتری کنی یا به تبلت دست ...