خاطره معصومه زنده می ماند؛ دختربچه ای که زندگی بخشید
سایر منابع:
سایر خبرها
پیام تبریک جدید به مناسبت روز دختر 1401
... میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر مبارک _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ من معتقدم پدر اسکلت یک بدن است پسر پوست بدن! مادر قلب ... دختر اما رگ وشریان هاست! خانه بدون دختر یک چیزهایی کم دارد که همه ی چیزند روز دختر مبارک _-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_ دختری نباش که به مردی نیاز داره دختری ...
قتل خواهر 16 ساله به خاطر استفاده زیاد از موبایل!
این جنایت صحبت می کردند. با سابقه ای که از مردم آن محل آن منطقه داشتم برای خودم هم جای تعجب داشت که چرا چنین قتلی رخ داده است. وارد خانه شدم و مرد و زنی میانسال را دیدم که به شدت گریه کرده و می گفتند که مقتول فرزند آن ها است. افسر پاسگاه در آن محل بود و از او خواستم توضیحات اولیه را بدهد که مدعی شد ساعتی قبل وقتی پدر و مادر این خانواده از خانه خارج شدند، پسر جوان خواهر شانزده ساله اش را ...
مردم همیشه جانبازان را به عنوان قهرمانان جنگ، ادای احترام می کنند
در شهر ماندیم و در نهایت با وخیم شدن اوضاع، ما نیز ناچار به ترک خرمشهر شدیم. واکنش اولیه شما و خانواده تان چه بود؟ خواهری داشتم که خانه اش در آن طرف آب بود و در منطقه سن تاپ زندگی می کردند. دو روز از او خبر نداشتیم. مادرم مرا برای جویا شدن احوال او به خانه خواهرم فرستاد. ماشین گیر نمی آمد، عراقی ها مرتب شهر را می زدند. من مجبور شدم با پای پیاده راه بیفتم. تو مسیر از کنار خیابان ...
صیغه کردن زن جوان به مدت 5 سال
آسایش کامل باشند اما در حد توانش امکانات خوبی برای من و دیگر خواهر و برادرانم فراهم کرده بود تا دست نیاز نزد کسی دراز نکنیم. من هم که بعد از طلاق به خانه پدرم بازگشته بودم در یکی از داروخانه ها کار می کردم و روزگارم را می گذراندم تا این که 5 سال قبل وقتی برای انجام امور اداری به یکی از شعبه های تامین اجتماعی رفته بودم متوجه نگاه های مردی شدم که در فاصله چند متری مرا زیر نظر داشت ولی من به دنبال انجام ...
پژمان جمشیدی ازدواج کرد | افشاگری سام درخشانی از ازدواج پژمان جمشیدی با بلاگر معروف
دیده می شدند. هدیه تهرانی؛ و پیمان قاسم خانی. خانم رهنما به من گفتند من می خواهم شما را یک شب دعوت کنم منزل مان تا با همسرم آشنا شوید چون همسرم پرسپولیسی است و فوتبالیست ها را خیلی دوست دارد. من هم که می دانستم ایشان همسر پیمان قاسم خانی هستند، خیلی خوشحال شدم و از خدا خواسته قبول کردم. بعد با دعوت به خانه آنها رفتم. فکر کنم یک نفر هم با من بود. اگر اشتباه نکنم برزو ارجمند با من آمد. خلاصه رفتیم و ...
پرستاران و خاطرات به جا مانده از دوران کرونا
سازگاری می گذرانم. امروز 18 سال از این خاطرات گذشته و تغییراتی که در خودم می بینم به نظرم بسیار زیباست. چطور شد که در حرفه پرستاری ماندید و آن را ادامه دادید؟ یک روز در خانه بودم و به خاطر شرایطی که داشتم، روز آزمون یکی از درس ها به دانشگاه نرفته بودم و همان روز مادرم سردرد گرفت و پیش چشم خودم خون دماغ شد که با فشار وحشتناکی خون از بینی اش بیرون می ریخت و بیهوش شد، وقتی به ...
دختر 13 ساله تهرانی اعدام پدرش را می خواهد! / 6 سال کنار جسد مادرم زندگی کردم!
افسانه 30 ساله، جان خود را به دلیل توهم شوهرش که ناشی از شیشه بود از دست داد و غمبارترین نقطه این قصه از وقتی آغاز شد که دختر 5 ساله افسانه گمان می کرد مادرش به خوابی عمیق رفته و جسد او را در آغوش کشید و کنارش تا صبح روز بعد خوابید. قاتل، روز بعد جسد افسانه را در باغچه خانه شان دفن کرد و دختر افسانه تا شش سال در حیاط خانه شان، درست در کنار همان باغچه ای که جسد مادرش در آن دفن شده بود ...
افشای راز قتل خواهر و برادر 7 و 4 ساله/ قاتل اصلی مشخص شد
خواهرش را دیده بود، مدام مرا تهدید می کرد که تو خواهرم را زیر خاک کردی! به همین دلیل عصبانی شدم و لگدی به شکمش زدم که سرش به دیوار خانه خورد و بعد از چند روز او هم جان خود را از دست داد که به ناچار جسد پسرم را نیز در کنار خواهرش با کمک علی – ر دفن کردیم. در حالی که تناقض های آشکاری مانند دو سال زندگی بدون سرپناه در مشهد و همچنین چگونگی قتل کودکان خردسال در اعترافات جابر موج می زد، قاضی ...
جیغ های دختر 14ساله همسایه ها را متوجه یک قتل خانوادگی کرد +عکس بازسازی صحنه جرم
به گزارش تازه نیوز، عصر هجدهم فروردین گذشته، آیناز دختر 14 ساله ای که شاهد مشاجره لفظی پدر و مادرش بود، کنار خواهر 12 ساله اش قرار گرفت تا زمانی که سروصداها خوابید و درگیری پدر و مادرش به پایان رسید. همزمان با آغاز سکوتی ترسناک، آیناز نیز به همراه خواهرش از خانه بیرون آمد و به منزل یکی از دوستانش رفت که در همان مجتمع مسکونی زندگی می کرد و با یکدیگر همسایه بودند. او قصد داشت برای ساعاتی خود و ...
از مرگ مرموز نوعروس قبل از عقد تا قتل زن مشهدی به دست شوهر
به گزارش خبرنگار ایمنا ، ساعت چهار صبح دیروز افسر نگهبان کلانتری 112 ابوسعید که از مرگ مشکوک دختری جوان در خانه با خبر شده بود با قاضی ساسان غلامی، بازپرس کشیک دادسرای امور جنایی تماس گرفت و این حادثه را گزارش کرد. آنطور که او می گفت این دختر 33 ساله بر اثر مسمومیت جان خود را از دست داده بود اما هنوز به درستی معلوم نبود که او چطور جان باخته است. در این شرایط بود که به دستور بازپرس جنایی گروهی از ...
رژیم خبرنگار کُش!/ ترور خبرنگار فلسطینی در سالگرد حمله به آسوشیتدپرس
تن داشت تا به راحتی دیده شود، سر راه بولدوزر ارتش رژیم صهیونیستی ایستاد تا از تخریب خانه یک فلسطینی به نام سمیر نصرالله شود که در این مدت با هم آشنا شده بودند. بولدوزر اسرائیلی با بدون توجه با عبور از روی راشل، این فعال صلح را مقابل چشم همگان زنده زنده له کرد. جمجمه راشل شکست و ریه هایش سوراخ و و دنده هایش خرد شد. درحالی که حاضران هنوز در بهت وحیرت بودند، راننده بولدوزر بدون آنکه تیغه بولدوزر را ...
دختری که می خواست شاخ مجازی شود!
خطابش می کردند. هر روز می آمدند و درباره فلان بلاگر حرف می زدند یا دوست داشتند خودشان را شبیه آنها کنند و مثل همان ها لباس بپوشند. من هم از این قافله عقب نبودم. تمام زندگی ام شده بود تقلید از یک بلاگر. اول فقط قشنگی عکس ها و حس و حال خوب صفحه اجتماعی اش مرا جذب کرد و بعد که به خودم آمدم. دیدم تغییر کردم و دارم مثل خانم بلاگر فکر و رفتار می کنم. اینها را زهرا می گوید دختر 18 ساله ای که دوره ...
به هوای کیف مدرسه ام سر از اندیمشک درآوردم!
کارت طرح لبیک را که به جبهه اعزام شدم دارم. واقعاً آن روز ها چه حال و هوایی داشت. پر از شور و حال بود. چه خاطره ای از دفاع مقدس در ذهن تان ماندگار شده است؟ شهیدی داشتیم به نام شهیدحسن فرجی که اهل روستای ما بود. مادر این شهید سیده بود. خودش لباس برای پسرش پوشاند و او را به سپاه آورد. این مادر شجاع گفت راضی ام خودم هم به جبهه بروم. آن شب به خانه همین دوستم شهید فرجی رفتیم. شام که خوردیم ...
یادکردی از شهید نادر عبادی نیا/ طلبه ای که با لباس غواصی به شهادت رسید
...، دست از کمک به فقرا نمی کشید به مادرش پیشنهاد می کند که مادر طلاهایتان را برای کمک به فقرا بفروشید و از آنجا که مادر نادرش را در خیلی از کارها قبول داشت طلاهایش را برای کمک به فقرا می فروشد و یک سوم آن پول را تقدیم شهید بزرگوار آیت الله مدنی می کند. مادربزرگ شهید نادر عبادی نیا می گوید: نادر یک کودک پاک و عجیبی بود زمانی که در کلاس دوم ابتدای تحصیل می کرد روزی با ناراحتی از مدرسه به ...
جوان افغان: می خواهم در ایران شهید شوم! + عکس
بودم و نرگس تازه 10 ، 15 روزش بود و در بغلم بود. شوهرم بیچاره فشارش هم بالا بود. همانجا سکته قلبی کرد و بعد از چند روز به رحمت خدا رفت... مثل بقیه ها که شهید کردند، او هم همانجا درجا سکته کرد. همین که طالبان مردم را از ماشین پیاده می کردند، شوهرم ناراحتی هم داشت و ترسید و بنده خدا سکته کرد و درجا فوت کرد... دیگه نتوانستم بروم خانه مادرم؛ دوباره برگشتیم و رفتیم به مزارشریف. وقتی به مزار ...
روایتی از زندگی معتادی که کارآفرین شد
مریم رضی پور-گروه چهارمحال و بختیاری| از پشت در چوبی داخل اتاق را دید می زدم لولای در روغن کاری لازم داشت مواظب بودم که به در فشار نیاورم. این در دیگر عمرش را کرده، صدایش که بلند شود لنگه دمپایی مادرم از پشت سرم حواله می شود. آن جا اتاق مهمانی بود، هر که به خانه مان می آمد مادرم با دستش و صدای بلند بفرمایید به آن جا راهنمایی اش می کرد. بچه ها حق داخل شدن به آن اتاق را ...
چگونه غیرتمندی و حیا را به پسران مان یاد دهیم؟
با نوع پوششی که در منزل دارید درست است که کودک چند ساله متوجه تفاوت جنسیتی نمی شود اما نوع پوشش را درک می کند و همین رعایت شما باعث می شود به بلوغ زودرس نرسد. قدیمی ها می گفتند چشم و گوش بچه را باز نکنید، معنی اش همین مراقبت های پدر و مادر هم به لحاظ پوشش و هم رفتار زناشویی مقابل فرزندان بود و رفتار با محارم و نامحرمان داخل و خارج از منزل بوده که کاملا بر حیا و غیرت کودک اثر مستقیم دارد. بچه ای ...
اخبار حوادث امروز (20 اردیبهشت 1401) از قتل فجیع مرد جوان به دست همسرش با ساتور تا جزئیات باورنکردنی از ...
محاکمه بهلول به اتهام قتل شیما/ قاتل بی رحم به زودی آزاد می شود بهلول، قاتل شیما صباگردی مقدم، دختر 16 ساله ای که به قتل رسیده و جنازه اش در باغچه خانه ای در نظام آباد دفن شده بود در حالی که با پرداخت دیه به پدر و مادر واقعی شیما توانسته بود از قصاص نجات پیدا کند از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه شد. مرگ زن 38 ساله در محدوده کشتی یونانی کیش رییس اداره ...
اهدای 500 نسخه کتاب به کتابخانه عمومی خلیج فارس بوشهر
مطالعه کرده اند در اختیار سایرین قرار دهند تا آن ها نیز بتوانند از این کتاب ها استفاده کنند. سوسن احمد گلی، فرنده مرحوم احمد احمدگلی اظهار داشت: هنگامی که من و خواهرم و برادرانم کودکی بیش نبودیم، پدرم پیوسته یادآوری می کرد نقدینگی که در جیب دارید، می تواند در یک لحظه بر باد برود، زیبایی چهره تان را می توانید در یک تصادف از دست بدهید اما آنچه فرا گرفته اید، دانایی و دوستی خواهد بود که شما ...
قتل خواهر در یک لحظه عصبانیت
کردند و پس از آن متهم برای دفاع از خودش به جایگاه رفت. وی ضمن ابراز ندامت از اتفاقی که برای خواهرش افتاده، گفت: سال ها پیش پدر و مادرمان فوت کردند، یکی از برادرانم در امریکا زندگی می کند و خواهر دیگرم هم در جایی زندگی می کند که از او بی خبرم. من و خواهرم مریم مالک و ساکن این ساختمان سه طبقه بودیم. ما بر سر ارث و میراث با هم اختلاف داشتیم به طوری که بعد از فوت مادرمان دیگر به ...
خواهر و برادر ناتنی به ایستگاه محاکمه رسیدند
گاهی با هم اختلاف پیدا می کردیم، اما خیلی زود به زندگی مان ادامه می دادیم. چند روز بعد از آن بود که به مأموران پلیس خبر رسید جسد مردی جوان در حاشیه شهر پیدا شده و به پزشکی قانونی منتقل شده است. از آنجا که مشخصات جسد کشف شده با سعید مطابقت داشت خانواده با حضور در پزشکی قانونی هویت سعید را تأیید کردند. بررسی های اولیه نشان داد که سعید با فشار بر عناصر حیاتی گردن در محلی دیگر به قتل رسیده و بعد ...
روایت ساکن قدیمی محله مهرآباد از معجزه زندگی اش
... برای ازدواج راه سختی در پیش داشته است. می گوید: خانواده همسرم مخالف بودند. یعنی عمو ها و دایی هایش. عمو های زنم آمده بودند و می گفتند دختر برادرمان را نمی دهیم به یک بابای افغانی، این فردا روز ول می کند و می رود. مادر زنم گفت توکل به خدا می کنم و دخترم را به همین قاسم می دهم، خوشا به مردی اش اگر برود. منم بعد این حرفش به او گفتم دخترت را می ستانم و توکل به خدا می کنم. شب همان روز عموهایش ...
مادر 1800 کودک ایرانی و افغانستانی هستم
قابله های قدیمی و حرفه ای روستا بود. فردای آن روز که به دیدنش رفتیم، برای یک زایمان سخت دنبالش آمدند. کمی بعد کسی را برای کمک دنبالم فرستاد. من هیچ وسیله ای حتی دستکش همراه خودم نبرده بودم . توی خانه آنها که حتی دستکش ظرفشویی هم پیدا نمی شد باید بچه مرده ای را به دنیا می آوردم. این بچه در شکم مادر بر اثر دعوا با خانمی مرده بود. کار راحتی نبود احتمال از بین رفتن مادر به دلیل شرایط غیر بهداشتی در فضای ...
انتقام وحشتناک زن از شوهر خیانتکار
به گزارش تازه نیوز، رسیدگی به یک پرونده دی ماه سال 99 به دنبال ناپدید شدن مرد جوانی به نام جاوید آغاز شد. همسر وی به نام آزاده که پلیس آگاهی رفته بود گفت :همسرم از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. من خبری از او ندارم و میترسم بلایی سرش آمده باشد. با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد جوان آغاز شد. چند روز از این ماجرا گذشته بود که مادر جاوید از عروسش شکایت کرد و گفت: عروس مان و ...
محاکمه خواهر و برادر ناتنی به اتهام قتل داماد
همیشه به من خیانت می کرد و با دخترانی در ارتباط بود. مدام با هم درگیر بودیم و چند بار قهر کردم و به خانه مادرم رفتم اما با اصرار جاوید به خانه برگشتم. او دست بردار نبود و به من خیانت می کرد. آخرین بار بعد از دعوا مرا کتک زد که موضوع را به آریا، برادرناتنی ام گفتم و با هم نقشه قتل را کشیدیم. شب به جاوید چای زعفران دادم و داخلش قرص خواب آور ریختم. وقتی او به خواب رفت، برادرم به خانه مان آمد و جاوید را ...
آزمایش هفتاد سال پیش، یک جنایت بود
ما ظاهر شدند." سال 1951 بود، و هلن و خانواده اش در "نوک"، پایتخت گرینلند، زندگی می کردند. "یک مترجم همراه آنها بود و من و خواهرم فکر می کردیم که برای چه کاری به خانۀ ما آمده اند. ما خیلی کنجکاو بودیم. وقتی که با مادرمان صحبت می کردند، ما را بیرون فرستادند." "آنها از مادرم پرسیدند که آیا حاضر است که من را به دانمارک بفرستد؟ به او گفته بودند که در این صورت دانمارکی یاد می گیرم ...
کوچه به کوچه برای پیدا کردن نیازمندان/ بانوی اردبیلی که از هزار و 400 خانوار دستگیری کرد
سال دارید که همیشه به یاد داشته باشید؟ حسین زاده: به خاطر حضور فیزیکی در میدان و ارتباط با مردم به خصوص اهالی حاشیه شهر، خاطرات زیادی در ذهنم جای گرفته است که هر از گاهی با یک تلنگر کوچک دوباره برایم زنده می شوند. یکی از اتفاقاتی که این اواخر افتاد و به عنوان یک خاطره و اتفاق خوب همیشه در ذهنم ماند، مربوط به یک مادر و دختر است. حدود سه یا چهار ماه قبل در شناسایی افراد و ...
به اشتباه دور می اندازیم
ها را بالا می روم. نان از قدیم برکت خانه ها بود و حالا انگار صدرنشین دور ریزهای سفره های مان است. یادم است مادر بزرگم همیشه به نان قسم می خورد. دستش را می گذاشت روی تکه ای از نان داخل سفره و می گفت به این برکت! خودش کنار پدربزرگم کشاورزی می کرد. می گفت از لحظه کاشت گندم تا خمیر کردن و چانه گرفتن نان هزار زحمت دارد. و حالا انگار اصلا این زحمت ها دیده نمی شود. تصویر نان های خشک شده و آن ...
روایتی از بانوان امدادگر در هلال احمر | زنانی که زندگی می بخشند
اجساد زنانی که لباس های آن ها پاره شده بود و بدن ها عریان بود که این صحنه ها به شدت آزار دهنده بود. تا جایی که می توانستم این بدن ها را می پوشاندم همان جا با خودم گفتم که چقدر پرورش امدادگران خانم اهمیت دارد. همه فکر می کنند که این کار مردانه است، ولی واقعا در این صحنه ها وجود زنان ضرور است. آموزش به عموم مردم به ویژه زنان بسیار مهم است. زنان ستون، پایه و مادر خانواده هستند و آموزش امدادگری به آن ها ...