عروس پرتوقع داماد 22 ساله تهرانی را به دادگاه کشاند !
سایر منابع:
سایر خبرها
رابطه سیاه نوعروس با هم دانشگاهی اش / هانیه آبروی داماد را برد!
نقشه می کشید. برای مرد، زن گرفتن از خرید یک کت و شلوار هم ساده تر به نظر می رسید. شاید او وقتی می خواهد لباس یا کفشی بخرد بیشتر از این حرف ها حساسیت به خرج می دهد. بعد از طلاق فهمید چه بلایی سرش آمده است. او زخم خورده شلاق بی معرفتی و خیانتی شوم شد که تاب و توانش را برید و امان از کف داد. خانواده مرد جوان از روز اول می گفتند عادی و منطقی زندگی کن. پوزخند می زد و ...
همسرم نمی خندد؛ طلاقش می دهم
مرد جوان وقتی در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت، درباره ماجرای زندگی اش گفت: دو سال است با ملیحه ازدواج کرده ام ولی او زن سرد و عبوسی است و نمی خندد. در صورتی که روحیه من خیلی شاد و سرزنده است و دوست دارم در کنار همسرم همیشه شاد باشم، بخندم، با هم فیلم های طنز ببینیم، به گردش و تفریح برویم و خلاصه انرژی هردوی مان مثبت باشد اما هر بار که خسته از سرکار برمی گردم قیافه اخموی همسرم را می بینم ...
پیدا شدن جسد خونین مرد جوانی در پراید سبز رنگ! | ماجرای رفیق کشی برای پول !
مرد آرایشگر دست به قتل دوست صمیمی ش زد تا بدهکاری 14 میلیون تومانی اش را نپردازد. مرد آرایشگر که بدهکاری زیادی داشت دوستش را به خانه شان دعوت کرد و پس از گرفتن 14 میلیون تومان پول قرضی خواستگار دختر تاجر را به قتل رساند. عقربه ها ساعت 2 بامداد یکشنبه 19 بهمن ماه سال گذشته را نشان می داد که مرد جوانی سراسیمه پای در اداره پلیس گذاشت و از پیدا شدن جسد خونین مرد جوانی در پراید ...
شهدای روحانی آذربایجان شرقی(29): وصیت شهید طلبه ولی پور: اجازه ندهید دشمنان فتنه به راه بیندازند
و گریه می کنم، اما انسان باید دوستی خداوند متعال را به همه چیز ترجیح بدهد. برادران عزیزم! شما که بیشتر از پدرم زحمت مرا تحمل کردید و من تحصیلاتم را ادامه دادم و این را هم بدانید که به برکت همان خرج های حلال و خالص شما بود که درباره حقیر صرف کردید و مرا تعلیم و تربیت کردید که توانستم در صف مجاهدان و سربازان امام زمان درآیم. برادران عزیزم! من بی نهایت از شما خجل شدم اما ...
عشق مثلثی چیست؟
...، مجبور می شوید وابستگی را کم کنید و روی خودتان عمیق تر کار کنید تا به پذیرش جدایی برسید. برای این منظور، می توانید در دوره من ارزشمند بدون تو شرکت کنید. در حین جدایی و دوران بعد از آن، این دوره بهترین دوست و همراهی است که می تواند در کنارتان باشد. راه های پیشگیری از رابطه مثلثی انتخاب درست و مناسب برای ازدواج اگر نمی خواهید در آینده خیانت ببینید، به اولین چیزی ...
بازداشت تازه داماد 5 روز بعد عروسی/ او شکارچی زنان بود!
لاقی با یک دختر دیگر دستگیر کرده اند و او که به زندان طولانی مدت محکوم شده بود، در این مدت تحت تعقیب قرار داشت که با من ازدواج کرده است. خلاصه همسرم راهی زندان شد و من پس از دو سال دوندگی، بالاخره موفق شدم از آن جوان شیطان صفت طلاق بگیرم. بعد از این ماجرا به خانه پدرم بازگشتم و سعی کردم این موضوع را به فراموشی بسپارم. پنج سال از این حادثه گذشته بود که یکی از اقوام به خواستگاری ام آمد. خانواده ام ب ...
از قتل 7 میلیارد تومانی تا پایان رابطه غیراخلاقی با آدم ربایی
هم وسوسه پول شدم و با خودم گفتم که دو سیلی به این فرد می زنیم و پول را می گیریم و همه چیز تمام می شود. آن روز به آشپزخانه تهیه غذای کیوان رفتیم. مقتول باجناق کیوان بود که او را به بهانه ای به آشپزخانه کشانده بود. همین که مقتول وارد شد، فرشاد از پشت سر با یک آب گردان بزرگ بر فرق سرش ضربه ای زد که او نقش زمین شد. در این چند سال که از جنایت می گذرد همیشه با خودم فکر می کنم که در همان لحظه ...
دردسر رابطه غیراخلاقی دختر 17 ساله مشهدی با یک جوان / هومن مرا دزدید و به خانه اش برد!
دختر 17 ساله که برای توضیح درباره ماجرای آدم ربایی به کلانتری احضار شده بود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: حدود شش ماه قبل زمانی که عضو یکی از گروه های فضای مجازی شده بودم با هومن آشنا شدم. او دو سال از من بزرگ تر بود. او مدام به من ابراز علاقه می کرد من هم بدون توجه به آسیب های این گونه آشنایی ها به این ارتباط تلفنی و پیامکی ادامه دادم به طوری که خیلی زود این ...
واکنش هیراد به فشار ها برای موضع گیری درباره حوادث اخیر
...... من کی برای کنسرت و پول کار کردم که این دومین بارش باشه... من عاشق موسیقی هستم و زندگیمو براش دادم از بچگی. تو میدونی ماهی پنجاه میلیون پول قرص و داروی منو بدی که الان اینو میگی، این حرفمو کسایی که تو خانواده شون و نزدیکانشون این بیماری رو دارن میدونن من چی میگم... خستم واقعا و تا الان هم لال شدم و چیزی نگفتم... اگر فکر میکنی این پیج بهت آرامش و حال خوب ...
در عشق این قوانین را جدی بگیرید تا برای هم همیشگی باشید
...؛ در رابطه ی عاطفی و ازدواج هم قوانین باعث می شوند زوج ها از اشتباهات بزرگ که ممکن است زندگی مشترک را مختل کنند، جلوگیری کنند. در ادامه چند قانون مهم و تأثیرگذار را در رابطه ی عاطفی به شما معرفی می کنیم. 1 . هرگز فحش ندهید فحش دادن و کاربرد واژه های ناپسند نشانه ی تحقیر طرف مقابل است. هرچه بعد از آن عذرخواهی کنید، آن عبارت ها از حافظه ی فرد پاک نمی شود. مطمئن باشید کلمه های ...
رونق آتش نشانی مشهد به روایت سرلشکر محمد دیلمقانی
شهرداری برایت در نظر دارم. گفت: شهرداری بودجه ندارد و استخدام هم نمی کند. گفتم: شهرداری برای آتش نشانی به نیرو احتیاج دارد و استخدام می کند. من فکر می کنم برای تصدی این کار، هیچ کس از تو بهتر نیست و، چون در هنرستان تحصیل کرده ای و زبان آلمانی هم می دانی، این امکان وجود دارد که تو را برای آموزش تکمیلی به آلمان بفرستند. بیا و آتش نشانی را راه بینداز. او قبول کرد و من با شهردار صحبت کردم. شهردار ...
آن مرد که در باران رفت با دست های بسته آمد...
با هزار دغدغه با کمک مادر همسرم مرغ درست کردم و خیلی هم خوب شد. حاج قاسم به خانه ما آمد؛ قدمش هم برای خانه مان برکت آورد و 6 ماه بعد از ازدواج ساکن قم شدیم . وی افزود: از آن زمان به بعد زندگی ما شکل دیگری به خود گرفت، شیخ محمد به من و خانواده اش اهمیت زیادی می داد اما در کنار ما درس خواندنش، کمک به امور اختیارآباد و جبهه هم اولویت داشتند. فاطمه دختر بزرگم اواخر سال 60 به دنیا آمد، حدود ...
پنج فرمانده شهید مهرماه در چند روایت
. برخلاف همیشه نگران شدم و خواهش کردم نرود. به او گفتم: تو مدت ها در جبهه بودی، من و بچه ها دوری تو را زیاد تحمل کردیم. به خاطر بچه ها نرو. و او برخلاف همیشه شماره تلفنی داد و گفت: هر وقت کاری بود تماس بگیر ولی من باید بروم. سه شنبه قرار بود بیاید ولی دوشنبه زنگ زد و گفت: برگشت ما به تاخیر افتاده و پنجشنبه می آیم. آن شب نگرانی و دلشوره ام بیشتر شد و بی خوابی به سرم زد. صبح خواب ماندم و برخلاف همیشه ...
ما خاص نبودیم
من غیرت داشتم. شنیدم دشمن به دخترانمان در بستان تعرض و آن ها را زنده به گور کرده است. پدرم که نظامی بود جلو مرا گرفت؛ گفت: تو سربازی نرفتی، آموزش ندیدی و نمی دانی تفنگ چیست؛ کجا می خواهی بروی؟ گفتم: ما مردان زنده باشیم و دشمن به ناموسمان دست درازی کند؟ می خواهم از روی جنازه من رد شود و اگر توانست این کار را کند. پدرم که استوار نیروی ارتش بود، دستی بر شانه ام کشید و گفت: خدا پشت و پناهت. بحث ...
ماجرای وُیس جنجالی سالومه علیه مسیح علی نژاد
، خانم مسیح علینژاد به کیوان گفت پخش کن! کیوان گفت اگر آمدند او (مادر پویا) را بردند، تو جواب می دی؟! کیوان پخش نکرد. مسیح بیل (فاکتور) فرستاد 10 هزار پوند بده. کیوان گفت من پول تو را می دهم فقط بدانم برای چی دارم پول می دهم و اونجا کیوان، مسیح را بلاک کرد. صدای کیوان می لرزیده وقتی داشته با مسیح حرف می زده. اونجا کیوان خان خورد توی سرش و فهمید این چه آدمی است. بعد اگر دقت کنی مسیح الان بیشتر توی ایران اینترنشنال است و دیگه در من و تو نیست ...
دردسر سقط جنین برای عروس آملی
برگردی و با دختری که در شأن و شخصیت خانواده ما باشد، ازدواج کنی مانند گذشته از تو حمایت می کنیم و ... از آن روز به بعد رفتار حسام به کلی تغییر کرد و زندگی من نیز دگرگون شد چرا که او اعتقاد داشت من موجب جدایی او از خانواده اش شدم! هرچه تماس های حسام با خانواده اش بیشتر می شد، بهانه گیری و بداخلاقی های او نیز بیشتر می شد. در همین روزها وقتی متوجه بارداری ام شدم خیلی امیدوار ...
مریم رجوی کیست؟
ال رجوی انقلاب ایدئولوژیک در سازمان مجاهدین خلق را اعلام کردو مریم قجر عضدانلو را به عنوان رهبر مشترک سازمان انتخاب نمود.اما مجاهدین از مسعود و مریم خواستند با یکدیگر ازدواج کنند تا از طرفی این انقلاب بزرگ ایدئولوژیک را تقویت کنند و از سوی دیگر از تضادهای غیرقابل حلی که به هنگام روابط نزدیک میان یک زوجِ ازدواج نکرده رخ می دهد، جلوگیری نمایند. این ازدواج مستلزم این بود که مهدی ابریشمچی که از رهبران ...
اقدام سیاه مرد رمال با دختر جوان تهرانی
اذیت می کند. چند روز از این ماجرا گذشت و من سکوت کردم اما روحیه ام به هم ریخته بود و دیگر تحمل سکوت نداشتم. به همین خاطر تصمیم گرفتم از مرد شیاد شکایت کنم . به دنبال اظهارات دختر جوان مرد رمال به اتهام سرقت و تجاوز بازداشت شد اما اتهاماتش را نپذیرفت. پرونده جنایت سیاه به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به آن رسیدگی شود. این در حالی است که پزشکی قانونی آثار ...
خاطرات دفاع مقدس به روایت کادر بهداشت و درمان یزد (بخش چهارم)
فرستادند موقعیت جهاد اکبر. آن جا که رفتم سفت و سخت مشغول حفظ احادیث شدم. دو، سه تا از بچه هایی که تحت امر بنده بودند یک روز شیطنت کرده بودند و تو موقعیت با صدای بلند زده بودند زیر آواز. مثل این که یک نفر به آقای میرحسینی خبر داده بود و آقای میرحسینی هم آمد آن جا تا موضوع را پیگیری کند. مرا کمی بازخواست کرد و من بعد گفتم: ما این جا حدیث حفظ می کنیم و خبری از آواز و اینا نیست ...
دوست اجتماعی یا گول زنَک عاطفی؟!
تکلیف رابطه مان باید روشن می شد قرار بود با هم ازدواج کنیم ولی نشد. چند ماه رابطه ما ادامه داشت تا یکدیگر را بشناسیم، با خلق و خوی هم آشنا شویم و سپس اگر مورد مناسبی برای یکدیگر بودیم به مقوله ازدواج فکر کنیم. هر روز با هم قرار می گذاشتیم. هنگام غذا به هم پیام می دادیم و خیلی وقت ها روز تعطیل را با هم کافه می رفتیم. خیالمان هم از رابطه راحت بود. هم خانواده هایمان خبر داشتند و هم ما راه ...
مرد قاتل: زنم را کشتم چون خلافکار بود
می کنی و چرا با مرد ان غریبه ارتباط د اری؟ زنم هر بار با من تند ی می کرد و می گفت به تو ربطی ند ارد . مگر د نیا چقد ر ارزش د ارد که به خاطرش خود م را محد ود کنم. یک روز متوجه شد م همسرم چند خط تلفن د ارد . خیلی از این مسئله ناراحت شد م و د رگیری بین ما ایجاد شد . گفت اگر من را د وست ند اری، طلاقم بد ه. من د یگر تو را د وست ند ارم. گفتم توبه کن. کاری با تو ند ارم. قبول نکرد و من را پس زد . وقتی حرف ...
شهید جمور قبل از شهادت شهید زیسته بود
دیوارها نصب کرد و وسایل مورد نیاز یک بقالی را هم از شهر تهیه کرد و دکّان را راه انداخت. جمور افزود: یک روز یکی از اهالی که بعدها فهمیدم از ضعفای روستا بود، کاسه ای در دست وارد دکان شد و درخواست برنج کرد، پدر کاسه را در کیسه برنج گذاشت و کیسه را روی دوش او گذاشت او مات و مبهوت گفت من فقط یک کاسه برنج میخواهم، پول بیشتر ندارم و نمی توانم پرداخت کنم پدرم به نرمی گفت برو کی از شما پول خواست! و ...
تشکیل خانواده خوب است ولی شما فعلاً مجرد بمانید
دومین بار است مفتخر به دیدنش شدند. مادر با لبخندی ملیح، هفتاد و هشت جور غذایی که درست کرده را روی میز می چیند. جوان مجرد هم کلی از دیدن این صحنه ها لذت می برد. مخصوصاً وقتی یادش می افتد اندازه اجاره سرویس بهداشتی خانه زوج خوشبخت هم پول ندارد. تصمیم می گیرد شبکه را عوض کند. فیلمی جذاب در حال پخش است. خانواده ای با چهار فرزند و یکی هم تو راهی. همه خوش حالند. در هر حالی ذوق زده اند ...
میکاپ غلیظ و لباس های سنگین الهام حمیدی سوژه شد + تصاویر
الهام حمیدی که این روزا خیلی زیاد داره به خودش میرسه حالا ویدیویی ازش منتشر شده که صورتشو داره سوراخ سوراخ میکنه البته جهت همون زیباتر شدنه! شایانیوز- الهام حمیدی از بازیگرای جذاب و دوست داشتنی سینما و تلویریون می باشد که سالهاست در این عرصه فعالیت دارد و هواداران بسیاری هم پیدا کرده اما تو این چجند سال اخیر اینستاگرام باعث شده تا خیلیا تغییر ظاهر و باطن بدن و خیلیا هم خود واقعیشون رو ...
داعشی ها به تبلت حاج مراد هم رحم نکردند! + عکس
آن به شهادت حاج مراد اشاره کرده بودند. ایشان نوشته بودند: بسمه تعالی عزیز برادرم؛ علی عزیز؛ همه شهدا و حقایق آن دوران را در چهره تو دیدم. یکبار همه خاطراتم را به رخم کشیدی. چه زیبا از کسانی حرف زده ای که صدها نفر از آنها را همینگونه از دست دادم و هنوز هر ماه یکی از آنها را تشییع می کنم و رویم نمی شود در تشییع آنها شرکت کنم. ده روز قبل بهترین آنها را ...
شهدای حضرت زهرایی
کشیدند واحساس کردم مراداخل پلاستیک می کنند.صدای پلاستیک را می شنیدم و می دیدم دورم پلاستیک می پیچند؛من خیلی ناراحت شدم. تمام حرف های شان را می شنیدم ولی نمی توانستم هیچ حرکتی کنم و حرفی بزنم؛زیرا خون خیلی زیادی از من رفته بود.وقتی مرا بلند کردند و روی برانکارد گذاشتند تا ببرند،یک لحظه به حضرت زهرا(س)متوسل شدم.حالت عجیبی داشتم. گفتم:”یاحضرت زهرا(س)من زنده هستم، ولی می خواهند مرا زنده به گور کنند. ...
هنرمندان: سکوت جایز نیست/آشوب ها دیکته بیگانگان است
، طلاق گرفتن و زندگیشون نابود شد در حالی که همو دوست داشتن و منی که تو این همه سال با درد و بیماری و هزار بدبختی به این جا رسیدم و مردمم منو کردن حمید هیراد تا حالا شده خم به ابرو بیارم...من کی برای کنسرت و پول کار کردم که این دومین بارش باشه...من عاشق موسیقی هستم و زندگیمو براش دادم از بچگی.تو میدونی ماهی پنجاه میلیون پول قرص و داروی منو بدی که الان اینو میگی، این حرفمو کسایی که تو خانواده شون و نزدیکانشون این بیماری رو دارن میدونن من چی میگم... ...
پای صحبت های جانبار 70 درصدی که پدر فرزند شهید شد
دوباره زن می گیرد این خانم ما را بسیار اذیت می کرد به طوری که خواهرم خودسوزی کرد و من هم برای فرار از آن جو به جبهه آمدم. محمودآبادی ادامه داد: گاهی پدرش به سراغش می آمد، همسرم که از من پذیرایی و مراقبت می کرد کارهای آن جوان را هم انجام می داد. به آن جوان جانباز می گفتم ازدواج کن می گفت نامادری ام را که دیده ام دیگر از ازدواج منصرف شده ام. از بیمارستان مرخص شدیم سه ماه بعد برای معالجه ...