نگاهی به کتاب نجات از مرگ مصنوعی نوشته حبیبه جعفریان
سایر منابع:
سایر خبرها
شیخ طبرسی، عالم برجسته شیعه مدفون در حرم مطهر رضوی
.... او زنده به گور شده بود. هوای داخل قبر به آرامی تمام می شد و شیخ صدای خس خس سینه اش را می شنید. چه مرگ دردناکی انتظارش را می کشید. ولی این سرنوشت شوم حق او نبود. دیگر امیدی به زنده ماندن نداشت. اوایل جوانی آرزو داشت تفسیری بر قرآن کریم بنویسد. اما هر بار که می خواست دست به قلم ببرد، کاری برایش پیش می آمد. آنجا با خود این زمزمه را داشت خدایا اگر نجات پیدا کنم، تفسیری بر قرآن تو خواهم ...
اقتصاد رمالی؛ از قتل 350هزار تومانی تا فالگیری دومیلیاردی!
مشکلات ریزودرشت مردم، بااستفاده از استیصال ناآگاهان، پول خوبی به جیب می زنند. گفتم مشکلاتم بیشتر و متنوع تر شده و الآن فقط می خواهم معشوق کذایی بمیرد. درکمال تعجب ادمین پیام داد که با پرداخت 350 هزارتومان و دریافت طلسم مرگ، فرد موردنظر را راهی قبرستان می کند و در برابر پرسش من که چه تضمینی وجود دارد، گفت: نگران نباشید، مریض می شه و بعد چندروز می میره. فقط کافیه اسم خودش و مادرش را بگویید که در طلسم ...
عشق خونین، روزگار پسر جوان را سیاه کرد
...: پسری که در یک درگیری عاشقانه پدر دختر مورد علاقه اش را به قتل رسانده بود با بخشش اولیای دم از قصاص نجات پیدا کرد. این قتل سال 93 اتفاق افتاده بود و بعد از گذشت نزدیک به هشت سال، سرانجام متهم موفق به جلب رضایت اولیای دم شد. سال 93 به پلیس تهران خبر دادند یک درگیری دسته جمعی اتفاق افتاده و مردی به شدت زخمی شده است. بلافاصله ماموران رهسپار خانه مورد نظر شدند و ...
اقتصاد رمالی؛ از قتل 350هزار تومانی تا فالگیری 2میلیاردی
مریم. ش به ذکر خاطره ای از مراجعه اش به یک فالگیر پرداخت: در شهرستان در محله خودمان پیرزنی بود که فال می گرفت. یک بار 40 هزار تومان از من گرفت و فالم را دید. پیرزن به من گفت: پسری که دوستش داری زن دارد و به تو دروغ گفته است. او را رها کن، چون تو با خویشاوند یکی از دامادهایتان ازدواج می کنی. آن روز این حرف را باور نکردم، اما بعد از مدتی فهمیدم تمام حرف های فالگیر درست بود ...
پدر شهید: فرزندانم شناسنامه ندارند! + عکس
را به ایران رساند تا به سوریه برود؛ پسری که حالا در چند قسمت، این شمایید و این گفته های صادقانه و خواندنی مادر و پدرش حاج خدابخش حیدری. **: دخترتان که معلم بودند همچنان در افغانستان هستند؟ پدر شهید: نه، آمدند ایران. مادر شهید: دخترم بعد از یک سال که زنگ زدم، گفت مامان ما در افغانستان امنیت نداریم، چون وقتی صحبت می شود یکی به من می گوید که داداش تو در سوریه شهید شده ...
تماشای زندگی از روی صندلی اتوبوس
، اینطور است: جزو رمان های محیط زیستی است، فضایی رئال و غیرفانتزی دارد و چون در مسیری که دختر به دنبال چشمه آب می گردد ماجراجویی هایی برایش پیش می آید داستانی ماجراجویانه است؛ اما مقدار این ماجراجویی ها زیاد نیست که بتوان آن را در ژانر ماجراجویی قرار داد. اگر به سال های اولیه نویسندگی شما برگردیم، بگویید ماجرای ورود شما به دنیای نویسندگی چگونه رقم خورد و تا به امروز چه مسیری را در این زمینه ...
تجاوز به دختر 22 ساله در ویلای بستگان
زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با امید تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می خواهی با من ازدواج کنی، باید تا 30 سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین! با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم ولی باز هم با تهدید مرا مجبور کرد که به این رابطه ادامه دهم. ...
رابطه سیاه نوعروس با هم دانشگاهی اش در خانه مجردی ! / خیانت فوری لیلی به آقا داماد مجنون !
گرفتن از خرید یک کت و شلوار هم ساده تر به نظر می رسید. شاید او وقتی می خواهد لباس یا کفشی بخرد بیشتر از این حرف ها حساسیت به خرج می دهد. او و هانیه زندگی مشترک خود را آغاز کردند. آپارتمانی 120 متری سه خوابه اجاره گرفته بودند. پدرش می گفت: پسر جان، چرا این قدر خودت را به رنج و زحمت می اندازی ؟ کرایه یک آپارتمان کوچکتر، بار زندگی و خرج و مخارج تو را سبک تر می کند. اما عروس و داماد ...
چشم ایران روشن
این مدت، بدخواهای مردم کشورم نشوندن به دل و چهره هامون. امروز یک جور دیگه ای شروع شد. از صبح که بی خوابی شب قبل رو به جون خریدیم و استرس نمیذاشت چشم رو هم بذاریم جلوی در منتظر ماشین بودیم تا بریم و برسیم به خونه خوشبختی مون، به ورزشگاه احمد بن علی. تو متنایی که این چند روز نوشتم و تو صفحه خودم و روزنامه منتشر کردیم، مدام گفتم و نوشتم که این بازی مرگ و زندگی ماست و واقعا هم همین بود. از توی ...
کسب و کار رمالان در فضای مجازی
توانند از طریق ارائه خدماتی، چون طلسم بندی و طلسم گشایی، فال گیری، باز کردن سرکتاب و ارائه اذکار مشکل گشا به کسانی که از حل مشکلاتشان عاجزند، برای خود کسب درآمد کنند. پیام ادمین یک کانال تلگرامی در حوزه رمالی، توجه دوباره من را به این موضوع جلب کرد و موجب شد گزارشی را که ماه ها پیش قصد نوشتن آن را داشتیم و در موردش از چند فعال در این حوزه پرسش هایی کرده بودیم، دوباره در دستور کار قرار ...
ناصر تکمیل همایون به گستره فرهنگی ایران می اندیشید/ استادی که آثاری فراسرزمینی خلق کرد
تا کوی دوست/ راه اگر نزدیک تر داری بگو. خداوند روح این عزیز را غریق رحمت کند. وی با ذکر چند خاطره از ناصر تکمیل همایون افزود: در سال 1335 یعنی 66 سال پیش من در دانشسرای عالی تهران قبول شده بودم. در آن زمان بسیار کتاب می خواندم در این خیال که اکسیر می کنم، به همین دلیل در کتابخانه دانشسرای عالی تردد دائمی داشتم. یک روز دوستی به من گفت؛ تو که دانشسرای عالی قبول شدی یکی از رفقای من هم ...
آخرین روزهای طبابت یک بسیجی/ تا پای جان برای مردم جنگیدن یعنی این
سر انگشتانت معلومه خیلی زحمت می کشی و شب و روز قالی می بافی زودتر خوب شو دار قالی گوشه خونه منتظرته. محترم سرفه هایش کمتر شده بود و خیره شده بود به دستای خانم دکتر. دکتر نورمند فکرش را خواند: آره عزیزم منم از این کارها زیاد کردم موقعی که هنوز دانشجو بودم برای خرج و مخارج خودم و اینکه کمک خرج خانه باشم عصرها که کلاس تموم می شد قالی می بافتم، قالی بافتن که عار نیست تو یه هنرمندی محترم جان گل های ...
صفر تا صد قتل های ناموسی در ایران / نگاهی تلخ از قتل رومینا اشرفی تا قتل زن جوان در نازی آباد + عکس
همراه قدرت فرار کرد. من همه جا را به دنبالش گشتم اما نتوانستم او را پیدا کنم. تا اینکه بعد از چند سال مطلع شدم آنها به ایران آمده اند و زندگی تازه ای را شروع کرده اند و حالا هم 3 فرزند دارند. من غیرقانونی به ایران آمدم و با تلاش زیاد نشانی خانه آنها را یافتم. من آن شب همراه برادر و پسرخاله ام مقابل خانه شان رفتیم. من از دیوار بالا رفتم و در را باز کردیم و سپس 3 نفری وارد خانه شدیم. گل در آشپزخانه ...
4شهر و 6کشور در گستره تئاترمقاومت
هایی که در آن زندگی می کنند، غیرقابل انکار است چراکه در هر خانواده ایرانی قطعا در بین اقوام و بستگان، رزمنده ای که در هشت سال دفاع مقدس حضور داشته باشند وجود دارد که از خاک و ناموس کشور دفاع کرده است لذا از این نظر جشنواره مقاومت مهم است. حسین پور ادامه داد: هنر تئاتر برای مخاطب به لحاظ نوع نگاه، اندیشه، تفکر و احساس خیلی می تواند جذاب و قابل توجه باشد. من از بخش رادیونمایش جشنواره مقاومت که ...
این مرد زنش را کشت و جسدش را تکه تکه کرد و در بیابان دفن کرد / من قصد کشتن زنم را نداشتم! +عکس
کردم . من که ترسیده بودم و نمی دانستم با جسد چکار کنم،آن را در حمام خانه مثله و در هر 8 کیسه مشکی بزرگ جاساز کردم. سپس جسد مثله شده را با ماشینم به بیابان های سمنان بردم و آنجا دفن کردم . من در بین راه تصمیم گرفتم با نوشتن یک دست نوشته پلیس را گمراه کنم تا همه فکر کنند همسرم خودکشی کرده است . به دنبال اعتراف های این مرد و بازسازی صحنه جرم برای وی کیفرخواست صادر و پرونده جنایت ...
مسئول دفتر اجتماعی و سیاسی حوزه های علمیه تشریح کرد: بایسته های حوزه علمیه در مواجهه با جنگ ترکیبی/ ...
با جنگ ترکیبی پرداخت و گفت: با بررسی هایی صورت گرفته مجموعه عوامل ایجاد اغتشاشات اخیر را می توان به شش دسته تقسیم کرد؛ اولین و مهم ترین آن ها استکبار جهانی است. به این دلیل که مدیریت دست آن ها بوده و بقیه ابزار هستند. وی افزود: عامل اول، عامل جدیدی نبوده و پرونده توطئه های پرتعداد استکبار جهانی در طول 43 سال گذشته بسیار سنگین است. پیشنهاد می دهم اهل قلم مقالاتی را حول این موضوع پر ماجرا ...
آزمون شناخت و معرفت
انحراف بشر راهبرد حرکت اغوا و فریب فرزندان آدم قرار داد. آن چنان به تزیین وقایع پیرامونی به نفع خودش می پردازد که گویا حقیقت همان است که او می گوید و آنچه تو با چشم خود می بینی، خطای دید معرفی می کند. جنگ شناختی که او استادش است و از ابتدای خلقت انسان تا روزی که باشد، از این روش دست بر نمی دارد؛ چون هم کم هزینه است و هم عمومیت بیشتری دارد. اگر انسان در شناخت دچار انحراف شد، دیگر نمی تواند ...
هنر هنرمند، به مردم داری اوست
همه از او به نیکی یاد می کنند. خاطره ای از او دارید؟ آقای ادیب بی نظیر بود و افسوس که دیگر کسی مثل او نیامد. یادم است که یک بار ضریح امام حسین(ع) را شهر قم کار می کردم و فراموش کرده بودم برای دارایی اظهارنامه بدهم برای همین وقتی به اصفهان آمدم یک میلیون و 300 هزار تومان مالیات برای من نوشته بودند! درحالی که مالیات برای صنایع دستی معاف بود، ولی در آخر مجبور شدم آن را پرداخت کنم. برای سال ...
معلم اعتراض، استاد استعاره ها
و سپس بلژیک و انگلستان کنند. بعد از رفتن او ساواک مانع از خروج همسرش پوران و فرزند خردسالش مونا شد. 28خرداد و تنها چند ساعت مونده به مرگ، سوسن و سارا دو دخترش به او پیوستند. بامداد 29خرداد نفس های آخر رو تو شرایطی می کشید که ترس از گروگانگیری همسر و فرزند وجودش رو تسخیر کرده بود. مرگ که زورش از همه چیز بیشتره این بار بر ترس او غلبه کرد و تمام. زندگی شریعتی در عصر انقلاب و انقلابی گری ...
تولد دوباره
، برادرم، دایی، عمو و... انگار من دیرتر از همه فهمیده بودم. همین نگران ترم کرد. حتماً آنقدر حال بابا بد بوده که ترسیده اند تا بعد از مدرسه برای دیدنش دیر بشود. مامان تا من را دید بغضش ترکید و سمتم آمد. نگرانی و ترس در چشم هایش دو دو می زد. می خواست جلوی من آرام باشد ولی نتوانست. مرا در آغوش گرفت و گفت بدبخت شدیم دخترم. حرفی نزدم. توان گفتنش را هم نداشتم. با بهت و نگرانی سمت شیشه آی سی یو ...
بومی نویسی ادبیات داستانی را زنده نگه می دارد
آذربایجان شرقی، کتاب سال استان اردبیل، جایزه اول نمایشنامه نویسی حوزه و کانون پرورش فکری و جوایز متعدد داستان نویسی استانی و ملی را کسب کند. با هم پاسخ های قربانزاده خیاوی را می خوانیم: حسین قربانزاده خیاوی را چقدر می شناسید؟ او را در یک جمله تعریف کنید؟ زیاد شناختی از او ندارم چون هر روز نمونه تازه ای از خودش را رو می کند و چندان در قالب تعریف و شناخت نمی گنجد. اگر بخواهم در قالب ...
مرگ دردناک جوان معلول با نقشه سیاه زن معتاد
و دستفروشی می کرد. از من خواست تا برایش چای بخرم. به این بهانه سر صحبت را باز کرد و با هم آشنا شدیم. آن روز هوا بارانی بود. یک خودرو دربست گرفتم و رامین را با خودم به باغ بردم. پول مواد نداشتم به همین خاطر وسوسه شدم. گوشی موبایل و سیم کارت او را به زور گرفتم و در اتاقک رهایش کردم و رفتم؛ اما نمی دانستم این کار باعث مرگ او می شود. فکر می کردم او سروصدا می کند و می تواند خودش را نجات دهد ...
# پرسه در فضای مجازی
...؛ پناهگاه منافقین علی اکبر رائفی پور: همان طور که پیشتر خبرش را داده بودم مریم رجوی با کار سازی و لابی گری حامد اسماعیلیون و با عنوان رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت! در پارلمان کانادا سخنرانی و خود را تنها راه نجات ایران معرفی کرد. قابل توجه مسئولان ارشد قوا علی رجبی: آسوشیتدپرس، قرارداد جیمز لاپورتا خبرنگار تحقیقی خود را که به نقل یک منبع اطلاعاتی ...
یک طراحی عجیب، برای فرار از اعدام
...، هر کاری می کرد برای من یک ایراد بود. بیچاره از دستم یک لحظه خوش ندید و مدام باهم دعوا داشتیم. دست خودم نبود به او علاقه ای نداشتم و تقی هم نتوانست در این سال ها کاری کند تا به او علاقه مند شوم. شب حادثه سفره را پهن کردم و مشغول صحبت بودیم که با تندی با او برخورد کردم. تقی که انتظار چنین برخوردی را نداشت، جوابم را داد و همین مسأله باعث دعوای دیگری بین ما شد. زن میانسال گفت: دعوا بالا ...
بعضی کارگردان ها دوست دارند فقط بگویی چشم !
بابت کار با نابلدها جنگ اعصاب داشتم! وی تاکید کرد: الان همه کارهای پروژه را خودم انجام می دهم و مانند زمانی نیست که بابت همکاری با افراد کارنابلد، جنگ اعصاب داشته باشم. زمانی که در حوزه جلوه های ویژه کار می کردم، شاید از لحاظ مالی همه چیز قابل قبول بود و مشکلی نداشتیم، اما از نظر شخصیت کاری، خیلی راضی نبودم. در حوزه تامین مواد اولیه برای جلوه های ویژه هم با سازمان های مربوطه با مشکلاتی مواجه می شدیم. برای تجهیزات یک سکانس که شاید ضبط آن 10 دقیقه هم نمی شد، مجبور بودیم 10 روز دوندگی کنیم تا امضای این و آن را بگیریم. شوقی ادامه داد: اولین فیلمی که کارگردانی کردم، با حضور در جشنواره هندوستان، همه جوایز اصلی را گرفت، چرا باید مثل سابق در شرایطی کار می کردم که ما زحمت بکشیم و دیگران دور دنیا را بگردند؟ کم نبودند افرادی که از پلکان ما بالا رفتند. مشکلات عجیبی در این حوزه داشتیم. همین امروز کافی است پای درددل ها بروبچه های جلوه های ویژه بنشینید و ببینید چه می گویند. این مدیر باسابقه جلوه های ویژه با گلایه از شرایط فعالان این صنف در سینمای ایران گفت: زمانی بود که ما مواد اولیه را تهیه می کردیم و خودمان آنچه نیاز بود، تولید می کردیم و به کل سینما خدمات می دادیم، امروز اما ...
گفت و گوی اختصاصی و تفصیلی رکنا با اسطوره فوتبال ایتالیا
زیادی کسب کرده بودم. این موضوع کمکم کرد تا بتوانم عملکرد خوبی در آن تیم داشته باشم. رکورد های مهمی مثل 9030 دقیقه بسته نگه داشتن دروازه که یک ثبت تاریخی و خارق العاده از نظر خودم است و 11 سال حضور بی وقفه را درون دروازه تیم تجربه کنم. واقعا برای به ثبت رساندن این رکوردها احساس شف میکنم ولی متاسفانه معتقدم که در فینال جام باشگاه های اروپا یوونتوس اصلا خوش شانس نبود. چرا که این رقابت ها درست مثل ...
روایت یک رسانه از اعتصابات 8 روزه در اشنویه
مقابلم هیچ مغازه ای که کرکره اش بالا باشد نیافتم؛ در خیابان هم خبری از رفت و آمد فردی نبود؛ چند دقیقه بعد فردی را دیدم و از او سراغ فروشگاهی را برای خرید کابل شارژر برای موبایل زهوار در رفته ام، گرفتم اما او لبخند شاید تلخی زد و گفت که فکر نکنم جایی باز باشه، از چهارشنبه گذشته همه در اعتصاب هستند . یادگاری های به جا مانده از روزهای اعتراضات مسیرم را ادامه دادم؛ در مسیر با دقت ...
تراژدی سوزاندن یک برند دانشجویی
فعالیت دیگری انجام دهیم. درنتیجه این اقدام تصمیم به نگارش کتاب شد و درنهایت همه حرف تشکیلات جمع آوری و در سه کتاب موازنه، مغناطیس و جوانه به صورت منبع و برای اولین بار نوشته شد. این کتاب ها در سال 1398 چاپ شدند که با استقبال بسیار خوبی نیز مواجه شدند. تا امروز حدود 6 هزار جلد از این کتاب ها به فروش رسیده است. به علت آنکه محتوای خوبی دارد و تطابق پذیری زیادی دارد؛ تفاوتی نیز ندارد کدام تشکل ها استفاده ...