خانهسایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
خطر ماهواره در جامعه شیعی به مراتب از نارنجک بیشتر است
آنها رسانه و در راس آن ماهواره با تبعات ناشی از آن به عنوان مهمترین ابزار تربیت قرار گرفته است. وی با اشاره به اشتغال پدر و مادرها به کار و نبود وقت و زمان کافی آنها برای امر تربیت و پرورش فرزندان به علت خستگی ناشی از کار افزود: تبلت، موبایل، تلویزیون و ماهواره به عنوان رسانه های مختلف نقش تربیت افراد را به عهده گرفته است. به گفته وی، وقتی فرزند خانواده پدر و مادر خسته از محیط ...
دروغی که منجر به قتل و قصاص شد!
.... من هم زن داشتم و این موضوع را به او گفته بودم. پس از مدتی به نرگس علاقه مند شده و تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. روزی که قرار بود به محضر برویم، نرگس مخالفت کرد و گفت باید رازی را به من بگوید. ادعا کرد، شوهر و فرزند دارد و در این مدت موضوع را از من مخفی کرده است. وقتی به این کارش اعتراض کردم، تهدید کرد موضوع ارتباطمان را به همسرم می گوید. عصبانی شدم و با مشت به صورت نرگس کوبیدم ...
زلاتان و حسرت کار نکردن با مورینیو
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا چلسی و پاری سن ژرمن چهارشنبه شب در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برابر هم به میدان می روند. زلاتان ابراهیموویچ مهاجم تیم پاریسی که زمانی در اینتر شاگرد مورینیو بوده است گفت: من تجربه بزرگی در کنار مورینیو داشتم. ما با یکدیگر برای یک سال در اینتر کار کردیم. احساس بزرگی مابین ما وجود داشت و تنها نکته تاسف بار برای من این است که ما تنها یک سال در کنار ...
داستان خواندنی زندگی یک کارآفرین 9 شغله
باشیم 600 تا 10 نفر می شود 6000 نفر! پس چرا سازمانی نیست که این عده را دسته بندی و ساماندهی کند و به نتیجه برساند. جمله روی مدارک که "از یابنده تقاضا می شود به صندوق پست بیاندازد" جرقه کارم شد و آن را سرلوحه کار خود قرار دادم و متوجه شدم که یک سر قصه به پست وصل است. رفتم به اداره پست و ارتباطات ایجاد کردم. با آنها صحبت کردم حتی آمار گرفتم که چه تعداد مراجعه دارند و بعد از چهار سال تلاش ...
ناگفته های آخرین روزهای زندگی صادق طباطبایی از زبان پسرش
، حسی بود که انگار در این لحظه دردناک، تصویر خودم را از بیرون می بینم. حس غریبی بود. میان واقعیت پذیرفتن این اتفاق و ناباوری مرگ پدر بودم که به نامزدم زنگ زدم. خیلی دوست داشتم پدرم در جشن ازدواجمان حضور می داشت. به کلینیک رسیدم و در این فاصله پدر را به اتاق خداحافظی برده بودند. وارد اتاق شدم، مادر آنجا بود و چنددوست ایرانی، خواهرم هم مشغول جمع کردن وسایل پدر در اتاقش بود. به اتفاق خواهرم به اتاق ...
20 سال اختلاف سنی: شوهرم وقتی برای من ندارد
...: خانمی 33 ساله ام. همسرم 20 سال از من بزرگ تر است. مدام یا با تلفن همراهش بازی می کند یا خواب است یا تلویزیون نگاه می کند. هیچ وقت برای من و 2 فرزندم وقت ندارد. خسته شدم. پاسخ مشاور: در مراحل مختلف زندگی هر یک از ما با مسائل و مشکلاتی مواجه می شویم که برای حل آن ها باید از روش های جدید و متفاوتی بهره بگیریم و تغییراتی را در روند زندگی خود ایجاد کنیم. البته پیش از ...
هنوز هم لیگ را بالای 30 ساله ها می چرخانند
گل عجیبی داشتم. شادی گل من عادی بود و خاص هم نبود که درباره آن حرفی بزنم. راستی آقا جواد شما پول پاداش قهرمانی تراکتورسازی در جام حذفی را دریافت کردی؟ نه. در مورد این موضوع فعلا دوست ندارم حرفی بزنم. در مورد بازگشت تونی چطور؟، تونی هم از لحاظ فنی و هم از لحاظ اخلاقی حرف ندارد و من از این که او به تبریز بازگشت خوشحال هستم و از بابت برد تیمش در آسیا خیلی خوشحال شدم ...
محمدرضا شریفی نیا: هیچ کس با پول ماندگار نمی شود!
شرایط جامعه و اتفاقات روزمره ای که رخ می دهد و برای مردم ما عادی است، موانعی برای عملیاتی که قرار است انجام دهم پیش می آید. نقش یک فرد جدی را دارم اما در موقعیت های کمدی و طنز قرار می گیرم. چقدر قدرت محمدرضا شریفی نیا باعث می شود که در عرض یک هفته یک تیم بازیگر را جمع کند و آیا این قدرت باعث شد که گروه مجبور شود برای کلید زدن کار به شما روی آورد؟ اصلا بحث قدرت نیست چون چند ماه ...
ضرب و شتم روحانی امر به معروف توسط دختران!
داشتم بعد از ماه مبارک رمضان نیز درب مسجد به روی مومنان بسته نشود، برای اقامه نماز ظهر عازم مسجد شدم، دو دختر جوان در حال گذر بودند که یکی از آنها بد حجاب بود. محترمانه تذکر دادم: "خانم خودت را بپوش" که در جوابم گفت: "تو چشماهایت را ببند"، این حرف او برای من بسیار سنگین و ناراحت کننده تمام شد. در آن لحظه متاسف شدم که بد حجاب ها خواسته باشند به افراد متدین امر کنند چشمهای تان را ببندید، دوباره تذکر ...
حمله خبرنگار ایتالیایی به فنایی
... بله، بعد از آن هم فقط در هیروشیمای ژاپن به عنوان میهمان ویژه حضور داشتم چراکه AFC معتقد بود بازی های آسیایی برای من کوچک است. بعد از جام جهانی در مسابقه بین المللی خاصی حضور نداشتید؟ درست است چراکه در لبنان مشغول بودم و با آنها قرارداد داشتم. از سوی در مسابقات جام ملت های 96 هم ترجیح دادم جای خود را به جوان ترها بدهم. فارق بوزو هم از تصمیم من استقبال کرد. در سال 97 هم ...
شناسایی محل استقرار کومله و دموکرات با همراهی ابوشریف/ عراقی ها چگونه در بستان غافلگیر شدند؟
است و الی آخر تمام رسته ها به همین شکل. اما برای اولین بار بنده را که رسته ی توپخانه داشتم به عنوان فرمانده ی تیپ زرهی منصوب کردند. چون من در تیپ سابقه ی خدمت را داشتم شاید این یکی از دلایل این انتخاب بود. من از سال 1350 در تیپ 216 زرهی زنجان حضور داشتم و فرمانده گردان بودم. پس ازگذراندن دوره ی عالی در اصفهان (مرکز توپخانه) به زنجان آمدم. البته جاهای دیگری هم منتقل شدم. از جمله قزوین ولی بیشتر در ...
ناگفته های وزیر سابق از اقتصاد بدون نفت، تحریم و خصوصی سازی/ زمان وفور درآمدها به فکر بودیم/ سنگ اندازی ...
و اثر نفت همان موقع گفته نشد؟ حسینی: من هیچ وقت عدد و رقمی ندادم که بعداً تکذیب شود. اگر عدد و رقمی منتشر نشد اساساً آن را نمی گفتم. فارس: بله. به خاطر دارم که قرار بود رشد اقتصادی را اعلام کنید و 3 سال منتظر بودیم که رشد اقتصادی را اعلام کنید. حسینی: نه. فقط رشد اقتصادی سال 91 اعلام نشد. رشد اقتصادی هر سال هم با گذشت چند ماه از سال بعد ، منتشر می شود. خب، مردادماه ...
مقایسه دوران احمدی نژاد با هویدا/ پیام آلن ایر به روحانی/ واکنش به سخنان سانسوری رئیس جمهور/ اعتراض به ...
عمومی سراسر کشور که امروز (هفدهم اسفندماه) در تالار رودکی برگزار شد ، با اشاره به نقش کتاب و کتاب خوانی در جامعه گفت: آقای روحانی رئیس جمهور محترم تأکید کردند که مردم در ممیزی اظهارنظر کنند. بنده هم این فکر را می پسندم که مردم در هر کاری نظر بدهند. این برای جامعه ما مفید است ولی به معنی آن نیست که به عنوان حکومت وظیفه ای نسبت به کتاب نداشته باشیم. او در ادامه اظهار کرد: هیچ کس در دنیا ...
وزیر ورزش: اصلاح طلبی شناسنامه دار هستم
.... البته من مخالف بودم و در جلسه ای قبل از اعلام این موضوع به آنها اعلام کردم این کار را نکنید به جهت اینکه برای وزارت ورزش هزینه داشت. به هرحال آنها مختار بودند و از طرفی توصیه من را هم گوش نکردند و آنطور عمل کردند. بعد هیات مدیره به این نتیجه رسید که آقای سیاسی را مدیرعامل بگذارند. آورده های آقای سیاسی هم پاسخگوی نیاز مربیان، بازیکنان و هزینه های سفر و هتل و سایر موارد تیم بود. تا ...
ماجرای دروغ پراکنی های وایبری!
امشب تهران زلزله می آید و از من خواسته بودند خودم را به یک جای امن برسانم.خیلی توجه نکردم چون تا جایی که من به خاطر دارم از وقتی دانش آموز بودم چند وقت یکبار چنین شایعه ای پخش می شد. اما بعد از یک ساعت علاوه بر تعداد پیام های دریافتی، مادرم تماس گرفت و گفت یکی از دوستانشان گفته است: اعلام کردند که قرار است زلزله بیاید. گفت که نگران من و برادرم و بچه هایمان است!هر قدر تلاش می کردم به مادرم بگویم ...
دغدغه های فرهنگی دومین خواننده ملی مذهبی کشور
بودم و باکار قرائت قرآن و مداحی شروع کردم. ابتدا به این موضوع افتخار هم می کنم، در این عرصه خانواده ام خیلی موافق و مشوق من بودند که وارد عرصه ملی و مذهبی بشوم و ذره کوچکی از زحماتی که شهدا برای کشور ما کشیدند و زحماتی که مقام معظم رهبری می کشند بتوانیم جبران کنیم/ * گروهی که با آن ها شروع کردید چه کسانی بودند؟؟ بنده از ابتدا، با گروه فرهنگی هنری آوای وطن کارم را آغاز کردم و تا امروز هم ...
جریان شیعه شدن یک وهابی
کتاب علامه امینی نقدی بنویسم و نام آن را علامه امینی دروغگوی بزرگ بگذارم اما بعد از جستجو در کتاب های اهل سنت و وهابیت دریافتم تمام روایت های کتاب الغدیر صحیح است. شیرانی اضافه کرد: یک شب که داشتم دعای سی و سوم صحیفه سجادیه را می خواندم خوابم برد خواب دیدم سرباز بیمارستان مرا بیدار کرد و گفت حمید بلند شو وضو بگیر و نماز بخوان. پس از آن که بلند شدم تا وضو بگیرم در خواب دیدم دو تن از ...
به مناسبت روز جهانی زن
دولت اصلاحات. جوان های امروزی، خودشان عاشق می شوند و خودشان می دوزند و می بُرند. اما چرا آمار طلاق به طرز حیرت انگیزی رو به افزایش است؟ آیا کسی آنها را برای ازدواج مجبور کرده است؟! باید گفت که عشق حقیقی را خداوند بعد از عقد پدید می آورد و این مضمون آیه 21 از سورۀ روم است که خداوند ایجاد این علاقه در زوجین را یکی از معجزات خود شمرده است: و مِن آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا ...
بیوگرافی زهره فکورصبور + تصاویر زهره فکورصبور
خانواده وجود نداشت؟ زمان بازیگر شدن من تنها کسی که با این مسئله مخالفت کرد برادرم بود و با توجه به اینکه من حدود 1سال داشتم که پدرم فوت کرد، حرف برادرم نه تنها برای من بلکه برای تمام اعضای خانواده ام مورد قبول بود، اما بعد از اینکه پشتکار مرا دید و سر ضبط کارهای من حضور پیدا می کرد کم کم این مسئله را پذیرفت. دلیل کم کار شدن شما در سال های اخیر چیست؟ در ابتدای کار و زمانی که ...
فامیل بازی تیشه به ریشه سینما می زند
استراحت شدم. اگر چه برای این صحنه ها از بدلکار استفاده شد، اما بخشی از تصاویر با چهره بود و مجبور شدم خودم بازی کنم. ابتدا نسخه اصلی فیلمنامه زامیاد سعدوندیان در اختیارم قرار گرفت، اگر چه تا الان چندبار به واسطه نظر کارگردان و بازیگران روتوش شد، اما موضوع را بسیار دوست داشتم. وی افزود: در پروسه قبلی منوچهر هادی کارگردانی گروه را به عهده داشت و اتفاق های خوبی برای مجموعه افتاد. بعد از آن با ...
حرف های آخر مرد محارب قبل از اعدام
پتک بود. سال 89 دستگیر شدیم، برادرم علی هنگام فرار از روی ماشین افتاد و جان خودش را از دست داد. مهدی پسر برادرم به 20 سال و جلال همدست دیگرمان به 19 سال حبس محکوم شدو من هم که با اقدام هایم سرنوشتم را به باد داده بودم پس از بررسی پرونده در شعبه 5 دادگاه مشهد و همچنین با تأیید حکم دیوان عالی کشور به اعدام محکوم شدم.در این آخرین لحظات عمرم فقط می توانم بگویم برای خودم واقعاً متأسفم. سال 82 ازدواج ...
پژوهشگر امریکایی: انعطاف پذیری قرآن بزرگ ترین شگفتی است
حوادثی که قرآن مدام خواننده را به آنها ارجاع می دهد یعنی حوادث مرجع من به اندازه کافی اطلاعات داشتم که مثل توریست در قرآن سیر کنم؛ یک توریست با اطلاعات کافی حتی باتجربه! ولی خب من همچنان یک بیگانه بودم. یک یهودی شکاک که دارد کتاب مقدس دیگران را می خواند. پس خیلی یواش مشغول خواندن شدم. ظاهراً لزلی برای خواندن با طمأنینه قرآن در ابتدا سه هفته زمان در نظر می گیرد اما خودش می گوید که این بیشتر به ...
دعای نور حضرت صدیقه طاهره چیست؟
امام علی (ع) پرسید چه کردید که این آیات در شأن شما نازل شد؟ و امیرالمومنین (ع) ماجرا را شرح داد. * ماجرای تولد حضرت زهرا (س) چگونه بود؟ امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر اسلام (ص) با خدیجه (س) ازدواج کرد و مردم مدینه با خدیجه (س) دشمنی کردند که چرا با محمد که یتیم است ازدواج کردی؟ خدیجه که تنها شده بود با فاطمه که در رحمش بود حرف می زد؛ روزی رسول الله (ص) قبل از ورود به اتاق ...
فیروز کریمی تیم را از 10 به 100 رساند
هرکسی در تمرینات خود را نشان دهد می تواند یکی از یازده پیراهن اصلی را به دست آورد. کنعانی راجع به دوران حضور خود در پرسپولیس گفت: من در 18 سالگی به این تیم پیوستم و شاید باید به تیم دیگری می رفتم تا بتوانم در ابتدا خودم را ثابت می کردم و بعد به این تیم بزرگ می رفتم. اما دقیقا دوسالی که من در پرسپولیس بودم جمعی از بهترین مدافعان ایران، همچون سیدجلال حسینی، محسن بنگر، حسین ماهینی، مهرداد ...
مادر شهیدی که 14سال درخانه ماند
، پولم نرسید برای همه بخرم. بچه ها هوس می کنند. بزرگ تر که شدم کار می کنم برای همه می خرم. یک بار شیرینی خرید از آن شیرینی هایی که من دوست ندارم. یکهو از دهنم پرید. شیرینی را برداشت تا نصفه شب ببرد امیریه عوض کند و برگرداند. نقش بازی کردم که چقدر خوشمزه است. کاش آن روز حرف نمی زدم. طفلک چشمش به صورت من خشک شده بود. * پیراهنی که خودم بافتم تنش بود پیکر رضا را وقتی آوردند لحظه ...
حافظ ناظری: حاضرم فدا شوم تا مشکلاتِ حاشیه ای موسیقی کمتر شود
معرفی کنیم. من حاضرم فدا شوم تا مشکلاتِ حاشیه ای موسیقی کمتر شود؛ حتی یک درصد. به هر روی 20 دقیقه از این اثر اسفند ماه سال گذشته با عنوان یعد یازدهم به انتشار درآمده بود و از همان جا بود که حرف و حدیث های پیرامونِ اثر شکل گرفت؛ حافظ اما می گوید: باور کنید بعد از این همه سال حضور در آمریکا و تلاشی که برای تولید این آلبوم انجام داده بودم، فکر نمی کردم، کار تمام شود؛ اما حالا که تمامِ آن به ...
برازجان نه شهردار دارد، نه سرپرست!
دلیل اهمیت موضوع، بهتر است که این مسئله، همان شب برگزار شود اما برخی از اعضا با مخالفت، امروز را برای برگزاری جلسه مذکور انتخاب کردند. عضو شورای شهر برازجان ضمن تأکید بر اهمیت موضوع اظهار داشت: من نیز به دلیل گرفتاری های شغلی در محل کارم در تنگنا بودم اما به دلیل اهمیت موضوع و اهمیت مشکلات مردم، حضور در این جلسه را مهمتر دانسته و در این جلسه حاضر شدم. ترک زاده ادامه داد: در ...
کلاهبرداری دختر 20ساله با 10 بار ازدواج!
...> بلافاصله بعد از اعلام این شکایت موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در این خصوص آغاز شد. ماموران در اولین گام از تحقیقات خود به سراغ فریبا رفتند و وی را تحت بازجویی قرار دادند. فریبا در حالیکه هرگونه اطلاع از این مرد را انکار می کرد در نهایت راز یک جنایت را پیش روی پلیس فاش کرد و گفت: بهزاد برادر دوستم بود. یک روز که به خانه دوستم رفته بودم، بهزاد در خانه تنها بود. او مرا مورد آزار و ...
پاراگراف کتاب (26)
...! بالاخره یه روزی قشنگ حرف می زنم/ دیوید سداریس / مترجم: پیمان خاکسار - من از خودم می پرسیدم آیا حقیقتا تو مرا دوست داشتی یا نه؟ - دوست داشتم ولی ... - درست است، اما در تمام این مدت آیا به من دروغ نمی گفتی، آیا مرا از ته دل دوست داشتی؟ - تو برای من مظهر کس دیگری بودی، میدانی هیچ حقیقتی خارج از وجود خودمان نیست. در عشق این مطلب بهتر معلوم می شود ...
هوای تغییر؛ اتاقی برای همه...
رئیس آن هستم و این کمیسیون از بدو تشکیل اتاق تا امروز سه جلسه برگزار کرده است که به امید خدا قرار است بعد از ما هم این جلسات ادامه پیدا کند. حالا چرا جلسه نمی شده است؟ به خاطر این که ممکن بوده است کسی برود و مسئولیتی در این تشکل ها بگیرد و فردا روزی برای خودش طرفدارانی پیدا کند. آقای ژائله اولین باری که وارد اتاق شدند اولین حرفی که گفتند شفاف سازی حساب ها بود. من هم اولین کسی بودم که به ایشان گفتم ...
