مرگ معمایی خانم والیبالیست/ آیا دست مادر به خون او آلوده است؟ + تصویر
سایر منابع:
سایر خبرها
مرگ دختر یک ساله در شکنجه های آتشین پدر
به گزارش مشرق ، ظهر روز جمعه 5 خرداد امسال، رسیدگی به مرگ مشکوک دخترک یک ساله ای به نام سودا در خانه شان واقع در جوادیه تهران در دستور کار محمدمهدی براعه بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. دروغگویی مادر سودا در حالی که علت مرگ این دخترک در ابتدا مشخص نبود، مادرش ادعا می کرد که سر سودا به دیوار اصابت کرد و بعد او جان خود را از دست داد. اما بررسی های دقیق تیم تشخیص ...
من: پسر بیکار آسمان جُل / او: دختر پولدار
. همین و همین! زن و شوهر شدیم. بدون هیچ جشنی و مراسم خاصی. سپیده آمد خانه مان، چمدانش را برداشت و بدون هیچ جهیزیه ای آمد خانه امان. نه خانه من، خانه پدرم. تصمیم گرفتم مثل کوه پشتش باشم و خوشبختش کنم اما... همه معادلاتم به هم ریخت. سپیده با مادر و خواهرم نمی ساخت و از همان روز های اول گلایه و شکایتش شروع شد. از آن طرف مادر و خواهرم روی خوش به او نشان نمی دادند و این اوضاع را ...
مرگ هولناک بوکسور ملی پوش در همدان / بازپرس قتل تهران دستور ویژه داد + عکس
شد که در زمان بروز حادثه برای محمد امین اقدامات درمانی به موقع انجام نشده و این جوان به کام مرگ فرو رفت. روز حادثه محمدامین اعلام کرده بود که سرگیجه دارد و با این شکایت جسمانی اولین علائم حال بد او بروز کرد.بعد از اینکه حال خود را به مسئولین اعلام کرد به او گفتند که آبی به دست و صورتت بزن و سر تمرین برگرد.وقتی این بوکسور جوان دوباره کنار رینگ برگشت، زمین افتاد و او را به بیمارستان سنندج ...
مرگ تلخ شیمای 15ساله و حکم تلخ تر برای پیرمردی که او را کشت
شدن ناگهانی شیما از سوی پدرخوانده و مادرخوانده اش در دستور کار جنایی قرار گرفت. صباگردی مقدم، پدرخوانده شیما در طرح شکایت اولیه خود اعلام کرد: دخترم چند ساعت قبل از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.او ساعتی بعد از اینکه از خانه خارج شد با شماره ای ناشناس با تلفن خانه تماس گرفت. من و مادرش به او التماس کردیم که به خانه برگردد اما دیگر تماسی نگرفت و الان هم نمی دانیم او کجاست. ...
افشای راز تعرض پدر قاتل به دختر 17ماهه
. روز اول فروردین ماه تصمیم گرفتم بیرون بروم و کمی خرید کنم. دخترم ساناز را پیش پدرش گذاشتم و بیرون رفتم، چند ساعت بعد برگشتم و دیدم بچه خیلی بی قرار است. بعد متوجه شدم بچه تب کرده است و او را به بیمارستان رساندم. او درباره اینکه چه کسی فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، گفت: من نمی دانم چه کسی این کار را کرده است، من بچه را پیش فرد غریبه ای نگذاشتم، دخترم پیش پدرش بود ...
یکی بود، هنوز هم هست/ زندگی پس از زندگی
گریه می کردیم وقتی حرف های همسرم را شنیدم انگار دنیا دور سرم چرخید سریع به بیمارستان آمدم، من و همسرم خیلی ناراحت بودیم مثل ابر بهاری گریه می کردیم. به دکتر گفتم "چه اتفاقی برای دخترم افتاده، وقتی دیالیز می شد حالش خوب بود پس چرا الآن می گویید مرگ مغزی شده." بعد از آن دخترم سه روز در کما بود، اصلا باور نمی کردم حال دخترم خوب نمی شود. خیلی امیدوار بودم دوباره مرخص شده و به خانه بر می ...
مرگ دردناک کودک 13 ماهه در بیمارستان معروف ویژه کودکان تهران به دلیل قصور پزشکی + عکس
! بر اساس رای صادره نهایی شکایت این مادر از کادر درمانی بیمارستان مفید، سازمان پزشکی قانونی در دومین جلسه پس از بررسی مستندات پرونده بالینی، اعلام کرده است: "شیرخوار 13 ماهه با علائم سرفه و تنگی نفس به بیمارستان برده شده و با تشخیص خروسک تحت درمان قرار گرفته است و در طی روند درمان بدحال شده و اینتوبه می گردد. براساس نتیجه کمیسیون پزشکی قانونی، تشخیص بیماری و اقدامات درمانی ...
تکه تکه کردن جوان 20 ساله در آشپزخانه
آشپزخانه دست راست پدرش بود و حتی من هم در کنار او کار می کردم و خانوادگی برای امرار معاش زحمت می کشیدیم اما نمی دانم چه شد که عده ای قداره کش به نامردی پسر قهرمانم را از من گرفتند. آن ها از قبل اختلافاتی با یکدیگر داشتند و پرونده شکایت نیز در دادسرای عمومی در حال رسیدگی بود ولی هنوز یک یا دو روز به برگزاری جلسه بررسی شکایت در دادسرا مانده بود که علی-م به همراه دیگر همدستانش شبانه به آشپزخانه یورش ...
روایت قلم در خون/ شهید فرهادی شهیدی از جنس رسانه
وقتی تلفن زد تا خبر سلامتی اش را بدهد گفت به خاطر علاقه به مادر، قصد ناراحت کردنش را نداشتم و بی خبر رفتم اما حالا می خواهم برای خداحافظی برگردم و دو روز بعد از مشهد برمی گردد. خواهر شهید ادامه داد: مادرم علاقه شدیدی به او داشت و نمی خواست به جبهه برود. اما وقتی به خانه رفتم دیدم ساک او را آماده کرده است. پرسیدم با وجود مخالفت چطور اجازه دادید برود؟ مادرم پاسخ داد جوابی برای آخرت و حضرت ...
قتل همسر با کارد آشپزخانه؛ خون از گردن مادرم فواره زد | پای یک زن دیگر در میان بود؟
کردند که در محیط بیمارستان منتظر نتیجه اقدامات پزشکی بود. دقایقی بعد با حضور قاضی دکتر صادق صفری در مرکز درمانی، تحقیقات قضایی در این باره آغاز شد. بررسی های میدانی قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بیانگر آن بود که مریم-الف در پی نزاع خانوادگی به قتل رسیده است، به همین دلیل شوهر 52 ساله وی تحت بازجویی قرار گرفت. این مرد که مدعی بود بنگاه خرید و فروش املاک دارد، به مشاجره لفظی با ...
روایتی تلخ از زندگی با یک جانباز اعصاب و روان/ بعد از مجروحیت ارتباط عاطفی مان هم قطع شد
و هر جایی ممکن است حالش بد شود. همینطور هم شد، در خانه و گاهی در خیابان تشنج به او دست می داد و روی زمین می افتاد، کف از دهانش می رفت تا جایی که من هم می ترسیدم کاری هم از دستم بر نمی آمد. وقتی هم حالش به جا می آمد خیلی ناراحت می شد. من باید با این مسائل سخت کنار می آمدم. همسرم سر دردهای بسیار سنگین و طاقت فرسا می گرفت و مظلومانه درد می کشید. از طرف دیگر گاهی حال روحی اش به گونه ای بود که ...
تیپ سانتال مانتال متین ستوده تو اینستاگرام غوغا کرد | خانم با این لباس رنگ آبی عین ملکه ها شده
سیدحسین پدر متین که متولد 1327 در محله پشت بازار خرم آباد و کارمند صداوسیما است؛ مادر متین نیز معلم دبستان بود که پس از 35 سال خدمت بازنشست شد. خواهری بزرگتر از خودش داره به نام مریم و برادری بزرگتر به نام مانی. مرگی که به متین ستوده تلنگری شدیدی زد شنیدن خبر مرگ افراد نزدیک واقعا دردناک است و کنار آمدن با این موضوع کار ساده ای نیست. متاسفانه من سال ها قبل خاله و دختر خاله ...
دلتنگی های مادر شهید حسن بخشایش | دانشجوی نخبه و همنشین شهید بهشتی
فعالیت می کند، بی تاب شدم. شبانه به دفتر حزب رفتم و عکس حسن را نشان دادم. ناباورانه به من گفتند نام او هم در لیست شهدای حزب قرار دارد. تا دو سال من حالم خیلی بد بود. در خانه با حسنم حرف می زدم. چون شهادتش برایم به اندازه همه غم های عالم سنگین و غیرقابل باور بود، اما خدا تحملش را داد و هنوز هم سرپا هستم. او راست می گفت، حالا بعد از گذشت این سال ها، همه فهمیده اند که بهشتی چه مرد بزرگی بود. --------------------------------------------------------------------------------------------- * منتشر شده در همشهری محله منطقه 2 به تاریخ 1393/04/ ...
مشاهدات عجیب و تکان دهنده زنی که 40 ثانیه از دنیا رفت!
در مجموعه ای از ویدیوهای تیک تاکی خود گفت که احساس می کرد که در طول MRI ممکن است مشکلی پیش بیاید. او گفت: من 100 درصد مطمئنم که چیزی که دیدم بینابین دنیاها و خیلی بیشتر از یک غش ساده بود. چون ما زمانی که بی هوش می شویم خواب نمی بینیم و با این حس که زمان را از دست داده ایم بیدار نمی شویم. هفته ها قبل از این ماجرا، او یک جدایی بد و مرگ یکی از دوستانش را پشت سر گذاشته بود و گفت ...
مادر شهید عشقی از خاطرات فرزندش می گوید | غریبه ها در مراسم ایرج چه می کردند؟
را به او نمی داد. مادر می گوید: نمی توانست بی تفاوت نسبت به همه چیز بنشیند و کاری نکند. سال های قبل از انقلاب که تظاهرات و درگیری ها هر روز بیشتر از دیروز می شد، دست روی دست نگذاشت. برادران دیگرش سرشان به کار خودشان بود، اما ایرج مثل آنها نبود. انگار نمی توانست کاری به کار هیچ چیز نداشته باشد. شب و روز برای او مثل خیلی از جوان های دیگر آن زمانه یکی شده بود. شب ها یکی در میان خانه می آمد و دلشوره ...
4 ماه انتظار برای پرتودرمانی در بیمارستان امید مشهد/ کمبود تخت بستری، بیماران سرطانی را ناامید می کند
به 72 ساعت زمان نیاز دارند. وجود 98 تخت فعال در بیمارستان شهید ثالث تصریح می کند: 98 تخت فعال در بیمارستان امید موجود است، اما با توجه به نوع بیماران بستری شده در این بیمارستان که عمدتا تعداد روز های زیادی را در بیمارستان بستری می مانند، میانگین ترخیص روزانه و تخت های خالی بیست تخت است. در عین حال اگر بیماری اورژانسی باشد بلافاصله در بخش اورژانس بستری می شود و تحت نظر قرار می ...
درب های باغ سهمیه باز است، عزیزت را برای آخرین بار تماشا کن!
گفتند و یا برایت اخم کردند و پشت چشم نازک کردند، با صدای بلند بگو: در باغ سهمیه باز است، پدرت، برادرت، فرزندت و همسرت را برای آخرین بار خوب تماشا کن، کفش هایش را جفت کن و راهی سفرش کن، اما قبل از آن باید تمرین تنهایی کرده باشی و چند کتاب از زبان حال خواهر من را خوانده باشی و بی قراری ات را با سمیه، مینا و روح الله تقسیم کنی. پایه های صندلی مدیران را رنگ خون بزنید وی همچنین خطاب ...
من و هادی
شوشان سیدنشعان البوشوکه : آقا من تو کل عمرم در حسرت یک رؤیا وخواب زیبا و رومانتیک بودم ، ولی در عوض تا دلتون بخواد انواع و اقسام کوابیس را دیدم ، یکبار خودمو وسط فیلم جیغ دیدم وشب بعد نقش یکی از اون مادر مرده های فیلم اره را بازی می کردم ، نقشم کاملا واقعی بود هرچه داد میزدم آقا نبر با اره دست پایم را نبر این فیلمه واقعی که نیست چرا میبری اخه، ولی آقای اره به حرفهای من اهمیتی نمی داد ...
اشک پشیمانی پسرنوجوان در دادگاه قتل رفیق
پسرنوجوان که با عربده کشی در خیابان آغاز شده بود با چاقو کشی پایان یافت و سهیل در درگیری با پسر 17 ساله به نام پارسا کشته شد. با افشای این ماجرا مأموران پلیس به ردیابی متهم فراری پرداختند و یک روز بعد پارسا 17ساله را در خانه پدرش بازداشت کردند. پسر نوجوان به درگیری مستانه با قربانی اعتراف کرد و گفت: بعد از مدرسه همراه دوستانم به خانه یکی از دوستانم به نام محسن رفته بودیم. قرار ...
ابوالفضل امیرعطایی درگذشت/واکنش قوه قضاییه درباره مرگ نوجوان 16 ساله
نوجوانی به نام ابوالفضل امیرعطایی که متاسفانه جان خود را از دست داده است، تمام تلاش خود را برای ادامه دادن پروژه کشته سازی از حوادث و اغتشاشات سال گذشته به کار بسته اند. در اخبار رسانه های مدعی این موضوع آمده است: ابوالفضل امیرعطایی نوجوان 16 ساله همزمان با اغتشاشات سال گذشته از ناحیه سر مورد اصابت گلوله گاز اشک آور قرار گرفته و بعد از 8 ماه فوت کرده است. با توجه به سابقه ...
من 16 ساله قاتل هستم ! / جنایت در بوستان ارتش + گفتگو با کم سن ترین قاتل تهران
رسام در بازجویی ها به اعتراف کرد و گفت: من و دانیال با هم دوست بودیم و او را از قبل می شناختم. آن روز فکر می کنم دانیال حال طبیعی نداشت و مشروب خورده بود که با من تماس گرفت و از من خواست تا به حسابش پول واریز کنم. اما من به حرف او توجهی نکردم و گوشی موبایلم را قطع کردم .ولی او پشت سر هم زنگ می زد ومی گفت چون پشت سرم حرف های نامربوط زده ای باید حسابم را شارژ کنی. من به او گفتم اشتباه می ...
رهایی از اعدام با بخشش پدر بزرگ و مادربزرگ
روز هفتم فروردین سال 98 بود که دختری با آتش نشانی تهران تماس گرفت و برای نجات مادرش در خانه شان در محله خانی آباد کمک خواست. نیروهای امدادی به آنجا اعزام شدند و با شکستن قفل خانه با جسد مادر او در راه پله های خانه رو به رو شدند. لکه های خون اطراف او پاشیده شده و به نظر می رسید براثر ضربه به سرش به قتل رسیده باشد. با مشکوک بودن ماجرا موضوع به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. با ...
بخشش دختری که مادرش را کشته بود توسط پدربزرگ و مادربزرگ
حادثه 24 - دختری که بر سر 3 دانگ خانه، با مادرش درگیر شده و جان او را گرفته بود، 4سال پس از این جنایت در شرایطی که در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، از سوی پدربزرگ و مادربزرگش بخشیده شد تا کابوس های او پایان یابد. ششم فروردین سال98 و با پیدا شدن جسد زنی 45ساله در پاگرد طبقه دوم خانه شان تحقیقات برای کشف راز مرگ او شروع شد. اگرچه بررسی های اولیه نشان می داد که زن 45ساله تعادلش را از دست ...
تهمینه میلانی: یا همه موفق می شویم یا همه نابود
به گزارش خبرنگار رکنا، خانم ! اینجا، دفترکارتان را می گویم حس و حال خاصی دارد، نمی دانم از نوع چیدمان است یا ترکیب رنگ های وسایل کنار هم جای گرفته ولی هرچه هست حال آدم را خوب می کند. وقتی وارد فضایی می شوی، وقتی حس می کنی آن مکان را دوست داری، یکی از دلایل این است، آدم های ساکن آنجا، برای چیدمانش زحمت احساسی کشیده اند. این زحمت به ارزش مادی آن برنمی گردد. به دفترم بیایید یا به خانه، تک ...
قتل فجیعانه مادر بیگناه توسط پسر | با 44 ضربه چاقو مادرم را کشتم+عکس
پرونده حکایت از آن داشت که عباس (متهم 22 ساله) با وحشت آفرینی و عربده کشی دوباره وارد حیاط منزل مادرش شده و اهالی منزل از ترس به داخل اتاق ها گریخته و در ورودی را قفل کرده اند، ولی قاتل که برای اطمینان از مرگ مادرش به صحنه جنایت بازگشته بود، با چرخاندن تیغه کارد در هوا از آنان می خواست که بیرون بیایند. در این هنگام بود که برخی از اهالی منزل، پشت پنجره قرار گرفتند و او وقتی لباس های سیاه ...
مرد85ساله در باره کشتن همسرش در دادگاه توضیح داد/ متهم روی صندلی دراز کشید و از خودش دفاع کرد
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خراسان وقتی مأموران رهسپار خانه قربانی شدند با جسد خونین زن سالخورده روبه رو شدند که در آشپزخانه قرار داشت و ماهیتابه ای خونین کنار وی افتاده بود.شواهد نشان می داد پیرزن با ضربه های ماهیتابه و چاقو از پای درآمده است. پسر قربانی که پلیس را مطلع کرده بود به مأموران گفت: من چند سال است ازدواج کرده ام اما هر روز به مادر و پدر پیرم سر می زنم یا با آنها تلفنی ...
پیرمرد 85 ساله در دادگاه قتل همسرش را انکار کرد!
قبل مردی جوان به پلیس خبر داد مادرش کشته شده است. وقتی پلیس در خانه حاضر شد این پسر گفت پدرش در خانه بوده اما ادعا کرده نمی داند مادر چطور کشته شده است. ماموران در ادامه تحقیقات، وضعیت خانه و دوربین های مداربسته و سایر مدارک را بررسی کردند و متوجه شدند محمود مرد 85 ساله با چند قطعه لباس خونی از خانه خارج شده و آنها را به سطل زباله انداخته است. محمود گفت: من و رباب 60 سال پیش ...
تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
(مادر) و سایر دوستان، آستین ها را بالا زدیم و از کمک به بیماران صعب العلاج شروع کردیم. بیماران پروانه ای و همه بیمارانی که ضمن درمان های سنگین و هزینه بردار به امید و حال خوش نیاز داشتند. هیچ وقت از هزینه کردن برای این گروه از بیماران دریغ نکردم. شاید بارها از اطرافیانم می شنیدم که ای بابا این بندگان خدا در شرف مرگ حتمی هستند پس کمک های مالی را بی خود و بی جهت هدر نده! شنیدن اینها برای من درد داشت ...