جوان مدافع حرم با کیف 40 میلیارد تومانی چه کرد؟
سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای پیدا شدن پیکر شهید مصطفوی
کتاب شهید مدافع حرم سیدمیلاد مصطفوی با عنوان مهمان شام آغاز کردیم که چون شهید شخصیت فوق العاده و جامعی داشت نگارش کتابش یک سال طول کشید. وی به بیان برخی خاطرات جذاب در داخل کتاب مهمان شام پرداخت و ابراز داشت: شهید سیدمیلاد مصطفوی به خاطر پیشنهاد رشوه از کار خود استعفا می دهد. داستان شهادتش هم شنیدنی است، پیکر شهید بعد از 21 روز پیدا می شود و به این شکل بوده که به خواب یکی از دوستانش می ...
حلقه قرآنی بانوان ژاپنی
. اما چند سال پیش آمدیم ایران. بچه هایم ایران را دوست دارند. چون چند سال در مدرسه های ژاپن درس خوانده اند و حالا با درس خواندن در ایران عاشق کتاب های درسی ایران شده اند، به ویژه دینی. در ژاپن سؤال های مذهبی بچه هایم بدون پاسخ می ماند. درست مثل سؤال های من. اما اینجا برای تمام سؤال هایمان جواب پیدا کرده ایم. این بار از سارا خانم کمک می گیرد و خودش صحبت می کند: ایناگه عاشق این محله شده؛ هم برای اینکه ...
حاج حسین خلج : مداحی را با اذان گویی روی بام آغاز کردم | نباید کسی از مجلس امام حسین(ع) دست خالی برود
همشهری آنلاین_وحید حاجی خانی: کودکی اش در حالی سپری شد که خانه پدری، محل آمد و شد کودکان و نوجوانانی بود که می خواستند قرآن بخوانند. البته خانه آنها، تنها محل حضورکودکان نبود؛ مادران این کودکان نیز به آنجا می آمدند تا سؤالات شرعی خود را از مادر خلج بپرسند و مادر نیز جواب سؤالات را از میر ابوالفضل خراسانی روحانی محل می پرسید و به آنها منتقل می کرد. این گونه بود که مادر حسین خلج به مؤمنه خانم در ...
با قانون شکنان و متجاهران به بی حجابی برخورد شود
گفت و گو با خبرنگار زنان ایران اظهار کرد: من در زمین کشاورزی مان مشغول نشاکاری بودم بعد از دو روز بی خبری بالاخره گوشی تلفن همراهم زنگ خورد؛ پسرم مهدی پشت خط بود به من گفت؛ مادر! امروز زودتر برو خانه چون قرار است از سپاه به منزل ما بیایند با این حرف پسرم ناخودآگاه دلم لرزید؛ انگار در دلم رخت می شستند، تمام فکرم به دنبال سید رضا بود نکند اتفاقی برایش افتاده باشد. در همین فکرها بودم که دوباره ...
امامزاده داوود(ع)، یک سال پس از سیل
به گزارش ایسنا، ساعت یک و سی دقیقه بامداد پنجشنبه 6 مرداد 1401، بارش شدید و ناگهانی باران موجب ایجاد سیل در دره امام زاده داوود(ع) شد که با جاری شدن سیل، حجم زیادی آب و گل و لای به سوی پایین دست به حرکت در آمد، این سیلاب با ساختمان امامزاده داوود برخورد کرد و باعث مرگ و مصدومیت شهروندان در این محدوده شد. سیلی که این روز را به یکی از کابوس های وحشتناک ساکنان و مردمانی تبدیل کرد که برای زیارت یا گذراندن شبی تابستانی به امامزاده داوود در منطقه کوهستانی شمال - غرب تهران رفته بودند. در حقیقت این سیل خاطره تلخ 68 سال قبل را برا ...
اسرار قلعه گنج! / رد پای شازده های قاجار در شاه السلطنه
آباد هم از خاطراتی است که با گذشت سال ها هنوز از خاطره قدیمی ها پاک نشده است. جشن هایی که در خانه بزرگان برگزار می شد و همه اهل قلعه را برای چند روز دور هم جمع می کرد. در اوج سرما و برف و کولاک هم برای برگزاری رسوم عروسی، وقتی کوچه ها پر از برف بود سینی های خنچه عقد را از بالای پشت بام ها به خانه عروس می بردند. شب عروسی در قلعه را باز می کردند و تا نیمه های شب آن را نمی بستند. وقتی ...
10 سال در انتظار شهادت علی بودیم
موجب شد که او به درجه شهادت برسد. بچه آخر به رغم تمام موانعی که وجود داشت، از درآمد خودش که یک حقوق معمولی و کارگری محسوب می شد تمام هزینه ها ی اعزام به سوریه را پرداخت کرد و در سن 29 سالگی به عنوان بسیجی داوطلب به جبهه سوریه رفت و با نیرو های مدافع حرم یک گردان تشکیل دادند. او می خواست جانش را در راه دفاع از اسلام و مسلمانان فدا کند. علی برادر چهارم و بچه آخر خانواده بود و ...
شبی با شهدا / راویان در یادواره شهدای محله شادآباد تهران چه گفتند
به گزازش ایرنا ، عاشقان و دلدادگان سید و سالار شهیدان کربلا پس از 13 شب عزاداری برای شهیدان دشت نینوا با قرائت زیارت عاشورا توسط فرزندان شهدا یاد و خاطره ایثارگری رزمندگان دوران دفاع مقدس و همچنین شهدای گرانقدر این محله را گرامی داشتند. این مراسم هرسال در شب سوم شهادت امام سوم شیعیان با هدف تکریم از خانواده ای معظم شهدا و ایثارگران در حسینیه شهدای شادآباد با شکوه خاصی برگزار می شود ...
زندگی آرام و بی دغدغه اش را فدای دفاع از حریم اهل بیت (ع) کرد
همین چند روز پیش بود که به ولدآباد محمدشهر رفتم تا با خانواده شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون علیرضا نوروزی دیدار کنم. پیش از این ها صحبت های زیادی از این خانواده ولایتمدار شنیده بودم. علیرضا نوروزی شهید مدافع حرم افغانستانی، شغل خوب و پردرآمد خود را در کشورش افغانستان رها کرد و به جمع مدافعان حرم ملحق شد و نهایتاً در جنگ با تکفیری های تروریست در 11اسفند سال 1393 به شهادت رسید. با نوروز نوروزی پدر ...
کری خوانی های پرخرج و چشم وهمچشمی های معروف!
اقدس است که در آن فرش ماشینی و دستی می فروشند. امین اقدس تنها همسر ناصرالدین شاه بود که در رکاب شاه به فرنگ سفر کرد. او هرگز مادر نشد و از افراد معتمد شاه بود و به دلیل امانتداری و درایتی که داشت عهده دار تمام امور مالی همسرش بود. خانه مسکونی امین اقدس در سه راه امین حضور، که از سوی شهرداری خریداری شده، به عنوان یک بنای ارزشمند تاریخی، با عنوان خانه مهربان، به یادگار مانده است. تیمچه ...
سیاسی ترین عاشورای ایران در چه سالی بود؟
و گروه گروه از مسجدی ها و دوکون دار های مسیر، بقیه هم بهشون ملحق میشن و به سمت حرم میرن، این بار هم جماعت هنوز از خیابون آذر رد نشده بود که سیل جمعیت تنوره کشید. زنا شعار می دادن و مردا تکرار می کردن؛ یا مرگ یا خمینی. زن ها تو مسجد اعظم که مجاور حرم حضرت معصومه ست جمع شدن. توی این بارگاه که قطب مرجعیت شیعه به حساب می اومد، یه زن دفن بود و اینجا، مسجد اعظم، همون جایی بود که دو روز پیش روح الله ...
لوکیشن خانه پدرسالار پس از 30 سال + فیلم
، ابتدا مطبخ خانه را می بینید. پله های مقابل آن را که بالا بروید، اتاق آذر، عروس کوچک خانواده و ناصر را خواهید دید که در خانواده آشوب راه انداختند. اتاق آنها امروزه محل بازی کودکان است. اتاق زهرا عروس بزرگ خانواده و جمال پسر بزرگ اسد الله خان، اکنون دفتر مدیریت و اتاق سفال خانه فرهنگ است. از پله ها که پایین می آیید، اتاق جلال پسر وسط و زهره را که در زیرزمین قرار داشت، خواهید ...
ماجرای هفت لقمه و غلام عباس ها در تکیه 600ساله
دارد که داخل آن از سنگ حرم امام حسین(ع) گرفته تا ابزار و وسایل قدیمی برگزاری مراسم محرم قرار دارد. داخل این قفسه چند چراغ گردسوز قدیمی دیده می شود که معلوم نیست چه زمانی فیتیله شان برای همیشه پایین کشیده شده است. محمود میرزمانی یکی از اهالی قدیمی محله درکه و از خدمتگزاران حسینیه در این باره اطلاعات جالبی را در اختیارمان قرار می دهد: پدرم همیشه شب اول ماه محرم چراغ گردسوزی را که در خانه داشتیم به ...
کوچه آیت الله قمی مشهد، گذری که تاریخش به دوران صفویه می رسد
در دهه های بعد و پس از فوت آیت ا... قمی پدر به عنوان دفتر و بیت پسرش، آیت ا... سیدحسن قمی، استفاده می شود و محل رجوع مردم باقی می ماند. باتوجه به پررفت وآمد بودن مسیر یادشده، برخی صاحبان حرفه های خاص در همین سال ها به این محدوده جذب می شوند که شاخص ترین آن ها، نخستین تولیدکننده شیرینی کاک مشهد، موسوم به کاک رضوی است. علاوه بر این کوچه چند کارگاه حناسابی و آخرین چینی بندزن شهر را در خود ...
گفتمان جهاد باید زنده بماند
زیادی را در این راه تربیت کرد. او به همه بچه های مسجد محل خود نشان داد که می توان از ظرفیت و همت بچه های مسجدی خیلی از گره ها را باز کرد، فعال سازی درمانگاه یا ورزشگاه و سرکشی به خانواده های محروم و نیازمند، سرکشی به بهترین سرمایه های مناطق محروم ازجمله محله دروازه غار یعنی خانواده های شهدا ازجمله اقداماتی بود که وی در بین مساجد محله هرندی فعال کرد. خاطرم هست یک شب همراه شهید احمدی قرار شد به دیدار ...
چاپ پنجم برای کتاب زندگی یک پهلوان کشتی که شهید مدافع حرم شد
سوریه می رساندند تا از حرم اهل بیت دفاع کنند. نخسایی نیز واژه ای است که به طور خلاصه از نیروهای خودجوش سپاه اسلام برگرفته شده است. راوی این کتاب یک زن خبرنگار است، مادری که وظیفه ی پوشش خبری را در اتفاقات مربوط به سال 1388 برعهده داشته و در همان دوران نیز برای نخستین بار با سجاد عفتی ملاقات کرده است. پسر جوانی با گوش شکسته و سروشکلی همانند بسیجی ها که در اتوبوسی که زن را به دلیل حضور در ...
همه گریه می کردند؛ بی اختیار جیغ کشیدم!
شما یک سیمتون قطعه! همه با هم و یک صدا گفتند آره، اون سیم رو به خدا وصل کردیم. ماشین حرکت کرد. با نگاهم تا انتهای کوچه بدرقه شان کردم. آن لحظه تمام زندگی ام را از دست دادم. پاهایم قوت نداشت که برگردم به خانه. آرام آرام اشک می ریختم و با خودم زمزمه می کردم. ای کاروان آهسته ران؛ کارام جانم می رود. هر روز ما چشم انتظاری بود. منتظر تماس و خبر تازه بودیم. محمد می گفت اسلام مرز ...
تابلو معروف و سنگ مزار بهترین کاسب قرن
بهترین برنج، گوشت و... را تهیه می کرد و خودش همراه کارگرهایش کار می کرد. برای بچه ها حاج عابد را که به دلیل زبان پند و اندرزگونه شاعرانه اش مرشد خطاب می کردند سال هاست رخ در نقاب خاک ابن بابویه نهاده و روی سنگ قبرش بهترین کاسب قرن حک شده و بحق او بهترین کاسب قرن بود چون هوای همه را داشت و فقیر و زن و مرد و پیر و جوان برایش فرق نمی کرد. حاج حسین عابد می گوید: آن سال ها تقریبا همه ...
روایت در تاریکی و عکس هایی که دیده نشدند
شد اواخر حضور داعش بود. یک مستند کوتاه هم درباره خانم حسینی توسط تلویزیون ساخته شده است. نویسنده اعتقاد دارد در 350 صفحه این کتاب عمده اتفاقات مهم زندگی خانم حسینی آورده شده است. خانم حسینی همچنان در خانه ای اطراف دمشق واقع در سوریه سکونت دارد؛ البته او دوست داشت به ایران برگردد ولی به دلیل وجود چنین قانونی که در ایران اگر مادر ایرانی باشد به فرزندانشان مدارک هویتی نمی دهند نتوانست به ایران ...
آزار سیاه پسربچه در پارکینگ خانه شان / مامان خیلی اذیت شدم + عکس و نظر کارشناس
.... گفتم کی اونا رو دیدی؟ گریه کرد گفت تو خیلی بدی مامان اون روز که تو خونه به خانم همسایه آشپزی یاد می دادی منم تو پارکینگ بودم میلاد رو دیدم با یک بچه این کار رو کرد گفتم از اول همه چیز رو به مامان بگو شروع به گریه کردن کرد گفت تو کمکم نکردی منو تنها گذاشتی. گفتم کجا تنها بودی گفت تو پارکینگ، میلاو و دوستش منو بردن پشت ماشین اذیتم کردند به من گفتن تو پسر خوبی هستی داد نمی زنی. به کسی ...
چراغ روشن عزاخانه های آل الله(ع)
تنها مجلس روضه بلکه کلاس های آموزشی و پرورشی نوجوان و جوان هم برگزار می شود. شب ها برای روضه مردم زیاد می آیند شاید هزار نفری به چشم بیاید. هزینه های خیمه هم همه مردمی است. اگر پولی رسید شام می دهند اگر نرسید که التماس دعا. روضه خانگی حاج خانم نشانی خانه اش بعد از اسم کوچه، سردر خانه است، خانه ای که عکس یک شهید روی دیوار آن نصب شده است. در آلومینیومی قدیمی وقتی که باز می شود پس از ...
مصطفی صدرزاده چگونه شهید شد؟+فیلم
بود در یک حادثه ای مرگ می آید تا او را در آغوش بگیرد اما نذر مادر و دعایش برای پسر نحیف خود کارساز می شود و جانی دوباره می گیرد. مادر شهید صدرزاده در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشت اینطور ماجرا را تعریف می کند: مصطفی تقریبا 3 سالش بود. روز تاسوعا در روضه نشسته بودم که مصطفی جلو در با موتور تصادف کرد و گفتند که از دنیا رفته است. من همینطور که جلوی کتیبه های حضرت عباس(ع) نشسته بودم، گفتم ...
داستانک | همه زیر پرچمش یک خانواده ایم
...، یکی یکی شیشه های ایوان را با دستمال تمیز می کرد. عاشق پرده های سفید پاپیونی پشت پنجره اش بودم. بی بی خانه اش صفای خاصی داشت. همه می گفتند بی بی الهی خدا بهت عمر با عزت دهد؛ خانه ات با صفاست. از آپارتمان نشینی که دلمان می گرفت، می آمدیم اینجا تا دلمان باز شود. آن روز بی بی بعد از شیشه های ایوان تمیز کردن اتاق ها را شروع کرد. روپوش طاقچه های اتاق گلدوزی دست دوز خود بی بی بود. قاب عکس حاج ...
اقدام بیشرمانه برادر داماد با عروس جوان/ او شبانه سراغ عروس رفت و..
عروس جوان گفت : سوم عید با مادرم رفتم خانه برادر شوهرم، مادرم بعد از ظهر خانه آمد و من به خاطر اصرار آن ها خانه ی شان ماندم شب هنگام زمانی که تنها خوابیده بودم برادر شوهرم آمد سیمای بیست ساله که دو سال است نامزد شده و شوهرش برای کار به ایران سفر کرده است می گوید با وجود این که خانم برادر شوهرش از این مسئله باخبر شده اما باز هم شوهر خود را بی گناه می داند، او می افزاید شوهرش نیز از این ...
تنها یک قدم تا شهادت فاصله داشتم
... در آن دوران بیشتر بچه محل ها به جبهه اعزام می شدند و از خاطرات شان تعریف می کردند. با توجه به تجربه ای که کسب کرده بودم حالا یقین داشتم جبهه تنها جایی است که می توانم خودم را راضی نگه دارم. بنابراین به پیشنهاد یکی از دوستان همسایه که چهار سال از من بزرگتر و قبلا یکبار به جبهه روفته بود با دستکاری سال تولدم در شناسنامه توانستم با زیرکی بدون آموزش نظامی و داخل شدن در گروهان اعزام مجدد در پادگان ...
بیماران بی هویت
های خانه نگاه می کند. پدر با لحنی تحسین برانگیز و صدای بلند از اسماعیل می گوید که هر روز از این بچه مراقبت می کند تا مادر و پدر سر کار بروند. مادر هم ادامه حرف همسرش را می گیرد که اسماعیل فرزند اول خانه و همراه ما است. مادر و پدر از سال ها تلاش برای گرفتن شناسنامه برای فرزندان شان می گویند که قرار بوده به فرزندان مادر ایرانی اعطا شود؛ اما آنها با وجود پیگیری هایی که انجام دادند، به هیچ ...
روایت یک رزمنده از روزی که برایش اشهد خواندند
صحبت کردن نبودم، خون در تمام دهانم جمع شده بود، احساس خفگی به من دست داده بود، دیگر نمی توانستم حرفی بزنم، تکانی بخورم یا عکس العملی از خود نشان دهم. برادر همتیار خودش برایم اشهد خواند! در همین لحظه شهید ماشاالله ابراهیمی خودش را به جلوی ستون رساند! به بچه ها گفت: چه خبر شده است؟ بچه ها جواب دادند: استکی و موسوی شهید شدند! شهید ابراهیمی بلافاصله نیروها را به عقب هدایت کرد، در این موقع ...