خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
دختر قهرمان ایران؛ دیگر تنهایی نمی توانم! / همه به آمریکا می روند اما من...
هزینه اش را خودش بدهد حالا با این نرخ ارز، مانده که چه کار کند. مدال طلای دوی 60 متر آسیا را گرفت. از این اتفاق هنوز خوشحال است اما به جای اینکه از سهمیه المپیک پاریس حرف بزند و به روزهای بهتر و مدال های بهتر فکر کند، از سختی ها می گوید انگار همه چیز برایش به بن بست رسیده است. مدال طلای آسیا چه حسی دارد؟ حس خیلی خوب. دارم کیف می کنم. یک جور حس بی حسی است، حس تمام شدن. انگار ...
به همه شک کردم به جز خواهرم...
...> چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم برای برداشتن وسایل به خانه رفتم و آنجا بود که متوجه شدم شوهرم با خواهرم رابطه دارد. ...
خیابان قهرمانِ اخوان!
...> وقتی داشتی دوسه سال بعد از کودتا توی خیابان های تهران پرسه می زدی هم تو را پیر دیده بود. تو سی ودو سالت بود و او بیست وپنج سال. اخوان عصایش را مثل تفنگ بالا گرفت و گفت: تو چرا مدام آویزان گذشته می شوی؟ راستی! هنوز هم با پسرعموهایت می روی شکار؟ آهو و گوزن هم زده ای؟ چطور دلت می آمد؟ قهرمان زد زیر خنده: فقط می رفتم شکار، ولی دل کشتن نداشتم. آدمی که امیدی به آینده ندارد مدام آویزان گذشته می شود ...
دلنوشته دانشجویی از اعزام اربعینی دانشگاهیان
...> این دختر که می خواست نامش به عنوان ناشناس یاد شود می گوید: سال پیش می خواستم همراه کاروان به پیاده روی بروم ولی در همین جا از پله افتادم و پایم شکست و جا ماندم و نتوانستم بروم. برای این شهید گمنام خیلی گلایه کردم و از دستش ناراحت بودم. ولی با این حال قول اربعین بعدی را از او گرفتم و گفتم سال بعد باید همراه کاروان بروم. وی می گوید: حالا من عازم کربلا هستم و حال الان خودم را مدیون این شهید ...
از تهران به کربلا
دیشب به مادربزرگ و عمه ام و از همه مهم تر مادرم، گفتم که فلانی را واسطه مطرح کردن پیشنهاد ازدواج با آن خانم قرار داده ام. راستش را بخواهی اشتباه کردم که گفتم. یعنی احساس می کنم که اشتباه کرده ام. با خودم می گویم که اگر نتیجه ندهد چه! اگر جعفری با یک نه حال مان را بگیرد چه؟ بعدش من می مانم و توجیه این جماعت که چراچراگویان پیگیر علل و دلایل به نتیجه نرسیدن این پروژه اند! البته نه این که قانع نشوند ...
ربیعی: برخی بازیکنان در حد خاطره هستند/ هر بازیکنی حرف گوش نکند باید روی سکو بنشیند
، مسیر نظم تیم، بهتر شده است. مدل فوتبال تیم های تحت هدایت من اینطوری است. هر جا که کار کنم سعی می کنم مدل بازی خودم را پیاده کنم و فکر می کنم بچه ها به این مدل نزدیک شدند. *در مربیگری، تولید کار من است، تمام کردن (گلزنی) کار بازیکنان. خودم نمی توانم بروم آنجا ضربه بزنم داخل دروازه! امروز بازیکن در یک قدمی توپ را به تیر دروازه زده است. در بازی برابر سپاهان هم به تیر دروازه زدیم. ...
تو بازخواهی گشت موسی / مروری بر کتاب هفت روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر به بهانه چهل و پنجمین سالگرد ...
امروز اگر بودی چندساله می شدی؟ نوشته اند نیمه خرداد 1307 در محله چهارمردان قم به دنیا آمدی. با این حساب می شد امسال نوه هایت روی کیک تولدت، 95 شمع روشن کنند. بعد، تو که کیک را می دیدی، خنده ات می گرفت که چطور با این سن و سال باید این همه شمع را فوت کنی. از 10 می شمردی و می آمدی پایین و همان طور که میوه های دلت را در آغوشت جا می دادی، می گفتی که همه شان باید در فوت کردن شمع ها کمکت کنند. ...
ربیعی: برخی بازیکنان در حد خاطره هستند/ هر بازیکنی حرف گوش نکند باید روی سکو بنشیند
، مسیر نظم تیم، بهتر شده است. مدل فوتبال تیم های تحت هدایت من اینطوری است. هر جا که کار کنم سعی می کنم مدل بازی خودم را پیاده کنم و فکر می کنم بچه ها به این مدل نزدیک شدند. *در مربیگری، تولید کار من است، تمام کردن (گلزنی) کار بازیکنان. خودم نمی توانم بروم آنجا ضربه بزنم داخل دروازه! امروز بازیکن در یک قدمی توپ را به تیر دروازه زده است. در بازی برابر سپاهان هم به تیر دروازه زدیم. ...
روایت گذار یک زن از خانه های سیاه
امکان پرواز و گریز از این دخمه های بی طراوت و شادابی را یافته اند تا آسمان بی انتهای خداوند. پس از صفحه گشایش این کلام خداوند پیش درآمد کتابی است که تقدیم نامه ای هم دارد: خدا گفت ای عیسی، من تو را به طور کامل برمی گیرم و به سوی خویش بالا می برم و تو را از معاشرت با کافران و ناپاکان دور نگه می دارم و کسانی را که از تو پیروی کرده اند تا روز قیامت بر آنان که کفر ورزیده اند، برتری و تسلط می بخشم. (سوره ...
نامه عاشقانه فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان: عزیزم، قربانت بروم، دوستت می دارم
دانی چه حالم بد است و همین طور دارد بدتر می شود. مثل مست ها هستم و اصلاً نمی دانم دارم چه می نویسم. راستی فراموش نکن که به زهراخانوم از آمدن من بگوئی. عادت داشت که همیشه در غیبت من اسباب های اطاق ها را جمع می کرد. و شاید حالا هم همین کار را کرده باشد. آخ، قربانت بروم. دلم با تو در اطاق خودم بودن را می خواهد. آن بعدازظهرهای گرم بیهوش کننده و آن خواب های تابستانی و آن عریانی سراپای ترا ...
دیگه هرگز بطری آب معدنی رو دور ننداز | با بطری آب معدنی خونت رو خفن کن+ ویدئو
...> همسرم! طوری که مرا به آغوش می کشی و دستانم را می گیری همه نگرانی ها از من دور می شوند چون می دانند که من تو را دارم دوستت دارم و این دوست داشتن هرگز لحظه ای متوقف نمی شود سالگرد ازدواجمون مبارک! *** شنیدم دوست داشتن از عشق برتر است حالا می توانم کاملا این جمله را درک کنم چون تا قبل از ازدواج عاشقت بودم اما حالا دوستت دارم و از بودنت لذت می برم سالروز ازدواجمان مبارک ...
اکبر عبدی: حسرت کار با کیمیایی به دلم مانده!
نیم ساعت به حالت قهر رفت چون به نظرش آمده بود من کار را بلدم و او را سرکار گذاشته اند! بعد از این ماجرا استاد علیزاده به من گفت حتی لازم نیست پولی خرج کنی، من خودم از استادی می خواهم کار را به تو یاد بدهد چون در این زمینه استعداد خیلی خوبی داری. خلاصه به خاطر مشغله زیاد کاری نشد و بعدها هم دیگر موفق نشدم به این سمت بروم. طلب از ناصر تقوایی قرار بود در سریال میرزا کوچک خان نقش ...
روزی به پرسپولیس برمیگردم کد خبر: 884442 / دیروز, 10:56 / ورزش
نظر ایشان بتوانم توانایی های خودم را افزایش بدهم وپیشرفت کنم. شاید خیلی از هواداران پرسپولیس بخواهند بدانند چرا از پرسپولیس رفتی؟ من با مشورت آقا یحیی از پرسپولیس رفتم. او حکم پدری برای من دارد. او به من گفت یک سال به تیمی بروم که بازی کنم از اقا یحیی تشکر می کنم به من محبت دارد و کمکم کرد و خدا را شکر می کنم که به تیم بزرگی مثل تراکتور آمدم و هدف های بزرگی در این تیم دارم ...
روایت زوج هنری که پیاده روی اربعین اولین سفر مشترک زندگی شان بود
ع دوران نامزدی ما بود و اگر خاطرم باشد 10، 12 روز بعد از سفر کربلا، عقد دائم رسماً انجام شد و قصه زندگی ما از آنجا شروع رسمی پیدا کرد. من قبلاً کربلا رفته بودم اما این سفر چیز دیگری بود. من به طورکل در سفر آدمِ عافیت طلبی هستم، البته که اخلاق خوبی هم نیست ولی همیشه دوست داشتم و دارم همه چیز مهیا باشد و سفر بروم. من رفتم با همان وضعیت، خواب در موکب و اتفاقات دیگر و لذت بردم. اگر همین ط ...
چگونه بیاینا محمودی با موی واقعی خود در نقش شارلوت گاندو در صدا و سیما حاضر شد؟
این مسئله برای من چالش خاصی نداشت با این حال شاید برای خیلی از مردم سوال باشد که چطور من بعنوان یک ایرانی اجازه دارم بدون حجاب جلوی دوربین ظاهر شوم ؟ باید بگم که قانونی وجود دارد که یک اقلیت در فضاهای خارج از کشور می تواند بدون حجاب جلوی دوربین برود عکس بیاینا محمودی شارلوت گاندو از نقش خارجی فراری ام از روز اولی که وارد تئاتر شدم از ایفای نقش خارجی فراری ...
صحبت های علی مبارکی درباره شرایطش در لیگ آذربایجان و باشگاه خزر لنکران
، زیر نظر بیژن شجاعی در ملوان بندر انزلی و صابر تقی زاده در تراکتور تبریز رشد کرد. او درباره حضورش در لیگ آذربایجان، گفت: روز اولی که رفتم برای قرداد آذربایجان سخت بود زبان فرق داشت و سخت بود ولی رفته رفته خوب شد اوکی شدم سطح بالایی داشتن و حرفه ای بودن باشگاه واسم هیجان انگیز بود. مبارکی ادامه داد: ارتباط برقرار کردن با بازیکنان تو آذربایجان با زبان انگلیسی است و آنجا همه ...
پدر و برادر عزیزم! در خط انقلاب حرکت کنید
دم قرار داد. به تو مادر ای مبدا خیرات و ای معلم اخلاق در زندگیم، اگر خبر شهادت مرا برایت آوردند دوست دارم اشک نریزی و به جای غم و اندوه قلبت را از عشق به خمینی لبریز ساز. پدر و برادرم برای تسکین روحم به حال امام دعا کنید و در خط انقلاب حرکت کنید و شما خواهران مؤمنم از شما می خواهم که همچون زینب ندایتان را به گوش همه برسانید و بگویید که برادرم به حسین(ع) لبیک گفت و من می دانم که شما به ا ...
پیام شهدا| در خواندن نماز اول وقت کوتاهی نکنید
...! در این مدت که در جبهه بودم، قضای روزه دارم و همچنین چند روز کفاره روزه نیز دارم و نماز را از آن موقع که بر من تکلیف شد، به طور کلی هر چند مدتی که تشخیص داده اید، بدهید. امیدوارم که خداوند مرا ببخشد و اعمال مان را قبول کند و اگر جسدم در دسترس تان قرار گرفت، در هر جایی که تشخیص داده اید، به خاک بسپارید. البته در جمع قبور شهدا باشد. همسر مهربانم! در این مدت زندگی با شما کمالات زیادی را ...
به خاطر آن نامرد بیخیال دوست پسرم شدم/ ناصر خیلی نامردی در حقم کرد و...
ادامه داشت که من در سن نوجوانی از سخت گیری های مادربزرگم خسته شده بودم. او حتی رفت و آمدهایم را زیر نظر داشت و نمی گذاشت با دوستانم بیرون بروم. در همین روزها با دختری به نام نوشین آشنا شدم. او که دختری جذاب، زیبا چهره و بسیار خوش بیان بود مرا شیفته خودش کرد، به طوری که هر روز کنار دیوار دبیرستان منتظرم می ماند تا با یکدیگر مسیر خانه را طی کنیم. از آن روز به بعد با اعتماد به نفسی که از ...
سالها برای شوهرم نقش بازی کردم اما آخرش متوجه شد / او حاضر نیست دیگه با من زندگی کند!
اما اکنون بعد از هفت سال زندگی مشترک همه پنهان کاری هایم لو رفته و شاهین درحالی قصد دارد مرا طلاق بدهد که متوجه شده است پسری 26 ساله دارم و ... بیشتر بخوانید: وارد منزل شدم صدای زنم را شنیدم که ... عشق های مثلثی چیست؟ روش های پیشگیری از رابطه مثلثی یا سه نفره آزار جنسی یک زن در ماشین | اجرای حکم اعدام همسرم عاشق دلباخته خواهرم شد!/ خواهرم ...
ما کربلا نرفته ها!
پاسپورت مرا امضا نکرد. آن شب که نیلوفر رفت و زهرا و خاطره و... گریه ام بند نیامد. به مادرم گفتم: هرطورشده امضایت را بگیر. گرفت یا نه؟ نمی دانم. من اما بازهم خواب دیدم. حالم خوب نبود و هوا سرد. راه که می رفتم، تلوتلو می خوردم. آن قدر راه رفتم توی خواب که شب خودم را توی جمکران پیدا کردم. من کجا، خانه مان کجا، جمکران کجا! یک شبی هم مسجد کوفه بودم. برف می بارید؛ کفش هایم اما با من نبود. توی ...
شوهرم پولدار بود، اما چیزهای دیگری از من می خواست...
زن جوان توضیح می دهد چگونه رویای ازدواج با مردی ثروتمند زندگی او را تباه کرد. به گزارش وقت صبح به نقل از خراسان، آنقدر سختی ها و مشکلات مالی خانواده ام را با همه وجود احساس کرده بودم. که تصمیم گرفتم به هر طریق ممکن با یک جوان پولدار ازدواج کنم تا زندگی راحتی داشته باشم. اما بعد از 3 سال در حالی راضی به طلاق شدم که او چاقویی را زیر گلویم گذاشت و ... زن 20ساله در حالی که مدعی ...
شرط ازدواج مان ختم قرآن بود
آوین و محمد طا ها من و همسرم نسبت فامیلی یا آشنایی قبلی با هم نداشتیم. با واسطه با هم آشنا شدیم. همان ابتدا وقتی مرا دید از من پرسید اهل حجاب هستید؟! اگر روزی من پول نداشتم چکار می کنید؟ اگر یک مدت چیزی نداشتیم بخوریم چه می کنید؟ بعد از اینکه حرف هایم را با او در میان گذاشتم، به من گفت قبل از عقد با هم یک ختم قرآن می گیریم، ختم قرآن که تمام شد ان شاءالله ازدواج می کنیم. من هم پذیرفتم. از همان ابتدا زندگی ام را ...
مرد خیانتکار از زنش رکب خورد / سرنوشت مرد شکاک که زندگی اش را باخت + جزییات
رد دادم. هر چه سعی می کرد مرا سر عقل بیاورد فایده ای نداشت. به توصیه برادر بزرگم او را در منگنه گذاشته بودم و بی خود و بی جهت روی اعصابش راه می رفتم. سر همین مسائل هر روز بگو مگو داشتیم و دعوا می کردیم. خودم هم عصبی شده بودم. دختری که با زنم شده بود با این وضعیت کمتر به من توجه می کرد. توی خودش بود. با این حال و هوا و در حالی که حواسم شش دانگ جمع بود همسرم دست از پا خط نکند در ...
تجاوز رمال شیاد به بهانه خروج همزاد از بدن دختر جوان/ آزار شیطانی در خانه و حضور خانواده+جزییات تکاندهنده
پذیرایی نشستند و ما به اتاق من رفتیم و او به جای خارج کردن مثلا همزاد، مرا مورد اذیت و آزار قرار داد و بعد به سرعت از آنجا رفت. من آن قدر شوکه بودم که تا چند روز بعد نتوانستم واقعیت را به خانواده ام بگویم و وقتی به خودم آمدم برای شکایت به آگاهی مراجعه کردیم. یک تصویر احتمالی از چهره او طراحی شد و مشخصاتش را به همکاران تان دادم اما واقعا بعید می دانم بتوان نشانی از او پیدا کرد. می دانم ...
در واحد ارتباطات رادیو اربعین چه خبر است؟
؛ احساس متقابل به وجود می آید خوب است خدا را شکر. نظری ادامه می دهد: تا حالا قسمت نشده که به سفر اربعین بروم التماس دارم از همه شنونده ها که دعا کنند تا ما هم، همراه همکاران برنامه سازمان بتوانیم، به کربلا برویم. عقربه های ساعت چه به وقت کربلا، چه به وقت ایران می گذرد، برنامه سازان جای خودشان را به عوامل برنامه بعدی می سپارند، در اینجا گذشت زمان را احساس نمی کنی، فکر می کنی از این ...
هرس مدیران با قیچی گل آقا + فیلم
که ماهیت اصلی طنز مطبوعاتی او را هم شکل می داد و نسبت به دیگران متمایز می کرد هم همین مردم و مشکلاتشان بودند چه زمانی که در دهه 60 در ستون طنز خود در روزنامه اطلاعات با سلاح طنز به جنگ معضلات و مشکلات مردم می رفت چه در دهه 70 که هفته نامه گل آقا با زبان طنز و کاریکاتور، ستون ثابت نقد دولتمردان و مسئولان اجرایی بود. کسی به سلامت نفس و پاکدامنی سیاسی گل آقا شک نداشت. در تمام سالهای بعد از انقلاب ...
به سختی آمدم به آسانی حاجت بده
یک از اهالی مهران رفتم و کوله پشتی خودم را به گوشه ای انداختم و به خاطر اینکه در شهر غریب و یک دختر تنها بودم تا شب به من خیلی سخت گذشت. این دختر قزوینی ادامه می دهد: تا ساعت 21 شب من یک بند گریه می کردم و از اینکه اگر تا فردا پاسپورتم به دستم نرسد چیکار باید می کردم عذاب آور بود. پسرعمه با معرفت وسیله رساندن مینا به اربعین مینا خانم که از قبل پسر عمه خودش را مامور ...
ما برای زنده ماندن مکتب الهی اسلام می جنگیم
إِلَّا ٱللَّٰهُ و أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ ٱللَّٰهِ و أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلّی الله. جوانان عزیزم، امید من به شماست با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح برگیرید و دشمنان قسم خورده اسلام و میهن اسلامی را نابود کنید و اسلام را حفظ کنید. امام خمینی جانم به فدایش. بنام الله یاری دهنده مستضعفان جهان و کوبنده ستمگران زمان در همه تاریخ انسان و بیاد آن که همه جانداران را آفرید و خلق ...
60 حدیث زیبا و تکان دهنده برای زندگی از امیرالمومنین علیه السلام
.... مردن بهتر از خوار شدن! و بی باکی نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزی به نفع تو، و روزی به ضرر تو! چون به سودت شد شادی مکن، و، چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوی آن آزمایش شوی. ~*~*~*~*~ اَهْلُ الدُّنْیا کَرَکْب یُسارُ بِهِمْ وَ هُمْ نِیامٌ اهل دنیا، چون کاروانی هستند که آنان را می برند در حالی که در خواب هستند. ~*~*~*~*~ ما حارَ مَنِ ...
