سایر منابع:
سایر خبرها
گفتمان بی ارزش در مقابل گفتمان حکیمانه/ رویش ها و ریزش ها در مسیر دینداری
...، ما یک گفتمان حکیمانه هم داریم. گفتمان حکیمانه این است که آدم با خانمش، خانم و آقا، زن و شوهر، والدین و فرزند که فاصله هایشان خیلی زیاد شده، به خاطر اینکه پدر مادرها برای نسل قبل اند، آنقدرها در گوشی موبایل غرق نیستند، اکثریت شان. جوان ها غرق اند. پدر مادرها هم الان وقتی می بینند بچه حرف می زند، می خواهد انرژی اش را تخلیه کند، می خواهند به قول ما از شرّش راحت شوند که ما این را خیر می بینیم ...
حاشیه نگاری دیدار هیئت های دانشجویی با رهبرانقلاب/ از سختی هایی که با یک استراحت کوچک رفع می شود تا اشک ...
، از سختی راه طولانی پرسیدم، می گفت ذوق دیدار رهبری سختی ها را از یادم برده و خستگی را حس نمی کنم. در صف، دانشجویی از دانشگاه آزاد تهران که همراه خود یک صندلی کوچک تاشو نیز آورده بود! قرار داشت دلیل صندلی را جویا شدم. گفت که پای ام شکسته و تازه از گچ درآوردم و نمی توانم طولانی سرپا بایستم! نظرم را مادری جوان که نوازد 4 ماهه خود را در آغوش کشیده بود جلب کرد به طرف او رفتم، با ...
احتمال کوری و اختلالات بینایی در اثر آسیب های شغلی
بیشتر اوقات یا اشیاء دور را نگاه می کنیم و یا اشیاء نزدیک. ولی مانیتور کامپیوتر دقیقا در فاصله ای از چشم قرار می گیرد که مربوط به دید متوسط است. برای دریافت عینک مناسب کامپیوتر به چشم پزشک مراجعه کنید. هنگام کار با کامپیوتر سعی کنید گردن خود را راست نگهداشته و شانه را عقب بدهید. قوز کردن هنگام کار طولانی با کامپیوتر سبب دردهای گردن و شانه ها می شود. کاملا پشت خود را به صندلی بچسبانید. همچنین ارتفاع صندلی خود را طوری تنظیم کنید که کف پاها روی زمین قرار داشته و زانوی شما در زاویه 90 درجه قرار داشته باشد. Keyboard و Mouse باید پایین تر از آرنج و نزدیک دستان شما قرار داشته باشد. ...
"ایلام" شاهراه زائران عتبات عالیات
، زیارت قبول، پذیرایی رایگان از زوار؛ همه اینها برگه نوشته هایی است که در مسیرهای ورودی به شهر ایلام توسط جوانان و نوجوانان این دیار در مسیر تردد زوار به چشم می خورد. آخر کجای دنیا این همه عشق و شعور در پذیرایی از مسافران موج می زند، به هر کجا برای زیارت که بروی باید کلی هزینه اسکان و غذا و مکانی برای استراحت بپردازید اما اینجا به واسطه یک شور و شعور وصف ناشدنی همه پای کار آمده اند تا با ...
سرسپرده لقب جدید یزدانی +فیلم
بیرون بکشی. با همان لبخند همیشگی کنار لب ات؛ که دلمان را به صبح فردای جنگ قرص می کند. با همان خنده های شیرین و قطع نشدنی. مهم نیست؛ تابلوهای نتایج چه اندازه با گذشته مان کدورت دارند. مهم نیست؛ چشم های آبی، چهره روشن یا موهای بور رنگ های مورد علاقه ی هیئت ژوری باشند. فردا که برسد؛ تو امتیازات را از چنگ داور وسط بیرون می کشی. ردرفورد را با تمام خواب و خیالات ش به تشک می چسبانی و با دست های خودت سگرمه ...
روایت یک خبرنگار از راهپیمایی جاماندگان اربعین حسینی (ع) در تهران
ین شرایط اجازه ندادم گرما بر من غلبه کند و شرایط سخت بر من مستولی گردد. چرا که به شکلی عجیب از تمامی اقشار و سنین مختلف در این راهپیمایی شرکت کرده بودند و نمی خواستم به سرعت خسته شوم و مسیر خود را به اتمام برسانم. در میان این جمعیت میلیونی مردمی با افکار و عقاید متفاوت را می شد در تمام مسیر دید. زن و مرد، جوان و نوجوان، کودک و حتی نوزاد. زوج جوانی را دیدم که با 2 فرزند خود که تنها چند ماه ...
زیبایی سواحل خلیج فارس از فضا تا زمین + فیلم
تین نیوز یکی از زیبایی هایی که ساکنان ایستگاه فضایی، فرصت دیدن منظره اعجاب انگیز. آن را دارند سرزمین ما ایران و خلیج همیشه فارس از فاصله 400 کیلومتری است. به گزارش تین نیوز، جایی حدود 400 کیلومتر بالاتر از سطح زمین، آزمایشگاه معلق بشر، در هر 24 ساعت، 16 بار به دور خانه می چرخد و فضانوردان در اوقات فراغتشان به نمایی چشم می دوزند که هرگز تکراری نمی شود و شاید آرزوی همه ماست ...
عشق به امام حسین (ع) مانند نوری همه را در یک نقطه گردهم آورده است
از مرز خسروی به سمت قصرشیرین بود، نیز به خبرنگار ایرنا؛ گفت: چند سال پیش در ایام اربعین پسر خرسالم یهو آنقدر بی حال و مریض شد که به دور از جانش فکر می کردم مرده است، با دست پاچگی و بیقراری تمام در راه درمانگاه وقتی هیچ راهی برای من نمانده بود او را نذر امام حسین (ع) کردم وقتی پسرم را تحویل دکتر دادم، بعد از چند دقیقه دکتر زمانی که در حال گریه و زاری و توسل بودم گفت: خانم بچه شما که مریض نیست حالش ...
خاطرات ناصرالدین شاه از کنسرت؛ خوش لباس بود، اما آوازش مثل زوزۀ سگ !
السلطان و بعضی از ملتزمین همراه بودند، وارد تالار شدیم، جمعیتی از زن و مرد در آنجا بودند، حاکم گفت هفت هزار نفر هستند . . . مردم برخاستند و کوچه دادند که ما گذشتیم، دو طرف آدم زن ها و دخترهای خوشگل زیاد بود . . . اینهمه آدم طوری نگاه می کردند و چشم دوخته بودند که آدم خجالت می کشید، رفتیم جلو صندلی بزرگی برای ما گذاشته بودند نشستیم . . . موزیکان زدند، ارگ زدند، ارگ زیاد صدا می داد، می ...
بخشش مرد اعدامی به حرمت امام حسین (ع)
های مداربسته اطراف محل جنایت و تحقیق از شاهدان پرداختند. دوربین ها تصاویر درگیری را ضبط کرده بودند و بدین ترتیب چهره عامل جنایت به دست آمد که نشان می داد دو مرد با هم درگیر شده و یکی از آن ها با شکستن شیشه نوشابه به دیگری حمله کرده و طرف مقابل که عامل این جنایت بود با چاقو حمله کرده و پس از مجروح کردن مرد جوان از محل متواری شده است. دستگیری متهم در بازرسی از جیب های مقتول ...
سمفونی شگفت انگیز شب و شیدایی
خیالی خودخواسته و وحشتناک دارد و چه بسا تا لحظاتی دیگر، سقوط و حادثه ای خونین رقم بخورد و خانواده ای را سوگوار و سیاه پوش کند. او در اوج سرگشتگی و پریشانی، چند نوبت تلاش می کند که دور از چشم مأموران ایستگاه به طرف پرتگاه خطرناک تونل و قطار مرگ بشتابد و... پسر جوان که در حال و هوای عجیبی به سر می برد، حیران و بی قرار نگاهش را به روی ریل آهنین و مخوف تونل می بندد و خودش را به موزاییک های ...
سورپرایز شب 15 شهریورماه تامین اجتماعی es.tamin.ir | وام بلاعوض برای کسانی که بیمه تامین اجتماعی هستند
روزانه تاکسی های زیادی را می بینند که با بی میلی از کنارشان عبور می کنند و هیچ مسافری را سوار نمی کنند. بدتر اینکه گفته می شود برخی از تاکسی ها به جای سوار کردن مسافران، اقدام به حمل بار در بازار می کنند. این عیب بزرگ هم مثل عیب قبلی قابل شناسایی و برخورد است، اما گویا چشم مدیران سازمان تاکسیرانی این ها را نمی بیند! مسئله بعدی نیز که شمول بیشتری دارد، این است که برخی از تاکسی داران بیشتر از ...
انتقال 380 تن کالای مورد نیاز مواکب در تمرچین
این ایام محدودیتی برای امورگمرکی تعریف نشده و بقیه اقدامات و رویه های گمرکی اعم از ترانزیت و صادرات و واردات کالا به روال عادی خود جریان دارد. وی اضافه کرد: در راستای انجام بهینه کار ها و امور مسافران تمهیدات لازم با استانداری و ستاد اربعین انجام شده تا خدمات بهینه ای به زائران به صورت 24 ساعته در این ایام صورت گیرد. مدیرکل گمرک تمرچین پیرانشهر افزود: با توجه به فاصله زمینی ...
چگونه صفحه های نمایش چشمان شما را آسیب می زنند؟
سپری کردن وقت زیادی در مقابل صفحه های نمایش می تواند چشمان شما را افزایش طول دهد و خطر ابتلا به بیماری های چشمی دیگر را در آینده افزایش دهد. در دنیای امروز، چشمان ما اغلب به صفحه های رایانه های پرنور، تلفن همراه و تلویزیون برای بخش های عظیمی از روز متمرکز می شوند – آیا برای کار، مدرسه یا تفریح باشد. اما پس از ساعت ها زمان صرف شده در مقابل صفحه ها، ممکن است دردهایی دور چشمان شما را ...
در طریق عشق و جنون
هموار کرده بود و من در اوج ناامیدی و ناباوری مسافر طریق عشق و جنون بودم. هرچند کیلومتر یک بار، سر هر دوربرگردان، کنار هر کیلومترشمار، فاصله تا کربلا دل مان را می لرزاند و کم کم باورمان می شد که چیزی تا دیدار یار نمانده. عشق از کربلا سر رفته است. این را وقتی فهمیدم که چند کیلومتر از تهران خارج شده بودم و موکب ها از همان ابتدای مسیر درحال خدمت رسانی به مسافران کربلا بودند. هرچه به مرز نزدیک تر می شدیم ...
معجزه ندیده برنگردید
نفیسه سادات موسوی، شاعر: حتی حرف رفتن را هم نزده بودم از اول محرم. حساب و کتابم درست درنمی آمد. گرمای زیاد و دوری پدر بچه ها، قصد راهی شدن اقوام درجه یک و سختی سفر تنهایی با سه پسربچه، همه و همه باعث شده بود که هرکس حرف از اربعین می زند با لبخند تلخی بگویم ان شاءالله شما بروید و ما را هم یاد کنید. حتی یک بار از دهانم نگذشت که به کسی بگویم دعا کن ما هم بیاییم ؛ از دلم اما چه ها که نگذشت... . هربار ...
زیبایی شناسی مختصر و متفاوت اربعین
به گزارش خبرگزاری حوزه ، حجت الاسلام حمید برزگار در مطلبی با عنوان زیبایی شناسی مختصر و متفاوت اربعین اینگونه آورده است: 1. اربعین بخاطر پسر جوان خوش اندام و ورزشکاری زیباست که با همه غرور جذابش، می آید به میانه مسیر مشایه و منتظر می ماند تا زائران بی اعتنا به او، از شربت های آبلیمویش بردارند، شمایلش داد می زند او محال است برای غیر حسین چنین حرکتی بکند! 2. اربعین بخاطر موکب ...
در جا ماندن از اربعین یک اربعین گریستن رواست
بدون هیچ بهانه، از تیرگی زمانه می شود به سوی آبی عشق راهی شد و تمام دلتنگی های قلم و قلب را می توان قدم قدم، در جاماندن از اربعین، یک اربعین گریست. تمام ابرهای زمین! صادقانه، سر احساس، تمام مثنوی خویش را، غزل غزل به گدایان حریم یار بخشیدن، به عاشقان رسیدن، به شهر شهریار عشق و امیر زمان به نیابت از اسیران و همراهان امیرکاروان ... سهم ساده مسافران از نگاه خسته سرد خاک زائران، همان سکوت ...
خانه پدری و یک دهن روضه هندی
سمت نجف. در بین مسیر هم با اینکه هنوز وارد مسیر راهپیمایی عظیم حسینی نشده بودیم اما بساط پذیرایی و موکب ها برپا بود. مسیر طولانی بود و من خسته راه، قریب به 10 ساعت تا مهران از زادگاهم فاصله بود، چشمانم را روی هم گذاشته بودم که با فریاد و سر و صدای زیادی از خوابِ بین راهی برخواستم. آقا یحیی راننده جوان و با انرژی عراقی می گفت پیاده شویم و نذری بخوریم. اما رفتار خادمین این موکب عراقی ...
چرا موکب این پسر، زائر ندارد؟!
نوشته بود ما آنقدر امام حسین (ع) را دوست داریم که پس از مرگ هم استخوان هایمان در قبر در حرارت عشق او ذوب می شود. وصف عجیبی است؛ تا مغز استخوان عجیب! مثلی هست برای وقتی که می خواهند، بگویند کسی کارش از کار گذشته: کارد به استخوانش رسیده... حالا وسط همه ماجرا های رنگارنگِ روز به روز بازار مکاره تر شدن دنیا، چه پر روزی است آن کسی که مغناطیس و عطش عشق امام حسین (ع) به استخوانش رسیده باشد ...
مترو تهران رایگان شد | این ایستگاه های مترو رایگان شدند
در ادامه چند اشعار عاشقانه در وصف زیبایی معشوق آورده ایم تا برای معشوقتان بفرستید و دلش را به دست بیاورید. همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت وآنچه در خواب نشد چشم من و پروین است خود گرفتم که نظر بر رخ خوبان کفر است من از این بازنگردم که مرا این دین است وقت آن است که مردم ره صحرا گیرند خاصه اکنون که بهار آمد و فروردین است چمن امروز بهشت ...
برازجان آن سالها
مهدی جهانبخشان نسل امروز، پیرامونش را که مشاهده می کند، تصورش این است که شکل و قیافه شهر و دیارش همیشه همینطور بوده ولی واقعیت اینست که تغییرات در طول زمان بوجود آمده و پیشینیان با چنان سختی هایی دست و پنجه نرم کرده اند که نسل جدید اصلا در مخیله اش نمی گنجد. کوچک که بودیم، پدرمان ما را به سفرهای دور و نزدیک می برد. چون در فصل پائیز و زمستان گرفتار درس و مشق بودیم لذا سفرها به فصل ...
خانه پدری (قسمت دوم)
. یک دفعه شنیدم صدایی داد می زند: مای، مای . چشم هایم را باز کردم، دیدم راننده دارد فریاد می زند. بچه ها از خواب بیدار شده بودند و همدیگر را نگاه می کردند. یک دفعه متوجه شدم چه می گوید. بلند گفتم: بابا یکی این آبا رو از این بنده خدا تحویل بگیره. سهمیه آب اتوبوس را وسط راه برایمان گذاشته بودند و راننده داشت داد می زد، بیایید آب ببرید. حالا این وسط همه خواب بودند. آن ها هم که بیدار بودند ...
پسربچه ای که از دست زائران ناراحت است!
نه بر زبان مان نیامد بله را که گفتیم چند قدمی ما را تا خودرویشان راهنمایی کرد. یک خانواده چهارنفره بودند با دو بچه کوچک. ذوق بچه ها از همه بیشتر بود. به زبان دست و پا شکسته ایرانی گفتند که خانه شان دور است اما خودشان هر وقت که بخواهیم می برند و می آوردندمان. خانه شان ساده بود اما پذیرایی و مهمان نوازی شان بی کم وکثر به قول خودشان وقتی پای امام حسین(ع) در میان باشد همه چیز فرق می کند ...
رابطه نامشروع پسر جوان با زن متاهل رنگ خون به خود گرفت/ در جاده چالوس چه گذشت؟
رابطه نامشروع زن میانسال با پسر جوان پایان تلخی داشت، پسر جوان متهم شده بود که برای خلاص شدن از دست زن میانسال وی را در جاده چالوس به قتل رسانده است.پسرجوان که برای خلاصی از رابطه نامشروع با زن میانسال او را نیمه شب به جاده چالوس برده بود پس از سقوط مرگبار زن به رودخانه با اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد.شهریور 93 زن سالخورده ای به همراه نوه اش با حضور در کلانتری تهرانسر از ناپدیدشدن دختر 50 ساله ...
تب و تاب مسافران و مهمانداران پرواز 1452 به مقصد جنت الحسین(ع)
، دست رد به سینه کسی نمی زند، راست می گفت؛ من که قرار نبود اینجا باشم اما حالا در باند پرواز کنار عمود یک برای پرواز 1452 به سمت سیاره حسین ( ع) آماده هستم، زمان پرواز 72 ساعت است اما از وقتی امامت در نجف را زیارت می کنی و به عمود یک می رسی تا وقتی به جنت الحسین ( ع) برسی مثل برق و باد می گذرد. ایرانی و عراقی کنار هم بودند؛ یکی شده بودند تا آب در دل زوار حسین ( ع) تکان نخورد، از دخترکانی ...
آغوش پر "مهر" مهران دیدن دارد
.... از چند خیابان عبور می کنیم، تمام در و دیوار و میادین شهر به نام اباعبدالله(ع) و جملات ناب حسینی نظیر "همه زیر پرچم حسین یک خانواده ایم" مزین شده، همزمان که آنها را نگاه می کنیم نام مبارک ارباب را زمزمه میکنیم و چقدر این زمزمه دلچسب و گواراست! وارد بلواری می شویم، انبوه خودروهای پلاک غیر بومی که متعلق به زائران است و در خیابانهای شهر پارک شده توجه من و همسفرانم را حسابی ...
زائرین اربعین زیارت شهید مدافع حرم محمد حسین خفانی در وادی السلام را از دست ندهند
آمد می کردند. دوستانش تعریف می کردند که یک دفعه محمد بلند شد و گفت هر کس مرد میدان است دنبال من برخیزد و بیاید. خدا شاهد است که عین گفته های آنان را می گویم. من چرا نوشته ها را دیدم ناراحت شدم؛ چون پسر من خیلی ایثارکرده است. بعد او بلند می شود و تعداد 40 رزمنده پشت سر او راه می افتند. محمد دنبال سلاح می رود تا اسلحه بگیرد. به او اسلحه ای می دهند ولی او امتناع می کند و می گوید این کوچک ...
او یک مسجد بود / خبر شهادتش در رادیو عراق اعلام شد
کرد و گفت: بدون هماهنگی با مسئولتان که نمی توانیم قطار را در اختیار شما قرار بدهیم، بالاخره برای جابه جایی 700 نفر، نامه ای، درخواستی، بدون هماهنگی، این طوری که نمی شود. عبدالعلی دستی به ریش های کشید و گفت: من خودم مسئولم، دیگر از طرف کی باید نامه بیاورم؟ رئیس با چشم های گرد شده به عبدالعلی نگاه کرد. اخم هایش را درهم کشید، به نظرش سن و سال عبدالعلی به این حرف ها نمی خورد، نه کت ...
یک اربعین در 10 کاشی
توی دنیا بمونه و هشت ماه بیشتر مهمون ما نبود. کالسکه اش هست. گفتم دارین میرید اربعین اینو ببرید زینب خانم کوچولوی شما اذیت نشه. برای آرامش دل ما هم دعا کنید. آفتاب کلافه اش کرده بود، مغزش داشت می جوشید، دل شوره اربعین داشت خفه اش می کرد، موتوری کنار وانتش توقف کرد، حال و احوال کردند و گفت: همه بار هندونه ات چند؟ مرد کلافه گفت: اذیتم نکن. گفت: جدی می گم برای موکب می خوام. هندونه کم ...