سایر منابع:
سایر خبرها
معامله روی دختر 12 ساله
زنی در تشریح زندگی تاسف خود گفت: در روستا به دنیا آمدم و تا مقطع ابتدایی تحصیل کردم. پدرم روی زمین های دیگران کشاورزی می کرد و مادرم نیز با ژاکت و شال گردن بافتن کمک حال مخارج زندگی بود اما اوضاع اقتصادی اسفباری داشتیم چرا که خواهرم به بیماری کلیوی مبتلا بود و برادر 17 ساله ام نیز نوجوانی معتاد و رفیق باز بود که روزگار ما را به آشفتگی کشاند. ♥ کلیک کنید: موضوعی مهم در مدارک خودرو که ...
بخاطر اعتراضم به رابطه شوهرم با زن غریبه مرا با کمربند زد و پاهایم را سوزاند...
بود اما این بار وقتی دید از شدت درد و سوزش پاهایم به خودم می پیچم هرچند ساعت یک قرص برای تسکین دردهایم به من می داد ولی طولی نکشید که متوجه شدم آن قرص ها داروهای مخدردار بوده و همسرم قصد داشته است با این ترفند مرا معتاد کند به همین دلیل فرزندم را تحویل مادر شوهرم دادم و خودم از خانه فرار کردم. حالا هم در مسافرخانه های شهر سرگردانم و از دوری فرزندم رنج می برم اما نمی توانم دوباره به آن زندگی آشفته ...
فاطمیون سر می دهند، اما سنگر نمی دهند
خودت و بچه ها باش. نتوانستم تاب بیاورم، گریه کردم، اجازه ندادم، گفتم راضی نیستم، اما محمد که عشق به اهل بیت (ع) در وجودش شعله ور شده بود التماس می کرد که رضایت مرا جلب کند، اما گریه های من کار خودش را کرد. محمد که دید حال من برای رفتنش مساعد نیست، گفت باشد نمی روم. من هم خیالم راحت شد. صبح به بهانه کار از خانه خارج شد. من هم با خیال راحت به خانه و زندگی ام رسیدم و منتظرش ماندم ...
حکم اعدام داماد به تایید دیوانعالی کشور رسید/ او به خواهرزنش تجاوز کرده بود
او در ادامه گفت:یک روز وقتی از مدرسه به خانه برگشتم متوجه شدم خواهرم خانه نیست و برای خرید بیرون رفته است. خواهر کوچکم چون خسته بود به اتاق رفت و خوابید، در همین موقع شوهرخواهرم به من نزدیک شد و بعد از دقایقی متوجه شدم قصد دارد آزارم بدهد وقتی مقاومت کردم او کتکم زد و به زور به من تعرض کرد بعد هم تهدیدم کرد که نباید در این باره با کسی حرف بزنم. پس از اظهارات سمیرا، وی با دستور قضایی به ...
قتل وحشتناک زن و شوهر در معمای قتل پسرشان / معمای این جنایت در دستان زخمی دامادشان بود + جزئیات
استراحت دوباره به تهران برمی گشتم. من در مسیر اتوبان ستاری، بزرگراه اشرفی اصفهانی و جاده مخصوص کرج با ماشین مسافر کشی می کردم و 5 ماه قبل از اینکه بازداشت شوم وقتی در حال تمیز کردن ماشین بودم گوشی موبایل را پیدا کردم. داخل آن هیچ سیم کارتی نبود به همین خاطر 5 ماه منتظر شدم تا شاید صاحب آن را پیدا کنم. اما چون کسی مراجعه نکرد و مدتی بود همسرم گوشی می خواست و پولی برای خرید آن نداشتم آن را به همسرم ...
25 سال با نفس همسرم زندگی کردم/ بعد از شیمیایی شدن شهید زنگی آبادی خانواده اش او را نشناختند
ماهی به اجبار به استراحت پرداخت. اما باز دست از حضور در جبهه نکشید و در سال 1363 برای بار دوم در جزیره مجنون شیمیایی شد. همسرم حدود چهار ساعت برای نگهداری از سنگر و حفاظت از آن مکان مجبور بود که در آنجا بماند. مواد شیمیایی کاملاً بر روی ریه و بدن ایشان تأثیر گذاشت. بعد از طی کردن ساعات مجروحیت حس می کرد که بدنش می سوزد. سوزش بدن و سرفه های شدید، حالت تهوع، سوزش چشم ها همه علائمی بود که او داشت ...
گفتگو با برگزیدگان مسابقات قرآن بسیج / تلالوء نور قرآن در خانواده 5 نفره همدانی
تا دو ماه بعد از اینکه مادر شدم در سازمان تبلیغات کلاس های زیادی داشتم، ولی کم کم فعالیت های خود را کم کرده و با تولد فرزند دوم و سوم خانواده بیشتر ترجیح دادم به آرامش و تربیت فرزندان در خانواده بپردازم حتی موقعیت استخدام در آموزش و پرورش را داشتم، ولی به شغل بیرون از خانه به عنوان شغل اولم نپرداخته و خانه داری و فرزندداری و فرزندآوری را در اولویت کار خود قرار دادم. چه برکاتی از تلاوت ...
به کدامین گناه پسرم کشته شد+ فیلم
شهادت رسید. عباس 7 صبح روز واقعه به سرکار رفت. بعدازظهر که از محل کارش باز می گشت به خانه ما آمد و به مادرش گفت چهار راه خیلی شلوغ است حواست به حسین باشد بیرون نرود. با خاله اش هم تماس گرفت و به او هم گفت که حواست به بچه ها باشد از خانه بیرون نیایند. حدود ساعت 8:30 دقیقه همان روز مادر زن عباس با من تماس گرفت و گفت که از عباس خبر داری. پاسخ دادم حدود یک ساعت قبل نزد مادرش آمد بعد از صحبت ...
قتل دردناک نازنین کوچولو در کتک کاری های پدرش / دختربچه فقط یک و نیم سال داشت
ه را نمی داد، برای همین عصر آن روز بدون اطلاع او برای خرید با 2 فرزندم از خانه خارج شدم و بعد از یک ساعت وقتی به خانه برگشتم دیدم همسرم در خانه است ، برای اینکه بدون اجازه اش بیرون رفته بودم خواست مرا کتک بزند که مشتش به نازنین خورد و او روی زمین افتاد، شب قبل از اینکه دخترم بخوابد به او شیر دادم و حالش خوب بود، اما نزدیک صبح متوجه شدم نمی تواند به راحتی نفس بکشد،شوهرم را از خواب بیدار کردم ت ...
ادعای جنون زن میانسال بعد از قتل شوهر
مردی نقاب دار با چاقو وارد خانه مان شد. او با تهدید از من خواست داخل اتاق بمانم و همسرم را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. بعد از فرار مرد نقاب دار، بلافاصله با فریاد از همسایه ها کمک خواستم. گرچه زن 51 ساله در تحقیقات چنین ادعایی را مطرح کرد اما بررسی های تیم جنایی نشان می داد که کسی وارد خانه آنها نشده است. از طرفی همسایه ها مدعی بودند زوج میانسال که فقط یک سال از ازدواجشان می گذشت باهم ...
بازداشت زن جوان به دلیل ضرب و شتم زن دیگر/ مچ شوهر خیانتکارم را گرفتم
؛ شماره به نام اختصاری در گوشی اش بود من هم کنجکاو شدم و خواستم گوشی را باز کنم، اما متوجه شدم همسرم رمز روی گوشی اش گذاشته است. از همان جا شک کردم. بعد یک روز وقتی داشت رمز گوشی اش را می زد آن را حفظ کردم و فهمیدم که به من خیانت می کند. *با همسرت درباره این موضوع حرف زدی؟ بله. اما زیر بار نرفت تا اینکه مچش را گرفتم. *چطور مچش را گرفتی؟ رفتم محل کار ...
زن 21 ساله: یکسال صیغه شادمهر بودم
زن 25 ساله درباره سرگذشت خود گفت: 21 ساله بودم که مسعود به خواستگاری ام آمد. او از بستگان دور مادرم بود و زبان چرب و نرمی داشت به همین خاطر هم خیلی از اطرافیانم از رفتارهای محبت آمیز او تعریف می کردند. من که آن زمان وارد آخرین سال تحصیلم در دانشگاه شده بودم به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، اما طولی نکشید که متوجه شدم مسعود اعتیاد دارد و زندگی مشترک با او فرجامی ...
داستان تازه عروس میانسالی که شوهرش را در خواب کشت + عکس
پوشانده و یک دست سیاه پوشیده بود. او با چاقو مرا تهدید کرد که به اتاقم بروم. مرد غریبه به اتاق شوهرم رفت چون ما چند وقتی می شد که کنار یکدیگر نمی خوابیدیم. صدای فریاد های همسرم را می شنیدم و بعد متوجه شدم مرد غریبه در حال فرار است. در را باز کردم و می خواستم مانع فرار مرد غریبه شوم اما او مرا هل داد و فرار کرد. داستان خیالی اظهارات این زن مشکوک و متناقض بود. از سوی دیگر ...
شوهر هوسبازم از شب اول عروسی من را به آغوش دوستانش فرستاد و...!
...، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد. نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که ...
تجاوز مرد شیطان صفت به زن همسایه/ او چاقو را زیرگلوی کودک دوساله زن گذاشت تا به نیت شیطانی اش برسد+جزییات
حالم بد است. این زن اوایل سال جاری با پلیس تماس گرفت و گفت: زنگ در خانه به صدا درآمد. مردی پشت آیفون بود که صورتش مشخص نبود. او گفت: برای نوشتن قبض برق آمده است. من در را باز کردم، یک دفعه به داخل خانه حمله کرد. سعی کردم در را ببندم. زورم نرسید، به او گفتم هرچه می خواهی بردار و برو. اول، چون صورتش پوشیده بود، او را نشناختم، اما بعد فهمیدم مردی است که در همسایگی ما زندگی می کند. ...
قاتل: جنون داشتم
کمک خواستم و بعد هم موضوع را به پلیس خبر دادم. بررسی های مأموران پلیس نشان داد همسر مقتول که زن 50 ساله ای به نام توران است در بازجویی ها واقعیت را نمی گوید و با تناقض گویی قصد فریب مأموران را دارد. همچنین مشخص شد توران پس از جدایی از شوهر اولش حدود یک سال قبل با مقتول ازدواج کرده و مدتی قبل هم با یکدیگر اختلاف پیدا کرده اند، به طوری که همسایه ها هر شب متوجه درگیری آن ها می شدند و شب حادثه ...
مدافعان امنیت| همسر شهید امیراحمدی: به سلمان گفتم عمراً تو شهید بشوی!
می شناختند، گریه می کردند. او حتی بچه ها را با یک حرف یا کاری جذب می کرد. برادرزاده ام 5 6 ساله بود. یک بار با چادر مشکی نماز می خواند. آقا سلمان به خاطر نماز خواندنش به او جایزه داد. بعد از مدتی به بازار حرم حضرت عبدالعظیم (ع) که رفتیم، سلمان گفت: برای برادرزاده ات چادر نماز رنگی بگیر. اتفاقاً بعد از شهادت همسرم هر وقت به منزل برادرم می رویم، برادرزاده ام چادر را نشان می دهد و می گوید ...
حیف اسم مرد که روی شوهر من بگذارند/ غیرت و مردانگی همسرم از بین رفته است و...
زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد شد اما نمی دانم چه حادثه ای رخ داد که این زندگی عاشقانه رنگ باخت و روابط من و انوش سرد و بی روح شد. با این که بیشتر از یک ماه از تولد فرزندم نمی گذشت ولی دیگر همسرم توجهی به نیازهای عاطفی و روحی من نداشت، به گونه ای که هر روز ...
مدافعان امنیت| پدر شهید بامدی: در تاریخ عروسی پسرم برای چهلم شهادتش مراسم گرفتیم
نشستیم و در ادامه چند ورق از این خاطرات تقدیم می شود. از کارهایی که برای مردم انجام می داد، صحبت نمی کرد. شاید 70 درصد کارهای او را بعد از شهادتش از زبان دیگران شنیدیم. بقیه را هم اتفاقی متوجه می شدیم. برای مثال روزی خواستم سوار ماشینم شوم که متوجه شدم بسته ای حاوی مقداری برنج، روغن و... در ماشین است. از رضا که درباره آن ها پرسیدم، اول گفت: اینا برای یکی از دوستامه. باباش گذاشته تو ماشین ...
تعریف های فروشنده لباس زنانه مرا به گرداب نیستی کشاند/ تا به خودم آمدم دیدم باهاش رابطه نامشروع پیدا ...
دانشجویی بودیم که آرش از من خواستگاری کرد و من نیز با اشتیاق فراوان درخواست او را قبول و بعد از مدتی با او ازدواج کردم اما بعد از ازدواج کم کم با به دنیا آمدن بچه ها و بیشتر شدن دغدغه های کاری و بالا رفتن خرج و مخارج زندگی، همسرم کمتر به من محبت و توجه می کرد . بارها نارضایتی ام را از بی توجهی های همسرم به او متذکر شده بودم و هر بار با واکنش های منفی او روبرو می شدم مدتی بود از حالت طبیعی ...
قاتل همسر: صدایی به من دستور قتل داد
که تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد، متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و این بار ادعا کرد مشکل روحی و روانی دارد و هنگام قتل صدایی شنیده که به او دستور داده همسرش را به قتل برساند. وی گفت: زندگی خوبی داشتم، اما از 15 سال قبل وقتی معتاد به شیشه شدم و زندگی ام تیره و تار شد. وقتی شیشه مصرف می کردم، دچار توهم می شدم و حال خوبی نداشتم، اما همسرم مرا تحمل می کرد و به ...
قرار 36 ساله مه لقا خانم
کشورمان در خطر است من در خانه بمانم؟ باید به بهشت زهرا بیایم.اگر نیایم انگار یک چیزی را گم کرده ام و مدام دنبالش می گردم. از روزی که علی به شهادت رسید، یعنی 36 سال است که هر هفته به بهشت زهرا (س) می آیم و کنار مزار پسرم می نشینم. قبلا که بدنم سالم بود تا ساعت 5 بعد از ظهر می ماندم، اما اکنون زانو و قلب و دستم درد می کنند و فقط تا حوالی ساعت دو و نیم می توانم بمانم. حجله ...
همسرکشی در مدرسه غیرانتفاعی | متهم: صدایی عجیب به من دستور جنایت داد
ترک کنم اما بی فایده بود چون هر بار که از کمپ خارج می شدم بلافاصله به سراغ مواد می رفتم. اما من از 5 سال پیش بیمار شدم. مدام صدای همسر و پسر صاحب خانه سابقم را در گوشم می شنیدم. این صدا مرا هدایت می کرد. مدام به من می گفت: زندگی ات چرا اینطوری شده است؟ همسرت دروغ می گوید و می خواهد به تو خیانت کند. بچه هایت را کتک بزن. حتی صداها در خواب هم به سراغم می آید و مدام در گوشم این حرف ها را نجوا می کردند ...
اقدام شیطانی مدیرعامل با منشی خانم 27 ساله در غرب تهران
حرفی بزنم فیلم را پخش می کند و آبرویم را می برد. من با سر و وضع آشفته به خانه برگشتم و از ترس شوهرم جرات نکردم به او حرفی بزنم. او ادامه داد: بعد از چند روز رامین با من تماس گرفت و گفت اگر به خواسته هایش تن ندهم فیلم را برای شوهرم ارسال می کند. او با همین روش مرا تهدید می کرد تا در مدت سه سال تسلیم خواسته های شوم او شوم. در این مدت به افسردگی مبتلا شده بودم و با همسرم اختلاف شدید داشتم ...
زودتر از سرکار به خانه رفتم و وقتی به اتاق خواب رسیدم شوهرم و ...!
.... چند بار از خانه با حالت قهر خارج شدم، اما او که مرا دور می دید خانه ام را به لانه مجردی تبدیل می کرد و به رفیق بازی هایش ادامه می داد. بارها اورا با دختران بد حجاب و در حال کشیدن قلیان در کافه ها دیدم. حالا هم از کرده خودم پشیمانم و می خواهم از او طلاق بگیرم. با اظهارات این زن درخواست طلاق از سوی او صادر و برای شوهر وی فرستاده شد. منبع: آخرین خبر ...
معجزه در زندگی منصور کوچیکه /چگونه شرور و گنده لات جوادیه ناجی معتادان شد؟
دوران کودکی و محیط اطراف را هم بی تأثیر نمی داند: یادم هست بزرگ تر ها به تماشای کشتی گرفتن بچه ها می نشستند، این برای من در آن سن و سال نوعی زورآزمایی بود که آدم را قهرمان می کرد بنابراین با تمام توان از خودم دفاع می کردم که مرا خاک نکنند، می خواستم دیده شوم حالا به هر قیمتی، همیشه هم برنده می شدم و دیگر به این روحیه عادت کرده بودم. منصور در کودکی همیشه به عنوان پسری که خوب دعوا می کند و ...
مرگ دردناک دختر 19 ساله در دعوای همسایه ها / دختر همسایه خودکشی کرده بود +عکس و جزییات
شد و جان سپرد. این وکیل ادامه داد: پزشکی قانونی متهمان را در مرگ او 10 درصد مقصر دانسته است. به همین خاطر با توجه به گزارش پزشکی قانونی درخواست صدور حکم قانونی برای 3 متهم را دارم. سپس سهیل در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: در زمان درگیری من در آن محل نبودم و نمی دانم چرا اسم مرا در کیفرخواست به عنوان متهم آورده اند. بعد از مرگ همسرم من در بازداشتگاه پلیس آگاهی بودم که گواهی حضورم ...