سایر منابع:
سایر خبرها
سرگذشت ما از سر گذشتن است
برای شما نگه داشتم. پدرم به ورزش و کوهنوردی خیلی اهمیت می داد و بچه ها را با خودش به ورزش و کوهنوردی می برد، همچنین ایشان دو برادر و دو خواهر داشتند، آیت الله عباسی برادر او در سال 1361 در عملیات بیت المقدس به شهادت رسیدند، برادر دیگر او نیز در سن 48 سالگی و یک سال قبل از شهادت پدرم در حالی که یک فرزند 16 ساله داشت فوت کرد و این داغ خیلی برای پدرم سنگین بود و واقعا من هیچ وقت گریه پدرم ...
مرد همسایه به قصد آن کار دهانم را گرفت تا داد نزنم!
سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: از روزی که چشمانم را باز کردم، خودم را بی کس و تنها در بهزیستی یافتم. گویا پدر و مادرم مرا سر راه گذاشته و رها کرده بودند. خلاصه بهزیستی تنها پناهگاه و امید من بود اما خیلی آرزو داشتم که من هم مانند دیگر کودکان خردسال،پدر و مادری داشته باشم که مرا در آغوش بگیرند! حسرت داشتن پدر و مادر، موضوعی بود که در طول زندگی ام مدام با آن دست ...
راهی انتخاب کردم که خدا می خواست
درحالی که 13 سال بود به عنوان بسیجی راهی جبهه ها شد. این دانش آموز بسیجی 20 دی ماه سال 1365 در حالی که فقط 14 سال سن داشت در منطقه پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به دست و گردن آسمانی شد. مزار این شهید دانش آمور در روستای آب قلمو از توابع شهرستان بندرعباس قرار دارد. شهید ماشالله حقیقت این نوجوان 14 ساله 17 روز قبل از شهادتش در وصیت نامه اش آورده است: من وصیتم را با ...
مایه سربلندی مادرتان باشید
.... از پدر و مادر عزیزم می خواهم صبر پیشه کنند؛ اجر قربانی خود را با جزع وفزع زائل نکنند. بزرگواران شما را هم به تقوی الهی سفارش می کنم. پدرم مواظب مادرم باش... بیشتر به امور اخروی بپرداز که مایه چشم روشنی خانواده مایی. این کمترین، نتوانست فرزند خوبی برای شما باشد، اما اگر توفیق شهادت یافتم، شفاعت را برایتان قول می دهم به شرطی که شما نیز کمک کنید. نه نه جان خیلی ...
آنقدر التماس کرد تا به سوریه اعزامش کردند
.... اما فرمانده اش تعریف می کرد که او آنقدر به اتاق من آمد و برای رفتنش اصرار و حتی التماس کرد که ترسیدم اگر اجازه ندهم برود، مرا نفرین کند. بنابراین با رفتن او موافقت کردم. پسرم سال 90 سپاهی شد. زمانی که تنها 21 سال داشت. چهار سال بعد هم که در 25 سالگی به شهادت رسید. اجازه فرمانده اش یک بحث است و اجازه پدر و مادر و خانواده بحث دیگری، خود شما چطور راضی به رفتنش شدید؟ علی ...
کشته شدگان راه خدا زنده هستند
خدا را شکر کنید که چنین انقلابی دارید و ما چنین رهبری. ما باید قدر امام عزیزمان را بدانیم و از جان و دل فرامین او را گوش دهیم تا خداوند از ما راضی و خشنود باشد. مادر و پدرم! مرا حلال کنید چون من در این دنیا برای شما فرزند خوبی نبودم. مادرم امیدوارم که شیرت را به من حلال کنید، نمیدانم جبران زحمات شما را چگونه انجام دهم چون بهشت زیر پای مادران است. و اما همسرم! همسرم مثل کوه ...
تجاوز عمو به دختر 9 ساله تهرانی
پرونده اش به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم آن رسیدگی شود. در جلسه دادگاه مادر رها روبه روی قضات ایستاد و گفت :من فقط برای اینکه دخترم در امنیت باشد و مشکلی برایش ایجاد نشود قبول کردم تا با برادر شوهر سابقم ازدواج کنم اما رامین به ما خیانت کرد و در غیاب من دخترم را آزار داد . همان سال های اول که متوجه شدن رابطه رها با رامین بد شده گمان می کردم چون رامین جای پدر ...
فرازی از وصیت نامه شهید ولی حسینی
امیدوارم مادر الگوی خود را زن نمونه اسلام فاطمه زهرا اسطوره مقاومت زینب کبری (سلام الله علیها) باشد و از آنها پیروی کنی و اما تذکراتی که لازم است به شما بدهم. اکنون که خداوند توفیق و فرصتی به ما داده که در دانشگاه عاشقان خدا شرکت کنیم و در خط مقدم جبهه در محور عملیاتی والفجر تپه دوقلو هستم و از همین جا به شما خطاب می کنم ای پدر و مادر عزیزم علی وار فرزند خود را نثار اسلام و انقلاب اسلامی و آرمان ...
پسرم کفشهایش را فروخت تا به جبهه برود + فیلم
مادر شهید گفت: صمد یک جفت کفش داشت و آن را به برادرش 30 تومن فروخت تا با پول آن بتواند به جبهه برود. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ؛ شهید صمد رجبی 12 آبان ماه سال 1347 در تهران متولد شد.این شهید والامقام دارای ملیت ایران و مذهب اسلام شیعه بود. وی تحصیلات خود را تا مقطع سیکل ادامه داد و به عضویت ارتش درآمد. این شهید گرانقدر سرانجام در 3 خرداد ماه سال 1367 در سن 20 سالگی حوادث ...
مرگ، حقیقتی است که تمام درهای شک و تردید به روی آن بسته شده است
پرستیدند اما به دوستان، پدر و مادر خود می گفت همه این مسائلی که شما در خصوص دین می گوئید مرا قانع نکرده و خلاء باطن مرا پر نمی کند. پدر او به همین دلیل او را زندانی کرده و بسیار شکنجه داد اما حضرت سلمان نمی پذیرفت که زرتشتی بشود. حضرت سلمان اهل تحقیق بود و می خواست خود را به یک نقطه آرامش برساند. ایشان می گوید در آتشکده کنار موبدان و کتاب های زرتشتی نمی توانم آرامش به دست بیاورم. پس از آن فرار ...
پدرم می خواست صدای مردم باشد
. مولوی عبدالواحد ریگی، امام جمعه اهل سنت مسجد امام حسین (ع) خاش، 23 آبان 1401 در پایان همایش تحکیم وحدت و همدلی به حاج علی اکبری، رئیس هیئت سه نفره اعزام شده از سوی رهبر معظم انقلاب به سیستان وبلوچستان گفته بود: من در دوران هشت سال دفاع مقدس در خط مقدم جبهه حضور داشتم و ما در طول انقلاب همواره در صحنه بوده ایم، از جمله در تمام دوره های انتخابات کشور و این افتخار ماست. کسی که از مرز خود ...
شیطان پایتخت: قبلاً 19 بار دستگیر شده بودم!
من به خاطر اعتیادم به شیشه بود. من از سن 11 سالگی مواد را امتحان کردم و در سن 15 سالگی معتاد به مواد مخدر شدم. آن روز هم علاوه بر شیشه مشروب هم خورده بودم و حال خوبی نداشتم. چند شبی نخوابیده بودم و آن روز ساعت 6 صبح بود و در خیابان دارآباد با موتورم دور دور می کردم که چشمم به دختر جوان افتاد. خیابان خلوت بود و ناگهان شیطان مرا وسوسه کرد که او را بربایم و آزار و اذیتش کنم. موتورسیکلتم را متوقف ...
جوانی کردم و فریب فضای مجازی را خوردم/ چند شب با دوست دخترم ویلا رفتیم زندگیم نابود شده و...+جزییات
نوجوان 15 ساله ای که با اعلام شکایت پدر و مادر یک دختر 17 ساله به کلانتری احضار شده بود، در میان بهت و ناباوری به تشریح چگونگی آشنایی خیابانی اش با دختر مذکور پرداخت و به مشاور کلانتری طرقبه گفت: هنوز هم باورم نمی شود چه اتفاقی افتاده است من قصد برقراری روابط نامشروع را نداشتم و تنها به خاطر حس کنجکاوی که بر اثر بازی های رایانه ای مستهجن پیدا کرده بودم، با آن دختر دوست شدم. من تنها فرزند خانواده ...
برادران شهیدی که به دست کومله سوزانده شدند/ رشادت مادر شهید در مواجهه با پیکر فرزندان
داد با 15 تیری که به سینه اش خالی کردند به شهادت رسید. مادرم وقتی پیکر عباس را شست گفت سلام من را به رسول خدا برسان تو هم مثل حضرت عباس برادرت را همراهی کردی و از پیامبر بخواه این هدیه ناقابل را قبول کند. همه تن برادرانم تاول تاول شده بود، چون برادرانم را با آب جوش سوزانده بودند. مادرم می گفت کرم و تاول همه بدنشان را گرفته بود. مادر ابتدا خودش در قبر خوابید و سپس یکی یکی بچه ها را در قبر گذاشت. ...
صحبت های شوکه کننده دختر بیتا فرهی درباره مرگ مادرش
دادن مادر به خودی خود غم بزرگی ست اما وقتی این سوگ با سوالاتی بی پاسخ نیز همراه شود بهت و اندوه مرا دوچندان می کند و ای کاش برای سوالاتم جوابی داشتم. مادرم، سال ها درگیر یک بیماری قلبی و ریوی بود. اما این بیماری کنترل شده بود و مادر بدون مشکل زندگی می کرد. در طول سال های بیماری اش با توجه به کنترل شدن آن، بیتا فرهی در چندین فیلم و سریال به ایفای نقش پرداخت و به جرات می نویسم که هیچ کس ...
خودکشی دختر 14 ساله برای فرار از کتک های پدرش
شفا آنلاین اجتماعی صبح که از خواب بلند شدم تمام صورتم درد میکرد وقتی خودم را جلوی آینه دیدم زیر چشمانم کبودشده بود دنیا برایم تاریک وسیاه بود وحس میکردم در قفسی گرفتار شدم که مدام مرا زجر می دهند. به گزارش شفا آنلاین : همه چیز برایم تمام شده بود از قهر مادرم و کتک های پدرم خسته شده بودم هیچ دلخوشی در خانه ای که مرا پدرم مدام کتک میزد نداشتم ، حتی از گریه های برادر کوچکم گوش هایم درد ...
شهیدِ اخلاص در سرزمین مجنون
های طولانی را در جبهه ها به سر می برد. آن قدر جبهه هستی که پسرت هم تو را نمی شناسد پسر شهید طاهری در خاطره ای از زمان جنگ و حضور پدرش در جبهه ها، عنوان کرد: یک روز کسی در خانه را زد و من در را باز کردم و دیدم مردی پاسدار است و او را نمی شناسم و بعد احوال مرا پرسید و از من خواست تا مادرم را صدا بزنم، وقتی مادر آمد، او را دید به احوال پرسی مشغول شد، مادرم خندید و گفت، شما این ...
رابطه سیاه مرد متاهل با خواهر زن جوانش/فکر می کردم سیمین عاشق پسرم است، خبر نداشتم او با شوهرم ...+جزییات
، نمیدونم باید چکار کنم! علاقه من و طاهر به یکدیگر زبانزد فامیل بود. از سوی دیگر، همسرم به دلیل وضعیت مالی خوبی که داشت بهترین هدیه ها را به مناسبت های مختلف برایم تهیه می کرد. مدام به مسافرت می رفتیم و روزگار شیرینی را می گذراندیم. همه فامیل به زندگی من حسرت می خوردند تا این که سال ها گذشت و پسرم به سن جوانی رسید. در این میان، خواهرزاده ام بیشتر از دیگر فامیل به منزل ما رفت و آمد دا ...
روایت پدر و مادر شهید عجمیان از فرزند شهیدشان
به گزارش خبرگزاری فارس از رفسنجان، پدر شهید سید روح الله عجمیان عصر امروز در جمع بانوان شهرستان رفسنجان و در محل مسجدالزهرا(س) این شهرستان با تسلیت ایام فاطمیه(س) اظهار کرد: سید روح الله بچه ساکتی بود، زیبا بود ترس نداشت و هرجا به او می گفتیم برو نه نمی گفت، زمانی که او را به بسیج بردم و ثبت نامش کردم بعد از آن همه جا خودش نفر اول می رفت. سید میرزا ولی عجمیان اضافه کرد: در سیل و زلزله ...
بهترین روش و زمان مناسب جدا کردن اتاق کودک
والدین آشنا می کنیم. بهترین زمان برای جداسازی اتاق کودک 12 تا 18 ماهگی است زیرا در این سنین کودک، هنوز به والدین وابستگی پیدا نکرده و ترس از تاریکی برایش نا مفهوم است. برخی از افراد می گویند کودکانی که مادر شاغل دارند بهتر است تا سن سه سالگی در تختی جداگانه در اتاق خواب مادر بخوابند و این مسالههیچ مشکلی ایجاد نمی کند. جدا نمودن اتاق خواب کودک از پدر و مادر تا 4 سالگی تاثیرات ...
وحدت کلمه داشته باشید
درود و سلام به امام امت خمینی بت شکن و به امید پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل و با درود و سلام به تمام شهیدان صدر اسلام از کربلای حسین تا کربلای ایران و به امید کربلای حسینی. پدر و مادر عزیزم سلام علیکم عزیزان من ما در زمانی زندگی می کنیم که اسلام عزیز و مظلوم مورد هجوم ابر قدرت ها قرار گرفته است و ما باید برای دفاع از اسلام عزیز به جبهه های حق علیه باطل برویم و دفاع از ...
امیدوارم با شهادتم خدمتی به اسلام کرده باشم
ی کنی هم خدای خود را، برادران و خواهران عزیزم امیدوارم راه مرا ادامه دهید نه فقط با جبهه آمدن خود بلکه شما می توانید پشت جبهه هم که باشد خدمت کنید. در آخر از همه شما حلالی می خواهم. امام را دعا کنید. التماس دعا، فرزند کوچک و خدمتگزارتان رضا فتحی مهر 1365/12/5 جبهه جنوب. یادش گرامی و راهش پررهرو باد، شادی روح امام و شهدا صلوات. انتها ...
پدر شهید: دلتنگ خنده های حسنم / مادر شهید: بدون حسن خیلی سخت است
...> 18 آذر سالروز شهادت شهید حسن مختارزاده است و به این مناسبت، خبرنگار پردیسان آنلاین با حضور در منزل این شهید گفت و گویی با خانواده محترم این شهید والامقام داشته که تقدیم نگاه شما خواهد شد: * ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار پردیسان آنلاین قرار دادید، در ابتدا کمی از دوران کودکی حسن آقا برای ما بفرمایید. – پدر شهید بسم الله الرحمن الرحیم حسن ما مثل بقیه ی بچه ...
خواب شهادت همسرم را دیده بودم + فیلم
اینگونه ادامه داد: وقتی به بیمارستان رسیدیم، اجازه ندادند داخل بروم اما برادر شوهرم، داخل رفت بعد از چند دقیقه دید که بیمارستان را برای همسرم آذین بندی کردند. وی افزود: من تا زمانی که به خانه برگردیم از موضوع اطلاعی نداشتم تا زمانی که دیدم برادر شوهرم خیلی بی قراری می کند، مادر و پدرم هم عزاداری می کردند. همسر شهید عباس خداوردی همچنین گفت: خیلی همسرم را دوست داشتم، او بسیار شجاع و نترس بود. در واقعیت من اصلا دوست نداشتم او را از دست بدهم، الآن هم کسی می خواهد شهید بشود، مخالفت می کنم و می گویم نه، بمان و خدمت کن اما او اگر الآن هم بود صددرصد به جبهه می رفت. حیات ...
روایت دردناک دختری که قصد خودکشی از روی پل داشت + جزئیات
مختلفی از خانه بیرون می رفتم. خلاصه این ارتباط های نامتعارف به جایی رسید که امیر ناچار شد به خواستگاری ام بیاید، اما پدر او مخالف ازدواج ما بود . از سوی دیگر مادر امیر که از شوهرش طلاق گرفته بود برای لجبازی با شوهر سابقش او را به این ازدواج تشویق می کرد. بالاخره من در حالی پای سفره عقد نشستم که امیر جوانی رفیق باز و معتاد بود، ولی من در آن سن هیجانی به این گونه موضوعات توجهی نداشتم تا این که امیر مرا ...
فرازی از وصیت نامه شهید خسرو چیتی
های سال پای من زحمت و رنج ها کشیدید و من را به این سن و سال رساندید و من را تحویل این جامعه دادید. و ای برادارنم! شما باید بتوانید راه مرا ادامه دهید و در هرجا مجلس و یا دعای کمیل و دعای توسل بود شما شرکت کنید و برادران پایگاه! شما هم به وصیت من و شهید احمد گودرزی عمل کنید، سنگرها را پُر کنید، در همه نوع مجلس و در نمازهای جمعه شرکت کنید. و ای مادر! باید افتخار کنی این چنین ...
مادری کردن مثل تراپی است!
دانشجویی چند نمایشنامه و فیلمنامه نوشتم ولی کسی کارهایم را تحویل نمی گرفت؛ من هم باید پول درمی آوردم برای همین ناخواسته وارد حرفه بازیگری شدم. اما این را هم اضافه کنم در همه این سال ها در کنار بازیگری نویسندگی هم کرده ام. اوج شهرت و محبوبیت شما بعد از بازی در برنامه جنگ 77بود. یادتان می آید که چطور به آن برنامه پیوستید؟ در دوره دانشجویی که ناچار شدم بازیگری کنم، رامین ناصرنصیر یکی ...
برای من گریه نکرده بلکه افتخار کنید
همیشه پشت جبهه ها را گرم نگه دارید، ما نیز در این جا با صدام کافر در حال ستیزیم. ان شاءالله پیروزی نزدیک است و از خود شما خواهش میکنم وقتی که من شهید شدم و جنازه من بدست شما رسید برای من گریه نکنید بلکه افتخار کنید که در راه اسلام و قرآن شهید شده ام. هم افتخار دنیوی دارد و هم افتخار آخرت.