سایر خبرها
از پیشگویی شهیدباقری تا ستون چند هزار نفره اسرا
جوابمان گفت خوش آمدید اما با این سن کم شما چه کار می خواهید انجام بدهید؟ ما هم گفتیم حالا که آمدیم به ما هم اسلحه بدید، گفت مگر کار با اسلحه را بلدید؟ گفتیم یک چیزهایی از اسلحه از زمان مبارزات انقلاب می دانیم. در آن زمان من 18 ساله بودم. حاج آقا شریفی به ما گفتند ما سلاح نداریم به شما بدهیم. شما همراه با بچه های اینجا که حدود 200 یا 300 نفر بیشتر نبودند بروید، هرکس که در خرمشهر افتاد زمین؛ سلاح ...
این تصاویر آرشیوی نیستند
در غبار استفاده نشده و تمامی صحنه ها در لوکشن های مختلف جلوی دوربین رفته است. یک سوم ابتدایی فیلم، بیشتر به روایت زندگی شخصی این فرمانده جنگ اختصاص دارد. این صحنه ها در مناطق جنوبی تهران فیلمبرداری شده اند. دوربین سینمایی ایستاده در غبار کار خود را در ابتدا با محله های قدیمی و بازار تهران آغاز می کند؛ جایی که حاج احمد متوسلیان در آن زندگی می کرده است. بازارچه نائب السلطنه به ...
چراغچی فرمانده ای مقتدر و صبور بود
...> وی می افزاید: من در جبهه، قبل از اینکه او را ببینم، آوازه اش را شنیده بودم. همه جا بچه های جنگ از صلابت، عظمت و بزرگی روح او یاد می کردند. اولین بار چراغچی را در روستایی در منطقه الله اکبر دیدم. او مشغول آموزش نیروها بود، وسط گردان ایستاده بود و برای نیروها صحبت می کرد. درچه ای ادامه می دهد: او هر آنچه را می گفت، اول خودش اجرا می کرد. اندام و هیکل او مناسب، صدایش رسا و صاف بود. ولی ...
یک گلوله دو برادرم را آسمانی کرد
.... انفجارها خیلی سخت بود. طوری که چند دقیقه اول تلفات داشتیم و بعد از مدتی معاون گردان اکبر خورنده گفت بچه ها آماده باشید. ما هم آماده شدیم و رفتیم منطقه عملیاتی. همین طور جنازه بود که روی زمین افتاده بود. دوست نداشتم این صحنه ها را ببینم. اما باید دنبال برادرانم می گشتم. هر شهیدی را که می دیدم یاد حضرت زینب(س) می افتادم. داخل سنگر شدم و نماز خواندم. آن موقع 18 سالم بود. یکی از بچه ها آمد و گفت ...
اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی
قدمی در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی محمد رویانیان در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی مداحی حاج محسن اعتمادیان در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی حاج حسین سیب سرخی، حاج عبدالرضا هلالی و کربلایی محمد حسین پویانفر در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی فاضل نظری(شاعر) در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت ...
سیزده به دری به شیرینی سرپناه ساختن برای دو یتیم
به گزارش خبرگزاری بسیج، پروژه ساخت خانه محروم است، در یک جمله خلاصه می شود؛ اما هزاران حرف با خود دارد، خانم سودمند زنی سخت کوش و ساکن روستای محروم کلاته سنجر است، روستایی که قرارگاه اردوی جهادی امسال دانشجویان خراسان شمالی شده است، حاج احمد الهوردی که نامی آشنا برای دانشجویان دانشگاه پیام نور است، بچه های بسیج دانشجویی خودش را جمع کرده و کمر همت برای ساخت این پروژه بسته اند و وقتی ما به محل ...
اسیری که خود اسارت را انتخاب می کند چرا؟
همه تشنه بودند و حبیب الله به دنبال آب می گشت تا تشنگان را سیراب کند. او به زحمت مقداری آب پیدا کرد و خواست تا محمد شجاعی معاون گردان را از تشنگی نجات دهد امامحمد اصرار کرد که آب را به دیگران برساند!!! این کار آنقدر به طول انجامید که محمد با لب تشنه به شهادت رسید تا به مولای غریبش سید الشهدا اقتدا کرده باشد. من شنیده بودم که چنین واقعه ای در جنگ احد نیز اتفاق افتاده بود مجد خوافی از نویسندگان قرن هشتم این ماجرا را ذکر می کند که چگونه یاران رسول خدا در جنگ احد تشنه بودند ولی آب را به دیگران می دادند تا خود تشنه لب به شهادت برسند. ...
پشت سر شیخ نذیر من نماز می خواندند
نگوییم و دست رویشان بلند نکنیم. لوس شان هم نمی کردیم. همچنین هرچیزی که دارند از نان حلالی است که پدرشان به آنها داده است. حاج آقا خیلی مقید بود و همیشه می گفت از من طرف کس دیگری برود ولی از کسی سمت من نیاید. همان نان حلال هم اثرش را گذاشت. تأثیر نان حلال واقعاً راست است و من به این موضوع کاملاً اعتقاد دارم. مطمئنم برای بچه ها هر چه بکارید همان را درو خواهید کرد. قطعاً شما و حاج آقا در ...
بخش اول/ اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی
تهران در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی مداحی حاج سید مجید بنی فاطمه در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی حاج احمد چینی در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی حسین فریدون برادر رییس جمهور در اولین سالگرد درگذشت پدر حجت الاسلام شهاب مرادی ...
دل کندن از ریحانه برای دفاع از حرم رقیه
شهید مجتبی کرمی از مدافعان حرم بود که همزمان با ایام عزای ابا عبدالله الحسین (ع) در سوم محرم سال 94 به شهادت رسید. کرمی تنها چند روز بعد از فرمانده و مراد خود سردار شهید حاج حسین همدانی رخت شهادت پوشید. هم او که خانواده اش در نامه ای خطاب به امام خامنه ای نوشتند: اکنون که امانت های گرانقدر پیامبر (ص) اهل بیت عصمت و طهارت با خون باید پاسداری شوند پا در رکابت آماده ایم. اذن میدان بده. ما هم برایت ...
بازمانده گردان شهادت روزی 40 عدد قرص می خورد
کنیم . همه این اطلاعات را هر روز روی برگه های کاغذ آنطور که خودمان بلد بودیم می کشیدیم و به فرماندهان گزارش می دادیم. بسیاری از فرماندهان از جمله شهید جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر، شمخانی فرمانده نیروی دریایی، شهید صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش، سردار محسن رضایی، فرمانده کل سپاه و سایر فرماندهان با گردان شهادت در ارتباط بودند. گردان شهادت پیشقراولان لشکر ما ...
تاثر شدید فرمانده قرارگاه فتح از کشتار مردم عراق
تر ها دیرتر می میرند. من نمی دانم چه طوری هست. یک دکتر هم می گفت. می گفت پدر و مادرش مرده بودند. خدا می داند این بچه چه طور شده بود که زنده مانده بود. به خصوص در روستای اِنَب. برادر سیف الله: اولین شیمیایی را در همین انب زد. احمد کاظمی: به حدی که همه ی این پیروزی تلخ شد. سیف الله: بمب جنگی زد، به روستا پناه آوردند. شیمیایی را در روستا زد. رحیم صفوی: صدام است دیگر ...
تداعی صحنه کربلا وقتی که دست های بچه ها قطع می شد
، پست های کمین برپا می کردند. از ساعت 5 عصر نیز جاده به دست نیروهای کومله و دمکرات می افتاد و تردد در آن غیرممکن بود، در این مدت یک آشپز قائم شهری، وظیفه پخت و پز بچه ها را برعهده داشت اما به علت هم زمانی با فصل نشای برنج، قصد بازگشت به قائم شهر را داشت، به همین دلیل به من گفت به شهر که می روی پیغام مرا به آقای درویشی فرمانده تیپ برسان و بگو که هر چه سریع تر دستور انتقال یک آشپز به مقر ما ...
علاقه شدید شهیدمدافع حرم بهNBA
.... من دستم را جلو بردم و با او دست دادم و حاجی را در آغوش گرفتم تا معانقه کنم. هنوز دستش توی دستم بود که گفتم: دست ما را هم بگیرید و توی دلم نیتم از این حرف طلب شهادت بود که حاج همت در جوابم گفت: دست من نیست! از همان شب این خواب و حرف حاج همت برایم مسأله شده بود و مدام فکر می کردم چطور ممکن است برآورده شدن چنین حاجتی دست شهدا نباشد. همیشه فکر می کردم شهدا باید دست آدم را بگیرند تا باب ...
شهیدی که با 1کلمه 4 اسیر گرفت
دانستند در امورات بیت المال بسیار حساس بود او که خانواده اش از اول شروع جنگ به اهواز برده بود حاضر نشد حتی برای یک بار از امکانات دولتی استفاده کند. حاج اسدی فرمانده لشکرالمهدی در این باره می گوید این شهید عزیز ما مظلوم و گمنام بود در عین اینکه تمام امور لشکر را به تنهایی می چرخاند اما هیچ جا حاضر نبود اسمی از ایشان برده شود وقتی ما از تبلیغات لشکر یک عدد فیلم ایشان را خواستیم اصلا وجود ...
خبر ناگوار سردار سلیمانی برای صهیونیست ها/ نامه حاج قاسم به وزیر دفاع آمریکا
سلیمانی را دستگیر کنیم مانند خلبان اردنی آن را در آتش خواهیم سوزاند و گفته می شود جواب سردار سلیمانی در واکنش به این موضوع بدین شره است: " آقای بغدادی! زمانی که این حرف را می زدی بنده روبروی شما در صف سوم، بین جمعیت نشسته بودم! " کیک تولد برای سردار سلیمانی 20 اسفندماه، سالروز تولد سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس است. این عکس در صفحه منعکس کننده اخبار عراق در فیسبوک منتشر ...
ماجرای کشف پیکر 700 شهید!
اینکه از من بپرسد نامه زده بود همه شما موظفید به ایشان کمک کنید. یکدفعه دیدیم دستگاه های مهندسی همگی سرازیر شد سمت ما. در مدت یکماه جاده تعمیر شد و ما رفتیم و در همان فاز اول 90 شهید یافتیم. و بعد از آن هم شهدای دیگر تا جایی که 700 شهید در پد شرقی پیدا شد. تفحص شهدا در سرمای زمستان حاج عمران در حاج عمران الان بچه های تفحص دارند کار می کنند. زمستان است و سرد. در شهرهایی که بچه ...
محرمانه ی رابر
بیجایی زده باشند یا اینکه به مهلکه ی مبهم مواجهه با غریبه ها می آیند تا از هم ولایتی شان دفاع کنند. سؤالت هرقدر هم که ساده باشد، کلی فکر می کنند، بعد به هم نگاه می کنند تا چند کلمه جواب بدهند. من یک سؤال ساده می پرسیدم؛ چقدر سردار را دوست داری؟ و یک جواب مشابه می شنیدم: تو بچه ی شهر هستی. نمی دونی وقتی یه نفر سردار مملکت می شه و به روستای بچگی هاش برمی گرده، چقدر مهمه. روستایشان ...
سخت است میراثدار یک شهید باشی!
. اعتبار حرف جالبی هم می زند که به دل می نشیند. او می گوید: لابه لای این 117 تصویر، عکس سروان شهید زارعیان وجود دارد که مثل من فرمانده یکی از گروهان های گردان 151 مستقر در دژ بود. او بچه شیراز بود و هر وقت به تصویرش نگاه می کنم، دچار احساس عجیبی می شوم. هر دوی ما فرمانده یکی از گروهان های دژ هستیم. احساس عجیبی است که میراثدار یک شهید باشی. حتم دارم خیلی از سربازهای پادگان هم با دیدن تصاویر سربازان داخل ...
سیلی ناجوانمردانه
... فردای آن شب، بعد از آمار صبح، سربازی به نام خلف مرا احضار کرد که با یکی از بچه های عرب زبان به نزد او رفتم. او با عصبانیت به من گفت: حالا دیگر در سلول تبلیغ می کنی. از خمینی حرف می زنی و دولت ما را محکوم می کنی. دلم از این برخورد و اینکه چگونه او از موضوعات داخل سلول باخبر شده به درد آمد. در مقابل تمام صحبت های او فقط سکوت کردم. سرباز عراقی پرسید: راستش را بگو ببینم، آیا تو خمینی ...
حجت الاسلام حق پناه: مداح نباید صدایش را در غیر از مدح اهل بیت(ع) خرج کند+گزارش تصویری
وارث : اولین سالگرد درگذشت حاج علی آهی با سخنرانی حجت الاسلام حق پناه و مداحی حاج احمد صالح خوانساری، حاج جواد حیدری، حاج کاظم غفار نژاد، حاج حمید بهاری و با حضور حاج غلامرضا سازگار، حاج منصور ارضی، حاج اکبر بازوبند، حاج حیدر توکل، حاج محمد فراهانی، حاج مهدی عزیزیان و دیگر ذاکرین اهل بیت علیهم السلام در مسجد حضرت امیرالمومنین علیه السلام برگزار شد. در ادامه خبر متن سخنان حجت الاسلام حق پناه ...
سردار شهیدی که نگران بعد از شهادتش بود !
خلوت من و شهید طوسی ایجاد شده بود، یاد دوستان و یاران شهیدمان می افتادیم. نامشان را می بردیم و به حال آنها غبطه می خوردیم. تو همین حال و هوا سیر می کردیم که شهید طوسی از فراغ دوستانش خیلی نارحت بود، احساس دلتنگی اش با نفس کشیدن های عمیق و چهره غم انگیزش مشخص می شد. من هم، همینطور نام دوستان را یکی یکی می بردم؛ اشک دور چشمانمان حلقه زده بود. سردار شهید طوسی، سردار کمیل و حاج جوشن ...
واکنش حاج احمد کوهستانی به یک خبر
.... در پایان ضمن تشکر از همکاری همه مسئولین و خانواده معظم شهدای مدافع حرم مخصوصا برادر عزیز و یادگار هشت سال دفاع مقدس محمد رضا جعفری پدر شهید مهندس جعفری ضمن حضور فعال در این مجلس معنوی راه، یاد و خاطره شهدا را گرامی می داریم. باشد تا بعضی ها برای از دست ندادن جایگاه و صندلی محل کار را ترک نکنند. والسلام خادم بسیجیان و رزمندگان و پیشکسوتان احمد کوهستانی ...
خلاقیت در گذر از شط علی به روایت یک رزمنده/ بسیجی که با نجاتش شرمنده فرمانده شد
چشمانش جاری بود این مطالب را با حالت خاصی می گفت و همه را می گریاند. شهید محمد سبزی هم او را دلداری می داد و اشکهای او را پاک می کرد. حقیقتاً رزمندگان این چنین روحیه ای داشتند و مرگ در راه خدا را جز سعادت چیز دیگری نمی دانستند. آمبولانس گردان او را به بیمارستان اهواز منتقل و ریه هایش را شستشو دادند و به مدت 15 روز در بیمارستان بستری شد. اخیراً در این خصوص با برادر غلامرضا ...
کیارستمی تا سه شنبه در خواب مصنوعی خواهد بود
را دارند که جایی در اکران سینمای بدنه پیدا کنند، می توانند در چارچوب این طرح نیز به نمایش در آیند . ایستاده در غبار به کارگردانی و نویسندگی محمدحسین مهدویان و تهیه کنندگی حبیب الله والی نژاد در برگیرنده بخشی از زندگی حاج احمد متوسلیان است. این فیلم که جزو آثار تحسین شده در جشنواره فیلم فجر سال 94 بود، سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را دریافت کرد. ایستاده در غبار بدون سرگروه و به صورت آزاد اکران ...
اگر پاداش های سال قبل دو برابر بوده است پس چرا شما اعتراض نکردید؟!
بازی کردید! آخر چه شد؟! سازمان محترم بازرسی اتهام وارده را از طرف شما و دوستتان را نسبت به آن قرارداد، کذب اعلام و گفت تخلفی صورت نگرفته است. پس محض رضای خدا در روزهای باقیمانده از عمرمان بیاییم فقط و فقط برای مردم شهرمان کار کنیم و صادق باشیم. یادتان هست روزهای اول شورا تا پاسی از شب در گلزار شهدا در کنار دوستان شهیدمان چه درددل هایی با هم می کردیم و چه عهدهایی با هم بستیم! پس چه شد آن ...
نظر آیت الله مشکینی درباره میزان تأثیر اعمال
، روزه می گیرم، 20 سال من شب قدر دارم. خدا رحمت کند آیت الله مشکینی می فرمود: دختر و پسر به سن 20 سالگی رسیدند باید بتوانند طی الارض کنند. گفتیم حاج آقا یعنی چه؟ ایشان فرمود: بابا یعنی شما پنج سال است نماز خواندی، پنج تا ماه رمضان شب قدر داشتی، پنج تا عرفه داشتی، پنج تا محرم داشتی، پنج تا فاطمیه داشتی، این باید فرقی کند با آن کسی پنج سال نماز نخوانده، پنج سال روزه نگرفته، پنج سال عرفه و محرم ...
شبی که منصوریان از هتل به پائین افتاد!
...> آخرین بار کی همدیگر را دیدید؟ با هم تلفنی حرف زدیم و قرار شد شام را با هم باشیم و یا قهوه بخوریم، منتهی من بدقولی کردم و نتوانستم بروم. چرا؟ ناراحت نشد؟ من و کروش با هم مثل برادر می مانیم، از دستم ناراحت نمی شود. اگر همکار بودیم که نابودم می کرد چون از بد قولی خیلی خیلی بدش می آید ولی حالا مثل برادر هستیم. به او گفتم یا باید پیش تو بیایم یا اینکه پیش پدرم باشد چون او ...
شهید جاودانه گلستان که به آرزویش رسید
شد و فعالیت خود را در آنجا متمرکز ساخت به طوری غرق در مسئولیت خویش بود و گاهی اوقات خانواده اش از نبودن او در جمع آنان اظهار ناراحتی می کرد. این شهید والامقام روحانیت را نقش اول در این انقلاب می دانست و ولایت پذیری را به عنوان حرف اول قبول داشت و می گفت: 'اگر ولایت نباشد ما انقلابی به این معنا نداریم'. همچنین به امام عشق می ورزید و هر گاه این جمله امام من دست و بازوی سپاهیان را می ...
فرزند شهید همت: هیچ چیز به اندازه سایه بابا نمی ارزد
به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، محمدمهدی همت فرزند شهید ابراهیم همت در یادداشتی که برای روزنامه همشهری نوشته به موضوع شهدای مدافع حرم و فرزندان آنها اشاره کرده است. متن این یادداشت را در ادامه می خوانید: من "محمد مهدی همت" ام، فرزند شهید حاج "محمد ابراهیم همت" و البته به این میراث داری افتخار می کنم. سرم بلند است که من را به نام سردار پر آوازه جبهه های ایران می شناسند ...