سایر منابع:
سایر خبرها
این استقلال مگر تاکتیک هم دارد؟
تمرینات است، بازیکن حواسش را جمع می کند و خوب تمرین می کند، چون می داند عکسش در یک رسانه چاپ می شود. وقتی بازیکن می بیند خبرنگار در تمرین است، حواسش را جمع می کند که رفتار حرفه ای داشته باشد، چون آن خبرنگار حرف را به مردم مخابره می کند، اما چطور توانستند جلوی همه اینها را بگیرند؟ آیا اصلا به این موضوعات فکر کرده اند؟ شما را به خدا، جواب بدهید که چطور مردم و رسانه ها را از استقلال فراری داده اید ...
از نفسِ نوشتن می ترسم
موفق نشوی. معمولا عنوان مجموعه داستان ها را از روی نام یکی از قصه های آن می گذارند اما بنی آدم اسم هیچ یک از قصه های کتاب نیست. این اسم را چگونه انتخاب کردید؟ بنی آدم ناگهانی به ذهنم آمده بود. بعد از اینکه مجموعه تمام شد؟ بله، وقتی تمام شد. البته در آن اواخر این اسم را انتخاب کرده بودم اما یادم رفته بود. ناشر که پیش من آمد گفتم چطور است اسم این مجموعه را بگذارم ...
روایت ایرانی هایی که از ترس داعش به اروپا می روند!
را می سپارند دست مردم بدبختی که قایقرانی بلد نیستند تا خودشان برانند. مثلا می گویند از این نقطه به این نقطه رانندگی کنید تا برسید گفتم فرهنگم به ایرانی ها نمی خورد فقط کار عرب ها را زودتر از ما فارسی زبان ها راه می اندازند این یکی از تفاوت هایی است که او در مورد برخورد آلمان ها با مهاجران می گوید. طبق حرف های محمد،افرادی شبیه به او برای اقامت گرفتن و زندگی در آلمان حتما باید ...
پدر شهید سعید مسافر: اگر مدافعان حرم نبودند، به جای سوریه، باید در تهران می جنگیدیم
بودیم با هم تا پدر و فرزند. من از او خیلی چیزها یاد گرفتم. چگونه خبر شهادتش را به شما دادند؟ من روز چهاردهم فروردین بود که برای فوتبال به سالن رفتم. با سوالات عجیب و غریب دوستان مواجه شدم. جویای احوالات سعید بودند. نیم ساعت از بازی که گذشت از چهره ها خواندم که اتفاقی افتاده. همه می دانستند و من بی اطلاع بودم. ساعت دوی همان شب به من گفتند سعید مجروح شده. تا صبح خوابم نمی برد. حدس ...
کار و ازدواج،دغدغه بیماران مبتلا به هموفیلی
راه بروند و زندگی کنند تا از زندگی لذت ببرند. عباس نصیری،دانشجوی سال آخر رشته حسابداری دانشگاه تهران یکی دیگر از بیماران هموفیلی است که از بدو تولد با این بیماری دست و پنجه نرم کرده و می گوید: برخی ها تحرک را برای یک بیمار هموفیل سم می دانند اما این بیمار است که باید بداند چگونه و به چه صورت رفتار کند. او می افزاید: مانند سایر کودکان به مدرسه رفته ام و درس خواندم اما مراقب بودم ...
داستان زنی که برده جنسی شد + عکس
تازگی 30 ساله شد دوست نزدیک هستم و شماره تلفن ادی، مردی را که هنگامی که درمانده بودم، از جانب من با اف بی آی صحبت کرده بود، تا این اواخر داشتم. در سال 2014 حوالی کریسمس به او تلفن کردم تا او را در جریان اتفاقاتی که برایم افتاده بود بگذارم ولی او حرف من را قطع کرد و گفت تمام داستان من را دنبال کرده و از این که برای خودم زندگی تازه ای درست کرده ام خوشحال است. ادی گفت: "هرگز فکر نکن که از من تشکر کنی- همه این کارها را خودت کرده ای." ولی ادی من از تو متشکرم که آن روز در پارک به حرف هایم گوش دادی و کمکم کردی تا زندگی ام را دوباره شروع کنم. ...
میدان ارگ، میدان خاطره ها
. مدرسه ای را در یکی از روستاهای اطراف کرمان به من نشان داد و گفت باید به این روستا بروی و کف کلاس را موزاییک فرش کنی. من هم به میدان مشتاق رفتم تا ماشین بگیرم و به آن روستا بروم. ماشین هم مثل حالا زیاد نبود. بالای یک کامیون نشستم و به روستای مورد نظر رفتم. یک کلاس 4*7 متر بود که همه بچه های روستا اعم از دختر و پسر در آن درس می خواندند . خلاصه کارم را ساعت 3 بعد از ظهر تمام کردم و به کرمان ...
کلاه سبزی که خنجر کوئین را از انگلیس به ایران آورد
آن طی 4 ماه در تمام رشته های ورزشی آموزش می دیدند و به صورت علمی تغذیه و فیزیولوژی ورزش را فرامی گرفتند. فرمانده ما در آن دوره به اعتراض من توجه نکرد و یک هفته از شروع دوره گذشته بود و من به شهر پول اعزام شده بودم؛ من از این بی توجهی فرمانده ناراحت بودم و یک روز پیش فرمانده انگلیسی مرکز آموزش تفنگداران دریایی انگلستان سی تی سی رفتم و گفتم اگر یکی نخواهد یکی از دوره های شما را بگذراند ...
بعضی از رفقا به هر قیمت بازگشته اند، من نمی توانم
مسئولیت ها با تهیه کننده است و به من تهیه کنندگی نمی دهند. جالب است بدانید من از در سازمان هم نمی توانم داخل بروم و با همکاران سابقم چای بخورم، یعنی همچنان ممنوع الورود به سازمان صدا و سیما هستم! وقتی از او می پرسیم دلیل پابرجا بودن این همه بدبینی نسبت به او بعد از این همه سال چیست؟ می گوید: خودم هم خیلی دلم می خواهد بدانم! اصلا می خواستم صحبت هایم را با این نکته شروع کنم که مگر من خودم می ...
فیلم درمانی در قالب یک روایت شخصی
.... تنها می توانم بگویم در برهه ی خاصی از زندگی ام بودم و زمانی که کتاب زندگی نامه ی چه گوارا را به انگلیسی خواندم، شیفته ی داستان زندگی این شخصیت شدم و همان زمان تصمیم گرفتم کتاب مورد بحث را به فارسی ترجمه کنم تا بتوانم لذت مطالعه ی آن را با هم وطنانم به اشتراک بگذارم. رفوگران گفت: وقتی ترجمه ی یکی دو فصل از این کتاب به پایان رسید احساس کردم فرصت خوبی است که بتوانم به آرزوی دیرینه ام جامه ی ...
حمله تند ستاره پیشین استقلال به بازیکنان این تیم
رقیب احترام قائل بودم و حتی در روزی که آن گل معروف را زدم نه کری خواندم و نه چیزی گفتم که به آنها بر بخورد اما می بینم که در این چند روز حسابی الفاظی برای من و خانواده ام به کار می برند که ... بگذریم تنها می توانم بگویم این بندگان خدا کری خوانی را با فحاشی اشتباه گرفته اند. تنها برای شان خوشحالم که به آرزوی دیرینه شان رسیدند و صدرنشین شدند . ...
گفتگو با همسری که بر سر مزار شوهرش جشن گرفت
شب شده بود، همه فامیل آمده بودند خانه ما، من هم مدام به همان شماره زنگ می زدم و می شنیدم که رضا حالش خوب نیست و باید برایش دعا کرد. در تماس بعدی هم ایشان گفت شما حساب کنید رضا به احتمال 90 درصد شهید شده است. شما چه جوابی دادید؟ گفتم مگر شما نمی دانید بچه رضا فقط یک سالش است، چرا این حرف را می زنید، من نمی خواهم او شهید شود. خلاصه با همین حال نزار ساعت 3 صبح به سمت مشهد حرکت ...
لاغری شیشه
خواهد شکست، هرگز قدم نگذارند. چرا به این راه کشیده شدی؟ نمی دانم هنوزهم گیج ومبهوت هستم. زندگی خوبی داشتم. خودم وهمسرم هردو دارای تحصیلات عالیه بودیم وفرزندم عرشیا نیز پسر خوب وسر به راهی بود و خودش را برای ورود به دانشگاه آماده می کرد. پس چرا این گونه شد؟ سال ها بود که از بچگی و حتی بعد از ازدواج به علّت چاقی مفرطی که داشتم رژیم غذایی می گرفتم. رژیم های سخت وطاقت ...
فرهاد ظریف از زندگی شخصی اش می گوید و قطعا المپیکی می شویم
داستانش با همه دفعات قبلی فرق می کرد ولی با زهم می گویم هر موقع من را دعوت کنند، اگر ببینم می توانم به تیم کمک کنم، با کمال میل می آیم. سال مهمی را پیش رود داریم. فکر می کنی سهمیه المپیک ریو را کسب کنیم؟ - اصلا شک نکنید که والیبال ایران یکی از حاضران در المپیک 2016 خواهد بود. اگر دوره قبل و در زمان ولاسکو هم این اتفاق نیفتاد، به این خاطر بود که تجربه پایینی داشتیم اما الان ...
عشق ورزی به زبان فارسی
آن دم که کنار منی، دم غنیمت است بر برگ خشک خنده شبنم غنیمت است فرصت کم است و قافله عمر در شتاب آری کم است فرصت و آن کم غنیمت است ما آفتاب بر لب بامیم و تا غروب یک لحظه بیش نیست که آن هم غنیمت است از روزهای رفته به حسرت سخن مگوی دم را عزیز دار که این دم غنیمت است بر روزه دار جشن مه نو مبارک است بر تشنه کام مژده زمزم غنیمت است چشم انتظار غرش رگبارها مباش باران قطره قطره و نم نم غنیمت است یاری که دل ز دیدن او شاد می شود ...
از شق القمر حداد عادل تا مسئولانی که سالهاست کتاب نمی خوانند
اشعار هنز هم... در حوزه ادبیات تعلیمی است فاضل نظری معاون هنری حوزه هنری در این مراسم با بیان اینکه انتشار مجموعه هنوز هم... یک اتفاق خوب در حوزه کتاب است، گفت: چند سالی منتظر انتشار این مجموعه بودم، این اثر یک مجموعه شعر است چرا که با گونه های مختلف شعری در آن هست،بنابراین این اثر مجموعه شعری است که با گونه های مختلفی از آن مواجهیم. وی در ادامه با تاکید بر اینکه یکی از ویژگی ...
نظر نویسندگان مختلف درباره شاهکار شارلوت برونته
را خواندم فهمیم چه بلایی بر سرم آمده است و این اولین درس من به عنوان یک نویسنده بود که هیچ داستانی پایان ندارد. مارگارت درابل ، منتقد و داستان نویس انگلیسی اولین باری که جین ایر را خواندم حدود 10-11 سال داشتم و دو موضوع مرا آزار داد. یکی مدرسه وحشتناکی بود که جین در آن تحصیل کرد و دیگری حضور زنی دیوانه در اتاقک زیر شیروانی بود. تصاویر آن مدرسه برای همه کودکان آن سن آزاردهنده است و ...
مرجانه گلچین به غیر از بازیگری چه کار می کند؟
اوریانا فالاچی. میانه تان با ورزش کردن چگونه است؟ - در گذشته بسیار زیاد کوه می رفتم اما در حال حاضر به علت عارضه ای که برای پایم به وجود آمده مدتی پایم در گچ بود و نمی توانم مثل سابق به صورت سخت ورزش کنم و از صخره بالا بروم ولی پیاده روی هر روزه ام را دارم. اهل رستوران گردی هستید؟ - نه زیاد، غذای خانه را ترجیح می دهم. به صورت کلی فضای خانه برای من ارجحیت دارد. ...
خاطراتی جامانده از فرمانده دلاور لشکر همیشه پیروز عاشورا
دیگری وجود ندارد. با همین قایقها باید عملیات بکنیم. لباس های غواصی را خوب نگهداری کنید. یک سال است دنبال این امکانات هستیم. مهدی باکری در شب عملیات وضو می گیرد و همه گردان ها را یک به یک از زیر قرآن عبور می دهد. مداوم توصیه می کند: برادران! خدا را از یاد نبرید نام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را زمزمه کنید. دعا کنید که کار ما برای خدا باشد. از پشت بی سیم نیز همه را به ذکر لاحول و لاقوه ...
عکاسی که جهادی عکس می گیرد
نکرده اند؛ اما می گویند تا آخرین قطره خون پای این انقلاب هستیم. اگر از من بپرسید مسئولین در این مناطق چه کار کردند، من قطعا به شما می گویم خیلی به گوش آشناست. اصلا چی هست؟ باید به چه کسی بگوییم که بچه های سقز فقط تا ششم ابتدایی می توانند درس بخوانند؟ الان به این نتیجه رسیدم که فقط اندازه خودم می توانم کار کنم و اندازه خودم می توانم حرف بزنم. قبلا فکر می کردم عکاس فقط عکس می گیرد و تمام؛ اما الان فهمیدم هر عکسی که می گیرم، ده برابر آن باید حرف بزنم. منبع: مجله مهر انتهای پیام/ ...
آقا دست بذارید زیر گلویم!
خاطر آموزش. مجید مدام زنگ می زد کجایی؟ می گفتم کار عقب مانده دارم! حالا در حین آموزش بودم. هفته آخر آموزش یکی از دوستان من را دیده بود به مجید زنگ زده بود که حبیب می خواهد برود شوریه و فلان جا آموزش می بیند. یک شب به من زنگ زد گفت کارت دارم. رفتم، بعد از صحبت های معمولی که داشتیم، گفت راستی فردا بیا دفتر کار داریم. گفتم فردام نمی توانم بیایم. گفت خیره؟ گفتم خیره! هنوز کارها تموم نشده! گفت ربطی به ...
سقراط خراسان/ زندگی و آثار استاد محمد تقی شریعتی در گفت وگو با محمد مهدی جعفری
که در مقطع دبیرستان و سپس در سال های 37، 38 که در دانشگاه شیراز درس می خواندم، شنیده بودم. در سال 1340 ما عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز بودیم. قرار بود کنگره انجمن های اسلامی در مشهد و در خدمت مرحوم آیت الله میلانی تشکیل شود. من هم به اتفاق چند نفر به نمایندگی از انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز به تهران آمدیم و در دیداری که با اعضای انجمن اسلامی مهندسین داشتیم، اعلام شد که مرحوم ...
راست می گفت که سرباز امام زمان (عج) است
. 14 روز در منطقه بود که به شهادت رسید. تاریخ اول آبان ماه 1394مصادف با تاسوعای حسینی و همچنین مصادف با سالگرد ازدواجمان. آن روز حال عجیبی داشتم. دائم در خانه راه می رفتم. روز تاسوعای حسینی بود. آشفته بودم و از چشمانم اشک می آمد. روز بعدش هم که عاشورا بود و من حالم بدتر شده بود. برای جاری ام از خاطراتم با ابوذر می گفتم. من بی خبر از شهادت ابوذرم برایش اشک می ریختم. خبر شهادت همراه زندگی ...
روز جشن ابرقدرت ها از نگاه یک طلبه شهید
افکنده شد و او رهسپار تهذیب در حجره های حوزه گردید. شهید رسولی در حوزة علمیة بندرگز اقامت گزید و ضمن بهره بردن از اساتید حوزه، عزم خویش را برای رسالتی بس بزرگ و عظیم جزم نمود. شانزدهم شهریور سال 1365 روز شیرینی برای وی بود، چون توانست در عرصۀ جهاد و شهادت، گام در خاک پاک جبهه های جنوب بگذارد و با دژخیمان بعثی به مبارزه بپردازد. کربلای 4 اولین صحنة ایثار و جان فشانی ...
اشک شوق معلم قدیمی در کلاس درس
اختصاص دهند.کیلومترها راه طی کرده بودم و بچه های روستا از سر شوق به دیدار آقا معلم آمده بودند نتوانستم لبخند آنها را به غم تبدیل کنم.آنها را که حالا بعد از 33 سال هنوز هم رنگ لباس، کفش و کیف شان را به خاطر دارم بوسیدم و گفتم می مانم. خوشحالی آن روز کودکان روستای هشت بندی (2) حس خوبی را در وجودم زنده کرد به خودگفتم باید دست به کار شوم.دو برگه خطی امتحانی و یک خودکار برداشتم و راهی دشت وسیع مقابلم ...
در نقد جریان نفوذ و اهانت به ساحت دانشجویان/ اقتصاد مقاومتی را فقط متقین قبول دارند
، ریاضی و هندسه و جبر و آنالیز و... همه اینها سواد است و علم نیست؛ العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء، علم نور است و آنچه که نور است در آن ظلمت نیست در آن حسادت نیست. آیت الله العظمی بهجت وقتی تابستانها مشهد بودند، یک روز در حرم ایشان را دیدیم (شاید این قضیه مربوط به 25 سال پیش است)، آقا پیاده می رفتند و می آمدند تا منزلشان و دفترشان. با آقا برگشتیم صحبت هایی و مطالبی بیان شد، آقا محبت ...
دختری پس از 42 سال به دنبال پدر و مادر ش می گردد + عکس
و مدام بی تابی می کردم. خیلی دوستش داشتم. در مراسم ختم اش همسرم بعد از 10 سال پرده از این راز مگو برداشت و همه ماجرا را برایم تعریف کرد. حال آن دقایق ام غیر قابل وصف است. شوکه شده بودم. باورم نمی شد کسی را که عاشقانه پدرم می دانستم و دوستش داشتم پدر واقعی ام نبوده است. بعد از اینکه کمی توانستم خودم را پیدا کنم به مادر خوانده ام گفتم که همه چیز را می دانم و او هم باید واقعیت را به من بگوید اما ...
از تأثیرگذاری ابزار شعر تا تعجب زن کوبایی از حقوق زن در اسلام
در آنجا سخنرانی و برنامه داشته باشم و بعد همراه چند اتوبوس از دانشجویان به مشهد برویم. سختی یک تبلیغ وی اظهار کرد: تا روز 6 اقامت ارتباط من با دانشجویان بسیار رسمی بود و تأثیرگذاری که در خاطر داشتم محقق نمی شد و از این جهت بسیار غصه دار بودم و حتی از اینکه این دعوت را پذیرفته بودم پشیمان شدم. امام جمعه درمیان بیان کرد: حتی در مدت زمان 25 ساعته مسیر شیراز به مشهد هم ...
صداهای ذهنم را رنگ آمیزی کردم/ می خواهم فیلم و تئاتر هم بازی کنم/ ترجیح می دهم رهبر ارکستر مهمان باشم
جشنواره فجر اجرا کردم. در آینده نزدیک هم قرار است ارکستری به نفع خیریه رهبری کنم و با همان رهبری ارکستر ملی ادامه بدهم. این آهنگساز خاطرنشان کرد: من اصالتاً بروجردی هستم و به آن افتخار می کنم. نکته ای را هم بگویم که من همه جای دنیا رفته ام. آمریکا، ارمنستان، اتریش و تهران و همیشه دنبال وطنم بودم. سه سال پیش مرا به زادگاهم بروجرد بردند و من برای اولین بار احساس کردم وطن دارم. بروجرد وطن ...
عشق به تحصیل در79 سالگی/ من، مولتی میلیاردرم/می خواهند آرزوی باسواد شدن را به دلم بگذارند
کردید؟ خیر. قبلا هم وقتی در زنجان سرباز بودم کلاس اول را طی 20روز خواندم اما درس و مدرسه را ترک کردم و درآن زمان فکر می کردم خواندن و نوشتن در این حد کافی است البته 12سال پیش نهضت سواد آموزی در روستا ما آمد و دوره های آموزشی برگزار کرد و من در این دوره ها شرکت کردم و دو کلاس دیگر هم خواندم و با نمره 18مدرک گرفتم و بعد از آن هم وارد دبیرستان شدم. مسئولان مدرسه باحضور شما مشکلی ...