سایر منابع:
سایر خبرها
رفاقت مادربزرگ و نوه تا پای شهادت
ما روایتی از زندگی شهیده نصرت عرب نژاد خانوکی، مادربزرگی مهربان است که به همراه نوه اش المیرا حیدری نژاد در مراسم گلزار شهدای کرمان حضور داشتند. المیرای 15 ساله که یک شب قبل از شهادتش از پدرش می خواهد در کنار ضریح امام حسین (ع) برایش دعای شهادت کند! خبر شهادتشان بهت آور بود برای آشنایی با زندگی شهیده نصرت عرب نژاد خانوکی با پسرش امیر کاربخش رابری همکلام شدم. اگرچه مصاحبه ما ...
روایت تکان دهنده و دردناک خانواده آریانا ولی نژاد از مرگ زن دوچرخه سوار ایران
زبان داشت یا کلاس بدنسازی. بعد ریکاوری می کرد و فردا دوباره کارهایش را انجام می داد. در زمان کرونا که سر کلاس های مجازی شاید 5 نفر آنلاین بودند و آن هم فقط حاضری می زدند بچه من در سه سال کرونا به شدت زحمت کشید. *از آن حادثه تلخ بگویید. آریانا را اول به بیمارستان خرم آباد بردید؟ بله، متاسفانه دختر من اول در بیمارستان بدون امکانات و کثیف عشایر خرم آباد بستری بود . البته پرسنل ...
خاویر ماسکرانو : دوران حضورم در لیورپول بهترین دوران فوتبالی ام بود
فوتبال دیگر. وقتی در سال 2006 وارد فوتبال اروپا شدم، نگاه ما به فوتبال نسبت به دوران بعد از بارسای گواردیولا بسیار متفاوت بود. حالا همه روی نحوه پرس از جلو و فشار به حریف کار می کنند. قبل از گواردیولا همه چیز طبیعی تر بود و تیم ها کمتر پرس می کردند. ماسکرانو اعتراف کرد که به منچستر سفر کرده تا با گواردیولا صحبت کند و از تجربیات او استفاده کند: اگرچه من هنوز با انریکه و پپ ...
کارآفرینی با دورریختنی ها
تایی را همراه خودش به محل کارش برد تا به همکارانش نشان بدهد. پرسید: اگر اینها را بفروشم اشکالی ندارد؟ من هم گفتم: نه. وقتی خانه برگشت، همه را فروخته بود و دست خالی بود. بعد از آن، سفارش همکارانش آن قدر زیاد شد که تا عید چند هزار تخم مرغ رنگ کردم و فروختیم! برای اینکه کار ها آماده شود، زن و شوهر شبانه روزی کار می کردیم و تا نیمه شب بیدار بودیم. همان سال چندتایی از تخم مرغ ها را که مانده بود برای یکی ...
خاطرات قرآنی امام خامنه ای| اثرپذیری از تلاوت زیبای مادر تا حفظ قرآن و آرامش به اسرا در زندان ساواک
! بنده سال 50 در مشهد برای دانشجوها درس تفسیر می گفتم و اوایل سوره بقره- ماجراهای بنی اسرائیل- را تفسیر می کردم. بنده را به ساواک خواستند و گفتند چرا شما راجع به بنی اسرائیل حرف می زنید؟ گفتم آیه قرآن است؛ من دارم آیه قرآن را معنا و تفسیر می کنم. گفتند نه، این اهانت به اسرائیل است! درس تفسیر بنده را به خاطر تفسیر آیات بنی اسرائیل- چون اسم اسرائیل در آن بود- تعطیل کردند. بیانات ...
کشف جسد مرد گمشده در کانال فاضلاب در تهران / قتل مرد بیگناه بخاطر هیچ
کند مژدگانی خوبی به او خواهم داد. او حرف های عجیبی زد و گفت چند روز قبل پدرم را دیده که با مرد معتادی درگیر شده و به دست او کشته شده است بعد هم جسدش را به داخل کانال فاضلابی در نزدیکی پارک انداخته است. با شنیدن این حرف ها گفتم پیش پلیس بیایم و موضوع را مطرح کنم. پس از این اظهارات مأموران به محل کانال فاضلاب رفتند و مرد را کشف کردند و با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. ...
دختر11 ساله اسیر هوس بازی مرد 30 ساله
بیمارستان بستری شدم . آن جا بود که پنهانی با خانواده ام تماس گرفتم و چون امنیت جانی نداشتم به خانه پدرم رفتم. حالا هم تحصیل را دوباره شروع کرده ام اما در مرز طلاق و ادامه زندگی سرگردان هستم و همه آرزوهایم را برباد رفته می بینم.
سارق مسلح بانک شهر: چاره ای جز دزدی نداشتم چون بدهکار بودم/ اینکه می دیدم بچه های دیگران لباس عید می ...
ازدواج کردید؟ چند فرزند دارید؟ بله، یک دختر 8 ساله و یک پسر 5 ساله دارم. قبلا هم سرقت مسلحانه انجام داده بودید؟ بله، سال 1400. مربوط به من نمی شد، اما من هم مشارکت داشتم. سرقت مسلحانه بود و فقط یک موتور دزدیدیم. از سرقت یک قران هم نصیبم نشد. همان موقع که موتورسیکلت را [...]
میم مثل مادر، مثل محمد حسین
م بود و برایم عزیز بود، اما این تجربه 30 سال بعد به محمدحسین رسید و کسی جای اولاد را نمی گیرد؛ با این حال رفتارشان طوری بود که هر روز محبتش نسبت به من بیشتر می شد، اما این محبت مانع این نشد که من به برای رفتن به جبهه به او نه بگویم، با اینکه فرزند کوچک و همسر جوان هم داشت، با کمال میل پذیرفتم و حاضر بودم هرطور شده خودم هم به جبهه کمک کنم؛ پسرم هنوز سه سال نداشت که پدرش شهید شد. بدون ای ...
زن غریبه؛ شاهدی برای بی گناهی مرد معتاد در یک جنایت
به پلیس گزارش دادند او گم شده است. خانواده این مرد گفتند: مهران طبق معمول هر روز از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. او با کسی دشمنی نداشت و هیچ مساله مشکوکی برایش اتفاق نیفتاده است. پسر مهران گفت: من بعد از اینکه نگران پدرم شدم به پارکی که در نزدیکی محل زندگی مان است رفتم. مردی معتاد همیشه آنجا می نشیند. از او پرسیدم پدرم را دیده است؟ او گفت پدرم امروز به پارک نرفته است. این مساله مشکوک ...
خاطرات الرجال
ارتشبد حسین فردوست، دوست دوران کودکی محمدرضا پهلوی و رئیس دفتر اطلاعات او، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ماند و خاطرات خود از دوران مجالست با شاه، خاندان و دولتمردان رژیم پهلوی را به رشته تحریر درآورد. خاطرات فردوست تحت عنوان ظهور و سقوط سلطنت پهلوی منتشر شده است که در این ستون به تناوب برخی را مرور می کنیم. فساد و قدرت طلبی رزم آرا سال های پس از شهریور 1320، زمینه کاملاً ...
خاطرات خواندنی رزمنده ای از سرزمین دلیران تنگستان و دشتستان
. بعد که تمام شد، گفت: قربان امام حسین (ع) بروم. برایم این طور توضیح داد: سوم راهنمایی را که تمام کردم، ازدواج کردم. حالا شش یا هفت سال است که ازدواج کردم. بچه دار نمی شدم. نذر کردم و همان زمان که شما نامه را انداختید، در بیمارستان صاحب پسری شدم و اسمش را حسین گذاشتم. زمانی را که گفت، مطابق بود با همان ساعت و تاریخ که من نامه را داخل ضریح انداختم. به ایشان گفتم: آن لحظه که نامه را داخل ...
فیلم گفتگو با دزد مسلح بانک شهر مولوی تهران ! / شب عید نمی خواستم شرمنده زن و بچه هایم باشم !
که او یکی از مجرمان سابقه دار اداره مبارزه با سرقت های مسلحانه است که 3 سال قبل هم به جرم سرقت بازداشت و چند وقتی را در زندان گذرانده بود. متهم به تیم پلیسی گفت: روزی که اقدام به سرقت کردم از لحاظ مالی تحت فشار بودم و بدهی زیادی به دلیل خرید شب عید روی دستم مانده بود به همین دلیل گفتم شاید بتوانم از این راه پولی که لازم را فراهم کنم تا شب عید شرمنده خانواده ام نشوم. او در ...
می خواست مدافع حرم شود شهید دفاع از امنیت شد
.... خیلی ناراحت شدم و گفتم: برویم بیمارستان. رفتیم بیمارستان شهید مدنی. همه فامیل در بیمارستان بودند. تعجب کردم. بعد همسرم من را برد سمت بخش سوختگی. تعجب کردم و نگرانی ام بیشتر شد. گریه و بی تابی می کردم. رفتم پیش پویا سرش سوخته بود و من نشناختمش. خودم را می زدم. او که مرا دید سرش را بلند کرد و گفت: مامان، گریه نکن من خوبم ، اما اصلاً حالش خوب نبود و برای اینکه ناراحت نشوم اینطور به من گفت. ...
از بین نکونام و خطیر یکی باید برود/استقلال در دربی بباز نیست!
که در زمین بودم هرگز نباختم. سال 1385 که 2 بر یک باختیم من بازی نکردم و هر وقت در دربی بودم شکست نخورده ام. دربی آن سال مصدوم بودم و تازه بعد از 4 ماه برگشته بودم که بازی نکردم و هفته بعدش هم یک گل 3 امتیازی به ابومسلم زدم. بهترین خاطره تان از دربی چیست؟ همان بازی که 3-2 بردیم. آن بازی با اینکه حدود 18 سال پیش بود ولی هنوز در ذهن همه مانده است. واقعا هنوز هم همه یادشان هست ...
بابا حسن و ساک های پر از پول!
دوران دفاع مقدس سبک شدم. بعد از جنگ و بازنشستگی در خودم خلئی بزرگ احساس می کردم؛ وقتی دوباره وارد عرصه ی جهاد شدم این خلأ به خوبی پر شد. بار دیگر به آن معنویات دوران جنگ رسیدم. بعد از برگشت از سوریه، چندین بار دیگر به تیپ نزد دوستان و فرماندهمان رفتم و به آن ها سپردم هر زمان که خواستید به سوریه بروید من را فراموش نکنید. هنوز هم به آن ها می گویم و در آینده هم خواهم گفت. در این مأموریت برخی از دوستانم شهید و برخی هم مجروح شدند و بازهم خدا نخواست که شهادت نصیب من شود و سالم برگشتم. راضی ام به رضای خدا و در انتظار شهادت. ...
ژائو کانسلو: در سراسر اروپا تنها منچسترسیتی از اینتر بهتر است
طرفداری | ژائو کانسلو مصاحبه ای با گاتزتا دلو اسپورت انجام داد تا به استقبال دیدار بارسلونا و ناپولی در لیگ قهرمانان اروپا برود. مدافع سابق اینتر و یوونتوس در مورد حرفه و آینده خود صحبت کرد. آینده ای که هنوز معلوم نیست در کدام باشگاه رقم می خورد. من به اندازه کافی خوش شانس بودم که فقط برای تیم های بزرگ بازی کنم. به دوران حرفه ای خودم افتخار می کنم چون همه دستاوردهایم را با تلاش خودم به ...
روزی که خبر شهادت پدر را به پسر رساندم
، دلم را به دریا زدم و گفتم راستش را بخواهی ایلخان پدر بزرگوارت به شهادت رسیده است. ایلخان با همان خونسردی و آرامش عجیب گفت: پدرم به فدای امام حسین (ع) مگه خون پدرم از خون شهدای دیگر رنگین تر است؟ از این همه آرامش ایلخان واقعاً تعجب کردم و خودم هم نفس راحتی کشیدم، چراکه بعد از 24 ساعت توانسته بودم بار سنگین دادن خبر شهادت پدر به پسر را از روی شانه هایم بردارم و مأموریتم را انجام بدهم. منبع: روزنامه جوان ...
پژوهشگر نباید جو زده و مدگرا باشد
هران شدم و گرایش علوم قرآن و حدیث را انتخاب کردم. البته ورود من به دانشگاه همزمان با تولد فرزند سوم بود و بعد هم مدتی همراه با همسرم برای گذراندن دوره دکتری به انگلیس رفتیم زیرا آن وقت دوره دکتری در عموم رشته ها وجود نداشت و سال 75 به ایران برگشتیم. اهمیت نظم و نوشتن زیاد وی افزود: در سال 1381 دوره ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس گذراندم و چون رتبه اول را به دست آوردم وارد ...
بازداشت دزد حرفه ای در غرب تهران / شگرد ای دزد مخترع چه بود؟
گفت : 15 سال در یکی از شهرهای فرانسه زندگی کردم و تعمیرکار خودروهای لوکس و گران قیمت بودم. یک روز با چهار تبعه فرانسوی دعوایم شد که پلیس بازداشتم کرد. مدتی در زندان بودم و بعد از آزادی از آنجا اخراج شدم. برگشتم ایران و کار تعمیر خودرو را ادامه دادم. دو سال قبل یک موتورسیکلت خریدم اما سرقتی از آب درآمد و بابت خرید مال دزدی یک سال زندان بودم. در آنجا با یک گروه دزدان خانه ها که ...
حرکت جنجالی گلر پرسپولیس اوسمار را عصبانی کرد | علیرضا بیرانوند آبروریزی به پا کرد
به قراردادم اضافه می شد. زمان سرمربیان بعدی هم قراردادم بیشتر شد. مثلا زمان آقا یحیی 300 تومان می گرفتم. یعنی اولین قرارداد رسمی ات با تیم نفت سال 89 بود؟ – بله. فصل 89-88 بود که 85 میلیون تومان قرارداد داشتم. با این گذشته ای که گفتی، چطور با این همه سختی پای علاقه ات به فوتبال ماندی؟ – من تمام این سختی ها را برای فوتبالم کشیدم. از روز اول می دانستم نیت و ...
(ویدئو) خواستگاری فرهاد آئیش از دختر جوان
و فکر می کردم تو خونه ایشون جا گذاشتم و هیچ حسی هم نبود، من وقتی ایشون رو دیدم احساس کردم که یه آدم خاصیه و قابل احترامه که حالا بعد از بیست و چند سال فهمیدم که قابل احترام ترین انسانی هست که من تو زندگیم دیدم و باهاش دوست بودم و بعد از دو سال من در عرض سه روز مثلا خواب ایشون رو دیدم، یاد ایشون افتادم و تو خیابون یه نفر رو دیدم و گفتم مثل اینکه اون خانمه است. گفتم حتما یه نشانه ایه یا ...
حفر چاه در پشت خانه امام(ره)
اشاره کردند به من. من هم سریع به آن بنده خدا گفتم: صحبت هایت را کردی. بلند شو. خلاصۀ مطلبش این بود که امام تفسیرشان را ادامه بدهند. چون به دلایلی تفسیر امام در جلسۀ پنجم یا ششم قطع شده بود. آن روز من واقعاً نصف العمر شدم. از آن روز به بعد با آقای صانعی صحبت کردیم و آقای آشتیانی را که هیکل درشتی داشت، گذاشتیم که مراقبت کند. امام ابداً مایل نبودند که کسی در اطراف شان بایستد و نگهبانی بدهد. البته ...
درگذشت حمید بهبهانی؛ آقای دوربرگردان، آخرین وزیر راه و ترابری و استادِ احمدی نژاد
...: حمید بهبهانی وزیر اسبق راه و ترابری ، شنبه نوزدهم اسفند ماه 1402 در سن 83 سالگی در اسپانیا و پس از جراحی عمل قلب باز و به دلیل عفونت ریه درگذشت. حمید بهبهانی متولد 24 دی ماه سال 1319 در شیراز و دارای دکترای تخصصی عمران با گرایش حمل و نقل و ترافیک از دانشگاه "کینزول" فلوریدا بود. او طی سال های 1356 تا 1369 به عنوان استادیار و در سال های 1376 تا 1380 به عنوان دانشیار و از سال 1380 به بعد دارای کرسی استادی کامل در دانشگاه علم و صنعت ایران و در دولت محمود احمدی نژاد، وزیر راه و ترابری بود. بهبهانی که وزیر راه و ترابری ایران در کابینه محمود احمدی نژاد بود، در 22 مرداد 1387 وارد کابینه اول محمود احمدی نژاد شد و در کابینه دوم احمدی نژاد هم که در 12 شهریور 1388 تشکیل شد، از مجلس هشتم رای اعتماد ...
سفارش استاد قرائتی به پدر و مادرها
ولی با اصرار و تشویق او در سن 14 سالگی وارد حوزه شدم. یک سال در کاشان زیر نظر استاد آیت الله صبوری دامت برکاته مشغول درس شدم. هر شب نیز به طور مرتب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیت الله حاج شیخ علی آقا نجفی قدس سره که بعد از نماز مغرب و عشا برقرار می شد، شرکت می کردم. این جلسه دل مرا به تفسیر قرآن جذب نمود. از آن زمان به بعد با قرآن انس پیدا کردم و تا به حال الحمدلله ادامه دارد. با اطمینان می ...
(تصاویر) نمایی از چهره علیرضا رئیسی بازیگر پاتال و آرزوهای کوچک پس از 33 سال
کرامتی بازی در جلوی دوربین را تجربه کرد. دو سال بعد در فیلم مدرسه پیرمردها و شهر در دست بچه ها نیز حضور درخشانی داشت. در سال 1376 وقتی 15 ساله بود با سریال دنیای شیرین به کارگردانی بهروز بقایی جلوی دوربین رفت و در کنار رضا عطاران و رضا فیاضی به اوج شهرت رسید. در این سریال چهره هایی چون سهیلا عزیزی ، زهرا جواهری و اشکان اشتیاق نیز حضور داشتند. سال 1368 تا 79 به صورت مستمر در ...
گفت وگو با جانباز نخاعی دفاع مقدس، "سید اصغر مسیبی" آیا این عملکرد بنیاد صحیح است؟ مگر شما متولی ...
برایشان گفتم. ایشان هم بلافاصله موضوع را پیگیری کرده بودند و نماینده ای از بیمه که در بیمارستان حضور دارد آمد و پرسید، چه کسی به شما گفته در بلک لیست هستید؛ چنین چیزی نیست. و بعد هم با پیگیری دکتر عزیززاده ظاهرا مرتفع شد. البته این را هم اضافه کنم که بنده سال های قبل چندین نوبت در بخش یازده که مخصوص جانبازان نخاعی است بستری شده بودم و سال گذشته هم که بستری شده بودم، از شانس بد من، پرستاری که ...
درباره بنی صدر هشدار داده بودم
فرصت نشده من به آنجا بروم. یونسکو در پاریس بنا داشت برنامه ای برای تجلیل پدر و من بگیرد که در جهان یک نفر بدون همراهی دولت توانسته بزرگ ترین کتابخانه مخطوطات اسلامی را تأسیس کند. تصمیم داشتند همه سفیران و برخی رئیس جمهورها را دعوت کنند و من به آنجا بروم و سخنرانی کنم ولی آمریکا اجازه نداد چون من ایرانی و مخصوصا روحانی بودم. دو بال عقاب ایران در هر شرایطی باید با دو بال عقاب ...
وعده شهادت در رکاب امام حسین (ع) را در خواب دیده بود
ویژگی های بارزش بود. مدیر توانمندی بود. قاری قرآن و مداح بود. قاطع و مصمم در کارش بود. مطیع امر، ولی فقیه بود و احترام خاصی برای خانواده شهدا قائل بود. همیشه ما در غم و شادی با هم و در کنار هم بودیم. وقتی به دیدار خانواده شهدا و برخی جلسات و مراسم ها می رفتد من با ایشان می رفتم و خیلی کار های تشکیلاتی را از ایشان یاد گرفتم و بعد ها فرمانده گردان الزهرا شدم و در کنارش مبلغ هم بودم. هیچ کس نتوانست ...