سایر منابع:
سایر خبرها
پدیده سریال شهرزاد به اعتقاد پریناز ایزدیار (عکس)
می کنید بهش فکر کنید؟ آره (می خندد) واقعا؟ خب؟! آره من ازدواج را دوست دارم و دوست دارم ازدواج کنم. به نظر من در سیر تکامل زندگی یک بخش مهمی تشکیل خانواده دادن است و بچه دار شدن. بعد وقت می کنید به زندگی شخصی هم برسید؟ قطعا هر وقت ازدواج کنم یک جوری برنامه ریزی می کنم که بتوانم به زندگی شخصیم هم درست برسم. یعنی سال 95 ازدواج می کنید ...
اشعار آیینی ویژه شهادت حضرت باب الحوائج امام کاظم علیه السلام
تو یا موسی ابن جعفر دوست دارم چون درختی بین آب و گل بمانم تا بدانم با تو چون شد سال ها موسی ابن جعفر کُند بر پا، دست در زنجیر، اشکت در دو دیده در دلت خون، بر لبت ذکر خدا موسی ابن جعفر در دل تاریک زندان زیر ضرب تازیانه بود خالی جای فرزندت رضا موسی ابن جعفر کس نبود از هیفده دختر به بالای سر تو تا بگرید بر تو و ...
زندگی 6 ساله معلم یزدی با شاگرد معلولش
...: در روز تولد امام علی (ع) به کمک خیرین تمام دانش اموزان این مدرسه به همراه خانواده هایشان به مشهد مقدس رفتند. هادی نژاد اظهار کرد: در این سه روز که در مشهد بودیم هر روز او را به پای ضریح حضرت امام رضا (ع) و از این کارم هم لذت می بردم. این معلم فداکار گفت: هرگز از کار خود خسته نشدم و هر روز با انرژی و نشاط بدنبال او می روم. وی با بیان اینکه ابوالفضل دانش آموز مهربانی است خاطر ...
دکتر یدالله سحابی اصلاح طلبی خود ساخته
بیاورند چاه هایی به عمق سیصد متر می زدند و خودش داخل چاه می رفت تا مقنی ها را هدایت کند. این فعالیت ها تا سال 42 که همراه دیگر سران نهضت آزادی محاکمه شد و از دانشگاه اخراجش کردند، ادامه داشت. بعد از آن هم شرکت های خصوصی که در مورد تامین آب می خواستند کاری بکنند از ایشان استفاده می کردند. سیاست و فرهنگ در کنار هم اگرچه مرحوم یدالله سحابی اکنون بیشتر به عنوان فعال سیاسی شهرت دارد ...
روشنای مأدبةالله در زندگی یک معلم قرآن/ گذر از دوران و مبارزه با سرطان با بندگی ناب
؛ آن جا غار تنهایی من بود و با خدا مناجات می کردم؛ بعد از زمان خیلی طولانی سال های بعد که حوزه می رفتم می دیدم که دعاهایی که فطرتا از درون دل من بیرون می آمد حقیقتش چیست. یکی از دعاهایم این بود که خدایا من دوست دارم تو همه کس من باشی، دوست دارم تو مرا تربیت کنی، دوست دارم تو پدر و مادرم باشی، این خیلی دعای بزرگی برای یک بچه 6 ساله است؛ مادرم علاقه مند به اهل بیت(ع) بودند و بسیار منضبط و پاک دامن ...
رجب ، ماه زیارتی امام رضا(ع)
از دیار آبا و اجداد خود دور شد؛ هنگامی که فرستاده های مأمون برای حرکت دادن حضرت رضا(ع) از مدینه به خراسان به مدینه آمدند، حضرت رضا(ع) برای وداع به مسجد النبی کنار قبر رسول خدا(ص) رفت و مکرّر با قبر پیامبر وداع می کرد و بیرون می آمد و نزد قبر باز می گشت و هر بار صدایش به گریه بلند بود. محول سجستانی می گوید: به حضور امام رضا(ع) رفتم و سلام کردم و جواب سلام مرا داد، آن حضرت را در رفتن به سفر ...
هندوی شیدا یک رمان اسپورت است/ عاشقانه نویسی ترویج اروتیسم نیست/ به بدنه زرد ادبیات هیچ تعلقی ندارم
خودم را که عمدتا ویژه نوجوانان بود، در دهه شصت در مشهد منتشر کردم، اما سایه سعید تشکری که اکت داشت و دست به تولید آثار نمایشی دراماتیک در تلویزیون و تئاتر می زد پررنگ تر بود. هفت دریا شبنمی را در سال هفتاد نوشتم و این اولین درامی بود که علیرغم برگرفته شدن از روایات شفاهی، قبل و بعدی داشت که هیچ کس حرفی از آن نزده بود. مقصودم را روشن تر بیان می کنم. در آن سال ها نه خبری از جشنواره های ویژه امام رضا ...
دلیل بچه دار نشدن نیوشا ضیغمی + عکس
کرده ای نگاه کرده. من می گویم وقتی در این موقعیت قرار گرفته ام، وظیفه دارم که حواسم به کارهایم باشد. مثلاً ازدواج و طلاق آدم های شناختهشده خیلی مهم است، در صورتی که الان آمار طلاق در جامعه ما سر به فلک کشیده! به این دلیل است که همه به تو به شکل دیگری نگاه می کنند و تو درگیر مسائلی می شوی که از قبل به آن واقف بوده ای. پس مسئولیت سنگینی داری. هر چیزی یک بهایی دارد و بهای شهرت هم این است که باید یک ...
از معلمی تا شهادت
خاصی به آنجا داشتند و هر وقت که به آنجا می رفتیم همیشه چند نفر از فرزندان شهدا و خانواده هایشان منتظر بابا بودند و ساعت ها با ایشان صحبت می کردند حتی گاهی اوقات تا شب می ماندیم وقتی هم پدر شهید شدند برای محل دفن ایشان همه به اتفاق کنار آن دو شهید را پیشنهاد دادند. سید رضا صادقی ازهیئت امنا مسجد امام جواد(ع) که در مراسم یادواره این شهید بزرگ حضور دارد می خواهم تا خاطره ای از ایشان بیان ...
خاطراتی از شهید مدافع حرم
.... گفتم خوب بگو. گفت آقا مرتضی شما آدم پاک و مومنی هستید، دعایتان هم مستجاب می شود. دعا کنید ما شهید بشویم! آقا مرتضی گفت؛ من همانجا چشمم پر اشک شد، رفتم پشت چادرها و شروع کردم به گریه که این بچه در این سن و سال چقدر از امثال ما سبقت گرفته! به خاطر دفاع از ولایت مدرسه اش را ترک کرد تقریبا شانزده ساله بود. ما آن موقع کرج بودیم. اعلام شده بود که رهبر معظم انقلاب ...
10 هتل گرانقیمت ایران: شبی 3 میلیون و 200هزار تومان ...
علاقه مندان بسیاری دارد. دلیل این محبوبیت چیست؟ چند دلیل عمده دارد. یکی اینکه این هتل در اصلی ترین خیابان منتهی به حرم امام رضا، در فاصله ای کمتر از دوکیلومتر از حرم قرار رفته. دیگر اینکه معماری منحصر بفردی دارد و در 25 طبقه یکی از مرتفع ترین ساختمان های مشهد است. وقتی از پنجره ها به بیرون نگاه می کنید صحن حرم را می بینید و کل شهر زیر پای شماست. علاوه بر این این هتل در 25 طبقه، مرتفع ترین ساختمان ...
بیوگرافی نیوشا ضیغمی و همسرش آرش پولادخان + عکس
... مخالفت پدر و مادر نیوشا ضیغمی برای بازیگری: وقتی می خواستم وارد بازیگری شوم مادرم مخالفت نمی کرد ولی آن دید مادرانه نسبت به آینده من را در نظر می گرفت اما پدرم با بازیگر شدن من زیاد موافق نبود. پدرم اصولا کارهای علمی را دوست داشته و دارد و ترجیح می داد من پزشک یا مهندس شوم تا بازیگر . وقتی وارد این عرصه شدم و با کار آقای جوزانی شروع کردم و پس از آن هم بلافاصله وارد سینما شدم. در همان سال اول ...
2 نگرانی جدی شهید مطهری از زبان شجونی
شهید می خواست خانه شهید مطهری را گرفته و به موزه تبدیل کند، همسر ایشان گفت ما با آقای مطهری در اینجا زندگی می کنیم؛ از او پرسیدند چگونه؟ وی گفت روزی تسبیح زیبایی داشتم که آن را گم کرده بودم؛ تمام خانه را گشتم اما پیدا نمی شد تااینکه شهید مطهری را در خواب دیدم که به من گفت فلان پنجره را باز کن، کتاب عدل الهی مرا می بینی، تسبیح تو زیر آن کتاب است؛ من به سراغ آن کتاب رفتم و تسبیحم را زیر آن دیدم.همسر شهید با این دلایل و رویای می گفت من دارم با ایشان در این خانه زندگی می کنم. انتهای پیام/ ...
عاشق علامه ام! /اگر انقلاب نمی شد، فیلمساز نمی شدم
تصویر سینمایی داشت. من در زندگی همه نوع کاری کردم، فقط نتوانستم آواز را دنبال کنم، چون مادرم در آن دوران مخالفت می کرد و می گفت در قیامت به آتش کشیده می شوم! برای همین دنبال خواندن قرآن با صوت رفتم. با توجه به اینکه از 14 سالگی کار کردم و پدرم هم در دادگستری کار می کرد باعث شد خیلی از زندگی افراد مطلع شوم و این مساله باعث باورپذیری آثارم شد. یادم می آید در فرانسه آمدند دنبالم تا مرا به ...
فرهنگ در رسانه
.... وی گفت: یکی از ویژگی های ارزشمند استاد مطهری تشویق نویسندگان بود و یکی از مشوقان من مرحوم مطهری بود. من از سال 1347 به مجله مکتب اسلام رفتم و در آن زمان استاد مطهری هر شماره مقاله ای داشت که بسیار تأثیرگذار بود و بعدها آنها با عنوان سیری در نهج البلاغه منتشر شدند ایشان نسبت به مطالب بنده التفات داشتند. ساعد باقری از دیگر سخنرانان این مراسم بود که گفت: برای نسل ما چهره استاد مطهری ...
14 ساعت کار در آژانس پس از 30 سال معلمی
تدریس کردم و به دلیل اینکه متولد 1337 بودم، 20 شهریور 59 به خدمت رفتم و به دلیل معاف بودن تنها یک سال خدمت کردم؛ البته قبل از خدمت به صورت حق التدریس کار می کردم و پس از پایان خدمت شروع به کار کردم و سال 60 به صورت پیمانی به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. اولین حق التدریس و حقوقم 2200 تومان بود و سال 62 ازدواج کردم. *20 سال معلم ریاضی دوره راهنمایی بودم وی می گوید: پس از ...
لبریز از عشق، لبریز از مهربانی ...
مادرم به رحمت خدا رفت؛ پدرم پس از فوت مادرم، دوباره ازدواج کرد که حاصل این دو ازدواج 13 فرزند است. 2 دختر و 2 پسر دارم؛ بابک پزشک است، مرجان هم فوق لیسانس تغذیه و دبیر آموزش وپرورش؛ بهزاد مهندس برق و بهناز لیسانس مامایی دارد و در حال حاضر دانشجوی معماری است؛ هفت نوه هم دارم. عذرا -خواهر ثریا که او هم معلم بازنشسته است-: ثریا خیاط ماهری هم هست. از کوچکی خیاطی می کرد. پدرمان ...
لیلی گلستان از تاثیر مرگ فروغ و هدایت بر زندگی خانواده اش می گوید
می شود. اما یکی از ترجمه های لی لی گلستان که زندگی باهوش ترین مرد قرن بیستم، آن طور آندره برتون می گوید، را روایت می کند مارسل دوشان است: پنجره ای گشوده بر چیزی دیگر . کتاب مجموعه گفت گوهای پیر کابان با مارسل دوشان است. یک جایی کابان از دوشان می پرسد: آقای دوشان، ما در سال 1966 هستیم، چندماه دیگر شما هشتادساله می شوید. وقتی به پشت سر و به کل زندگی تان نگاه می کنید، اولین دلیل رضایت تان چیست ...
آخرین زیارت
آخرین مرتبه ای که پدر می خواست جبهه برود را درست به خاطر دارم. ما را برای نماز جمعه به حرم مطهر امام رضا (ع) برد. وقتی که زیارت کردیم، رو به مادرم گفت: - خدیجه رو برای زیارت ضریح می برم. آن وقت مرا روی شانه اش گذاشت و داخل حرم برد. با هر سختی از لابه لای جمعیت، خود را به ضریح رساند؛ من هم دستم را به ضریح کشیدم و دعا کردم. وقتی خواستیم برگردیم، پدر دوباره برگشت و زیارت کرد. با لحنی ...
عناوین برگزیده تیتر اقتصادی روزنامه ها و پایگاه های اینترنتی (12 اردیبهشت)
بزرگ(دنیای اقتصاد، 12 اردیبهشت) 22- مهدی پورقاضی، رئیس کمیسیون صنعت و معدن اتاق تهران: دغدغه های صنعتی سال 95: مسائل غیرصنعتی مثل بانک، بیمه، مالیات، ارز، تعرفه ها، سرمایه گذاری، نیروی انسانی، سازمان های دولتی مزاحم و... کمتر مورد توجه کمیسیون قرار گرفته است در حالی که جزو موضوعات مهم صنعت و معدن به شمار می آید. (دنیای اقتصاد، 12 اردیبهشت) 23- سازمان غذا و دارو به پنجره تجارت ...
ناگفته هایی از زندگی شهید حجت الاسلام اسماعیلیون
برگزید و با این نام مشهور شده بود و روی سنگ قبر او هم نام 'علی' را نوشتیم. وی ادامه داد: از جلوه های دیگر زندگی این شهید بزرگ، تولد در خوزستان و شهادت در همین شهر است، مهمتر اینکه تاریخ ازدواج و تاریخ شهادت شهید نیز از نظر 'ماه و روز' یکی بود. *شهید قبل از انقلاب اسلامی حسینی گفت: شهید اسماعیلیون بسیار باهوش بود و تحصیلات خود را جدی می گرفت، ایشان چند سال قبل از انقلاب اسلامی ...
در گفت وگو با خواهر شهیدان فاطمه خدیجه و معصومه قزوینی روایت معلمی که با ده عضو خانواده اش شهید شد
داشت و پدر می توانست با قمیت 9 هزار تومن آن را تهیه کند، با فهمیدن این موضوع خدیجه ساز مخالفت زد؛ نه! ما یخچال داریم و نیازی به یخچال جدید نیست. سال 58 بعد از ازدواج ساکن قم شد و همواره شوهرش را برای رفتن به جبهه و دفاع از انقلاب اسلامی و خاک وطن ترغیب می کرد. شرط ازدواج فاطمه، دعای امام برای شهادتش بود فاطمه، دختر ششم خانواده بود، در سال 1340 چشم به جهان گشود، او ...
آقایان بعد از حادثه گروگان گیری روی مرمت شیشه و پنجره ها مذاکره کردند!
نکشته بودند و دست خودشان بود. یک ساعت بعدی که گذشت، رفتند و عباس لواسانی را تیرباران کردند و با ملحفه و طناب پیکر پاک او را از پنجره به خیابان پرت کردند. دفعه دوم از حال رفتم و بی حال شدم و در عالم رویا دیدم چمنزار و درختان زیبایی هستند. عباس لواسانی یک پیراهن سبز و سفید به تنش بود.دیدم دارد با لبخند و چهره نورانی قدم می زند. خدا می داند در عمرم به ندرت از این جور خواب ها دیده ام. به ...
رونمایی از پوسترهشتمین جشنواره تولیدات تلویزیونی رضوی
به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از لرستان؛ طراح پوستر هشتمین جشنواره ی تولیدات تلویزیونی رضوی در لرستان ، گفت : در این طرح از المان های دینی، ملی و بومی مانند نام امام رضا (ع) با استفاده از تذهیب، الهام از بند دخیل های گره زده شده به پنجره فولاد و جعبه رنگی که نماد تلویزیون است، استفاده شده است. جهانبخت افزود : چند دوره قبل از این نیز افتخار طراحی پوستر جشنواره نماهنگ ...
حلال خوردن زحمت دارد
اینکه دوبار از امتحان بزرگ خدا سربلند بیرون آمده خوشحال است و سعی می کند مانند پدرش درس امانتداری را به فرزندانش بیاموزد.این کارگر نمونه شهرداری از روزهایی می گوید که با افتخار جارو در دست می گرفت و خیابان های شهر را جارو می زد. روزی حلال پدر در خانواده ای به دنیا آمدم که پدرم با کارگری هزینه های زندگی من و خواهر و برادرانم را تأمین می کرد. دست های زمخت پدر که بر اثر خراش ...
آموزگاران امید
نشانم می دهد؛ نقاشی هایی پر از رنگ و زیبایی. روی کاغذ بالای سرش، عکس امام رضا(ع) و آهو را کشیده است. نگاه مادرش به نقاشی را می کشد و زیر لب می گوید: آقاجان! خودت کمک کن... . کنار تخت او، محیا کوچولوی 9ماهه است که با چهره خندان و بانمکش، بچه های بخش را سرحال آورده است. بهاره دوست دارد که پرستار شود. مادرش می گوید: تا وقتی مدرسه می رفت دوست داشت معلم شود از وقتی اینجا آمدیم می خواهد پرستار شود. به ...
صدایت جاودان می ماند...
دست داده، در این خصوص، اظهار می کند: نیمه های سال کلاس پنجم ابتدایی بودم که به بیماری مننژیت مبتلا شدم، علی رغم اینکه درمان را در بیمارستان امام رضا(ع) پیگیری کردم، اما اتفاقی که نباید می افتاد، رخ داد، پس از این اتفاق حدود چهار سال ترک تحصیل کردم تا اینکه خانواده به این فکر افتادند که من در مدارس نابینایان ادامه تحصیل بدهم. موسی نبود مرکز شبانه روزی برای نابینایان در مشهد را علت نقل ...
چرا زنان به دانشگاه می روند؟
...، اما این کارا رو یه جور تفریح می بینم و اصلاً به عنوان کار بهش نگاه نمی کنم. به ادامه تحصیل هم ابداً فکر نمی کنم، چون به این نتیجه رسیدم که یادگرفتن، با دانشگاه رفتن به دست نمی یاد". "همه می رفتند دانشگاه، اگه من نمی رفتم زشت بود" فاطمه هم متولد سال 66 و دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی است. او در مورد انگیزه اصلی خود برای دانشگاه رفتن می گوید: "اون موقع همه ...
از تهمت ها نمی گذریم!/3 امام را واسطه کرد تا من راضی شوم
کی سربار اینجا باشیم؟ جنگ هم تمام شده. آدم در کشور خودش بیشتر احساس آزادی می کند البته کارت هم داشتیم و کارتمان را داوطلبانه پس دادیم و برگشتیم. چهار سال افغانستان ماندیم و خیلی سختی کشیدیم. شوهرم از ارثیه پدری اش یک خانه 65 متری ساخت. مدتی نگهبان ساختمان بود و مدتی هم همان شغل زهتابی را انجام داد. خودم هم معلم قرآن بودم و امرار معاش مان به سختی می گذشت اما گذران بود. تا اینکه هوای زیارت امام رضا ...