سایر منابع:
سایر خبرها
علی اکبر تاجور شکسته بند باتجربه گنبدی دار فانی را وداع گفت
را در جوانی آغاز کردم. بعد از رها کردن مکتب به دنبال کار بودم و چوپانی اولین تجربه من بود و یک بز نر دستمزد یکسال چوپانی من البته به عنوان ذکات . وقتی از حاجی تاجور که همه او را آقا صدامی زنند پرسیدم چطور کار شکسته بندی را یاد گرفته و انجام می دهد گفت: در قدیم پدر من شکسته بند بوده ولی از پدرم چیزی یادم نمی آید پیش شکسته بندهای محلی این کار را یاد گرفتم. اگر شکستگی زیاد باشد با چوب وتخته ...
ویسی: از دو ماه قبل سپاهان با من تماس گرفت
خبرگزاری فارس: عبدالله ویسی سرمربی تیم فوتبال استقلال خوزستان در نشست خبری پیش از بازی با پدیده، اظهار داشت: ما برای کسب پیروزی آمده ایم و به همین منظور تلاش می کنیم، اما پدیده تیم قدرتمندی است. در نیم فصل اول گفته بودم تیم آنها متحول می شود. کار در مشهد سخت است، امیدوارم پیروز شویم. وی درباره مقایسه اش با پپ گواردیولا عنوان کرد: این از شانس من است، اما من دوست دارم خودم باشم، این طوری ...
وحید هاشمیان :احمقانه ترین سوالی که از من می پرسند
...> نمی دانم. تا حالا دقت نکردم و این را شاید طرف مقابل بهتر بداند. شما می دانید؟ والا ... (خنده) دقت نکرده بودم؛ پس باید سعی کنم از این کلمه کمتر استفاده کنم. جالب ترین شایعه ای که در مورد خودتان شنیده اید چیست؟ یک بار شایعه شده بود می خواهم برای تیم ملی آلمان بازی کنم و این شایعه خیلی برایم عجیب بود. اصلا من برای تیم ملی ایران بازی کرده بودم و نمی ...
مصطفی زمانی: دوست دارم دکمه شات داون را فشار بدهم
...> اما اصلا قرار بوده شما با سینما بتوانید دنیا را تجات بدهید؟ در مورد تصوری که الان دارید صحبت نمی کنم. وقتی وارد سینما شدید واقعا فکر می کردید قرار است با سینما دنیا را عوض کنید؟ راستش من آن زمان اصلا سینما را حدی نگرفته بودم. البته وقتی برای بازی در نقش یوسف انتخاب شدم، خودم بیشتر از بقیه مطمئن بودم شایسته ِ ی این نقش هستم و سعی کردم از نهایت توانایی ام استفاده کنم. من در خلوت خودم را به ...
پای درددل های زن امدادگری که جانباز شیمیایی شد
شما نروید ممکن است اسیر شوید یا اتفاقات دیگر بیفتد، اما من گفتم امام خمینی (ره) تکلیف کرده اند و باید برویم و هر چه قسمت باشد به سرمان می آید و رفتیم. همسرم هم به دلیل شرطی که قبل از ازدواج با او کرده بودم، چیزی نگفت و مخالفتی نداشت. - دوست نداشتید به جای امدادگری به خط مقدم بروید و آن جا بجنگید؟ گاهی می شد که اسلحه هم دست می گرفتم. البته آن قدر نیرو بود که به ما احتیاجی نبود ...
رازهای زندگی مرد جنجالی فوتبال ایران/ مایلی کهن مرتکب قتل شده است
باز کردم، پدر ایشان با موتور گازی به در برخورد کرد و ضربه شدیدی به سرش وارد شد. سریعا او را به بیمارستان منتقل کردم و پیگیر وضعیتش بودم که متاسفانه عمرش به دنیا نبود. از آن زمان همواره خانواده آن مرحوم را زیر بال و پر خودم گرفتم و حتی دیه را هم کاملا پرداخت کردم. علی نادری هم روایت را طور دیگری نقل کرد: من 10 ساله بودم که متوجه شدم این اتفاق افتاده. خواهر و برادرم از آن زمان استقلالی ...
کودک کار قربانی رویای زندگی بهتر مادرش/ مادر قاتل به فرزندش ترامادول خوراند
. بدن بی جان پسر نوجوان حکایت از مرگ او داشت و تلاش های کادر درمانی برای احیای او نیز بی نتیجه بود. خودکشی یا جنایت باتوجه به مشکوک بودن مرگ پسر 15 ساله، موضوع به بازپرس ویژه قتل مشهد اعلام شد. به دنبال اعلام این خبر بازپرس احمدی نژاد به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی بیمارستان شده و تحقیقات را از زن جوان و برادرش آغاز کردند. دایی پسر نوجوان در این رابطه به بازپرس جنایی گفت: برای ...
دخترم خبر شهادت امید زندگی ام را داد
. البته من صورت شهید رو ندیدم. مراسم خاکسپاری در روستا برگزار شد. 5 آذر شهید تمامی مردم حتی از اطراف هم آمدند برای تشییع و تدفین. به نظر شما کدام ویژگی اخلاقی ایشان باعث شد داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب به سوریه بروند و به این درجه از لیاقت برسند؟ همیشه و برای همه گفتم که یکی از کارهای خوب اش این بود که به مادرش احترام می گذاشت. علاقه خاصی به مادرش داشت. بنظرم همین خصلت ...
تعرض معلم به دانش آموزی 9ساله به کجا رسید؟
در حالی روز های گذشته، روزنامه مردم نو زنجان از تعرض معلم یک مدرسه به دانش آموز 9 ساله اش خبر داد که هنوز هیچ یک از مقامات قضایی و انتظامی استان در برابر آن واکنشی نشان نداده اند و فقط تمجیدی مدیرکل آموزش و پرورش خبر را تکذیب کرده است. به گزارش اعتماد، دایی این دختر گفت: هشتم اسفند پارسال در خانه ام بودم که خواهرم تماس گرفت و خواست تا سریع خودم را به او برسانم. وقتی به خانه ...
روایت هایی خواندنی از شب های اعدام...
برای زندانی هایی که یقین پیدا کرد بودم از کرده خودشان پشیمان شده اند، به خانواده مقتول رو زده ام و تمام آبرویم را هم گرو گذاشته ام. من بارها به چشم دیده ام که خیلی از این مددجوها لحظه اعدام و در دیدار با خانواده مقتول، به هیچ عنوان تقاضای رهایی از اعدام ندارند ولی با تمام وجود به دنبال بخشش خانواده مقتول هستند تا از بار گناهشان کم شود. موفق هم شده اید تا رضایت بگیرید و کسی را را نجات بدهید ...
اوستا؛ محبوبه خانم
دنبال شغل ثابت بودم محبوبه خانم، 17 سال است که ازدواج کرده. یک دختر و پسر نوجوان دارد و خودش هم بعد از اینکه لیسانسش را گرفت شروع کرد به جست وجو برای پیدا کردن کار، مدتی بعد مسیر زندگی اش به کلی تغییر کرد و از زنی که در بیمارستان کار می کرد تبدیل شد به یک شاگرد مکانیکی: بعد از اینکه لیسانسم را گرفتم در بیمارستان شهید بهشتی کرمان مشغول کار شدم. 6-5 ماه از زمان کارم در ...
فرار ماجراجویانه راننده تاکسی از دست سارقان مسلح
باز بود. وارد شدم. ماجرا را به نگهبان که مردی افغان بود، توضیح دادم. نتوانست کمکی به من بکند؛ چراکه کسی هنوز سر کار نیامده بود. با 110 تماس گرفتم، اما جوابگو نبود. شتابان خودم را به سر خیابان اصلی رساندم. تاکسی همان جا پارک شده بود. دست بلند کردم برای کامیونی که در حال عبور بود. خدا پدر راننده را بیامرزد که توقف کرد. ماجرا را برایش توضیح دادم. پیاده شد. چماقی به دستم داد و خودش چاقو برداشت. گفتم که ...
روایت آلنده از نویسندگی/ نمی توانم با سیاستمداران سروکله بزنم
. ابتدا این ایده را داشتم که هر کتاب هدیه ای از بهشت است و دوبار اتفاق نمی افتد، اما حالا بعد از 35 سال نویسندگی، می دانم اگر به خودم یک موضوع و وقت کافی بدهم، می توانم تقریبا درباره همه چیز بنویسم. برای همین این به من اعتماد به نفس می دهد و می توانم راحت باشم و از پروسه لذت ببرم. * شما خودتان را به عنوان یک داستان سرای طبیعی توصیف کرده اید. استعداد مهم تر است یا تمرین؟ ...
ریاست دکتر عارف اتفاق خوب و مبارکی است
و در مجلس حاضر بودم و فیلم می ساختم. به آقای احمد توکلی گفتم من معتقدم که باید از داخل مجلس فیلم بگیرم و موضوعش را با توافق بسازم و شما به عنوان رییس مرکز پژوهش های مجلس مصوب کنید که چنین فیلمی داشته باشید، گفت بگزار فکر کنم. این موضوع به ماه های آخر مجلس برمی گردد. بعد از یک هفته به من گفت که نه، به این نتیجه رسیدیم که ممکن است به درد ما نخورد. من از هیات رییسه اجازه گرفتم و دو فیلم ساختم که یکی ...
سعید ابوطالب:ریاست دکتر عارف اتفاق خوب و مبارکی است
مجلس فیلم بگیرم و موضوعش را با توافق بسازم و شما به عنوان رییس مرکز پژوهش های مجلس مصوب کنید که چنین فیلمی داشته باشید، گفت بگزار فکر کنم. این موضوع به ماه های آخر مجلس برمی گردد. بعد از یک هفته به من گفت که نه، به این نتیجه رسیدیم که ممکن است به درد ما نخورد. من از هیات رییسه اجازه گرفتم و دو فیلم ساختم که یکی را به پرس تی وی دادم و یکی را برای خودم ساختم به نام اقلیت-اکثریت. پخش شد؟ ...
گفتگو با دی کاپریو، طرفدار سرسخت محیط زیست!
...> درباره تایتانیک چطور؟ - در تایتانیک داشتم از فیلم های مستقلی که درگیرشان بودم فاصله می گرفتم تا چیز جدیدی را تجربه کنم. با خودم می گفتم: چطور می شود از این موقعیت استفاده کرد تا برای تولید فیلمی که خیلی مشتاق ساختنش هستم پول جمع کنم؟ فکر می کنم مهارتم در پیدا کردن کارگردان های بزرگ و جنس خوب بهتر شده باشد. در طول این سال ها خوشبختانه در کار بازیگری پیشرفت کرده ام اما نوع کاری که می خواهم انجام ...
ملی پوشی که دستفروشی می کند !
65 در بندرعباس از دوران دبیرستان بسکتبال را شروع کردم. از همان سال اول هم برای تیم ملی انتخاب شدم. به خاطر همین سال 67 همراه مادرم بار سفر به تهران را بسته و به پایتخت آمدیم. خدری ادامه داد: سال 79 عضو تیم فتح سپاه تهران بودم. برای بازی با تیم منتخب مشهد به این شهر سفر کرده بودیم که در همان بازی زمین خوردم و یک پایم به شدت ورم کرد. وقتی به دکتر مراجعه کردم گفت با استراحتی 2، 3 ماهه خوب می ...
سکوت در برابر درخواست حکم گذشت، دیه و یا قصاص ؛
که در بدن طفل است بر اثر سوختگی و افتادگی بوده است. در ادامه جلسه دادگاه قاضی رمضانی از خانم س ر مادر 25 ساله کودک چهار ساله دعوت کرد تا به جایگاه بیاید که وی به قاضی گفت: من کودک را آزار و اذیت نکردم و در بازجویی های اولیه نیز از ترس گفتم که کودک را کتک می زدم. خانم س ر عنوان کرد: من مادر هستم و حقی ندارم که کودک را کتک بزنم و حتی به پدرش نیز می گفتم تو حق نداری کودک را بزنی، من یک مادر ...
در مملکت باید به لیاقت و تقوا ارزش داده شود/ نباید فرهنگمان را ببازیم
مواجه شدم و بعد هم رای گرفتم و شدم وزیر، بدون هیچ ارتباطی و بدون وابستگی به کسی، فقط بخاطر جلوه کارهایی که در تبریز انجام داده بودم شدم وزیر! کارهایی در دوران وزارت انجام دادم و آنچه که نوشتیم و ثبت کردیم و به جریان انداختیم، همان است که تا امروز حرف تازه ای بعد از آنها وبه دنبال آنها زده نشده و همه حرکتها ادامه همان حرفهای ثبت شده آنروزها است. خواستم اجازه بدهند من همانجا بمانم و برای به ثمر ...
مایلی کهن: خودم نخواستم وزیر بشوم و در باشگاه ها خوب نتیجه بگیرم!
محمد مایلی کهن مهمان برنامه دورهمی بود و حرف های جالبی زد. سوالاتی که مهران مدیری از او می پرسید باعث شد مایلی کهن حرف هایی بزند که تا به حال به زبان نیاورده است. *چرا شما این قدر انتقاد می کنید؟ اگر زبانم را می بستم، مثل شما به 500 میلیارد می گفتم پول خرد و سه شنبه ها می رفتم شمال! *اگر شما وزیر ورزش بودی چه تقسیم بندی می کردی؟ می توانستم وزیر بشوم اما خودم نشدم ...
اگر برای حقوق می خواهید به سپاه بیایید؛ همان بهتر که نیایید
به خاطر بیکار شدنش به خاطر اینکه یک نیروی ولایی و دلسوز بیکار شده بود. به حاجی گفتم: باید بروی صحبت کنی ببینی چرا این کار را کرده اند شما سرهنگی و این ها دوستان تو هستند؛ اما حاجی بدون هیچ ناراحتی گفت: شما خیلی قضیه را بزرگ کرده ای؛ حتما رزقش جای دیگری است. گفتم: حالا که شما کاری نمی کنی من پیش سردار فرماندهی می روم. حاجی گفت: میدانی با این کارت وقت سردار را می گیری؟ خواهش میکنم از این کار منصرف ...
ماجرای ازدواج حمید گودرزی و همسر پولدارش +عکس
. حمید گودرزی: سال 82 در ساختمانی در میدان آرژانتین همسایه بودیم. آشنایی ما از آنجا شروع شد. من آن زمان دانشجوی رشته کارگردانی بودم. ماندانا دانشور: من ماندانا 16 ساله، محصل بودم. حمید گودرزی: این آشنایی ادامه پیدا کرد و با پیشنهاد ازدواج من، مخالفت های اولیه خانواده همسرم شروع شد چون آن ها در آمریکا ساکن بودند. و با شغل شما هم مشکل داشتند؟ ...
معروف شدن معلم و دانش آموزانش در اینستاگرام
های خودم را پاک کردم. کل ماجرای معروف شدن صفحه اینستاگرام من به سریال کیمیا برمی گردد. وقتی سریال پخش می شد، چون تازه آنتن به روستا آمده بود، همه اهالی جمع می شدند و با ذوق خاصی سریال را می دیدند. یک روز یکی از بچه ها گفت، آموزگار اجازه؟ عکس ما را به کیمیا نشان می دهید؟ من توی دلم گفتم من سر پیازم یا ته پیاز؟ حالا کیمیا را از کجا پیدا کنم. مانده بودم و نمی دانستم چطور این کار را انجام دهم ولی باز ...
با یک انگشت خودم را برای همیشه بیچاره کردم
چهارراه چه کنم گیر کرده بودم تا این که حدود دو هفته قبل وقتی در حال ورق زدن یک نشریه بودم ناگهان چشمانم روی یک آگهی استخدام خیره ماند می خواستم از خوشحالی پر بکشم چرا که شغل پیشنهادی در واقع همان کاری بود که می توانستم به راحتی آن را انجام بدهم دیگر وقت را تلف نکردم بلافاصله با شماره درج شده در زیر آگهی تماس گرفتم و به خانمی که خود را منشی شرکت معرفی می کرد گفتم می توانم کار پیشنهادی آن ها را با ...
روایت دکتر صالحی از محرمانه های این چند سال (2)
...، خیلی ها جا نداشتند، اما به بنده با وجود شلوغی های مربوط به تشییع جای نشستن ویژه دادند. این در شرایطی بود که حتی وزیر امور خارجه مصر جا نداشت! البته من به دلیل سن او جای خودم را به او دادم که او به تعارف گفت: نه، شما بنشین. و من گفتم: سن تو بیشتر از من است، تعارف نکن و بنشین. چرا آقای احمدی نژاد پاسخ این احترام را متقابلا نداد؟ بر چه اساسی می گویید که آقای دکتر احمدی ...
آدم های مهم!
بچه ها گفت یعنی ما مهمیم؟ بغض کردم، ای خدا، این بچه چرا آتیش بازی کرد با قلبم. نتونستم جوابش رو بدم، اشک تو چشام حلقه زد و فقط چندتا عکس انداختم. اول خواستم خبر تهیه کنم، ولی گفتم درست نیست، بذار یادداشت بنویسم که خودم و رفتار زشت ذهنیم رو برملا کنم. حالا ماجرا چی بوده؟ آقای ملک زاده مدیر آژانس چابهاران، تصمیم می گیره با هزینه شخصی تعداد 40 نفر از بچه های اوتیسم، ناشنوا و کر ...
می گفتند نترس! این خواهر هم مانده است
بودند یا چند روز قبل از آن، چون من آن قدر درگیر کارهای خودم بودم که متوجه چیزی نمی شدم. همه برادرها و تعدادی از بستگان خودم در محاصره عراقی ها بودند، مضافابر اینکه تعداد زخمی ها خیلی زیاد بود. تا اینکه شهر کاملا تخلیه شد. حالا دیگر دشمن به مسجد نزدیک شده بود و کاری از دست کسی بر نمی آمد. عده ای از بچه ها در خطوط مقدم گرفتار شده بودند، اما در اطراف مسجد جامع جز من و نگهبانی که برایم گذاشته بودند ...
پرویز طاهری: بعد از انقلاب به خارج کشور نرفتم و یک حزب اللهی تمام عیار شدم/از سال 84 به بعد با حضور ...
. * آیا هیات داورانی هم برای انتخاب متقاضیان حضور در برنامه تشکیل شده بود؟ بله افرادی مثل فائقه آتشین، سیاوش قمیشی، آندرانیک، حسن شماعی زاده، فرشید رمزی و دستیارش تست می گرفتند. در ابتدا دستیار، من را قبول نکرد و گفت ما خوانندگان شهرستان را نگفتیم واز خوانندگان تهرانی می خواهیم استفاده کنیم و من با هر کلنجاری که بود ایشان را متقاعد کردم و گفتم شما مگر صدا نمی خواهید؟ ایشان متقاعد شد و گفت: خیلی به خودت ...
سحر قریشی نمی خواهم ویترین باشم! + تصاویر
ویژه ای. چون به نقشم بسیار علاقه مند بودم و کلیت فیلم را خیلی دوست داشتم. ضمن اینکه از نگاه آقای فرحبخش و فیلم هایی که خودشان تاکنون کارگردانی کرده اند خوشم می آید. شما فیلم های مختلفی بازی کرده اید؛ این طور جا افتاده که شما علاقه مند به حضور در سینمای بدنه و گیشه پسند هستید اما بعضی از کارهای شما فیلم های ضعیفی بودند و من به عنوان مخاطب حرفه ای سینما هم آن فیلم ها و هم حضورتان را اصلا ...
ماجرای فرار از جمهوری آذربایجان برای حضور در جبهه های ایران
حرف خیلی مهمی زد. گفت من یک رازی که به هیچکس نگفتم می خواهم به شما بگویم. من از وقتی امام را شناختم از ایشان تقلید می کنم. این را که گفتم شیخ خندید و گفت یک خاطره هم من برای تو تعریف کنم. چند سال قبل همین جا نشسته بودم که الله شکور پاشازاده آمد و گفت آمدم به تو سر بزنم. ولی من می دانستم که یک کاری دارد. پاشازاده گفت شیخ شنیدم اسم او را می برید. گفتم او کیست؟ گفت آیت الله خمینی. گفتم چه ...