سایر خبرها
پس انداز به روش ژاپنی ها را یاد بگیرید
توانم زندگی کنم؟ آیا این خرید با موقعیت مالی ام تناسب دارد؟ آیا از این وسیله واقعا استفاده خواهم کرد؟ آیا جا و مکان نگهداری از این وسیله را دارم؟ حال و احوالم در هنگام خرید چطور است؟ استرس دارم؟ بیش ازحد شادم؟ در آرامش به سر می برم؟ چطور به خرید این وسیله علاقه پیدا کردم؟ جرقه ای آنی و مشاهده آن در تبلیغات بود یا در فروشگاه گردی متوجه آن شدم؟ با این خرید چه حسی به من دست خواهد داد؟ شاد می شوم؟ فرقی ...
احمد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
گریه می کند. غسل با دست شکسته قبل از شهادت بعد از شهادت همسرم، برادرم گفت وقتی احمد مجروح شد، پزشکان گفتند که باید او را به تهران بفرستیم اما او پاسخ داد نه؛ دست مرا گچ بگیرید، من اینجا مسئولیت دارم. یک شط در نزدیکی جبهه وجود داشت. گفت که او را به آنجا ببرند. وقتی به آنجا رسیدیم؛ دستش را بالا گرفت و گفت، مرا غسل بده. من هم او را غسل دادم. وقتی در حال شستن لباس هایش بودم. او در ...
منش آموزگار ابتدایی ام مرا به سوی معلمی سوق داد
مدیریت کلاس بسیار مهم است برای کنترل خوبِ کلاس درس چه روش هایی را پیشنهاد می کنید؟ هنگام برخورد با موقعیت های ناهنجار رفتاری از جانب شاگردان، خونسرد باشیم. به شاگردان مسئولیت دهیم، علاقه مندی خود را به شاگردان آشکار کنیم و با شاگردان خاطی به صورت خصوصی صحبت کنیم. علت رفتارهای ناشایست را شناسایی کنیم و فرصتی را برای آزاد کردن انرژی شاگردان فراهم کنیم و برای هر جلسه تدریس، طرح درس داشته ...
قاتل: زنم را به خاطر پدر زنم کشتم!
قرار بود پانزده روز به سفر برویم که پدر همسرم تماس گرفت و گفت حالش بد است ما هم به ناچار برگشتیم، اما وقتی به خانه پدرزنم رفتیم دیدیم حالش بد نیست و بیخودی ما را به تهران کشانده است، همان شب همسرم گفت دوباره به سفر برویم که من مخالفت کردم و گفتم خسته هستم و دیگر نمی خواهم جایی بروم. سر همین موضوع بحث مان شد. من داشتم سالاد درست می کردم که عصبانی شدم و می خواستم با همان چاقویی که دستم بود خودم را بزنم ...
اجیر کردن کارفرما برای قتل همسر | از خیانت تا جنایت
کرد و گفت کارفرمایش به زندگی شوهرش پایان داده است. وی گفت: با شوهرم اختلافات شدیدی داشتم به طوریکه می خواستم از او جدا شوم. شوهرم اما حاضر نبود طلاقم بدهد. یک روز که حالم بد بود، کافرمایم نزد من آمد تا جویای احوالم شود. من یک کارگاه کار می کردم و آن روز سفره دلم را برای کارفرمای خود باز کردم. به او گفتم که با شوهرم اختلاف دارم و او مرا اذیت می کند. به تدریج علاقه میان ما به وجود آمد تا اینکه تصمیم ...
مشکل برخی مدیران ما در حد جدول ضرب است
... چون شما به ارمیا نزدیک شدید، حیف است که از ارمیا هیچی نگویید. از ارمیا برای ما بگویید. ارمیا مال دوره سال های گذشته است؛ چاپ کتاب نزدیک به 28 سال قبل است. فکر می کنم نوشته 33 و 34 سال قبل باشد. بنابراین، الان خودم خیلی نسبت به کتاب فاصله گرفتم. ولی یادم هست کتاب را با حال خوبی می نوشتم و طبیعتا آن زمان من که هیچ ادعای ادبی در کتاب هنوز هم ندارم، آن زمان هم که طبیعتا نمی توانستم داشته ...
این دختر صیغه فوری بود ! / شماره اش از 15 سالگی دست همه بود !
با فرهنگ آزاد به دنیا آمدم و در مشهد به تحصیل ادامه دادم اما سرنوشتم از 15 سالگی در حالی تغییر کرد که به همراه یکی از دوستانم در گروهی تلگرامی عضو شدم. در آن گروه چند پسر جوان نیز عضویت داشتند که با یکی از آن ها بیشتر گفت وگو می کردم. امید حتی صفحه مجازی مرا در اینستاگرام دنبال می کرد. من هم تصاویری از چهره خودم را در گروه به اشتراک می گذاشتم به طوری که دوستان دیگری هم پیدا کردم که یکی از آن ها در ...
راز جدایی بهاره رهنما از حاجی برملا شد / همه در شوک ! + عکس و بیوگرافی
پر بود از “از دست دادن های سخت” :عاطفی، مالی، کاری و ... اما به حسب تربیت مادری سخت کوش و پدری مهربان باز هم یا علی گفتم و بلند شدم و با تکیه به خدای بقول مادرم خوبی ها و با باور اینکه پدر هنوز هم مرا میبیند و بعشق مادر بودنم، دست بر زانوی خودم برای ادامه زندگی بلند شده ام! و با همه وجودم “طلب خیر” برای همه دوستان و حتی قضاوتگرانم دارم. زندگی خصوصی بهاره رهنما ...
دلنوشته؛ روزی که قرار شد بیایی
به گزارش خانه خشتی؛ روزی که قرار شد بیایی حال و هوایم خیلی عجیب بود انگار که غریبه ای آشنا قرار بود بیاید، یا گویا قرار بود دوستی قدیمی را بعد از سالیان سال ملاقات کنم یا شاید فقط منتظر این بودم که کسی بیایید و به حرف هایی که روی قلبم سنگینی میکرد گوش دهد؛ نمیدانم؛ هر چه بود نیاز داشتم حرف هایی را به کسی بگوییم که بتواند برایم کاری کند، خوب گوش دهد، دردم را کم کند، آرامم کند، آرامم کند، آرامم کند ...
سردار آزمون رم را ترک و به تراکتور برمی گردد
ندارد؟ من حقیقت با باشگاه و مربی به صورت خصوصی صحبت کردم که الان نمی توانم بگویم. حرف ها حرف های خیلی خوبی بود و اینطور که روزنامه می نویسند، نیست. من خودم حرف هایی را از روزنامه ها می بینم که در باشگاه نمی شنوم. توجه نمی کنم به آنها چون در رم راضی هستم و از رابطه با مربی خودم راضی هستم. او ادامه داد: اولویت با باشگاه لورکوزن است و او برای من تعیین و تکلیف خواهد کرد. او می تواند ...
راز جنایت در اسکلت داخل باغچه
....روز قتل به خواهرش زنگ زدم و درخواست کمک کردم، مطمئن بودم محمود مرا می کشد. نیم ساعت بعد سعید رسید و وقتی شوهرم قصد داشت به او حمله کند با ضربات سعید کشته شد.من خودم را مدیون او می دانستم و خوشحال بودم از جهنم محمود رها شده ام. بعد از این که جنازه را دفن کردیم. شکایت گم شدن همسرم را ثبت کردم. بعد هم وقتی پیدا نشد با سعید ازدواج کردم و خانه را فروختیم. در حال حاضر هم از او یک پسر سه ساله دارم. با اعترافات مرد جوان و همسر مقتول، صحنه جنایت بازسازی شد و پرونده را به دادگاه ارسال کردم. ...
روایت تلخ یک افغان از یک روز زندگی در ایران/ چون یک مهاجر افغانی ام باید تحقیر شوم؟
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه شرق، درد دلهای یک جوان افغانی ساکن ایران را منتشر کرده است. او نوشته است: من حدود 15 سال است که با خانواده در ایران زندگی می کنم. معمولا آدم ها به اجباری دست به مهاجرت می زنند و با وجودی که آن روزها سن و سال کمی داشتم، در خاطرم است که با چه سختی وطن اول مان را ترک کردیم. حالا من 21 سال دارم و خواهر کوچکم چهار سال. شاید بتوانم بگویم که خانواده فرهیخته ای دارم ...
رونمایی از شب آبستن در نمایشگاه کتاب تهران
به گزارش خبرنگار مهر ، کتاب شب آبستن نوشته محدثه قاسم پور به تازگی توسط نشرصاد در 11 فصل و 152 صفحه منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب مجموعه داستانی کوتاه است که نام داستان ها یا فصل های آن به ترتیب عبارتند از: چشمت را باز کن! گذشته نمی گذره ! به خاطربچه ام ، دروغگو نیستم، بلیط دارم، ذهنم که فلج نیست، برگه رو نمی دید؟ بده به من، کشتنش، تو خدایی؟ و چشمم را باز می کنم. ...
قتل خونین زن جوان پس از بازگشت از سفر نوروزی / تازه داماد دست به خودکشی زد اما زنده ماند + جزییات
.... من بی هدف در خیابان ها رانندگی می کردم و عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کرد. تا اینکه چند روز بعد تصمیم به خودکشی گرفتم. من در پارکی در لواسان روی ماشینم نفت ریختم می خواستم خودم و ماشین را به آتش بکشم و از این زندگی خلاص شوم ا.ما به محض اینکه فندک زدم شاهدان به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان رساندند. وی گفت: باور کنید من قصد کشتن زنم را نداشتم و در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم. من پشیمانم و تقاضای بخشش دارم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند. کدخبر: 995283 1403/02/18 20:16:30 لینک کپی شد ...
روز جهانی پسر 1403 + پیام، متن و عکس تبریک
...> مهم نیست چند سال از عمرت گذشته است برای من هنوز همان بچه شیطون و بازیگوشی تو دلیل روشنی و شادی قلب منی بابت داشتن تو هر روز خدا را شکر می کنم روزت مبارک پسرم پسرم عزیزترینم وقتی که می روی، یک چیزهایی را جا می گذاری که من نمی دانم با آنها چه کنم بوی تنت همه جا را فراگرفته و من به دنبال صاحب آن می گردم لباس هایت ...
ما اشتباه کردیم 9 گل به رئال زدیم!
ما را از اروپا کنار زده است. حضور متوالی رئال در نیمه نهایی لیگ قهرمانان و فتح 5 لیگ قهرمانان در یک دهه اخیر: رئال مادرید معروف ترین و موفق ترین باشگاه جهان است. صحبت از رده بندی باشگاهی یوفا زیاد است اما ضریب باشگاهی دهه اخیر جالب تر است. اولین تیم رئال مادرید است و پس از آن بایرن در رده دوم قرار دارد. ما آنقدرها هم بد نبوده ایم چون در سال های 2013 و 2020 لیگ قهرمانان را بالای سر بردیم. بدون شک فردا شب دو تیم موفق دهه اخیر اروپا به مصاف هم خواهند رفت. ...
مشقِ عشق در دلِ کوهستان سهند
؛ پسرم، مادر به قربانت برود، مثل همیشه درس هایت را خوب بخوان و خیلی مواظب خودت باش... به اینجای حرف هایش که می رسد، سکوت می کند. صبر می کنم تا حال خود را باز یابد. پس از لحظاتی دوباره لب به سخن می گشاید و با صدایی که انگار از ته چاه بیرون می آید، می گوید؛ ببخشید ولی دست خودم نیست، هر وقت یاد آن روز می افتم؛ حالم دگرگون می شود. راستش بچه ته تغاری خانه و خیلی به مادر وابسته بودم، جدایی از او برایم خیلی ...
الخلیفی: دوست دارم تمام صندلی های ورزشگاه را بردارم!
مارکا گفت : من کمی خرافاتی هستم ولی نه در مورد تیم خودم. در هر صورت همیشه ترجیح می دهم پی اس جی با پیراهن آبی بازی کند نه سفید اما خب، امسال بازی های زیادی را با پیراهن سفید برده ایم. امشب با پیراهن آبی به میدان می رویم و من خیالم راحت است. رئیس قطری پی اس جی ادامه داد: تیم را مطمئن و با اعتماد به نفس می بینم اما نه آنقدر بالا چرا که معتقدم اطمینان زیادی اصلا خوب نیست و باید قدرت حریف را ...
ماجرای مردی که همسرش را خفه کرد
...> متهم در ادامه اظهاراتش در حالی از آزادی برادرش بعد از هشت سال زندان و با رضایت اولیای دم صحبت کرد که مدعی شد برادرش هیچ بیماری خاصی نداشته، اما خودش تومور مغزی دارد و دارو مصرف می کند و، چون پول ندارد نتوانسته است تا به حال برای جراحی به پزشک مراجعه کند. برادرم به من خیانت کرد واکاوی ریشه هایی که این مرد سی وهشت ساله را به وادی جنایت کشانده بود، یکی از مهم ترین محور های ...
ماجرای تحریم آب و کتک خوردن بازیگر شمر در خیابان
قرار است در مختارنامه بازی کنم. می دانستند این سریالی است که دیده می شود. به من توصیه کردند یک نقش خوب بگیرم؛ ولی فکر نمی کردم شمر را به من پیشنهاد دهند. وقتی شمر مختارنامه شدم دیگر نمی دانستم به خانواده ام چه بگویم، اگر می گفتم قرار است بازیگر شمر شوم مرا پس می زدند. تا مدت ها در خانه می گفتم هنوز نقشم مشخص نشده و در حال نگارش فیلمنامه هستند؛ البته دروغ نگفتم داشتند فیلمنامه را می نوشتند. ...
هلال و الفبای نجات
نجات اشک شوق می ریزم. وقتی می خواستم از آن منطقه برگردم، ناراحت بودم، دوست داشتم بمانم، به آنها کمک کنم و نجات شان دهم. وقتی کسی نجات پیدا می کند و دست به دعا بر می دارد، حالم خوب می شود و اشک شوق می ریزم. حتی اگر مدتی خبری نباشد، خودم تماس می گیرم و می گویم مرا به عملیات بفرستید.
معلمی با 4فرزند؛ مشق مهر مادری از خانه تا مدرسه+فیلم
فراوانی احتیاج دارد. در کلاس ششم ابتدایی من 10 دانش آموز دختر و 10 دانش آموز پسر دارم و دانش آموزانم را مثل بچه های خودم می دانم ضمن اینکه آنها هم با من راحت بودند و این بر می گردد به این موضوع که من تعداد فرزندانم زیاد بود. الان که در مرخصی زایمان قرار دارم همچنان دانش آموزانم لطف داشته و جویای احوالم هستند و تبریکات فراوانشان به خاطر روز معلم شامل حالم شد و از من می خواهند ...
کلوپ: هیچکس دلیل جدایی مرا نمی داند
. درخشش محمد صلاح؟ مو فوق العاده بود. سمت راست ما با صلاح و هاروی الیوت خیلی خوب بود. هیچکدام از بازیکنان نمی خواهند بد بازی کنند، چرا باید این کار را بکنند؟ مو نشان داد که چه کاری می تواند انجام دهد. آیا این بازی ها و جو آنفیلد تاثیری در تصمیم کلوپ دارد؟ هیچکس واقعا تصمیم من را درک نمی کند. من تصمیمم را به خاطر جو ورزشگاه یا این که تیم به نحو همیشگی بازی نمی کند، نگرفته ام. این یک باشگاه استثنایی است. از همان روز اول یک موقعیت برد-برد بود. من هر ثانیه آن را دوست دارم. من باعث ایمان آن ها نشدم، بلکه به آن ها یادآوری کردم اگر ایمان داشته باشند، چه اتفاقی می تواند رخ دهد. ...
گلایه دانش آموزان از فعالیت محدود کتابخانه ها
به این پرسش که روزانه چند ساعت وقت گذاشتید؟ عنوان کرد: روزانه 8 ساعت و روز های تعطیل 12 ساعت مطالعه داشتم و همه هدفم این است که رتبه بسیار خوبی کسب نمایم تا بتوانم در رشته و دانشگاه مورد نظر خودم پذیرفته شوم. دوست دارم در رشته جهانگردی و گردشگری پذیرفته شوم “سحر عبداللهی” گفت: رشته علوم انسانی هستم و کنکور نسبتا خوب بود و روزانه پنج ساعت مطالعه می کردم. وی افزود: دوست دارم ...
ماجرای خنده سه دختر در هواپیمای حامل ضرغامی
ترمینال دیدم کسی من را صدا کرد برگشتم دیدم این 3 خانم هستند، از من عذرخواهی کردند و گفتند بعدا فهمیدیم شما جلوی ما نشستید، ما خیلی خندیدیم و حرف زدیم مزاحم شما شدیم، فهم و شعور از این بالاتر کسی دیده است؟ این ها دختران ایران هستند، دختر ایرانی یک مسئولی را می بیند که سن و سالی از آن گذشته، می گوید من خندیدم شما را ناراحت نکردم؟ خب من در جوابش می گویم دخترم تو حال مرا خوب کردی. اصلا این ...
گوکرش درباره آینده اش: نمی توانم به هواداران اسپورتینگ لیسبون قولی بدهم
نیست (می خندد). من مربی های زیادی داشتم، اما قطعا آموریم بود که مرا به اینجا آورد و او در دوران حرفه ای من بسیار مهم بود. از هواداران اسپورتینگ ممنونم؛ به زودی می بینمتان. این فوتبال است، نمی توانم چیزی را قول بدهم. من قرارداد دارم و اگر بمانم ناراحت نمی شوم، خیلی هم خوشحالم، اما باید ببینیم چه پیش می آید. نمی توانیم پیش بینی زیادی کنیم، اما باید ببینیم سال آینده چه خواهد شد. هنوز در این فصل هم بازی ...
پیام جنجالی خواننده مطرح برای نتانیاهو
درحال انجام اعتراضات بزرگی در سراسر انگلستان و دانشگاه های این کشور هستند. خدا را شکر می کنم که این اتفاقات بالاخره در حال رخ دادن هستند. همیشه در سخنرانی هایم در دانشگاه ها گفته ام که این مبارزه بالاخره روزی به پیروزی می انجامد. ممکن است این اعتراضات تا چند روز دیگر و قطعا در آینده ادامه داشته باشند ولی فراموش نکنیم که این جنس از مبارزات اهمیت بسیاری دارند. بله ما بسیار به همه شما در سراسر انگلستان ...
توصیه شهید مظفری پور به جوانان
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا شهید محمد مظفری پور در تاریخ سوم بهمن ماه 1345 در شهر تهران به دنیا آمد. او به کار نجاری مشغول شد و تا در سال 1359 که جنگ تحمیلی عراق و صدام به ایران شروع شد به دستور رهبر کبیر انقلاب برای دفاع از وطن عازم جبهه شد. 93 نفر با شهید محمد مظفری پور به محاصره دشمن درآمده بودند؛ اما شهید محمد به یاری خدا به واسطه دو دوشکا که در اختیار داشت، خود ...
شکایت آموزش و پرورش از "افعی تهران"؟ تحقیر را چگونه می شود فراموش کرد؟
این همکلاسی که نام او را هم فراموش کرده ام، این روزها در خیابان این معلم را ببیند، چه رفتاری با او خواهد داشت؟ واقعا معلم مذکور، انتظار احترام و قدردانی را دارد؟ چرا باید از ناظمی که از او خاطرات بد داریم و جای دستان بزرگ او را هنوز که هنوز است، روی صورت مان حس می کنیم، تقدیر کنیم و یا به او احترام بگذاریم؟ بله، معلمی شغل بسیار مهمی است و نقش بسزایی در ساختن آینده جامعه دارد اما نباید ...
مصائب کودکان سرراهی
، گاهی بعضی از بچه ها را لباس نو می پوشاندند، سوار وانت می کردند تا ببرند زندان دیدن پدرومادرهایشان. ما که مانده بودیم حسرت آن ها را می خوردیم. مهدیه به درس خواندن ادامه می دهد، اما هدف او در زندگی اش می شود پیدا کردن راز های در گذشته مانده: از آن روز که فهمیدم برادری دارم دیگر روز و شب نداشتم. تمام هدفم این شده بود که پیدایش کنم. پدر و مادرم هم همین طور. همیشه با خودم فکر می ...