سایر منابع:
سایر خبرها
نوجوانی که 4باربرای اعدام رفت ولی آزادشد
رفت بیرون، موقع برگشتن یکی از دوستانش که همان صبح چاقو خریده بوده، در خیابان او را می بیند و می گوید من این چاقو را خریده ام، دارم می روم خانه دوش بگیرم، پدرم می بیند از جیبم برمی دارد، این را بگیر، غروب می آیم پسش می گیرم. پدر محمد یک مرد خوش صحبت است؛ از آنها که وقتی ازشان می پرسی چه خبر، حاضرند از سیر تا پیاز همه روز را تعریف کنند، حالا اما فرق می کند؛ حالا حرف از آن روز اردیبهشتی که ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت "مدافع حرم" شد
لصدام . گفتم من اسیر شما هستم و این را نمی گویم. گفت چرا می ترسی و شجاع باش. گفت نترس بگو من پاسدار هستم و به این موضوع هم افتخار بکن. گفتم خب، منظورت از این حرف ها چیست؟ که عکس امام را از جیبش درآورد و گفت این فرمانده و رهبر من است. گفت من هم مثل شما شیعه هستم و دنبال فرصتی هستم که به نیروهای ایرانی بپیوندم. با بیسیم صدایش کردند و مجبور شد آنجا را ترک کند. دو پتو زیر پا و سرم گذاشت و صورتم را ...
فرهادی، شهاب و ترانه در نشست فروشنده چه گفتند؟
شهر توانستم با عموم مردم ارتباط بگیرم. همانجا فکر کردم همه ما قصه گفتن را دوست داریم و همه در همه جای جهان از قصه گفتن لذت می برند چون مدام اشتیاق دارند لحظه بعد را ببینند. پرفروش بودن فیلم هایم برایم خوشایند است فرهادی ادامه داد: برای من همیشه مهم بوده است که فیلمم پر مخاطب باشد. در این مدت همیشه درباره جوایری که فیلم هایم گرفته اند صحبت شده است در حالیکه برایم این موضوع ...
حاشیه های نشست اصغر فرهادی در ایران
.... توهم دائی جان ناپلئونی از سر ترس است او با اشاره به موفقیت فیلم های ایرانی افزود: کدام کشور دنیا این همه فیلم خوب دارد؟! توهم "دایی جان ناپلئونی" در مورد موفقیت های بین المللی سینمای ایران از سر ترس است نه اقتدار و با افتخار می گویم از سینمایی می آیم که 50 سال پیش این همه فیلم خوب در آن ساخته شده است. فرهادی خاطره ای از موفقیت فیلم "گاو" در نقد یکی از چهره ...
پس از قهرمانی در پرسپولیس، دشمنان زیادی پیدا کردم
کوچکتر از بقیه بودم باید خیلی تلاش می کردم که نشان دهم از آنها بهتر هستم. پس از آن زندگی در کالیفرنیا مرا با فرهنگ فوتبال آشنا کرد. خانه ما با استادیوم رزبال فقط 15 دقیقه فاصله داشت و خوش شانس بودم که توانستم چهره هایی چون پله، بکن بائر و کرایوف را از نزدیک ببینم. زمانی که در تیم مردان UCLA بازی می کردم مربی تیم زنان آن هم بودم. همین باعث شد تا به اهمیت مدیریت و ارتباط پی ببرم و به این ترتیب مربیگری ...
شهاب حسینی: جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کن را نیمه شعبان بدست آوردم
خیلی آزاد باشم همین طور فیلم خواهم ساخت تنها خانم ها در خانه بدون روسری باشند. اگر برخی می خواهند از موفقیت های من حرص بخورند باید حالاحالاها حرص بخورند چون من قصد ندارم فیلم بد بسازم. نمی دانم گناه کردم که چنین ثروتی خداوند به من داده که مردم این همه ابراز محبت می کنند و از همه تشکر می کنم، از همسرم که باعث شد وارد تئاتر و سینما شوم. شهاب حسینی نیز در پایان گفت: روزی که این جایزه را گرفتم نیمه شعبان بود این هدیه را به آستان مبارک ایشان تقدیم می کنم. ...
لوریس چکناواریان هیچ وقت پیر نمی شود!
یکبار مصرف اند. مثل آهنگ های محلی و فولکولور که همه براساس احساس اند. ولی مردم بیشتر به همین موسیقی گوش می دهند. خب مردم روزنامه را بیشتر از شعر حافظ می خوانند. در دنیا مردم بیشتر دنبال هر چیزی هستند که ساده است. تا به حال شده به کسی بگویید به این موسیقی گوش نده، یا این موسیقی ارزش شنیدن ندارد؟ نه، هیچ وقت نمی گویم. مثل این می ماند که بگویم این غذا را ...
منوچهر آذری: پفک نمکی می فروختم وضعم بهتر بود!
...، خانم رقیه چهره آزاد را همین طور، هیچ کس نمی تواند چنین کارگردانی بکند. من همیشه فکر می کردم بعد از سریال هزاردستان در همه آثار علی حاتمی بازی خواهم کرد اما نمی دانم چطور شد که در دو سه کاری که بعد از هزاردستان انجام داد دیگر از من دعوت به کار نکردند. حتی اگر یک نقش مثل همان نقش دربان را هم به من می دادند چون به ایشان اعتقاد داشتم و به ایشان احترام می گذاشتم حتماً باافتخار قبول می کردم ...
شکست عارفانه، هتاکی اصلاح طلبانه/ تعقیب مسئولان مقصر در توقیف اموال ایران
مهم تر از هر چیز دیگری است. کتاب اول درباره اقتصاد کلان کاربردی است، همه نمایندگان بدون استثنا لازم است که تا حدی با آن آشنا باشند. شاید توده مردم که فعالیت های کوچک و خرد دارند بتوانند صفحات اقتصادی روزنامه و مباحث اقتصادی تلویزیون را نادیده بگیرند ولی چنین چیزی برای نمایندگان مجلس غیرممکن است. نمایندگان مجلس خواسته یا ناخواسته پیوسته با مفاهیمی چون تورم، رشد اقتصادی، رشد نقدینگی، نرخ ...
ممنوع الکاری جمشید هاشم پور برای سر تراشیده اش + عکس
من همیشه ارتباط خوبی با رسول داشتم و ملاحظه اش را می کردم. خاطره بامزه ای از او دارم؛ یک بار پلانی را فیلمبرداری کردیم و فکر می کردم که کارم را خوب انجام دادم، اما او به من گفت: جمشید، تو با این بازیت، گند زدی به فیلم من! من گفتم خب، پلان را دوباره بگیریم. او گفت: نه، این قدر بد بود که دیگر قابل تکرار نیست. قارچ سمی اگر بخواهم در میان تمام نقش هایم یک فیلم را دوباره بازی کنم ...
حوزه نیازمند پژوهشگاه سینمایی است/ فیلم هایی که در خصوص روحانیت ساخته شده با حقیقت حوزه فاصله دارند
فیلم در جشنواره فیلم کوتاه نهال که از سوی دانشگاه هنر برگزار می شود، در 6 بخش نامزد بود که در 2 بخش جایزه اصلی را گرفت و برایم جالب بود که دانشجویان به ما تبریک گفته؛ ارتباط برقرار کرده و فیلم را دوست داشتند. همچنین فیلم ولد در جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز که جزو بهترین هاست، در بخش مسابقه ملی شرکت داده شده و در بخش بین الملل آن نیز وارد شد و فیلم سازان و منتقدان با آن ارتباط برقرار ...
کیشِ شخصیتی: چگونه ترامپ از دستورالعمل ها و تدابیر سیاسی جناح راستِ اروپا استفاده می کند؟
بود و کلاه بیس بال تیم شهرش را به سر داشت به ترامپ می گفت: دونالد ترامپ، عاشقتم! مرد، تو آینده ی آمریکا هستی من هفده ساعت منتظر شده ام تا تو را امروز ببینم... و دوست دارم قبل از رفتن باهات عکس بگیرم. شخص سفیدپوست دیگری هم درخواست به در آغوش گرفتن وی را دارد و یک زن هم به او می گوید این بسیارطراوت برانگیز! است که کاندایای ریاست جمهوری ای داریم که نه خریده شده و نه برایش خرجی کرده ایم. من به تو باور ...
فرهادی: اگر قراره از موفقیت من حرص بخورند حالا حالاها باید حرص بخورند
هم اینجا زندگی می کنند. کجای دنیا می توانم چنین ثروتی داشته باشم؟ شما در جریان بعضی از مسائل نیستید. بسیاری از پروژه های بین المللی را نپذیرفته ام چون دوست دارم در کشور خودم فیلم بسازم اما برای همکاری با گروه های دیگر کنجکاوم. این همکاری ها باعث می شود به روزتر شوم و تکنیک های بیشتری را یاد بگیرم . فرهادی:اگر قوانین جشنواره فجر اجازه دهد فروشنده را به جشنواره ارسال می کنم ...
رئیس ساواک مرا به دیدن امام برد!/ماجرای آقا مصطفی با درشکه چی همدانی
! البته قبل از این منبر! مولوی رئیس ساواک به دیدنم آمد و گفت، من دو تا چهره دارم. یکی شمری، یکی رفاقتی! بعد با من دست داد و گفت، مولوی با مروارید رفیق است، برای همین اگر من نیاز به پول داشتم می آیم دم خانه تو و تو هم اگر نیاز داشتی مرا در جریان بگذار و از این خزعبلات. بعد هم کشوی میزش را کشید بیرون و دسته های اسکناس را گذاشت روی میز. به او گفتم، پدرجان! تو روان شناسی شغلت با من فرق می کند. غرض ...
یک گزینش مهم، ولی با قانون 20سال قبل
دوازدهم اردیبهشت ماه بود که روزنامه مردم نو زنجان از تعرض معلم یک مدرسه به دانش آموز 9 ساله اش خبر داد. در آن گزارش آمده بود که معلم 36 ساله که البته همزمان مدیر مدرسه روستایی قره محمد زنجان هم هست، به ندا دانش آموز دختر آن مدرسه طی مدتی چند ماهه مرتب تعرض می کرده است. ندا پس از مدتی دچار بیماری های روحی شده و از رفتن به مدرسه امتناع می کند و سرانجام پس از فشارهای مکرر مادرش برای دلیل ترس از ...
دوست دارم دنیا صورتی باشد
تحت اشغال هستیم. شرایط ما عادی نیست. بنابراین نمی توانیم به کودکان مان سکوت آموزش دهیم. ساکت ماندن در ادبیات زندگی ما جایی ندارد. کودکان ما باید به جای سکوت، یاد بگیرند از آزادی شان دفاع کنند. جانا می گوید وقتی بزرگ تر شد می خواهد برای خبرگزاری سی ان ان یا فاکس نیوز کار کند. او می گوید: این خبرگزاری ها درباره فلسطین حرف می زنند و من می خواهم حتما جایی کار کنم که بتوانم درباره کشورم بنویسم. وقتی خبرنگاران الجزیره از جانا درباره این که دنیای آرمانی از نظرش چه شکلی است می پرسند، او برای اولین بار در طول صحبت هایش مانند یک کودک 10 ساله جواب می دهد: من دوست دارم صورتی باشد! ...
در زمان غیبت از ولایت فقیه اطاعت کنید (حدیث دشت عشق)
، هنگامی که خبر شهادت من به گوش شما رسید اول از همه، سجده شکر بجا آورید و دوم آنکه، از خدا بخواهید، همان طور که امام حسین(ع) علی اکبرش را در راه خدا داد از شما هم نیز قبول کند که فرزندی را در راه خدا قربانی کردید و سوم آنکه، اصلا کوچکترین غم و ناراحتی به دل خود راه ندهید که خداوند متعال مومنان شکیبا و صبور را دوست دارد. اما یک وصیت دارم به ملت قهرمان پرور و مسلمان و حزب الله همیشه در صحنه، و ...
پروژه های بزرگ آمریکایی را رد کردم زیرا می خواهم در ایران کار کنم
.... من راهی را رفتم که قبلا در کار نمایشنامه نویسی رادیویی و تلویزیونی تجربه کرده بودم. این کارگردان برنده جایزه اسکار در ادامه سخنانش بیان کرد: من در سریال داستان یک شهر توانستم با عموم مردم ارتباط بگیرم. همانجا فکر کردم همه ما قصه گفتن را دوست داریم و همه در همه جای جهان از قصه گفتن لذت می برند چون مدام اشتیاق دارند لحظه بعد را ببینند. پرفروش بودن فیلم هایم برایم ...
سعی کردیم روابط عمومی علم و فناوری کشور باشیم
می نماید. یعنی شما بیشتر دوست دارید راجع به فوتبال، اعضا و حواشی آن بدانید. همین طور سایر ورزش ها. این عطش بیشتر باعث می شود که افرادی که می توانند کمک کنند بیایند و حلقه های واصل باشند. می بینید که رسانه های ورزشی روز به روز تعدادشان زیاد می شود. چون طرفداران زیادی پیدا می شود و تقاضا بالا می رود و عرضه زیاد هم صورت می گیرد. من فکر می کنم افراد مختلفی که در چرخه علم و فناوری قرار دارند، در ...
خسارت های "نفوذ" در گذر تاریخ
...> اما نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که نفوذ منافقین در دستگاه های اجرایی اگرچه هزینه هایی به دولت و نظام تحمیل کرد اما در نهایت به برملا شدن چهره منافقانه مجاهدین ختم شد و آنان را بیش از پیش از مردم دور کرد تا اینکه رزمندگان اسلام در عملیات مرصاد ضربه آخر را به آنان وارد کردند. 2- خسارت های"نفوذ" جریان های جاسوسی در دولت موقت علاوه بر نفوذ مجاهدین به درون دولت موقت ...
فرهنگ در رسانه
پیرامون لغو پیاپی کنسرت های ما رخ داده است، استقبال کم نظیر مردم فرهنگ دوست ایلام ما را شگفت زده کرده و باعث شده است، این تلخکامی ها اندکی جایش را به شیرینی بدهد. مایه ی تعجب است که در شهر عطار و خیام برای دو بار متوالی کنسرت ما بدون هیچ پاسخ روشن و شفافی به دلایلی که بر همه ما پوشیده است، لغو می شود. عده ای سلیقه و درگیریی های شخصی شان را وارد تصمیم گیری های کلان فرهنگی و هنری کردند.او اضافه کرد: پیش ...
منوچهر آذری: پفک نمکی می فروختم وضعم بهتر بود!
کشاورز را ببینید، خانم رقیه چهره آزاد را همین طور، هیچ کس نمی تواند چنین کارگردانی بکند. من همیشه فکر می کردم بعد از سریال هزاردستان در همه آثار علی حاتمی بازی خواهم کرد اما نمی دانم چطور شد که در دو سه کاری که بعد از هزاردستان انجام داد دیگر از من دعوت به کار نکردند. حتی اگر یک نقش مثل همان نقش دربان را هم به من می دادند چون به ایشان اعتقاد داشتم و به ایشان احترام می گذاشتم حتماً باافتخار قبول می کردم ...
اختلاف طبقاتی بسیار شدید در کشور از دلایل عمده افزایش خودکشی
چهارم ساختمان محل سکونت خودش را به پایین پرت کرد و جان باخت؛ در بررسی وسایل دختر نوجوان، دست خطی از او پیدا شد که وی علت کارش را اینگونه عنوان کرده بود: وسایلم را بین دوستانم تقسیم کنید، پدر و مادر عزیزم من شما را دوست دارم، اگر خودم را می کشم به خاطر شما نیست، به خاطر خودم است. پدر این دختر نیز در اظهاراتش به بازپرس امور جنایی مشهد گفته بود: چند هفته پیش، دخترم نمره پایین گرفت و مدرسه ...
من آردم را بیختم و الکم را آویختم
پیش رفته است. *** تسنیم: بحث برای ایجاد سازمان تئاتر خیلی قدیمی تر از سازمان سینمایی بود. چرا رخ نداد؟ دژاکام : چون بودجه نبود. بودجه سازمان سینمایی 150 میلیارد تومان است. بچه های سینمایی مثل بچه پولدارها راه می روند. همه ژیگلو با لباس های خوشگل و سوار بنز. بچه های تئاتر باید پیاده باشند و با اتوبوس اینجا و آنجا بروند. دستمزد 500هزار تا یک میلیون بگیرند. اینها هم ...
انتقاد از بی مهری مدیران به راه مهر راز سپهر
نتوانستم پیدا کنم. باز با خانم مقتدی تماس گرفتم ایشان جوابگو نبودند با خانم مکتفی تماس گرفتم و گفتم امکان پذیر نیست چون نتوانستم بچه های گروه را پیدا کنم ضمن این که من تغییر بازیگر هم دارم. موضوع ماند تا بعد از عید. بعد از عید ما تمرین گذاشتیم جناب دکتر صادقی نتوانستند در تمرینات حاضر شوند. با ایشان تماس گرفتم، حال پدر و مادرشان مساعد نبود و ایشان به مشهد رفتند و از پدر و مادرشان مراقبت کردند ...
میثم ابراهیمی: مافیا ندیده ام ولی رابطه بی تاثیر نیست
کنم برای ترانه کارها و البته ملودی ها کم فروشی نکنم و برای همین هم خدا را شکر مردم دوستشان دارند. قرار بود قبل از ماه مبارک رمضان آلبوم جدیدم را منتشر کنم ولی خودم خیلی روی آلبوم حساسیت دارم. آلبوم تگرگ آلبوم موفقی بود، پس ریسک نمی کنم که آلبومی در بیاید و قطعاتش شنیده نشود. بارها پیش آمده که از آلبوم های منتشر شده خوانندگان تنها یک یا دو قطعه شنیده می شود و بقیه بلافاصله فراموش می شوند. مردم همه قطعات آلبوم تگرگ مرا دوست داشتند و هنوز و هر روز بیشتر در حال شنیده شدن است. ...
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به یک کانادایی
... ب ... ب.. بله! متأسفانه من شما را نشناختم! مرا نشناختی؟! من علی بن موسی الرضا هستم. علی بن موسی الرضا؟! این اسم را شنیده ام اما به خاطر نمی آورم... من همان کسانی هستم که شما تا پایان شب کتاب مرا مطالعه کردید و در پایان، توی دلتان گفتید؛ خدایا اگر چنین قدیسی وجود دارد دوست دارم او را ببینم . این را که شنیدم، گل از گلم شکفت و پرسیدم: در حال ...
حجت اشرف زاده: فضای مجازی مکانی امن برای هتاکان
برایت به وجود آورند که کنارت هستیم و در حد بضاعتمان کمکت می کنیم، کافی است که بتوانی راهت را ادامه بدهی. پدر ومادرم معلم بودند و ما شرایط مالی متوسطی داشتیم، اما همه تلاش خود را کردند تا سختی زندگی مرا از راهم باز ندارد. این حمایت ها باعث شد تا من رشته مورد علاقه ام را که موسیقی بود، پیگیری کنم و با رفت و آمد به تهران به آرزوها و اهدافم نزدیک شوم. سختی های زندگی که شما به آن اشاره ...
از همکاری با ناسا و تدریس در دانشگاه لوئیزیانا تا ناگفته های ذخیره سوخت هسته ای در کوه های نمک
) رفتم که اتفاقا این مدرسه هم هنوز دایر است. دبیرستان هدف و البرز آن زمان بهترین دبیرستان های تهران بودند و رقابت شدید با یکدیگر داشتند. بعد از شرکت در کنکور سال 43 در رشته مکانیک پلی تکنیک تهران قبول شدم. آن سال ها نام دانشکده امبیرکبیر، پلی تکنیک بود و بعد از پیروزی انقلاب نام آن به امیرکبیر تغییر یافت. به یاد دارم که مرحوم دکتر محمدعلی مجتهدی رئیس وقت دانشگاه پلی تکنیک، برای مصاحبه ...
خانم جوان که به شستن اموات مشغول است
می دانست قصد دارم غسال شوم یکی از همکاران مادرم بود. او یکی از قدیمی ترین غسال های شهرمان بود و به خاطر مهربان بودنش همه او را دوست داشتند. وقتی ماجرا را با او در میان گذاشتم، استقبال کرد. یک روز به همراه او نزد روحانی آرامستان رفتیم و از او خواستم در غسالخانه کار کنم. آن موقع 22 سال بیشتر نداشتم و خیلی جوان بودم. جثه ام کوچک بود. به همین خاطر حاج آقا به من گفت کار کردن در غسالخانه خیلی سخت است و ...