سایر منابع:
سایر خبرها
اتصال به کل جهان با شناخت خویشتن/ نگاهی به رمان رز گمشده نوشته سردار اُزکان
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- رازی را که این کتاب در صدد بیان آن است می توان این گونه خلاصه کرد؛ انسان اگر با تمام وجود و از عمق هستی انسانی اش اراده کند، می تواند صدا و کلام هرآنچه را در طبیعت خلق شده بشنود و بفهمد؛ به عبارتی دیگر می تواند پس از شناخت عمیق سرشت و ماهیت وجودی خودِ خویشتنش، پس از رسیدن به مفهوم و معنای حقیقی درون خود، با کل جهان و طبیعت یگانه شود. شاید بعد از به پایان ...
حکایت پرماجرای مردی که "خودکار" را به ایران آورد
های عباس، حسین، حسن و جعفر داشت. خانواده میرزاعلی از نظر مالی شرایط چندان مناسبی نداشت. میرزاعلی حجره نوشت افزار فروشی خود را همچنان داشت ولی وقوع جنگ جهانی دوم او را فقیر کرده بود. به همین دلیل فرزندان مجبور شدند درس را رها کنند و به کار بپردازند. میرزاعلی در دوران تنگدستی نیز راه و رسم مردان متدین را رها نکرده بود. روایت می کنند که او در خانه و تنور خانگی نان می پخته و در دوران قحطی میان مردم ...
به دنبال ادای دین به حضرت فاطمه(س) بودم
روزگار ما را هم به تصویر می کشد. درباره این وجه از کار صحبت بفرمایید. اتفاقا خوبی کار همین است یعنی هر کدام از مخاطبان می تواند برای خودش معادلی در سریال پیدا کند. کسی که یک مادر است در سریال معادل دارد همان طور کسی که فرزند است برایش معادل در داستان وجود دارد. این معادل سازی ها باعث می شود مخاطب خیلی زود با آدمها ارتباط برقرار کند و به دنبال آن نیز سیر روایی داستان را به راحتی دنبال کند ...
نظر علامه جعفری درباره بدحجابی
تعریف کنم! این فرزند علامه، همسر منوچهر صدوقی سها (مدرس حکمت اسلامی و وکیل دادگستری) از دقت نظر پدر برای انتخاب خواستگارهایشان می گوید و البته متذکر می شود که ایشان در نهایت حق انتخاب و آزادی عمل را به خودمان واگذار می کرد و خوشبختانه همه فرزندان ازدواج های موفقی داشته اند. وی بیان می کند که پدر معتقد بود مهریه می تواند تا حدودی پشتوانه برای دختر هم باشد، البته زمانی که 150 هزار ...
9 شهید در یک روز
از مدتی برای یاری رساندن خانواده اش در تامین مایحتاج زندگی به شیراز رفت و در یک مسافرخانه به کار مشغول شد، در سالهای آخر جنگ که مقارن بود با شروع دوره جوانی اش، بارها به بسیج مراجعه کرد و برای رفتن به جبهه ثبت نام نمود. مدتی پس از ثبت نام به او اعلام کردند که شما برای حضور در جبهه پذیرفته شدید. مختار خیلی خوشحال شد و بسیار گریه کرد و گفت: من هم به جبهه جنگ می روم، چقدر از این موقعیت خوشحالم. خدا ...
تاثیرات بازی های ویدیویی روی فرزندان
را می سازد، بازی ها مغز را پرورش می دهند. تاثیرات مثبت بازی های ویدیویی وقتی فرزند شما بازی ویدیویی انجام می دهد، این کار به مغز او یک تمرین واقعی می دهد. در بسیاری از بازی های ویدیویی، مهارت و مرحله ای ویژه از تفکر لازم است که در موقعیت های درگیرکننده، پیروز شوید. این مهارت ها حتی در مدارس هم تدریس نمی شوند. برخی از مهارت های روانی که با استفاده از بازی های ویدیویی ارتقاء ...
خشونت تنها علیه زنان نیست
آن روبرو هستیم.بله، من در مورد خاص خانواده می پذیرم که در برخی ابعاد خانواده ما مردسالار است. مثلا در حوزه مدیریت اقتصادی خانواده این ادعا را درست میدونم، اما مطلقا در حوزه تربیت فرزندان این ادعا را قبول ندارم. تربیت فرزند در خانواده ما نه تنها امری مادرانه که امری مادر سالار است، یعنی اهداف، آرمان ها و شیوه عمل زنانه بر آن حاکم است. در ادامه این بحث را بیشتر توضیح خواهم داد. اما در مورد افزایش ...
الگوی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) کیست؟
بانوان جهان و مادر همسر توست لذا نرجس دامن زهرا را گرفته و اسلام آورد و بانوی عالم، عروسش را در آغوش گرفت.[10] زهرا(سلام الله علیها) چشم انتظار دولت مهدی تمام ظلم هایی که بر جهان هستی روا داشته شده پیامد ظلمی است که به حضرت زهرا(سلام الله علیها) شده و با نقشة شوم سقیفه، مدار خلافت را از خانة او به جای دیگری انتقال دادند، بنابراین مظلومان عالم به خصوص بزرگترین مظلومة عالم چشم ...
حضور اصلاح طلبان و اعتدالیون در مجلس دهم به عملکرد دولت یازدهم بستگی دارد
پارلمان راه یافتم. شما اشاره ای به همراهی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در قبل و بعد از 22 بهمن سال 57 داشتید، لطفا توضیحی در این رابطه بفرمایید؟ رهبر معظم انقلاب یکی از شخصیت ها و چهره های شاخص و انقلابی استان خراسان بود، در آن زمان معظم له برخی دروس مانند کتاب وسایل الجدید آیت الله مشکینی را تدریس می کردند و من در حلقه درس ایشان حضور داشتم.بنابر این آشنایی من با ایشان ...
دشمن هیچ گاه جرات نکرده ما را مستقیم تهدید کند/ فتح قدس شریف نزدیک است/ اتفاقات یمن همانند انقلاب اسلامی ...
تحولات عراق واینکه نظام سلطه می خواست حکومت طرفدار آمریکا در عراق سر کار بیاید، تصریح کرد: بیش از 50 درصد از مردم عراق شیعه هستند، اما هیچ گاه شیعیان در قدرت نبوده اند ولیکن امروز در عراق یک حکومت دینی، شرعی، شیعی، مردمی و طرفدار جمهوری اسلامی ایران سر کار است و البته با سایر مذاهب، فرق و ادیان نیز هماهنگی های لازم را دارد. این همان وعده خداست که اگر دین خدا را یاری کنید خدا شما را یاری می کند ...
شکست در فینال جام باشگاه های آسیا بدترین خاطره ام با استقلال بود
لحظات خوبی را با آن ها سپری کنم. بهترین عیدی را از چه کسی گرفته اید؟ وقتی بچه بودم به من پول می دادند ولی مبلغ آن با حساب امروز چیزی در حد هزار تومان بود. قبل از عید هم همراه خانواده به بازار می رفتیم و پدر و مادر برایم عیدی و لباس نو می خریدند که خیلی شیرین بود برای پسرتان آقا مهدی چه عیدی می دهید؟ همان طور که گفتم یکی از بهترین چیزها همان خرید قبل از ...
موانع تربیت زمینه ساز
اللَّهِ یَکِلْهُ اللَّهُ [إِلَی مَنْ ] لِمَنْ عَمِلَ لَهُ. نَسْأَلُ اللَّهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ مُعَایَشَه السُّعَدَاءِ وَ مُرَافَقَه الْأَنْبِیَاءِ؛ (شریف رضی: 1415: خ23) همانا ثروت و فرزندان، محصول دنیا و فانی شدنی، و عمل صالح زراعت آخرت است، گر چه گاهی خداوند هر دوی آن را به ملّت هایی خواهد بخشید. از خدا در آن چه اعلام خطر کرده است برحذر باشید! از خدا آن گونه بترسید که نیازی به ...
تفسیر تطبیقی مصداق اولی الامر در آیه اطاعت
وارد است. اشکال دیگر آن است که اگر مصداق اولی الامر شخص معینی در هر زمان نباشد لازم می آید تا مردم به اطاعت از همه اُمرا و علما با وجود اختلاف در میان آراء، مذاهب و فتاوایشان موظف شوند؛ (5) این درحالی است که ما نمی توانیم با تبعیت از این عقاید و دستورهای مختلف، حق را از ناحقّ تمییز و تشخیص دهیم؛ زیرا در این حالت تعبیر اولواالامر موجب امتیاز و برتری یک عدّه مخصوص و معین جهت تبعیت از آنها نشده است، پس ...
پایان استهزای هزاران ساله زنِ سقراط/ نگاه فمنیستی نداشتیم
گیری ایده ابتدایی نگارش نمایشنامه سقراط ، تعاملی که نعیمی و آییش برای اجرای این اثر در طول کار و تمرین ها با هم داشتند، پرداختن به ویژگی های انسانی این فیلسوف بزرگ، توجه به نقش و جایگاه زنان در جامعه آن دوران و منفعل نبودن شخصیت زن در نمایشنامه هایی که نعیمی تا به حال به صحنه برده و چالش های بازیگری و توجه به سه ضلع مثلث بازیگر، متن و کارگردان مورد توجه قرار گرفت. در بخش ابتدایی این نشست ...
ترور در اسلام اصلا جایی ندارد
آیت الله اسدالله بیات زنجانی از مراجع تقلیدی است که علاوه بر تحقیق و تدقیق در فقه، سابقه سالها فعالیت مستمر سیاسی را در کارنامه دارد. حضور در حلقه درس امام خمینی (ره) زمینه ساز حضور ایشان در نهضت اسلامی پیش از پیروزی انقلاب شد و بارها به دلیل فعالیت سیاسی به زندان افتاد. پس از انقلاب اسلامی نیز به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد و مدت کوتاهی نیز به کار قضاوت پرداخت. سپس وارد بدنه قانونگذاری و ...
هر کس نظریه نوینی می دهد مورد هجوم و تهمت قرار می گیرد
خوب است، اما در عین حال باز تردید داشتیم تا اینکه نزد آقای فکور یزدی – که روحانی بسیار وارسته ای بود – رفتیم تا استخاره بکنیم که معمولاً یک مقدار مسائل را بیان می کرد، ما استخاره کردیم که پای درس حاج آقا روح الله برویم یا نه. ایشان گفتند: شما یا می خواهید به مسافرت عتبات عالیات بروید و یا می خواهید پای درس یک استاد بروید. اگر بخواهید به سفر زیارتی بروید با همسفرهایی رو به رو می شوید که با هم توافق ...
صدای پای نوروز در سطرهای تاریخ
.... تخم مرغ رنگ شده: نشانه رنگارنگی نژادهای مختلف بشری و تاکید بر این که بنی آدم اعضای یکدیگرند. نان: بنیاد تغذیه است و در سفره نشانه برکت و روزی است. گندم: نماد روزی، فراوانی و برکت. و سین های زیر:سین یکم، سنجد: سنجد نشانه سنجیده عمل کردن و خردورزی است، می گویند اول چیزی که خداوند خلق نمود عقل بود. شاید کمتر ملتی را بیابید که به اندازه ایران در سابقه حکمت های خود تاکید بر ...
5 راهکار برای تحقق اقتصاد مقاومتی
یَأْلَمُونَ کَما تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ ما لا یَرْجُونَ وَ کانَ اللَّهُ عَلیماً حَکیماً" (نساء آیه 104) "درتعقیب دشمنان (دست و پنجه نرم کردن با آنها) سستی نکنید (بلکه روحیه تهاجمی خود را همه حال حفظ کنید) زیرا همان طور که شما در سختی هستید، آنها هم در سختی هستند (با یک فرق که) شما امید به رحمت وسیع پروردگار دارید. اما آنها چنین امیدی ندارند." برای حفظ روحیه امید و از دست ...
گلزار شهدا شاهرود در نخستین پنجشنبه سال میعادگاه عاشقان بود
به گزارش خبرنگار مهر، گلزار شهدا، امروز با نور، عشق و شور پذیرای دل های خسته ای بود که از جای جای شهرستان آمدند تا آئینه زنگار بسته دل هایشان را با زلالی نور یاران خدا بزدایند. امروز همه از پیر و جوان، زن و مرد آمدند تا بار دیگر با شهدای انقلاب اسلامی تجدید دیدار کنند، کدام سینه است که با شنیدن نجوای عارفانه مادر دو شهید بر سرمزارشان و یا اشک های همرزم سالهای دور شهدا از عشق مالامال ...
وظیفه ما هنگام شنیدن صدای اذان چیست؟
را بدان نیز سرایت داد. معنای آن این است که خدا و ملائکه آگاه اند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: حَیَّ عَلَی الصَّلَاةِ پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آن را ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا ...
هله هوله هایی که کودکانتان در مهمانی ها می خورند
از دوست یا یک آشنای دور نتوانید درخواست کنید که در روز مهمانی پذیرایی اش را براساس هرم غذایی انجام دهد اما از مادربزرگ و پدربزرگ بدون رودربایستی بخواهید که خانه خود را به یک انبار آذوقه از هله هوله های مختلف، برای نوه شان تبدیل نکنند. برای آنها توضیح دهید که فرزند شما باید تغذیه درستی داشته باشد و شما نسبت به این موضوع که فرزند شما باید تغذیه درستی داشته باشد و شما نسبت به این موضوع بسیار حساس و ...
نقش الگویی حضرت زهرا(س)برای خانواده ها
عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند حضرت زهرا(س) در کانون اهل بیت پیغمبر(ص) قرار دارند. وی با اشاره به اینکه حضرت زهرا(س) دختر رسالت، همسر ولایت و مادر امامت هستند گفت: در این ایام مناسبت ترین فعالیت ها معرفی سیره حضرت به عنوان الگوی عملیاتی برای زندگی امروز خانواده ها و ...
قلوب همه آزادگان با انقلاب اسلامی است/ وهابیت صدای ناهماهنگ جهان
...> *وقتی می فهمند که شعله ورکردن اختلافها نقشه دشمن است، روشنگری وجود ندارد تا مردم هوشیارتر شوند؟ علما این وظیفه را انجام نمی دهند؟ اگر صدای من به جایی می رسید به عربستان می گفتم هر چقدر می خواهید از زیدیه متنفر باشید اما به نفع شماست که با همسایه خود خوب باشید. با واقعیتی که امروز وجود دارد کنار بیایید. الان وضعیت به گونه ای است که حرکت انصار الله که زیدی است یک بازیگر مهم و واقعی در ...
هر نقطه ای از منافع دشمنان را با انبوه موشکها منهدم می کنیم/ قاعده بازی در منطقه تغییر کرده است/ چتر ...
ائتلافی از قدرتهای بزرگ جهان ایستاد. آمریکا هر چه باشند در مقابل عظمت خدا ناچیز هستند سردار سلامی قدرت لایزال الهی را بالاترین قدرت در عالم هستی برشمرد و تاکید کرد: آمریکا، شوروی، اروپا و حکومت های پوسیده اعراب منطقه هر چه باشند در مقابل عظمت خدا ناچیز هستند و این درس بزرگی بود که امام(ره) در آن دوران طلایی مقاومت به ما اموخت که عظمت و عزت فقط مال خداست. جانشین فرمانده ...
زندگی های فیسبوکی و ضررهای آن
به مرور زمان ذهنیت شما را نسبت به ارزش ها و ضد ارزش ها تغییر می دهند. 5. متوجه می شوید که چقدر حوصله دیگران را سر می برید ایا تابحال پستی داشته اید که اصلا لایک نخورد؟ یا به میزانی به مراتب کمتر از آنچه که تصورش را می کردید، لایک شود؟ وقتی اتفاقی که برای شما واقعا جذاب بوده توسط دیگران نادیده گرفته می شود، این کار اعصاب شما را به هم می ریزد. احتمالا با خود می گویید که شاید ...
هفت سین پیشنهادی به بانوی اول آمریکا
هنوز ادامه دارد و ملّت ها را در منطقه دارد به تدریج بدبخت می کند [2] با لبخند در مقابل دوربین می نشیند و با خواندن متنی که برایش آماده شده از نوبهار می گوید و از امید ! سیاستمداری باسابقه و دارای چنان بهره ای از وقاحت که او را قادر می کند یک ملت را به یک بهانه ی واهی به طور دسته جمعی مجازات کند و در مسیر تبادلات مالی و پولیِ کاملاً عادیِ آن ها موانع جدی ایجاد کند. البته او هنوز همه ی فرصت ...
بازنشر نامه های نوروز 68 امام خمینی به آیت الله منتظری
: تهران، جماران موضوع: عدم صلاحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی مناسبت: منتظری، حسینعلی بسم اللّه الرحمن الرحیم جناب آقای منتظری با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه ای برایتان می نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامۀ اخیرتان نوشته اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می دانم؛ خدا را در نظر می گیرم و مسائلی را ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...
یادی از شهدای فصل بهار ابرکوه / امنیتی که امروز وامدار خون شهداست
فروردین سال 65 عروج را انتخاب کرد. به نیابت از 17 شهید فصل بهار ابرکوه خاطره ای از نحوه شهادت چند تن از این شهدا به نقل از کتاب "نقش مردم ابرکوه در دفاع مقدس" در این گزارش تشریح می شود. نوروز خونین "مجید حاجی زاده مریم آبادی" فرزند غلامحسین از عید 64 می گوید: اولین گروه اعزامی بسیج ابرکوه در تاریخ 13/12/1363 به تیپ الغدیر بودیم، برحسب نیاز و دستور فرماندهی به ...
هنگام بارداری گناهی مرتکب شدم که خیلی از کرده ام پشیمانم
مثبت می گذارد، اما در رابطه با فرزند خود می توانید کارهایی انجام دهید که اثرات وضعی گناه زمان بارداری یا شیردهی با حالت جنابت را جبران کنید البته نباید فراموش کرد که در رشد تربیتی خود و فرزند شما مسائل مختلفی دخیل است که به قسمتی از آنها در ذیل اشاره می کنیم. اقدامات عملی جهت جبران: 1. اگر گناه مربوط به دیگران است می توانید رضایت آنها را فراهم کنید. اگر مثلاً مالی برداشته اید، به ...