سایر منابع:
سایر خبرها
جانباز عباس معروفی و نحوه مجروح شدنش در خاطرات همرزمان
کامروا شدم . بالاخره آن روز خوب برای من در معییت تنی چند از سربازان گمنام گردان جعفر طیار علیه السلام فرا رسید . خداییش لحظه باشکوهی بود که از شرح آن عاجزم ! ساعت دیدارهای عاشقی بچه های گردان جعفر طیار نه و ربع هر سه شنبه شب است . من با سه تن از بستگانم در وقت مقرر به خانه جانباز نخاعی –گردنی محله مان حاج عباس معروفی رفتیم . خود این آشنایی هم لطف خاص خود را داشت . بعد از دقایقی همه ...
می گفت: خوش به حال بابا کاش فرصت شود ماهم بجنگیم
. سجاد عفتی یکی از همین بچه های محل بود که با آغاز جنگ های عراق و سوریه و تهدید حرم های مطهر ساکت نماند، کوله بارش را برای دفاع از حرم بست و ابتدا به عراق رفت و بعد از شهادت سید ابراهیم رزمنده ها یا همان آقای مصطفی کهنز بود که بی قرار دفاع از حضرت زینب شد و مسیرش را به سمت سوریه کج کرد تا نشان شهادت را در جوار بی بی زینب(س) بیابد. سجاد عفتی سرانجام بعد کمتر از یک ماه حضور در سوریه در عملیاتی علیه ...
امام و عشق رزمندگان
بندهایی که داشتند از منطقه عملیاتی به حسینیه جماران رساندیم. قبل از ملاقات برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه با اظهار تشکر از عنایت امام این پیروزی بزرگ را به ایشان از قول تمامی رزمندگان اسلام تبریک گفته؛ بعد امام شروع به صحبت کردند. ابتدای صحبت ایشان به دلیل گریه شوق و اشتیاق بچه ها مرتب قطع می شد جو ملکوتی و عرفانی خاصی فضای حسینیه جماران را فراگرفته بود، امام هم ساکت مانده بودند و به شور و حال فرزندان ...
جانبازی که با 90 ماه اسارت مدافع حرم شد
شهر بهبهان و در درگیری های انقلابی پدرم سیف الله اکبرزاده به شهادت رسید. من آن زمانی نوجوانی 15، 16 ساله بودم و چون در روستا زندگی می کردیم نسبت به مسائل اجتماع و اتفاقات سیاسی کشور آگاهی زیادی نداشتم اما شهادت پدرم باعث نعمت هایی برایمان شد و افق های زیادی جلوی پایمان باز کرد. با شهادت پدر، من هم کم کم وارد جریان مبارزات انقلابی شدم و از مسائل آگاهی پیدا کردم. بعد از پیروزی انقلاب، زمانی که جنگ ...
عاشق گمنامی
کرد و گریست. به من گفت؛ .....می دانی برادر همدانی، می خواستم از مال دنیا هیچ چیز برایم باقی نماند و خوشبختانه می بینم که هیچ چیزی هم برایم نمانده است. وصیتنامه ام را نوشته ام و از تو می خواهم از بچه های سپاه همدان برایم حلالیت بطلبی.... عملیات شروع شد...یکی از بسیجی ها مجروح شد....حاج محمود صدای ناله او را شنید و به طرفش رفت، می خواست او را به عقب بیاورد که...موشک کاتیوشا در کنارش به زمین نشست و ...
90/ قصه مترو
سپس ادامه دادم برادر عزیز، چرا به بچه هات آموزش بد می دهی؟ به خدا آینده اینها با این نوع تربیت تباه می شود ها ... مرد پس از سکوت به حرف آمد و گفت خدا را شکر که این بچه ها را طوری تربیت کردم که درسشان خوبه ! همین پسر بی عرضه ام که نتوانست بدون بلیت داخل بیاد را می بینی؟ گفتم آره خب ، خیلی جوان خوبیه . مرد ادامه داد از اون خرخون های مدرسه شونه ! سال بعد هم می خواهد بره دانشگاه چون خیلی خرخونه ! ...
روایت تسنیم از نبرد تا شهادت برترین تک تیرانداز جهان/ تمجید رهبر معظم انقلاب از شجاعت شهید زرین
که 12 سال از من بزرگ ترند. تسنیم: ارتباط پدر با 4 برادر و 3 خواهر چگونه بود؟ با آن زمان کمی که در خانه سپری می کرد فرصت رسیدگی به هر 7 نفر را داشت؟ علی اصغر زرین : مهم ترین نکته همین جاست. پدرم زیاد در نوارها تأکید دارند که: من بچه هایم را سپردم به خدا و بعد اقوام و همسایه ها و دوستانم، هوای بچه های من را داشته باشید، من باید بروم و ماندن برای من معنی ندارد، من احساس می کنم یک ...
اسم این جاده “مرگ” است!
...؛ ای برادر انصاری، خواسته ات را به صورت شفاهی مطرح نکن. خواسته خود را در کاغذی بنویس تا انشاءاللّه من با انجام دادن آن، موجبات خوشحالی تو را فراهم آورم. او نیز در نامه ای چنین نوشت: یااباعبداللّه ، من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و او مرا تحت فشار قرار داده، با او صحبت کن تا به من مهلت دهد. امام نامه اش را مطالعه کرده و سپس به درون منزل رفت و کیسه ای حاوی هزار دینار آورد و به مرد انصاری داد و به ...
ارتش کوچک ولی قدرتمند شهید افغان مدافع حرم در کرج/ میراث گرانبهای شهید مدافع حرم برای فرزندان + تصاویر
و وظیفه سنگین تربیت و به ثمر رساندن بچه های شهید بر عهده او است. وی میگوید: خیلی التماس کردم که شوهرم به جنگ نرود ولی او تصمیم خود را گرفته بود و دیگر با بچه ها تلفنی صحبت نمی کرد، می گفت میترسم نتوانم دل کنده و راهی جهاد شوم، او عاشق اهل بیت امام حسین(ع) بود و به آرزویش رسید. امروز خانواده شهید مدافع حرم که بعد از شهادت پدر به ایران آمدند به برکت ایثار پدر، فرهنگ ناب شهادت و ...
درخواست ابوفاضل از برادر شهید قاسمی دانا: برای برادرت یادواره گرفتم، مبادا شهید شوی و برایم یادواره ...
...> همسر غلامرضا محمدی، مادر چهار پسر و چهار دختر است که افتخار دارد با خوشنودی از خانواده خود بگوید: خانواده ای انقلابی از جنس شهادت، جانبازی و ایثارگری همسرم ارتشی بود و در زمان جنگ با وجود آنکه فرزندان کوچکی داشتیم به جبهه می رفت و می گفت بچه ها خدایی دارند و بزرگ می شوند، پس از مدتی بنا به ضرورت، در مشهد ماند و مشغول انجام کار های انقلابی شد، در آن زمان همسرم شب ها جوانان و ...
فراق ابراهیم
برود که نه صلاحش بود و نه دل من رضا می داد. هرچه اصرارش می کردم، لجبازی می کرد. مستاصل شده بودم. به ابراهیم گفتم. رفت داخل حیاط و تیوپ دوچرخه تقی را از 53جا سوراخ کرد. بعد هم با هم نشستند به وصله کردن 53سوراخ تیوپ. در همان حین آرام و باپختگی آنقدر در گوش تقی خواند که وقتی کار تمام شد، تقی هم از تک و تای رفتن افتاده بود. از پشت پنجره از ته قلبم گفتم: مادر! ابراهیم! خدا آخر و عاقبت ات را ختم به خیر ...
شهید طاهری مجبور نبود تابع خواسته های مدیران فرهنگی باشد/گزارش نویسی پدر مملکت را در آورده
.... بعد که مقوله جنگ پیش آمد چندین بار مجروح شد. بدن سالمی نداشت. جانباز 70 درصد تعریف مشخصی دارد. داستان از این جا شروع شد که کنگره های شهدا آغاز شد. در استان های مختلف با همکاری سپاه و جهاد و کسانی که با جنگ درگیر بودند، این کنگره ها آغاز شد. وقتی یادواره شهدای آبادان گرفته شد، آقای طاهری گفت ما یک مراسم برای خودمان گرفته ایم یعنی فقط ما رزمنده ها هستیم، جانبازان و خانواده های شهدا ...
همیشه امام...
بر بستر علاقه و عاطفه میسر نبود؛ چنان که امام خمینی(ره) از نخستین سال ها، نسبت به تربیت حاج آقا مصطفی علاقه مندی ویژه ای داشتند. در اوج علاقه مندی چنان احترامی برای آقا مصطفی قائل بودند که حتی پایشان را جلوی مصطفی دراز نمی کردند. اما در عین حال این محبت و احترام مانع نظارت های ویژه پدر نمی گشت و از ابتدای ورود به سن بلوغ، فعالیت ها و دیدارهای وی را با دوستانش زیرنظر داشتند و همیشه کنترل می کردند ...
نامه به یک آفتابه دزد
نمی خرند) چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مردم شهر درباره حادثه ای صحبت می کنند؛ آیا فکر کردی که مقصر اصلی تو هستی؟ شاید پول آن حفاظ آهنی پارک دود چند بست تریاک و شیشه ات شده باشد یا خرج چند شب خانواده ات را تامین کرده باشد و حالا دریک گوشه از این شهر درندشت زیر سایه ای یا روی کارتنی خواب باشی، ولی بدان با برداشتن توری از خانواده ای که سه فرزند داشتند؛ دو کودک معلول و فاطمه 5 ساله؛ همه امیدشان ...
داستان نوجوانی که 4بار تا دم اعدام رفت!
بازداشت که حرف به میان می آید، از آن 13 سال طولانی و آن چهار بار روز اجرای حکم، خون می دود به چشم هایش، لب ها می لرزند و دستانی که مدام می روند سراغ موهای سفید برای مرتب کردن و عرقی که از موها به پیشانی سرازیر می شود. پدر یک نوجوان اعدامی بودن سخت است: آن موقع، تازه ریش مدل دار مد شده بود، آن بنده خدا هم از این همین ریش ها گذاشته بوده، بچه های محل مسخره اش می کنند و بعد دعوا شروع می شود. محمد ...
تجاوز برادر به خواهر،دلیل قتل توسط همسر زن
پایگاه خبری علت : حمید (قاتل 25 ساله) این حرف را بعد از تقاضای قصاص پدر صادق در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به زبان آورد. پدر مقتول که در پایان دادگاه تشنج کرد و روی زمین افتاد در ابتدای جلسه گفت: سه سال است خواب ندارم. بچه من بی گناه بود. قبلا یک بار دادگاه، حکم قصاص متهم را صادر کرده، نمی دانم چه شد که دیوان عالی آن را رد کرده است. نباید خون پسرم هدر برود؛ ما قصاص می خواهیم. ...
پسری که 4بار برای اعدام رفت ولی آزاد شد!
می شود، از آگاهی و روز بازداشت که حرف به میان می آید، از آن 13 سال طولانی و آن چهار بار روز اجرای حکم، خون می دود به چشم هایش، لب ها می لرزند و دستانی که مدام می روند سراغ موهای سفید برای مرتب کردن و عرقی که از موها به پیشانی سرازیر می شود. پدر یک نوجوان اعدامی بودن سخت است: آن موقع، تازه ریش مدل دار مد شده بود، آن بنده خدا هم از این همین ریش ها گذاشته بوده، بچه های محل مسخره اش می ...
وقتی فلش های زندگی مرا نشانه می گیرند
علوم انسانی شرکت کردم. سلام بر زندگی! روان شناسی یک علم نو است و محققان این رشته معتقدند در آینده، باید منتظر پیشرفت های فراوانی در این علم بود. امروزه و با افزایش کیفیت زندگی بشر، این علم خودش را در دل همه ی بخش ها جا می کند؛ همه ی بخش هایی که یک پای آن، انسان است. در جهان مدرن امروز، بهترین تیم های ورزشی، بزرگ ترین کارخانه های صنعتی، باتجربه ترین گروه های پزشکی و ...
تاکنون یک بار هم مبلغی را طی نکرده ام/ تا الان به یک ترانه هم گوش نداده ام/ مداحی را می شناسم که پاکت می ...
دیگر نیز از جانبازان دفاع مقدس بودند. هر 4 عموی بنده از جانبازان و اسیران بودند و در خانواده ای مذهبی رشد کرده ام. خیلی از افراد عمرشان را کنار حاج آقا نادعلی کربلایی گذرانده اند و به این موضوع افتخار می کنند. شما هم از این موضوع جدا نیستید. مرحوم نادعلی چه داشت که همه به شاگردی ایشان افتخار می کنند؟ و اینکه خروجی جلسات ایشان چه بود؟ یکی از ویژگی های ممتاز استاد نادعلی، اخلاص بود. بنده از 18 سالگی ...
سقوط لادن طباطبایی از طبقه چهارم برای توت چیدن/ هم فکری کاربران برای انتخاب اسم آلبوم جدید میثم ابراهیمی
... معصومه ابتکار در صفحه اینستاگرام خود نوشت: هم اکنون، پنج شنبه ساعت هفت بعد از ظهر در حال بررسی نامه ها و تکمیل کارتابل ها، آسمان تهران از دفتر کارم ... لادن طباطبایی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: دوستان بالاخره موفق شدم چند عدد توت سفید رسیده آبدار رو از درخت کذایی ( که در کانال صحبتش رو کردم ) بدست بیارم! با کمک یکی از دوستان و طی عملیاتی خطرناک! فقط فکر کنید اگر از ...
مادر حاج احمد: برای آمدنش دعا نمی کنم!
.... مادر این تصاویر را به خوبی در ذهن دارد. از خودش بپرسید و مادر هم همراه روایت او سر تکان می أهد و لبخند می زند. او می گوید: شب اسارت حاج احمد. 12 پرستوی خیلی قشنگ آمدند روی سیم برق نزدیک خانه ما نشستند. دو تا دو تا می آمدند داخل سالن دور عکس احمد می چرخیدند و بعد روی سیم برق می نشستند. یکی رفت توی اتاقی که مادر نماز می خواند رفت پشت پشتی و گیر افتاد. مادر گفت: اسیر شده؛ فریده بگیر و ببر آزادش ...
زندگی امام خمینی(ره) از کودکی تا جوانی در مبارزه + تصاویر
خالصانه آیین پدرداری را به جا آورد. مرحوم حاج سیداحمد خمینی دربارۀ تحصیلات پدر می گوید: امام(ره) نزد مرحوم آیت اللّه حائری بیشتر دروس مقدماتی را فرا می گیرند. در همان موقع حضرت امام(ره) علاوه بر تحصیل فقه و اصول و فلسفه و اخلاق به تدریس هم اشتغال داشته اند. امام(ره) فلسفه را نزد مرحوم آیت اللّه رفیعی فرا می گیرند و به گفته حضرت ایشان به مدت چهار سال از محضر مرحوم آیت اللّه رفیعی در تحصیل منظومه ...
امام خمینی (ره) به جای کدام پاسدار نگهبانی دادند؟
بیت حضرت امام رفت. من چیزی ندیدم ولی بعدها شنیدم که با حضرت امام صحبت کرد و همراه ایشان به داخل منزل رفت و نماز شب را در کنار امام خواند. در همان لحظات پست نگهبانی ما تمام شد. من هم برگشتم برای استراحت چند روز بعد یکی از رفقا گفت: بعد از قضیه ی نگهبانی حضرت امام، برادر شاهمرادی به خاطر خوابیدن در سر پست، قصد برخورد با مهدی را داشته اما حاج سید احمد آقا گفته بود: کاری با این پاسدار نداشته باشید. ...
گفت وگوی تفصیلی فارس با ابوکوثر جانباز مدافع حرم
30 نفر از بچه های فاطمیون هم قسم می شوند منطقه را تصرف کنند. حمله را شروع می کنند و پدر من اولین نفری بود که وارد مقر مسلحین می شود. در این منطقه ساختمان های بسیاری وجود دارد و نزدیک اتوبان و فرودگاه است و باید حتماً فتح می شد. پدرم اولین شهید سال 93 فاطمیون بود. فرمانده نبود اما تخریبچی بود و با تیر قناسه که به پهلویش خورد، بعد از نیم ساعت به شهادت می رسد. فاطمیون برای عقب آوردن پدرم دو سه ...
رویت یار قبل از وصال
گفته بود خدا سجاد را گرفت اما ثنا را به ما داد. ** امروز که آقا سجاد پیش شما نیستند پشیمان نیستید که چرا گذاشتید برود؟ نه اصلا؛ سجاد به دنبال سعادت بود و چه سعادتی بالاتر از این، ما چندین سال دنبالش بودیم اما چرا نشد؟ چون دل نکنده بودیم ولی سجاد توانست از بچه چهار ساله اش بگذرد، ما به همسر و فرزند دلبستگی داشتیم به همین خاطر نرفتیم اما سجاد توانست و رفت. ** از ...
اراده ای برای کم توانان
هادی کاربخش-این هفته به محلی رفتم و دخترهایی را دیدیم که باورش برایت سخت است که با داشتن معلولیت هایی ظاهری، اما اراده ای سالم و محکم دارند که به واسطه همین اراده خوب، آن کمبودها را پشت سر گذاشته و به ورزش روی آورده اند.این کار آنها وقتی ارزش بیشتری پیدا می کند که امکانات آنها را می بینی و با سختی های جلوی راه آنها آشنا می شوی. سالن پردیسان مجموعه ورزشی فجر محل تمرین تیم بسکتبال با وی ...
قوانین مهم در تشویق کردن کودکان که هر پدر و مادری باید بداند!!
نقش تشویق در تربیت کودکان یکی از زیباترین تصاویری که از دوران کودکی در ذهن اغلب ما وجود دارد لحظه هایی است که به نوعی تشویق و تائید شده ایم؛ وقتی با شوق پایین دفترچه دیکته مان می دیدیم: بیست تمام. آفرین، همیشه موفق باشی، زمانی که سر صف جایزه می گرفتیم یا هنگامی که با عجله خودمان را به خانه می رساندیم تا همه را برای مادر و پدرمان تعریف کنیم و آنها نیز با تائید و تشویق دوباره ما، برق ...
زندگی به سبک روح الله
را پیدا کردند. با ما همراه باشید تا سبک زندگی امام خمینی را که به دور ماندن از آسیب طلاق عاطفی کمک می کند تمرین کنید: دست و دلم برای تو تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیده متذکر شما هستم. صورت زیبایت در آینه قلبم منقوش است.عزیزم! امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. حال من با هر شدتی باشد می ...
آیا تغییرات اقلیمی بچه دارشدن را غیراخلاقی کرده است؟
خودش مراقبت کند؛ مانند پدر در فیلم جاده 1. آیا او تصمیم می گیرد که بچه داشته باشد؟ من به او تصمیمی حتی سخت تر از تصمیم خود تحمیل کرده ام. تمام این ها افسرده کننده است. با این حال من از تولیدمثل طرفداری می کنم. این به قدرتی که ما انسان ها داریم برمی گردد. قدرتی چنان ویرانگر که ما قبلاً با آن جهان خودمان را به نحو چشم گیری عوض کرده ایم. شاید بتوانیم آن را به حالت قبل برگردانیم یا حداقل برای ...
رضایت امام(ره)، آرمان مشترک شهدا
شهادت ، پیش آقا بود. روز تشییع با شکوه شهید هم آقا حاضر شده بود و تابوتش را بوسیده بود. باز هم احساس دلتنگی داشت..(برگرفته از خاطره امیر ناصر آراسته) نامه ای به فرزند شهید - بسمه تعالی به : آقای حمید رضا ملایی فرزند شهید احمد ملایی از فردوی قم فرزند عزیزم ! نامه تو به پدر شهیدت را در روزنامه خواندم. آن چه نوشته ای ، حرف دل خیلی هاست ؛ اما این را بدان که یاد ...