سایر منابع:
سایر خبرها
چشمان معصومانه "نازنین زینب" در انتظار کمک + تصاویر
(ع) منتقل کردند. 20 روز در بیمارستان امیرالمونین (ع) در کما بود و بعد از آن به هوش آمد که فقط دست و پاهایش را تکان می داد (گریه)، اگر سزارین می کردند این اتفاق نمی افتاد. از او درمورد روزهای اول تولد نازنین زینب پرسیدم که گفت: تا چند روز از کپسول اکسیژن تنفس می کرد و بعدا از آن جدا شد و او را به خانه آوردیم، البته تیم درمانی نحوه کار با دستگاه ها را به ما آموزش ...
مسافری از هند ؛ از مسلمانی تا جانبازی/ دعوت علیخانی از سردار سلیمانی برای حضور در ماه عسل + فیلم و تصاویر
. علیخانی به خاطر زمان برنامه از همان ابتدا به سراغ موضوع برنامه رفت. ماجرا از این قرار بود که خانم حیدری، دختر خانه بود و به قول خودش آرام نشسته بود در کنار پدر و مادر، که خبر می دهند خواستگاری پیدا شده آن هم از هندوستان. همین موضوع باعث می شود که از همان ابتدا خانواده، با این ازدواج مخالفت کنند. علیخانی در اینجا از خانم حیدری می پرسد که در آن زمان چه تصوری از هند داشته؟ آیا اصلا ...
شهداواسطه ازدواج من و مهدی شدند
که به دیدار خانواده شهدا می رفت و وصیتنامه و خاطره شهدا را جمع آوری می کرد تا بتواند به صورت کتاب دربیاورد. ولی خاطرات خودش هم جزو متن آن کتاب شد! چون ما خانواده شهید هستیم و پدرم سردار محمد باقر مداح از شهدای دفاع مقدس است، یک روز آقای مهدی آمده بود منزل مان تا مطالب شهید را جمع آوری کند. وقتی مامانم می گوید شهید محمد باقر مداح دو دختر دارد، همان لحظه آقا مهدی به خودش می گوید خدایا یعنی می شود این ...
75هزار دختر عقدکرده بی جهیزیه در صف کمک 3میلیونی کمیته امداد!
کمیته امداد یک میلیون و 750 هزار خانوار را به طور مستمر تحت پوشش قرار داده است که در مجموع چهار میلیون نفر می شوند. حدود 500 هزار دختر تحت پوشش کمیته امداد در شرف ازدواج قرار می گیرند که سالانه 10 تا 15 درصد از آنان ازدواج می کنند. مدیر کل حمایت های اجتماعی کمیته امداد امام خمینی(ره) با بیان اینکه سال گذشته 90 هزار جهیزیه ارائه شد گفت: با این وجود هنوز دختران عقد کرده ای در نوبت دریافت جهیزیه هستند ...
می گفت شهادت در جوانی خوش و لذتبخش است
... فاطمه سادات موسوی همسر شهید اتفاقی به اسم ازدواج با یک شهید، چطور در زندگی تان افتاد؟ اگر می شود خودتان و همسرتان را بیشتر معرفی کنید. من متولد سال 72 در مشهد هستم و همسرم محمد متولد 9/2/67 بود. پدر من و ایشان با هم آشنا بودند و به واسطه آنها با هم آشنا شدیم و این وصلت اتفاق افتاد. سال 91 با هم نامزد شدیم و سال 92 ازدواج کردیم تا 23 دی 94 که در سوریه به شهادت رسید ...
فاطمه گودرزی: نفع سکوت بیشتر از پرحرفی است
زیادی را از پدر و مادرم یاد گرفتم. در گذشته والدین خیلی کم با فرزندان خود دچار تنش می شدند و روابط آنها خشونت کمتری داشت، اما الان مشغله ها زیاد است و متاسفانه بین اعضای خانواده خشونت حاکم شده است. من خوشبختانه در خانواده ای آرام بزرگ شدم و ترجیح دادم از همان فرمول برای بزرگ کردن بچه هایم استفاده کنم. برخی معتقدند امروزه پدر و مادرها بیش از اندازه با فرزندان مدارا می کنند و این روش تربیتی ...
دراتفاقی نادر درجهان یک دختر با یک جوان اعدامی در زندانی در ایران ازدواج کرد
جوان به بی گناهی ذهنم را مشغول کرده بود. می خواستم سر از کارهایش دربیاورم و بدانم چرا دست به قتل زده است. برای همین در ملاقات بعدی با برادرم، شماره تلفنم را از طریق مادرش در اختیار ایشان قرار دادم تا شاید بتوانم کمکش کنم. بعد از آن ایشان با من تماس گرفت و با هم صحبت کردیم. او ماجرای قتلی را که مرتکب شده بود، برایم تعریف کرد. او گفت که روز 14 دی ماه سال 88 در خانه اش خواب بود که برادر و ...
انگشتری جادو
و فروختن هیزم در بازار آغاز کرد. آن دو کم کم در سایه ی کار و کوشش پسر زندگی راحتی یافتند. اگرچه با هیزم شکنی پول بسیار به دست نمی آمد، اما چندان بود که دیگر گرسنه سر بر بالین ننهند. روزی صبح زود که پسر آماده ی رفتن به جنگل بود مادرش گفت که مقداری هیزم خشک به خانه بیاور، چون آن روز می خواهد رخت بشوید. پسر دست مادر را به عادت هر روز بوسید و گفت: چشم مادر، هیزم خشک می آورم. آنگاه به سوی ...
مسعود فراستی: من حکومتی هستم!
. خب! برو در خانه ات این فیلم را برای عمه ات نمایش بده. آیا این بی ادبانه است؟ خب می گویندکه دوست دارد هنرش را این جوری نمایش بدهد. کدام هنر؟ این دری وری ها را برو در خانه ات بگو. غلط می کنی با پول من این کارها را می کنی. این است که می گویم حق نداری. دست ات را در جیب مبارک ات بکن و هر دری وری که می خواهی بگو. نمی روم ببینم. شکست می خوری و دیگر از این غلط ها نمی کنی ...
ایران-امریکا؛ دو بزرگداشت برای اصغر بیچاره
ضمن تشکر از مدیر عامل خانه سینما،انجمن عکاسان سینمای ایران و افرادی که طی چند روز گذشته با خانواده بیچاره همدری کرده اند گفت: چیزی به اسم نه ونشدن در زندگی پدرم معنا نداشت.شاید به این دلیل بود که تمام زندگی پدرم و یا ما در اختیار سینما بود.سعی می کرد هرکاری را به هر شکل که شده انجام بدهد تا به اصطلاح روی زمین نماند.چیزی که از پدرم به خوبی یاد گرفتم حس کمک کردن به دیگران است.او حتی به افراد غیر ...
10 فیلم بزرگ تاریخ سینما و این گاف های عجیب
، اسکار 2000 را با خود به خانه برد. موضوع فیلم گلادیاتور مربوط به سال 180 میلادی است و فیلم داستان زندگی ماکسیموس(راسل کرو) سردار ارتش روم است که وادار به بردگی می شود. ارتش روم به رهبری ژنرال ماکسیموس بر آخرین گروه بربرها غلبه می کند و روم را نجات می دهد. امپراتور مارکوس اورلیوس در بستر مرگ بدون توجه به پسر مکارش کومودوس از ماکسیموس می خواهد تا زمام امور را به دست گیرد و یک جمهوری مستقل ...
محاکمه راننده تاکسی به اتهام ربودن دختر مسافر
بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع داد. دقایقی بعد مأموران پلیس با حضور در محل توانستند مرد 55ساله ای را شناسایی و دستگیر کنند. نرگس در تحقیقات اولیه گفت: ساعتی قبل به همراه خانواده ام برای خرید به میدان شهدا رفتیم که در راه برگشت پدرم برای خرید مواد مخدر از من جدا شد. من منتظر تاکسی بودم تا به خانه بروم که یک تاکسی زردرنگ با دو سرنشین مقابلم توقف کرد. پس از سوارشدن، سرنشین جلو روی صندلی عقب آمد ...
همراه با تلویزیون در روزهای پایانی هفته اول تابستان
به خانواده خود بگوید. پدر لیلا با این وصلت مخالفت می کند. لیلا که نمی خواهد در نزدیکی علی باشد، انتقالی خود را گرفته و به اراک منتقل می شود. از طرفی علی تمام تلاش خود را می کند تا پدر لیلا رضایت دهد اما موفق نمی شود که... امیرمحمد زند، مریم کاویانی، محمد فیلی، هایده حائری، فخرالدین صدیق شریف، آرمیتا مرادی و میرحسین معلومی در فیلم تلویزیونی ناشناس ایفای نقش کرده اند. ...
توصیه های رمضانی آیت الله مجتهدی
علم و دانش داشت، به سوی طلبگی روی آورد. با توجه به مخالفت پدر، سال ها با سختی زیاد، در لباس روحانیت به تحصیل علم پرداخت - زیرا در آن زمان آیت الله مجتهدی از مرحوم آیت الله العظمی سیدابوالحسن اصفهانی تقلید می کرد و ایشان رضایت پدر را در ادامه تحصیل شرط نمی دانست- با این وجود بعد از سال ها نه تنها پدر راضی شد، بلکه بر وحود چنین فرزندی در نزد خویشان و در اجتماع افتخار می کرد. ...
ناگفته های حمید گودرزی از زندگی شخصی اش + تصاویر
...> - ایشان الان خانه دار است و شناخت خوبی هم از هنر دارد و معتقد است که من هنوز فیلمی که باید بازی کنم را بازی نکرده ام. خیلی از همسران بازیگران می گویند زندگی با یک هنرمند سخت است. آیا ایشان بعد از ازدواج تان این سختی را به زبان نیاورد؟ - فکر می کنم درستش این است که این را از خودشان بپرسید. اگر من بخواهم توضیح بدهم باید بگویم بستگی به آدمش دارد. شاید زندگی با پزشکان هم سخت است ...
سبک زندگی اسلامی از منظر امام حسن (ع)
علیه السلام روایت کرده است که جناب امام حسن علیه السلام 25 مرتبه پیاده به حج رفت و دو مرتبه به روایتی سه مرتبه، مالش را با خدا قسمت کرد که نصف آن را خود برداشت و نصف دیگر را به فقرا داد. شیخ صدوق از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: پدرم از پدر خود خبر داد که عبادت و زهد حضرت امام حسن(ع) در زمان خویش از همه مردمان بیشتر و افضل مردم بود و هرگاه سفر حج می کرد پیاده می رفت و گاهی ...
مصاحبه عجیب با دختر جوانی که با یک اعدامی ازدواج کرد
صحبت های تلفنی نمی تواند جوابگوی محبت ما به هم باشد. به او پیشنهاد ازدواج دادم و او خیلی زود قبول کرد. مقدمات مراسم تان را خودت به تنهایی انجام دادی؟ از آنجایی که خانواده ام زیاد موافق ازدواجم با میلاد نبودند کسی برای خرید همراهم نیامد. من و مادر میلاد دو نفری با هم مقدمات مراسم را انجام دادیم. از دیروز صبح که از خواب بیدار شدم تا الان هنوز چشم هایم را روی هم نگذاشته ام. صبح ...
می دانم که همسر خوبی نیستم
ناچیز است. اصلا چطور شد که یک نمایش با نمایشنامه ای از شما روی صحنه رفت؟ واقعیت این است که من باز هم یک قصه نوشته بودم نه یک نمایشنامه. این قصه را سال های سال در ذهنم مرور کردم، تغییر دادم، تجربه کردم، آزمون و خطا کردم و در نهایت قرار شد به عنوان یک نمایشنامه روی صحنه برود. جالب است بدانید که ساختار این قصه قبل از قصه های امیرعلی در ذهن من شکل گرفته بود. درواقع این موضوع مربوط به ...
مدالم را با افتخار به شهدای مدافع حرم تقدیم کردم/ انگیزه بانوان ورزشکار کمرنگ شده/ کسب بیش از 100 مدال ...
...: از چهار سالگی رشته کاراته را زیر نظر پدر و مادرم شروع کردم و در حال حاضر کمربند مشکی دان چهار دارم ضمن اینکه مربی و داور فدراسیون کاراته کشور هستم. وی افزود: پدرم از اساتید بزرگ کونگ فو هستند و بعد از آن به ورزش کاراته روی آورده اند، مادرم بعد از ازدواج نیز کاراته را زیر نظر پدرم فرا می گیرد و چون مادرم از اساتید قدیمی و جزو نخستین بانوان کاراته کای استان هستند از همان زمان تا به ...
ازدواج های تلگرامی!
به نظر می رسید و یکی دیگر هم بی خیال بود . مینا در پاسخ به اینکه چرا این قدر زود دست به دامن این نوع ازدواج شده، می گوید: به خاطر اینکه هم از وضعیت خانه مان خسته شده ام، هم می دانم به خاطر شرایطم کسی به خواستگاری ام نمی آید. ما خانواده خیلی پولداری نیستیم و پدرم هم معتاد است و من می خواهم خودم به خواسته خودم ازدواج کنم و از شر خانه هم خلاص شوم و برای همین هر کاری می کنم تا زودتر بتوانم ازدواج کنم ...
مرد مرده شور قربانی طاسی همسرش شد
ابراهیم هرگز متوجه نشد که چرا نیلوفر و خانواده اش با شغل او مخالفتی نکردند و راضی به ازدواج شدند. تلاشی هم برای دانستن این موضوع نکرد. به این ترتیب چند هفته بعد مراسم عقد و جشن عروسی برگزار شد و زوج جوان به خانه بخت رفتند. اما چند هفته بعد یک روز که ابراهیم زودتر از معمول به خانه برگشت با صحنه عجیبی روبه رو شد. نیلوفر در حمام بود و او در کمال ناباوری موهای او را دید که روی میز کوچک کنار تلفن قرار ...
انگیزه تازه عروس از ازدواج با یک محکوم به اعدام
تا این مراسم را جشن بگیرند. رأس ساعت 7 صبح الهام با یک لباس و چادر سفید به همراه عاقد وارد حیاط زندان می شود و امیر برایش دست تکان می دهد. آنها که تا پیش از این تنها یک بار همدیگر را دیده بودند، بالاخره بعد از مدت ها توانستند پای سفره عقد همدیگر را از نزدیک ببینند. این زوج پای سفره نشستند و مراسم عقد آغاز شد. امیر می گوید: من از ابتدا مخالف ازدواج در زندان بودم و دوست داشتم که خارج از زندان این ...
داستان "خانواده فروغ محبت" مهمانان قسمت پانزدهم "ماه عسل"
: وقتی این موضوع را با پدر و مادرم در میان گذاشتم اولین حرف پدرم این بود که باید ثابت کنی این دختر را دوست داری و حرفت از دل است و حدود 6 ماه طول کشید تا من خودم را به پدر و مادرم ثابت کنم. علیخانی پرسید: چه اتفاقی در این مرکز افتاده که در این روزگار، همه همدیگر را دوست دارند، پشت هم هستند و احساس می کنند همه در عرض یک خانواده هستند؟ دکتر ظفری پاسخ داد: بخشی از این محبت کردن را از خداوند و بخش دیگر ...
ماجرای زنانی که اسیر نقشه های یک مرد شدند
به بعد، ما 3 نفر بیشتر اوقاتمان را در کنار یکدیگر می گذراندیم اگر چه دوستمان منزل دیگری اجاره کرده بود و به تنهایی زندگی می کرد ولی همواره نزد ما بود و کمتر به خانه خودشان می رفت. با این که پدر و مادرم برخی از هزینه های زندگی ما را می پرداختند باز هم برای تأمین مخارج روزانه با مشکل مواجه می شدیم. این بود که 3 نفری تصمیم گرفتیم به دنبال شغلی برای امرار معاش بگردیم تا این که حدود یک ماه ...
اصغر بیچاره همواره چاره ساز بود
....بسیاری از هنرمندان مثل او هستند وبا تمام نیازی که دارند چه به لحاظ روحی، روانی و مالی دست به سوی کسی دراز نمی کنند و وظیفه ما است که حواسمان به انها باشد وفراموششان نکنیم. در ادامه مراسم، نظام کیایی از تورج بیچاره فرزند زنده یاد اصغر بیچاره خواست تا چند دقیقه ای صحبت کند،او ضمن تشکر از مدیر عامل خانه سینما،انجمن عکاسان سینمای ایران و افرادی که طی چند روز گذشته با خانواده بیچاره همدری ...
بنیاد در آینه مطبوعات
...> شهرآرا شنبه 2/4/95 خانه شهید شعبانی، پایگاه فرهنگی مسجد امام محمد تقی(ع) است 15 بهار زندگی 15روز جبهه 15 سال مفقودی 5بهار بیشتر نداشت هرچند پدر و دو برادر دوقلویش، علی و عباس در جبهه بودند، محمدحسین دوست داشت او هم به جبهه برود. هر وقت مادرش به او میگفت تو که هنوز سن و سالی نداری، نمیخواهد بروی، جواب میداد: من میخواهم بروم امام زمانم را ببینم. شما ...
جواب رد خواستگاری با شلیک گلوله های گرم/دام پلیس؛ایستگاه آخر قاتل فراری رودباری
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛به نقل از“ رودبار ما “؛ عامل قتل عام خونین 2 تن از اعضای یک خانواده رودباری که خواستگار کینه جویی بود در تجسس های پلیسی به دام افتاد،این مرد وقتی برای ازدواج با دختر این خانواده پا پیش گذاشت و جواب منفی گرفت، شبانه وارد خانه قربانیان شده و آنان را به رگبار بست. در جریان جنایتی که در 31 اردیبهشت امسال در روستای طراده شهرستان رودبار جنوب در استان کرمان ...
دسیسه خانم دانشجو برای ربودن همکلاسی سانتافه سوارش
روز نو : دختر دانشجو وقتی فهمید یکی از همکلاسی هایش پولدار است، نقشه ربودن او و اخاذی 80 میلیونی را طراحی کرد. بیست و چهارم خرداد امسال پسر جوانی با سوار شدن در خودروی سانتافای خود، خانه اش در شهرستان پیشوا را به قصد رفتن به دانشگاه ترک کرد، اما دیگر به خانه بازنگشت. با طولانی شدن غیبت او، خانواده اش با تلفن همراهش تماس گرفتند که خاموش بود. آنها زمانی که موفق به یافتن وی نشدند ...
بر تابوت نادرشاه و کلنل پسیان نماز میت خواندیم
باشگاه تربیت بدنی می آمدند. حبیب ا... بلور، مربی تختی و همه کشتی گیرهای باشگاه بود. تختی را همه دوست داشتند؛ وقتی به باشگاه می آمد، همه پیش پایش بلند می شدند و خوشامد می گفتند. او با همه دست می داد و خوش وبش می کرد. من هم با او دست می دادم و سلام می کردم. صحبت بیشتری بین ما شکل نگرفت. سال ها بعد و پس از تمام شدن کارم در باغ نادری، دوباره برای کاری به تهران رفته بودم. یک روز که حوالی خیابان تخت جمشید ...
خانه ام هانی، سکوی پرواز پیامبر اکرم (ص)
شده است، دختر ابوطالب و فاطمه بنت اسد (6) و خواهر طالب، عقیل، جعفر و امیرالمؤمنین علیه السلام است. در توصیف ابوطالب و فاطمه بنت اسد که سخن فراوان گفته شده است؛ زوجی که پدر و مادر امامت اند، جایگاهشان شناخته شده است و مبرهن. ام هانی در دامن چنین پدر و مادری و در کنار چنین برادران و پسرعمی رشد کرد و تربیت یافت. (در همین زمینه: فاطمه بنت اسد، صاحب فضائل کثیره/ مادری محبوب خدای ...