سایر منابع:
سایر خبرها
عارفی که یک سال از مدرسه فیضیه بیرون نرفت+تصاویر
برد و این چنین بیان می کرد: برای آمدن به مدرسه فیضیه، من همیشه از حدود منزل امام می گذشتم؛ چون در راه مشغول مطالعه بودم و اگر از طریق کوچه ها می رفتم، با اشخاصی برخورد می کردم و ناچار به سلام و علیک می شدم، لذا مطالعاتم مخدوش می شد،معمولاً از پشت باغات اطراف شهر عبور می کردم، تا کسی به من برنخورد و بتوانم به مطالعه خود بپردازم. در آن زمان، دروس سطح، مانند رسائل را تدریس می کردم. برای تدریس هم همیشه ...
پدر من از ریاضیات متنفرم!
روزنامه شهروند: برای همین تابستان گذشته چند روز بعد از تولد 20سالگی بار سفر بست و از دهکده گرم و تابستانی اش در جنوب هند 700کیلومتر به شهر کوتا در ایالت راجستان سفر کرد؛ جایی که هر سال پذیرای مشتاقان ورود به رقابتی ترین دانشگاه های پزشکی و مهندسی کشور هند است. سال گذشته بیش از 160 هزار دانش آموز از سراسر هند برای رقابت در آزمون های ورودی دانشگاه های شهر کوتا به راجستان سفر کرده اند ...
دانش آموزان از فیلم های عمار بیشتر استقبال می کنند
تابستان و تعطیلی مدارس درباره کارهای آتی اش گفت: مدیریت مدرسه اعلام کرده که ما برای بعد از ماه مبارک رمضان، برنامه های تابستانی داریم و از من دعوت کردند که در کنار کلاس های تابستانی بخشی را هم برای اکران آثار جشنواره عمار داشته باشیم و علاوه بر آن با مسئولان بسیج مسجدمان صحبت کردم و قصد دارم در انجا هم با بحث ویژه آمریکاستیزی اکران داشته باشم انتهای پیام/ ...
هنرمندانی که با بیماری مبارزه می کنند +تصاویر
قلبی هستم که قبلا نیز گفته شده بود و متاسفانه در شرایط نامساعد هوا که گرد و خاک است این حال بدم تشدید می شود. خلاصه اش این است. یک سال و نیم پیش به گروهی از لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفتم. که چمدان من را از هتلی که در نجف بودم از میان صد ها چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپ تاپ من را خالی و بررسی های کامل را انجام داده بودند. از همان روز که ...
"بازجویم در روز حسین گفت دوستانت گزارشت را دادند/ دوره احمدی نژاد همه چیز با ضرب و زور بود"
اسطوره کاری نکنم و تا الان هم به قولم پایبندم. نمایش مجلس ضربت زدن را هم من ننوشته ام، فقط اجرایش می کنم. همانطور که اگر کارهای دیگری در این زمینه وجود داشته باشد دوست دارم اجرا کنم. مثلا روز واقعه بیضایی یا کاری مذهبی که حمید امجد نوشته است. اگر شرایطی پیش بیاید دلم می خواهد این کار ها را اجرا کنم اما خودم دیگر چیزی نمی نویسم. کما اینکه نمایشنامه ای که بعد از عشقه درباره حضرت زینب نوشتم (به نام درخت ) را هیچ جا چاپ و مطرح نکردم و نگهش داشتم تا شاید روزگار بهتری بیاید. منبع: ایلنا ...
پاسداری که فیش حقوق و پاداشش را حضرت زینب(س) صادر کرد +تصاویر
رضا همراهتان تا فرودگاه بیاییم. گفت : من از این لوس بازی ها خوشم نمی آید. با آژانس رفت، پشت سرش آب ریختم، انگار از همه دنیا دل کنده شدم. نمی دانم چه حسی بود داشتم. برگشتم توی خونه دیدم گوشی شون جا گذاشتن. زنگ زدم دفتر آژانس تا به راننده شون اطلاع بدهند . یک ربع بعد برگشتند. رفتم گوشی را دادم . آخرین لحظه، آخرین نگاه بین ما رد و بدل شد. من هم به مدرسه رفتم و هر نیم ساعت به نیم ساعت زنگ می ...
اس ام اس خنده دار و جالب
باید استراحت کنی! نمیدونه از بس استراحت کردم مریض شدم *********************** دقت کردین!؟ . . همه اونهایی که میخوان رژیم بگیرن، روز قبلش جوری غذا میخورنن که تا یه هفته بخوان هم نمیتونن غذا بخورن!؟ *********************** همچین میگه سوغاتی اصفهان پولکیه... انگار بقیه جاها مجانیه *********************** ...
به یاد معلم اخلاق و قاضی عادل
اصول را آغاز کرد و سالیان متمادی در کنار تدریس فقه و اصول، به تدریس حکمت و کلام پرداخت و از مدرسین شناخته شده و ممتاز فلسفه به شمار می رفت. وی از سال 1346ش به دعوت آیت الله شهید قدوسی(ره) جهت تدریس به مدرسة حقانی دعوت شد که بسیاری از دانش آموختگان وی در آن مدرسه پس از انقلاب، متصدّی امور قضایی در دادگاه های انقلاب بوده و هستند.[6] * معلم اخلاق آیت الله گیلانی همزمان با تحصیل و ...
ماجرای خودکشی دانش آموزان در پرند
. برای همین من اصلا دیگه پیش مشاور نمی رم. تنها کاری که مشاور برای من کرد این بود که اعتماد پدرم از بین رفت. من حالا اکثرا تو اتاقم هستم. توی قفس. نمی ذارن بیرون برم. محدود شدم . اگر چه آمار دقیقی وجود ندارد اما گفت وگو با دانش آموزان و معلم ها نشان می دهد این هنرستان نمونه کوچکی از مجموعه آسیب های اجتماعی است؛ سمانه که دوست پسرش به زور به او تجاوز کرده و با شکایت مادرش به دادگاه توانسته ...
نقد آوینی بر دو اثر کیارستمی
نمایش این گونه فیلم ها در تلویزیون بوده است ویا کانون هایی که برای این کار اختصاص یافته... بنده آدم مبادی آدابی نیستم و نمی توانم حرفی را در دل نگه دارم. فیلم کلوز آپ درباره کسی است که خود را جمع یک خانواده بالاشهرنشین، بدل مخملباف معرفی کرده است. نه به قصد کلاشی و سوء استفاده؛ حسین سبزیان خیلی کوتاه تر از آن است که بتواند کلاه کسی را بردارد. او یک آدم بیمار است که بعد از این واقعه ...
مسافر همچنان بهترین فیلم کیارستمی است
/ دانش آموزی که اینطور عنوان می شود که روز اول مدرسۀ اوست در حالیکه در میانۀ سال تحصیلی قرار داریم. او به عنوان حسن ختام فیلم برگزیده می شود تا پیوستنش به باقی بچه ها، پایان خوش فیلم باشد. چیز دیگری که جایش در فیلم خالی است، فضای کلاس درس و معلم ها است. در فیلم کنونی اینطور به نظر می رسد که در این مدرسه فقط یک مدیر و یک فرّاش حضور دارند با سیصد بچۀ کلاس اولی! بهداشت دهان (1359 ...
”محمد علیزاده”؛ از باشگاه فیزیک تا ترجمه و تالیف
من دارد. بنده سه سال اول ابتدایی شاگرد اول کل مدرسه بودم و با علاقه و انگیزه خاصی درس می خواندم. بعد از سال سوم انگیزه و علاقه ام را به درس خواندن از دست دادم و درس خواندن برام بی معنی شده بود و علت اصلی این بی علاقه گی هم نظام خشک آموزشی بود که به غیر از حفظ کردن به هیچ چیز دیگری بها نمی داد و هیچ ارزشی برای کنجکاوی و پرسشگری قائل نبود. نتیجه این افت علاقه و انگیزه، افت شدید تحصیلی بود، به شکلی ...
تمدن یک پدیده انسانی است - استواری تمدن ها بر علم
.... جلسات بعدی این کارگاه به تدریج به همراه فایل صوتی در خبرگزاری مهر منتشر خواهد شد. فایل صوتی این جلسه را نیز می توانید از لینک بالا دریافت کنید. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ مطالبی از بحث گذشته قبل از شروع بحث دو ثانیه نکته ی عرض کنم جلسه ی گذشته بعد از جلسه ، پایین بنده متوجّه شدم ظاهراً عنوان اصل کلاس چیز دیگری است، تلقی من این بود و این طور به من گفته ...
فنون و مهارتهای مصاحبه با کودکان
دادن این توجه(واکنش نشان دادن به حرفهای او مثل :لبخند زدن ، عبارات تشویقی مثل خُب چه جالب! و آهان ، جدی ..) مشوق کودک باشید. • بیشتر از سوالات باز استفاده کنید؛ مثل "درباره برنامه تلویزیونیِ مورد علاقه ات حرف بزن؟ • مصاحبه گر، باید رابطه دوستانه با کودک برقرار کند. ایجاد رابطه دوستانه مستلزم گوش دادن به خواسته های کودک است. چنانچه شاید کودکی مایل باشد ذهن خود را بر موضوع ...
مریلا زارعی: مجبور شدم چشم هایم را ببندم
آقای پرستویی خیلی استفاده کردم. در این باره خیلی با هم گپ می زدیم و خیلی تعامل داشتیم. بعد هم وقتی وسط کار رفتم، متوجه شدم که لحن آقای حاتمی کیا، لحن من نیست. لحنی که ایشان در بازیگری جلوی دوربین شان می پسندند، سلیقه نیست. چون آقای حاتمی کیا یک نوع اغراق و نمایش گری را ذاتا در کار دوست دارند اما من دوست دارم که آدم را به آن پشت ها و عقب ها هول دهد. به قول آهای فرهادی، فقط به آن نقطه فکر ...
داستان عمه مهری پارک دانشجوی تهران
دوران مدرسه و خانواده اش حرف می زند و ادامه می دهد: در طول تحصیل با همکلاسی ها و معلم هایم مشکل داشتم، خود را یک دختر می دانستم و چون تک پسر فامیل پدری بودم خانواده ام کارها و رفتارهای من را نمی پذیرفتند. در حال حاضر خانواده کنار آمدند و من را تحمل می کنند، در 17 سالگی بار دیگر آزمایش دادم اما باز هم همان جواب سابق بود. چند سال قبل خانواده اصرار داشتند که ازدواج کنم و حتی تا مرحله نامزدی کشیده شد ...
درس های عباس زادگان برای فروشندگان
مصاحبه او بوده ام. او از رفتار من ناراحت شده بود و چند دقیقه طول کشید که او را از تلخی درآوردم. در واقع می خواهم بگویم این که سر من شلوغ است، دلیلی برای بی اعتنایی به فرد مقابل نیست. اینها تجربه شخصی من است. من سالهای آخری که در دانشگاه بودم، به زحمت می توانستم زبان کسانی که دانشجوی من نبودند را بفهمم. بچه های دوره لیسانس با هم حرف می زدند و من اصطلاحات آنها را متوجه نمی شدم. بعد که احساس کردم ...
عاشورای قدیم طالقان
حدود چهل سال - عمدتا بعد از انقلاب - دَارد . اما دختر خانمی که دانش أموز سال سوم دبیرستان بود ، مراسم را به اوائل دوره قاجار ، مرتبط می دانست؟ البته یکی از شاهزاده های قاجار - اولین حاکم طالقان - مقر خود را به جای شهرک در مهران انتخاب کرده بود! جالب اینکه اسم این اقا جعفر " فروزش " بوده که خود به دلیل علاقه به زعفر جنی ، نامش را به جعفر تغییر داده !؟ ...
گفتگوی خواندنی با آرش ماه عسل؛ من زندگی را انتخاب کردم
به گزارش افکارنیوز ، آرش رزقی بارز از هنرمندان تجسمی استان البرز در گفتگو با نگارانه اظهار داشت: بنده از کودکی به نقاشی علاقه ی زیادی داشتم وخیلی زود متوجه شدم که نمی توانم حرفه ی دیگری جز نقاشی را برای آینده ی خود برگزینم، زمانی که به مدرسه رفتم این علاقمندی بیشتر جلوه کرد و در نوجوانی اوج گرفت در مدرسه بعد از مقطع راهنمایی برای ادامه ی تحصیل رشته ی نقاشی را انتخاب کردم اما به دلیل ...
با رویاها و آرزو هایم زندگی کردم
! اما سعی کردم دبیرستان را با سختی هایی که داشت بگذرانم و کنکور در رشته ی شیمی دانشگاه پیام نور قبول شدم! دوران دانشگاه را به سختی می رفتم، در حالی که حتی یک ذره به درس ها توجهی نداشتم، اواسط ترم سوم بودم که متوجه شدم کسانی که دیپلم تجربی دارند می توانند کنکور هنر شرکت کنند. خیلی خوشحال شدم، ترم چهارم دانشگاه را ثبت نام کردم، در حالی که کنکور هنر هم شرکت کردم، با تلاش ...
روستایی که فقط 13 نفر جمعیت دارد!
سردشت باشد می تواند مثبت باشد؛ اما اگر بخواهند آب رودخانه زاب را به مناطق دیگر منتقل کنند قضیه جداست. در روستاهای مرزی هم تخلیه ممکن است صورت بگیرد. اسماعیل به فکر نوه اش است که سال دیگر باید برود مدرسه. نزدیک ترین روستایی که مدرسه دارد پارسال دو دانش آموز داشت. معلم مدرسه پسر خودش را به روستا آورد که در آن مدرسه درس بخواند و بتواند برای آن دو نفر کلاس تشکیل دهد. اما پسرهای اسماعیل و قادر می خواهند از کوتان بروند و شاید وقتی قادر و اسماعیل نباشند، کوتان هم از لیست فرمانداری خط بخورد. ...
دانش آموزان خارج از محدوده مدرسه در صورت پرداخت مبلغ ثبت نام می شوند!
به یکی از مدارس هیئت امنایی مشهد سر زدم و با یکی از اولیا که برای ثبت نام فرزندش به آن مدرسه مراجعه کرده بود صحبت کردم. آقای رضایی عنوان کرد: چند روز گذشته در جراید مطلبی مبنی بر اینکه مدارس هیئت امنایی نباید هزینه ای بابت ثبت نام دانش آموزان دریافت کنند خواندم اما حال که برای ثبت نام فرزندم به این نوع مدارس مراجعه کرده ام با لیست هزینه های ثبت نام مواجه شده ایم. *کیفیت آموزش فدای ...
لحاف دوز پنبه زن
ناظم مدرسه را با دانش آموزان و زدن چوب به کف دست و پای آن ها نقد کردم. درست است آن ناظم که امروز مرحوم شده دست از کارش برنداشت اما در رفتارش بازبینی نمود و سعی کرد خشونت و کبر را از آن بزداید و بیشتر تهدید کند تا تنبیه! آن ناظم مدرسه که می دانست از این به بعد زیر ذره بین خوانندگان کوچک روزنامه دیواری مدرسه است آرام آرام تغییر رویه داد و سعی کرد همان انسان واقعی باشد که در لباس معلم به مدرسه آمده ...
21 نکته برای دوست داشتن خودتان
منشاء خانوادگی من با نه خواهر و برادر بزرگ شدم. دو برادر و سه خواهر بزرگتر از خودم داشتن و سه خواهر و یک برادر کوچکتر از خودم. من هیچوقت بین آنها جایی نداشتم. خواهرهایم همه قدبلند و زیبا بودند و موهایی بلند و پرپشت داشتند. من در یازده سالگی دختری کوتاه قد و تپل بودم. موهایم هم خیلی نرم و نازک بود. خواهرهایم بسیار حرف گوش کن بودند اما من شدیداً غیرقابل کنترل و سرکش بودم. هم ...
15سال است که رنگ آفتاب را ندیده ام/ تمام دردهایم را با عشق خدا و همسرم تسکین می دهم
به فعالیت شدم و برای کار به شهرهای مختلفی مانند کرج، زاهدان، کرمان و شاهرود عازم شدم و در معادن فعالیت می کردم. وی انگار که خاطره تلخی را در ذهنش مرور می کرد، آهی کشید و افزود: نزدیک به بازنشستگی بودم که مرا برای کار به معدنی واقع در منطقه سنگرود لوشان اعزام کردند. این معلول قطع نخاعی اضافه کرد: روزی کیلومترها مسیر را در پیچ و خم تونل های زیرزمینی طی می کردم که یک روز برحسب ...
همراه با خاطرات علیرضا قزوه از کودکی تا روزهای انقلاب
من گم شده بودم. در همین چهار سالگی؟ بله! آن موقع از پلیس می ترسیدم و خادم هایی که در حرم امام رضا (ع) بودند و لباس سیاه می پوشیدند فکر می کردم پلیس هستند! با ترس و لرز رفتم به یکی از آن ها گفتم که من گمشده ام! دسته ی عزاداری بود به همراه خانواده به مشهد رفته بودیم. در یکی از غزل هایتان که خودش هم به نظرم غزل - خاطره است از سفر مشهد یاد کردید؛ مشهد و عکس پدر، ضامن آهو و دل ...
از آرزوی دوران کودکی تا تغییر قریب الوقوع یک فرماندار در گفتگو با استاندار سمنان
گرفتم به سپاه دانش دوره 23 رفتم و پس از آنکه به مدت 6 ماه در لشکر خراسان دوره آموزش نظامی و نحوه تدریس را فراگرفتم به روستای درده فیروزکوه اعزام شدم و به عنوان معلم در سپاه دانش خدمت کردم. پس از پایان دوره خدمت در سپاه دانش در سال 54، به کاشمر بازگشتم و چون تعداد معلمان آن منطقه کم بود قبل از اینکه به آنجا بروم من را در آموزش و پرورش استخدام کرده بودند. وقتی به آنجا رسیدم بلافاصله مرا به ...
آفرینش هنر با طعم بازیافت / هدر رفت زمان در سبک زندگی اقتصاد مقاومتی معنا ندارد
تمام زندگی صحنه هنرنمایی ما است. به هیمن جهت به خاطر نمی آوردم لحظاتی را که بیکار بوده باشم و یا به بطالت گذرانده باشم. با این وجود به سراغ درس و تحصیل هم رفتم و فارغ التحصیل هنرستان صنعتی تهران شدم. دوران خدمت سربازی در بوشهر با ساخت دکور و لوازم تزئینی آشنا شدم. آنقدر در فضای خلق هنر بودم که همان دوران خدمت، در 2 نمایشگاه هنری در بوشهر شرکت کردم. هنرآفرینی باعث شد، خیلی زود، به عنوان ...
اراده هایی فولادین که مرزهای جغرافیایی را در می نوردند
.... پسرکی افغان با بلوز سفیدی که تصویر رهبر معظم انقلاب اسلامی روی آن نقش بسته بود جلوی در خانه ای محقر ایستاده بود، به طرفش رفتم، پسرک با شتاب بیشتری جلو آمد و سلام کرد، متوجه شدم آدرس را درست آمده ام. دنبال پسرک وارد خانه شدم، زمینی خاکی و بزرگ که سمت چپ دو اتاق محقر خودنمایی می کرد، جلوی در ورودی اتاق چند جفت کفش به چشم می خورد که حکایت از رسیدن سایر خبرنگاران قبل از من داشت، یا ...
بسته خبری سفیر جمعه 25 تیرماه 1395
گشایید به رویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم واعظ شهر که از پند خود آزارم داد از دم رند می آلوده مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادی بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم ___________________ @safir_hamandishi شبکه خبری سفیر, [13.07.16 23: ...