سایر خبرها
کاریزماتیک ها چه شکلی اند؟
نظر من صریح بودن، واقع بین بودن و مهارت گوش دادن است. 8. نگاه های نافذ تعیینِ تعریفی مشخص برای نگاه نافذ کار سختی است، ولی وقتی با آن مواجه شویم، تشخیصش می دهیم. من این نوع نگاه را در بچه ها دیده ام. همچنین در همسرم که مهارت زیادی در آن دارد. باید اعتراف کنم که وقتی نوجوان بودم، ساعت ها جلوی آینه این نوع نگاه را تمرین می کردم. ویلیام بلیک (William Blake)، شاعر ...
اصولگرایان از روحانی یا احمدی نژاد حمایت می کنند؟ - تعبیر جدید روحانی از معنای انقلابی گری - حمله
انقلابی باشد، وقتی می گوید زمانی که دولت را تحویل گرفتم، کشور در حال تهدید نظامی و در شرایط خطرناکی بود و بعد از آن یعنی وقتی دولت را تحویل می دادم، در وضعیتی قرار داشتیم که رئیس جمهورآمریکا التماس می کرد که با کشور ما پای یک میز مذاکره بنشیند، بیشتر به دنبال ابهام آفرینی است. شاید این فرضیات را رئیس جمهور دیگری بتواند در کشور خودش ادعا کند، اما رئیس جمهور ایران مطلقا نمی تواند در این باره ادعایی ...
انقلاب مشروطه، پایه ای برای انقلاب اسلامی شد
انقلاب مشروطه و بحث درباره آن همیشه برای ما ایرانیان جالب بوده است، چرا که گاه به آن می بالیم. زیرا مشروطه و مشروطه خواهی از نخستین گام های ایرانیان به سمت مدرن شدن و دگرگونی های بعدی این جامعه از جمله ملی شدن نفت و بعد از آن انقلاب اسلامی است. قطعا انقلاب مشروطه بر وقایع بعد از خود بی تاثیر نبوده است. اما خود انقلاب مشروطه هنوز هم نقاط بسیار ناروشنی برای تاریخ دانان دارد که باید بیش از پیش مورد بررسی قرار گیرد. ...
شکل سنگر عوض شده، دفاع همچنان باقی است
استعدادهای درخشان بود ولی بر اثر ناتوانی مالی خانواده به طور رابطه ای فرد دیگری را در منطقه انتخاب کردند و مرا از درس خواندن در مدارس تیز هوشان آن زمان بازداشتند. در هر صورت با هر سختی ای که بود ادامه تحصیل دادم. همیشه آرزو داشتم پزشک شوم. شما که علاقه به تحصیل داشتید، چطور سر از جبهه در آوردید؟ در سال 56 و 57 در مسجد محل در جلسات خصوصی مذهبی و سیر مطالعاتی شرکت می کردم و با جدیدترین اعلامیه ...
خودم و دخترانم با افتخار می گوییم خانواده شهید مدافع حرم هستیم
سفرش گذاشتم تا ببرد. بعد از آن به پدر، برادر و خواهرهایش زنگ زد و از همه آنها خداحافظی کرد. بعد به من گفت می روم اما دلم را می گذارم پیش تو و بچه ها. دوقلوها چه واکنشی نسبت به رفتن پدر داشتند؟ دخترمان مریم آنقدرگریه کرد و پدرش را التماس کرد که نرود، همه را به گریه انداخت حتی همسرم را. چون وابستگی شدیدی به مریم داشت. سجاد هر روز صبح که می رفت سرکار به من می گفت به تو حسودی ام می شود تو ...
اسرائیل! منتظر باش انتقام ابوالفضل را میگیریم
رسیده که نتیجه کارهایتان را ببینید . ابوالفضل که سوریه بود هر شب با ما تماس می گرفت. دو شب قبل از شهادتش، کمی دیرتر از هر شب زنگ زد. نگرانش شده بودم و نمی توانستم بخوابم، نشستم قرآن خواندم. فرداشب آن روز، ابوالفضل نیم ساعت دیرتر زنگ زد من خیلی نگران شدم فکر می کردم حتما اتفاقی برای ابوالفضل افتاده که زنگ نزده وقتی زنگ زد دوباره عذرخواهی کرد من می دانستم که دیگر ابوالفضل را نمی بینم اما ...
داستان کوتاه طنز: یک هفت و هفت صِفرِ ساده!
رشته سینما فارغ التحصیل شدم و می خوام اگه ممکن باشه، توسط شما وارد بازار کار بشم!" - یعنی به سلامتی دیگه درس و مشق رو تمومش کردی؟!" - بله، تموم شد! - بدون تجدیدی؟! - تجدید چیه آقا؛ من در بین همه دانشجویان، بهترین امتیاز... - بابا ایول؛ جمالتو عشقه ممتاز؛ سالاری جون هوشی! و بلافاصله چند قدم جلو آمد و به شکل عجیبی چشم هایش را گرد کرد و به دهانم زُل زد!... فکر کردم که می ...
پورموسوی: برای احترام گذاشتن به سمت ویسی خواهیم رفت
هم هستید و به نظرتان بتوانید مچ او را بخوابانید؟ خیر، جسارت نمی کنم، چون من شاگرد ویسی هستم و سه سال در استقلال خوزستان دستیار او بودم. افتخار هم می کنم که بعد از او سرمربی استقلال خوزستان شدم و وظیفه ماست احترام او را حفظ کنیم. ویسی از ارکان اصلی موفقیت و قهرمانی استقلال خوزستان بوده و من دوست ندارم با استاد خودم مچ بیندازم. تسنیم: از شاگردان تان می خواهید که به سمت ویسی بروند یا ...
تلاش یک مستندساز برای روایت انسانی انقلاب بحرین
که برای من مهم بود. کارگردان یک روز در بیمارستان سلمانیه درباره دسترسی به بخشی از این مستند سینمایی که جوان های بحرینی فیلمبرداری کرده اند توضیح داد: چند سال پیش از ساخت این فیلم، مستندی در مورد بحرین ساخته بودم، اما بعد از آن دیدم که با یک مستند کوتاه گزارشی نمی شود حق مطلب را ادا کرد، چون ماجرای بحرین متفاوت از ماجرای لیبی، تونس و مصر است. در خیلی از انقلاب های مردمی در منطقه دست هایی ...
رضا عطاران:من از پیر شدن و مردن می ترسم!
. به ش فکر کرده ام که کمدی ای بسازم که مردم ایران با آن حال کنند. اما فکر نمی کنم توانسته باشم. کسانی که کار سینما می کنند دوست دارند مدل مملکت خودشان کار کنند. بعضی پیدا می کنند بعضی هم نه. بعضی مثل اصغر فرهادی مدل جهانی اش را پیدا می کنند و سراغ موضوعات انسانی می روند که برای مردم همه ی کشورها مهم است. من توی کمدی دوست داشتم خیلی ایرانیزه کار کنم. می خواستم و می خواهم ایرانی ها با آن حال کنند ...
غلامعلی خان عزیزالسلطان
دریافت حکم عفو و بخشش: "تا موقعی که بچه بودم کمتر با شاه حرف می زدم اگر به کسی ظلم می شد در خانه من می آمد و متحصن می شد و لله های من یا امین اقدس شکایات و عرایض آنها را بدون ملاحظه به عرض شاه رسانیدند". تا زمانی که کودکی بیش نبود برنامه روزانه او به این گونه بود که هر روز صبح به ملاقات ناصرالدین شاه می رفت و بعد برای صرف صبحانه به اتاق خود بازمی گشت، با سی غلام بچهای که جهت بازی برای وی ...
تمام دارایی های یک فرمانده!
فضای اتاق را اشغال کرده بود. یادم می آید زمانی را که بعضی شب ها به خانه اش می رفتم، موقع خواب خیلی سردم بود اما صبح متوجه می شدم که رو اندازم بیشتر شده، تازه می فهمیدم که حسین، پتوی خودش را هم بر روی من انداخته است، شب های بعد که دقت بیشتری می کردم، متوجه می شدم حسین نیمه های شب از خواب بیدار شده و مشغول خواندن نماز و مطالعه می شود البته شب هایی که من به منزلش می رفتم روی کف سیمانی نماز می خواند تا من راحت باشم. انتهای پیام/3141/ ...
مجاهدین فکر می کردند مردم برای پیروزی هورا می کشند
آرام آرام تحت تأثیر آموزش های سازمان، شستشوی مغزی شدند و برای سازمان شده بودند. بعد وقتی با عراق وارد مبادله اسرا شدیم، فقط در یک دفعه هزار و اندی از اینها برگشتند و ما در کرمانشاه قرنطینه ای تشکیل دادیم که خود من مسؤول بودم. بعد هم آنها را به پادگان ساصد منتقل کردیم و گروه بعدی را به کردان کرج بردیم. گروهی را که به کردان بردیم اتفاقاً اکثر آنها از بچه های سازمان بودند. آمریکایی ها هم گفتند هر ...
افشاگری علی سامره از اتفاقات عجیب در آکادمی استقلال
) بدون اینکه با تیم امید هماهنگ کنند یک بازی دوستانه گذاشتند. بدون اینکه به ما بگویند و چون فینال جام اروپا بود و بچه های ما تا 3 صبح بیدار بودند، ما تمرین را به سونا و استخر تغییر دادیم. من فقط و فقط از قداست یک مربی و زمین فوتبال دفاع کردم و قصد بی احترامی به آقای روشن را نداشتم و این پیام رو به ایشان دادم. البته بعد از اینکه ما را اخراج کرده بودند این پیام را دادم: سلام حسن آقا ...
یقین داشتم برادرم برمی گردد/ به وصیتش عمل نکردم/ نگذاشتم برادرم گمنام بماند
واجبات برایش از هر چیزی مهم تر بود. من کوچک ترین عضو خانواده بودم و از او تنها محبت و خاطرات شیرین به خاطرم مانده است. یک ساله بودم که پدرم به رحمت خدا رفت به همین جهت خانعلی نقش پدر را برای من و دیگر خواهرو برادرانم ایفا می کرد. در ماه رمضان همه اعضای خانواده ما روزه بودند. زمانی که من و خواهرم کوچک بودیم و روزه بر ما واجب نبود، پنهانی و به دور از چشم اعضای خانواده به ما غذا می داد. نه ...
آموزش درس همدلی در اردوی عشایری/ جوهر سازمان دانش آموزی تشکیلات است
علاوه بر ایمنی فیزیکی برای دانش آموزان در این اردو ایمنی روحی دانش آموزان را در این اردو تامین کنیم و این به افرادی که در اینجا مسئول هستند مربوط می شود و ما به این شکل احساسمون این است که اردوی امسال از سال پیش بهتر شده است. در این اردو چند نفر حضور دارند/ در این چند سال که شما به این سمت منصوب شده اید و در بین عشایر ها بودید وکار و فعالیت با این عشایر عزیز چگونه بوده است؟ در این اردو ...
نگذاشتند فیلم جنگی بسازم
سینما پرداخت و گفت: از کودکی عاشق ادبیات بودم و اولین داستانم را در 10 سالگی نوشتم. کارم را با داستان کوتاه شروع کردم و هنوز هم شیفته آن هستم. خوشبختانه دوستانی مثل تقی زاده و صفریان داشتم که مترجم های خوبی بودند و این جزء شانس های زندگی من است، اما در ادامه به سمت سینما کشیده شدم. بچه آبادان بودم و در آبادان دو دسته فیلم به نمایش درمی آمد؛ نخست فیلم هایی که از تهران به شهرستان ها می آمد و در ...
خیانت و لجبازی دو عامل طلاق توافقی
سالاری داشتند فکر کردند چیزهای که خودشان نداشتند را باید بچه هایشان 100 درصد داشته باشند که این نادرست است در صورتی که که کودک باید ناکامی بکشد. از لحظه ای که بچه به دنیا می آید تا یک سال و نیمگی هر چه می خواهد بدون فوت وقت می دهیم حتی نمی آئیم اول ظرف بشوییم و بعد شیردهیم و بعد پوشک بچه را عوض کنیم. به نوعی در این برهه به نوزاد نشان می دهیم که دنیا جای امنی است و تو می توانی به دنیا اعتماد کنی و ...
123 را برای نجات به خاطر بسپار
به خانواده تحویل می دهیم. علاوه براین ما خط 123 را داریم که هدف آن مداخله در همه خشونت ها ی خانگی مثل کودک آزاری، همسر آزاری، سالمند آزاری و والد آزاری است و...سعی می کنیم با یک مشاوره مشکل فرد رفع شود و نیاز به تشکیل پرونده نباشد مثلاً 25 درصد از تماس های ما در یک ماه در محل رفع شد، ولی اگر نیاز به بررسی باشد و مربوط به آزار باشد باید فرم مخصوص تلفنی پر شود، پرونده تشکیل و بعد به قسمت سیار ارجاع ...
مانده ام بی سرپناه
فکرش را می کرد این دخترعمو و پسرعمو که هر دو نوه های خان روستا بودند به چنین سرنوشتی دچار شوند... . طعم آوارگی فاطمه در حرف زدن از شوهرش پیشی می گیرد و می گوید: در زندگی ام روز آسوده ای ندیدم. از مادرم خاطره ای ندارم. یک سال و نیمه بودم که با بچه در شکمش سر زایمان از دنیا رفت. پدرم ازدواج کرد و من زیر دست مادرناتنی بزرگ شدم. وقت هایی که بابا خانه بود اوضاع خوب می گذشت و وقت ...
دیدگاه سید سعید قاسمی کارگردان کرمانشاهی درباره حضور حافظ ناظری در خندوانه/برندی که حافظ ناظری در ...
چند شب پیش بیننده برنامه پر مخاطب خندوانه بودم ، از قبل می دانستم که مهمان امشب این برنامه جذاب و دیدنی حافظ ناظری فرزند هنرمند ارزنده کشور استاد شهرام ناظری از استان کرمانشاه است ، به طور طبیعی کرمانشاهی ها بیننده خاص این شب خندوانه بودند و من هم از این امر مستثنی نبودم . برنامه با اجرای کمدین جدید خندوانه رضا احسان پور آغاز شد ، هر چند کارش خوب بود و با شعار ...
هرچیزی ارزش یک بار امتحان را ندارد/مبارزه با اعتیاد نیازمند آموزش در همه سنین
،داشتن حس سرخوشی و سرحالی وکذراندن اوقات مصرف می کند. چی شد که شما به این سمت رفتید؟ اوایلش فقط کنجکاوی بود و بعد کم کم دیدم وابسته شدم .البته اون وقت من دانشجوی کارشناسی ارشد بودم وشاید خیلی ها فکر کنند بچه نبودم که کنجاو باشم .اما همیشه حس کنجکاوی و این که حالا یک بار تست کنم کسی که با یک بار مصرف معتاد نمیشود.مصرف کردم . اولش حس گیجی داشتم .دوستم گفت چند بار مصرف کنی این ...
غنی ترین کتاب جهان مهجور است
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ شبنم همدان ؛ چند سال پیش بعد از نماز دیدم تمام دخترهای بین 7تا 10 سال در گوشه ای از مسجد کنار یک وایت برد کوچک جمع شدند تمام حواسم پیش آنها بود نمی دانم چه چیزی باعث شد به آن سمت بروم . اما نزدیک آنها شدم و کنارشان نشستم. کلاس تجوید قرآن بود و دختران خیلی خوب قرآن می خواندند. سوره مریم را قرائت می کردند. نوبت من شد من فقط رو خوانی کردم سال دوم دانشگاه بودم اما ...
رابسون: تا به حال چنین گرمایی ندیده بودم
. نتوانستم جلوی گل را بگیرم در صحنه ای که گل اول را دریافت کردیم خیلی تلاش کردم تا به موقع توپ را بزنم اما توپ از بالا آمد و هرچه سعی کردم نتوانستم آن را دفع کنم. پایم را به سمت توپ انداختم ولی توپ به پایم نگرفت. بعد از بازی دائم به آن لحظه فکر می کردم که ای کاش هر طور شده بود آن توپ را می زدم. بازی بعد جبران می کنیم در دو بازی اول فقط یک امتیاز گرفتیم و این باعث شد تا فاصله ...
16ساعت کار با نان اضافی/ تک روی مسئولان و افزایش متکدیان
به گزارش مهر ؛پسر کوچکی که جلوی بستنی فروشی میدان فاطمی ایستاده و تی ماشین شوی را پشتش پنهان کرده، یک اسکوپ بستنی سفارش می دهد؛ هشت سالش است و روزی 16 ساعت کار می کند. دانستن اسمش چه اهمیتی دارد؛ سعید، علی، سیاووش، یا... مهم این است که یک روز در میان مدرسه می رود و نمی رود. از شوش می آید و تا 10 شب چشم به چراغ راهنمایی می دوزد که قرمز شود و کاسبی کند. می گوید: ساعت 10 شب با ...
نیکبخت: من استقلالی ام، اشتباه کردم به پرپسولیس رفتم
می کنند دل شیر دارند. من در آن زمان جزو محبوب ترین بازیکنان استقلال بودم در سال 85. این اتفاق را به حساب لجبازی با مربی و اینکه نخواستیم زیر بار حرف زور برویم بگذاریم. من آن زمان هم پیشنهاد از تیم اروپایی، تیم ترکیه ای و اماراتی داشتم ولی تصمیم گرفتم فوتبالم را در پرسپولیس ادامه دهم. خاطرات خوبی با استقلال و پرسپولیس داشتم ولی نمی شود گفت که من استقلالی نیستم. این را نمی توان کتمان کرد. ...
مادری از نسل ام البنین
شریف و نابودی رژیم اشغالگر قدس شده بودند. در بین شهدای روز قدس نام سه تن از فرزندان این شیخ شریف می -درخشد. احمد، حمید و محمد پسران رشید و توانمند شیخ بودند که در این واقعه وسیله ای شده بودند از سمت پروردگار برای ابتلای این پدر و مادر مومن و انقلابی به آزمونی بزرگ. آزمونی که مهر تایید و قبولی آن را می شد به خوبی بر ناصیه شیخ دید؛ آن زمان که با طمانینه و سکینه قلبی بر پیکر نازنین پسرانش نماز خواند و ...
گله ناصر تقوایی و بوسه بر بازوی یک جانباز
ورودش به سینما پرداخت و گفت: از کودکی عاشق ادبیات بودم و اولین داستانم را در سن 10 سالگی نوشتم. کارم را با داستان کوتاه شروع کردم و هنوز هم شیفته آن هستم. خوشبختانه دوستانی مثل تقی زاده و صفریان داشتم که مترجم های خوبی بودند و این جزو شانس های زندگی من است. اما در ادامه به سمت سینما کشیده شدم. بچه آبادان بودم و در آبادان دو دسته فیلم به نمایش در می آمد؛ نخست فیلم هایی که از تهران به شهرستان ها می آمد ...
شهیدان لشکریان به روایت همرزمان/ ماجرای کارهای تبلیغاتی در ابتدای انقلاب و تأثیر بر خانواده های ارامنه
اش با این شهدا گفت: من حداقل یک سال با مجید مأنوس بودم و هر روز او را در محل کار می دیدم. او تا زنده بود، گمنام بود و وقتی به شهادت رسید، خوش نام شد اما این خوش نامی هم دیر عنوان شد. او در بیستم مردادماه سال 65 به شهادت رسید. مجید درون گرا و اهل تهجد و راز و نیاز بود. وقتی کار می کردیم یک ربع مانده به اذان کار را رها می کرد و وضو می گرفت و در مسجد نماز می خواند. ما هفتگی مسئول شب بودیم و یک شب را ...
منافقین جز فتنه و فساد کاری انجام نمی دهند
گروه تروریستی کومله جام شهادت را نوشید. سید حسین در اوج انقلاب به خیل عظیم مردم پیوست و درتظاهرات علیه رژیم ظالم پهلوی حضور فعالانه داشت تا جاییکه حتی شبها همراه دوستان و هم محله ای هایش در پشت بام های منازل شعارهایی علیه شاه خائن می داد. وی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و بعد از گذراندن دوره آموزشی چندین مرتبه عازم جبهه های نبرد علیه نیروهای ...